eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔شنیدم که فردی به نام که در کاشان دفن است قاتل عمربن خطاب بوده و بعد از قتل او نزد امیرالمومنین رفته و ایشان به ابولؤلؤ میگویند به برو که دوستاران من آنجایند ❗️❗️ 💠💠 👌نام قاتل عمر بن خطاب در میان پارسی زبانان به پیروز و یا « بابا شجاع الدین » می باشد لکن در میان عرب زبانان به فیروز ایرانی مشهور بوده و به سبب داشتن دختری به نام « » با کنیه « ابو لولو » شهرت یافته است . ❕او ابتدا در جنگ میان ایرانیان و رومیان به اسارت رومیان و بعد ها در جنگ رومیان با مسلمانان به اسارت مسلمانان در آمده و در سال 21 هجری به عنوان سهم غنیمت جنگی به غلامی بن شعبه در آمده است . 📚تاریخ طبری ج2 ص529 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص419 👌او پس از آشنایی با اسلام ، به اسلام گروید و مسلمان شد چنان که بدر الدین می نویسد ؛ « عمر بن خطاب را شخص قوی و زور مندی فیروز نام با کنیه ابو لولو که غلام مغیره بن شعبه بود و ادعای اسلام داشت به قتل رساند » 📚عمده القاری ج8 ص229 👌کیفیت کشتن عمر توسط را چنین نوشته اند ؛ ❕ روزى ابو لولو عمر را در بازار دید و از مغیره شکایت کرد و گفت به فریاد من برس مغیره بر من سخت مى گیرد و در هر روز دو درهم از من باج مى خواهد. ❔عمر پرسید: چه کارهایى مى دانى؟ ابو لولو گفت: نجارى، آهنگرى و نقاشى. عمر گفت: این مقدار در مقابل هنر های تو زیاد نیست، شنیده ام که تو آسیاب هم می توانی بسازی که با باد بچرخد. ابو لولو گفت: آری. عمر گفت: براى من آسیابى بادى بساز. 👌ابو لولو چون دید عمر به مشکلاتش توجهی نکرد، گفت: باشد، آسیابى برایت خواهم ساخت که مردم مشرق و مغرب از آن سخن گویند، و از نزد وی برفت. عمر گفت: این برده مرا تهدید کرد، کاش او را مى کشتم. آن گاه بامداد روز بعد ابولولو به مسجد رفت. چون صف ها بسته شد، و مردم تکبیره الاحرام نمازرا بستند ابو لولو از صف خارج شد و با خنجرى که داشت عمر را شش ضربه زد و آخرین آنها در زیر ناف او بزد و فرار کرد. ❕عمر بر زمین افتاد. مردم دورش جمع شدند و نزدیک بود که نمازقضا شود تا این که گوینده اى گفت: بندگان خدا، نمازرا دریابید، خورشید بر آمد. آن گاه عبد الرحمان بن عوف به جاى عمر به نمازایستاد و عمر را به خانه اش بردند. 📚مصنف عبد الرزاق ، ج 5 ص754 📚مسند ابی یعلی ج5 ص116 📚صحیح ابن حبان ج15 ص332 👌علمای اهل سنت نوشته اند که مردم مدینه ابو لولو را کردند و او وقتی دید که راهی برای فرار ندارد خود کشی کرد . 📚الاستیعاب ج3 ص1153 ❕عبید الله فرزند عمر به خون پدرش دختر خردسال ابو لولو و هرمز ایرانی و جفینه از نزدیکان ابولولو را کشت . 📚مصنف عبد الرزاق ج5 ص479 👌شیخ عباس به عنوان یک نقل و احتمال می نویسد ؛ « ابولولو فرار کرد از راه و بیراه و خود را به ایران رساند و آنجا بود تا از دنیا رفت ، در بیرون کاشان قبری را به او نسبت می دهند و او را بابا شجاع الدین گویند » 📚وقائع الایام ص206 👌در نقل علمای شیعه آمده است که ابولولو ، از به اهل بیت بوده است که از ایمان بالایی نیز برخوردار بوده است . ❕در کتاب مستدرک سفینه البحار چنین آمده است ؛ « فیروز ابو لولو که به بابا شجاع الدین لقب گرفته ، اصالتا اهل شهر ایران است و او قاتل عمر بن خطاب است ، او از شخصیت های بزرگ و مجاهدان در راه اسلام و بلکه از یاران امیر مومنان است ، برادری داشته به نام ذکوان و برادر زاده ای به نام عبدالله که در علم حساب ، نحو ، شعر ، حدیث ، فقه سر آمد زمان بوده است » 📚مستدرک سفینه البحار ج9 ص214 ❕اما این که علی علیه السلام ، ابو لولو را برای فرار به کاشان ، یاری داده است ، بر این مطلب نیافتیم. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🔸 👇 👌امام عليه السلام همچنان به سوى پيش مى‏ رفت تا فرزدق، شاعر معروف را ديد، فرزدق سلام كرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم كوفه اعتماد كردى با آن‏كه آنان پسر عمويت- مسلم بن عقيل- و پيروانش را كشتند؟» 🔸 اشك از ديدگان امام شد و فرمود ؛ «خداوند مسلم را رحمت كند، او به سوى رَوْح و ريحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانيد او به تكليف خويش عمل كرد و هنوز تكليف ما باقى مانده است». 👌سپس اين اشعار را ايراد فرمود: «اگر (لذّات) دنيوى با ارزش به شمار آيد، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدن‏ها براى آفريده شده، شهادت در زير ضربات شمشير در راه خدا بهتر است و اگر روزى‏ ها به تقدير الهى تقسيم شده، حريص نبودن در طلب روزى زيباتر است و اگر اموال و دارايى براى واگذاشتن جمع‏آورى مى‏ شود، چرا آزادمردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟ » 📚تاريخ ابن عساكر (شرح حال امام حسين عليه السلام)، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 _ الملهوف: ص 134، كشف الغمّة: ج 2 ص 239 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 223، مطالب السؤول: ص 73 وفيها من «فلقيه الفرزدق» وراجع: مثير الأحزان: ص 45. 🔸ابن شهر آشوب در كتاب مناقب اين را نيز در ذيل اين سخن نقل كرده است؛ « سلام خداوند بر شما اى آل احمد! من مى‏ بينم به زودى از ميان شما كوچ خواهم كرد.» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 103 👌اوج عظمت امام عليه السلام و اهداف او در اين اشعار كاملًا جلوه‏ گر است او مى‏ داند براى رهايى خود از ننگ تسليم در برابر خودكامگان فرومايه و براى نجات اسلام از چنگال مشركان مسلمان نما از بنى اميّه راهى جز پذيرش شهادت و آمادگى براى استقبال از شمشيرها وجود ندارد. امام عليه السلام از اين طريق ياران خود را نيز براى اين هدف بزرگ مى ‏سازد و آماده مى‏ كند. ❕اما این که امام علیه السلام هنگام مواجهه با حر قصد بازگشت داشت نیز ادعایی غیر قابل قبول است . 👌امام علیه السلام در برابر حر و سپاهیانش که ایشان را محاصره کرده بودند عرضه داشتند ؛ «اى مردم! اين اتمام حجتى است در پيشگاه خداوند و مسلمانان حاضر، من خود به سوى ديار شما نيامدم مگر آن‏كه نامه‏ هاى شما به دستم رسيد و فرستادگانتان به سويم آمدند و گفتند: به سوى ما بيا چرا كه ما پيشوايى نداريم بدان اميد كه خداوند به وسيله تو ما را در مسير هدايت گرد آورد. 🔸اگر همچنان بر دعوت خود باقى هستيد كه اكنون آمدم. بنابراين، اگر با من پيمان و ميثاق‏هاى محكم مى‏ بنديد به گونه‏ اى كه مايه اطمينان خاطرم گردد، با شما وارد شهرتان مى‏ شوم و اگر چنين نكنيد و از آمدنم به اين ديار ناخشنوديد به كه از آنجا آمده ‏ام باز مى‏ گردم». 🔹حر و سپاهيانش در برابر سخنان امام عليه السلام ساكت مانده و جوابى ندادند. 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 134- 135 و ارشاد مفيد، ص 427 (با مختصر تفاوت). 👌با اين كه «حرّ بن يزيد رياحى» بيشترين احترام را در ظاهر به امام عليه السلام گذارد و خود و يارانش پشت سر امام نماز خواندند، ولى مأمور بود به هر قيمتى شده اجازه ندهد امام عليه السلام به كوفه نزديك شود، و اجازه بازگشت به مدينه را هم ندهد، بلكه امام عليه السلام را در يك دور از آبادى‏ ها فرود آورد تا لشكرها فرا رسند و امام عليه السلام را در محاصره كامل قرار دهند. ❕اگر مى‏ بينيم امام عليه السلام مى‏ فرمايد شما مرا دعوت كرديد، اگر حاضر به همكارى نيستيد به جايگاه اصلى ‏ام باز مى ‏گردم، در واقع براى اتمام حجّت بر آن گروه پيمان شكن است ، که شما مرا در قرار داده اید با این که خود مرا دعوت کردید ، و نمی گذارید تحرکی کنم و این نهایت ظلم شما به خاندان رسول خدا است و روز قیامت چه پاسخی به نزد خدا دارید ، اگر چه امام قصد بازگشت نداشت و نیز می دانست که آنها درخواست امام را مبنی بر بازگشت اجابت نمی کنند ، اما باز جهت اتمام حجت تعبیر مذکور را به کار بردند . ❕زيرا اگر امام عليه السلام مى‏ خواست بازگردد، بعد از خبرهاى كه از شهادت مسلم و هانى و پيمان شكنى اهل كوفه به او رسيده بود و هيچ مانعى در ظاهر وجود نداشت، باز مى‏ گشت. او به خوبى مى‏ داند مسير او به سوى كربلا، ميدان جانبازى و شهادت او است، و اين خبر از جدّش خدا به او رسيده بود. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman