eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
ر از مطالعه و بررسى آثار جالبى که از پیشینیان باقیمانده است نوشته شده؛ و دانشمندان با مطالعه آثارى که در حفّارى ها به دست مى آوردند، و یا آثارى که در قبور اقوام پیشین و معابد آنها به دست آمده پی به سطح فرهنگ و تمدّن و چگونگى اعتقادات آنها مى برند؛ در صورتى که اگر رابطه نظم و علم را انکار کنیم همه این استنباط ها فرو مى ریزد. 📚تفسیر پیام قران ،ایت الله مکارم،ج2 ص56 به بعد  ♦️پرسمان اعتقادی 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht‌
سوال با یه آتیست بحث می کردم در اثبات وجود خدا میگفت قبول دارم که در عالم نظم دقیقی است اما قبول ندارم این نظم از یه فاعل با شعور صادر شده بلکه خود بخود با یه انفجار به وجود اومده ✅پاسخ براى پى بردن به این رابطه (رابطه نظم و علم) و این که امکان ندارد این جهان منظم خود به خود به وجود امده باشد و حتما خداوندی عالم و توانا این عالم را به وجود اورده از چند دلیل مى توان کمک گرفت : ♦️ 1⃣نخست وجدان است: ♦️با اینکه بسیارى از علماى بزرگ و دانشمندان و مخترعان و هنرمندان چیره دست را هرگز ندیده ایم، و تنها اثرى از آنها به جاى مانده؛ ولى هنگامى که با این آثار، کتاب ها، صنایع، تابلوهاى نفیس، ساختمان هاى بدیع مواجه مى شویم؛ بدون احتیاج به هرگونه دلیل، به عقل و ذوق و علم و مهارت صنعتى و هنرى آنها اعتراف مى کنیم. حال چگونه می توانیم بگوییم عالمی به این بزرگی بدون انکه از منبع علمی صادر شده باشد وجود یافته است 2⃣براى اثبات این رابطه علاوه بر وجدان، از دلیل منطقى نیز مى توان کمک گرفت؛ ♦️ زیرا براى به وجود آمدن یک ساختمان منظّم حداقل باید در هفت مرحله انتخابگرى صورت گیرد. 👌مثلا اگر یک عمارت باشکوه و زیبا و محکم را در نظر بگیریم، نخست از نظر جنس مصالح، و بعد از نظر مقدار و کمیّت آن، و سوم از نظر کیفیّت این مصالح، و چهارم از نظر اشکال و اندازه هاى مختلف، و پنجم از نظر ایجاد هماهنگى در میان اجزاء، و ششم از نظر تناسب در میان آنها، و هفتم از نظر قرار گرفتن هریک از اجزاء در جاى مناسب خود باید انتخابى حساب شده داشته باشیم. ❗️این انتخابات هفت گانه هریک باید بر طبق علم و آگاهى و حساب و کتاب، و گاهى محاسبات بسیار دقیق انجام گیرد؛ و اینجا است که هرگاه با یک چنین عمارتى روبروت مى شویم یقین پیدا مى کنیم که سازنده آن بى شک علم و دانش و آگاهى فراوانى داشته است. ♦️حال چگونه می توانیم بگوییم عمارت و ساختمان هستی خود بخود به وجود امده است 3⃣این رابطه (رابطه نظم و علم) را از طریق دیگرى (از طریق برهان ریاضى) نیز مى توان اثبات کرد. ♦️حساب احتمالات که امروز به صورت یک رشته مستقل علمى در دانشگاه ها درآمده؛ در بحث رابطه نظم و علم بسیار کارگشا است، و این همان چیزى است که ما در زندگى به طور اجمال آن را درک کرده ایم؛ ولى حساب احتمالات آن را در یک شکل ریاضى روشن منعکس مى کند. 🔵ما هرگز باور نمى کنیم یک انسان بى سواد بتواند با استفاده کردن از تصادف ها، کتابى پر محتوا مثلا در زمینه فلسفه یا ادبیات و شعر یا طب به وجود آورد. به این معنى که یک ماشین تایپ در اختیار او بگذاریم و او بى آنکه حروف را بشناسد پشت سر هم انگشت هاى خود را روى دکمه هاى ماشین فشار دهد. نه تنها یک کتاب علمى که حتى یک نامه کوچک هم نمى شود با استفاده از این تصادف ها نوشت. زیرا اگر حروف یک ماشین تحریر را فقط سى رقم فرض کنیم - البته بسیار بیشتر است چون بعضى از حروف چند صورت مختلف دارد؛ مثلا «ب» اول و «ب» وسط و «ب» آخر و «ب» مفرد چهار صورت مختلف «ب» را تشکیل مى دهد - در اینجا حساب احتمالات مى گوید پیدایش تصادفى کلمه دو حرفى «من» یک احتمال از نهصد احتمال است ( 900 1 = 30 1 × 30 1) و احتمال پیدایش یک کلمه سه حرفى، یک احتمال از 27 هزار احتمال است، و هنگامى که به کلمه پنج حرفى برسیم از مرز 21 میلیون نیز خواهیم گذشت! 👌حال اگر حروف موجود در یک نامه کوتاه، فقط یکصد حرف باشد؛ مجموعه احتمالات آن، یک عدد 30 به توان 100 خواهد بود که نامه مورد توجّه ما یک احتمال از این عدد فوق العاده عظیم است. یعنى یک عدد کسرى که صورت آن یک و مخرج آن یک عدد 3 که در طرف راست آن یکصد صفر باشد، مخرج این کسر از بزرگى به حساب نمى آید، و چیزى در این عالم به بزرگى این عدد نمى رسد. 👌براى روشن شدن این حقیقت کافى است بدانیم اگر تمام اقیانوس هاى روى زمین را قطره قطره کنیم و بشماریم تعداد آنها از عددى که تنها بیست و یک صفر در کنار آن باشد کمتر است! با این حساب اگر یک کتاب هزار صفحه اى را حساب کنیم عدد احتمالات به قدرى عظیم مى شود که احتمال تصادفى عدد کسرى آن با صفر مساوى خواهد بود؛ یعنى عادتآ محال است. (دقت کنید.) ❗️به همین دلیل اگر کسى مدّعى شود؛ مثلا: بو على سینا، نویسنده کتاب قانون در طب مطلقآ سواد نداشته و سعدى نیز ابدآ ذوق شعرى نداشته، و انیشتاین چیزى از ریاضیات نمى دانسته، و سازندگان بناهاى معروف تاریخى دنیا کمترین اطلاعى از معمارى نداشته اند، و آثارى که از همه اینها باقیمانده صرفآ بر اثر تصادف و حرکات ناآگاهانه دست آنها روى صفحات کاغذ، و یا روى مصالح ساختمانى پدید آمده! مسلّمآ اگر کسى چنین چیزى بگوید؛ اگر شوخى نکند حتمآ دیوانه اش مى خوانیم. ♦️کوتاه سخن اینکه: رابطه نظم و علم آنچنان روشن است که بسیارى از علوم و دانش هاى بشرى بر آن استوار است. ♦️مثلا قسمت مهمی از تاریخ تمدن بش
🤔پرسش ❓قرآن در مورد حضرت یحیی می گوید او « حصور » بوده است و حصور در لغت عرب به معنای ترک کننده ازدواج است❗️ ❔اگر اسلام و قرآن بر ازدواج تاکید می کنند چرا خداوند حضرت یحیی را به وصف « حصور » بودن مورد ستایش قرار می دهد❕این تناقض چگونه قابل جمع است❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔶در این شکی نیست که از نظر اسلام ازدواج یکی از مستحبات موکد بوده که مورد تاکید بسیار بزرگان دین واقع شده است. 🔷حضرت علی علیه السلام فرمود: « ازدواج کنید زیرا رسول خدا فرمود هر کس می خواهد از سنت من پیروی کند ازدواج کند زیرا ازدواج سنت من است» 📚الکافی ج5 ص329 🔶پیامبر گرامی فرمود: « هر کس می خواهد خدا را در حالت پاک و پاکیزه ملاقات کند ازدواج کند و با داشتن همسر به ملاقات خدا رود» 📚وسائل الشیعه ج20 ص18 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « دو رکعت نمازی که فرد متاهل می خواند افضل است از هفتاد رکعتی که فرد مجرد می خواند» 📚الکافی ج5 ص328 ❕پیامبر گرامی فرمود: « پست ترین مردگانتان مجردها هستند ( کسانی که بدون عذر ازدواج را ترک می کنند)» 📚التهذیب ج7 ص239 ❗️حال خداوند در مورد حضرت یحیی می فرماید: « ...سیدا و حصورا و نبیا من الصالحین» « ( یحیی ) رهبر خواهد بود و از هوس های سرکش برکنار و پیامبری از صالحان است» 🔷39 ال عمران ❗️واژه حصور به دو معنا می آید؛ 1⃣کسی که خود را از هوی و هوس منع کرده است . 📚قاموس قرآن ج2 ص148 2⃣به معنای کسی که از ازدواج کردن خود داری می کند . 📚مفردات قرآن ، ص238 ❕در برخی روایات نیز حصور به معنای کسی که به زنان نزدیک نمی شود آمده است . 🔶مرحوم عیاشی نقل می کند که امام باقر علیه السلام فرمود: « یحیی حصور بود یعنی به زنان نزدیک نمی شد » 📚تفسیر عیاشی ج1 ص172 🔶همین مضمون از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است؛ 📚تفسیر قمی ج1 ص101 🗯با توجه به این که این روایات مسلم نمی باشد و به صورت مرسل نقل شده است در مورد واژه حصور باید بگوییم؛ 1⃣ حصور در آیه به معنای ترک کننده شهوات و هوسها و دنیا پرستی و صفتی همانند زهد می باشد . 2⃣اگر هم بگوییم که حصور به معنای ترک کننده ازدواج می باشد باز هم مشکلی در این معنا ایجاد نمی شود زیرا ممکن است یحیی نیز همانند عیسی علیهما السلام بر اثر شرایط خاص زندگی و اجبار به سفرهای متعدد برای تبلیغ آیین خدا ناچار به مجرد زیستن بوده است . ❗️این یک قانون کلی برای همه نمی تواند باشد و اگر خداوند او را به این صفت می ستاید به خاطر آن است که او بر اثر شرایط خاصی ازدواج نکرد ولی در عین حال توانست خود را از گناه حفظ کند و به هیچ وجه آلوده نشود . ❕به طور کلی ازدواج یک قانون فطری است و در هیچ آیینی ممکن نیست حکمی بر خلاف این قانون تشریع گردد .بنابراین نه در آیین اسلام و نه در هیچ آیین دیگری ترک ازدواج کار خوبی نبوده است. 📚تفسیر نمونه ج2 ص535 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔مگر در زیارت جامعه کبیره نمی خوانیم "و من حاربکم مشرک" و یا "من جحدکم کافر"« هر کس با اهل بیت بجنگد و دشمنی کند و کافر است » ❔پس حضرت علی(ع) چرا هرگز کسانی را که با او جنگ کردند نه کافر دانست و نه فاسق و نه مشرک، بلکه می فرمود اینها برادران ما هستند که بر ما ستم کردند؟! نص روایت: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ عَلِیّاً ع لَمْ یَکُنْ یَنْسُبُ أَحَداً مِنْ أَهْلِ حَرْبِهِ إِلَى الشِّرْکِ وَ لَا إِلَى النِّفَاقِ وَ لَکِنَّهُ کَانَ یَقُولُ هُمْ بَغَوْا عَلَیْنَا (وسائل الشیعة، ج15، باب حکم قتال البغاة). 💠💠 👌در این شکی نیست که دشمن اهل بیت علیهم السلام گرفتار شرک و کفر به خداوند است .از این جهت که به اطاعت کسانی که خداوند را لازم شمرده است ،تن نداده و با آنان دشمنی کرده و عملا به دستور خداوند کفر ورزیده و توحید در اطاعت الهی را با شرک آمیخته است و طبیعتا در چنین حالتی اگر بمیرد ، به مرگ جاهلیت که جاهلیت کفر و شرک و نفاق است مرده است. 🔶 امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « خداوند علی علیه السلام را به عنوان پرچم در میان مخلوقاتش قرار داد ، هر کس معتقد به او باشد مومن است و هر کس او را انکار کند ، کافر است ، و هر کس نسبت به ولایت او جهل داشته باشد ، گمراه است ، و هر کس تن به اطاعت دیگری دهد ، مشرک است » 📚الکافی ج1 ص437 👌و ؛ « دشمنان علی نبودند » 📚بحار الانوار ج32 ص327 👌پیامبر فرمود ؛ « کسی که پس از من با علی و دشمنی کند کافر است » 📚بحار الانوار ج27 ص226 👌این مضمون در روایات اهل هم مورد اشاره قرار گرفته است . 🔶پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی علیهما السلام فرمود ؛ « کسی که بمیرد و در دل کینه و تو را داشته باشد ، به مرگ جاهلیت مرده است » 📚مجمع الزوائد ج9 ص121 👌و یا ؛ « اگر کسی از شما در میان رکن و مقام بایستد و نماز بخواند و روزه بگیرد اما با کینه و دشمنی اهل بیت خدا را دیدار کند ، به جهنم خواهد رفت ( چون گرفتار شرک و کفر به خداوند شده است )» 📚مستدرک الصحیحین ج3 ص148 ❓حال اشکال شما این است که چرا در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که حضرت علی علیه السلام دشمنانش را متهم به شرک و نفاق نکرد بلکه می فرمود آنان برادران ما هستند که بر ما کرده اند ❕ 🔶پاسخ روشن است . این سخن از امام باقر علیه السلام از باب صادر شده است ،زیرا در آن موقعیت اگر امام باقر علیه السلام در برابر مخالفان صراحتا تصریح به کفر و شرک دشمنان حضرت علی علیه السلام می کرد ، ممکن بود خطرات جانی و مالی قابل توجهی بر امام و شیعیان وارد شود . 🔷شیخ حر عاملی می نویسد ؛ « اقول هذا محمول علی التقیه » 🔶« من می گویم این روایت از جهت تقیه صادر شده است » 📚وسائل الشیعه ج15 ص83 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔دوستی دارم که فیلم نگاه می کند و می گوید در روایات آمده است که نگاه کردن به عورت کافر حرام نیست ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌نگاه کردن به بدن افراد نامحرم از روی لذت و بی شک حرام است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « نگاه کردن ( از روی لذت ) تیری از تیرهای شیطان است و است و چه بسیار نگاه هایی که حسرت طولانی مدت را در پی دارد » 📚الکافی ج5 ص559 👌و فرمود ؛ « زنای چشم نگاه حرام و از روی شهوت است و زنان لب بوسه حرام است و زنای دست لمس نامحرم است » 📚همان مدرک ❕همینطور نگاه کردن به مسلمان حتی اگر بدون شهوت و لذت باشد نیز حرام است ؛ 📚وسائل الشیعه ج2 ص32 باب 3 ❔حال بحث در این است که آیا نگاه کردن به عورت کافر بدون شهوت و جایز است یا خیر ❗️ 👌عده ای مانند شیخ کلینی ، شیخ حر عاملی ، شیخ صدوق و میرزای نوری قائل به هستند اما مشهور فقها این نوع نگاه کردن را نیز حرام می شمارند . 👌مستند جواز کردن ، به عورت کافر بدون شهوت و لذت روایت است . 🔶شیخ از امام صادق علیه السلام نقل می کند ؛ « نگاه کردن به عورت غیر مسلمان مانند نگاه کردن به عورت الاغ بی اشکال است » 📚الکافی ج6 ص501 👌این مضمون را شیخ صدوق و شیخ طبرسی نیز نقل می کند ؛ 📚الفقیه ج1 ص114 📚مکارم الاخلاق ص56 ❕قائلین به پاسخ میدهند که این سه روایت مرسل و ضعیف می باشند .در سند کافی آمده است « عن غیر واحد » که مشخص نیست چه کسانی هستند و دو روایت دیگر نیز بدون سند با لفظ « » آمده است که دلالت بر ضعف آنها می کند . 📚جواهر الکلام ج2 ص5 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓آیا جریان ممنوعیت نوشتن و نقل حدیث پس از پیامبر واقعیت دارد❕دوستان و علمای اهل سنت این جریان را قبول ندارند و می گویند از دروغ های شیعه است❕❕ 💠پاسخ💠 ❗️مساله منع کتابت حدیث توسط خلفا از مسلمات تاریخی است که علمای اهل سنت بر آن تصریح کرده اند و قابل انکار نمی باشد ‌.ما به برخی مدارک از کتب اهل سنت اشاره می کنیم؛ 1⃣ذهبی از بزرگان اهل سنت روایت می کند که ابوبکر پس از وفات پیامبر مردم را فرا خواند و گفت: « شما خود سخنانی را از رسول خدا نقل کرده و درباره آن اختلاف می کنید و مردم بعد از شما بیش از شما اختلاف می کنند پس چیزی از رسول خدا نقل نکنید و اگر کسی چیزی از شما پرسید بگویید کتاب خدا در میان ماست ، حلالش را حلال و حرامش را حرام بدانید» 📚تذکره الحفاظ ، شرح حال ابوبکر ، ج1 ص2 و 3 2⃣ابن سعد می نویسد: « احادیث رسول خدا در زمان عمر بن خطاب گسترش یافت و از مردم خواست تا همه را نزد وی بیاورند و چون آوردند فرمان داد تا آن ها را بسوزانند» 📚طبقات ابن سعد ج5 ص140 شرح حال قاسم بن محمد بن ابی بکر 3⃣قرظه بن کعب می گوید: « هنگامی که عمر ما را به عراق فرستاد خود او تا منطقه صرار ما را همراهی کرد و سپس گفت می دانید که چرا شما را بدرقه کردم .گفتیم می خواستی ما را دلگرم و گرامی بداری .گفت علاوه بر آن خواسته دیگری هم دارم شما نزد مردانی می روید که صدای قرآنشان همچون صدای زنبور عسل بلند است پس آنها را با احادیث رسول خدا از این کار باز مدارید که من مراقب شما هستم .قرظه گفت من پس از آن هیچ حدیث و سخنی را از رسول خدا روایت نکردم . 🔶در روایت دیگر گوید هنگامی که قرظه بن کعب وارد شد گفتند برای ما از سخنان پیامبر بگو گفت عمر ما را نهی کرده است. 📚جامع بیان العلم ، ابن عبدالبر ، ج2 ص147 📚شرف اصحاب الحدیث ، خطیب بغدادی ، ص88 📚تذکره الحفاظ ، ذهبی ، ج1 ص4 و5 📚طبقات ابن سعد ج9 ص7 📚کنزالعمال ج10 ص393 4⃣طبری می نویسد: « هر موقع عمر کسی را برای اداره امور به نقطه ای اعزام می کرد سفارش می کرد که از محمد کمتر سخن نقل کنید و من همکار شما هستم» 📚تاریخ طبری ج3 ص273 5⃣ابوذر و عبدالله بن مسعود و ابو درداء سرگرم نقل حدیث از پیامبر بودند عمر آنان را مورد مواخذه قرار داد و گفت این چیست که پیوسته از محمد حدیث پخش می کنید» 📚کنزالعمال ج1 ص292 🔶ذهبی نقل می کند عمر آنان را حبس کرد و گفت شما بیش از حد سخنان محمد را روایت کرده اید. 📚تذکره الحفاظ ج1 ص7 6⃣ابن کثیر نقل می کند که عمر پیوسته می گفت: « روایت رسول خدا در احکام عملی را کاهش دهید» 📚تاریخ ابن کثیر ج7 ص107 7⃣عثمان نیز پیوسته بر فراز منبر می گفت: « هیچ کس نباید حدیثی را که در زمان ابوبکر و عمر شنیده نشده روایت کند» 📚منتخب کنزالعمال در حاشیه مسند احمد ج4 ص64 ❗️این منع حدیث در حالی است که قرآن سخنان پیامبر را بیان گر مجمل قرآن و مقید و مخصص مطلقات و عمومات آن می داند و می فرماید: « قرآن را برای تو فرو فرستادیم تا آنچه را برای مردم نازل شده تبیین کنی و شاید آنان بیندیشند» 🔶نحل44 👌ومی فرماید: « آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید و آنچه را از آن نهی کرده خود داری نمایید» 🔷حشر7 👌ومی فرماید: « او از روی هوای نفس سخن نمی گوید .بلکه وحی است که بر او فرو فرستاده می شود» 🔶نجم3 و4 ❗️لذا پیامبر گرامی فرمود: « خدا چهره آن کس را زیبا کند که سخن مرا بشنود و آن را بفهمد و حفظ کند و به دیگران برساند» 📚سنن ترمذی ج5 ص34 🔶وفرمود: « خلفاء من کسانی هستند که پس از من می آیند و حدیث و سنت مرا برای دیگران نقل می کنند» 📚کنزالعمال ج10 ص221 👌وفرمود: « حدیث من را بنویسید و حفظ کنید» 📚مسند احمد ج2 ص215 📚سنن ترمذی ج5 ص39 ✍به نظر ما انگیزه منع تدوین و نقل حدیث پیامبر با انگیزه منع وصیت پیامبر در آخرین لحظات زندگیش یکی بود .در هر دو مساله هدف ممانعت از آگاهی مردم نسبت به خلافت و وصایت اهل بیت بوده است .هدف ممانعت کردن از نقل فضائل اهل بیت و وصایت آن ها بود وصایتی که با خلافت شورایی ناسازگار بود . 🔶از سوی دیگر در میان اصحاب پیامبر حضرت علی ملتزم به ضبط احادیث پیامبر بود .او نخستین کسی بود که امالی پیامبر را ضبط کرد و نامه های او را تدوین می کرد و به دلیل همین احاطه به سخنان پیامبر او مرجع بزرگ در حل مشکلات پس از پیامبر بود .منع از تدوین حدیث پیامبر یک نوع بی اعتنایی به علی و نوشته های آن بزرگوار محسوب میشد تا زمینه انزوای او بیش از پیش فراهم شود. 📚الملل و النحل ، ایت الله سبحانی ، ج1 ص99 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❓خدا می‌فرماید دین حق فقط است. و از طرفی مردم در و جاهای عبادتی دیگر ؛ حاجت روا میشوند. با این عمل مردم باز به روی می آورند. آیا این عمل خلاف حکمت و یا حداقل خلاف لطف الهی نیست❕❕ 💠💠 👌توجه به نکاتی چند لازم است ؛ 1⃣ثابت نیست که تمام این حاجت روا شدن ها یا شفا یافتن ها واقعی باشد . ممکن است افرادی به این ادعا را داشته باشند بنابراین آنچه در اولین قدم لازم است آن است که حقیقت و واقعیت داشتن این امور اثبات شود . 2⃣افرادی که شفا می یابند و حاجت روا می شوند ممکن است از جمله افرادی باشند که عامدا با دین حق مقابله می کنند و تعصب می ورزند و پس از آن که حجت الهی بر آنها تمام شده است ، دست از باطل خود نمی کشند . 👌 یافتن و حاجت روا شدن این گونه افراد ، دلیل بر حقانیت راه و روششان نیست بلکه این شفا یافتن از باب و عذاب تدریجی است که خداوند در این دنیا چنین افرادی را گرفتار این نوع عذاب می کند که تا بیشتر از راه و طریق حق منحرف شوند و کوله بارشان سنگین تر شود . 👌جهت آگاهی از چگونگی و فلسفه استدراجی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5607 🔷امام رضا علیه السلام فرمود : « خداوند دعای مومن را تاخیر می اندازد زیرا دعا و مناجات کردن او را دوست دارد و می گوید من دوست دارم که دعای این بنده ام را بشنوم و دعای منافق و کافر را اجابت می کند و می گوید نمی خواهم صدا و دعای این فرد را بشنوم» 📚بحار الانوار ج90 ص370 🔷امام باقر علیه السلام فرمود: « خداوند دنیا و نیازهای دنیوی همه را بر آورده می کند چه کسانی را که دوست داشته باشد و چه کسانی را که دوست نداشته باشد اما آخرت را تنها به کسی می دهد که دوستش داشته باشد . مومن گاهی خواسته ای دنیوی دارد که خدا به او نمی دهد اما خواسته اخروی او را بر آورده می کند اما خواسته ها و دنیوی کافر را قبل از آن که کافر دعا و درخواست کند برآورده می کند اما او را از آخرت بی بهره می سازد» 📚مستدرک الوسائل ج5 ص194 3⃣گاهی نیز کسانی که حاجت روا می شوند فکری و فرهنگی هستند که از دین حق آگاهی پیدا نکرده اند و در این نا آگاهی هم مقصر نیستند و اگر نسبت به حق اطلاع پیدا می کردند بدون شک به آن دین ، متدین می شدند . 👌این گونه افراد الهی نیستند و خداوند بر حسب مهربانی و رحمانیتش در دنیا و برزخ و آخرت به آن ها با دیده رحمت نگاه می کند و احیانا حوائج و خواسته هایشان را نیز در دنیا بر آورده می کند که جهت آگاهی تفصیلی از وضعیت به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5507 ❕بنا براین شفا یافتن این گونه افراد هم دلیل بر صحت باطلشان نمی باشد . ‌ ❗️با توجه به این نکات و این که در زمان کنونی حجت الهی بر بشر با دین اسلام و مذهب تشیع خاتمه یافته است ، شفا و حاجت روا شدن پیروان آیین های غیر اسلام ، از دید تعالیم اسلامی به هیچ عنوان دلیل بر حقانیت آن آیین ها نمی باشد و هیچ انسان اندیشی نیز نمی تواند این امور را دلیل بر صحت های باطل و غیر الهی تلقی کند . 📝 اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❓من تو یک کانال ضد دین مطلبی دیدم مبنی بر این که قبر امام رضا در مشهد قرار ندارد و به ما دروغ گفته اند ❔ایا این مطلب سندیت دارد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌چنین سخن و استدلالی خلاف بدیهیات است و قابل پذیرش نمی باشد. 🔶شیخ مفید می نویسد: « امام رضا علیه السلام در سال 203 ماه صفر در خراسان از دنیا رفت » 📚الارشاد ج2 ص247 👌شیخ کلینی می نویسد: « امام رضا علیه السلام در سال 203 در سن پنجاه و هفت سالگی در طوس محلی به نام سناباد از اطراف نوقان از دنیا رفت و در همان جا دفن شد .مامون او را از مدینه به مرو و از راه بصره و فارس آورده بود و وقتی مامون به جانب بغداد حرکت کرد امام را با خود برد و در این منطقه از خراسان از دنیا رفت» 📚الکافی ج1 ص486 🔶امام جواد نیز به این مطلب تصریح کرده و می فرماید: « هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند خداوند تمام گناهانش را می آمرزد» 📚الکافی ج4 ص585 📚الفقیه ج2 ص583 🔶امام علی فرمود: « به زودی فرزندی از ذریه من در خراسان به وسیله سم از دنیا می رود نام او نام من است...» 📚الفقیه ج2 ص584 📚وسائل الشیعه ج14 ص554 🔶امام صادق فرمود: « در سرزمین خراسان در شهری به نام طوس کشته می شود . هر کس او را در آنجا زیارت کند ...وارد بهشت می شود» 📚الفقیه ج2 ص584 📚عیون الاخبار ج2 ص259 🔶پیامبر گرامی فرمود: « پاره تن من در خراسان به خاک سپرده می شود .هر مومنی که او را زیارت کند خداوند بهشت را بر او واجب می کند و جهنم را بر او حرام می کند» 📚الفقیه ج2 ص585 📚امالی صدوق ص60 🔶امام رضا نیز فرمود: « مدفن من در طوس قطعه ای از بهشت است» 📚الفقیه ج2 ص583 🔶وفرمود: « من به زودی مظلومانه با سم( در طوس )کشته می شوم و در نزدیکی قبر هارون الرشید دفن می شوم» 📚عیون الاخبار ج2 ص226 🔶هروی می گوید: « امام رضا در طوس وارد قبه ای شد که قبر هارون الرشید در آنجا بود و فرمود این جا تربت من است و در این مکان دفن می شوم و این مکان محل رفت و آمد شیعیانم خواهد شد...» 📚عیون الاخبار ج2 ص136 👌به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع فرمایید: 📚بحار الانوار ج49 ص292 باب 21 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔شبهه مشهوری است که اگر امام رضا علم غیب داشت و می دانست که که مامون برایش آورده سمی است چرا از آن خورد ❗️آیا خوردن به همراه آگاهی خود کشی محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 ❕روشن است که طبق ادله قطعی از آیات قرآن و سنت، بزرگوار ما دارای آگاهی غیبی بوده اند ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3253 👌و امام رضا علیه السلام نیز با آگاهی از سمی بودن انگور و انار فراهم شده توسط مامون ، آن را تناول کرد ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2858 ❕ اما چنان که بارها گفته ایم ، امامان گرامی ما محض خداوند هستند ، آنان مامور بودند تا بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کنند و مجاز به عمل کردن موافق با علم غیب نبودند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر آنان مشکلات و های خود را از طریق علم غیب حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی جهانیان باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس صبر و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و جهاد و بردباری را بدهد؟ 👌چون امامان مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت مطیع خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب نداده است آنان نیز از علم غیبشان استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 📚معانی الاخبار ص279 👌در آمده است: « زمانی که امام علی ، ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ‌ ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 ❕با این توضیحات دیگر جای این اشکال نمی باشد که چرا امام رضا علیه السلام با وجود آگاهی غیبی از انگور زهر آلود خورد ، زیرا ایشان اجازه استفاده از علم غیب و ترتیب اثر دادن به آن را در امور شخصی و عادی خود نداشته است . 👌البته از برخی نصوص استفاده می شود که مامون امام رضا علیه السلام را به خوردن زهر وادار کرد و امام علیه السلام به اجبار مامون تن به خوردن انگور سمی داد که دیگر جایی برای انتخاب اختیاری امام نبود . 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2858 ❕ این پاسخ در رابطه با مسموم شدن و شهید شدن سایر امامان مانند امام حسن علیه السلام توسط زهر و سم با وجود آگاهی غیبی نیز کاربرد دارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔برخی وهابی ها شبهه می کنند که اگر حضرت علی می دانست که کشته میشود چرا به مسجد رفت ❕❕ 💠پاسخ💠 👌در این شکی نیست که حضرت علی علیه السلام طبق گفته های پیامبر گرامی آگاه به زمان شهادتشان و قاتلشان بوده اند. 🔷پیامبر گرامی در خطبه ای که در مورد ماه رمضان می خواندند به گریه افتادند . حضرت علی از ایشان در مورد علت گریه سوال کردند . حضرت فرمودند : « گریه من برای آن است که تو در این ماه مورد هتک قرار می گیری و در حالی که داری برای پرودگارت نماز می خوانی اشقی الاولین و الاخرین ضربه ای بر سر تو فرود می آورد و محاسنت را با خون سرت رنگین می سازد » 📚عیون الاخبار ج1 ص297 👌در روایت دیگری حضرت امیر فرمود : « وصی امت پیامبر پس از پیامبر سی سال زندگی می کند و سپس با ضربه ای که بر سرش زده می شود و محاسنش از خون سرش رنگین می شود از دنیا می رود » 📚الخصال ج2 ص477 👌در روایت دیگر آمده است که ابن ملجم برای بیعت با حضرت علی علیه السلام حاضر شد .حضرت دو یا سه بار بیعت او را رد کرد سپس با او بیعت کرد و در زمان بیعت با او گفت به زودی ( توسط تو) محاسنم با خون سرم رنگین می شود » 📚الارشاد ج1 ص11 👌این مضمون در روایات متعدد دیگری نیز آمده است ؛ 📚بحار الانوار ج42 ص190 باب 126 ❕این مضمون در روایات اهل سنت هم مورد اشاره قرار گرفته است . 🔷حاکم نیشابوری روایت می کند که پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود : « پس از آن که من از دنیا رفتم امت با تو از در حیله گری وارد می شود و در حالی که تو به سنت من رفتار می کنی به شهادت می رسی و بزودی محاسن شریفت از خونت رنگین می شود » 📚مستدرک حاکم ج3 ص142 👌حضرت علی علیه السلام می فرمود : « پیامبر با من پیمان بسته است که دعوت حق را هنگامی اجابت می کنم که دستور فرا رسد و علاوه بر آن محاسنم از خون سرم رنگین شود » 📚الاستیعاب ج2 ص681 📚مسند احمد ج1 ص102 🔷ابن سعد نقل می کند که حضرت علی علیه السلام وقتی ابن ملجم را می دید چنین می فرمود : « من زنده ماندن او را می خواهم و او کشتن مرا می خواهد » 📚طبقات ابن سعد ج3 قسم 1 ص22 👌و فرمود : « این شخص مرا می کشد . به ایشان گفتند که اگر ابن ملجم قاتل شماست پس چرا او را نمی کشید ؟ 🔶فرمود : « او که در حال حاضر نسبت به من مرتکب جنایتی نشده است ( قصاص قبل از جنایت بکنم؟ )» 📚 الاستیعاب ج2 ص470 📚الریاض النضره ج2 ص245 🔷ابن حجر می نویسد : « شبی که بامداد آن علی به شهادت رسید ، همواره از اتاق بیرون می آمد و به آسمان تماشا می کرد و می فرمود به خدا سوگند تا کنون نه دروغ گفته ام و نه آن کسی که به من خبر داده دروغ گفته است . آری این شب شبی است که وعده داده شده ام . همین که سحر گاه از خانه بیرون رفت ابن ملجم همان ضربه موعود را بر سرش وارد آورد » 📚صواعق المحرقه ص80 ❕ادامه پاسخ 👇👇👇
❗️❗️ادامه پاسخ 👇👇👇 ❔حال آنچه مورد اشکال اهل سنت و وهابیت قرار گرفته است آن است که اگر حضرت علی آگاه بودند که با حضور در مسجد مورد ضربت قرار می گیرند و شهید می شوند چرا به مسجد حاضر شدند ❕ آیا این کار خود کشی نمی باشد ❕ 👌برای پاسخ باید توجه کنیم ؛ ❕در این شکی نیست که طبق روایات اهل سنت پیامبر گرامی نیز آگاه به علم غیب بوده است. 🔶مسلم در صحیح خود بابی را می گشاید تحت عنوان: « باب در اخبار غیبی پیامبر به آنچه که تا روز قیامت اتفاق خواهد افتد» 📚صحیح مسلم ج4 ص2216 باب6 🔶از حذیفه نقل می کند که گفت: « پیامبر به ما از آنچه واقع شده و تا روز قیامت واقع خواهد شد خبر داد» 📚همان مدرک ص2217 ❔حال سوال می کنیم پیامبر که آگاه بود در جنگ احد حمزه عمویش کشته می شود چرا او را به جنگ فرستاد آیا در قتل او شریک بود؟ ❕چرا جعفر را به جنگ موته فرستاد با این که می دانست شهید می شود❕ ❔چرا از علم غیبش استفاده نکرد تا مسلمین کمترین تلفات را در برابر مشرکین بدهند؟ 👌پاسخ روشن است . پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان مطیع محض خداوند هستند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر آنان مشکلات و گرفتاری های خود را از طریق علم غیب حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی جهانیان باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس صبر و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی غیبی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و جهاد و بردباری را بدهد؟ 👌چون امامان الگوی مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت مطیع محض خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب نداده است آنان نیز از علم غیبشان استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های معمولی رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند 🔶پیامبر گرامی فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 📚معانی الاخبار ص279 👌در روایتی آمده است: « زمانی که امام علی ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم غیب نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام صادق فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 ❕بنابراین حضرت علی اگر چه می دانست که با رفتن به مسجد مورد هجوم قرار می گیرد و شهید می شود اما موظف بود که مطابق علم عادی خودش رفتار کند و از علم غیب خودش استفاده نکند و این استفاده نکردن از علم غیب هم به اذن الهی بنا بر مصلحتی بوده است که به آن اشاره شد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓آیا راست است که امام علی وقتی به رفتند ابن را که خواب بودند بیدار کردند و ابن ملجم پس از آن حضرت را مضروب کردند❕برخی می گویند جریان بیدار کردن سند ندارد ❕❕ 💠💠 👌جریان مذکور در منابع تاریخی مورد توجه قرار گرفته است . 🔶شیخ می نویسد : « حضرت علی در شبی که صبحش شدند تا صبح بیدار بودند و بر خلاف عادتشان آن شب برای نماز شب به مسجد نرفتند ( و در منزل به جا آوردند ) ...وقتی صبح شد ابن او را به اذان صبح خبر داد ...حضرت به سمت مسجد رفتند و وارد مسجد شدند و ابن ملجم که تمام شب را بیدار مانده و منتظر ورود علی بود از نسیم خوابش برده بود . 🔷علی با پای خود او را کرد و فرمود برخیز که هنگام نماز رسیده او هم از جا بر خاست و علی را مورد قرار داد » 📚 ج1 ص16 ❕علامه نیز نقل می کند : « از عادات اخلاقی امام آن بود که افراد خوابیده را برای نماز بیدار می کردند و در آن شب هم مطابق افراد را برای نماز بیدار کردند تا آن که به ابن ملجم رسید و او را خوابیده یافت و فرمود برخیز که خواب در این زمان مورد پسند خدا نیست و مورد پسند شیطان است ( زیرا وقت نماز است ) .حضرت آن ملعون را تکان دادند و خطاب به او عرضه داشتند که قصدی در خاطر داری که نزدیک است از آن فرو ریزد و زمین چاک شود و کوهسارها گردد و اگر بخواهی می توانم خبر دهم در زیر جامه ات چه پنهان کرده ای ...حضرت از او گذشت و به محراب نماز رفت و به نماز ایستاد ...و چون در رکعت اول سر از بر داشت مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفت » 📚 الانوار ج42 ص281 ❕شیخ عباس نیز در منتهی الامال خود می نویسد؛ « علی به مسجد در آمد و را برای نماز از خواب بر انگیخت و ابن ملجم ملعون در تمام شب بیدار بود و در آن امر عظیم که اراده داشت می کرد در این هنگام که علی خفتگان را برای نماز بیدار می کرد او نیز میان خفتگان به روی در افتاده بود و شمشیر خود را زیر جامه داشت چون امیر المومنین به او رسید فرمود برخیز برای نماز ...» 📚 الامال ج1 ص421 🔶در روایتی نیز امام از پدرشان امام علیهما السلام نقل می کنند که فرمودند : « علی بن ابی طالب علیه السلام از منزل خارج شد و افراد را برای نماز بیدار کردند که در این جریان مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفتند » 📚 الاسناد ص143 ❕البته امام علیه السلام بر اساس علم خودشان رفتار کردند و ابن ملجم را از خواب بیدار کردند و از علم غیب خودشان استفاده نکردند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3309 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔می گویید امام زمان به خاطر آن غائب شد چون مردمان قصد کشتن او را داشتند و خداوند جهت حفظ او ایشان را به غیبت برد ❕آیا خداوند نمی توانست بدون نیاز به غیبت کردن امام ، جان ایشان را حفظ کند ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌چنان که قبلا گفته شده است ، مسبب اصلی غیبت امام زمان علیه السلام مردم بودند که قدر وجود امام را ندانستند و از محضر او استفاده نبردند و تصمیم به قتل او گرفتند چنان که این سخن خواجه نصرالدین طوسی مشهور است ؛ « وجود امام لطف است ، تصرف امام لطف دیگر است ، و عدم و غیبت امام بازگشت به خود ما می کند » 📚کشف المراد ص226 👌در روایات متعددی نیز به این نکته اشاره شده است که امام عصر علیه السلام به دلیل حفظ جانشان از قتل و کشته شدن توسط خداوند به غیبت رفتند. 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6321 ❕حال اشکال این است که چرا خداوند ، بدون آنکه نیاز باشد امام به غیبت برود ، از جان ایشان محافظت نکرد و مانع کشته شدن ایشان نگردید ❔ 👌شیخ طوسی پاسخ می دهد که اگر خداوند می خواست از طریق غیبی و قدرت خارق العاده خود جان امام عصر را حفظ کند ، تکلیف کردن بندگان لغو و بیهود می شد . 📚بحار الانوار ج52 ص98 👌شرح پاسخ شیخ طوسی به این بیان است ؛ ❕ اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت . 💎توضیح اینکه: 🔷هدف از خلقت انسان این است که با انجام دادن کارهای اختیاری به کمال خود برسد . 🗯 امام صادق علیه السلام فرمود: « خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده ( وتکلیف نکرده است) بلکه انان را افریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه انان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه انان را خلق کرد( و تکلیفشان کرد) تا به انان نفع برساند و انان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد» 📚بحار الانوار ج5 ص313 💭تکامل انسانی چیزی نیست که بتوان آن را به اجبار آفرید بلکه راه طولانی و درازی است که انسانها باید با پای خود آن را طی کنند و با اراده و تصمیم و افعال اختیاری خویش طرح آن را بریزند. ❔ایا اگر از کسی به اجبار و با زور سر نیزه مبلغ هنگفتی برای ساختن یک بیمارستان بگیرند این عمل هیچ اثر اخلاقی و تکامل روحی برای او دارد؟ 🔶مسلما خیر اما اگر به اراده و میل خویش حتی یک ریال به چنین هدف مقدسی کمک کند به همان نسبت راه کمال اخلاقی را پیموده است 🗯از این سخن نتیجه می گیریم که خداوند باید با اوامر و تکالیف و برنامه های تربیتی این مسیر را برای ما مشخص کند و ما با اختیار و اراده خویش این راه را بپیماییم. 📚تفسیر نمونه ج22 ص393 ❔حال اگر بگوییم که خداوند باید در دنیا به قدرت غیبی جلوی ظالمین و کسانی که قصد کشتن امام زمان علیه السلام را دارند بگیرد چرا چنین نمی کند❕ 💎پاسخ می دهیم که اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت . 🗯اگر کسانی که قصد کشتن امام را دارند ببیند تا اقدام به کشتن می کنند ، سنگی از آسمان نازل شده و هلاک می شوند دیگر کسی جرات ظلم کردن را به خود نمی دهد و همگان بالاجبار مسیر صلاح و اطاعت امام را در پیش می گیرند که روشن است که این هدایت اجباری فایده ای ندارد زیرا تکامل اختیاری است که ارزشمند است. 🗯بدین گونه لغویت در تکلیف حاصل می شود و همگان بالاجبار مسیر درست را در پیش می گیرند یعنی تکامل اجباری اما تکامل اختیاری است که ارزش دارد نه تکامل اجباری. 👌از این سوال پاسخ های دیگری نیز داده ایم که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3428 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔کانال نقد اسلام در تازه ترین شبهاتش مطرح می کند که از جمله خرافات در اسلام این است که می گویند خوردن ادرار و مدفوع حیوانات حلال گوشت حلال است و اشکالی ندارد مگر اینکه با آنها انسانی نزدیکی کند که در این صورت بول آنها نجس بوده و نمی توان خورد ❓مگر انسان عاقل با آنها نزدیکی می کند❕ 💠پاسخ💠 ❗️آنچه که در روایات ما بیان شده است آن است که ادرار و مدفوع حیوانات حلال گوشت نجس نمی باشد و اگر بدن و لباس انسان به آن ها اصابت کند سبب نجاست بدن و لباس نمی شود و واجب نیست که انسان بدن و لباس خود را تطهیر کند نه آنکه خوردن آن جایز باشد. 🔶امام صادق فرمود: « شستن لباس واجب نیست اگر آلوده به بول حیوان حلال گوشت شود» 📚الکافی ج3 ص57 📚التهذیب ج1 ص246 🔶وفرمود: « هر حیوان حلال گوشتی بولش نجس نیست و نیازی به تطهیر ندارد» 📚التهذیب ج1 ص422 📚قرب الاسناد ص72 👌 به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج3 ص406 باب9 👌البته انسان می تواند که اگر بدن و لباسش به بول و غائط حیوانات حلال گوشت اصابت کرد از باب رعایت نظافت ، بدن و لباس را تطهیر کند اما اسلام برای انسان تکلیف وجوبی در این رابطه قرار نداده است چنان که امام صادق فرمود: « واجب نیست بدن و لباس را از ابوال حیوانات حلال گوشت تطهیر کنی مگر آنکه بخواهی نظافت و پاکی را رعایت کنی ( که در این صورت تطهیر کردن مستحب است)» 📚الکافی ج3 ص57 📚التهذیب ج1 ص264 🔷از سوی دیگر در روایات متعددی بیان شده است که بول و غائط حیوانات حرام گوشت نجس می باشد. 📚وسائل الشیعه ج3 ص404 باب8 👌اما باید توجه کرد؛ 🔷این که بول و غائط حیوانات حلال گوشت پاک است مجوز برای خوردن آن نمی باشد .پاک بودن آنها تنها از این جهت است که سبب نجاست بدن و لباس نمی شود و الا منع از خوردن آن ها سر جای خودش می باشد زیرا خداوند می فرماید: « از تو سوال می کنند چه چیزهایی برای آنها حلال شده است بگو آنچه پاکیزه است برای شما حلال گردیده است» 🔷مائده 4 👌وفرمود: « پیامبر پاکیزه ها را برای آنان حلال می شمرد و ناپاکها و خبائث را تحریم می کند» 🔷اعراف157 👌درباره خبائث گفته شده است که مراد هر آنچه است که انسان در ذات و طبع سالم خود از آن متنفر باشد که این تعریف شامل بول و غائط حیوانات حلال گوشت هم می شود. 📚زبده البیان ، محقق اردبیلی ، ص631 📚مسالک الافهام ج1 ص146 🔶مرحوم نراقی نیز می نویسد: « اصل در خبائث حرمت است به چند دلیل؛ 🔷1- اجماع 🔷2- خداوند می فرماید خبائث حرام است 🔷3- و می فرماید طیبات حلال می باشد که مقابل خبائث است . 📚مستند الشیعه ج15 ص10 👌بله در یک صورت می توان گفت که جایز است بول حیوانات حلال گوشت خورد شود و آن در صورتی است که درمان بیماری در خوردن آن باشد چنان که امروز طبیبان طب سنتی برای بول شتر خواص درمانی خاصی ذکر می کنند. 🔶امام صادق فرمود: « اگر انسان محتاج و نیازمند باشد تا برای درمان بیماری بول گاو و شتر و گوسفند را بخورد در این صورت خوردن آن اشکالی ندارد» 📚التهذیب ج1 ص284 👌به این مضمون روایات دیگری نیز می باشد که اجازه خوردن بول شتر و گاو و گوسفند را برای درمان بیماری می دهد. 📚وسائل الشیعه ج25 ص113 باب59 👌خداوند می فرماید: « خداوند در دین خود تکلیف مشقت باری برای شما قرار نداد» 🔷حج 78 ❕لذا اگر درمان انسان بستگی به خوردن بول حیوانات حلال گوشت داشته باشد اسلام اجازه خوردن را تحویز کرده است. 👌اما اگر انسان جاهل و نادان و فاسدی با حیوانات حلال گوشت نزدیکی کند گوشت و شیر آنان حرام می شود و بول و غائط آنان نیز نجس می باشد و اگر به بدن و لباس انسان برسد سبب نجاست می شود لذا در این صورت انسان باید از آنها پرهیز کند. 📚وسائل الشیعه ج24 ص169 باب30 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که حضرت علی افرادی را با سوزاند ❕آیا این عمل ، کاری ناپسند تلقی نمی شود ❗️ 💠💠 👌در طول تاریخ اسلام و تشیع همواره افرادی بودند که نسبت به شان و جایگاه علی علیه السلام و سایر امامان کرده و معتقد بودند که امامان علیهم السلام اله و رب هستند ، امامان همواره با این افراد برخورد داشتند تا جایی که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «جوانان خود را از نزدیک شدن به غلات بر حذر دارید زیرا غلات بدترین مخلوقات هستند.عظمت خداوند را کوچک شمرده و ادعای ربوبیت برای بندگان خدا می کنند و به خدا سوگند غلات از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین هستند » 📚امالی طوسی ص650 ❕این غلات در زمان حضرت علی علیه السلام نیز تحرکات خاص خود را داشتند که از جمله آنها عبد الله بن سبا بوده است . 👌مرحوم کشی از امام علیه السلام نقل می کند ؛ « عبدالله سبأ ادعای نبوت می کرد و گمان می کرد که امیرالمؤمنین همان خداست ، این خبر به امیرالمؤمنین رسید و حضرت او را خواست و در مورد خبر رسیده از او پرسید و او هم اقرار کرد به ادعای نبوت و الوهیت و گفت: آری، اینچنین در ذهن من القا شده است که تو خدا هستی و من هم پیغمبر خدایم. امیرالمؤمنین به او فرمود: وای بر تو ، شیطان تو را تسخیر کرده است، برگرد و توبه کن ، مادرت به عزایت بنشیند! ولی عبدالله سبأ قبول نکرد، لذا حضرت او را زندانی کرد و سه بار او را توبه داد ولی او توبه نکرد. سپس حضرت او را با سوزاند.» 📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص323 📚وسائل الشیعه ج28 ص336 👌در نقل دیگری امام علیه السلام فرمود ؛ « گروهی به نزد امیر مومنان آمدند و گفتند سلام بر تو ای پرودگار ما ، امیر مومنان آنها را توبه داد اما آنها توبه نکردند ، علی علیه السلام چاهی حفر کرد ، و در آن ، آتش قرار داد و چاهی دیگر نیز در کنار آن حفر کرد و بین آنها را خالی گذاشت ، زمانی که توبه نکردند ، آنها را در انداخت و چاه دیگر را نیز بر افروخت تا آنکه مردند » 📚الکافی ج7 ص257 📚التهذیب ج10 ص138 ❕این شدت عمل آن هم پس از توبه دادن ، حاکی از عظمت و بزرگی این دارد و علی علیه السلام برای ریشه کن کردن این اعتقاد با شدت عمل با صاحبان آن برخورد کرد ، چنان که امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « خدا کند کسی را که بر ما دروغ ببندد، من یاد عبدالله بن سبا افتادم، تمام موهای بدنم سیخ شد ، او ادعای بزرگی کرده بود، او را چه شده بود؟ خدا او را لعنت کند. به خدا قسم که علی بنده صالح خدا بود، برادر پیغمبر بود، به هیچ کرامتی از ناحیه خداوند نرسید، مگر با بندگی و اطاعت خداوند و اطاعت از پیامبر، و پیامبر هم به هیچ کرامتی از ناحیه خداوند نرسید، مگر از طریق بندگی و اطاعت خداوند.» 📚رجال کشی، اختیار معرفة الرجال، ج1،ص 324 ❕آری آتش زدن افراد بی گناه با دلایل واهی و امری قبیح نزد همگان محسوب می شود ، اما در جایی که پای حدود الهی در میان است و بحث بندگان خداوند مطرح است ، باید با تمام توان حدود الهی را اجرا کرد ، چنان که می فرماید ؛ « هرگز در دين خدا (و اجرای حدود ) رافت (و محبت كاذب) شما را نگيرد اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد»( نور 2) 👌در روایتی از پیامبر گرامی آمده است که فرمود ؛ « روز قيامت بعضى از زمامداران را كه يك‏ تازيانه از حد الهى كم كرده ‏اند در صحنه محشر مى ‏آورند و به او گفته مى‏ شود چرا چنين كردى؟ مى‏ گويد: براى به بندگان تو ، پروردگار به او مى ‏گويدآيا تو نسبت به آنها از من مهربانتر بودى! و دستور داده مى‏شود او را به آتش بيفكنيد! ديگرى را مى‏آورند كه يك تازيانه بر حد الهى افزوده، به او گفته مى‏شود چرا چنين كردى؟ در پاسخ مى‏گويد: تا بندگانت از معصيت تو خوددارى كنند ، خداوند مى‏فرمايد: تو از من آگاهتر و حكيم‏تر بودى؟! سپس دستور داده مى‏شود او را هم به آتش دوزخ ببرند» 📚تفسیر کبیر ج23 ص148 ❕بنابراین در جایی که بحث حدود الهی مطرح است ، باید با شدت عمل و بدون گرفتار شدن در دام ، حد الهی را جاری کرد تا گناه وانحراف به تمام جامعه نکند ، و به خاطر همین اهمیت موضوع است که در روایات متعددی می خوانیم ؛ « حدّى كه در زمين اجرا شود پر بارتر از شبانه روز باران است‏» 📚وسائل الشیعه ج28 ص12 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال ایا در اصول دین میشه تقلید کرد .من شیعه باشم چون تو خونواده شیعه به دنیا امدم یا نه باید با دلیل و استدلال و برهان شیعه و مسلمان باشم 🗯پاسخ: ❗️صاحبان فتوا و اندیشه شیعی بر این باور هستند که باید در اصول دین تحقیق شود . اصول دین باید بر اساس تعقل و تفکر و استدلال باشد؛ زیرا اصول دین زیر بنای فکری مسلمان را تشکیل میدهد. باید زیربنا، مبتنی بر تفکر باشد. بر همین اساس خداشناسی تعبدی نیست، بلکه خدا باوری و معادشناسی، براساس منطق و عقل و استدلال می باشد. ❗️در آیات متعددی از قرآن، خداوند انسان ها را دعوت به تفکر کرده حتی به آن فرمان می دهد . مهم ترین موضوع تفکر اصول و پایه های اصلی دین است. 🗯 خداوند انسان را به تفکر در نظام آفرینش فراخوانده است تا با تعقل پی به اثبات خدا پی ببرد. 🗯از سوی دیگر در قرآن از تقلید کورکورانه نهی شده است، چنان که خداوند مشرکان را که کورکورانه تقلید می­کردند، مورد خطاب قرار داد و فرمود: «هنگامی که به آن ها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده ، پیروی کنید، میگوید: بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم . آیا نه این است که پدران آن ها چیزی نمی فهمند و هدایت نیافتند» 📓بقره170 ❗️اگر چه این آیات تقلید کورکورانه مشرکان را تخطئه می‌کند و آن‌ها را سرزنش می‌نماید، اما به طور کلی می‌توان استنباط کرد که تقلید در اعتقادات و باورها نمی‌تواند صحیح باشد. ❗️ونیز می فرماید: « چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن» 📓اسرائ36 🗯ومی فرماید: « به راستی که بدترین جنبدگان خدا ،کران،و لالانی هستند که نمی اندیشند» 📓انفال22 🗯پیامبر گرامی فرمود: « هیچ کس نیست جز انکه بر در خانه اش دو فرشته ایستاده است و هر گاه از منزل خارج می شود به او می گویند یا عالم باش و یا جویای دانش و نفر سوم ( بی تفاوت یا اهل تقلید) نباش» 📚 بحار الانوار ج1 ص196 🗯گاه در احادیث از کسی که اگاه نیست و در راه علم گام بر نمی دارد تعبیر شده است به پشه های سرگردان 📚الخصال ج1 ص186 ❗️بر اساس عدم جواز تقلید در اصول دین است که مراجع عظام و صاحبان فتوا در رساله عملی خود، تقلید در اصول دین را جایز نمی دانند، چنان که در توضیح المسایل مراجع آمده است: 🔶«عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید....» 📚توضیح المسائل مراجع،کتاب تقلید 📚منابع جهت مطالعه بیشتر: 1⃣دانش نامه عقاید اسلامی،ایت الله ری شهری ج1 ص29 به بعد 2⃣بحار الانوار،علامه مجلسی،ج2 ص81 باب14 3⃣اثباه الهداه،شیخ حر عاملی،ج1 ص93 به بعد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
♻️متن شبهه: 💦دختران انبیا دچار عادت ماهیانه نمی شده اند اما حضرت زهرا دچار عادت ماهیانه میشده است. 💥افشای تناقض بزرگ و عجیبی از زندگی فاطمه زهرا ( او مبتلا به عادت ماهیانه میشده یا خیر؟؟ ) 👈علمای شیعه در کتابهایشان روایات متعددی پیرامون عدم پریود و عادت ماهیانه نشدن دختران انبیا. به طور مثال : 💥💥💥دختران انبیا پریود نمی شوند👇 2 - محمد بن يحيى، عن العمركي بن علي، عن علي بن جعفر أخيه، أبي الحسن عليه السلام قال: إن فاطمة عليها السلام صديقة شهيدة وإن بنات الأنبياء لا يطمثن. ✍...همانا دختران انبیا پریود نمیشوند( دچار عادت ماهیانه نمیشوند) . 📚الکافی از شیخ کلینی ج 1 ص 458 چاپ دارالکتب الاسلامیه. ✅این روایت را علامه محمد تقی مجلسی نقل کرده و می گوید روایت صحیح است. 📚روضه المتقین ج5 ص 342 ✅علامه محمد باقر مجلسی هم صحیح می داند. 📚مراه العقول ج 5 ص 315 و 316 ✅شیخ سید جعفر عاملی هم صحیح می داند. 📚ماساه الزهرا ج 1 ص 100 🍃🍂توجه داشته باشید که دختران انبیا مطابق عقیده اسلامی دچار عادت ماهیانه یا پریود نمی شوند. 💥💥💥حضرت زهرا پریود میشود. 🍂روایت صحیح دیگر مدعی است حضرت زهرا پریود می شده است. از امام صادق در مورد زنی که پریوده بوده سوال شد که ایا قضای نماز در زمان عادت ماهیانه را انجام دهد ؟ ایشان فرمود خیر. مجدد پرسش شد ، ایا قضای روزه را انجام دهد ؟پاسخ داد بله..... از امام صادق در مورد قضای نماز زن حائض سپس قضای روزه سوال شد که گفت نیاز نیست زن پریود قضای نماز را انجام دهد ... 👈همانا رسول الله به فاطمه این چنین امر کرده است .... ☘در این روایت به صراحت تصریح کرده است که حضرت زهرا دچار عادت ماهیانه می شده است. ✅متن عربی روایت 👇 2 - علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن الحسن بن راشد قال: قلت لأبي عبد الله (عليه السلام) الحائض تقضي الصلاة؟ قال: لا، قلت: تقضي الصوم؟ قال: نعم، قلت: من أين جاء هذا علي، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن ابن أذينة، عن زرارة قال: سألت أبا جعفر (عليه السلام) عن قضاء الحائض الصلاة ثم تقضي الصوم ؟ قال: ليس عليها أن تقضي الصلاة وعليها أن تقضي صوم شهر رمضان ثم أقبل علي وقال: إن رسول الله (صلى الله عليه وآله) [كان] يأمر بذلك فاطمة (عليها السلام) وكانت تأمر بذلك المؤمنات. 📚الکافی از شیخ کلینی ج 3 ص 105 چاپ دارالکتب اسلامیه تهران. 📚بهبودی در صحیح کافی ج۱ ص۲۲۰ میگوید این روایت صحیح است. 📚مجلسی در مراه العقول ج۱۳ ص۲۴۸ میگوید این روایت حسن (از درجات حدیث صحیح) است. ‼️خلاصه ای از آنچه گذشت : در کتب مسلمانان روایاتی هست مبنی بر اینکه دختران انبیا پریود نمیشوند و علما هم تصریح کرده و همچنین روایاتی هست که بیان کرده اند که حضرت زهرا پریود میشده و مجدد علما تصریح کردند. ‼️حال سوالاتی مطرح است : ⁉️مگر فاطمه دختر محمد پیامبر اسلام نبوده ؟ اگر بوده پس چرا پریود میشده ؟ در حالی که بیان شده دختران انبیا پریود نمیشوند. ✍حال تصمیم بگیرید ؛ قبول کنید فاطمه دختر پیامبر نبوده است و یا قبول کنید محمد اصلا پیامبر نبوده است. 👈👈چون اگر محمد پیامبر بوده نباید دخترش پریود بشود ؛ خب اگر پریود شده پس محمد پیامبر نبوده است. ⁉️اگر بپذیرید محمد پیامبر حقیقی بوده است ؛ پس بپذیرید فاطمه دختر پیامبر نبوده ، چون مطابق ادعای مسلمانان دختران پیامبران پریود نمیشوند. 🗯پاسخ: 🗯براستی انسان از شدت جهالت این افراد تعجب می کند . 1⃣نکته اول :روایت از امام باقر است نه امام صادق 2⃣نکته دوم : متن روایت چنین است: « امام باقر فرمود: « بر زن حائض قضای نماز واجب نیست اما باید قضای روزه را بجا اورد و پیامبر این چنین به فاطمه امر کرد و فاطمه نیز این چنین به زنان مومنین دستور می داد» 🗯پیامبر گرامی این حکم را به حضرت فاطمه ابلاغ کرد تا او به زنان مومنین برساند چنان که حضرت زهرا چنین کرد .نمی دانیم شما از کجای روایت فهمیدید که حضرت زهرا نیز حیض می شده است⁉️ 🗯علامه مجلسی چنین می اورد: « مراد از روایت این است که پیامبر به فاطمه این دستور و این وظیفه را رساند تا او این وظیفه را به زنان مومنین برساند چرا که حضرت زهرا از حیض شدن پاک و مبراست چنان که در روایات امده است که او حوریه ای است که هیچگاه خون نمی بیند» 📚مراه العقول ج13 ص249 🗯در پاورقی وسائل الشیعه نیز از قول شیخ چنین نقل شده است: « مراد آن است که پیامبر این حکم را به فاطمه دستور داد تا حضرت طبق این حکم به زنان مومنین فتوا دهد و این حکم را به انها بیاموزد .در احادیث فراوانی است که حضرت زهرا هیچ گونه خونی چه در حیض و چه در نفاس نمی بیند» 📚وسائل الشیعه،ج2 ص347 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال اگرتوهین به مقدسات کاردرست وعقلایی نیست پس چراخداونددرقران میفرمایداولیک کالانعام بل هم اضل چراکه این توهین به بزرگان دیگران است. ✅پاسخ حاج اقای قرائتی در یکی از کتبشان پاسخ سوال شما را چنین می دهند: " با نگاهی به منافع حیوانات وعملکرد بعضی انسان ها تشبیه اوئک کالانعام بل هم اضل را حق و منطقی می یابیم ❗️گران ترین لباس انسان، ابریشم از حیوانات است ❗️ مهم ترین ۼذای انسان شیر وعسل و گوشت وماست از حیوانات است ❗️حیوانات وسیله بارکشی و شخم زدن و منبع در امد و اشتۼال هستند ❗️تمام کارخانه های پشم ریسی ، چرم سازی لبنیاتی و مرۼداریدو دامداری کارشان به حیوانات وابسته است ❗️حیوانات بعضی معلم بشر هستند کلاۼ دفن مرده را به فرزند ادم ونسل او اموخت ❗️بعضی گزارشگر انبیا می شوند هدهد گزارش انحراف مردم سبا را نزد سلیمان اورد ❗️بعضی محافظ انبیا می شوند تار عنکبوت پیامبر اسلام را در ۼار حفظ کرد ❗️حیوانات قابل تربیت و اموزش هستند و لذا شکار سگی که اموزش دیده حلال است ❗️حتی حیوانات ازار دهنده مثل مار تنها کسانی را می گزند که به انها نزدیک شده باشند ❗️با توجه به مطالب فوق ایا انسان هایی که از دور مردم ازاری می کنند و مناطق دوردست را بمباران و موشک باران می کنند از مار بدتر نیستند؟ افرادی که شبانه روز برای مردم حیله و خدعه می کنند و بخاطر رسیدن به هوس های بی انتهای خود نسل انسان را به تباهی می کشند از حیوانات بدتر نیستند ادم هایی که یک تنه صدها جرم وجنایت دارند از درنده ترین حیوانات پست تر نیستند؟ 📚 پرسش های مهم ، قرائتی ، ص 20 ❗️ ایت الله مکارم چنین می اورد: " بارها در قران غافلان بی خبر به چهار پایان وحیوانات بی شعور دیگر تشبیه شده اند ولی نکته تشبیه انها به چهار پایان شاید این باشد که انها تنها به خواب وخور وشهوت می پردازند درست همانند چهار پایان در حالی که چهار پایان دارای استعداد ها و امکانات انسان ها نیستن ولی انسان های غافل با داشتن عقل سالم و چشم بینا و گوش شنوا که امکان همه گونه ترقی و تکامل را دارتد اما بر اثر هوا پرستی و گرایش به پستی ها این استعداد ها را بلا استفاده می گذارند 📚تفسیر نمونه ج7 ص21 ❗️ روشن شد که این سخن قران مطلبی خلاف واقع و توهین نیست بلکه یک تشبیه حقیقی بین حیوانات و انسان های منحرف است 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔نظر علمای شیعه در مورد کتاب سلیم بن قیس یا همان کتاب اسرار آل محمد چیست ❗️برخی از را دیده ام که می گویند این کتاب جعلی است و اسنادی واقعی ندارد ❕ 💠💠 👌سليم بن قيس هلالى عامرى كوفى ، از اصحاب خاصّ امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين و امام زين العابدين عليهم السّلام است و محضر امام باقر عليه السّلام را هم كرده است . 👌او از اقدم علماى شيعه و بزرگان اصحاب ائمه عليهم السّلام و مورد وثوق آنان بوده و نزد از محبوبيّت خاصّى برخوردار بوده است. 📚خلاصه الاقوال ص83 ❕به عقیده اکثر علمای شیعه ، كتاب سليم بعنوان اوّلين كتاب در موضوع حديث و تاريخ است كه پس از شهادت پيامبر گرامی تأليف شده، و با گذشت چهارده قرن مانده و بدست ما رسيده است. 👌امام سجاد علیه السلام در مورد کتاب سلیم بن قیس فرمود ؛ « آنچه سلیم در کتابش آورده است ، راست گفته است و احادیث آن مورد شناخت و ما است » 📚وسائل الشیعه ج27 ص101 ❕شيخ نعمانى از علماى قرن پنجم مى ‏گويد: «بين همه علما و محدّثين شيعه اختلافى نيست كه كتاب سليم بن قيس هلالى اصلى از بزرگترين كتابهاى اصول و ‏ترين آنهاست ... اين كتاب از اصولى است كه از كتابهاى مرجع شيعه است و به آن اعتماد مى‏ كنند» 📚الغیبه نعمانی ص61 👌علّامه محمّد تقى مجلسى مى‏ گويد: «شيخ طوسى و شيخ نجاشى حكم به صحّت كتاب او كرده ‏اند، گذشته از آنكه متن كتاب دلالت بر صحت آن دارد». و نيز مى ‏گويد: «اعتماد شيخ كلينى و صدوق بر كتاب سليم كفايت مى‏كند. اين كتاب نزد من است و متن آن دليل بر صحّت آن است» 📚روضه المتقین ج14 ص372 ❕ شيخ حرّ عاملى نیز مى‏ گويد: «كتابهاى مورد اعتمادى كه احاديث وسائل را از آن نقل كرده ‏ام و مؤلفين آنها و ديگران شهادت به صحّت آنها داده ‏اند و بر ثبوت آنها وارد شده و بطور متواتر از مؤلّفين آنها به ما رسيده و در نسبت آنها به مؤلّفينش جاى شكّ نيست». و از جمله كتاب سليم را ذكر مى‏ كند» 📚وسائل الشیعه ج20 ص36_ 42 ❕ سيد هاشم نیز مى‏ گويد: «كتاب سليم كتابى مشهور و مورد اعتماد است كه مؤلّفين در كتابهايشان از آن نقل كرده ‏اند» 📚غایه المرام ص546 👌علامه صاحب بحار الانوار نیز می نویسد ؛ «كتاب سليم بن قيس در نهايت اشتهار است، و حق اين است كه اين كتاب از معتبر است‏» 📚بحار الانوار ج1 ص32 ❕شیخ عباس نیز می نویسد ؛ «كتاب سليم اوّلين كتابى است كه بين شيعه ظاهر شده و بين محدّثين معروف است و شيخ كلينى و صدوق و ديگران بدان اعتماد كرده‏ اند» 📚الکنی و الالقاب ج3 ص243 👌 حاج آقا بزرگ مى‏ گويد: «اصل سليم بن قيس از آن كتابهاى اصل است كه قبل از زمان امام صادق عليه السّلام تأليف شده است». و نيز مى‏ گويد: «كتاب سليم از كتابهاى اصول است و نزد شيعه و غير شيعه مشهور است» 📚الذریعه ج2 ص152 ❕علّامه نیز چنین مى‏ گويد: «كتاب سليم از اصول مشهور و متداول از زمانهاى قديم است كه نزد محدّثين شيعه و غير شيعه و تاريخ نويسان مورد اعتماد است‏» 📚الغدیر ج1 ص195 👌بنابراین روشن می شود که از دید اکثر علما و بزرگان شیعه ، کتاب سلیم بن قیس یا همان اسرار آل محمد ، کتابی و مورد تلقی می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این راست است که وقتی یکی از زن و شوهر بمیره نسبت به همسرش می شه ❗️در منطقه ما برخی این تصور رو دارن که بعد از مرگ زن و شوهر به هم نامحرم میشن ❕❕ 💠💠 👌با مرگ هر یک از زوجین صیغه آنها باطل نمی شود و هر یک از زوجین می توانند پس از فوت به بدن همسر فوت شده دست زده و حتی او را غسل دهد . ❕عبد الله بن می گوید ؛ « از امام صادق علیه السلام سوال کردم که آیا برای مرد جایز است که پس از فوت همسرش به او نگاه کند یا او را غسل دهد ...و یا زن به بدن همسرش نگاه کند و او را غسل دهد ...امام علیه السلام پاسخ داد اشکالی ندارد » 📚الکافی ج 3 ص 157 👌در روایت دیگری محمد بن می گوید ؛ « از امام باقر علیه السلام در مورد زنی که فوت شده بود سوال کردم که آیا همسرش می تواند به صورت و سرش نگاه کند ❔امام پاسخ داد بله می تواند نگاه کند » 📚التهذیب ج1 ص 428 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « شوهر نسبت به همگان دارد که همسرش را دفن کند » 📚الکافی ج3 ص 194 ❕لذا در روایات ما آمده است که علی علیه السلام فاطمه زهرا سلام الله علیها را غسل داد و کارهای او را انجام داد ‌. 📚وسائل الشیعه ج 2 ص 530 ❕امام می نویسد ؛ « زن و شوهر مى ‏توانند همديگر را حتى به طور برهنه اگر چه هم‏جنس وجود داشته باشد، دهند، حتى براى هر يك جايز است به عورت ديگرى نگاه كند » 📚ترجمه تحریر الوسیله ج1 ص 79 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
⁉️سوال چطور میشود که بگوییم جهان بطور خودکار و اتوماتیک فعالیت میکند مثل اینکه خدا جهان را ساخته بعد دیگر کاری به کار جهان هستی ندارد و دیگر ربوبیت ندارد بالاسر جهان مثل ساعت ساز ساعت را ساخته و ساعت خودش کار میکند؟ 🗯پاسخ: ❗️این که بگوییم خداوند عالم را افریده است سپس آن را به حال خود رها کرده است از دو جهت ( نقل و عقل) دارای اشکال است 🔴جهت نقل: 🗯در بینش اسلامی خداوند اداره کننده و مربی و نظام بخش عالم هستی معرفی شده است چنان که می فرماید: « الله رب شما و رب پدرانتان می باشد» 📓صافات 146 🗯وفرمود: « بگو ایا غیر از خدا رب دیگری را بطلبم در حالی که او پرودگار همه چیز است» 📓انعام 164 ❗️در روایات نیز خداوند چنین معرفی شده است: « خداوند رب آسمانهای هفت گانه و زمین های هفت گانه و رب عرش عظیم ...می باشد» 📚الکافی ج2 ص514 🗯جهت دیدن سایر ایات در ربوبیت خداوند رجوع شود به: 📚فرهنگ قرآن،ج12 ص375 🗯 جهت دیدن سایر روایات در توحید ربوبی رجوع شود به : 📚بحار الانوار ج3 ص198 باب 6 🔷به مقتضای ادله نقلی در ربوبیت و تدبیر خداوند برای عالم هستی روشن می شود قول به این که خداوند عالم را پس از افرینش به حال خود رها کرده است سخنی بی دلیل و خلاف ایات و روایات فراوان است 🔴جهت عقل: 🗯در مباحث اثبات وجود خداوند در پاسخ های گذشته روشن شد که ملاک نیازمندی معلول به علت ،همان نیازمندی ذاتی او می باشد .به این معنی که وجودش از ذات خودش سرچشمه نمی گیرد . ❗️این نیازمندی ذاتی چه در حالت حدوث و چه در حالت بقا در او موجود است .این که بگوییم موجود ممکن تنها در حدوث نیازمند واجب است و در بقای وادامه حیاتش نیازمندی ندارد تخصیص این قاعده عقلی است که می گوید: « هر موجود ممکنی تا زمانی که وجودش از ذات خودش نمی باشد محتاج به علت است » ❗️واین احتیاج چه در حالت حدوث موجود است و چه در حالت بقائ 📚الالهیات،علامه سبحانی،ج 2 ص329 ❗️در مثال ساعت هم که شما مثال زدید که ساعت پس از ساخته شدن خودش کار می کند و دیگر نیاز به علت ندارد نیز باید بگوییم این مثال مثالی سفسطه آمیز است 🗯ساعت هم در اغاز خود نیاز به علت دارد و هم در ادامه عمر خود برای اغاز وجود خود محتاج سازنده است ولی در ادامه وجود از خاصیت مواد ساختمانی خود مدد می گیرد یعنی استحکام فلزات به کار برده شده به آن اجازه ادامه عمر می دهد و لذا با تفاوت مواد ساختمانی آن مقدار عمر ساعت کاملا فرق می کند و این دلیل روشنی است بر این که هم اغاز وجود یک چیز علت می خواهد و هم ادامه آن 🔴از انچه گفتیم نتیجه می گیریم که همان طور که حدوث و پیدایش یک چیز علت می خواهد ادامه و بقای آن هم علت می خواهد و اگر کسی نیاز به علت را در ادامه حیات انکار کند قانون علیت را انکار کرده است 🗯نتیجه انکه: ❗️جهان ممکن الوجود است نه واجب الوجود بنا براین ممکن الوجود در اغاز و ادامه حیاتش محتاج به واجب الوجود است و اگر در ادامه حیات بی نیاز شود باید واجب الوجود باشد در حالی که محال است ممکن الوجود تبدیل به واجب الوجود شود 📚پاسخ به پرسش های مذهبی،ایات عظام سبحانی و مکارم،ص95 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال یک بار یک سنی از من پرسید اگر شیعه شوم چه بدست می آورم که اکنون آن را ندارم 💭پاسخ: ❗️برای شیعه بودن چه فضیلتی از این بالاتر که اهل نجات و رستگاری و بهشت باشد. 💎ترمذی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: "امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد که تمام آنها اهل آتش جهنم هستند بجز یک فرقه" 📚سنن ترمذی ج4 ص135 📚سنن ابی داود ح3981 💎در سایر سخنان پیامبر که در کتب اهل سنت منقول است فرقه ناجیه معرفی شده است 💎 حدیث ثقلین ❗️پیامبر گرامی فرمود: « همانا من دو جانشین را در میان شما می گذارم ،کتاب خدا ریسمان کشیده شده ما بین آسمان و زمین و عترتم اهل بیتم و همانا این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند.تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید" 📚مسند احمد،ج5 ص181 ❗️این حدیث از جمله احادیث متواتر است که بزرگان اهل سنت در کتب خود روایت کرده اند مانند مسلم در صحیح ج7 ص122 ،ترمذی در صحیح ج5 ص621، حاکم در مستدرک،ج3 ص110، وعلمای فراوان دیگر از اهل سنت که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب فضائل الخمسه ج2 ص44 به بعد 💎حدیث سفینه: ❗️پیامبر گرامی فرمود: « مثل اهل بیتم در بین شما همانند کشتی نوح در میان قوم نوح است هر کس سوار بر آن شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند غرق شود» 📚مستدرک،حاکم،ج2 ص343 ♦️همین معنی را هیتمی در مجمع الزواید،ج9 ص168 ،ابی نعیم در حلیه الاولیائ،ج4 ص306، متقی هندی در کنزالعمال،ج6 ص216، خطیب بغدادی در تاریخ،ج12 ص19 و ...نقل کرده اند ❗️این احادیث حاکی از آن است که رستگاری و نجات تنها از طریق اهل بیت ممکن است. 🔰سیوطی از علمای برجسته اهل سنت روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: "همانا علی و پیروان وشیعیانش در روز قیامت از رستگارانند" 📚در المنثور ذیل ایه 7 بینه ج6 ص359 ❗️همین مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل کرده اند: 📚جامع البیان ج30 ص171 📚صواعق المحرقه ص96 📚نور الابصار ص70 📚مجمع الزواید ج9 ص131 📚شواهد التنزیل ج2 ص357 📚کفایه الطالب ص118 ❗️و... https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❔آیا اعدام کردن اقدامی خشونت جویانه و ضد احساسات انسانی نمی باشد ❗️آیا بهتر نیست به جای از بین بردن قاتل به فکر تربیت او باشیم ❕آیا به جای درمان یک انسان مریض باید او را بکشیم و مانند خودش رفتار کنیم ❕این سوالات خیلی ذهنم را مشغول کرده است ❕❕ 💠پاسخ💠 👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛ ❕«گروهی که بدون تامل، بعضی از مسائل جزائی اسلام را مورد انتقاد قرار داده اند به خصوص درباره مساله قصاص سر و صدا راه انداخته می گویند: 1⃣جنایتی که قاتل مرتکب شده بیش از این نیست که انسانی را از بین برده است، ولی شما به هنگام قصاص همین عمل را تکرار می کنید. 2⃣ قصاص جز انتقامجوئی و قساوت نیست، این صفت ناپسند را باید با تربیت صحیح از میان مردم برداشت، در حالی که طرفداران قصاص هر روز به این صفت ناپسند انتقامجوئی روح تازهای میدمند. 3⃣ آدمکشی گناهی نیست که از اشخاص عادی یا سالم سرزند، حتما قاتل از نظر روانی مبتلا به بیماری است، و باید معالجه شود، و قصاص دوای چنین بیمارانی نمی تواند باشد. 4⃣مسائلی که مربوط به نظام اجتماعی است باید دوش به دوش اجتماع رشد کند، بنا بر این قانونی که در هزار و چهارصد سال پیش از این پیاده می شده نباید در اجتماع امروز عملی شود. 5⃣آیا بهتر نیست به جای قصاص، قاتلان را زندانی کنیم و با کار اجباری از وجود آنها به نفع اجتماع استفاده نمائیم با این عمل هم اجتماع از شر آنان محفوظ میماند، و هم از وجود آنها حتی المقدور استفاده می شود. 🔶اینها خلاصه اعتراضاتی است که پیرامون مساله قصاص مطرح می شود. ❕ادامه 👇👇👇👇
❕ادامه 👇👇👇👇 ⚫️پاسخ 🔶دقت در آیات قصاص در قرآن مجید جواب این اشکالات را روشن می سازد «و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب » 👌زیرا از بین بردن افراد مزاحم و خطرناک گاه بهترین وسیله برای رشد و تکامل اجتماع است، و چون در اینگونه موارد مساله قصاص ضامن حیات و ادامه بقا می باشد شاید از این رو قصاص به عنوان غریزه در نهاد انسان گذارده شده است . ❕نظام طب، کشاورزی، دامداری همه و همه روی این اصل عقلی (حذف موجود خطرناک و مزاحم ) بنا شده زیرا می بینیم به خاطر حفظ بدن، عضو فاسد را قطع می کنند، و یا به خاطر نمو گیاه شاخه های مضر و مزاحم را می برند، کسانی که کشتن قاتل را فقدان فرد دیگری می دانند تنها دید انفرادی دارند، اگر صلاح اجتماع را در نظر بگیرند و بدانند اجرای قصاص چه نقشی در حفاظت و تربیت سایر افراد دارد در گفتار خود تجدید نظر می کنند، از بین بردن این افراد خونریز در اجتماع همانند قطع کردن و از بین بردن عضو و شاخه مزاحم و مضر است که به حکم عقل باید آن را قطع کرد، و ناگفته پیدا است که تاکنون هیچکس به قطع شاخه ها و عضوهای فاسد و مضر اعتراض نکرده است، این در مورد ایراد اول . 👌در مورد ایراد دوم باید توجه داشت که اصولا تشریع قصاص هیچگونه ارتباطی با مساله انتقامجوئی ندارد، زیرا انتقام به معنی فرونشاندن آتش غضب به خاطر یک مساله شخصی است، در حالی که قصاص به منظور پیشگیری از تکرار ظلم و ستم بر اجتماع است و هدف آن عدالتخواهی و حمایت از سایر افراد بیگناه می باشد. 👌در مورد ایراد سوم که قاتل حتما مبتلا به مرض روانی است و از اشخاص عادی ممکن نیست چنین جنایتی سر بزند، باید گفت در بعضی موارد این سخن صحیح است و اسلام هم در چنین صورتهائی برای قاتل دیوانه یا مثل آن حکم قصاص نیاورده است، اما نمی توان مریض بودن قاتل را به عنوان یک قانون و راه عذر عرضه داشت، زیرا فسادی که این طرح به بار می آورد و جراتیکه به جنایتکاران اجتماع می دهدبرای هیچکس قابل تردید نیست، و اگر استدلال در مورد قاتل صحیح باشد در مورد تمام متجاوزان و کسانی که به حقوق دیگران تعدی می کنند نیز باید صحیح باشد، زیرا آدمی که دارای سلامت کامل عقل است هرگز بدیگران تجاوز نمی کند، و به این ترتیب تمام قوانین جزائی را باید از میان برداشت، و همه متعدیان و متجاوزان را به جای زندان و مجازات به بیمارستانهای روانی روانه کرد. 👌اما اینکه رشد اجتماع قانون قصاص را نمی پذیرد و قصاص تنها در اجتماعات قدیم نقشی داشته اما الان قصاص را حکمی خلاف وجدان می دانند که باید حذف شود پاسخ آن یک جمله است و آن اینکه : ❕ادعای مزبور در برابر توسعه وحشتناک جنایات در دنیای امروز و آمار کشتارهای میدانهای نبرد و غیر آن ادعای بی ارزشی است، و به خیالبافی شبیهتر است، و به فرض که چنین دنیائی به وجود آمد، اسلام هم قانون عفو را در کنار قصاص گذارده و هرگز قصاص را راه منحصر معرفی نکرده است، مسلما در چنان محیطی خود مردم ترجیح خواهند داد که قاتل را عفو کنند، اما در دنیای کنونی که جنایاتش تحت لفافه های گوناگون قطعا از گذشته بیشتر و وحشیانه تر است حذف این قانون جز اینکه دامنه جنایات را گسترش دهد اثری ندارد. 👌و در مورد ایراد پنجم باید توجه داشت که هدف از قصاص همانطور که قرآن تصریح می کند حفظ حیات عمومی اجتماع و پیشگیری از تکرار قتل و جنایات است، مسلما زندان نمی تواند اثر قابل توجهی داشته باشد (آنهم زندانهای کنونی که وضع آن از بسیاری از منازل جنایتکاران بهتر است ) و به همین دلیل در کشورهائی که حکم اعدام لغو شده در مدت کوتاهی آمار قتل و جنایت فزونی گرفته، به خصوص اگر حکم زندانی افراد طبق معمول در معرض بخشودگی باشد که در اینصورت جنایتکاران با فکری آسوده تر و خیالی راحتتر دست به جنایت می زنند. 📚تفسیر نمونه ج 1 ص607 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال ببخشید میشه بگید آیا فرضیه تکامل انواع با توحید و خداشناسی در تضاد است یا نه آخه کسانی که به تکامل انواع معتقدند از اساس خدا رو رد می کنن 🗯پاسخ: ❗️امروز این مسأله برای ما روشن است که این دو با هم تضادی ندارند یعنی ما چه فرضیه تکامل را قبول کنیم و چه آنرا بر اثر فقدان دلیل رد نمائیم در هر دو صورت می توانیم خداشناس باشیم. 🗯فرضیه تکامل اگر فرضا هم ثابت شود، شکل یک قانون علمی که از روی علت و معلول طبیعی پرده بر می دارد به خود خواهد گرفت، و فرقی میان این رابطه علت و معلولی در عالم جانداران و دیگر موجودات نیست. ⁉️ آیا کشف علل طبیعی نزول باران و جزر و مد دریاها و زلزله ها و مانند آن مانعی بر سر راه خداشناسی خواهد بود؟ 🔷مسلما نه، بنابر این کشف یک رابطه تکاملی در میان انواع موجودات نیز هیچگونه مانعی در مسیر شناخت خدا ایجاد نمی کند. تنها کسانی که تصور می کردند کشف علل طبیعی با قبول وجود خدا منافات دارد می توانند چنین سخنی را بگویند، ولی ما امروز به خوبی می دانیم که نه تنها کشف این علل ضرری به توحید نمی زند بلکه خود دلائل تازه ای از نظام آفرینش ‍ برای اثبات وجود خدا پیش پای ما می گذارد. ❗️جالب اینکه خود داروین که در برابر الحاد و بی دینی قد علم کرده ودر کتابش (اصل انواع) تصریح میکند که من در عین قبول تکامل انواع، خدا پرستم، و اصولا بدون قبول وجود خدا نمی توان تکامل را توجیه کرد. 🗯به این عبارت دقت کنید: «او با وجود قبول علل طبیعی برای ظهور انواع مختلف جانداران، همواره به خدای یگانه، مؤمن باقی می ماند، و تدریجا که سن او افزایش حاصل میکند احساس درونی مخصوصی به درک قدرتی ما فوق بشر در او تشدید می گردد، به حدی که معمای آفرینش را برای انسان لا ینحل می یابد.» 📚داروینیسم نوشته محمود بهزاد ص75 و 76. ❗️اصولا او معتقد بود که هدایت و رهبری انواع، در این پیچ و خم عجیب تکامل، و تبدیل یک موجود زنده بسیار ساده به این همه انواع مختلف و متنوع جانداران بدون وجود یک نقشه حساب شده و دقیق از طرف یک عقل کل امکان پذیر نیست 🗯راستی هم چنین است آیا از یک ماده واحد و بسیار ساده و پست، این همه مشتقات شگفت انگیز و عجیب، که هر کدام برای خود تشکیلات مفصلی دارد، به وجود آوردن بدون تکیه بر یک علم و قدرت بی پایان امکان پذیر است؟ 🔷نتیجه اینکه: ❗️غوغای تضاد عقیده تکامل انواع با مسأله خداشناسی یک غوغای بیاساس و بی دلیل بوده است (خواه فرضیه تکامل را بپذیریم یا نپذیریم). https://telegram.me/Rahnamye_Behesht