🤔پرسش کانال ضد دین❓
❓شيخ_عباس_قمى از علماى بزرگ و با اعتبارشان در كتاب بسيار معروف خود سفينة_البحار داستانى را تعريف ميكند از على كه براى دفاع از ناودان خانه عباس عموى محمد، شمشير كشيد و خليفه و تمام مسلمانان را تهديد به مرگ كرد.
❔حال سئوال اينجاست كه آيا جان فاطمه كه همسر فرزندانش و ناموسش حساب ميشد از ناودان خانه عباس كم ارزشتر بوده؟؟؟
چطور در اينجا على به فكر اتحاد مسلمانان و ايجاد تفرقه و فتنه نبود؟؟؟
چطور در اين صحنه حتى خليفه را به مرگ تهديد كرد ولى در آنجا اجازه داد شخصى با لگد به شكم زنش بزند و نشست و بر و بر به او نگاه كرد؟؟؟
💠پاسخ💠
👌داستانی که این کانال ضد دین به آن استناد می کند در کتاب بحار الانوار و سفینه البحار که تلخیصی از بحار الانوار است آمده است که خلاصه آن این است؛
❗️«ناودانی به امر پیامبر و خبر دادن جبرییل از خداوند برای عباس به سوی مسجد پیامبر نصب شد و تا زمان خلیفه دوم، عمر بن خطاب باقی بود...
🔶عمر دستور داد ناودان را بکنند و سوگند یاد کرد هرکه آن را نصب کند، گردنش را میزنم»
🔶عباس، شکایت به علی برده و از ماجرای کندن ناودان گله و شکایت کرد.
❗️امیر مؤمنان که عمویش را با چنین حالتی دید، ناراحت شده پرسید: عموجان چه شده است که با این حال به خانه ما آمدهای؟ عباس گفت: ناودانی که پیامبر به افتخار من نصب کرد، عمر آن را کنده و قسم یاد کرده است که: اگر کسی بار دیگر آن نصب کند، گردنش را میزنم. پسر برادرم من دارای دو چشم بودم؛ خداوند یکی را از من گرفت و آن پیامبر خدا بود، اکنون امید من به تو است، گمان نمیکردم با وجود شما بر من ستم کنند و آنچه موجب افتخارم بود را از دستم در آورند.
🔷امیرمؤمنان فرمود: عموی من به خانه برگرد و اندوه برخود مدار، تو را خوشحال میکنم. آنگاه خطاب به قنبر را فرمود: برخیز و ناودان را در جای خود نصب کن. وقتی ناودان نصب شد و در جای خود قرار گرفت، فرمود: به حق صاحب این قبر و منبر، هرکه ناودان را بردارد گردنش را میزنم.وقتی این خبر به عمر رسید، گفت: ابوالحسن را نمیشود خشمگین کرد ما برای سوگند خود کفاره میدهیم.»
📚بحار الانوار ج30 ص361
📚سفینه البحار ج6 ص116
❗️نقد:
👌این داستان هم در بحار الانوار و هم در سفینه البحار بدون سند آمده است و حتی یک سند و یک کتاب به عنوان منبع و یک راوی به عنوان کسی که داستان را روایت می کند برای آن نقل نشده است .
❓آیا با چنین روایت ضعیف و غیر قابل قبولی که که حتی راوی آن نیز مشخص نیست می توان بر چنین مطلب مهمی استناد کرد؟
👌در مورد فلسفه عدم دفاع حضرت علی در برابر هجوم به خانه اش به دو نمایه زیر رجوع فرمایید؛
https://t.me/Rahnamye_Behesht/5205
https://t.me/Rahnamye_Behesht/770
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❔پرسش
❓یکی از کانال های ضد دین چند وقت است که اقوالی از علمای شیعه نقل می کند که آنان گفته اند قرآن تحریف شده است لطفا حقیقت را برای ما بیان کنید آیا راست می گویند❔
💠پاسخ:
❕شکی در آن نیست که به هیچ عنوان قرآن کریم دچار کمی و زیادی نشده است و از گزند تغییرات و تبدیل مصون و محفوظ بوده است .
🌀خداوند می فرماید:
«ما قرآن را نازل کردیم و ما به طور یقین نگهدار آن هستیم»
🔶حجر9
👌ومی فرماید:
«هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید»
🔷فصلت42
❗️شیخ صدوق می گوید:
« اعتقاد شیعه آن است که قرآنی که خداوند بر پیامبرش نازل کرد همان است که در میان دو جلد است و هم اکنون در دست مردمان است»
📚رساله الاعتقادات ص93
🗯شیخ طوسی می گوید:
«سخن در زیاده و نقصان در قرآن درخور این کتاب نیست و قرآن از زیاده و نقصان مصون است»
📚تبیان ج1 ص3
❗️علامه حلی می گوید:
« حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه می بریم به خدا از این عقیده»
📚اجوبه المسائل ص121
👌ما در گذشته مفصلا ادله عدم تحریف قرآن و کلمات و جملات بزرگان را در این باره آورده ایم که می توانید کلید واژه « تحریف» را در کانال سرچ کنید.
🔷اصل پاسخ:
🌀تحریف بر سه گونه است؛
1⃣تحریف لفظی
2⃣تحریف معنوی
3⃣تحریف عملی
♻️1- تحریف لفظی آن است که در الفاظ و عبارات قرآن کم و زیاد و تغییر داده شود که چنین تحریفی در قرآن صورت نگرفته است.
♻️2- تحریف معنوی آن است که آیه ای را آن چنان تفسیر کنند که خلاف مفهوم واقعی آن باشد.
♻️3- تحریف عملی آن است که آیه قرآن را بر خلاف عمل کنند.
📚تفسیر نمونه ج11 ص28
👌مثلا در روایتی آمده است که مردم در قیامت می گویند:
« ما قرآن را تحریف کرده و پشت سر انداختیم»
📚تفسیر برهان ذیل ایه 106 ال عمران
👌پیداست که مراد آن است که ما قرآن را تفسیر به رای کردیم و معانی آن را بر اساس میل خود تفسیر کردیم و به آن عمل نکردیم ( تحریف لفظی و عملی)
🔷قرآن می گوید:
« یحرفون الکلم عن مواضعه»
🗯نسائ 46
❗️یعنی سخن را از جایگاه اصلی اش بر می گردانند و تفسیر به رای می کنند
📚سیمای عقائد شیعه ص151
❗️ امام باقر فرمود:
« آنها حروف قرآن را حفظ و نگه داری کردند و حدود آن را تحریف کردند .پس آنرا نقل می کنند ولی معانی آنرا مراعات نمی کنند»
📚روضه الکافی ص128
📚الوافی ج5 ص274
👌روشن است که تحریف معنوی و عملی در قرآن واقع شده است .
❗️چه بسیار ایاتی است که به دروغ مورد تفسیر قرار می گیرد و معنای قرآن را عوض کرده و در آن تحریف کرده و تفسیر به رای می کنند.
❗️چه بسیار آیاتی است که مسلمین به آن عمل نکرده و آن ها را پشت سر انداخته اند.
💠اگر برخی از علما اورده اند قرآن تحریف شده اند سخنشان ناظر به تحریف معنوی و عملی قرآن است نه تحریف لفظی زیرا اجماع امت اسلام بر آن است که تحریف لفظی در قرآن صورت نگرفته است .
♻️اما این گونه افراد مغرض به دروغ این گونه جملات انان را حمل بر تحریف لفظی می کنند و خودشان در کلام این بزرگان تحریف می کنند و کلمات انان را تفسیر به رای می کنند.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
میشه بگید نظر علما و بزرگان شیعه در مورد قرآن چی بوده؟ ایا اونا عقیده به تحریف قرآن داشته ان
🗯پاسخ:
❗️در کتاب سیمای عقائد شیعه چنین امده است:
🗯«کاوش در سخنان علماى بزرگ شیعه که همواره در نسل ها سرمشق و الگو بوده اند، نشان مى دهد که آنان از عقیده به تحریف تبرّى مى جستند و اندیشه تحریف را به «خبر واحد» نسبت مى دادند. نقل سخنان همه آنان در طول قرون، امکان ندارد. به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
1⃣فضل بن شاذان نیشابورى در ضمن نقد مذهب اهل سنت مى گوید: «عمر بن خطاب گفت: مى ترسم گفته شود عمر در قرآن مفزوده و این آیه را در آن گنجانده است، ما در زمان پیامبر خدا آیه را چنین مى خواندیم:
پیرزن و پیرمرد زناکار را به خاطر شهوت رانى که کرده اند سنگسار کنید، این کیفرى از سوى خداى مقتدر حکیم است.»
📚الایضاح ص217
❗️اگر شیعه عقیده به تحریف داشت، او بر اهل سنت نمى تاخت که به تحریف معتقدند، چون هر دو در این عقیده مشترک بودند.
2⃣مرحوم صدوق مى گوید:
«اعتقاد ما این است که قرآن کتاب خداو وحى اوست که نازل شده و خداوند در قرآن فرموده است:« از هیچ سوى باطل سراغ قرآن نمى آید، نازل شده اى از سوى خداى حکیم حمید است قرآن قصّه گویى حق است و حقى است جدا کننده حق و باطل و شوخى و بیهوده نیست و خداى متعال، پدید آورنده، نازل کننده، پروردگار، و حافظ آن و گویاى به آن است.»
📚الاعتقادات ،ص93
3⃣شیخ مفید مى گوید:
«بعضى از شیعیان گفته اند که از قرآن هیچ کلمه یا
ایه یا سوره اى کم نشده، لیکن آن چه در مصحف على به عنوان تأویل و تفسیر معانى آیات طبق حقیقت نزول آنها بوده، حذف شده است، آنها هر چند از کلام الله که قرآنو معجزه الهى است نبوده، لیکن حقایقى ثابت و نازل شده بود و گاهى به تأویل قرآن هم قرآن گفته مى شود. به نظر من این سخن شبیه تر به حق است از حرف کسى که مدّعى کاهش کلماتى از خود قرآن است نه تأویل آ ن. و به این نظر تمایل دارم.»
📚اوائل المقالات ص53
❗️نیز در جوابِ «مسایل سرویّه» در پاسخ کسانى که براى تحریف، استناد به روایاتى کرده اند که برخى کلمات را به گونه دیگر نقل کرده است، مثلاً به جاى «کُنتم خیر امّه» «خیر ائمّه» نقل کرده و به جاى «جَعَلْناکُمْ اُمَّه وسطاً» «ائمّهً وَسطاً» نقل کرده، مى گوید:
« این ها خبرواحد است و صحّت آنها ثابت نیست، از این رو در باره آنها توقف مى کنیم و از آن چه در قرآن موجود است دست نمى کشیم.»
📚مجوعه الرسائل ص366
4⃣ سید مرتضى گوید:
«اضافه بر کسانى که در دلیل اول از آنان نقل کردیم، گروهى از صحابه همچون عبدالله بن مسعود، اُبىّ بن کعب و دیگران بارها قرآن را بر پیامبر خوانده و ختم کرده اند. این ها با کمترین تامل دلالت دارد که قرآن در آن زمان، مجموعه اى مرتب و مدوّن بود، نه پنهان و پراکنده.»
📚مجمع البیان ج1 ص10
5⃣ شیخ طوسى گوید: «سخن در زیاده و نقصان در قرآن، در خور این کتاب نیست. چرا که زیاد شدن در قرآن، بطلانش اجماعى است. کاسته شدن از قرآن نیز بر خلاف ظاهر مذهب مسلمانان است و این به مذهب صحیح ما شایسته تر است. سید مرتضى هم همین را تایید کرده و ظاهر روایات هم همین است، وى سپس روایت هاى مخالف را «خبر واحد» شمرده است.»
📚تبیان ج1 ص3
6⃣ مرحوم طبرسى مى نویسد:
« افزایش چیزى بر قرآن، به اجماع علما باطل است و اما کاسته شدن از آن، بعضى از اصحاب ما و گروهى از حشویّه از اهل سنت گفته اند که در قرآن تغییر یا نقصانى پیش آمده است، لیکن عقیده صحیح در مذهب ما بر خلاف آن است.»
📚مجمع البیان ج1 ص10
7⃣سید بن طاووس حلّى گفته است:
«عقیده شیعه، عدم تحریف است.»
📚سعد السعود ص144
8⃣ علامه حلّى در جواب سید مهنّا گفته است:
«حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه بر خدااز این عقیده و امثال آن، که موجب راهیابى شک به معجزه جاویدان پیامبر خداست، معجزهاى که به صورت تواتر نقل شده است.»
📚اجوبه المسائل ص121
9⃣ محقق اردبیلى در مساله لزوم به دست آوردن علم به این که آن چه مى خواند، قرآن است، گفته است:
«باید این علم را از راه تواترکه علم آور باشد به دست آورد و تنها به شنیدن حتى از یک عادل اکتفا نکرد... و چون تواترقرآن ثابت شده است، پس ایمن از اختلال است... علاوه بر این که در نوشته ها ضبط شده و حرف به حرف و حرکت به حرکت آن شمارش شده است. همچنین راه نگارش و راه هاى دیگر، گمانِ غالب بلکه یقین مى آورد که چیزى بر آن افزوده یا از آن کاسته نشده است.»
📚مجمع الفائده ج2 ص218
🔟قاضى نور الله شوشترى گوید:
«وقوع تحریف در قرآن که به شیعه نسبت داده شده است، چیزى نیست که عقیده عموم شیعه امامیه باشد، گروهى اندک از آنان چنین سخنى گفته اند که در میان شیعه هم جایگاه معتبرى ندارند.»
📚آلائ الرحمان،ج1 ص25
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
❗️اگر سخنان علما را در این زمینه به نحو کامل بیاوریم به درازا خواهد کشید .تا این جا حق به روشنترین صورت اشکار شد .
📚برگرفته از کتاب سیمای عقائد شیعه،علامه
سبحانی،ص167
🗯ایت الله میلانی در کتابش سخنان حدود 50 تن از بزرگان شیعه را در عدم تحریف قرآن ذکر می کند که می توانید جهت اگاهی رجوع فرمایید
📚التحقیق فی نفی التحریف ،فصل اول،ص13 به بعد « کلمات اعلام الشیعه فی نفی التحریف»
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش
❔آیا این روایات در مورد شکل ظاهری حضرت علی علیه السلام صحیح است ❕
❓محمد بن ابراهيم بن اسحاق طالقانی گفت: خبر داد به ما حسن بن علی عدوی، از عباد بن صهيب بن عباد از پدرش از جدش از جعفر بن محمد كه گفت مردى از على سوال كرد و بدو گفت درباره ٣ چيز كه در تو هست از تو مى پرسم:
✔️ يكى كوتاهى قدت دوم از بزرگى شكمت سوم از ريخته شدن موهاى سرت؛
#على گفت:
❕خداوند تبارك و تعالى مرا قد بلند نيافريد و نيز كوتاه خلق نكرد بلكه معتدل آفريد(در نتيجه) بر كوتاه قامت ضربه مى زنم و او را از طول به دو نيم مى كنم و بر دراز قامت ضربه مى زنم و او را از عرض دو نيم مى كنم!
❕و اما بزرگى شكمم(علتش اينست كه) رسول خدابه من بابى از علم آموخت و آن باب هزار باب را براى من گشود و علم در شكم من ازدحام كرد و از اين رو شكمم بر آمد!
❕و اما ريخته شدن موى سرم بعلت بر سر نهادن كلاه خود بمدت دراز و كارزار با رقيبان است!
#منبع اين حديث:
كتاب الخصال اثر يكى از بزرگترين علماى شيعه، شيخ صدوق، باب سوم(الثلاثة)، ص ١٨٩ از منشورات جماعه المدرسين.
❔ آورده اند که وقتى #رﺳﻮل_ﷲ مىﺧﻮاﺳﺖ #ﻓﺎﻃﻤﻪ را ﺑﻪ ﻋﻘﺪ على در ﺑﻴﺎورد ﻓﺎﻃﻤﻪ در ﮔﻮش ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﮔﻔﺖ:
اى رﺳﻮل ﺧﺪا، ﺗﻮ ﺑﻪ آﻧﭽﻪ ﻣﺎ مىﺑﻴﻨﻴﻢ، ﺑﻴﻨﺎﺗﺮى اﻣﺎ زﻧﺎن ﻗﺮﻳﺶ ﮔﻔﺘﻪاﻧـﺪ ﻛـﻪ #على ﻣـﺮدى ﺷﻜﻢ ﮔﻨﺪه ﺑﺎ دﺳﺘﺎنى دراز و ﺷﺎﻧﻪﻫﺎيى ﻗﻮى و ﺳﺮى ﻃﺎس و ﭼﺸﻤﺎنى ﺑﺰرگ(ورقلمبيده) و ﻟﺒـى ﺧﻨـﺪان اﺳﺖ اﻣﺎ ﻣﺎل و اموالى ﻧﺪارد.
#منبع: ﺗﻔﺴﻴﺮ قمى جلد ٢ صفحه ٣٣٦
💠پاسخ💠
👌آنچه در مورد شکل و شمایل حضرت علی علیه السلام در روایات متعددی وارد شده است ، حاکی از زیبایی و خوش اندامی فوق العاده حضرت می باشد .
👌پیامبر گرامی فرمود ؛
« هر کس می خواهد در زیبایی همانند یوسف نبی را ببیند به علی نگاه کند »
📚امالی صدوق ص391
📚بحار الانوار ج39 ص35
👌و فرمود ؛
« به علی خصلت های متعددی عطا شده است ، از جمله صبری به او داده شده است همانند صبر من و زیبایی به او داده شده است همانند زیبایی یوسف »
📚شرح احقاق الحق ج16 ص558
🗯زیبایی و خوش اندامی یوسف به گونه ای بود که زنان مصر با دیدن او بی اختیار دستهای خود را بریدند و گفتند که او بشر نیست .
🔶یوسف 31
🔷و در روایت دیگر فرمود ؛
« علی همانند ماه و ستاره ای درخشان است »
📚بحار الانوار ج39 ص38
🔷و یا در وصف دیگری برای حضرتش آمده است ؛
« او زیبا چهره بود همانند ماه شب چهاردهم »
📚ذخائر العقبی ص57
📚کشف الغمه ج1 ص148
👌و یا آمده است ؛
« علی از زیباترین مردم بود »
📚الکامل فی التاریخ ج3 ص397
📚اسد الغابه ج4 ص116
🔴پاسخ به دو روایت مورد اشکال؛
1⃣روایت اول ضعیف است .
🔶در سند آن حسن بن علی العدوی وجود دارد که مجهول و ضعیف است.
📚مستدرکات رجال الحدیث ج3 ص5
👌و عباد بن صهیب بن عباد بن صهیب وجود دارد که او نیز مجهول وضعیف است.
📚همان مدرک ، ج4 ص335
2⃣روایت دوم نیز از کتاب تفسیر قمی بدون سلسله سند و کاملا مرسل است که قابل اعتنا و توجه نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش
❔شبهه دیگر کانال نقد اسلام پاسخ دهید:
«وقتی علم غیب امامان شیعه از کار می افتد و دست بی گناهی قطع می شود .»
❗️به روایت زیر توجه کنید:
« دو نفر نزد علی آمدند و بر علیه شخصی شهادت دادند که او سارق است .علی دست او را قطع کرد و سپس مرد دیگری آمد و آن دو گفتند اشتباه کردیم این سارق است .علی شهادتشان را نپذیرفت و آنها را به دیه شخص اول جریمه کرد( تهذیب الاحکام ج10 ص153- وسائل الشیعه ج18 ص243)
❓چرا علی از علم غیبش استفاده نکرد تا دست بی گناه قطع نشود❔
💠پاسخ💠
👌آنچه از روایات استفاده می شود آن است که پیامبر گرامی و امامان اهل بیت با علم غیبشان بین مردم حکمرانی و قضاوت نمی کردند بلکه خداوند آنان را موظف کرده بود تا بین آنان از طریق بینات و قسم خوردن حکم برانند.
🔶پیامبر گرامی فرمود:
«من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود»
📚الکافی ج7 ص414
📚معانی الاخبار ص279
👌در روایتی آمده است:
« زمانی که امام علی ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند»
❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓
👌امام پاسخ داد:
«اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود»
📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261
🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم غیب نمی باشد
📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455
👌امام صادق فرمود:
«خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی»
📚وسائل الشیعه ج27 ص229
👌فلسفه آن نیز روشن است .اگر قرار بود که انبیا و امامان بر طبق علم غیب خودشان حکم بکنند ،تحمل آن حکم بر مردم گران خواهد آمد و آنان آن حکم را قبول نمی کردند .شاهد بر این سخن این است؛
❗️ امام باقر فرمود: «حضرت داوود از خدای خویش درخواست کرد تا یک داوری از داوری های آخرت را به او نشان دهد. خداوند به او وحی کرد که: ای داوود، من احدی از خلقم را بر آنچه تو خواسته ای مطلع نساخته ام و شایسته نیست کسی جز من بدان داوری کند. حضرت باقر فرمود: با این حال، داوود مجددا از خداوند خواست تا یک داوری از داوری های قیامت را به او نشان دهد.
🔷حضرت فرمود: پس از آن جبرئیل نزد او آمد و گفت: خداوند دعای تو را مستجاب کرد و آنچه خواسته بودی به تو عنایت کرد. ای داوود، اولین دو نفری که فردا نزد تو می آیند داوری میانشان از داوری های قیامت است.
🔷امام فرمود: صبح گاهان داوود در مجلس قضاوت نشست. پیرمردی که جوانی را گرفته بود نزد داوود آمد. جوان شاخه ای انگور در دست داشت. پیرمرد به داوود گفت: ای پیامبر خدا، این جوان به باغستان من وارد شد و درخت انگورم را خراب کرد و بدون اجازه ام از آن خورد و این شاخه انگور را نیز بدون اذن من با خود برداشت .حضرت داوود به جوان گفت: تو چه می گویی؟ جوان اعتراف کرد که چنین کاری را کرده است.
👌خداوند عزوجل به داوود وحی کرد که:
«ای داوود، من اگر پرده از داوری های آخرت برایت برگیرم و تو بر پایه آن، میان پیرمرد و جوان داوری کنی نه دلت تاب آن را دارد و نه قوم تو بدان تن می دهند. ای داوود، در گذشته این پیرمرد به زور وارد باغ پدر این جوان شده او را کشته و باغش را غصب کرده و چهل هزار درهم از او گرفته و آن را در کنار باغ دفن کرده است. حال به این جوان شمشیر بده و به او دستور ده که گردن این پیرمرد را بزند. باغ را هم به او تحویل بده و به او دستور ده که فلان جا و فلان جا را بکند و مالش را بردارد.»
❗️حضرت فرمود:« داوود از این جریان وحشت کرد و دل نگران شد و یاران عالم خود را جمع کرد و بدان ها این خبر را باز گفت و داوری را بر پایه وحی الهی، انجام داد.»
📚الکافی ج7 ص421
👌در روایت دیگر آمده است:
« مردم بنی اسرائیل از این قضاوت داوود تعجب کردند و با یکدیگر سخن گفتند تا به گوش داوود رسید .لذا داوود از خداوند خواست که این تکلیف و داوری از طریق علم غیب را از او بردارد .خداوند نیز به او وحی کرد که با اتکا به دلائل و شواهد قضاوت کند»
📚الکافی ج7 ص414
🔶حضرت علی نیز در حکم مذکور طبق بینات حکم کردند و مامور به حکمرانی طبق علم غیب نبودند.بنابراین جریان مذکور با علم غیب حضرت منافاتی ندارد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔ببخشید کانال های ضد دین می گویند شیعیان غیر خودشان را حرام زاده می دانند .چگونه میشود به این عقیده احترام گذاشت.کلینی در کافی نقل می کند که امام باقر فرمود:« به خدا سوگند جز شیعیان ما همه مردم زنا زاده اند»( الکافی ج8 ص286)
💠پاسخ💠
❗️بر مبنای فقه شیعه بر طبق قاعده « لکل قوم نکاح» تمام کسانی که پیوند زناشویی و ازدواج آنان بر طبق مذهب و آیین خودشان صورت گرفته حلال زاده هستند حتی اگر موحد و خدا پرست نباشند.
👌در روایتی آمده است که برای امام صادق دوستی بود که پیوسته با امام بود .
❗️روزی دوست امام به غلامش گفت ای فرزند زن بد کاره کجا بودی .
👌امام از این سخن او ناراحت شد و گفت سبحان الله چرا مادرش را به زنا نسبت می دهی .من گمان کردم که تو اهل ورع و تقوی هستی اما دیدم که چنین نیست .
🔶او گفت فدایتان شوم مادرش سندیه مشرکه است .
👌امام فرمود:
«آیا نمی دانی که هر قومی نکاحی دارند .از نزد من دور شو»
👌امام تا اخر عمر دیگر با آن مرد رفت و آمد نکرد.
📚الکافی ج2 ص324
❗️در روایت دیگر فرمود:
«هر قومی نکاحی دارند که خود را با آن نکاح از زنا باز می دارند»
📚وسائل الشیعه ج16 ص36
👌عبدالله بن سنان می گوید:
«امام صادق از نسبت دادن زنا به غیر مسلمین نهی می کرد (زیرا انان برای خود نکاح دارند)»
📚الکافی ج7 ص240
👌در روایت دیگر آمده است که فردی نزد امام صادق به یک فرد مجوسی گفت او فرزند زن بدکاره است .
🔶امام به او بد نگاه کرد .
❗️او گفت فدایت شوم او مجوسی است مادر و خواهرش یکی هستند .
👌امام فرمود:
«مگر همین عمل در دینشان نکاح نمی باشد .تو حق نسبت زنازادگی به آنان را نداری»
📚الکافی ج7 ص240
👌به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است؛
📚وسائل الشیعه ج28 ص173
🔴اما آن روایتی که شما از کافی آوردید علاوه بر این که با روایات بالا در تعارض است از لحاظ سندی نیز دو مشکل عمده دارد؛
1⃣یکی از راویان آن حسن بن عبدالرحمان است که مجهول است و در هیچ یک از کتب رجالی شرح حال او نیامده است لذا روایت او معتبر نیست.
2⃣یکی دیگر از راویان آن علی بن عباس است که از غلات بوده است.
🔶مرحوم نجاشی درمورد او می نویسد:
«او شخص بسیار ضعیفی است که به خاطر غلو از روایات او رو گردانده شده است »
📚رجال نجاشی ص255
🔶ابن داود می نویسد:
«ضعیف و غالی است»
📚رجال ابن داود ص261
❗️بنابراین آن روایت مورد استدلال نیست.
👌بله در روایات شیعه و سنی آمده است که جز کسی که نطفه اش از حرام بسته شده است اهل بیت را دشمن نمی دارد و با آنان دشمنی نمی کند.
🔶حضرت علی فرمود:
«دروغ می گوید کسی که فکر می کند حلال زاده است در حالی که با من و امامان از فرزندانم دشمنی می کند و بغض آنان را در دل دارد»
📚بحار الانوار ج27 ص145
👌علمای اهل سنت از عباده بن صامت نقل می کنند که می گوید:
«فرزندان ما هر گاه بغض علی را به دل داشتند می دانستیم از ما نیستند»
📚مختصر تاریخ دمشق ج17 ص370
📚ینابیع الموده ج2 ص272
👌روشن است که کسی که با اهل بیت پیامبر دشمنی کند و بغض انان را به دل داشته باشد ناصبی بوده و از دین خارج است اما حساب این گونه افراد از سایر مردم جهان که یا با اهل بیت آشنایی ندارند و یا محبت اهل بیت را به دل دارند اگر چه شیعه نیستند جدا است و ما طبق روایات بالا حکم به حلال زادگی سایر مردم می کنیم .
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
#جنگ_انداختن_بین_سگ_ها
🤔#پرسش
❔کانال های دین می گویند از دید ائمه #شیعه، جنگ انداختن بین #سگ های بی نوا و بیگناه #حلال و امری پسندیده است ؟ آیا واقعیت دارد ❕❕
💠#پاسخ💠
👌در روایات ما #تحریش بین حیوانات امری ناپسند شمرده شده است جز در مورد سگ ها .
❕در نقلی آمده است ؛
«نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ تَحْرِيشِ الْبَهَائِمِ مَا خَلَا الْكِلَاب » « پیامبر خدا از تحریش بین حیوانات نهی کرد جز در مورد #سگ ها »
📚الفقیه ج4 ص60
👌در نقل دیگری امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« تحریش تمام حیوانات ناپسند است جز #تحریش سگ ها »
📚الکافی ج6 ص553
❕تحریش مصدر باب تفعیل است که به معنای تشویق و تحریک کردن انسان یا #حیوان به کار می رود .
📚معجم الوسیط ماده حرش
❕تحریش بین حیوانات به معنای تحریک کردن آنها برای حمله و نزاع به یکدیگر است که امری ناپسند است و به گفته علامه مجلسی بر اساس روایات بالا #حرام می باشد .
📚بحار الانوار ج61 ص227
👌اما تحریش سگ ها جایز است ، به این معنا که انسان سگ شکاری را تحریک کند برای حمله به #صید و #شکار کردن صید .
❕علامه #مجلسی می نویسد ؛
« این که در روایات آمده است که تحریش بین سگ ها جایز است به این معنی نیست که جایز است سگ ها را تحریک کرد برای حمله به یکدیگر و دریدن همنوع خود ، بلکه تحریش در مورد سگ ها به معنای تحریک کردن آنها برای حمله به صید می باشد »
📚بحار الانوار ج61 ص227
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش
❓پاداش افرادی مثل حاتم طایی و ادیسون و... با توجه به اینکه اعمال نیکی انجام داده اند اما بدون ایمان چیست❗️❗️
💠پاسخ💠
👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛
🔶« از نظر جهان بینی اسلام مطالعه نفس عمل به تنهائی کافی نیست، بلکه عمل به ضمیمه، محرک و انگیزه آن ارزش دارد، بسیار دیده شده کسانی بیمارستان یا مدرسه یا بنای خیر دیگری می سازند و تظاهر به این هم دارند که هدفشان صددرصد خدمت انسانی است به جامعهای که به آن مدیونند، در حالی که زیر این پوشش مطلب دیگری نهفته شده است و آن حفظ مقام و یا مال و ثروت یا جلب توجه عوام، و تحکیم منافع مادی خود، و یا حتی دست زدن به خیانت هائی دور از چشم دیگران است
🔷ولی به عکس ممکن است کسی کار کوچکی انجام دهد، با اخلاص تمام و انگیزه ای صددرصد انسانی و روحانی .
❓اکنون باید پرونده این مردان بزرگ را، هم از نظر عمل، هم از نظر انگیزه و محرک، مورد بررسی قرار داد، و مسلما از چند صورت خارج نیست :
1⃣گاهی هدف اصلی از اختراع صرفا یک عمل تخریبی است (همانند کشف انرژی اتمی که نخستین بار به منظور ساختن بمبهای اتمی صورت گرفت ) سپس در کنار آن منافعی برای نوع انسان نیز به وجود آمده که هدف واقعی مخترع یا مکتشف نبوده و یا در درجه دوم قرار داشته است، تکلیف این دسته از مخترعان کاملا روشن است .
2⃣ گاهی مخترع یا مکتشف، هدفش بهره گیری مادی و یا اسم و آوازه و شهرت است و در حقیقت، حکم تاجری دارد که برای در آمد بیشتر تاسیسات عام المنفعه ای به وجود می آورد و برای گروهی ایجاد کار و برای مملکتی محصولاتی به ارمغان می آورد، بی آنکه هیچ هدفی جز تحصیل در آمد داشته باشد، و اگر کار دیگری در آمد بیشتری داشت به سراغ آن می رفت .
👌البته چنین تجارت یا تولیدی اگر طبق موازین مشروع انجام گیرد، کار خلاف و حرامی نیست، ولی عمل فوق العاده مقدسی هم محسوب نمی شود.
❗️و از اینگونه مخترعان و مکتشفان در طول تاریخ کم نبودند و نشانه این طرز تفکر همان است که اگر ببینند آن در آمد یا بیشتر از آن از طرقی که مضر به حال جامعه است تامین می شود (مثلا در صنعت داروسازی بیست درصد سود می برند و در هروئین سازی 50 درصد) این دسته خاص دومی را ترجیح می دهند.
🗯تکلیف این گروه نیز روشن است آنها هیچگونه طلبی نه از خدا دارند و نه از همنوعان خویش و پاداش آنها همان سود و شهرتی بوده که می خواسته اند و به آن رسیده اند.
3⃣ گروه سومی هستند که مسلما انگیزه های انسانی دارند و یا اگر معتقد به خدا باشند انگیزه های الهی، و گاهی سالیان دراز از عمر خود را در گوشه لابراتوارها با نهایت فلاکت و محرومیت به سر می برند به امید اینکه خدمتی به نوع خود کنند، و ارمغانی به جهان انسانیت تقدیم دارند، زنجیری از پای دردمندی بگشایند و گرد و غباری از چهره رنجدیده ای بیفشانند.
❗️اینگونه افراد اگر ایمان داشته باشند و محرک الهی، که بحثی در آنها نیست، و اگر نداشته باشند اما محرکشان انسانی و مردمی باشد بدون شک پاداش مناسبی از خداوند دریافت خواهند داشت، این پاداش ممکن است در دنیا باشد، و ممکن است در جهان دیگر باشد، مسلما خداوند عالم عادل آنها را محروم نمی کند، اما چگونه و چطور؟ جزئیاتش بر ما روشن نیست، همین اندازه می توان گفت خداوند اجر چنین نیکوکارانی را ضایع نمی کند.
❕دلیل بر این مساله علاوه بر حکم عقل، اشاراتی است که در آیات و یا روایات آمده است .
🔶ما هیچ دلیلی نداریم که جمله «ان الله لا یضیع اجر المحسنین»
🔷سوره یوسف آیه 90
🔶شامل این گونه اشخاص نشود، زیرا محسنین در قرآن فقط به مؤمنان اطلاق نشده است، لذا می بینیم برادران یوسف هنگامی که نزد او آمدند بی آنکه او را بشناسند و در حالی که او را عزیز مصر می پنداشتند به او گفتند انا «نراک من المحسنین »«ما ترا از نیکوکاران می دانیم .»
🔶یوسف 36
👌از این گذشته آیه « فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرة شرا یره »
«هر کس به اندازه سنگینی ذره ای کار نیک کند آن را می بیند و هر کس بمقدار ذره ای کار بد کند آن را خواهد دید»
🔶زلزال 7-8
❗️ به وضوح شامل اینگونه اشخاص می شود.
👌در حدیثی از علی بن یقطین از امام کاظم می خوانیم؛
«در بنی اسرائیل مرد با ایمانی بود که همسایه کافری داشت، مرد بی ایمان نسبت به همسایه با ایمان خود نیک رفتاری می کرد، وقتی که از دنیا رفت خدا برای او خانهای بنا کرد که مانع از گرمای آتش شود... و به او گفته شد این به سبب نیک رفتاریت نسبت به همسایه مؤمنت می باشد»
📚بحار الانوار جلد 3 چاپ کمپانی صفحه 377
👌و نیز از پیامبر اکرم در باره عبد الله بن جدعان که از مشرکان معروف جاهلیت و از سران قریش بود چنین نقل شده : «کم عذابترین اهل جهنم ابن جدعان است، سؤال کردند یا رسول الله چرا؟ فرمود: او گرسنگان را سیر می کرد.
📚همان مدرک صفحه 382
❗️❗️❗️ادامه پاسخ 👇👇👇
❗️❗️❗️ادامه پاسخ 👇👇👇
👌در روایت دیگری می خوانیم که پیامبر اکرم به عدی بن حاتم (فرزند حاتم طائی ) فرمود:
«خداوند عذاب شدید را از پدرت به خاطر جود و بخشش او برداشت .»
📚سفینة البحار جلد 2 صفحه 607
🔶و در حدیث دیگری از امام صادق می خوانیم :
« گروهی از یمن برای بحث و جدال خدمت پیامبر آمدند و در میان آنها مردی بود که از همه بیشتر سخن می گفت و خشونت و لجاجت خاصی در برابر پیامبر می نمود، پیامبر آنچنان عصبانی شد که آثارش در چهره مبارکش کاملا آشکار گردید، در این هنگام جبرئیل آمد و پیام الهی را این چنین به پیامبر ابلاغ کرد: «خداوند می فرماید این مردی است سخاوتمند پیامبر با شنیدن این سخن خشمش فرو نشست، رو به سوی او کرد و فرمود: پروردگار به من چنین پیامی داده است و اگر به خاطر آن نبود آنچنان بر تو سخت می گرفتم که عبرت دیگران گردی .»
❕آن مرد پرسید آیا پروردگارت سخاوت را دوست دارد، فرمود: بلی، عرض کرد: من شهادت می دهم که معبودی جز الله نیست و تو رسول و فرستاده او هستی و به همان خدائی که تو را مبعوث کرده سوگند که تاکنون هیچکس را از نزد خود محروم برنگردانده ام .
📚مدرک قبل
❓در اینجا این سؤال پیش می آید که هم از بعضی آیات و هم از بسیاری از روایات استفاده می شود که ایمان و یا حتی ولایت شرط قبولی اعمال و یا ورود در بهشت است، بنابراین اگر بهترین اعمال هم از افراد فاقد ایمان سر بزند مقبول درگاه خدا نخواهد بود.
👌ولی می توان از این سؤال چنین پاسخ گفت که مساله قبولی اعمال مطلبی است، و پاداش مناسب داشتن مطلب دیگر، به همین جهت مشهور در میان دانشمندان اسلام این است که مثلا نماز بدون حضور قلب و یا با ارتکاب بعضی از گناهان مانند غیبت، مقبول درگاه خدا نیست، با اینکه می دانیم چنین نمازی شرعا صحیح است، و اطاعت فرمان خدا است و انجام وظیفه محسوب می شود و مسلم است که اطاعت فرمان خدا بدون پاداش نخواهد بود.
👌بنابراین قبول عمل همان مرتبه عالی عمل است و در مورد بحث، ما نیز همین را میگوئیم، میگوئیم : اگر خدمات انسانی و مردمی با ایمان همراه باشد، عالیترین محتوا را خواهد داشت، ولی در غیر این صورت به کلی بی محتوا و بی پاداش نخواهد بود، در زمینه ورود در بهشت نیز همین پاسخ را میگوئیم که پاداش عمل لازم نیست منحصرا ورود در جنت باشد.
📚تفسیر نمونه ج10 ص312
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش
❓آیا راست است که گاهی وحی بر پیامبر قطع می شد و مشرکین پیامبر را مسخره می کردند که خدایش او را رها کرده و پیامبر محزون می شد تا جایی که قصد خودکشی داشت❕❕
💠پاسخ💠
👌در این شکی نیست که مدت زمانی وحی بر پیامبر گرامی نازل نمیشد و اصطلاحا مساله انقطاع وحی پیش آمد .
🔶ابن عباس می گوید:
« پانزده روز گذشت و وحی بر پیامبر نازل نشد . مشرکان گفتند پرودگار محمد او را رها کرده است و دشمن داشته اگر راست می گوید ماموریت او از سوی خدا است باید وحی به طور مرتب بر او نازل می شد در این هنگام بود که سوره ضحی نازل شد»
📚مجمع البیان ج10 ص504
❗️خداوند جهت پاسخ به مشرکین این آیات را نازل کرد؛
« قسم به روز در آن هنگام که آفتاب بر آید و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد که خداوند تو را هرگز وانگذاشته و مورد خشم قرار نداده است...»
🔶ضحی 1 تا 3
🗯در بعضی از روایات آمده است که جمعی از مسلمانان به پیامبر عرض کردند که چرا بر شما وحی نمی شود؟
🔶حضرت پاسخ دادند:
« چگونه وحی بر من نازل شود در حالی که شما مفاصل انگشتان خود را پاکیزه نمی کنید و ناخنهای خود را نمی گیرید»
📚بحار الانوار ج18 ص255
👌البته این روایت نمی تواند تمام علت برای فلسفه انقطاع وحی باشد بلکه می توان گفت:
❕« هدف از انقطاع وحی آن بود که روشن شود که پیامبر هر چه دارد از ناحیه خدا دارد و حتی در نزول وحی از خود اختیاری ندارد . هر زمان خدا بخواهد وحی قطع می شود و هر زمان بخواهد برقرار می گردد و شاید انقطاع وحی به همین منظور بود تا پاسخی باشد به آنها که از پیامبر تقاضای معجزات اقتراحی و بر طبق میل خود داشتند یا به او پیشنهاد می کردند که فلان حکم یا فلان آیه را تغییر ده و او می فرمود من در این امور اختیاری ندارم »
📚تفسیر نمونه ج27 ص100
❕در برخی روایات جعلی اهل سنت آمده است که پیامبر گرامی پس از انقطاع وحی محزون می گشت و قصد خود کشی می کرد تا آن که جبرئیل می آمد و پیامبر را از خود کشی کردن مانع می شد.
👌بخاری در صحیح نقل می کند:
« وحی بر پیامبر نازل نمی شد و پیامبر شدیدا محزون می گشت تا جایی که تصمیم می گرفت خود را از بالای کوه بر زمین بیفکند . هر زمان به لبه کوه نزدیک می شد تا خود را پرت کند جبرئیل در برابرش ظاهر می شد و می گفت تو پیامبر خدا هستی . پیامبر از این سخن آرامش می گرفت و از قصد خود کشی منصرف می شد .باز اگر انقطاع وحی رفع نمی شد پیامبر جهت خود کشی به بالای کوه می رفت تا خود را پرت کند و جبرئیل می آمد و با گفتن این که تو پیامبر خدا هستی او را مانع می شد»
📚صحیح بخاری ج10 ص359 ناشر جمهوریه مصر العربیه
🔴ما این روایت را مردود و جعلی می دانیم که با عصمت پیامبر منافات دارد و به هیچ عنوان قابل اعتنا نمی باشد .
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#تحریف_قرآن
🤔#پرسش
❔آیا می دانستید نام ۷۰ نفر در قرآن اصلی بوده است و در نسخه فعلی آن را تحریف و حذف کرده اند؟
📘الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 2 صفحه : 631
تفسير نور الثقلين نویسنده : العروسي، الشيخ عبد علي جلد : 5 صفحه : 642 مسند الإمام الرضا نویسنده : عطاردي، الشيخ عزيز الله جلد : 1 صفحه : 385
✍ترجمه : احمد بن محمد بن ابی نصر گفت : امام رضا مصحفى را به من داد و گفت : «در آن نگاه نكن». من آن را گشودم و سوره «لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا» را خواندم. پس در آن ، اسم هفتاد مرد از قريش و اسامى پدرانشان را يافتم. سپس گفت : امام به دنبالم فرستاد و گفت : «مصحف(قرآن)را برايم بفرست».
⚡️تا اینجا مشخص شد، قرآنی که دست امام رضا بوده است، در آن نام ۷۰ نفره ذکر شده است، حال برای اینکه قضیه روشنتر شود روایت دیگری را می آوریم :
📙كتاب الغيبة نویسنده : النعماني، محمد بن إبراهيم جلد : 1 صفحه : 318
📘النجم الثاقب في أحوال الإمام الحجّة الغائب نویسنده : الطبرسي النوري، حسين جلد : 1 صفحه : 293
✍ترجمه : اصبغ بن نباته می گوید : از امام علی بن ابی طالب شنیدم که می گفت : گوئی به عجم می نگرم که خیمه هایشان در مسجد کوفه است و مردم قرآن را همان گونه که نازل شده است می آموزند؛ عرض کردم : ای امیر مومنان مگر (اکنون قرآن) همانگونه که نازل شده نیست؟ امام علی گفت : نه، هفتاد تن از قریش با نام خودشان و نامهای پدرانشان از آن محو شده است، ابولهب نیز جا گذاشته نشده مگر به منظور سرزنش رسول خدا زیرا عموی آن حضرت است.
🔥اعضای گرامی خوب توجه بفرمایید که علی بن ابی طالب تصریح می کند که قرآن تحریف شده است و حتی اسامی ۷۰ نفر از مردان قریش را از آن حذف کرده اند و فقط نام ابولهب را در آن باقی گذاشتند(👌بنگرید به : سوره مسد) که آن هم به خاطر سرزنش پیامبر چون عموی او بوده است.
💠#پاسخ💠
👌جهت دیدن ادله نفی تحریف از قرآن کریم و تصریح بزرگان شیعه بر این مطلب دو نمایه زیر را مطالعه کنید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3346
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4626
❕حال پاسخ دو روایت فوق ؛
👌روایت اول در کتاب کافی نقل شده است و بقیه کتابها به نقل از کافی روایت را آورده اند .
🔹سند آن روایت مرسل و ضعیف است . در سند آن آمده است ؛ « عن بعض اصحابه » که نشان دهنده مجهول بودن راویان حدیث است .
🔸علامه مجلسی ذیل حدیث مذکور می نویسد ؛
« مرسل ( و ضعیف ) است »
📚مراه العقول ج 12 ص 521
👌از این گذشته اسامی هفتاد نفر مذکور در مصحف امام رضا علیه السلام به عنوان تفسیر آیه مذکور نوشته شده بوده است ،تفسیری که برگرفته از وحی خداوندی بوده است . بنابراین به هیچ عنوان تحریف لفظی در کار نبوده است .
❕مرحوم فیض کاشانی مینویسد ؛
«مراد از روایت می تواند این باشد که اسامی افراد مذکور به عنوان تفسیری برای کافرین و مشرکین که در آیه آمده است باشد . تفسیری که برگرفته از وحی بوده و از اجزاء قرآن نمی باشد »
📚الوافی ج 2 ص 273
💠روایت دوم ؛
👌سند اصلی آن کتاب الغیبه مرحوم نعمانی است .
❕در سند آن فردی به نام ابو سلیمان احمد بن هوذه وجود دارد که مجهول است .
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 1 ص 255
👌و ابراهیم بن اسحاق النهاوندی وجود دارد که طبق تصریح نجاشی و شیخ طوسی ضعیف است ؛ « ضعیف کما قاله النجاشی و الشیخ و غیرهما »
📚 همان مدرک ص 119
❕بنابراین با این روایات که یا سند آن ضعیف است و یا دلالت آن ناقص است ، نمی توان تحریف قرآن را نتیجه گرفت .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش
❔چرا خداوند در قرآن اجازه می دهد که مردان زنان را بزنند❓آیا این حکم بر اساس فطرت و عقل آدمی است وظلم در حق زنان نمی باشد❔
💠پاسخ💠
❗️توجه به نکاتی لازم است؛
1⃣در روایات فراوانی توصیه به اکرام زنان و ترک زدن آنها شده است .
🔶پیامبر گرامی فرمود:
«هرکس زنی بگیرد لازم است که او را اکرام و احترام کند»
📚مستدرک الوسائل ج14 ص249
🔶وفرمود:
«من تعجب می کنم از مردی که زنش را می زند درحالی که خودش به زدن سزاوار تر است .زنان خود را نزنید زیرا در آن قصاص است »
📚جامع الاخبار ص184
🔶وفرمود:
«هر مردی که به زنش لطمه و ضربه ای بزند خداوند در روز قیامت ماموران جهنم را امر می کند هفتاد ضربه به او بزنند»
📚مستدرک الوسائل ج14 ص250
🔶وفرمود:
«هرکس زنش را بزند...خداوند در روز قیامت چنان آبرویش را ببرد که تمام خلائق از اولین تا آخرین آنها به او نگاه می کنند»
📚عوالی اللالی ج1 ص254
🔶امام صادق فرمود:
«از خدا در مورد زنان بترسید و با آنان بد رفتاری نکنید»
📚الفقیه ج3 ص392
2⃣خداوند در سوره نسائ می فرماید:
«آن دسته از زنان را که از طغیان و مخالفتشان بیم دارید پند و اندرز دهید و ( اگر موثر واقع نشد) در بستر از آنها دوری نمایید و ( اگر آنهم موثر واقع نشد و هیچ راهی برای وادار کردن آنها به انجام وظائفشان جز شدت عمل نبود) آنها را تنبیه کنید و اگر از شما پیروی کردند به آنها تعدی نکنید»
🔷نسائ 34
❗️این حکم در مورد زنان ناشره است .آنها کسانی هستند که از انجام وظایف زناشویی سر باز می زنند و سر به طغیان و سرکشی بلند می کنند.در آیه فوق سه نوع تعزیر برای چنین زنانی در نظر گرفته شده است:
1- پند و اندرز
2- کناره گیری از آنان
3- تنبیه بدنی و هر یک از این مراحل در صورتی است که مرحله قبلی موثر واقع نشود.
3⃣زنان بر چهار گونه هستند؛
🔶1- گروهی زنان مومن و صالح هستند که بر اثر شایستگی ذاتی و تربیت های اکتسابی به مسوولیت های خود در محیط خانواده کاملا آشنا هستند.آنها باید کاملا مورد احترام همسرانشان باشند و دستور« با آنها به طور شایسته رفتار کنید» در مورد آنهاست.
🔶نسائ 19
🔷2- گروه دیگر آنهایی هستند که از وظائف خود در خانواده سر باز می زنند و مایه آزار همسر خود می شوند ولی تخلف های آنها عمیق نیست و با پند و اندرز متوجه اشتباه خود شده و به خاطر خوف از خدا و داشتن تقوی به راه حق باز می گردند.
🔶3- گروه سوم آنانی هستند که نشوزشان عمیق تر است و با بی اعتنایی و قهر کردن متوجه اشتباه خود می شوند و به خاطر لطافت روحی که دارند این واکنش خفیف در روحشان اثر می گذارد و از در صلح و صفا و آشتی در می آیند.
🔷4- تنها گروه چهارمی هستند که سرکشی و پشت پا زدن به وظایف و مسوولیت های خود را در برابر همسرشان از حد می گذرانند و در طریق قانون شکنی با لجاجت و سرسختی گام بر می دارند.نه تقوای چندانی دارند که آنها را از این کار باز دارد و نه اندرزها در آنها سودی دارد و نه جدا شدن در بستر و کم اعتنایی در روحشان اثر می گذارد و راهی جز شدت عمل در مورد آنها باقی نمی گذارد .تنها این جاست که اسلام به همسر اجازه تنبیه بدنی و تعزیر به وسیله ضرب را داده است واین کاری است که در جوامع شرقی و غربی وجود دارد.
4⃣تنبیه بدنی که اجازه داده شده است چنان که در کتب فقهی آمده است باید ملایم و خفیف باشد که نه موجب شکستگی گردد و نه سبب مجروح شدن و کبودی بدن زن.
🔶امام باقر فرمود:
«منظور زدن با چوب مسواک است»
📚مجمع البیان ج3 ص69
📚البرهان ج2 ص75
🔶امام رضا فرمود:
«زدن باید با چوب مسواک و شبیه آن باشد و از روی مدارا و ملاطفت صادر شود»
📚بحار الانوار ج101 ص58
👌بی شک زدن با چوب مسواک و یا چیزی مانند سیگار از اساس کتک زدن صدق نمی کند و ممکن است فلسفه حکم اشاره به همان باشد که روانکاوران امروز معتقدند که جمعی از زنان دارای حالتی بنام « مازوشیسم» « آزار طلبی» هستند و گاه این حالت در آنها تشدید می شود وتنها راه آرامش آنها تنبیه مختصر بدنی است .تنبیه خفیف بدنی که در موارد آنان جنبه آرام بخشی دارد و یک نوع درمان روانی است .
❗️اگر این مرحله نیز موثر واقع نشد مرد حق ادامه دادن ندارد و نوبت به مرحله بعد که تعیین حکم است می رسد.
5⃣مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظایف مجازات می گردد حتی مجازات بدنی، منتها چون این کار غالبا از عهده زنان خارج است حاکم شرع موظف است که مردان متخلف را از طرق مختلف وحتی از طریق تعزیر «مجازات بدنی»به وظایف خود آشنا سازد.
🔶«داستان مردی که به همسر خود اجحاف کرده بود وبه هیچ قیمت حاضر به تسلیم در برابر حق نبود وعلی علیه السلام اورا با شدت عمل وحتی با تهدید شمشیر وادار به تسلیم کرد معروف است»
📚تفسیر نمونه،ج3 ص374
❗️با توجه به نکات فوق اشکالی بر مساله وارد نمیشود
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#توهین_به_حضرت_زهرا_در_کتب_تشیع
🤔#پرسش
❔این کتاب اللمعه البیضاء اقای تبریزی چیه که تو کتابش آورده «سینه های حضرت زهرا بسیار طولانی ( بسیار بزرگ ) بود ؛ به طوری که آن را از شانه اش به سمت پشت سر می انداخت و فرزندانش را از پشت سر شیر می داد ...» کانال های ضد دین به خاطر این سخنش به شیعه حمله می کنند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌مطلب مذکور در هیچ روایتی از کتب تشیع نیامده است و استناد آن به کتب حدیثی تشیع کذب و دروغ است .
❕مولف #کتاب مذکور چنین می نویسد ؛
« وكان ثدياها طويلين بحيث كانت تلقيهما من أعلى كتفيها على عقبها، وترضع أولادها من وراء ظهرها ، على ما ذكر بعضهم ذلك مسندا إلى الرواية.
« سينه هاي آن حضرت طولاني بود؛ به گونهي كه آن را از شانه اش به سمت پشت سر ميانداخت و فرزندانش را از پشت سر شير ميداد، بنا بر آنچه برخي از علماي آنها با استناد به روايت شان اين مطلب را ذكر كرده اند»
📚اللمعه البیضاء ص235
❕منظور از « بعضهم » علمای اهل سنت هستند که چنین مطالب موهونی را در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها نقل می کنند و مولف کتاب مذکور آقای #تبریزی ( متوفای 1310 ق) تنها قصدش آن بوده است که نقل اهل سنت را بیان کند و رد کند و تعبیر « علی ما ذکر بعضهم » نشانه رد این سخن از سوی نویسنده است .
❕اگر این سخن را نیز نپذیریم باز هم می گوییم این نقل برای ما #ارزشی ندارد و روایتی در این رابطه در کتب حدیثی ما نیامده است و نقل چنین مطالبی از هر کس باشد مردود است و صاحب چنین نقلی شایسته انتقاد و ملامت و باز خواست است .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
♻️متن شبهه با عرض پوزش از دوستان
💠 #اعمال_شرم_اور_محمد در بوسيدن فاطمه
ابو جعفر محمد ابن على ابن شهراشوب در كتاب معروف خود، مناقب آل أبی طالب در جلد 3 صفحه 114 مينويسد:
الباقر و الصادق (ع):
انه كان (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجه فاطمه و یضع وجهه بینثدیی فاطمه و یدعو لها و فی روایه: حتى یقبل عرض وجنة فاطمة أو بین ثدییها.
ترجمه :
#امام_باقر و #امام_صادق میگویند:
همانا رسول (ص) نمیخوابید تا اینکه گونهی فاطمه را میبوسید و صورتش را بین دو پستانش قرار میداد....
و نيز در كتاب كشف الغمه اربلى در جلد دوم ص 95 اورده :
__كان رسول الله (ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة (ع) أو بین ثدییها.
و عن جعفر صادق (ع) كان النبی(ص) لاینام لیلة حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمة (ع)
ترجمه :
#رسول_الله نمیخوابید مگر اینکه گونهی فاطمه یا #بین_دو_پستانش را میبوسید و از جعفر صادق (ع) نقل است که رسول الله (ص) نمیخوابید مگر اینکه صورتش را بین دو پستان فاطمه قرار
میداد.
_____كشف الغمه إربلی /جزء2/صفحة 95
اما #علامه_مجلسى ستون فكرى و نظرى شيعيان در اينباره مينويسد:
الباقر والصادق (ع):
أنه كان النبی (ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجه فاطمة یضع وجهه بین ثدیی فاطمة و یدعو لها و فی روایه حتى یقبل عرض وجنه فاطمه أو بین ثدییها
ترجمه:
#باقر_و_صادق (ع):
همانا پیامبر (ص) نمیخوابید مگر اینکه صورت فاطمه را میگرفت و صورتش را بین دو پستان فاطمه میگذاشت و در روایت دیگر اینکه یا گونه #فاطمه را و یا بین دو پستانش را میبوسید.
منبع: (بحار الانوار/ جزء 43/صفحه 42)
#مجلسى در ادامه و در صفحه 55 و 77 اين كتاب روايات ديگرى به اين مضمون اورده كه :
و عن حذیفة كان رسول الله ( ص) لا ینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها .
وعن جعفر بن محمد ع كان النبی لا ینام لیلته حتى یضع وجهه بین ثدیی فاطمه (ع)
_______بحار الانوار/جزء43/صفحة55
كان النبی ( ص) لاینام حتى یقبل عرض وجنة فاطمة ع أو بین ثدییها
و عن جعفر بن محمد (ع) قال:
كان رسول الله ( ص) لاینام حتى یضع وجهه الكریم بین ثدیی فاطمه (ع)
_______بحارالانوار/جزء 43صفحه 77
كه خلاصه ترجمه اين روايات به شرح زير ميباشد :
رسول الله نمیخوابید مگر اینکه گونه یا بین دو پستان فاطمه را میبوسید...
🔷پاسخ:
❗️مدتی بود که این کانال های بی دین شروع به اهانت کردن به پیامبر گرامی کرده اند و ما قصد پاسخگویی به این بی تربیتی انان را نداشته اما چون دیدیم بیش از حد در این باره طرح بحث می کنند ناگزیر دیدیم که پاسخی اجمالی به این توهین ها بدهیم
🔷ایت الله العظمی مکارم شیرازی که از بزرگان علمای شیعه در عصر حاضر می باشد در بیان عقاید شیعه چنین می اورد:
❗️« عقیده ما در باره روایات اهل بیت:
🔷«تکرار این موضوع را ضروری می دانیم که هر حدیثی که در یکی از منابع معروف یا سایر منابع معتبر وجود داشته باشد به این معنی نیست که آن حدیث به خصوص معتبر باشد .بلکه هر حدیثی سلسله سندی دارد که باید هر یک از رجال سند آن جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد هر گاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند آن حدیث به عنوان یک حدیث صحیح پذیرفته می شود در غیر این صورت ان حدیث مشکوک یا ضعیف است»
📚اعتقاد ما،ص119
❗️حال پاسخ روایات مورد استناد:
1⃣روایت اول از کتاب مناقب ابن شهر اشوب مرسل و بدون سند است
2⃣روایت دوم از کتاب کشف الغمه نیز مرسل و ضعیف است
3⃣روایت سوم از کتاب بحار الانوار همان روایت مناقب ابن شهر اشوب است و علامه مجلسی از ان کتاب نقل می کند که گفتیم روایت مرسل و ضعیف است
4⃣روایت چهارم از کتاب بحار الانوار بدون سند و مرسل و ضعیف است
5⃣روایت پنجم نیز از کتاب بحار الانوار بدون سند و کاملا ضعیف است .
🗯این که هر روایتی در هر کتابی ذکر شده ،دلیل بر صحیح بودن آن روایت نیست. گاه هدف نویسنده نقل روایات صحیح نیست، بلکه روایات مرتبط را را جمع آوری کرده است و اهل فن باید جداسازی را انجام دهند.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
مستحضر هستید که کانال های ضد دین این روز ها دارند مساله بوسیدن زهرا توسط پیامبر را مورد بحث قرار می دهند و دیدم شما در یک پاسخ گفتید روایاتی که انان استدلال کرده اند که پیامبر سینه حضرت زهرا یا لبان او را می بوسید مرسل و ضعیف است سوالم این است که به فرض این روایات صحیح باشد ایا مشکلی دارد که پیامبر چنین کاری کند؟
🔷پاسخ:
❗️در این شکی نیست که پیامبر گرامی ما دارای بالاترین صفات اخلاقی و نفسانی بوده اند چنان که خداوند در وصف ایشان می فرماید:
« تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری»
📓قلم 4
🔷ومی فرماید:
« برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است»
📓احزاب 21
❗️نسبت دادن مطالب غیر اخلاقی به پیامبر گرامی ناشی از کثافت درونی فردی است که به ایشان توهین و جسارت می کند و شان ایشان مبرا از این نسبت ها است
🗯اما در مورد روایاتی که می گوید پیامبر دهان یا سینه یا موهای حضرت زهرا را می بوسید بنابر صحت روایات:
❗️در روایات ما امده است که شایسته است انسان در میان فرزندان به دختران بیشتر توجه کند و انها را مورد لطف ورحمت خودش قرار دهد چنان که پیامبر گرامی فرمود:
« خداوند نسبت به دختران رووف تر و دلسوز تر است و هیچ مردی دخترش را شاد نمی کند مگر انکه خداوند روز قیامت او را شاد می کند»
📚الکافی ج6 ص6
❗️از سوی دیگر علمای بزرگوار در کتب خود چنین بابی را گشوده اند:
« باب در استحباب بوسیدن فرزند از باب لطف و مهربانی»
📚وسائل الشیعه،ج21 ص484
❗️پیامبر گرامی فرمود:
« هر کس فرزندش را ببوسد خداوند به او حسنه و ثواب می دهد»
📚همان مدرک ،ص485
🗯ویا فرمود:
« فرزندانتان را زیاد ببوسید چرا که خداوند در برابر آن به شما درجه ای در بهشت می دهد»
📚روضه الواعظین،ص369
❗️فردی به نزد پیامبر امددو گفت من ده فرزند دارم که هیچ یک را تاکنون نبوسیده ام پیامبر به او گفت:
« کسی که رحم و لطف ندارد مورد رحمت واقع نمیشود»
📚مکارم الاخلاق،ص220
❗️امام صادق فرمود:
« بوسیدن دهان همسر وفرزند صغیر جایز است»
📚الکافی ج2 ص186
🗯امام کاظم فرمود:
« هر کس به خاطر خویشاوندی ( فرزندش) را ببوسد بر او چیزی نیست»
📚الکافی ج2 ص185
🗯روشن است که بوسه زدن پیامبر از باب لطف و رحمتی بوده است که نسبت به حضرت زهرا داشته است و تنها انسان های بیمار و مریض هستند که این رفتار پیامبر را مورد سوال و خدشه قرار می دهند
❗️ گذشته از ان که می تواند وجهی دیگر بیان داشت و آن این که:
❗️پیامبر گرامی موضع بریده شدن سر امام حسین را بوسه می زد و به مردم خبر می داد از شهادت حضرت و بریده شدن سر ایشان
📚بحار الانوار ج44 ص223 باب30
🗯پیامبر سینه حضرت زهرا را می بوسید یا سر به سینه ایشان می گذاشت چرا که قرار بود به زودی در پی هجوم افراد به خانه ایشان میخ به سینه حضرت فرو رود
📚موتمر علمائ ،ص135
📚رنجهای حضرت زهرا،ص319
🗯از انچه گذشت روشن می شود که داستان بوسه زدن پیامبر گرامی نشان دهنده نهایت لطف و توجه ایشان نسبت به حضرت زهرا و یاد آور مصائب ایشان بوده است .
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#ازدواج_با_نژادهایی_خاص
🤔#پرسش
❔در ادامه #توهین شیعه به مردمان جهان اینبار نوبت رسیده به اقوامی دیگر ؛
❕ عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن موسى بن جعفر، عن عمرو بن سعيد، عن محمد بن عبد الله الهاشمي، عن أحمد بن يوسف، عن علي بن داود الحداد، عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال: لا تناكحوا الزنج والخزر فإن لهم أرحاما تدل على غير الوفاء قال: والهند والسند والقند ليس فيهم نجيب يعني القندهار.
ترجمه✍ علی بن داود می گوید :امام صادق فرمود : با زنان زنج ( گروهی از سوادانی ها ) و خزر ازدواج نکنید چرا که رحم آنان نشانگر عدم وفای به پیمان هست . و حضرت فرمود با هندیان و اهل سند (پاکستان) و قندهار(افغانستان) ازدواج نکنید زیرا آنها #نجیب نیستند .
📙 کتاب : الفروع من الكافي نویسنده : الكليني ج : 5 ص : 352
💠#پاسخ💠
👌یکی از معیارها و ملاک های صحت یک روایت ، موافقت آن با قرآن کریم است چنان که امام #صادق علیه السلام فرمود ؛
« روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا باشد »
📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123
❕قرآن به صراحت هر گونه برتری نژادی و قومی و منطقه ای را #نفی کرده و می فرماید ؛
« ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی #گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است»
🔶#حجرات 13
🔷پیامبر #گرامی فرمود:
« خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به #تقوا»
📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162
👌بنابراین #مضمون آنچه در پرسش آمده است ، چون با این اصل مسلم قرآنی برابری ندارد ، قابل قبول نمی باشد .
❕از سوی دیگر ملاک در ازدواج کردن ، دین و ایمان طرف مقابل است ، نه نژاد و ملیت و منطقه که بگوییم طرف مقابل اگر از نژاد #پستی باشد ، شایسته ازدواج کردن نیست .
🔸امام صادق علیه السلام فرمود:
« با زنی ازدواج کن که منسوب به خیر و حسن خلق باشد»
📚الکافی ج5 ص323
❕پیامبر گرامی فرمود ؛
« اگر کسی به #خواستگاری شما آمد که شما از اخلاق و دین او راضی بودید ، با او وصلت کنید که اگر چنین نکنید فتنه و فسادی بزرگ اتفاق خواهد افتاد »
📚وسائل الشیعه ج 20 ص 76
❕در سند روایت فوق که مورد #تمسک شبهه افکن قرار گرفت ، فردی به نام سهل بن زیاد آدمی قرار دارد که نجاشی در مورد او میگوید ؛
« در حدیث #ضعیف است و به روایات او اعتماد نمیشود و او اهل غلو و کذب بوده است»
📚رجال نجاشی ص185
❕لذا علامه #مجلسی در ذیل حدیث مذکور می نویسد ؛
« بنابر مشهور این حدیث ضعیف است »
📚مراه العقول ج 20 ص 56
👌به فرض که روایت فوق #صحیح باشد گفتنی است ؛
❕این روایت و روایاتی به مضمون آن که از ازدواج کردن با مردمانی نهی می کند ، ناظر به موقعیت زمانی و مکانی #صدور آن است .
❕مثلا زمانی که امام علیه السلام مضمون فوق را در نهی از ازدواج کردن با اقوامی بیان کردند ، کسانی که #منسوب به آن قوم و نژاد بودند ، به واسطه دوری از تعالیم اسلام ، از لحاظ دینی و اعتقادی و عملی دچار انحرافات عدیده ای بودند ، امام علیه السلام به جهت آنکه با ازدواج کردن با آنها ، این انحرافات فراگیر نشود ، نهی #مذکور را بیان داشتند .
👌بی شک در زمان کنونی که مردمان قومیت ها و نژاد های فوق تحت سایه تعالیم اسلام به رشد فکری و فرهنگی و اعتقادی #مناسب رسیده اند ، روایات نهی کننده برای آنها مصداق ندارد و ازدواج کردن با آنها بی اشکال است .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش
❓🔰آيا شر از خدا سرچشمه مي گيرد؟
🔻بين دو آيه ي پشت سرهم زير تناقض وجود دارد در حاليكه آيه 78مي گويد هم خير و هم شر از طرف الله مي آيند، دقيقا در آيه بعدي ميگويد تنها خير از الله ريشه ميگيرد؛ دقت كنيد.
➖َإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا ﴿۷۸ نسا﴾
ترجمه: اگر خوبى به آنان برسد میگويند اين از جانب خداست و چون صدمه اى به ايشان برسد مىگويند اين از طرف توست بگو همه از جانب خداست [آخر]اين قوم را چه شده است كه نمىخواهند سخنى را دريابند
تناقض با 👇
➖مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ﴿۷۹ نسا﴾
ترجمه: هر چه از خوبيها به تو میرسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو میرسد از خود توست و تو را به پيامبرى براى مردم فرستاديم و گواه بودن خدا بس است
💠پاسخ💠
❗️در تفسیر نمونه چنین آمده است؛
🔷مطالعه این دو آیه که در قرآن پشت سر هم قرار گرفته است سوالی را در ذهن ترسیم می کند که چرا در آیه اول، همه نیکیها و بدیها (حسنات و سیئات) به خدا نسبت داده شده، در حالی که آیه دوم فقط نیکیها را به خدا نسبت می دهد و بدیها و سیئات را به مردم❓
❗️با مطالعه و دقت در مضمون دو آیه به چند نکته برخورد می کنیم که هر کدام می تواند پاسخ جداگانه ای به این سوال بوده باشد:
1⃣ اگر سیئات و بدیها را تجزیه و تحلیل کنیم دارای دو جنبه هستند یکی جنبه مثبت دیگری جنبه منفی، و همین جنبه منفی آن است که قیافه سیئه به آن می دهد و به شکل زیان نسبی در می آورد.
🔶برای مثال:
❗️انسانی که بوسیله سلاح گرم یا سرد بی گناهی را به قتل می رساند مسلما مرتکب سیئه ای شده است، اکنون عوامل وجود این کار بد را بررسی می کنیم در میان این عوامل قدرت انسان، فکر انسان، قدرت یک اسلحه سرد یا گرم، نشانه گیری صحیح، استفاده از فرصت مناسب، تاثیر و قدرت گلوله دیده می شود که تمام اینها جنبه های مثبت قضیه است، زیرا همه آنها می توانند مفید و سودمند واقع شوند و اگر در مورد خود به کار گرفته شوند مشکلات بزرگی را حل می کنند، تنها جنبه منفی قضیه آن است که تمام این قدرتها و نیروها در غیر مورد خود بکار گرفته شده است.
🔶 مثلا به جای اینکه به وسیله آنها دفع خطر حیوان درنده و یا یک قاتل جانی و خطرناک شده باشد در مورد انسان بیگناهی به کار رفته است، همین جنبه منفی اخیر است که آن را به صورت سیئة در می آورد، و الا نه قدرت نشانه گیری انسان چیز بدی است و نه نیروی باروت و نفوذ گلوله، همه اینها منابع قدرتند و در مورد خود قابل استفاده فراوان.
❗️بنابراین اگر ملاحظه می کنیم در آیه اول تمام حسنات و سیئات به خداوند نسبت داده شده است به خاطر آن است که تمام منابع قدرت حتی قدرتهائی که از آن سوء استفاده می شود، از ناحیه خدا است و سرچشمه قسمتهای سازنده و مثبت او است، و اگر در آیه دوم سیئات به مردم نسبت داده شده است اشاره به همان جنبه های منفی قضیه و سوء استفاده از مواهب و قدرتهای خدادادی است، و این درست به آن می ماند که پدری سرمایه ای به فرزند خود برای ساختن خانه خوبی بدهد، ولی او آن را در راه مواد مخدر و فساد و تبهکاری و یا دائر کردن خانه و مرکز فساد به کار اندازد، شکی نیست که او از نظر اصل سرمایه مدیون پدر است ولی از نظر سوء استفاده، مستند به خود او است.
2⃣ممکن است آیه شریفه اشاره به مسئله «الامر بین الامرین» بوده باشد که در بحث جبر و تفویض به آن اشاره شده است و خلاصه آن این است:
❗ همه حوادث جهان حتی اعمال و افعال ما خواه حسنه باشد یا سیئه، خوب باشد یا بد از یک نظر مربوط به خدا است زیرا او است که به ما قدرت داده واختیار و آزادی اراده بخشیده است. بنابراین آنچه ما اختیار می کنیم و با آزادی اراده انتخاب می نمائیم بر خلاف خواست خدا نیست، ولی در عین حال اعمال ما به ما نسبت دارد و از وجود ما سرچشمه می گیرد زیرا عامل تعیین کننده عمل، اراده و اختیار ما است، و به همین دلیل ما در برابر اعمالمان مسئولیم، و استناد اعمال ما به خدا آنچنان که اشاره شد از ما سلب مسئولیت نمی کند و موجب عقیده جبر نیست.
👌بنابراین آنجا که می فرماید: حسنات و سیئات از خدا است، اشاره می کند به همان فاعلیت خداوند نسبت به همه چیز، و آنجا که می فرماید سیئات از شما است، اشاره به فاعلیت ما و مسئله اراده و اختیار ما می کند و در واقع مجموع دو آیه، مسئله «امر بین الامرین» را ثابت می کند .
📚تفسیر نمونه ج4 ص21
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
#گربه_از_اهل_بیت_است
🤔#پرسش
❔آیا این مطلبی که یکی از #ملحدین برایم فرستاده است واقعیت دارد ❗️
❔🌱اهل بیت پیامبر اسلام گربه هستند😳
✍امام صادق می گوید : #گربه از اهل بیت پیامبر هست و می توان از آبی که از آن نوشیده، وضو گرفت.
📗تفصیل وسائل الشیعه ج۱ ص ۲۲۷
💠#پاسخ💠
👌گربه از جمله حیواناتی است که نجس العین نیست و اگر به آب یا غذایی دهان بزند ، آن آب یا غذا نجس نمی شود و می توان مثلا با آبی که گربه از آن #خورده است وضو گرفت .
💠امام صادق علیه السلام فرمود که در کتاب علی علیه السلام چنین آمده است ؛
« من از خداوند حیا می کنم که غذایی را به خاطر آنکه #گربه از آن خورده است دور بریزم »
📚التهذیب ج1 ص227
👌و فرمود ؛
« اشکالی ندارد که از آبی که گربه از آن خورده است ، #وضو بگیری »
📚همان مدرک
👌در نقل دیگری فرمود ؛
«فِي الْهِرَّةِ أَنَّهَا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ وَ يُتَوَضَّأُ مِنْ سُؤْرِهَا »
« گربه از اهل #بیت است و می توان از آب دهان زده او ، وضو گرفت »
📚وسائل الشیعه ج1 ص227
👌علامه #مجلسی در توضیح این روایت می نویسد ؛
«قوله عليه السلام إنها من أهل البيت أي: من أهل الدار، فلا يمكن الاحتراز عنه، أو في حكمهم »
« این که امام علیه السلام می گوید گربه از اهل بیت است ، یعنی از اهل #خانه است و همان گونه که احتراز و دوری کردن از پس مانده اهالی #منزل و خانه ممکن نیست ، #احتراز از گربه ای ( که در منزل انسان زندگی می کند ممکن نیست ) و ( پس مانده گربه هم ) در #حکم پس مانده اهالی منزل است »
📚ملاذ الاخیار ج2 ص250
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#امام_باقر_تیر_اندازی
🤔#پرسش
❔یکی از ملحدین کلیپی برایم فرستاده است که در آن سخنران از قدرت امام باقر در تیر اندازی می گوید ، آنگاه به نحو تمسخر می گوید کارتون ها و فیلمهای هالیودی از روایات ائمه شیعه #کپی برداری شده و برتری تیراندازی امام باقر از رابین هود و زورو ثابت می شود ❗️پاسخ چیست ❕❕
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که امامان علیهم السلام دارای قدرت خارق العاده و بی نظیری به تعلیم الهی بوده اند ، به گونه ای که آگاه و قادر بر تمام علوم و فنون #دنیوی تلقی می شدند .
❕امام #باقر علیه السلام فرمود:
« اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها #یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن #حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد»
📚بحار الانوار ج27 ص25
❕در مورد تسلط #چشمگیر امام باقر علیه السلام بر تیر اندازی ، در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است ؛
« در سالى از سالها هشام بن عبد الملك به حجّ آمده در آن سال من در خدمت پدرم امام باقر به حجّ رفته بودم ... هشام ما را به مجلس خود طلبيد، چون داخل شديم هشام بر تخت پادشاهى خود نشسته و لشكر خود را مسلّح و مكمّل دو صف در برابر خود بازداشته بود، و آماج خانه (يعنى محلّى كه نشانه تير در آن نصب كرده بودند) در برابر خود ترتيب داده بود و بزرگان قومش در حضور او #تیر می انداختند .
👌چون در خانه او داخل شديم، پدرم پيش مى رفت و من از عقب او مى رفتم، چون به نزديك [او] رسيديم با پدرم گفت كه با بزرگان قوم خود تير بينداز ، پدرم گفت من پير شده ام ...اگر مرا معاف دارى بهتر است.
هشام سوگند ياد كرد كه به حقّ آن خداوندى كه ما را به دين خود و پيغمبر خود عزيز گردانيده تو را معاف نمى گردانم، پس به يكى از مشايخ بنى اميّه اشاره كرد كه كمان و تير خود را به او بده تا بيندازد.
👌پس پدرم كمان را از آن مرد گرفت و يك تير از او بگرفت و در زه كمان گذاشت و به قوّت امامت كشيد و بر ميان نشانه زد، پس تير ديگر بگرفت و بر فاق تير اوّل زد كه آن را تا پيكان به دو نيم كرد و در ميان تير اوّل قرار گرفت، پس تير سيّم را گرفت و بر فاق تير دوّم زد كه آن را نيز به دو نيم كرد و در ميان نشانه محكم شد تا آن كه نه تير چنين پياپى افكند كه هر تير بر فاق تير سابق آمد و آن را به دو #نيم كرد ،و هر تير كه آن حضرت مى افكند بر جگر هشام مى نشست و رنگ شومش متغيّر مى شد. تا آن كه در تير نهم بى تاب شد و گفت #نيك انداختى اى ابو جعفر و تو ماهرترين عرب و عجمى در تيراندازى ... مثل اين كماندارى هرگز نديده بودم، اى ابو جعفر، در اين امر مثل تو کسی هست؟
👌حضرت فرمود ما اهل بيت رسالت علم و كمال و اتمام دين را كه حقّ تعالى در آيه: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً، به ما عطا كرده است از يكديگر ميراث مى بريم و هرگز زمين خالى نمى باشد از يكى از ما كه در او كامل باشد آنچه ديگران در آن #قاصرند...
📚بحار الانوار ج46 ص306
📚منتهی الامال ج2 ص 1316
❕چنان که گذشت ، این جریان نشان دهنده قدرت و تسلط بی بدیل امام باقر علیه السلام بر علوم و #فنون دنیوی و موافق عقیده شیعه در مورد امامان است و قابل #تشکیک یا تردید نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
♦️پاسخ به متن منتشر شده در کانال ضد دین انجمن خرد گرایان ( دریافتی از یکی از کاربران)
💦دشمنی شدید محمد ، پیامبر اسلام با ایرانیان با سند صحیح
🍃رسول الله گفت : لا تقوم الساعه حتی تقاتلوا خوزا و کرمان قوما من اعاجم حمر الوجوه ، فطس الانوف ، صغار العین ، کان وجوههم المجان المفرطه.
✍ترجمه : قیامت برپا نخواهد شد تا زمانی که شما ( منظور اعراب مسلمان ) مردم خوزستان را که از عجم ها (فارس ها) هستند بکشید.
آنها چهره هایی قرمز و بینی هایی فرو رفته ، چشم هایی کوچک دارند و صورت هایشان مانند سپرهایی ضخیم و کفش هایشان از مو ساخته شده است.
📚منابع :
🔶البدایه و النهایه از ابن کثیر ج6 ص 250
🔷تاریخ اسلام از ذهبی ج1 ص 378
🔶صحیح ابن حبان ج 15 ص 144
🔷صحیح بخاری ج 4 ص 174
🔶مستدرک سفینه بحار از نمازی ج3 ص223
🔷بحارالانوار از مجلسی ج 18 ص 122
🔶اعلام الوری ج 1 ص 89
🔷مستدرک علی صحیحین از حاکم نیشابوری ج4 ص 523
🔶الاحسان فی تقریب صحیح ابن حبان ج15 ص 144
💥چهار عالم بزرگ هم این روایت را تصحیح کردند.
1) شیخ آلبانی
2)شمس الدین ذهبی
3)حاکم نیشابوری
4)شعیب ارنووط
📈اسکن این سند👇👇
✅پاسخ
♦️توجه به چند نکته لازم است
1⃣در روایات ما فراوان از ایرانیان تمجید شده است .
♦️در روایتی امده است که پیامبر گرامی فرمود:
« اگر ایمان معلق در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند»
📚بحار الانوار ج58 ص230
♦️در روایت دیگر امده است :
« اگر علم در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند»
📚قرب الاسناد؛ ص109
❗️روایتی در ذیل ایه 54 مائده که می فرماید:
« ای مومنان هر کس از شما که از دینش برگردد خداوند به زودی قومی به عرصه اورد که دوستشان می دارد و انان نیز اورا دوست می دارند»
♦️در تفسیر مجمع البیان امده است که از پیامبر درباره این ایه سوال میشود .حضرت دست بر شانه سلمان می زند و می فرماید:
« سلمان و همانندان او ( ایرانیان) مراد ایه هستند .اگر دین در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا خواهند کرد»
📚مجمع البیان ج3 ص357
❗️در مدح ایرانیان روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع کنید که بحار الانوار 57 ص201 باب 36
2⃣روایت مورد استدلال کانال های ضد دین عموما در کتب اهل سنت امده است و اگر کتب شیعه ان را اورده اند به صورت مرسل بوده و به نقل از کتب اهل سنت بوده است راوی داستان ابوهریره است که در کذاب بودن او شکی نیست
♦️امام صادق فرمود:
« سه نفر پیوسته به پیامبر دروغ می بستند ؛ ابوهریره ؛ انس بن مالک ؛ و یک زن»
📚الخصال ج1 ص190
3⃣طبق مبانی اهل سنت نیز این روایت صحیح نیست زیرا راوی این داستان ابوهریره است .
♦️ابن ابی الحدید عالم بزرگ اهل سنت روایت می کند که حضرت علی فرمود:
« بدانید دروغگو ترین مردم بر رسول خدا ابوهریره است »
📚شرح نهج البلاغه ج4 ص68
♦️روایت کرده اند که عایشه نیز او را دروغگو می دانست
📚صحیح بخاری ج2 ص232
❗️وروایات به نقل پیامیر به مردم می گفت انگاه می گفت این از کیسه ابوهریره بود نه پیامبر
📚صحیح بخاری ج6 ص190
🔺ابوجعفر اسکافی می گوید:
« ابوهریره نزد استادان ما ناخالص و روایات او ناپسند است»
📚شرح نهج البلاغه ؛ ابن ابی الحدید، ج4 ص67
❗️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب سوالات ما؛ ص429
4⃣وبار دیگر دیدید که این کانال های ضد دین چگونه یک روایت ضعیف را صحیح معرفی می کنند تا به اسلام هجمه وارد کنند .
♦️پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#برقعی_و_خمس
🤔#پرسش
❔کلیپی از آقای #برقعی منتشر می شود که ایشان می گوید اگر پرداخت خمس در اسلام واجب است چرا در صدر اسلام و زمان پیامبر و امام علی #خمس نمی گرفتند ❗️مگر می شود که چیزی واجب باشد اما آنها نگیرند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌اگر منظور از صدر اسلام زمان ائمّه عليهم السلام باشد، جواب #مثبت است، زيرا همانطور كه از بحثهاى گذشته استفاده شد ، بسيارى از ائمّه هدى عليهم السلام در عصر خود نه تنها خمس ارباح مكاسب (درآمد انواع كسبها) را مى گرفتند، بلكه به مردم دستور مؤكّد مى دادند كه در پرداخت اين خمس كوتاهى نكنند، و حتّى وكلا و نمايندگان مخصوص براى جمع آورى اين خمس معيّن فرموده بودند و اشخاصى مانند «علىّ بن مهزيار» و «ابوعلى بن راشد» و امثال آنها اين وظيفه را به عهده داشتند.
📚رجوع کنید ، وسائل الشیعه ج9 ص499 باب 8
❕و اگر منظور از #صدر اسلام خصوص زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام بوده باشد، بايد گفت كه غير از غنائم جنگى، از معادن و گنجها و همچنين غوص (جواهراتى كه بوسيله غوّاصى از درياها بيرون آورده مىشود) در عصر آنها خمس گرفته شده است و گواه اين موضوع در سنن #بيهقى نقل شده كه در زمان على عليه السلام شخصى گنجينهاى پيدا كرد و خدمت امام آمد؛ فرمود: چهار پنجم آن مال تو است و خمس آن مال ما است.
📚سنن بیهقی ج4 ص156
❕ همچنين در همان كتاب كه از منابع معروف اهل تسنّن است از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: «در «#ركاز» خمس است؛ پرسيدند منظور از ركاز چيست؟ فرمود طلا و نقرهاى كه خداوند از روز نخست در زمين آفريده است.
📚سنن بیهقی ج4 ص152
👌در كتاب #کافی نيز حديث مفصّلى در زمينه همين موضوع مربوط به عصر على عليه السلام ديده مىشود كه شخصى «ركازى» (معدن يا گنجينه اى) در عصر على عليه السلام پيدا كرد، هنگامى كه على عليه السلام از آن آگاه شد به او فرمود خمس آن را بياور و تحويل بده.
📚الکافی ج5 ص315
👌پيامبر گرامی نیز در نامه هاى خود كراراً دستور مى داد كه در #سيوب خمس است، و مردم بايد خمس آن را بپردازند و «سيوب» بر وزن «عيوب» جمع «سيب» بر وزن «غيب» به معنى معادن و گنجها است و نتيجه مىگيريم كه در غير غنائم جنگى در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله دستور خمس داده شده بود، و #پيامبر در نامه هاى خود آن را از مردم مطالبه مىكرد.
📚مکاتیب الرسول ص 397 و 405
❕امّا اين سؤال باقى ماند كه آيا در عصر پيغمبر و على عليهما السلام از ارباح مكاسب (درآمدهاى #كسب و كار) نيز خمس گرفته شده است يا نه؟
👌در پاسخ مىگوئيم بر اساس روایات صریح اهل سنت ، پیامبر گرامی زمانی که مردم #استطاعت کافی را بدست آورده بودند از آنها این نوع خمس را دریافت می کرد که در گذشته پیرامون آن مفصل بحث کرده ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5421
👌 اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم و بگویبم اسناد تاريخى #روشنى در اين زمينه به دست ما نيامده است كه خمس ارباح مكاسب را پيامبر و على عليهما السلام گرفته باشند، ولى اين موضوع هيچگونه اشكالى در زمينه اين حكم ايجاد نمیكند.
❕زيرا گرفتن و بخشودن اين ماليات اسلامى در اختيار حكومت اسلام است، #هنگامى كه خود را بی نياز و يا مردم را در زحمت ببيند مى تواند آن را ببخشد ولى هنگامى كه خود نياز داشته باشد و در مردم توانائى آن را ببيند مى تواند آن را بگيرد، همانطور كه امامان بعد، بعضى آن را مى گرفتند و بعضى با توجّه به وضع مردم و يا وضع بيت المال، آن را مى بخشيدند.
📚وسائل الشیعه ج9 ص543 باب 4 از ابواب الانفال
❕در عصر پيامبر و على عليه السلام غنائم فراوانى از طريق جنگها و همچنين درآمد زيادى از طريق زمينهاى خراجى كه مالالاجاره آنها به بيت المال مى ريخت عايد حكومت اسلامى مى شد، رقم اين غنيمتهاى جنگى گاهى بقدرى زياد بود كه خمس آن به تنهائى مى توانست قسمت عمده مشكل مالى حكومت اسلام را برطرف سازد و همچنين درآمد زمينهاى خراجى نيز گاهى بقدرى زياد بود كه بيت المال سرشار از اموال مى شد، و در اين شرايط نيازى به گرفتن #خمس ارباح مكاسب نبود و لذا آن را عملًا به مردم بخشيدند.
❕در #آغاز اسلام كه نياز بيت المال به منابع درآمد شديد بود نيز وضع مسلمانان آنچنان آشفته و پريشان و ضعيف بود كه دادن خمس علاوه بر زكوة، براى آنها طاقتفرسا بود، و به همين دليل خمس گرفته نشد.
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#دلائل_وجوب_خمس
🤔#پرسش
❔شما اصلا بر چه اساسی می گویید خمس واجب است ❕اگر آیه قرآن است آیه مربوطه به خمس #غنیمت جنگی است نه در آمد سالیانه❕❕
💠#پاسخ💠
👌دلیل ما برای وجوب خمس قرآن و روایات شیعه و اهل سنت می باشد .
❕خداوند می فرماید ؛
« واعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبى وَالْيَتامى وَالْمَساكِينِ وَابْنِ السَّبِيل» « بدانيد هر گونه غنيمتى به شما رسد خمس آن براى خدا و براى پيامبر و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه است»
🔰انفال 41
❕موضوع مهمی كه در اين آيه بايد مورد بررسى دقيق قرار گيرد و در حقيقت قسمت عمده بحث در آن متمركز مىگردد، اين است كه لفظ" غنيمت" كه در آيه آمده است تنها شامل غنائم جنگى مىشود يا هر گونه در آمدى را در بر مىگيرد؟.
👌در صورت اول آيه تنها خمس غنائم جنگى را بيان مىكند و براى خمس در ساير موضوعات بايد از سنت و اخبار و روايات صحيح و معتبر استفاده كرد و هيچ مانعى ندارد كه قرآن به قسمتى از حكم خمس و به تناسب مسائل جهاد اشاره كند و قسمتهاى ديگرى در سنت بيان شود.
❕مثلا در قرآن مجيد نمازهاى پنجگانه روزانه صريحا آمده است، و همچنين به نمازهاى طواف كه از نمازهاى واجبه است اشاره شده، ولى از نماز آيات كه مورد اتفاق تمام مسلمانان اعم از شيعه و سنى است ذكرى به ميان نيامده است، و هيچكس را نمىيابيم كه بگويد چون نماز آيات در قرآن ذكر نشده و تنها در سنت پيامبر آمده نبايد به آن عمل كرد، و يا اينكه چون در قرآن به بعضى از غسلها اشاره شده و سخن از ديگر غسلها به ميان نيامده است بايد از آن صرف نظر كرد، اين منطقى است كه هيچ مسلمانى آن را نمىپذيرد. بنا بر اين هيچ اشكالى ندارد كه قرآن تنها قسمتى از موارد خمس را بيان كرده باشد و بقيه را موكول به سنت نمايد و نظير اين مسئله در فقه اسلام بسيار زياد است.
💠ولى با اين حال بايد ببينيم كه" غنيمت" در لغت و در نظر عرف چه معنى مىدهد؟! آيا راستى منحصر به غنائم جنگى است و يا هر گونه در آمدى را شامل مىشود؟
👌آنچه از كتب لغت استفاده مىشود، اين است كه در ريشه معنى لغوى اين كلمه عنوان جنگ و آنچه از دشمن به دست مىآيد، نيفتاده است، بلكه هر در آمدى را شامل مىشود.
📚تفسیر نمونه ج7 ص175
👌لغت نويسان عرب براى لفظ غنيمت معنى وسيعى ذكر مى كنند كه اختصاص به غنائم جنگى ندارد بلکه هر گونه در آمدی را شامل می سود که برخى را يادآور مى شويم:
1⃣ خليل بن احمد فراهيدى مى گويد: «الغُنمُ: الفَوزُ بالشىء من غير مشقّة».
«هر چه را كه انسان بدون رنج به دست آورد، غنيمت است».
📚کتاب العین ماده غنم
2⃣ ازهرى مى گويد: «الغُنمُ الفَوزُ بالشَّىء و الاغتِنامُ انتِهاز الغُنم».
«غنم به دست آوردن چيزى است و اغتنام، بهره بردارى از غنيمت است».
📚تهذیب اللغه ماده غنم
3⃣ ابن فارس مى نويسد: «الغُنْمُ أصلٌ صَحيحٌ واحدٌ يَدلّ عَلى افادَةِ شَىء لَمْ يَمْلِك مِنْ قَبلُ ثُمَّ يَخْتَصُّ بِما أُخِذَ مِنَ الْمُشْرِكين». «
«غنم يك ريشه بيش نيست كه حاكى از به دست آوردن چيزى است كه پيش تر داراى آن نبوده است و بعد، در مورد غنائم جنگى به كار مى رود».
📚مقاييس اللغة، ماده غنم.
❕در اين جا به همين مقدار از گفتار بزرگان ادب اكتفا مى كنيم، با ذكر اين نكته كه تفسير غنيمت به مطلق «درآمد»، در اغلب لغتنامه هاى عربى وارد شده است ( به نهاية ابن اثير، و قاموس فيروز آبادى، تاج العروس زبيدى، ماده غنم مراجعه فرماييد.)
👌اتفاقاً قرآن اين واژه را در مطلق «سود بردن» به كار مى برد، آنجا كه مى فرمايد:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ».
«اى افراد با ايمان، هنگامى كه در راه خدا گام مى زنيد- براى جهاد سفر مى كنيد- تحقيق كنيد. و به كسى كه بر شما سلام مى كند نگوييد مؤمن نيستى، تا بخواهيد از اين راه به كالاهاى دنيوى دست يابيد، زيرا نزد خداوند بهره هاى فراوانى است».( نساء 94)
👌جمله «فعند اللّه مغانم» در اين آيه، پاداش هاى دنيوى و اخروى را شامل مى شود، هر چند مربوط به درآمدهاى جنگى نباشد، بلكه مى توان گفت مراد از آن، پاداش اخروى است، در مقابل «عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنيا»، «كالاهاى زندگى دنيوى».
❕ابن ماجه در سنن خود، از رسول خدا نقل مى كند كه پيامبر به هنگام دريافت زكات مى فرمود:«اللّهُمَّ اجْعَلْها مَغْنَماً وَلا تَجْعَلْها مَغْرَماً».
«خداوندا! اين زكات را براى پردازنده آن سود و پاداش قرار ده و آن را ضرر و زيان قرار مده».
📚سنن ابن ماجه ح 1797
👌👌ادامه پاسخ 👇👇
@Rahnamye_Behesht
👌👌👌ادامه پاسخ 👇👇👇
❕احمد بن حنبل از رسول خدا نقل مى كند:
«غَنِيمَةُ مَجالِسِ الذِّكْرِ الْجَنَّةُ». «سود مجالسِ ياد خدا، بهشت است».
📚مسند احمد ج2 ص330
👌حضرتش ماه رمضان را چنين توصيف مى كند: «غنم للجنّة» «سودى براى بهشت است».
📚همان مدرک ج2 ص377
❕پس از مجموع كاربردهاى كلمه غنیمت در قرآن و حديث و كتب لغت و استعمالات عرب بر مىآيد كه معناى آن مطلق دستاورد انسان است، چه از دشمن يا غير او ، و آیه قرآن نیز تصریح دارد که در هر در آمد و سود بردن انسان خمس است .
📚راهنمای حقیقت ص558
❕در متون معروف و اصلى تشيّع احاديث فراوانى در زمينه خمس و چيزهائى كه خمس به آنها تعلّق مىگيرد، و طرز تقسيم و مصرف و ساير احكام آن رسيده است، كه ذكر تمام آنها در اين مختصر ممكن نيست.
در كتاب معروف «وسائل الشّيعه» بيش از هشتاد حديث در پانزده باب مختلف در زمينه احكام خمس از كتب معروف شيعه جمعآورى شده است.
💠باب اوّل، درباره اصل وجوب خمس.
💠باب دوم، درباره وجوب خمس در غنائم جنگى.
💠باب سوم، درباره معادن.
💠باب چهارم، نصاب معادنى كه خمس به آن تعلّق مىگيرد.
💠باب پنجم و ششم، درباره وجوب خمس در گنج.
💠باب هفتم، درباره وجوب خمس در چيزهائى كه به وسيله غوّاصى از درياها بيرون مىآورند.
💠باب هشتم، درباره وجوب خمس در منافع حاصل از تجارت، صنعت و زارعت و مانند آن.
💠و بابهاى ديگر، در مورد طرز تقسيم خمس و مستحقّين آن و بعضى ديگر از موارد وجوب خمس است.
📚وسایل الشیعه ج9 ص483 به بعد کتاب الخمس
👌در باب هشتم كه يكى از مهمترين ابواب خمس مىباشد و درباره عوايدى كه از انواع كسبها و تجارتها و صنايع به دست مىآيد بحث مىكند، ده حديث وارد شده كه عموم فقهاى ما بر طبق آن فتوا دادهاند، كه هرگونه درآمدى از هرگونه كسبى عايد انسان شود، اگر از مخارج و هزينه هاى گوناگون سال او افزايش داشته باشد، يعنى در آخر سال پس از كسر تمام مخارج، چيزى براى او به عنوان اندوخته باقى بماند، بايد يك پنجم آن را به عنوان خمس به امام يا جانشين امام بدهد، تا در مصارف لازم كه به آن اشاره كرديم مصرف گردد.
📚وسایل الشیعه ج9 ص499 باب 8
❕يكى از شيعيان به امام جواد عليه السلام نوشت: آيا خمس بر همه چيزهايى است كه كسى بهره مى برد، كم باشد يا زياد؟ از همه انواع درآمد و بر صنعتگران هم هست؟ و چگونه است؟ امام عليه السلام نوشت:
«خمس پس از مؤونه و مخارج است.»
📚التهذیب ج4 ص123
👌از اين جواب كوتاه برمىآيد كه آنچه را پرسنده گفته، امام عليه السلام تأييد كرده است و كيفيت پرداخت و محاسبه خمس هم ياد شده است.
❕سماعه گويد: از امام كاظم عليه السلام درباره خمس پرسيدم. فرمود: «هر چه كه مردم به دست آورند، كم باشد يا زياد، خمس دارد.»
📚الکافی ج1 ص545
👌ابوعلى بن راشد (از وكلاى امام جواد و امام هادى عليهما السلام) گويد: به حضرت هادى عليه السلام گفتم: مرا دستور دادى كه به كار تو بپردازم و حق تو را بگيرم. به پيروانت گفتم، برخى گفتند: حق امام چيست؟ نمىدانستم چه جواب دهم. حضرت فرمود: «خمس بر آنان واجب است» گفتم: در چه چيز؟ فرمود: «در كالا و وسايلشان». گفتم: آنكه تجارت مىكند يا چيزى را با دستش مىسازد چه؟ فرمود: «اگر بتوانند، پس از هزينه هايشان».
📚الاستبصار ج2 ص55
❕در روایات اهل سنت هم ، نقل های متعددی آمده است که پیامبر گرامی از مردم خمس درآمد سالیانه را دریافت می کرده اند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5421
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#هدف_از_خلقت_انسان
🤔#پرسش
❔شما فرمودین که خدا انسان رو افریده که به کمال و سعادت برسند
اگه به کمال و سعادت برسند قراره چه #اتفاقی بیفته مگه ❕میشه در مورد هدف خلقت انسان به طور کلی توضیح بدین❗️❗️
💠#پاسخ💠
❗️از آیات و روایات استفاده می شود که خداوند عالم آفرینش را برای انسان آفریده است ؛
🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4783
👌و انسان هم برای به کمال و #سعادت رسیدن بر اساس عمل به برنامه الهی ، آفریده شده است چرا که خداوند چشمه اى است فياض و مبدئى است نعمت آفرين كه موجودات را در كنف حمايت خود مى گيرد، و آنها را پرورش داده، از نقص به كمال مى برد، و اين است هدف واقعى عبوديت و بندگى ما، و اين است فلسفه عبادات و نيايشهاى ما كه همگى كلاسهاى تربيت براى تكامل ما است ، به اين ترتيب نتيجه مى گيريم كه هدف آفرينش ما پيشرفت و تكامل #هستى ما است.
📚تفسیر نمونه ج22 ص392
👌لذا می فرماید ؛
« من جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند ( و از این طریق تکامل یابند و به من نزدیک شوند )»
🔶ذاریات56
❕ در روایتی امده است که خداوند در #صحف حضرت موسی چنین فرمود:
« ای بندگان من شما را نیافریدم ( و تکلیف نکردم) تا بدین وسیله از تنهایی وکمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در آسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا #پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است»
📚علل الشرایع ج1 ص13
👌در روایت دیگری امام #صادق علیه السلام فرمود:
« خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده ( وتکلیف نکرده است) بلکه آنان را افریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه انان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه انان را خلق کرد( و تکلیفشان کرد) تا به انان #نفع برساند و انان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد»
📚بحار الانوار ج5 ص313
👌بنابراین هدف از آفرینش تمام عالم ، انسان است و هدف از خلقت انسان هم به کمال رسیدن و انسان هم به کمال نمی رسد مگر آنکه به برنامه #الهی خداوند عمل کند.
❕حال آنچه مورد سوال واقع شده است آن است که هدف از تکامل و به سعادت رسیدن چیست ، وقتی بندگان به تکامل و به سعادت برسند چه اتفاقی می افتد ❔
👌پاسخ روشن است . تكامل، هدف نهايى و يا به تعبير ديگر" غاية الغايات" است.
❕توضيح اينكه: اگر از #محصلى سؤال كنيم براى چه درس مى خوانى؟
مى گويد: براى اينكه به دانشگاه راه يابم. باز اگر سؤال كنيم دانشگاه را براى چه مى خواهى؟ مى گويد براى اينكه فى المثل دكتر يا مهندس لايقى شوم.
مى گوئيم مدرك دكترا و مهندسى را براى چه مى خواهى؟ مىگويد براى اينكه فعاليت مثبتى كنم و هم درآمد #خوبى داشته باشم باز مى گوئيم درآمد خوب را براى چه مى خواهى مى گويد: براى اينكه زندگى آبرومند و مرفهى داشته باشم.سرانجام مى پرسيم زندگى مرفه و آبرومند براى چه مى خواهى؟
👌در اينجا مى بينيم لحن سخن او #عوض مى شود و مىگويد خوب، براى اينكه زندگى مرفه و آبرومندى داشته باشم، يعنى همان پاسخ سابق را تكرار مى كند.
❕اين دليل بر آن است كه او به پاسخ نهايى، و به اصطلاح به" غاية الغايات" كار خويش رسيده كه ما وراى آن پاسخ ديگرى نيست، و هدف نهايى را تشكيل مى دهد. اين در مسائل زندگى #مادى.
👌در زندگى #معنوى نيز مطلب همين گونه است، وقتى گفته مى شود آمدن انبياء و نزول كتب آسمانى، و تكاليف و برنامه هاى تربيتى براى چيست مى گوئيم براى تكامل انسانى و قرب به خدا و بهره مندی از سعادت اخروی و اگر سؤال كنند تكامل و قرب پروردگار و سعادت براى چه منظورى است مى گوئيم براى قرب به پروردگار و سعادت ، يعنى اين هدف نهايى است، و به تعبير ديگر ما همه چيز را براى تكامل و سعادت و قرب به خدا مى خواهيم اما قرب به خدا را براى خودش (يعنى براى #قرب به پروردگار).
📚تفسیر نمونه ج22 ص393
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA