eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔آیا راست است که ابن عربی شیعه بوده است و درکتبش به شیعیان فحاشی کرده است ❗️اگر جواب مثبت است پس چرا علمای شیعه آثار چنین کسی را شرح می زنند ❕❕ 💠💠 👌بحث در رابطه با شخصیت ابن عربی و انحرافات او بسیار گسترده است اما به طور در پاسخ به سوال مطرح شده گفتنی است ؛ 1⃣از آنجا که ابن عربی محبت فراوانی نسبت به ابوبکر و عمر دارد و آن دو را خلفای برحق رسول خدا می‌داند، بیشترین فحاشی و تهمت را نثار شیعیان که آن دو خلیفه را غاصب و ستمگر می‌دانند می‌کند. 👌او در سخنانی انواع و اقسام را به شیعیان می‌زند و ادعا دارد که تمام طوایف شیعه منحرف اند و می‌گوید از همه آنان منحرف تر، شیعیان دوازده امامی هستند. او اعتقاد شیعیان به فضائل اهل بیت علیهم السلام را از وساوس شیطانی می‌داند و در خواطر شیطانی کتاب فتوحات مکیه می‌نویسد: «شیطان آنان (شیعیان) را با اصل صحیحی که در آن هیچ شکی راه نیابد مأنوس می‌کن ، سپس بر آنان از کجی فهمی شبهاتی را القا می‌کند تا شوند. این گمراهی [فقط] به واسطه آن اصل به شیطان نسبت داده می‌شود، و گرنه شیطان در این مسائل شاگرد آن شخص گمراه است. بیشترین مصداق بر این امر، در شیعه، خصوصاً شیعه امامی ظاهر می‌شود. شیاطین جن نخست محبت اهل بیت و پایداری در آن را به آنان عرضه می‌کنند، و آنان (شیعیان) معتقدند که این محبت بالاترین وسیله تقرب به خداست و چنین است اگر در همین حد باقی بمانند. اما آنان به دو گونه از محبت اهل بیت فراتر می‌روند: [یک] برخی از آنان به دشمنی و دشنام صحابه می‌پردازند چون آنان اهل بیت را مقدم نداشتند و گمان می‌کنند که اهل بیت برای خلافت و این مناسبت دنیایی سزاوارتر بوده اند. [دو] و برخی نیز از سبّ صحابه بالاتر رفته به پیامبر و جبرئیل و خدا بد می‌گویند و انتقاد می‌کنن که چرا برای مردم به برتری مقام اهل بیت و تقدم آنان در خلافت تصریح نکرده اند، تا آنجا که برخی از آنان چنین سروده است: «آن کس که جبرئیل امین را فرستاده (خدا) خود امین نبوده است» همه اینها از یک اصل صحیح که محبت اهل بیت است نشأت گرفته است؛ اما در نظر آنان این نتیجه را داده و گمراه شده و گمراه کرده اند.» 📚الفتوحات المکیه ج1 ص281 _282 2⃣ابن آن چنان به شیخین عشق می‌ورزد که می‌کوشد به وسیله فحاشی و ناسزاگویی، حقد و کینه خود را نسبت به آنان که به شیخین ارادت نمی ورزند ابراز کند؛ او کلمه «» را که حاوی خبائث ظاهری و باطنی است به این منظور انتخاب کرده و برای اینکه بهتر در نفوس مؤثر افتد ای اندیشیده است و آن را به عنوان یک مکاشفه از رجال الله مطرح می‌کند و در فتوحات می‌گوید: 👌« و منهم (رجال الله) الرجبیّون و هم أربعون نفساً فی کلّ زمان لا یزیدون و لا ینقصون و هم رجال حالهم القیام بعظمة الله و هم رکن الأفراد و هم أرباب القول الثقیل من قوله تعالی (إنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولاً ثَقیلاً) لقیت واحداً منهم... و کان هذا الذی رأیته... کشف الروافض من أهل الشیعه... فکان یراهم خنازیر... فإذا مرّ علیه یراه فی صورة خنزیر فیستدعیه و یقول له تب إلی الله فإنک شیعی رافضی... ؛ » ❕«رجبیون گروهی از رجال الله هستند که در هر زمان چهل نفر از آنان وجود دارند. عدد آنان نه کم می‌شود و نه زیاد؛ آنان قائم به عظمت الهی هستند؛ آنان رکن افرادند، آنان ارباب قول ثقیل در آیه شریفه (إنّا سَنُلقی عَلَیکَ قَولاً ثَقیلاً... ) می‌باشند. یکی از آنان را ملاقات کردم، آن کس را که من دیدم باطن شیعیان رافضی را کشف کرده بود، آنان را به صورت خوک می‌دید. هرگاه به یکی از آنان می‌گذشت او را به صورت می‌دید و می‌گفت: تو شیعه رافضی هستی، توبه کن.» 📚الفتوحات المکیه ج2 ص8 باب الثالث و السبعون ❕براستی چنین فرد و و ، شایسته تعظیم و تکریم است به گونه ای که برخی بزرگان به جای آنکه عمر شریف را صرف شرح زدن آیات و روایات کنند ، آثار او را شرح زده و از او به عنوان عرفا یاد می کنند ❔ 👌البته انحرافات ابن عربی بیش از آنچه است که ذکر شد و بحث تفصیلی در مورد آن مجال دیگری را می طلبد که می توانید جهت آگاهی بیشتر به کتاب « ابن عربی سنی متعصب » علامه سید جعفر عاملی مراجعه کنید. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
ست نه علوم وحیان؛ و از آنجا که ابن عربی یکی از نابغه‌ها و چهره‌های شاخص عرفان بشری است و سلوک او با توجه به قوای وی و استعدادهای خویش است با ملاک‌های گورباچف مقدار زیادی قابل تطبیق است و لذا حضرت امام خمینی رحمه الله در نامه تاریخی خویش از مفاخر علمی حدیثی، تفسیری، قرآنی و فقهی اسلام سخنی به میان نمی آورد و از فلاسفه و برخی از عرفای منتسب به اسلام که علوم آنها صرفاً از علوم بشری است تعریف و تمجید می‌نماید. ❕ دلیل واضح این استدلال انتقادهای شدیدی است که امام رحمه الله نسبت به ابن عربی دارد؛ به عنوان : 1⃣ابن عربی می‌گوید: و لهذا مات رسول الله «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» و ما نصّ بخلافة عنه إلی أحدٍ و لا عیّنه... ؛ (ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۴۰۹.) «رسول خدا «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» رحلت کرد و به خلافت احدی تصریح نکرد و برای خود خلیفه تعیین نفرمود. 👌امام خمینی رحمه الله در جواب ابن عربی با می‌فرماید: ❕«هذا من أقبح القبایح، خلافت ظاهری و منصب الهی امری است که بر مردم پوشیده و مخفی است و این باید به نصّ و تعیین آن از جانب وحی اظهار شود؛ زیرا امر خلافت از اعظم فرائض است برای رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و تضییع این امر خطیر موجب تشتّت امر خلافت و مختل شدن اساس نبوت و اضمحلال آثار شریعت می‌شود و این از قبیح ترین قبائح است که هیچ کس حاضر نیست چنین کاری را به انسان‌های معمولی نسبت بدهد چه رسد به پیغمبر مکرم و رسول معظم صلی الله علیه و آله و سلم. » 📚تعلیقات بر شرح فصوص الحکم، ص ۱۹۶. 2⃣ابن عربی در فتوحات مکیه می‌گوید: «از جمله رجال الله رجبیون هستند، آنان در عالم مکاشفه شیعیان را به صورت می‌بینند. » 📚الفتوحات المکیّة، ج ۲، ص ۸. 👌ابن عربی مدعی است که شکل خوک علامتی است که خداوند برای پیروان این مذهب؛ یعنی شیعیان إثنی عشری قرار داده است . ❕امام خمینی رحمه الله این اهانت بزرگ ابن عربی به شیعیان را با بیانی چنین پاسخ می‌دهد: « بعضی از نفوس از آنجا که صفحه وجودشان در اثر صفای باطنی هم چون آئینه مصقّل می‌باشد، ممکن است سالک مرتاض عین ثابت نفوس خویش را در آئینه وجود او مشاهده نماید. نظیر مشاهده شیعیان به صورت خنزیر توسط بعضی مرتاضین اهل سنت که گمان کرده اند آن صورت واقعی شیعیان بوده؛ بلکه به واسطه صفای آینه شیعیان، مرتاض صورت خود را که به شکل خنزیر (خوک) بوده در آینه او مشاهده نموده و گمان کرده است که آن صورت رافضی (شیعه) بوده، حال آنکه فقط خود را دیده است. 📚 تعلیقات بر شرح فصوص الحکم، ص ۲۲۱: «بل قد یشاهد السالک المرتاض نفسه و عینه الثابة فی مرآة المشاهدة لصفاء عین المشاهدة، کرؤیة بعض المرتاضین من العامّة الرفضة بصورة الخنزیر بخیاله، و هذا لیس مشاهدة الرفضة کذا؛ بل لصفاء مرآة الرفضیّ رأی المرتاض نفسه، الّتی هی علی صورة الخنزیر فیها، فتوهّم أنّه رأی الرافضیّ، و ما رأی الا نفسه! ». 💠ادامه 👇👇👇 👌همچنین مدافعان ابن عربی در دفاع از وی، این سخن حضرت امام خمینی رحمه الله را پیش می‌کشند: «باید معارف را از ادعیه فهمید... باید معارف را از ادعیه آنها آموخت، چون طرف خطاب در ادعیه حق سبحانه است، لذا می‌بینیم جملات صاحب فصوص در معنی با ادعیه موافق است. منتهی حضرت امیر علیه السلام متأدب بوده و توانسته بیان را ادا نماید و صاحب فصوص متأدب نبوده و نتوانسته حق را ایفا کند. » 📚تقریرات فلسفه امام خمینی رحمه الله، ج ۲، ص ۱۸۳. 👌در جواب کسانی که می‌خواهند از سخن عالم ربانی و عزیزی چون امام خمینی رحمه الله استفاده ابزاری کنند می‌گوییم: 🔰اولاً: تنها معصومین اند که سخنان آنان بی چون و چرا قابل است و سخنان بزرگان، با ملاک قرآن و اهل بیت مورد پذیرش است. 🔰ثانیاً: منظور حضرت امام رحمه الله که فرمود: ابن عربی نتوانسته حق را ایفا کند شاید این باشد که وی تفوه به سخنی نموده است که در فرمایش امام عارفان و امیرمؤمنان علی علیه السلام نمی باشد؛ بلکه خلاف آن است و از این جهت ادب را رعایت نکرده است؛ چون ادب اقتضا می‌کرد که ایشان به همان گونه سخن بگوید که امیرمؤمنان علیه السلام فرموده است؛ نه بیان و کلامی که سبب تحیّر یا احیاناً گمراهی اشخاص از مسیر توحید شود. و منظور از موافقت هم موافقت برخی از سخنان ابن عربی با سخنان امیرمؤمنان علی علیه السلام است آن هم در ظاهر معنا نه در اصل معنا؛ چنان که خود حضرت امام علیه السلام در یکی از بین عرفان اصطلاحی (عرفان نظری ابن عربی و دیگر بزرگان این میدان) و عرفان اهل معرفت به حسب حقیقت و معنا (یعنی خاندان طهارت علیهم السلام و خواص ایشان) تفاوت گذاشته است؛ می‌فرماید؛ ❕«در آن [قرآن] یک سفره ای است که انداخته شده است برای همه طبقات؛ یعنی یک زبانی دارد که این زبان هم زبان عامه مردم است و هم زبان فلاسفه است و هم زبان