⁉️سوال
ایا در اصول دین میشه تقلید کرد .من شیعه باشم چون تو خونواده شیعه به دنیا امدم یا نه باید با دلیل و استدلال و برهان شیعه و مسلمان باشم
🗯پاسخ:
❗️صاحبان فتوا و اندیشه شیعی بر این باور هستند که باید در اصول دین تحقیق شود . اصول دین باید بر اساس تعقل و تفکر و استدلال باشد؛ زیرا اصول دین زیر بنای فکری مسلمان را تشکیل میدهد. باید زیربنا، مبتنی بر تفکر باشد. بر همین اساس خداشناسی تعبدی نیست، بلکه خدا باوری و معادشناسی، براساس منطق و عقل و استدلال می باشد.
❗️در آیات متعددی از قرآن، خداوند انسان ها را دعوت به تفکر کرده حتی به آن فرمان می دهد . مهم ترین موضوع تفکر اصول و پایه های اصلی دین است.
🗯 خداوند انسان را به تفکر در نظام آفرینش فراخوانده است تا با تعقل پی به اثبات خدا پی ببرد.
🗯از سوی دیگر در قرآن از تقلید کورکورانه نهی شده است، چنان که خداوند مشرکان را که کورکورانه تقلید میکردند، مورد خطاب قرار داد و فرمود:
«هنگامی که به آن ها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده ، پیروی کنید، میگوید: بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم . آیا نه این است که پدران آن ها چیزی نمی فهمند و هدایت نیافتند»
📓بقره170
❗️اگر چه این آیات تقلید کورکورانه مشرکان را تخطئه میکند و آنها را سرزنش مینماید، اما به طور کلی میتوان استنباط کرد که تقلید در اعتقادات و باورها نمیتواند صحیح باشد.
❗️ونیز می فرماید:
« چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن»
📓اسرائ36
🗯ومی فرماید:
« به راستی که بدترین جنبدگان خدا ،کران،و لالانی هستند که نمی اندیشند»
📓انفال22
🗯پیامبر گرامی فرمود:
« هیچ کس نیست جز انکه بر در خانه اش دو فرشته ایستاده است و هر گاه از منزل خارج می شود به او می گویند یا عالم باش و یا جویای دانش و نفر سوم ( بی تفاوت یا اهل تقلید) نباش»
📚 بحار الانوار ج1 ص196
🗯گاه در احادیث از کسی که اگاه نیست و در راه علم گام بر نمی دارد تعبیر شده است به پشه های سرگردان
📚الخصال ج1 ص186
❗️بر اساس عدم جواز تقلید در اصول دین است که مراجع عظام و صاحبان فتوا در رساله عملی خود، تقلید در اصول دین را جایز نمی دانند، چنان که در توضیح المسایل مراجع آمده است:
🔶«عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید....»
📚توضیح المسائل مراجع،کتاب تقلید
📚منابع جهت مطالعه بیشتر:
1⃣دانش نامه عقاید اسلامی،ایت الله ری شهری ج1 ص29 به بعد
2⃣بحار الانوار،علامه مجلسی،ج2 ص81 باب14
3⃣اثباه الهداه،شیخ حر عاملی،ج1 ص93 به بعد
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔اگر شما در اسراییل بدنیا می آمدید به احتمال زیاد یهودی میشدید، اگر در عربستان بدنیا می امدید قطعا مسلمان میشدید، اگر در اروپا بدنیا می امدید احتمال زیاد مسیحی و اگر در ژاپن بدنیا می امدید شینتو میشدید، دین پدیده ایست که جغرافیا برای شما تعیین میکند.
💠پاسخ💠
1⃣در این شکی نیست که آیین و روشی که بسیاری از افراد بر پایه آن قدم بر می دارند تحت تاثیر محیط جغرافیایی آنان است و افراد مختلف چون در محیط های مختلف رشد و پرورش یافته اند همسو با عقاید و آیین آن محیط میباشند وعقاید پدران خود را سینه به سینه به ارث می برند حتی بی دینی بسیاری از افرادی که به هیچ چیز معتقد نیستند ناشی میشود از محیطی که در آن رشد کرده اند.
2⃣اسلام و اندیشه شیعی با دین داری که ناشی از محیط جغرافیایی باشد مخالف است و این نوع دینداری را کافی نمی داند.
👌اسلام بر این باور است که باید در اصول دین تحقیق شود . اصول دین باید بر اساس تعقل و تفکر و استدلال باشد؛ زیرا اصول دین زیر بنای فکری مسلمان را تشکیل میدهد. باید زیربنا، مبتنی بر تفکر باشد. بر همین اساس خداشناسی تعبدی نیست، بلکه خدا باوری و معادشناسی، براساس منطق و عقل و استدلال می باشد.
🔷در آیات متعددی از قرآن، خداوند انسان ها را دعوت به تفکر کرده حتی به آن فرمان می دهد .
🗯 خداوند انسان را به تفکر در نظام آفرینش فراخوانده است تا با تعقل پی به اثبات خدا پی ببرد.
🗯از سوی دیگر در قرآن از تقلید کورکورانه نهی شده است، چنان که خداوند مشرکان را که کورکورانه تقلید میکردند، مورد خطاب قرار داد و فرمود:
«هنگامی که به آن ها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده ، پیروی کنید، میگوید بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم . آیا نه این است که پدران آن ها چیزی نمی فهمند و هدایت نیافتند»
📓بقره170
❗️اگر چه این آیات تقلید کورکورانه مشرکان را تخطئه میکند و آنها را سرزنش مینماید، اما به طور کلی میتوان استنباط کرد که تقلید در اعتقادات و باورها نمیتواند صحیح باشد.
❗️ونیز می فرماید:
« چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن»
📓اسرائ36
🗯ومی فرماید:
« به راستی که بدترین جنبدگان خدا ،کران و لالانی هستند که نمی اندیشند»
📓انفال22
🗯پیامبر گرامی فرمود:
« هیچ کس نیست جز انکه بر در خانه اش دو فرشته ایستاده است و هر گاه از منزل خارج می شود به او می گویند یا عالم باش و یا جویای دانش و نفر سوم ( بی تفاوت یا اهل تقلید) نباش»
📚 بحار الانوار ج1 ص196
🗯گاه در احادیث از کسی که اگاه نیست و در راه علم گام بر نمی دارد تعبیر شده است به پشه های سرگردان
📚الخصال ج1 ص186
❗️بر اساس عدم جواز تقلید در اصول دین است که مراجع عظام و صاحبان فتوا در رساله عملی خود، تقلید در اصول دین را جایز نمی دانند، چنان که در توضیح المسایل مراجع آمده است:
🔶«عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید....»
📚توضیح المسائل مراجع،کتاب تقلید
3⃣حال اگر افرادی دین خود را بر پایه تقلید و جبر محیط پذیرا شده باشند از دو حالت خارج نیست؛
🔶1- یا در واقع آن دین حق نمی باشد و فرد را به سعادت نمی رساند که به مقتضای ادله بالا موظف به تحقیق و پژوهش برای دست یابی به دین حق است.
🔶2- یا درواقع آن دین حق است اما با توجه به ادله بالا فرد نباید همان آیین حق را با تقلید پذیرا گردد و موظف است که دینش را با دلیل و برهان پذیرا شود و اگر ترک تحقیق و پژوهش را کند گناهکار بوده و خداوند او را مواخذه خواهد کرد.
👌بنابراین روشن میشود که از دید اسلام دین زاییده جغرافیا و محیط زندگی فرد نمی باشد بلکه دین زاییده عقل و منطق و برهان و استدلال می باشد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❔پرسش
❓چرا باید از مراجع تقلید کنیم و چشم و گوش بسته هر چی گفتن عمل کنیم مگه ما عقل نداریم چرا با وجود داشتن عقل برده فکری دیگران باشیم❕
💠پاسخ:
❕انسان هنگامی که چشم به این جهان می گشاید چیزی بلد نیست ناچار باید از تجارب دیگران استفاده کند و از اندوخته های علمی افراد دیگر بهره مند شود زیرا پیمودن راه پر پیچ و خم زندگی در هر قدمی به علم و دانش شدیدا محتاج است.
🗯اساسا زندگی روی دو پایه محکم و اساسی استوار است یکی دانستن و دیگری به کار بستن
❗️تقلید و پیروی از افکار دیگران دارای اقسامی است؛
1⃣ تقليد جاهل از عالم .2⃣تقليد عالم از عالم.3⃣تقليد عالم از جاهل.4⃣تقليد جاهل از جاهل.
🗯روشن است از اين چهار قسم تنها قسم اوّل است كه مى تواند منطقى و ممدوح باشد.
1⃣تقلید جاهل از جاهل:
❗️این قسم از تقلید علاوه بر این که انسان را به سعادت نمی رساند بلکه او را به سقوط و بدبختی می کشاند .این نوع تقلید همان تقلیدی است که در ایات قرآن از آن نهی شده است.
🔷زخرف 23
2⃣تقلید عالم از جاهل؛
❗️روشن است که این قسم از تقلید از قسم اول بدتر و خطرناک تر است زیرا عالم باید طبق علم و دانش خود قدم بردارد تا به مسوولیت خود عمل کرده باشد نه آنکه کور کورانه از کمتر از خود تقلید کند.
3⃣تقلید عالم از عالم:
❗️مسلما عالم در رشته ای که متخصص و صاحب نظر است نباید از همپایه خود تقلید کند بلکه باید به تشخیص خود عمل کند لذا فقها می گویند کسی که به مرحله اجتهاد رسیده است باید به اجتهاد خود عمل کند و باید استقلال فکر خود را حفظ کند.
4⃣تقلید جاهل از عالم:
❗️این قسم از تقلید را منطق و عقل و فطرت ایجاب و اقتضا می کند و بر اثر همین منطق و فطرت است که ما برای ساختن عمارت به سراغ معمار و بنا و در دوختن لباس به سراغ خیاط و هنگام بیماری به دنبال طبیب میرویم .عقل و فطرت ما را در هر رشته ای به کارشناس و متخصص آن رشته ارجاع می دهد.
🗯 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسائل تخصّصى اين گونه پيروى هاى عاقلانه و منطقى تشكيل مى دهد. اين مساله یعنی رجوع جاهل به عالم و رجوع غیرمتخصص به متخصص، اصلى عقلایی است.
🔴 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسایل تخصّصى این گونه پیروى هاى عاقلانه و منطقى تشکیل مى دهد.
🗯 زیرا مسلّم است هیچ کس هر چند بزرگترین نابغه جهان باشد نمى تواند در همه چیز صاحب تخصّص شود. مخصوصاً در عصر و زمانى که رشته هاى تخصّصى آن قدر گسترش پیدا کرده که تنها در رشته طب مثلا صدها گونه تخصّص وجود دارد که عادتاً محال است یک فرد در تمام رشته هاى همین یک فن متخصّص شود تا چه رسد به فنون دیگر.
👌با این حال هرکس در رشته اى متخصّص است به اجتهاد خود در آن رشته عمل مى کند و آنها که در آن رشته مجتهد و صاحب نظر نیستند راهى جز این ندارند که به صاحب نظران و متخصّصان آن فن مراجعه کنند.
🔶یک مهندس ساختمان اگر بیمار شود به طبیب مراجعه مى کند، و اگر آن طبیب بخواهد ساختمانى بسازد از این مهندس دستور مى گیرد؛ یعنى هر کدام در یک رشته مجتهد و در رشته اى دیگر مقلّد هستند، و این اصلى است عقلایى رجوع جاهل به عالم، و غیر مجتهد به مجتهد، یا غیر متخصص به متخصص که همیشه در میان انسان ها بوده و هست، و اصولا چرخ هاى زندگى بشر بدون آن گردش نمى کند.
❕همین منطق است که در تعلیمات دینی و قوانین الهی مردم را به فقها که در تشخیص احکام الهی مهارت دارند وادار می کنند .فقهایی که سالیان دراز با استعداد سرشار خود در راه علم و دانش قدم برداشته تا به مقام شامخ اجتهاد رسیده اند یعنی قوانین الهی را می توانند از مدارک اصلی آن استخراج و استنباط نمایند و در دسترس مردم بگذارند.
🗯امام عسکری فرمود:
« هر یک از فقهای شیعه که خود نگه دار باشد و از دینش محافظت کند و با هوای نفسش مخالفت کند و مطیع امر خداوند باشد بر مردم واجب است که از او تقلید کنند»
📚وسائل الشیعه ج27 ص131
❗️فقهایی که رهبران و راهنمایان دینی مردم می باشند و از طرف امامان این منصب بزرگ به آنها اعطا شده است تا افراد را در تمام شوون دینی به راه سعادت رهبری کنند.
🔷 از آنچه گفتیم فلسفه تقلیدافراد غیر فقیه در مسایل فقهى از مجتهدان و فقهاى آگاه کاملا روشن شد؛ و شبیه آن در تمام رشته هاى علمى رواج دارد، و از آن جا که فقه اسلامى به قدرى گسترده است که هرکس بخواهد در آن صاحب نظر شود باید تمام عمر خود را وقف تحصیل و تحقیق در این رشته کند و این امر براى همه مردم امکان پذیر نیست، ناچار باید گروهى به این رشته پردازند، و افراد دیگر در مسایل فقهى از آنها پیروى کنند؛ ولى در اصول اسلام(اصول دین) که همه به فراخور حال خویش قادر بر تحقیق در آن هستند تقلیدجایز نیست.
📚پیام قرآن ج1 ص337
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓اگر قرار بود با دعا کردن مشکلات حل شود پس نقش خود ما در زندگی چیست؟ آیا بهتر نیست انسان به جای دعا کردن با پشتکار کاری که فکر می کند درست است کار را انجام دهد؟
🗯پاسخ:
❗️در این شکی نیست که دعا کردن و درخواست کردن از خداوند مورد تاکید و توصیه در ایات و روایات واقع شده است
📚وسائل الشیعه ج7 ص23 باب1
👌اما باید توجه کرد که دعا کردن با تلاش و کوشش منافاتی ندارد .یکی از شرایط استجابت دعا توام گشتن آن با عمل و تلاش و کوشش است .
🔶حضرت علی فرمود:
«دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « زه» است»
📚نهج البلاغه حکمت337
♻️از آنجایی که زه عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو شرایط اساسی برای استجابت دعا است .
❗️انسان هم باید برای رسیدن به هدف دعا کند و هم سعی و تلاش و کوشش بکند و از خداوند بخواهد که سعی و تلاشش موثر واقع شود و به خواسته اش برسد.دعا کننده باید آنچه را در توان دارد به کار گیرد و آنچه را در توان ندارد از خدا بخواهد
📚پیام امام امیر المومنین ،ج14 ص707
👌امام صادق فرمود:
«چهار دسته هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود که یکی از آنان کسی است که در خانه اش نشسته است و دنبال تلاش و کوشش نمی رود و دعا می کند خدایا به من روزی بده»
📚بحار الانوار ج100 ص12
🗯در روایت دیگر آمده است که عمر بن یزید می گوید به امام صادق گفتم:
«مردی می گوید در منزل می نشینم و نماز و روزه وعبادت خداوند را انجام داده و رزقم به من می رسد.
🔷امام فرمود:« این فرد از جمله کسانی است که دعایش مستجاب نمی شود»
📚الکافی ج5 ص77
❗️علامه بزرگوار مجلسی و محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات متعدد دیگری نیز در همین مضمون نقل می کند که شرط لازم و حتمی در استجابت دعا ،سعی و تلاش و کوشش می باشد و بدون آن دعای فرد مستجاب نمیشود
📚بحار الانوار ج90 ص354 باب22
📚وسائل الشیعه ج7 ص123 باب50
👌مفهوم دعا این است که ما حد اکثر تلاش خود را برای رسیدن به مقاصد صحیح انجام دهیم و آنجا که توانایی نداریم دعا کنیم خداوندا حل بقیه مشکل با توست .
🔷با توجه به این تفسیر از دعا اشکال شما به مساله دعا وارد نمی شود
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال
سلام سوال شده چرا با وجود اينكه گفته ميشه خداوند همه جا هست ولي بايد گرد كعبه چرخيد نعوذ بالله اين شرك است؟پاسخ بنده ب ايشان اين بود ك خداوند ب بعضي مكانها توجه خاصي دارد و ما هم بايد تعبد داشته و انجام دهيم.مثل اينكه امام زمان همه جا هستند از هر جا ايشان را خطاب قرار دهيم توجه مي كنند اما در جاهايي مثل سرداب مقدس يا مسجد جمكران توجه خاص دارند ساير ائمه نيز ب همين نحو(ب زائران مقابر مقدس خود توجه ويژه اي دارند).لطفا پاسخ دهيد متشكرم
✅ پاسخ
درست است که خداوند در هر زمان و مکاني موجود است، ولي براي حفظ وحدت جامعه اسلامي، محلي خاص در نظر گرفته شده است که همه به سوي آن عبادت کنند. در ايام حج با طواف کعبه، وحدت جامعه اسلامي به نمايش گذاشته شود.
بنابراين هيچ کس کعبه را عبادت نمي کند، بلکه چون خدا و پيشوايان ديني فرموده اند، طبق برنامه خاصي به دور کعبه طواف مي کنند، که از نظر ماهيت و از نظر هدف و انگيزه با اعمال بت پرستان کاملاً متفاوت است. آن ها بت ها را مبدأ آثار و تأثيرگذار در افعال مي دانستند، ولي مسلمانان به هيچ وجه کعبه را مبدأ آثار و تأثيرگذاري نمي دانند و هيچ شأني براي آن در نظام آفرينش و ربوبيت معتقد نيستند.
منظور از زيارت خانه خدا رفتن و كعبه را طواف كردن، ديدن خدا در آن جا و دور او گرديدن نيست.چرا كه به دليل عقل و شرع خداي متعال نه جسم دارد و نه قابل ديده شدن است . خدا را نمي توان با چشم سر ديد ؛نه در كعبه ،نه در مسجد ،نه در آسمان، نه در زمين ،نه در دنيا و نه در آخرت.
كعبه محور عبادت مسلمانان معين شده است
❗️در روایتی امده است که هشام بن حکم از امام صادق درباره فلسفه حج و طواف کعبه سوال کرد امام پاسخ دادند:
" خداوند این بندگان را افرید ۰۰۰و فرمانهایی در طریق مصلحت دین و دنیا به انها داد از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را ( در ایین حج) مقرر داشت تا مسلمانان به خوبی یکدیگر را بشناسند واز حال هم اگاه شوند و هر گروهی سرمایه های تجاری را از شهری به شهر دیگر منتقل کند ۰۰۰وبرای اینکه اثار پیامبر و اخبار او شناخته شود مردم انها را بخاطر اورند و هرگز فراموش نکنند"
📚 وسایل الشیعه ج11 ص14
📚 علل الشرایع ص405
❗️در روایت دیگری فرمود:
" خانه کعبه خانه ای است که خداوند خلقش را مکلف کرده است که در انجا عبادتش کنند تا طاعت انان در انجام فرامینش را بیازماید لذا انان را بر تعظیم و زیارت کعبه بر انگیخته است و کعبه را محل انبیایش و قبله برای نماز گزاران قرار داده است پس کعبه شعبه ای از بهشت است وطریقی است که انسان را به غفران او می رساند و محل عظمت وجلال خداوند است ۰خداوند کعبه را دو هزار سال قبل دحول الارض خلق کرده است پس شایسته اطاعت در اوامرش و پرهیز از منهیاتش است "
📚 الکافی ج4 ص198
❗️به این نکته نیز باید توجه داشت که کعبه جایگاه بس عظیمی در بینش اسلامی دارد روی این جهت امر به تعظیمش شده است و این تعظیم کردنش عبادت پرودگار شمرده شده است
❗️امام باقر فرمود:
" خداوند هیچ نقطه ای در زمین را نیافریده که محبوبتر به سوی او از کعبه باشد ونه هیچ نقطه ای نزد خداوند گرامیتر از ان است "
📚 الفقیه ج2 ص243
❗️ امام صادق فرمود:
" خداوند از هر چیزی مواردی را برگزیده است واز زمین موضع کعبه را بر گزیده است"
📚 الفقیه ج2 ص195
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#نماز_خواندن_به_سوی_کعبه
🤔پرسش
❓ یه سوال اینکه مگه خدا همه جا نیست پس ما چرا حتما باید به سمت کعبه نماز بخوانیم؟ ؟
💠#پاسخ💠
❗️نماز خواندن به سمت کعبه از این جهت نیست که خداوند مکان یا جهت معینی دارد چنان که قرآن بر این مطلب تصریح کرده و می فرماید:
«مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید خداوند آن جاست»
🌀بقره115
❕ومی فرماید؛
«بگو مشرق و مغرب از آن خداست»
🌀بقره142
👌بلکه از این نظر که انسان به حکم این که جسم است هنگام نماز ناچار است به یک طرف متوجه باشد ولی اسلام خواسته از این موضوع حد اکثر استفاده را برای تکمیل این عبادت یعنی نماز بنماید و از دو جهت دستور داده است که همگان باید به جهت معینی یعنی کعبه نماز بخوانند؛
1⃣خانه کعبه قدیمی ترین مرکز توحید است .خانه ای است که به دست قهرمان توحید ابراهیم تجدید بنا شده و مورد توجه تمام راهنمایان توحید و پیامبران خدا بوده است .
❗️خداوند می فرماید:
«نخستین خانه ای که برای مردم ( ونیایش خداوند) قرار داده شده است در سرزمین مکه است که پر برکت و مایه هدایت جهانیان است»
🔷ال عمران 96
👌این آیه می گوید اگر کعبه بعنوان قبله مسلمین انتخاب شده است جای تعجب نیست زیرا نخستین خانه توحید است و با سابقه ترین معبدی است که در روی زمین وجود دارد و هیچ مرکزی پیش از آن مرکز نیایش و پرستش پرودگار نبوده است .
👌امام صادق فرمود:
«خداوند از نقاط مختلف زمین موضع کعبه را برگزیده است»
📚الفقیه ج2 ص195
👌وچون کعبه مرکز توحید است امام فرمود:
«تا زمانی که کعبه پابرجاست دین و آیین یکتا پرستی به حیات خودش ادامه می دهد»
📚وسائل الشیعه ج13 ص242
👌توجه به این مرکز توحید توجه به خداست و کسی که مقابل چنین مرکزی بایستد از جهات زیادی به خدا نزدیکتر است و گویا خود را در پیشگاه او حاضر می بیند.
2⃣توجه عموم مسلمین جهان در هر شبانه روز پنج مرتبه به این مرکز مقدس روح وحدت و یگانگی را در دل و جان آنها پرورش می دهد و به وحدت اسلامی و هماهنگی مسلمین جهان کمک می کند و اجتماعات مختلف اسلامی را از شرق و غرب عالم به هم مربوط می سازد و شوکت و عظمت آنها را ظاهر می نماید و بالاخره جوهر تعلیمات جهان اسلام را به صورت وحدت هدف و عقیده به دنیا نشان میدهد.
❗️بنابراین دستور داده شده است که همه به یک سو نماز بخوانند تا وحدت و هماهنگی در صفوف مسلمین پیدا شود و از هرج و مرج و پراکندگی جلوگیری به عمل آید.
📚تفسیر نمونه ج1 ص415
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
⁉️شبهه :
❗️ایا می دانید چرا مسلمانان 7 بار دور کعبه می گردند !!!؟
همانگونه که ن ام خدا در قرآن (الله) از نام یکی از بتهای بزرگ اعراب
جاهل گرفته شده (و به همین علت پیش از ظهور اسلام، نام پدر محمد، عبدالله «بندهء الله - بنده بُت الله» بود)، بیشتر مسلمانان هنوز نمی دانند که کاری که می کنند رسم بت پرستی قبل از اسلام است!
چرا مسلمانان هفت بار دور کعبه می گردند؟
راز این هفت بار گشتن را باید در رسم بت پرستان آنزمان جستجو کرد چون قبل از اسلام نیز بت پرستان به دور کعبه می گشتند.
قرآن از هفت بت نام می برد که در کعبه وجود داشتند به نامهای:
«لات»
«عزی»
«منات»
«ود»
«سواع»
«یغوث»
«نسر».
این بتهای اصلی بودند که مردم سالانه از اطراف عربستان به مکه می آمدند و هر گروهی برای بتی خاص می آمد. چون این بتها در داخل کعبه بودند بت پرستان با هم توافق کردند تا هفت بار خلاف جهت به دور کعبه بگردند تا بتهای اصلیشان راضی شوند و همچنین مشکلی بین گروههای بت پرستان یا دگر اندیشان پیش نیاید.
این رسم بت پرستان بدون کوچکترین تغییری به اسلام وارد شده و مسلمانان هر سال به مکه می روند و هفت بار دور کعبه می گردند.
🗯پاسخ:
1⃣باز نیز مانند همیشه می بینیم که این کانال های ضد دین ادعاهایی می کنند بدون آنکه دلیلی بر ادعای خود اقامه کنند.
⁉️سوال می کنیم شما طبق کدام منبع می گویید الله نام یک بت بوده است؟
⁉️طبق کدام منبع تاریخی می گویید طواف هفتگانه مسلمین بر گرفته از کفار می باشد ؟و از اساس کفار طواف هفتگانه می کرده اند!!!
2⃣ در ميان بت هاي موجود در شبه جزيره عربستان، بتي به نام «الله» وجود نداشت. تاكنون در مطالعات تاريخي به بتي به نام «الله» برخورد نكرده ايم. براي مطالعه درباره بتهاي شبه جزيره مي توانيد به كتاب «اسلام و عقائد و آراء بشري» نوشته يحيي نوري، ص 248 به بعد مراجعه كنيد. در اين كتاب درباره بتهاي عربستان بررسي مفصلي دارد
3⃣این که نام پدر پیامبر گرامی عبدالله بوده است دلیل روشن و واضحی دارد.
❗️بت پرستان مکه منکر خدا نبودند،بلکه به خالق یکتا ایمان داشتند وان خالق یکتا را الله می نامیدند
🗯شرک انها در ربوبیت وعبادت بود ،یعنی معتقد بودند که خالق یکتا موجوداتی خداگونه افریده وامور جهان را بعد از خلق به انها سپرده است،انها معتقد بودند که این خدایان پایین دستی هستند که مستقیما امور ما را تدبیر میکنند،لذا باید از اینها طلب حاجت کنیم وباید اینها را عبادت نماییم لذا خداوند فرمود:
«اگر از انها بپرسی،چه کسی اسمانها وزمین را افرید،حتما میگویند الله»
🔷 زمر،38
🗯پس پیامبر گرامی عرب را به قبول نمودن خدا فرا نمیخواند،بلکه انها را دعوت می نمود،که برای خدا شریک قرار ندهند،
🗯به این نکته نیز توجه کنید که همه اعراب چنین عقیده ی شرک الودی نداشتند ،گروهی از انان که عمدتأ در قبیله ی بنی هاشم بودند،پیرو دین ابراهیم بوده وجز به خدای یگانه به معبودی اعتقاد نداشتند،پدر واجداد پیامبر گرامی ،بدون استثناء همگی موحد بوده وجز خدای واحد را نپرستیدند
🔷ضمنأ نام الله رانیز خود اعراب اختراع نکرده اند،بلکه این اسمی است که جد عرب یعنی حضرت اسماعیل،رواج داده است.
4⃣اما در مورد طواف هفتگانه:
❗️در روايتي از ابوحمزء ثمالي نقل شده كه از امام سجاد پرسيدم " علت اينكه طواف، هفت دور تعيين شده است چيست؟
🗯امام فرمود: خداوند به فرشتگان فرمود: من در روي زمين، جانشين و حاكمي قرار خواهم داد. آنان گفتند: آيا كسي را در زمين قرار ميدهي كه فساد و خونريزي ميكند؟
پروردگار متعال فرمود: من حقايقي را ميدانم كه شما نميدانيد.
🗯آنگاه خداوند كه هيچگاه فرشتگان را از نور خود محروم نميكرد، هفت هزار سال از نور خويش محروم كرد و فرشتگان هفت هزار سال به عرش خداوند پناه بردند و خداوند آنان را مورد رحمت قرار داد و توبه آنان را پذيرفت و براي آنان در آسمان چهارم «بيت المعمور» را براي عبادت و پاداش تعيين كرد و «بيتالحرام» را زير «بيتالمعمور» قرار داد تا محل امن و عبادت و پاداش فرزندان آدم باشد.
❗️ آنگاه هفت دور، طواف براي بندگان واجب شد و براي هر هزار سال يك دور، طواف تعيين گرديد."
📚علل الشرایع ج2 ص407
❗️ در کتاب شریف جامع السعادات چنین امده است :
" انچه رسیده است که بیت معمور در اسمان در مقابل خانه کعبه است و طواف فرشتگان به ان مانند طواف انسان ها است به خانه کعبه شاید اشاره به مشابهت باشد چون بیشتر مردم از طواف کردن به کیفیت طواف فرشتگان ناتوان هستند لذا انسان ها دستور به تشبه به فرشتگان داده اند واز طرف دیگر فرموده اند هر که خودرا به قومی شبیه سازد از انان است
📚ترجمه جامع السعادات ، نراقی، ج۴ ص 489
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#امامت_شوری
🤔#پرسش
❔خداوند در قرآن می گوید مومنین امورشان را با شوری پیش میبرند (شوری37) ، مردم نیز پس از #رحلت پیامبر با شوری ابوبکر را انتخاب کردند و دیگر جایی برای خلافت علی باقی نماند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌انتخاب امام و #تعیین امام تنها به نص خداوند ممکن است و رای مردم هیچ گونه نقشی در مشروعیت #امامت امام ندارد ؛ چرا که امام باید دارای دو ویژگی وخصلت مهم باشد ؛
1⃣#علم وافر و کافی به تمام دستورات خداوند وشریعت که طبیعتا این علم جز با تعلیم الهی ممکن نیست .
2⃣امام باید #عصمت داشته باشد تا در تبلیغ شریعت وپاسبانی از آن دچار #خطا واشتباه نشود .
🔷از آنجایی که جز خداوند کسی نمیداند این صفات در وجود چه افرادی است ثابت میشود که تنها باید #خداوند امام را تعیین وانتخاب کند و مردم هیچ گونه نقشی در انتخاب امام ندارند ، همان گونه که مردم در انتخاب نبی و پیامبر نقشی ندارند .
🔶امام #رضا علیه السلام فرمود :
« انتخاب امام وظیفه ای لازم است که بر عهده خداوند است ( و مردم #نقشی ندارند )»
📚#قرب الاسناد ج377
🔶امام #صادق علیه السلام فرمود ؛
« امامت #عهدی الهی است و انتخاب آن تنها به عهده خدا است ( و مردم نقشی ندارند )»
📚#الکافی ج1 ص277
🔷#خداوند نیز می فرماید ؛
« پرودگارت هر چه را بخواهد بر می گزیند آنها ( مردم ) در برابر او #اختیاری ندارند »
🔶#قصص 68
👌لذا خداوند انتخاب امام را عهد خود دانسته و می فرماید ؛
«لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِين » « عهد من ( امامت ) به ستمکاران نمی رسد »
🔸بقره 124
🔷علمای اهل #سنت نقل می کنند ؛
«هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته #قبایل عرب را به اسلام دعوت میکرد، آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست و#جانشینی پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود:
"جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به #صلاحدید خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد "
«الامر الی الله یضعه حیث یشاء»
📚#الکامل فی التاریخ،ج1 ص609 _تاریخ #الطبری،ج1 ص556
👌توضیح بیشتر در مورد الهی بودن منصب امامت را در نمایه زیر مطالعه کنید ؛
🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1765
❕حال به سخن اهل سنت توجه کنیم که بر پایه استدلال به آیه شریفه « َ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُم » ( شوری 38) #معتقد به نصب امامت از طریق شوری هستند .
👌این عقیده و استدلال بسیار سست و سطحی است زیرا آیه فوق می گوید مومنین در امور خودشان و اموری که مربوط به آنها می شود ( امرهم ) از طریق شوری امور را پیش می برند ، اما چنان که توضیح دادیم ، انتخاب امام ، امری الهی است نه مردمی ، لذا مردم در انتخاب آن از طریق شوری و ... نقشی ندارند ، چنان که مردم در انتخاب نبی و #جعل احکام و عبادات نقشی ندارند زیرا همه این موارد ، اموری الهی هستند و از محدوده اختیار مردم خارج است .
👌از این گذشته ، کدامیک از خلفای اهل سنت با مشورت #عمومی خلافت را بدست گرفت ❔
👌ابوبکر که با تهدید و ارعاب و با وجود مخالفت اکثر صحابه خلیفه شد چنان که بخاري در صحيح خود از زبان عمر بن خطاب نقل می کند ؛
«تمامي انصار با ما مخالفت كردند و در سقيفه بنی ساعده جمع شدند، و نيز علی و زبير و كسانی كه همراه آنها بودند، با ما #مخالفت كردند»
📚صحیح بخاری،ج8 ص26
🔸و طبری و ابن اثير در تاريخ شان نقل کردهاند که تمام انصار و يا بعضی از آنها گفتند که ما تنها با علی بن ابی طالب بيعت ميکنيم ؛
« فقالت الا نصار او بعض الانصار: لا نبايع الا علیا»
📚الكامل ج 2، ص 325 _ تاريخ الطبري ج 2 ص 443
🔸عمر نیز با تصریح ابوبکر و بدون مشورت و شوری خلیفه شد و عثمان هم از طریق یک شوری شش نفره سفارشی و جبری و بدون نظر خواهی از اکثر مردم به خلافت رسید که تفصیل آن را در زیر بخوانید ؛
🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1155
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
⁉️سوال
در نهج البلاغه در نامهای که حضرت علی برای معاویه نوشته شده چنین آمده است (نامه شماره 6): این مردمى که با ابو بکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند، به همان شیوه با من بیعت کردند. پس آنرا که حاضر است، نرسد که دیگرى را اختیار کند و آنرا که غایب بوده است نرسد که آنچه حاضران پذیرفتهاند نپذیرد. شورا از آن مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردى هم رأى شدند و او را امام خواندند، کارشان براى خشنودى خدا بوده است، و اگر کسى از فرمان شورا بیرون آمد و بر آن عیب گرفت یا بدعتى نهاد باید او را به جمعى که از آن بیرون شده است باز آورند. اگر سر بر تافت با او پیکار کنند؛ زیرا راهى را برگزیده که خلاف راه مؤمنان است و خدا نیز در گردن او کند، گناه آنچه را خود متولى آن شده است ".
⁉️ایا این سخنان سیدنا علی دال بر مشروعیت بیعت و شوری در امامت نمی باشد بر خلاف انچه شیعه ادعا می کند؟
🔷پاسخ:
❗️احتجاج حضرت علی با معاويه از باب الزام بوده است به این بیان :
1⃣آنچه كه مسلم است، امام در اين نامه در مقام بيان يك قاعده كلى كلامى نيست؛ بلكه در مقام احتجاج با دشمن عنودى است كه معتقد به مشروعيت خلافت خلفاء از طريق بيعت مهاجرين و انصار بود؛ يعنى از باب استدلال به خصم از راه عقايد و افكار و اعمال خود اوست، كه از آن به عنوان «وجادلهم بالتی هي أحسن» تعبير مى شود.
❗️به عبارت ديگر، حضرت امير به معاويه كه از طرف عمر و عثمان استاندار و حاكم شام بود، و آن دو را خليفه مشروع مى دانست خطاب كرده و میفرمايد:
❗️اگر از نظر تو معيار مشروعيت خلافت آنان، اجتماع مهاجرين و انصار بود، همان معيار در خلافت من نيز وجود دارد.
🗯ایت العظمی مکارم شیرازی در تفسیر خطبه چنین می اورد:
« امام در اینجا نه به مساله غدیر اشاره می کند و نه به وصیت پیامبر و روایات بسیاری که سند روشنی بر امامت اوست .زیرا معاویه می توانست با این کار از کنار آن بگذرد.ولی مساله خلافت خلفای پیشین چیزی نبود که بتواند آن را انکار کند.در واقع استدلال امام به اصطلاح جدلی است که مسلمات طرف مقابل را می گیرد و با آن بر ضد وی استدلال می کند و در اینجا معاویه که خود را از طرفداران خلفای پیشین می دانست نمی توانست چگونگی گزینش انها را برای خلافت انکار کند .
🗯همیشه باید مخاطبین را در نظر گرفت .زیرا اعتقادات مخاطب در نحوه بیان مسائل تاثیر دارد.امام باید در برابر معاویه به دلیلی استدلال کند که او نتواند در برابر ان سخن بگوید و راه انکار را بپوید و ان مساله شوری است .شورایی که خلفای پیشین بر اساس آن انتخاب شدند همان کسانی که معاویه از جانب انها به خلافت شام منصوب شد .
👌این همان چیزی است که در علم منطق از آن به فن جدل تعبیر می شود و ان اینکه مسلمات خصم را بگیرند و با ان بر ضد او استدلال کنند هر چند مسلمات خصم از سوی گوینده پذیرفته نشده باشد.
❗️مثل اینکه ما با تورات و انجیل کنونی در برابر یهود و نصاری استدلال می کنیم و می گوییم مطابق فلان فصل و فلان ایه شما چنین می گویید و بنابراین طبق عقیده خودتان محکوم هستید .
🗯در قران نیز گونه هایی بر این مطلب می توان پیدا کرد از جمله در داستان حضرت ابراهیم هنگامی که در برابر ستاره پرستان،ماه پرستان،و افتاب پرستان قرار گرفت با جمله « هذا ربی» یا « هذا ربی هذا اکبر» (انعام 78-77) مسلمات انها را پذیرفت اما هنگامی که همگی افول کردند و افول و غروب انها دلیل بر حادث بودن انها بود انها را محکوم ساخت»
📚شرح نهج البلاغه،ج9 ص83
2⃣ از آنجا كه قصد مؤلف نهج البلاغه، نقل بخشهاى بليغ سخنان حضرت بوده؛ از اين رو، بخشى از اين نامه را نقل نكرده و ديگر مؤلفان؛ همانند نصر بن مزاحم اين نامه را به صورت مبسوط نقل كردهاند و نكاتى در نقل آنان هست كه نشاندهنده حقيقت ياد شده است.
❗️در آغاز نامه آمده است:
« بیعت من در مدینه تو را مجاب به اطاعت از من می کند اگر چه تو در شام باشی ( طبق عقاید خودت که بیعت و شوری را در خلافت مشروع می دانی)»
📚کتاب صفین،ص29
🗯این بیان امام کاملا نشان دهنده این است که قصد امام آن بوده است که خلافت خود را طبق عقاید معاویه اثبات کند و اورا مجاب به اطاعت کند
📚رسائل و مقالات،علامه سبحانی ج3 ص636
3⃣امام در سایر خطب نهج البلاغه بارها تصریح به خلافت الهی خود و اهل بیت کرده اند که جهت اگاهی رجوع شود به خطبه های:1-2-144-97-120-93 و ...
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#دعوای_علی_فاطمه1
🤔#پرسش
❔لطفا به متن زیر پاسخ دهید ❕
❔مشاجره بین #علی و #فاطمه و کتک کاری آندو
❗️داستان از اینجا شروع شد که #پیامبر_اسلام باغی را به #علی هدیه میدهد و علی باغ را می فروشد و پول باغ را به شخصی میبخشد.
هنگامی که وی به منزل می رسد #فاطمه از او می پرسد: آیا باغی که پدرم به تو هدیه داد را فروختی؟
علی می گوید : بله,
سپس #فاطمه می پرسد: پس پولش کجاست؟
علی میگوید : پولش را بخشیدم
فاطمه پس از اینکه لباس #علی را با شدت میگیرد، پشت دست علی میزند و میگوید:
“من و بچه هایم گرسنه هستیم درحالیکه تو پولش را بخشیدی سپس #فاطمه با عصبانیت #لباس_على را گرفته و كشيد و منزل را ترک میکند و راهی منزل پدر می شود در این هنگام جبریل بر محمد نازل میشود و میگوید: به #فاطمه بگو تو حق نداری علی را بزنی.
متن عربى روایت:
فلما أتى المنزل قالت له فاطمة : يا بن عم ، بعت الحائط الذي غرسه لك والدي ؟ قال : نعم ، بخير منه عاجلا وآجلا . قالت : فأين الثمن ؟ قال : دفعته إلى أعين استحييت أن أذلها بذل المسألة قبل أن تسألني . قالت فاطمة : أنا جائعة ، وابناي جائعان ، ولا أشك إلا وأنك مثلنا في الجوع ، لم يكن لنا منه درهم ! وأخذت بطرف ثوب علي ، فقال علي : يا فاطمة ، خليني .
فقالت : لا والله ، أو يحكم بيني وبينك أبي . فهبط جبرئيل على رسول الله فقال : يا محمد السلام يقرئك السلام ويقول : اقرأ عليا مني السلام وقل لفاطمة : ليس لك أن تضربي على يديه ولا تلمزي بثوبه. فلما أتى رسول الله منزل علي وجد فاطمة ملازمة لعلي فقال لها : يا بنية ، ما لك ملازمة لعلي ؟ قالت : يا أبه ، باع الحائط الذي غرسته له باثني عشر ألف درهم ولم يحبس لنا منه درهما نشتري به طعاما . فقال : يا بنية ، إن جبرئيل يقرئني من ربي السلام ، ويقول : أقرئ عليا من ربه السلام ، وأمرني أن أقول لك : ليس لك أن تضربي على يديه . قالت فاطمة : فإني استغفر الله ، ولا أعود أبدا
#منابع :
۱) الأمالي – الشيخ الصدوق :ص-۵۵۵
۲) مدينة المعاجز ج ۱- السيد هاشم البحراني :ص-۱۱۶
۳) بحار الأنوار ج ۴۱- العلامة المجلسي :ص-۴۶
۴) شجرة طوبى ج ۲- الشيخ محمد مهدي الحائري :ص-۲۷۰
۵) كلمات الإمام الحسين – الشيخ الشريفي :ص-۷۸
💠#پاسخ💠
👌ناقل اصلی داستان شیخ صدوق در امالی است و سایر کتب روایت مذکو را به نقل از امالی #صدوق نقل کرده اند .
❕راویانی که شیخ صدوق روایت را از آنان نقل می کند ضعیف و #مجهول هستند .
💠از جمله راویان عمر بن سهل بن اسماعیل الدینوری می باشد که مجهول و ضعیف است .
📚مستدرکات رجال الحدیث ج6 ص93
💠راوی دیگر زید بن اسماعیل الصائغ می باشد که او نیز مجهول و #ضعیف است .
📚مستدرکات رجال الحدیث ج3 ص461
💠راوی دیگر #معاویه بن هشام می باشد که او نیز مجهول و ضعیف است .
📚مستدرکات رجال الحدیث ج7 ص450
💠راوی دیگر عبد الملک بن #عمیر می باشد که او نیز توثیقی ندارد و مجهول است .
📚مستدرکات رجال الحدیث ج5 ص145
💠و راوی آخر نیز خالد بن #ربعی می باشد که او نیز مجهول و ضعیف است .
📚مستدرکات رجال الحدیث ج3 ص306
❕بنابراین روایت کاملا ضعیف و #مردود می باشد .
❕شبیه این مضمون روایت دیگری نیز است که مورد استدلال کانال ضد دین برای بیان اختلاف و دعوا بین علی و فاطمه علیهما السلام قرار گرفته است که ما در گذشته به آن پاسخ داده ایم ؛
🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6687
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش
❔آیا قسم خوردن به غیر خدا جایز است ❓وهابیت می گوید قسم به غیر خدا حرام است و در روایات شیعه هم تصریح به حرمت آن شده است❕❕
💠پاسخ💠
👌مشروعیت قسم خوردن به غیر خداوند نکته ای است که ریشه در آیات قرآن و روایات شیعه و سنی دارد .
🔶خداوند در بسیاری از موارد به غیر خود قسم خورده است واگر این عمل منکر وزشت بود خدا نباید انجام میداد چنان که فرمود:
«خداوند تجاهر به کلام بد را دوست ندارد »
🔶نسائ 148
🔷خداوند در سوره شمس به 7 چیز از مخلوقاتش قسم میخورد
🔶درسوره نازعات آیات 1 تا 3 به سه چیز قسم میخورد
🔶درسوره مرسلات آیات 1 تا 3 به دوچیز از مخلوقات قسم یاد می کند .
🔷می فرماید :
« سوگند به انجیر و زیتون ، سوگند به طور سینا ، سوگند بدین شهر امن و امان ( مکه معظمه )»
🔶تین 1 -3
👌و خطاب به پیامبر می گوید :
« به جانت سوگند که آنان در مستی شهوات خود سرگردانند»
🔶حجر 72
❓آیا با این سوگند های متوالی که در قرآن آمده است می توان گفت که سوگند به غیر خدا شرک و حرام است ❕
👌قرآن کتاب هدایت و اسوه و الگو است . اگر واقعا سوگند به غیر خدا شرک باشد چرا خداوند عملا چنین شرکی را مرتکب شده است
🗯مشروعیت قسم به غیر خدا در روایات متعددی از کتب اهل سنت هم آمده است .
🔷مسلم در صحیح روایت می کند:
«شخصی نزد پیامبر آمد وگفت کدامین صدقه اجرش نزد خدا عظیم تر است؟
🔶پیامبر فرمود:
«آگاه باش قسم به پدرت از آن آگاه می شوی و آن اینکه صدقه دهی در حالی که سالم و به آن حرص داری ، از فقر می ترسی و به فکر زیستن در آینده هستی »
📚صحیح مسلم،ج3 ص94
🔷احمد در مسند می آورد پیامبر خطاب به مخاطبش فرمود:
«به جان خود سوگند اگر معروف سخن بگویی واز منکر نهی کنی بهتر از آن است که ساکت باشی»
📚مسند احمد،ج5 ص225
🔷مالک بن انس در موطا خود نقل می کند:
«ابوبکر به دزدی که زیور الآت دخترش را دزدیده بود گفت: به پدرت قسم ، شب تو شب دزدان نبود»
📚موطا،رقم 29
👌قسم خوردن به غیر خداوند در روایات متعددی از کتب شیعه نیز آمده است .
🔶حضرت علی علیه السلام به معاویه چنین نامه نوشت:
« به جان خودم سوگند اگر به عقل خود نظر کنی هر آینه مرا مبرا ترین مردم خواهی دید از خون عثمان »
📚نهج البلاغه نامه 6
👌و در سایر خطبه ها و نامه ها نیز حضرت امیر بارها به جان خود سوگند خورده است .
📚نهج البلاغه خطبه های 23-25-56-85-161-168-182-187 و نامه های 9-54 و ...
💠امام صادق علیه السلام فرمود :
« به جان خودم سوگند اگر در نشانه های خلقت خدا تفکر کنند پی به وجود خدا می برند»
📚بحار الانوار ج3 ص153
❕این روایات و انبوه روایات دیگری که از آوردن آنها خود داری می کنیم به وضوح دلالت بر مشروعیت قسم خوردن به غیر خداوند دارد .
❕حال مورد اشکال این است که در برخی از روایات شیعه از قسم خوردن به غیر خدا نهی شده است چنان که امام باقر فرمود :
« مخلوقان تنها اجازه دارند که به خداوند قسم بخورند»
📚الفقیه ج3 ص376
🔶امام صادق علیه السلام فرمود :
« پیامبر نهی کرد که انسان به غیر از خداوند قسم بخورد»
📚الفقیه ج4 ص3
🔷به همین مضمون روایات متعدد دیگری نیز آمده است ؛
📚وسائل الشیعه ج23 ص259 باب 30
👌می بینیم دسته ای از ادله دلالت بر مشروعیت قسم به غیر خدا دارد و دسته دلالت بر عدم جواز ؛
🔶وجه جمع بین ادله چنین است که بگوییم که در صدر اسلام قسم هایی خورده می شد که بوی شرک می داد و مثلا مردم به پدران مشرک خود قسم می خوردند پیامبر گرامی مردم را از این نوع قسم خوردن به غیر خدا نهی کردند و قسم خوردن به غیر خدا را شاخه ای از شرک معرفی کرده زیرا چنین سوگند خوردنی به ظاهر تصدیق راه و روش آنها است چنان که پیامبر گرامی فرمود :
« خداوند قسم خوردن به پدران ( مشرکتان ) را ممنوع کرده است»
📚سنن الکبری ج10 ص28
👌وجه دیگر آن است که بگوییم روایات ناهیه از قسم به غیر خدا ناظر به موارد فصل خصومت و داوری است زیرا به اتفاق علماء شیعه و سنی برای فصل خصومت جز سوگند به خدا و صفات خاصه او هیچ سوگندی کافی نیست .
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال
گفته می شود اگه ایمان و پرهیزکاری موجب نزول برکات خداوند است پس چرا ملل فاقد ایمان زندگی مرفه ای دارند وغرق ناز و نعمتند برخلاف برخی ملل مسلمان
🗯پاسخ:
🔷در تفسیر نمونه چنین امده است:
❗️پاسخ این سؤال با توجه به دو نکته روشن می گردد:
1⃣اینکه تصور می شود ملتهای فاقد ایمان و پرهیزگاری غرق در ناز و نعمتند، اشتباه بزرگی است که از اشتباه دیگری یعنی ثروت را دلیل بر خوشبختی گرفتن سرچشمه می گیرد.
🗯معمولا مردم این طور فکر می کنند که هر ملتی صنایعش پیشرفته تر و ثروتش بیشتر باشد خوشبختر است در حالی که اگر به درون این جوامع نفوذ کنیم و دردهای جانکاهی که روح و جسم آنها را درهم می کوبد از نزدیک ببینیم قبول خواهیم کرد که بسیاری از آنها از بیچاره ترین مردم روی زمین هستند، بگذریم از اینکه همان پیشرفت نسبی، نتیجه بکار بستن اصولی همانند کوشش و تلاش و نظم و حس مسئولیت است که در متن تعلیمات انبیا قرار دارد.
🗯در همین ایام که این قسمت از تفسیر را می نویسیم، این خبر در جرائد منتشر شد که در نیویورک یعنی یکی از ثروتمندترین و پیشرفته ترین نقاط دنیای مادی، بر اثر خاموشی ناگهانی برق صحنه عجیبی به وجود آمد، یعنی بسیاری از مردم به مغازه ها حمله بردند و هستی آنها را غارت کردند، تا آنجا که سه هزار نفر از غارتگران بوسیله پلیس بازداشت شدند.
🗯مسلما تعداد غارتگران واقعی چندین برابر این عدد بوده و تنها این عده بودند که نتوانستند به موقع فرار کنند، و نیز مسلم است که آنها غارتگران حرفهای نبوده اند که نفرات خود را برای چنان حمله عمومی از قبل آماده کرده باشند، زیرا حادثه یک حادثه ناگهانی بود.
🗯بنابراین چنین نتیجه می گیریم که با یک خاموشی برق، ده ها هزار نفر از مردم یک شهر ثروتمند و به اصطلاح پیشرفته تبدیل به غارتگر شدند، این نه تنها دلیل بر انحطاط اخلاقی یک ملت است بلکه دلیل بر ناامنی شدید اجتماعی نیز می باشد.
❗️خبر دیگری که در جرائد بود این خبر را تکمیل کرد و آن اینکه یکی از شخصیتهای معروف که در همین ایام در نیویورک در یکی از هتلهای مشهور چندین ده طبقهای نیویورک سکونت داشت می گوید: «قطع برق، سبب شد که راه رفتن در راهروهای هتل به صورت کار خطرناکی درآید، به طوری که متصدیان هتل اجازه نمی دادند کسی تنها از راهروها بگذرد و به اطاق خود برسد مبادا گرفتار غارتگران گردد، لذا مسافران را در اکیپهای ده نفری یا بیشتر، با مامورین مسلح به اطاقهای خود می فرستادند شخص مزبور اضافه می کند که تا گرسنگی شدید به او فشار نمی آورده جرئت نداشته است از اطاق خویش خارج گردد»
❗️اما همین خاموشی برق در کشورهای عقب مانده شرقی هرگز چنین مشکلاتی را به وجود نمی آورده و این نشان می دهد که آنها در عین ثروت و پیشرفت صنایع کمترین امنیت در محیط خودشان ندارند،
❗️ از این گذشته ناظران عینی می گویند آدمکشی در آن محیطها همانند نوشیدن یک جرعه آب است، به همین آسانی.
❗️و می دانیم اگر تمام دنیا را به کسی بدهند و در چنین شرائطی زندگی کند، از بیچاره ترین مردم جهان خواهد بود، تازه مشکل امنیت تنها یکی از مشکلات آنها است، نابسامانیهای فراوان اجتماعی دیگری دارند که آنها نیز به نوبه خود بسیار دردناکند، با توجه به این حقایق ثروت را نباید با خوشبختی اشتباه کرد.
2⃣ اما اینکه گفته می شود چرا جوامعی که دارای ایمان و پرهیزگاری هستند عقب مانده اند⁉️
🔷 اگر منظور از ایمان و پرهیزگاری تنها ادعای اسلام و ادعای پایبند بودن به اصول تعلیمات انبیاء بوده باشد، قبول داریم چنین افرادی عقب مانده اند، ولی می دانیم حقیقت ایمان و پرهیزگاری چیزی جز نفوذ آن در تمام اعمال و همه شئون زندگی نیست، و این امری است که با ادعا تامین نمی گردد.
❗️با نهایت تاسف امروز اصول تعلیمات اسلام و پیامبران خدا در بسیاری از جوامع اسلامی متروک یا نیمه متروک مانده است و چهره این جوامع چهره مسلمانان راستین نیست.
🔷اسلام دعوت به پاکی و درستکاری و امانت و تلاش و کوشش می کند کو آن امانت و تلاش؟ اسلام دعوت به علم و دانش و آگاهی و بیداری می کند کو آن علم و آگاهی سرشار؟ اسلام دعوت به اتحاد و فشردگی صفوف و فداکاری می کند، آیا براستی این اصل به طور کامل در جوامع اسلامی امروز حکمفرما است و با این حال عقب مانده اند؟
👌بنابراین باید اعتراف کرد اسلام چیزی است و ما مسلمانان چیز دیگر.
📚تفسیر نمونه ج6 ص268
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
ایا صلح امام حسن با معاویه دلیل بر حسن رابطه اهل بیت با معاویه نبوده است؟
🗯پاسخ:
❗️امام مجتبى در پاسخ شخصى که به صلح آن حضرت اعتراض کرد، عوامل و موجبات اقدام خود را چنین بیان نمود:
🔷من به این علت حکومت و زمامدارى را به معاویه واگذار کردم که اعوان و یارانى براى جنگ با وى نداشتم. اگر یارانى داشتم شبانه روز با او مى جنگیدم تا کار یکسره شود. من کوفیان را خوب مى شناسم و بارها آنها را امتحان کرده ام.
❗️آنها مردمان فاسدى هستند که اصلاح نخواهند شد، نه وفا دارند، نه به تعهدات و پیمان هاى خود پایبندند و نه دو نفر با هم موافقند. بر حسب ظاهر به ما اظهار اطاعت و علاقه مى کنند، ولى عملاً با دشمنان ما همراهند.»
📚بحار الانوار ج44 ص147
❗️پیشواى دوم که از سستى و عدم همکارى یاران خود به شدت ناراحت و متاثر بود، روزى خطبه اى ایراد فرمود و طى آن چنین گفت:
«در شگفتم از مردمى که نه دین دارند و نه شرم و حیا. واى بر شما معاویه به هیچ یک از وعده هایى که در برابر کشتن من به شما داده، وفا نخواهد کرد. اگر من با معاویه بیعت کنم، وظایف شخصى خود را بهتر از امروز مى توانم انجام بدهم، ولى اگر کار به دست معاویه بیفتد، نخواهد گذاشت آیین جدم پیامبر را در جامعه اجرا کنم.
❗️به خداسوگند (اگر به علت سستى و بی وفایى شما) ناگزیر شوم زمامدارى مسلمانان را به معاویه واگذار کنم، یقین بدانید زیر پرچم حکومت بنى امیه هرگز روى خوش و شادمانى نخواهید دید و گرفتار انواع اذیت ها و آزارها خواهید شد.
🗯هم اکنون گویى به چشم خود مى بینم که فردا فرزندان شما بر در خانه فرزندان آنها ایستاده و درخواست آب و نان خواهند کرد؛ آب و نانى که از آن فرزندان شما بوده و خداوند آن را براى آنها قرار داده است، ولى بنى امیه آنها را از در خانه خود رانده و از حق خود محروم خواهند ساخت».
❗️آنگاه امام افزود:
«اگر یارانى داشتم که در جنگ با دشمنان خدابا من همکارى مى کردند، هرگز خلافترا به معاویه واگذارنمی کردم، زیرا خلافت بر بنى امیه حراماست....».
📚جلائ العیون،ج1 ص345
❗️امام مجتبى که ماهیت پلید حکومت معاویه را بخوبى مى شناخت، روزى در مجلسى که معاویه حاضر بود، سخنانى ایراد کرد و ضمن آن فرمود: «سوگند به خدا، تا زمانى که زمام امور مسلمانان در دست بنى امیه است، مسلمانان روى رفاه و آسایش نخواهند دید».
📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج16 ص28
❗️و این، هشدارى بود به عراقیان که بر اثر سستى و به امید راحتى و آسایش، تن به جنگ با معاویه ندادند، غافل از اینکه در حکومت معاویه هرگز به امید و آرزوى خود دست نمى یابند.
📚سیره پیشوایان،ص130
❗️این بیانات پرده از چهره این رویداد تاریخی بر می دارد و نشان می دهد که:
1⃣امام خواهان صلح نبود بلکه بخاطر فقدان یاور و سستی مردم کوفه صلح را پذیرا شد
2⃣صلح نشانه حسن روابط با معاویه و پیروان او نبوده است و همانطور که پیامبر گرامی در حدیبیه ناچارا با مشرکین کفار سازش کرد ،امام حسن نیز بنا بر دلائل گفته شده ناچارا با معاویه سازش کرد
📚راهنمای حقیقت،ص609
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#ازدواج_یوسف_با_زلیخا
🤔#پرسش
❔آیا ازدواج یوسف با زلیخا و جوان شدن او واقعیت دارد ❗️برخی می گویند #خرافه است و در روایتی نیامده است ❕❕
💠#پاسخ💠
👌این نکته در روایات ما مورد اشاره قرار گرفته است .
❕علامه #مجلسی نقل می کند ؛
« زمانی که عزیز مصر مرد ، همسر او فقیر شد تا جایی که به گدایی افتاد ، به او گفتند چرا بر سر راه یوسف عزیز #مصر نمی نشینی ( تا از او درخواست کمک کنی ) ، زلیخا گفت از او حیا می کنم ، نزدیکان زلیخا در خواست خود را پیوسته مطرح می کردند تا زلیخا قبول کرد و بر سر راه یوسف نشست ، زمانی که یوسف قصد سوار شدن بر موکب خود را داشت ، برخاست و گفت منزه است خدایی که بزرگان را به خاطر عصیان برده و بردگان را به خاطر اطاعت ، پادشاه قرار می دهد ، یوسف امر کرد تا او را به #منزلش ببرند ، زلیخا بسیار پیر شده بود ، یوسف به او گفت آیا به خاطر داری که با من چه کردی ؟ زلیخا گفت ای پیامبر خدا مرا ملامت مکن زیبایی و مال خود را از دست دادم و گرفتار عشق تو شدم ، #یوسف گفت حاجت تو از من چیست ، زلیخا گفت از خدا بخواه تا جوانی مرا به من باز گرداند ، خدا نیز جوانی اش را به او باز گرداند و یوسف با او ازدواج کرد و او را باکره یافت »
📚بحار الانوار ج12 ص253
👌در #نقل دیگری آمده است ؛
« یوسف از زلیخا سوال کرد چه چیز تو را به این وضعیت کشاند ؟ زلیخا گفت زیبایی تو ، یوسف گفت تو اگر محمد ، پیامبر آخر الزمان را ببینی که از من زیباتر است و خلق و خوی او از من برتر است چه می کنی ؟ زلیخا گفت آری تو راست می گویی ، یوسف گفت از کجا #دانستی راست می گویم ، زلیخا گفت زیرا وقتی سخن از او به میان آوردی محبتش در قلبم نشست ، خداوند به یوسف وحی کرد که زلیخا راست می گوید و من زلیخا را به خاطر محبتش به پیامبر آخر الزمان دوست می دارم ، لذا خداوند یوسف را امر کرد تا با او #ازدواج کند »
📚علل الشرایع ج1 ص55
❕این مضمون در کتب دیگری نیز نقل شده است ؛
📚امالی صدوق ص4
📚قصص الانبیاء ص137
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج3 ص207
❕در تفسیر #نمونه چنین آمده است ؛
« شکستها همیشه شکست نیست بلکه در بسیاری از مواقع ظاهرا شکست است اما در باطن یک نوع پیروزی معنوی به حساب می آید، اینها همان شکستهائی است که سبب بیداری انسان می گردد و پرده های غرور و غفلت را می درد و نقطه عطفی در زندگی انسان محسوب می شود.
👌همسر عزیز مصر که نامش #زلیخا یا راعیل بود، هر چند در کار خود گرفتار بدترین شکستها شد ولی این شکست در مسیر گناه باعث تنبه او گردید، وجدان خفته اش بیدار شد و از کردار ناهنجار خود پشیمان گشت و روی به درگاه خدا آورد داستانی که در احادیث درباره ملاقاتش با یوسف پس از آنکه یوسف عزیز مصر شد نقل شده نیز شاهد این مدعا است زیرا رو به سوی او کرد و گفت « الحمد لله الذی جعل العبید ملوکا بطاعته و جعل الملوک عبیدا بمعصیته » حمد خدایرا که بردگان را به خاطر اطاعت فرمانش ملوک ساخت و ملوک را به خاطر گناه برده گردانید و در پایان همین حدیث می خوانیم که یوسف سرانجام با او ازدواج کرد (سفینه البحار ج 1 ص 554)
📚تفسیر نمونه ج9 ص435
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#عدم_قیام_امام_حسین_زمان_معاویه
🤔#پرسش
❔برخی شبهه می کنند که چرا امام حسین در زمان معاویه قیام نکرد ❗️معاویه که از یزید بدتر بود ❕میگن نعوذ بالله یزید چون به امام #حسین پول نداد امام حسین قیام کرد ❕❕❕
💠#پاسخ💠
👌 با وجود وضع اسفناکى که در زمان تسلط معاویه حکم فرما بود، بنابر ملاحظات فراوان، قیام و انقلاب مسلحانه در آن زمان نه مقدور بود و نه مفید. دو عامل زیر را مى توان مهم ترین موانع قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان حکومت #معاویه شمرد ؛
1⃣ پیمان صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه ؛ اگر حسین بن على(علیهما السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، معاویه مى توانست از پیمان صلحى که با امام حسن(علیه السلام) بسته و مورد تایید حسین بن على(علیهما السلام) نیز قرار داشت، به منظور متهم ساختن حسین بن على(علیهما السلام) بهره بردارى کند؛ زیرا همه مردم مى دانستند که امام حسن و امام حسین متعهد شده اند تا زمانى که معاویه زنده است سکوت کرده به حکومت او گردن نهند، حال اگر حسین(علیه السلام) بر ضد معاویه قیام مى کرد، امکان داشت #معاویه او را شخصى فرصت طلب و پیمان شکن قلمداد کند.
👌البته مى دانیم که امام حسین(علیه السلام) پیمان معاهده خود را با معاویه، پیمانى لازم الوفا نمى دانست؛ زیرا این پیمان از روى آزادى و میل و اختیار صورت نگرفته بود، بلکه پیمانى بود که تحت فشار و اجبار، و در شرائطى صورت گرفته بود که بحث و گفتگو فایده اى نداشت، بعلاوه خود #معاویه آن را نقض کرده و محترم نشمرده بود و خود را به رعایت آن ملزم نمى دانست، بنابراین چنین عهد و پیمانى، اگر هم در اصل صحیح و معتبر بود، حسین بن على(علیه السلام) مقید به آن نبود؛ زیرا خود معاویه آن را زیر پا گذاشته و در نقض آن از هیچ کوششى فرو گذار نکرده بود، اما در هر حال معاهده صلح، مى توانست دستاویز تبلیغاتى معاویه در برابر قیام احتمالى حسین(علیه السلام) قرار گیرد.
❔از طرف دیگر، باید دید در برابر قیام احتمالى او اجتماع چگونه قضاوت مى کرد؟
🔸پیداست اجتماع زمان امام حسین(علیه السلام) اجتماعى بود که حال قیام و انقلاب نداشت و شمشیر جهاد به آب عافیت شسته بود. طبعاً چنین اجتماعى عافیت طلبى خود را چنین #توجیه مى کرد که حسین(علیه السلام) با معاویه پیمان بسته است و باید به آن وفا کند.
👌بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مسلحانه مى کرد، معاویه مى توانست آن را به عنوان یک شورش غیر موجه و برخلاف مواد پیمان صلح بین طرفین معرفى کند و چون جامعه آن روزجامعه اى بود که حال قیام و انقلاب نداشت، طبعا منطق معاویه را تایید مى کرد.
2⃣ ژست دینی معاویه ؛ قیام امام حسین(علیه السلام) در زمان یزید، چنان پرشور و مهیج بود که خاطره آن در دلهاى مردم جاوید مانده است و چنانکه مشاهده مى کنیم پس از قرون متمادى، هنوز هم مردم، قهرمانان کربلا را براى خود نمونه و سرمشق قرار مى دهند و در ابراز #قهرمانى و فداکارى از آنهاالهام مى گیرند، ولى به گمان قوى اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان معاویه قیام مى کرد، قیام او داراى چنین شور و حماسه اى نمى شد. راز این مطلب را باید در نفوذ و شیطنت و بازیگرى معاویه، و روش خاص او در حل و فصل مشکلات جستجو کرد.
👌گر چه معاویه عملا اسلام را تحریف کرده، حکومت اشرافى اموى را جایگزین خلافت ساده و بى پیرایه اسلامى ساخته و جامعه اسلامى را به یک جامعه غیر اسلامى تبدیل کرده بود، اما او این مطلب را به خوبى درک مى کرد که چون به نام دین و خلافت اسلامى حکومت مى کند، نباید مرتکب کارهایى بشود که مردم آن را مبارزه با دین - همان دینى که به نام آن حکومت مى کند- تلقى نمایند، بلکه او لازم مى دید همیشه به اعمال خود، رنگ #دینى بدهد تا اعمال وى با مقامى که دارد، سازگار باشد، و آن دسته از کارهایى را که مشروع جلوه دادن آنها مقدور نیست در خفا انجام دهد.
🔸پاره اى از اسناد و شواهد تاریخى نشان مى دهد که معاویه فردى بی دین بوده و به هیچ چیز اعتقاد نداشته است؛ به طورى که «مغیره بن شعبه» معلوم الحال و بى بند و بار، از سخنانى که در بعضى از مجالس خصوصى معاویه، از خود وى شنیده بود، اظهار تاسف و اندوه کرده مى گفت:«معاویه #خبیث ترین افراد مردم است.»
👌ولى با وجود اینها، همین روش معاویه در تظاهر به برخى از ظواهر دینى، درک ماهیت او را براى عامه مردم مشکل ساخته بود.
🔸معاویه براى آنکه به منصب و مقام خود، رنگ مذهبى بدهد، از اوضاع و شرائط به خوبى بهره بردارى مى کرد. او از یک طرف خون خواهى عثمان را عنوان مى ساخت و از طرف دیگر پس از جریان #حکمیت و همچنین به واسطه صلح با امام حسن(علیه السلام) و بیعت مردم با وى، خود را در افکار عمومى شایسته خلافت قلمداد مى کرد.
🔸ادامه #پاسخ 👇
🔸ادامه #پاسخ 👇
❕بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان او قیامى مسلحانه به راه مى افکند، وى به سهولت مى توانست آن را در افکار عمومى یک اختلاف #سیاسى و کشمکش بر سر قدرت و حکومت معرفى کند، نه قیام حق در برابر باطل
📚 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش، چاپ بیست و سوم، ص 147
👌از سوی دیگر يزيد براساس تعليمات مسيحيّت پرورش يافته بود وقلباً به
آن تمايل داشت واز طرفي جواني ناپخته، شهوت پرست، #خودسر، خوشگذران، عياش، فاقد دور انديشي واحتياط بود .
📚مروج الذهب ج 3 ص 77
🔸تفاوتي كه پدر با پسر داشت، در اينجا بود كه پدر به ظاهر پاي بند به اسلام بود، ولي فرزند او پس از رسيدن به حكومت نتوانست حتي به صورت ظاهر خود را ديندار وبا ايمان بنمايد ، وي آشكارا مقدّسات اسلامي را زير پاي ميگذاشت ودر راه ارضاي شهوات خود از هيچ چيز فرو گذار نكرد. رسماً شراب ميخورد ودر شب نشينيها وبزمهاي اشرافي به باده گساري ميپرداخت وبي باكانه اشعاري ميسرود كه ترجمه آنها چنين است: «ياران هم #پياله من برخيزيد! وبه نغمه مطربان خوش آواز گوش دهيد وپيالهها را پي در پي سركشيد، نغمه دلپذير ساز وآواز، مرا از نداي اللّه اكبر واز شنيدن بانگ اذان باز ميدارد ومن حاضرم حوران بهشتي را با نيم خورده ظرف شراب عوض كنم».
📚تذکره الخواص ص 291
👌هم اوعلناً به مقدّسات اسلام #توهين ميكرد، گرايش خود را به آيين مسيحيت
پنهان نمي داشت ومي گفت: «اگر شراب در آيين احمد حرام است تو آن را به آيين مسيح بن مريم بنوش» .
📚تتمه المنتهی ص 43
❕دربار يزيد، كانون فساد وگناه بود وآثار شوم آن حتي به اماكن مقدسي همچون مكّه و مدينه رسيده بود .
📚مروج الذهب ج 3 ص 77
❕در اين هنگام بود كه حسين بن علي (عليه السلام) شرايط را براي انقلاب و نهضت كاملاً آماده ديد، زيرا ديگر مزدوران بني اميه نمي توانستند هدفهاي قيام حسين بن علي (عليه السلام) را در افكار #عمومي دگرگونه جلوه دهند وآن را كشمكشي بر سر قدرت وسلطه قلمداد كنند، زيرا تودهها به چشم خود ميديدند كه رفتار حكومت بر ضد موازين ديني وتعاليم الهي است وهمين مطلب مجوّز آن بود كه حسين (عليه السلام) ياران راستين اسلام را از گوشه وكنار جهان پيرامون خود فرا خواند وبر ضد حكومت قيام كند; قيامي كه هدف از آن احياء اسلام و سنن ديني، نه تصاحب خلافت وقدرت بود. پس از شهادت حسن بن علي (عليه السلام) در سال پنجاه هجري، شيعيان عراق جنبش خاصي از خود نشان دادند وبا حسين (عليه السلام) به مكاتبه پرداختند واز امام درخواست كردند كه معاويه را از حكومت خلع كند ، امام در پاسخ آنان ياد آور شد كه او با معاويه عهد وپيماني دارد ونمي تواند آن را بشكند.
📚حیاه الامام الحسین ج 2 ص 229
👌پس از درگذشت معاويه، امام حسين (عليه السلام) در نيمه رجب سال شصت، وقتي موانع شرعي را منتفي ديد وشرايط را براي #قيامي مفيد وسازنده آماده تشخيص داد، در پاسخ دعوت مردم عراق حرکت قیام را آغاز کرد .
📚نگاهی به زندگانی امامان معصوم ، سبحانی ، ص 127
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#حرم_امام_خمینی
🤔#پرسش
❔امروزه افراد فراوانی از علما و مردم نسبت به ساخت وساز حرم امام خمینی اشکال می گیرند که چرا برای امام #ساده زیست چنین حرم مجللی ساخته اند ❗️ آیا ساختن حرم برای امام خمینی موافق تعلیمات اسلام است یامخالف ❕
💠#پاسخ💠
👌ساختن حرم و گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور علما و صلحاء خصوصا امام خمینی ( ره ) که از سادات و #فرزندان پیامبر گرامی نیز می باشند از چند جهت رجحان دارد ؛
1⃣از آیات قران استفاده می شود که احترام به قبور افراد با ایمان و بزرگان ، یک نوع امر رایج در میان ملل قبل از اسلام بوده است آنجا که درباره اصحاب کهف می فرماید ؛
« هنگامی که وضع آنان بر مردم روشن شد ومردم به دهانه غار رفتند درباره مدفن آنها دو نظر ابراز داشتند ؛1_ بر روی قبور آنان بنایی بسازید_ 2_ مدفن انان را مسجد انتخاب می کنیم» (کهف 21)
👌 قران این دو #نظریه را نقل می کند بدون آنکه از آنها انتقاد کند لذا می توان گفت اگر هر دو نظریه بر خلاف قوانین الهی بودند قطعا قران از آن انتقاد می کرد. از این داستان بدست می آید که یکی از طرق بزرگداشت صالحان حفظ و آباد سازی #مدفن آنان است .
❕اصولا بناهاى يادبود كه خاطره افراد برجسته و با شخصيت را زنده مى دارد هميشه در ميان مردم جهان بوده و هست، و يك نوع قدردانى از گذشتگان، و تشويق براى آيندگان در آن كار #نهفته است، اسلام نه تنها از اين كار نهى نكرده بلكه آن را مجاز شمرده است.
👌وجود اينگونه بناها يك سند تاريخى بر وجود اين شخصيتها و برنامه و تاريخشان است، به همين دليل #پيامبران و شخصيتهايى كه قبر آنها متروك مانده تاريخ آنها نيز مورد ترديد و استفهام قرار گرفته است.
📚تفسیر نمونه ج 12 ص 388
2⃣قران در آیه 32 حج می فرماید ؛
« هرکس شعایر الهی ونشانه های دین خداوند را تعظیم و #تکریم کند آن نشانه تقوای دلها است »
♻️ ایه شریفه می گوید هر چیزی که شعار و نشانه دین باشد بزرگداشت آن مایه تقرب به #درگاه خداوند است ، به طور مسلم علمای ربانی وفقهای برجسته از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند که وسیله ابلاغ دین و مایه گسترش آن در میان مردم بوده اند .
🔹امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« هرکس #فقیه مسلمانی را اکرام و احترام کند ، خداوند را در روز قیامت در حالی ملاقات می کند که از او راضی است »
📚بحار الانوار ج 2 ص 44
👌یکی از طرق بزرگداشت و اکرام علماء و فقهای ربانی ، حفظ آثار و قبورشان و آباد کردن وصیانت از فرسوده شدن و از بین رفتن قبور آنها می باشد .
3⃣در روایات #متعددی دستور به حب و دوست داشتن و محبت به علما و فقهای ربانی داده شده است ؛
📚بحار الانوار ج 1 ص 186 باب 2 فضل حب العلماء
👌همینطور در روایات متعدد دیگری دستور به حب سادات و نیکی کردن به آنها خصوصا اگر از #صلحاء باشند ، داده شده است .
📚وسایل الشیعه، ج16 ص332 باب 17
❕روشن است که یکی از مظاهر محبت و نیکی به علماء و فقهای ربانی خصوصا اگر از سادات باشند ، بازسازی و آباد #ساختن قبور آنها می باشد .
👌البته در روایاتی از بنای بر روی قبور و گنبد و #بارگاه ساختن آن نهی شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج 3 ص 211 باب 44
❕از آنجایی که این روایات ، #مستمسک برای عده ای قرار گرفته است تا ساخت و سازهای حرم امام خمینی را زیر سوال ببرند ، توجه به پاسخی که در گذشته داده ایم لازم است که این روایات #نهی کننده ، ناظر به قبور عموم مردم است و شامل قبور انبیاء و امامان و علماء و صلحاء نمی شود ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5068
❕زیرا ما برای بازسازی و گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور امامان و علماء و صلحا دلیل خاص داریم که در سطرهای #پیشین و #نمایه بالا به آن اشاره شده است .
🔹مرحوم صاحب #حدائق می نویسد ؛
« از روایاتی که از بناء بر قبور نهی می کند ، استثناء می شود قبور انبیاء و امامان ...همینطور بعید نیست استثناء شود قبور علماء و صلحاء چرا که بازسازی قبور آنها ، تعظیم #شعائر اسلام است و مصالح دینی فراوانی بر آن مترتب می شود»
📚الحدائق الناضره ج 4 ص 131
❕البته آنچه گفتیم به آن معنا نیست که همانند آنچه در حرم امام خمینی ( ره) می بینیم ، افراطی در #بازسازی صورت گیرد و خرج های غیر ضروری و پرخرجی از بیت المال جهت این کار هزینه شود ، اصل گنبد و بارگاه ساختن بر روی قبور علماء ربانی رجحان دارد در حد معقول و #متعارف تا به حدی که به اندازه اسراف و زیاده روی نرسد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#ایتا
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
#در_سروش
https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش
❓به نظرتون این تناقض نیست که خدا در جایی می گوید انسان را از نطفه آفریدیم و در جایی دیگر می گوید از خاک❗️❗️
💠پاسخ💠
👌در این شکی نیست که از نظر قرآن ، حضرت آدم پدر انسان ها خلقت مستقل از خاک و گل داشته است چنان که می فرماید:
« یاد کن هنگامی را که به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید .پس همه جز ابلیس برای او سجده کردند .او گفت آیا برای کسی که از گل آفریدی سجده کنم»
🔶اسراء61
🔶وفرمود:
« آنگاه که پرودگارت به فرشتگان گفت من بشری را از گل خواهم آفرید»
🔷ص71
❗️ابلیس گفت:
« من از او بهترم ، مرا از آتش آفریدی و او را از گل آفریدی»
🔶ص76
🔶وفرمود:
« مثل عیسی در نزد خدا همچون آدم است ، او را از خاک آفرید »
🔷ال عمران59
❗️که مراد خاک آمیخته به آب یعنی گل است.
👌وفرمود:
« انسان را از گلی خشکیده ، از گلی سیاه و بدبو آفریدیم»
🔶حجر26
❗️وفرمود:
« انسان را از گل خشکیده ای سفال مانند آفرید»
🔶الرحمان14
❗️اما در مورد فرزندان آدم می فرماید:
« ما شما را ...از نطفه آفریدیم»
🔶 مومنون13- غافر67- قیامت37
👌اما در آیه ای خلقت همه انسانها را از خاک اعلام می دارد و می فرماید:
« ما شما را از خاک آفریدیم ، سپس از نطفه ، و بعد از خون بسته ، سپس از مضغه ...»
🔶حج5
✍خلقت تمام انسانها از خاک می تواند به دو معنا باشد؛
1⃣منظور خاکی است که آدم از آن آفریده شد به این دلیل که آفرینش انسان نخستین که سبب ایجاد سایر انسان ها بوده از خاک و گل بوده است درست است که به ما هم چنین خطابی بشود .
2⃣امکان دارد اشاره به این باشد که همه انسانها قطع نظر از نکته بالا نیز از خاک هستند چرا که تمام مواد غذایی که نطفه را تشکیل می دهد و سپس مواد تغذیه کننده آن ، همه از خاک گرفته می شوند .البته بدون شک قسمت قابل توجهی از بدن انسان را آب و قسمتی را اکسیژن و کربن تشکیل می دهند که از خاک گرفته نشده ولی از آنجا که ستون اصلی تمام اعضای بدن را موادی که از خاک گرفته شده تشکیل می دهد این تعبیر کاملا صحیح است که انسان از خاک است.
📚تفسیر نمونه ج14 ص23
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔پرسش
❔کانال های ضد دین شبهه می کنند که قرآن و روایات به زنان توهین کرده اند و خلقت زن را از دنده چپ مرد می دانند و می گویند در اسلام آمده است که زن از دنده چپ مرد آفریده شده است آیا چنین چیزی واقعیت دارد❗️❗️
💠پاسخ💠
🔶عقیده به خلقت زن ( حضرت حوا) از دنده چپ مرد( حضرت آدم ) عقیده صحیحی نمی باشد بلکه این مطلب در تورات تحریف یافته کنونی آمده است؛
📚 تورات ، سفر تکوین ، فصل دوم
🔶خداوند می فرماید:
« تقوای پرودگارتان را پیشه کنید .او است که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را نیز از جنس و آفرید»« خلق منها زوجها »
🔷نساء1
❕ومی فرماید:
« او شما را از نفس واحدی آفرید و همسرش را از ( باقیمانده گل ) او خلق کرد» « جعل منها زوجها »
🔶زمر 6
👌در مورد تعبیر «خلق منها زوجها» یا «جعل منها زوجها» گفتنی است که بعضی از مفسران از این تعابیر چنین فهمیده اند که همسر آدم، از بدن آدم آفریده شده و پاره ای از روایات غیر معتبر را که می گوید: «حوا از یکی از دنده های آدم آفریده شده» را شاهد بر آن گرفته اند .
👌ولی با توجه به سایر آیات قرآن هر گونه ابهامی از تفسیر این آیات برداشته می شود و معلوم می شود که منظور از آن این است که خداوند همسر او را از جنس او «جنس بشر» آفرید.
❕در آیه 21 سوره روم می خوانیم: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها» « از نشانه های قدرت خدا این است که همسران شما را از جنس شما قرار داد تا به وسیله آنها آرامش یابید»
👌و در آیه 72 سوره نحل می فرماید: «و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا» « خداوند همسران شما را از جنس شما قرار داد».
❗️روشن است این که در این آیات می خوانیم «همسران شما را از شما قرار داد» معنی آن این است که از جنس شما قرار داد نه از اعضای بدن شما.
👌و طبق روایتی که از امام باقر علیه السلام در تفسیر عیاشی نقل شده، خلقت حوا از یکی از دنده های آدم شدیدا تکذیب شده و تصریح گردیده که حوا از باقی مانده خاک آدم آفریده شده است.
📚تفسیر نمونه ج3 ص245
🗯 زراره روایت کرده که از امام صادق در ارتباط با چگونگی آفرینش حوا پرسشی به عمل آمده و به ایشان گفته شد که افرادی معتقدند پروردگار، حوا را از پایین ترین استخوان های دنده سمت چپ آدم خلق کرد❕
🔷امام در پاسخ فرمودند :
« خداوند از این کار، پاک و منزه است. آیا فردی که چنین اعتقادی دارد، بر این پندار است که خداوند، توانایی آن را نداشته تا همسری برای آدم بیآفریند که از دنده های او نباشد، تا این ابهام برای یاوه گویان ایجاد نشود که آدم با قسمتی از بدن خودش ازدواج کرد؟ این چه باوری است که برخی بدان معتقدند؟! پروردگار، خودش بین ما و ایشان قضاوت کند»
📚الفقیه ج3 ص379
📚علل الشرایع ج1 ص17
👌در روایت دیگری عمرو بن ابى المقدام از پدرش روایت نموده که گفت: من از امام باقر پرسیدم پروردگار، حوا را چگونه آفرید؟
🔶 فرمود: مردم در این باره چه مى گویند؟ عرضه داشتم: مى گویند او را از دنده اى از دنده هاى آدم آفرید . فرمود:
«دروغ مى گویند، مگر خدا عاجز بود که او را از غیر دنده آدم خلق کند؟
👌عرضه داشتم: فدایت شوم پس او را از چه آفرید؟
« فرمود: پدرم از پدران بزرگوارش نقل کرده که گفتند: رسول خدا فرمود خداى تبارک و تعالى، مشتى از گل را قبضه کرده و آن را با دست راست خود مخلوط نمود، آن گاه آدم را از آن گل آفرید و مقدارى زیاد آمد که حوا را از آن مقدار زیادى خلق کرد. »
📚تفسیر عیاشی ج1 ص216
📚البرهان فی تفسیر القرآن ج2 ص11
👌البته در برخی روایات شیعه آمده است که خداوند حوا را از دنده آدم آفرید که علامه مجلسی می گوید این روایات از باب تقیه صادر شده است زیرا موافق روایات اهل سنت است و قابل اعتنا نمی باشد .
📚بحار الانوار ج11 ص116
📝پرسمان اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBh-jd7qo00WBQ
#شهادت_فاطمه_مرضیه_سلام_الله_علیها_پاسخ_به_وهابی
🤔#پرسش
❔اسناد وفات سیده فاطمه در کتب شیعه ❗️
👇👇👇👇👇
⬅بحارالانوار داستان وفات فاطمه زهرا رضی الله عنها را به شرح زیر بیان کرده است .
✅۱_ فاطمه (علیها السلام) در روزهای آخر زندگی، «اسماء بنت عمیس» را فراخواند و فرمود: دوست ندارم بر پیکر زن پارچه ای بیفکنند و اندام وی زیر آن نمایان باشد.
اسماء پاسخ داد: نه من چیزی به تو نشان خواهم داد که در حبشه دیدم سپس چند شاخه تر خواست، آنها را خم کرد و پارچه ای بر روی آن کشید و تابوت گونه ساخت. فاطمه (علیها السلام) فرمود: چه چیز خوبی است پیکر زن و مرد قابل تشخیص نست. ای اسماء! هنگامی که جان دادم تو مرا غسل بده و نگذار کسی نزد جنازه من بیابد . این اولین تابوتی بود که در اسلام ساخته شد و هنگامی که فاطمه (علیها السلام) آن را دید تبسمی کرد که تنها تبسم او بعد از وفات پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.
📚ذخائر العقبی ص ۵۳- بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۸۹
⬅۲_ بیماری فاطمه (علیها السلام) روز بروز سخت تر می شد، فرزندان زهرا سلام الله علیها بخاطر مادرشان بشدت نگران بودند و دل پاک علی (علیه السلام) از اندوه فاطمه سلام الله علیها در خون نشسته بود.
روز وفات، زهرا (علیها السلام) وصایای خود را به علی علیه اسلام بیان فرمود و او بشدت گریست.
فاطمه (علیها السلام) ضمن سفارش فرزندانش به علی (علیه السلام) فرمود: یا علی! مرا شبانه غسل بده، کفن کن و به خاک بسپار، آن هنگام که چشمها در خواب است.
📚بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۹۲.
✏توضیح : پس دفن شبانه فاطمه رضی الله عنها به گفته بحارالانوار سفارش خود حضرت فاطمه بوده است .
⬅۳_ هنگامی که وفات فاطمه سلام الله علیها نزدیک شد، به «سلمی» ( همان اسما ) فرمود تا مقداری آب آورد. زهرا سلام الله علیها غسل کرد و بخوبی بدن خود را شستشو داد، لباسهای نوی خود را خواست و آنها را پوشید; سپس از سلمی خواست تا رختخوابش را وسط حجره بگستراند آنگاه رو به قبله دراز کشید; دستها را زیر صورت نهاد و گفت من هم اکنون قبض روح خواهم شد. خود را پاکیزه کرده ام کسی مرا برهنه نکند.
📚ذخائر العقبی ص ۴۳ امالی مفید ص ۱۷۲ .
⬅۴_ پس از وفات فاطمه (علیها السلام) حسن وحسین (علیهما السلام) وارد خانه شدند و سراغ مادرشان را گرفتند، گفتند اکنون هنگام استراحت مادر ما نیست اسماء به آنانگفت عزیزانم مادرتان از دنیا رفت.
حسن و حسین (ع) روی جنازه مادر افتادند و آن را می بوسیدند و گریه می کردند. حسن (ع) می گفت مادرجان با من سخن بگو. حسین (ع) می گفت مادر جان من حسین توام، قبل از آنکه بخاطر غم فراقت روح از بدنم جدا شود با من سخن بگو.
یتیمان زهرا (سلام الله علیها) به جانب مسجد شتافتند تا پدرشان را از مرگ غم انگیز مادر با خبر کنند. وقتی خبر وفات زهرا (سلام الله علیها) به علی (ع) رسید از شدت غم و اندوه بیتاب شد و فرمود ای دختر پیامبر (ص) تو تسلی بخش من بودی بعد از تو از که تسلیت بجویم.
📚بحار الاوار ج ۴۳ ص ۱۸۶.
💠#پاسخ💠
👌براستی چگونه می توان روایات شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را نادیده گرفت و با طرح استدلال های کودکانه این قضیه را زیر سوال برد .
❕ما در پاسخ های گذشته به تفصیل ، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را از کتب اهل سنت و تشیع اثبات کرده ایم ؛
⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204
⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079
⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958
🔸زهرای مرضیه سلام الله علیها پس از آنکه توسط خلفا مورد هجوم قرار گرفت ، دچار جراحت و بیماری شد و فرزندش محسن ، سقط شد و نهایتا پس از گذشت حدودا سه ماه ، به سبب جراحات وارده توسط دستگاه خلافت از دنیا رفت و به شهات رسید و نقل های مورد استناد در متن اشکال ، کیفیت از دنیا رفتن حضرت زهرا سلام الله علیها را پس از تحمل یک دوره کوتاه جراحت و بیماری را شرح می دهد و منافاتی با قضیه شهادت ایشان ندارد ، لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« سبب وفات فاطمه آن بود که قنفذ غلام عمر با دستور عمر زهرا را با غلاف شمشیر مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و بیماری شدید پیدا کرد ( وسر انجام به شهادت رسید ) »
📚دلائل الامامه ص134 _ بحار الانوار ج43 ص170
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#تعبیر_وفات_فاطمه_سلام_الله_علیها
🤔#پرسش
❔یکی از علمای اهل سنت این شبهه را کرد که چگونه می گویید حضرت زهرا به #شهادت رسیده است در حالی که در کتب حدیثی شیعه مانند بحار الانوار گفته شده است #وفات فاطمه ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌وفات کلمه ای عام است که هم شامل مرگ طبیعی می شود و هم شامل شهادت می گردد .
❕در همان کتاب بحار الانوار از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛
« سبب #وفات فاطمه آن بود که قنفذ غلام عمر با غلاف شمشیر او را مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و گرفتار بیماری شدیدی شد و از دنیا رفت »
📚بحار الانوار ج43 ص170
👌می بینیم برای #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها تعبیر به وفات شده است .
❕در مورد شهادت امام حسین علیه السلام نیز تعبیر وفات شده است .
👌پیامبر گرامی فرمود ؛
« آگاه باشيد كه امتم حسين را مي كشند، پس هر كس پس از #وفاتش او را زيارت كند، خداوند ثواب يك حج از حجهاي مرا براي وي مي نويسد »
📚مناقب ج3 ص272
👌در رابطه با شهادت علی علیه السلام نیز تعبیر به وفات شده است .
« كان مع أخيه الحسن بعد وفاة أبيه عليهم السلام عشر سنين وبقي بعد وفاة أخيه الحسن عليه السلام إلي وقت مقتله عشر سنين.»
«امام حسين عليه السلام، پس از #وفات پدر بزرگوارش، ده سال با برادرش امام حسن عليه السلام و ده سال پس از ايشان زندگي كرد »
📚بحار الانوار ج44 ص200
👌و آمده است ؛ « کان #وفاه امیر المومنین قبل الفجر لیله الجمعه ...»
📚بحار الانوار ج42 ص227
👌در رابطه با شهادت امام حسن علیه السلام نیز تعبیر به وفات شده است ؛ « فی حدیث طویل فی ذکر #وفاه الحسن بن علی »
📚بحار الانوار ج17 ص31
👌در رابطه با شهادت حضرت جعفر و جناب زید بن حارثه هم تعبیر به وفات شده است ؛« ان النبی حین جاءته #وفاه جعفر بن ابی طالب و زید بن حارثه »
📚بحار الانوار ج21 ص55
❕در رابطه با شهادت امام سجاد هم تعبیر به وفات شده است ؛
« فی الخامس و العشرین من المحرم کانت #وفاه السجاد »
📚بحار الانوار ج46 ص152
👌در مورد شهادت امام صادق هم تعبیر به وفات شده است ؛
« کنا بالمدینه بعد #وفاه ابی عبد الله ...»
📚بحار الانوار ج47 ص262
👌در رابطه با شهادت امام کاظم علیه السلام هم تعبیر وفات شده است .
« فی الخامس و العشرین من رجب کانت #وفاه ابی الحسن موسی بن جعفر »
📚بحار الانوار ج48 ص206
❕اهل سنت معتقدند که عمر به #شهادت رسیده است اما در مورد او تعبیر به وفات کرده اند ؛
« ويقال كان فتح الري قبل #وفاة عمر بسنتين »
📚تاریخ طبری ج2 ص536
❕هيثمي در كتابش بابي را با عنوان «باب #وفاة عمر رضي الله عنه» قرار داده است .
📚مجمع الزوائد ج9 ص74
❕با توجه به آنچه گفته شد روشن می شود که تعبیر به وفات ، تعبیری اعم است که هم شامل شهادت و هم شامل مرگ طبیعی می شود .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#سجده_موجودات
🤔#پرسش
❔مسلمانان معتقدند قرآن كلام خداست اما در همين كتاب از سجده كردن خورشيد و ستارگان ياد كرده و بدتر از همه اينكه از مردم ميپرسد مگر اين #سجده كردن را نديده ايد!؟ جدا مضحك تر ازين ديده بوديد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
« أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ »
« آيا نديدى كه سجده مى كنند براى خدا تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند و همچنين خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان، و بسيارى از مردم، اما بسيارى ابا دارند و فرمان عذاب در باره آنها حتمى است، و هر كسى را خدا خوار كند كسى او را گرامى نخواهد داشت، خداوند هر كار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام مى دهد. » ( حج 18)
❕در قرآن مجيد در آيات مختلف سخن از #سجود عمومى موجودات جهان و همچنين تسبيح" و حمد" وصلاة (نماز) به ميان آمده است و تاكيد شده كه اين عبادات چهار گانه مخصوص انسانها نيست، بلكه حتى موجودات ظاهرا بيجان نيز در آن شركت دارند.
👌با توجه به آنچه در آيه مورد بحث آمده موجودات عالم داراى دو گونه سجودند ؛ سجود تكوينى وسجود تشريعى .
🔸خضوع و تسليم بى قيد و شرط آنها در برابر اراده حق و قوانين آفرينش و نظام حاكم بر اين جهان همان سجود #تكوينى آنها است كه تمام ذرات موجودات را شامل مى شود، حتى سلولهاى مغز فرعونها و نمرودها و منكران لجوج، و تمام ذرات وجود آنها مشمول اين سجود تكوينى هستند.
❕البته ما معتقدیم تمامى ذرات جهان داراى نوعى درك و شعورند، و به موازات آن در عالم خود، حمد و تسبيح خدا مى گويند، و #سجود و صلات دارند شرح اين سخن را در پاسخ دیگری آورده ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8673
👌و اگر اين نوع درك و شعور را نپذيريم لا اقل تسليم و خضوع آنها که نشانه سجود تکوینی است در برابر همه #نظامات هستى به هيچوجه قابل انكار نيست.
❕اما سجود #تشريعى همان نهايت خضوعى است كه از صاحبان عقل و شعور و درك و معرفت در برابر پروردگار تحقق مى يابد.
❔در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه اگر برنامه سجود عمومى موجودات همه انسانها را در بر مى گيرد چرا در آيه فوق به گروهى از انسانها تخصيص داده شده است؟
👌اما با توجه به اينكه سجده در اين آيه در يك مفهوم جامع ميان تشريع و تكوين استعمال شده پاسخ اين سؤال روشن مى شود، زيرا سجده در مورد خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان، فرد #تكوينيش منظور است، اما در مورد انسانها تشريعى است كه بسيارى آن را انجام مى دهند و گروهى سرپيچى كرده و مصداق" كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ" هستند.
❕سوال دیگری که مطرح می شود این است که چرا" أَ لَمْ تَرَ" (آيا نمى بينى) فرموده، با اينكه سجده عمومى موجودات چيزى نيست كه با #چشم ديده شود؟
👌پاسخ آن است که سجده و خضوع تکوینی موجودات عالم برای همگان قابل مشاهده است ، گذشته از این که رؤيت در لسان عرب گاهى به معنى علم مى آيد یعنی با توجه به وضوح مطلب چگونه می توان نسبت به سجده عمومی موجودات عالم #علم حاصل نکرد ، بعلاوه گاه از مسائل بسيار روشن تعبير به مشاهده مى كنيم و مثلا مى گويند آيا نمىبينى كه فلان انسان، حسود و بخيل است، يا فلان انسان عالم و عادل است (در حالى كه اين صفات جنبه حسى ندارد) منظور درك #قطعى است .
📚تفسیر نمونه ج 14 ص 49
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#ایتا
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
#در_سروش
https://sapp.ir/poorseman
⁉️شبهه کانال ضد دین:
💎بیشتر مردم سرزمین های اسلامی اسیر دینی هستند که بنیانگذاران آن حتی از کروی بودن زمین آگاهی نداشته و به گمان مسطح بودن زمین رسم نماز خواندن به سوی قبله را به پیروان خود آموزش داده اند در حالی که با چرخش زمین نماز خواندن به سمت آسمان می باشد نه کعبه
🗯پاسخ:
❗️توجه به چند نکته لازم است:
1⃣در ایات و روایات به کرات مطالبی دیده می شود که دال بر آن است که از دید اسلام زمین کروی است نه مسطح که می توانید کلید واژه "کروی "را در کانال سرچ کنید.
2⃣توجه به قبله هرگز مفهومش محدود کردن ذات پاک خدا در سمت معینی نیست بلکه از آنجایی که انسان یک موجود مادی است وبالاخره باید به سویی نماز بخواند، دستور داده شده که همه به یک سو نماز بخوانند تا وحدت وهماهنگی در صفوف مسلمین پیدا شود واز هرج ومرج وپراکندگی جلوگیری شود.
ضمنا سمتی که به عنوان قبله تعیین شده نقطه ای است مقدس که از قدیمی ترین پایگاههای توحید است وتوجه به آن بیدار کننده خاطرات توحیدی می باشد
📚تفسیر نمونه،ج1 ص415
3⃣به مقتضای روایات خانه کعبه تنها قبله نیست بلکه امتداد آن از طرف بالا تا اوج آسمانها و از طرف پایین قبله است .به این معنا که امتداد خانه کعبه از دو طرف بالا و پایین تا بی نهایت قبله می باشد و همانطور که ایستادن مقابل خانه کعبه کافی است ایستادن مقابل امتداد آن هم کفایت می کند .بنا براین هر کس در هر کجای کره زمین قرار گرفته اند به طور مسلم می توانند محاذی امتداد کعبه بایستد اگر چه زمین را کروی فرض کنیم.
📚وسایل الشیعه ج4 ص303 باب3
4⃣محاذات و رو به قبله بودنی که در قبله معتبر شمرده شده همان محاذات و رو به قبله بودن عرفی است نه هندسی و ریاضی
❗️یعنی نماز گزار باید طوری بایستد که مردم بگویند مقابل خانه کعبه است بدیهی است که انحای سطح زمین مانع از این نوع محاذات نخواهد بود.
❗️این موضوع را در ضمن یک مثال می توان روشن کرد .اگر به کسی که در تهران قرار دارد بگویند رو به طرف مشهد بایست او با یک محاسبه تخمینی رو به طرف کرده و می گوید مشهد این طرف است در حالی که ما اگر انحای زمین را در فاصله تهران تا مشهد از طریق قواعد ریاضی و هندسی در نظر بگیریم مسلما اگر یک خط مستقیم از محاذی صورت شخصی که در تهران است به طرف مشهد بکشیم از بالای شهر مشهد در میان فضا عبور خواهد کرد نه از خود شهر مشهد ولی این مقدار مانع از آن نیست که عرفا بگویند محاذی و به طرف شهر مشهد ایستاده است.
❗️در چنین مواردی انچه مهم است صدق عرفی است نه صدق ریاضی و هندسی و به مقتضای ادله روایی همین مقدار که عرفا بگویند فرد رو به قبله است کفایت می کند و رو به قبله بودن ریاضی و هندسی ملاک نیست واین رو به قبله بودن عرفی با فرض کروی بودن زمین نیز قابل صدق است .
📚وسایل الشیعه ج4 ص297 باب2
💭با توجه به این نکات اشکال مطرح شده در متن به روشنی پاسخ داده میشود
📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص439
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش
❔آیا واقعا کوروش همان ذی القرنین قرآن است ❗️به چه دلیلی ❕❕
💠پاسخ💠
👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛
❕« در ایـنـکـه ذو القـرنـیـن که در قرآن مجید آمده از نظر تاریخی چه کسی بوده است، و بر کدام یک از مردان معروف تاریخ منطبق می شود؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است، نظرات مختلفی در این زمینه ابراز شده که مهمترین آنها سه نظریه زیر است .
🔶اول : بـعـضـی مـعـتـقدند او کسی جز اسکندر مقدونی نیست، لذا بعضی او را به نام اسـکـنـدر ذو القـرنـین می خوانند، و معتقدند که او بعد از مرگ پدرش بر کشورهای روم و مـغـرب و مصر تسلط یافت، و شهر اسکندریه را بنا نمود، سپس شام و بیت المقدس را در زیـر سـیـطره خود گرفت، و از آنجا به ارمنستان رفت، عراق و ایران را فتح کرد، سپس قـصـد هـنـد و چـین نمود و از آنجا به خراسان بازگشت شهرهای فراوانی بنا نهاد، و به عراق آمد و بعد از آن در شهر زور بیمار شد و از دنیا رفت، و به گفته بعضی بیش از 36 سال عمر نکرد، جسد او را به اسکندریه بردند در آنجا دفن نمودند.
📚تفسیر فخر رازی ذیل آیات مورد بحث ذی القرنین و کامل ابن اثیر جلد 1 صفحه 287، بعضی معتقدند نخستین کسی که این نظریه را ابراز کرده شیخ ابوعلی سینا در کتاب الشفاء بوده است.
🔶دوم : جمعی از مورخین معتقدند ذو القرنین یکی از پادشاهان یمن بوده (پادشاهان یمن بنام تبع خوانده می شدند که جمع آن تبابعه است ).
❕از جـمـله اصـمـعی در تاریخ عرب قبل از اسلام، و ابن هشام در تاریخ معروف خود بنام سیره و ابوریحان بیرونی در الاثار الباقیه را می توان نام برد که از این نظریه دفاع کرده اند.
👌حتی در اشعار حمیری ها (که از اقوام یمن بودند) و بعضی از شعرای جاهلیت اشعاری دیده می شود که در آنها افتخار به وجود ذو القرنین کرده اند.
📚المیزان جلد 13 صفحه 414.
👌طبق این فرضیه، سدی را که ذو القرنین ساخته همان سد معروف مارب است .
🔶سـومـیـن نـظـریـه کـه ضـمـنـا جـدیدترین آنها محسوب می شود همانست که دانشمند معروف اسلامی ابو الکلام آزاد که روزی وزیر فرهنگ کشور هند بود، در کتاب محققانه ای که در این زمینه نگاشته است آمده ( این کتاب به فارسی ترجمه شده و بنام (ذوالقرنین یا کوروش کبیر) انتشار یافته، و بسیاری از مفسران و مورخان معاصر، این نظریه را با لحن موافق در کتابهای خود مشروحا آورده اند)
💠طبق این نظریه ذو القرنین همان (کورش کبیر) پادشاه هخامنشی است .
⚫️از آنـجـا کـه نـظـریـه اول و دوم تـقـریـبـا هـیـچ مـدرک قـابل ملاحظه تاریخی ندارد و از آن گذشته، نه اسکندر مقدونی دارای صفاتی است که قرآن برای ذو القرنین شمرده و نه هیچیک از پادشاهان یمن .
❕بـه عـلاوه اسـکـنـدر مـقدونی سد معروفی نساخته، اما سد مارب در یمن سـدی اسـت کـه با هیچیک از صفاتی که قرآن برای سد ذو القرنین ذکر کرده است تطبیق نـمـی کـنـد، زیـرا سـد ذو القـرنـیـن طبق گفته قرآن از آهن و مس ساخته شده بود، و برای جـلوگـیـری از هـجـوم اقوام وحشی بوده، در حالی که سد مارب از مصالح معمولی، و به منظور جمع آوری آب و جلوگیری از طغیان سیلابها ساخته شده بود، که شرح آن را قرآن در سوره سبا بیان کرده است .
👌به همین دلیل بحث را بیشتر روی نظریه سوم متمرکز می کنیم، و در اینجا لازم می دانیم به چند امر دقیقا توجه شود:
❕ادامه پاسخ 👇👇👇👇
❕ادامه پاسخ 👇👇👇
💠الف : نخستین مطلبی که در اینجا جلب توجه می کند این است که ذو القرنین (صاحب دو قرن ) چرا به این نام نامیده شده است ؟
👌بعضی معتقدند این نامگذاری به خاطر آن است که او به شرق و غرب عالم رسید که عرب از آن تعبیر به قرنی الشمس (دو شاخ آفتاب ) می کند.
👌بـعـضی دیگر معتقدند که این نام به خاطر این بود که دو قرن زندگی یا حکومت کرد، و در اینکه مقدار قرن چه اندازه است نیز نظرات متفاوتی دارند.
👌بـعـضـی مـی گویند در دو طرف سر او برآمدگی مخصوصی بود و به خاطر آن به ذو القرنین معروف شد.
👌و بالاخره بعضی بر این عقیده اند که تاج مخصوص او دارای دو شاخک بود.
❕و عقائد دیگری که نقل همه آنها به طول میانجامد، و چنانکه خواهیم دید مبتکر نظریه سوم یـعنی ابو الکلام آزاد از این لقب، استفاده فراوانی برای اثبات نظریه خود کرده است .
💠ب : از قرآن مجید به خوبی استفاده می شود که ذو القرنین دارای صفات ممتازی بود:
🔶خداوند اسباب پیروزیها را در اختیار او قرار داد.
🔶او سـه لشگرکشی مهم داشت : نخست به غرب، سپس به شرق و سرانجام به منطقه ای که در آنجا یک تنگه کوهستانی وجود داشته، و در هر یک از این سفرها با اقوامی برخورد کرد که شرح صفات آنها در تفسیر آیات گذشت .
🔶او مـرد مـؤمـن و مـوحـد و مـهـربـانـی بـود، و از طـریـق عدل و داد منحرف نمی شد، و به همین جهت مشمول لطف خاص پروردگار بود.
🔶او یـار نـیـکـوکـاران و دشـمـن ظـالمـان و سـتـمـگـران بـود، و بـه مال و ثروت دنیا علاقه ای نداشت .
🔶او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز.
🔶او سـازنده یکی از مهمترین و نیرومندترین سدها است، سدی که در آن بجای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شد (و اگر مصالح دیگر در ساختمان آن نیز به کار رفته باشد تحت الشـعـاع ایـن فـلزات بـود) و هـدف او از سـاخـتـن ایـن سـد کـمـک بـه گـروهـی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده است .
🔶او کـسـی بـوده کـه قـبـل از نـزول قـرآن نـامـش در میان جمعی از مردم شهرت داشت، و لذا قـریـش یـا یـهـود از پـیـغـمـبـر دربـاره آن سـؤال کردند، چنانکه قرآن میگوید یسئلونک عن ذی القرنین : از تو در باره ذو القرنین سؤال می کنند
👌امـا از قـرآن چـیـزی کـه صـریـحـا دلالت کـنـد او پـیـامـبـر بـوده استفاده نمی شود هر چند تعبیراتی در قرآن هست که اشعار به این معنی دارد چنانکه در تفسیر آیات سابق گذشت .
❕از بـسیاری از روایات اسلامی که از پیامبر و ائمه اهلبیت (علیهم السلام ) نقل شده نیز می خوانیم : «او پیامبر نبود بلکه بنده صالحی بود» (به تفسیر نور الثقلین جلد سوم صفحات 294 و 295 مراجعه شود.)
💠ج : اساس قول سـوم (ذو القـرنـیـن کـورش کـبـیـر بـوده اسـت ) بـه طـور بـسـیـار فـشـرده بـر دو اصل استوار است :
❕ادامه پاسخ 👇👇👇