eitaa logo
آرشیو شیعه پاسخ
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔اگر شما در اسراییل بدنیا می آمدید به احتمال زیاد یهودی میشدید، اگر در عربستان بدنیا می امدید قطعا مسلمان میشدید، اگر در اروپا بدنیا می امدید احتمال زیاد مسیحی و اگر در ژاپن بدنیا می امدید شینتو میشدید، دین پدیده ایست که جغرافیا برای شما تعیین میکند. 💠پاسخ💠 1⃣در این شکی نیست که آیین و روشی که بسیاری از افراد بر پایه آن قدم بر می دارند تحت تاثیر محیط جغرافیایی آنان است و افراد مختلف چون در محیط های مختلف رشد و پرورش یافته اند همسو با عقاید و آیین آن محیط میباشند وعقاید پدران خود را سینه به سینه به ارث می برند حتی بی دینی بسیاری از افرادی که به هیچ چیز معتقد نیستند ناشی میشود از محیطی که در آن رشد کرده اند. 2⃣اسلام و اندیشه شیعی با دین داری که ناشی از محیط جغرافیایی باشد مخالف است و این نوع دینداری را کافی نمی داند. 👌اسلام بر این باور است که باید در اصول دین تحقیق شود . اصول دین باید بر اساس تعقل و تفکر و استدلال باشد؛ زیرا اصول دین زیر بنای فکری مسلمان را تشکیل میدهد. باید زیربنا، مبتنی بر تفکر باشد. بر همین اساس خداشناسی تعبدی نیست، بلکه خدا باوری و معادشناسی، براساس منطق و عقل و استدلال می باشد. 🔷در آیات متعددی از قرآن، خداوند انسان ها را دعوت به تفکر کرده حتی به آن فرمان می دهد . 🗯 خداوند انسان را به تفکر در نظام آفرینش فراخوانده است تا با تعقل پی به اثبات خدا پی ببرد. 🗯از سوی دیگر در قرآن از تقلید کورکورانه نهی شده است، چنان که خداوند مشرکان را که کورکورانه تقلید میکردند، مورد خطاب قرار داد و فرمود: «هنگامی که به آن ها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده ، پیروی کنید، میگوید بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می نماییم . آیا نه این است که پدران آن ها چیزی نمی فهمند و هدایت نیافتند» 📓بقره170 ❗️اگر چه این آیات تقلید کورکورانه مشرکان را تخطئه می‌کند و آن‌ها را سرزنش می‌نماید، اما به طور کلی می‌توان استنباط کرد که تقلید در اعتقادات و باورها نمی‌تواند صحیح باشد. ❗️ونیز می فرماید: « چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن» 📓اسرائ36 🗯ومی فرماید: « به راستی که بدترین جنبدگان خدا ،کران و لالانی هستند که نمی اندیشند» 📓انفال22 🗯پیامبر گرامی فرمود: « هیچ کس نیست جز انکه بر در خانه اش دو فرشته ایستاده است و هر گاه از منزل خارج می شود به او می گویند یا عالم باش و یا جویای دانش و نفر سوم ( بی تفاوت یا اهل تقلید) نباش» 📚 بحار الانوار ج1 ص196 🗯گاه در احادیث از کسی که اگاه نیست و در راه علم گام بر نمی دارد تعبیر شده است به پشه های سرگردان 📚الخصال ج1 ص186 ❗️بر اساس عدم جواز تقلید در اصول دین است که مراجع عظام و صاحبان فتوا در رساله عملی خود، تقلید در اصول دین را جایز نمی دانند، چنان که در توضیح المسایل مراجع آمده است: 🔶«عقیده مسلمانان به اصول دین باید از روی دلیل باشد، و نمی تواند در اصول دین تقلید نماید....» 📚توضیح المسائل مراجع،کتاب تقلید 3⃣حال اگر افرادی دین خود را بر پایه تقلید و جبر محیط پذیرا شده باشند از دو حالت خارج نیست؛ 🔶1- یا در واقع آن دین حق نمی باشد و فرد را به سعادت نمی رساند که به مقتضای ادله بالا موظف به تحقیق و پژوهش برای دست یابی به دین حق است. 🔶2- یا درواقع آن دین حق است اما با توجه به ادله بالا فرد نباید همان آیین حق را با تقلید پذیرا گردد و موظف است که دینش را با دلیل و برهان پذیرا شود و اگر ترک تحقیق و پژوهش را کند گناهکار بوده و خداوند او را مواخذه خواهد کرد. 👌بنابراین روشن میشود که از دید اسلام دین زاییده جغرافیا و محیط زندگی فرد نمی باشد بلکه دین زاییده عقل و منطق و برهان و استدلال می باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❔پرسش ❓چرا باید از مراجع تقلید کنیم و چشم و گوش بسته هر چی گفتن عمل کنیم مگه ما عقل نداریم چرا با وجود داشتن عقل برده فکری دیگران باشیم❕ 💠پاسخ: ❕انسان هنگامی که چشم به این جهان می گشاید چیزی بلد نیست ناچار باید از تجارب دیگران استفاده کند و از اندوخته های علمی افراد دیگر بهره مند شود زیرا پیمودن راه پر پیچ و خم زندگی در هر قدمی به علم و دانش شدیدا محتاج است. 🗯اساسا زندگی روی دو پایه محکم و اساسی استوار است یکی دانستن و دیگری به کار بستن ❗️تقلید و پیروی از افکار دیگران دارای اقسامی است؛ 1⃣ تقليد جاهل از عالم .2⃣تقليد عالم از عالم.3⃣تقليد عالم از جاهل.4⃣تقليد جاهل از جاهل. 🗯روشن است از اين چهار قسم تنها قسم اوّل است كه مى تواند منطقى و ممدوح باشد. 1⃣تقلید جاهل از جاهل: ❗️این قسم از تقلید علاوه بر این که انسان را به سعادت نمی رساند بلکه او را به سقوط و بدبختی می کشاند .این نوع تقلید همان تقلیدی است که در ایات قرآن از آن نهی شده است. 🔷زخرف 23 2⃣تقلید عالم از جاهل؛ ❗️روشن است که این قسم از تقلید از قسم اول بدتر و خطرناک تر است زیرا عالم باید طبق علم و دانش خود قدم بردارد تا به مسوولیت خود عمل کرده باشد نه آنکه کور کورانه از کمتر از خود تقلید کند. 3⃣تقلید عالم از عالم: ❗️مسلما عالم در رشته ای که متخصص و صاحب نظر است نباید از همپایه خود تقلید کند بلکه باید به تشخیص خود عمل کند لذا فقها می گویند کسی که به مرحله اجتهاد رسیده است باید به اجتهاد خود عمل کند و باید استقلال فکر خود را حفظ کند. 4⃣تقلید جاهل از عالم: ❗️این قسم از تقلید را منطق و عقل و فطرت ایجاب و اقتضا می کند و بر اثر همین منطق و فطرت است که ما برای ساختن عمارت به سراغ معمار و بنا و در دوختن لباس به سراغ خیاط و هنگام بیماری به دنبال طبیب میرویم .عقل و فطرت ما را در هر رشته ای به کارشناس و متخصص آن رشته ارجاع می دهد. 🗯 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسائل تخصّصى اين گونه پيروى هاى عاقلانه و منطقى تشكيل مى دهد. اين مساله یعنی رجوع جاهل به عالم و رجوع غیرمتخصص به متخصص، اصلى عقلایی است. 🔴 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسایل تخصّصى این گونه پیروى هاى عاقلانه و منطقى تشکیل مى دهد. 🗯 زیرا مسلّم است هیچ کس هر چند بزرگترین نابغه جهان باشد نمى تواند در همه چیز صاحب تخصّص شود. مخصوصاً در عصر و زمانى که رشته هاى تخصّصى آن قدر گسترش پیدا کرده که تنها در رشته طب مثلا صدها گونه تخصّص وجود دارد که عادتاً محال است یک فرد در تمام رشته هاى همین یک فن متخصّص شود تا چه رسد به فنون دیگر. 👌با این حال هرکس در رشته اى متخصّص است به اجتهاد خود در آن رشته عمل مى کند و آنها که در آن رشته مجتهد و صاحب نظر نیستند راهى جز این ندارند که به صاحب نظران و متخصّصان آن فن مراجعه کنند. 🔶یک مهندس ساختمان اگر بیمار شود به طبیب مراجعه مى کند، و اگر آن طبیب بخواهد ساختمانى بسازد از این مهندس دستور مى گیرد؛ یعنى هر کدام در یک رشته مجتهد و در رشته اى دیگر مقلّد هستند، و این اصلى است عقلایى رجوع جاهل به عالم، و غیر مجتهد به مجتهد، یا غیر متخصص به متخصص که همیشه در میان انسان ها بوده و هست، و اصولا چرخ هاى زندگى بشر بدون آن گردش نمى کند. ❕همین منطق است که در تعلیمات دینی و قوانین الهی مردم را به فقها که در تشخیص احکام الهی مهارت دارند وادار می کنند .فقهایی که سالیان دراز با استعداد سرشار خود در راه علم و دانش قدم برداشته تا به مقام شامخ اجتهاد رسیده اند یعنی قوانین الهی را می توانند از مدارک اصلی آن استخراج و استنباط نمایند و در دسترس مردم بگذارند. 🗯امام عسکری فرمود: « هر یک از فقهای شیعه که خود نگه دار باشد و از دینش محافظت کند و با هوای نفسش مخالفت کند و مطیع امر خداوند باشد بر مردم واجب است که از او تقلید کنند» 📚وسائل الشیعه ج27 ص131 ❗️فقهایی که رهبران و راهنمایان دینی مردم می باشند و از طرف امامان این منصب بزرگ به آنها اعطا شده است تا افراد را در تمام شوون دینی به راه سعادت رهبری کنند. 🔷 از آنچه گفتیم فلسفه تقلیدافراد غیر فقیه در مسایل فقهى از مجتهدان و فقهاى آگاه کاملا روشن شد؛ و شبیه آن در تمام رشته هاى علمى رواج دارد، و از آن جا که فقه اسلامى به قدرى گسترده است که هرکس بخواهد در آن صاحب نظر شود باید تمام عمر خود را وقف تحصیل و تحقیق در این رشته کند و این امر براى همه مردم امکان پذیر نیست، ناچار باید گروهى به این رشته پردازند، و افراد دیگر در مسایل فقهى از آنها پیروى کنند؛ ولى در اصول اسلام(اصول دین) که همه به فراخور حال خویش قادر بر تحقیق در آن هستند تقلیدجایز نیست. 📚پیام قرآن ج1 ص337 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓اگر قرار بود با دعا کردن مشکلات حل شود پس نقش خود ما در زندگی چیست؟ آیا بهتر نیست انسان به جای دعا کردن با پشتکار کاری که فکر می کند درست است کار را انجام دهد؟ 🗯پاسخ: ❗️در این شکی نیست که دعا کردن و درخواست کردن از خداوند مورد تاکید و توصیه در ایات و روایات واقع شده است 📚وسائل الشیعه ج7 ص23 باب1 👌اما باید توجه کرد که دعا کردن با تلاش و کوشش منافاتی ندارد .یکی از شرایط استجابت دعا توام گشتن آن با عمل و تلاش و کوشش است . 🔶حضرت علی فرمود: «دعا کننده بدون عمل و تلاش مانند تیر انداز بدون « زه» است» 📚نهج البلاغه حکمت337 ♻️از آنجایی که زه عامل حرکت و وسیله پیش راندن تیر به سوی هدف است روشن می شود که تلاش و کوشش نیز جزو شرایط اساسی برای استجابت دعا است . ❗️انسان هم باید برای رسیدن به هدف دعا کند و هم سعی و تلاش و کوشش بکند و از خداوند بخواهد که سعی و تلاشش موثر واقع شود و به خواسته اش برسد.دعا کننده باید آنچه را در توان دارد به کار گیرد و آنچه را در توان ندارد از خدا بخواهد 📚پیام امام امیر المومنین ،ج14 ص707 👌امام صادق فرمود: «چهار دسته هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود که یکی از آنان کسی است که در خانه اش نشسته است و دنبال تلاش و کوشش نمی رود و دعا می کند خدایا به من روزی بده» 📚بحار الانوار ج100 ص12 🗯در روایت دیگر آمده است که عمر بن یزید می گوید به امام صادق گفتم: «مردی می گوید در منزل می نشینم و نماز و روزه وعبادت خداوند را انجام داده و رزقم به من می رسد. 🔷امام فرمود:« این فرد از جمله کسانی است که دعایش مستجاب نمی شود» 📚الکافی ج5 ص77 ❗️علامه بزرگوار مجلسی و محدث بزرگوار شیخ حر عاملی روایات متعدد دیگری نیز در همین مضمون نقل می کند که شرط لازم و حتمی در استجابت دعا ،سعی و تلاش و کوشش می باشد و بدون آن دعای فرد مستجاب نمیشود 📚بحار الانوار ج90 ص354 باب22 📚وسائل الشیعه ج7 ص123 باب50 👌مفهوم دعا این است که ما حد اکثر تلاش خود را برای رسیدن به مقاصد صحیح انجام دهیم و آنجا که توانایی نداریم دعا کنیم خداوندا حل بقیه مشکل با توست . 🔷با توجه به این تفسیر از دعا اشکال شما به مساله دعا وارد نمی شود https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال سلام سوال شده چرا با وجود اينكه گفته ميشه خداوند همه جا هست ولي بايد گرد كعبه چرخيد نعوذ بالله اين شرك است؟پاسخ بنده ب ايشان اين بود ك خداوند ب بعضي مكانها توجه خاصي دارد و ما هم بايد تعبد داشته و انجام دهيم.مثل اينكه امام زمان همه جا هستند از هر جا ايشان را خطاب قرار دهيم توجه مي كنند اما در جاهايي مثل سرداب مقدس يا مسجد جمكران توجه خاص دارند ساير ائمه نيز ب همين نحو(ب زائران مقابر مقدس خود توجه ويژه اي دارند).لطفا پاسخ دهيد متشكرم ✅ پاسخ  درست است که خداوند در هر زمان و مکاني موجود است، ولي براي حفظ وحدت جامعه اسلامي، محلي خاص در نظر گرفته شده است که همه به سوي آن عبادت کنند. در ايام حج با طواف کعبه، وحدت جامعه اسلامي به نمايش گذاشته شود. بنابراين هيچ کس کعبه را عبادت نمي کند، بلکه چون خدا و پيشوايان ديني فرموده اند، طبق برنامه خاصي به دور کعبه طواف مي کنند، که از نظر ماهيت و از نظر هدف و انگيزه با اعمال بت پرستان کاملاً متفاوت است. آن ها بت ها را مبدأ آثار و تأثيرگذار در افعال مي دانستند، ولي مسلمانان به هيچ وجه کعبه را مبدأ آثار و تأثيرگذاري نمي دانند و هيچ شأني براي آن در نظام آفرينش و ربوبيت معتقد نيستند. منظور از زيارت خانه خدا رفتن و كعبه را طواف كردن، ديدن خدا در آن جا و دور او گرديدن نيست.چرا كه به دليل عقل و شرع خداي متعال نه جسم دارد و نه قابل ديده شدن است . خدا را نمي توان با چشم سر ديد ؛نه در كعبه ،نه در مسجد ،نه در آسمان، نه در زمين ،نه در دنيا و نه در آخرت. كعبه محور عبادت مسلمانان معين شده است ❗️در روایتی امده است که هشام بن حکم از امام صادق درباره فلسفه حج و طواف کعبه سوال کرد امام پاسخ دادند: " خداوند این بندگان را افرید ۰۰۰و فرمانهایی در طریق مصلحت دین و دنیا به انها داد از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را ( در ایین حج) مقرر داشت تا مسلمانان به خوبی یکدیگر را بشناسند واز حال هم اگاه شوند و هر گروهی سرمایه های تجاری را از شهری به شهر دیگر منتقل کند ۰۰۰وبرای اینکه اثار پیامبر و اخبار او شناخته شود مردم انها را بخاطر اورند و هرگز فراموش نکنند" 📚 وسایل الشیعه ج11 ص14 📚 علل الشرایع ص405 ❗️در روایت دیگری فرمود: " خانه کعبه خانه ای است که خداوند خلقش را مکلف کرده است که در انجا عبادتش کنند تا طاعت انان در انجام فرامینش را بیازماید لذا انان را بر تعظیم و زیارت کعبه بر انگیخته است و کعبه را محل انبیایش و قبله برای نماز گزاران قرار داده است پس کعبه شعبه ای از بهشت است وطریقی است که انسان را به غفران او می رساند و محل عظمت وجلال خداوند است ۰خداوند کعبه را دو هزار سال قبل دحول الارض خلق کرده است پس شایسته اطاعت در اوامرش و پرهیز از منهیاتش است " 📚 الکافی ج4 ص198 ❗️به این نکته نیز باید توجه داشت که کعبه جایگاه بس عظیمی در بینش اسلامی دارد روی این جهت امر به تعظیمش شده است و این تعظیم کردنش عبادت پرودگار شمرده شده است ❗️امام باقر فرمود: " خداوند هیچ نقطه ای در زمین را نیافریده که محبوبتر به سوی او از کعبه باشد ونه هیچ نقطه ای نزد خداوند گرامیتر از ان است " 📚 الفقیه ج2 ص243 ❗️ امام صادق فرمود: " خداوند از هر چیزی مواردی را برگزیده است واز زمین موضع کعبه را بر گزیده است" 📚 الفقیه ج2 ص195 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓ یه سوال اینکه مگه خدا همه جا نیست پس ما چرا حتما باید به سمت کعبه نماز بخوانیم؟ ؟ 💠💠 ❗️نماز خواندن به سمت کعبه از این جهت نیست که خداوند مکان یا جهت معینی دارد چنان که قرآن بر این مطلب تصریح کرده و می فرماید: «مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید خداوند آن جاست» 🌀بقره115 ❕ومی فرماید؛ «بگو مشرق و مغرب از آن خداست» 🌀بقره142 👌بلکه از این نظر که انسان به حکم این که جسم است هنگام نماز ناچار است به یک طرف متوجه باشد ولی اسلام خواسته از این موضوع حد اکثر استفاده را برای تکمیل این عبادت یعنی نماز بنماید و از دو جهت دستور داده است که همگان باید به جهت معینی یعنی کعبه نماز بخوانند؛ 1⃣خانه کعبه قدیمی ترین مرکز توحید است .خانه ای است که به دست قهرمان توحید ابراهیم تجدید بنا شده و مورد توجه تمام راهنمایان توحید و پیامبران خدا بوده است . ❗️خداوند می فرماید: «نخستین خانه ای که برای مردم ( ونیایش خداوند) قرار داده شده است در سرزمین مکه است که پر برکت و مایه هدایت جهانیان است» 🔷ال عمران 96 👌این آیه می گوید اگر کعبه بعنوان قبله مسلمین انتخاب شده است جای تعجب نیست زیرا نخستین خانه توحید است و با سابقه ترین معبدی است که در روی زمین وجود دارد و هیچ مرکزی پیش از آن مرکز نیایش و پرستش پرودگار نبوده است . 👌امام صادق فرمود: «خداوند از نقاط مختلف زمین موضع کعبه را برگزیده است» 📚الفقیه ج2 ص195 👌وچون کعبه مرکز توحید است امام فرمود: «تا زمانی که کعبه پابرجاست دین و آیین یکتا پرستی به حیات خودش ادامه می دهد» 📚وسائل الشیعه ج13 ص242 👌توجه به این مرکز توحید توجه به خداست و کسی که مقابل چنین مرکزی بایستد از جهات زیادی به خدا نزدیکتر است و گویا خود را در پیشگاه او حاضر می بیند. 2⃣توجه عموم مسلمین جهان در هر شبانه روز پنج مرتبه به این مرکز مقدس روح وحدت و یگانگی را در دل و جان آنها پرورش می دهد و به وحدت اسلامی و هماهنگی مسلمین جهان کمک می کند و اجتماعات مختلف اسلامی را از شرق و غرب عالم به هم مربوط می سازد و شوکت و عظمت آنها را ظاهر می نماید و بالاخره جوهر تعلیمات جهان اسلام را به صورت وحدت هدف و عقیده به دنیا نشان میدهد. ❗️بنابراین دستور داده شده است که همه به یک سو نماز بخوانند تا وحدت و هماهنگی در صفوف مسلمین پیدا شود و از هرج و مرج و پراکندگی جلوگیری به عمل آید. 📚تفسیر نمونه ج1 ص415 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⁉️شبهه : ❗️ایا می دانید چرا مسلمانان 7 بار دور کعبه می گردند !!!؟ همانگونه که ن ام خدا در قرآن (الله) از نام یکی از بتهای بزرگ اعراب جاهل گرفته شده (و به همین علت پیش از ظهور اسلام، نام پدر محمد، عبدالله «بندهء الله - بنده بُت الله» بود)، بیشتر مسلمانان هنوز نمی دانند که کاری که می کنند رسم بت پرستی قبل از اسلام است! چرا مسلمانان هفت بار دور کعبه می گردند؟ راز این هفت بار گشتن را باید در رسم بت پرستان آنزمان جستجو کرد چون قبل از اسلام نیز بت پرستان به دور کعبه می گشتند. قرآن از هفت بت نام می برد که در کعبه وجود داشتند به نامهای: «لات» «عزی» «منات» «ود» «سواع» «یغوث» «نسر». این بتهای اصلی بودند که مردم سالانه از اطراف عربستان به مکه می آمدند و هر گروهی برای بتی خاص می آمد. چون این بتها در داخل کعبه بودند بت پرستان با هم توافق کردند تا هفت بار خلاف جهت به دور کعبه بگردند تا بتهای اصلیشان راضی شوند و همچنین مشکلی بین گروههای بت پرستان یا دگر اندیشان پیش نیاید. این رسم بت پرستان بدون کوچکترین تغییری به اسلام وارد شده و مسلمانان هر سال به مکه می روند و هفت بار دور کعبه می گردند. 🗯پاسخ: 1⃣باز نیز مانند همیشه می بینیم که این کانال های ضد دین ادعاهایی می کنند بدون آنکه دلیلی بر ادعای خود اقامه کنند. ⁉️سوال می کنیم شما طبق کدام منبع می گویید الله نام یک بت بوده است؟ ⁉️طبق کدام منبع تاریخی می گویید طواف هفتگانه مسلمین بر گرفته از کفار می باشد ؟و از اساس کفار طواف هفتگانه می کرده اند!!! 2⃣ در ميان بت هاي موجود در شبه جزيره عربستان، بتي به نام «الله» وجود نداشت. تاكنون در مطالعات تاريخي به بتي به نام «الله» برخورد نكرده ايم. براي مطالعه درباره بتهاي شبه جزيره مي توانيد به كتاب «اسلام و عقائد و آراء بشري» نوشته يحيي نوري، ص 248 به بعد مراجعه كنيد. در اين كتاب درباره بتهاي عربستان بررسي مفصلي دارد 3⃣این که نام پدر پیامبر گرامی عبدالله بوده است دلیل روشن و واضحی دارد. ❗️بت پرستان مکه منکر خدا نبودند،بلکه به خالق یکتا ایمان داشتند وان خالق یکتا را الله می نامیدند 🗯شرک انها در ربوبیت وعبادت بود ،یعنی معتقد بودند که خالق یکتا موجوداتی خداگونه افریده وامور جهان را بعد از خلق به انها سپرده است،انها معتقد بودند که این خدایان پایین دستی هستند که مستقیما امور ما را تدبیر میکنند،لذا باید از اینها طلب حاجت کنیم وباید اینها را عبادت نماییم لذا خداوند فرمود: «اگر از انها بپرسی،چه کسی اسمانها وزمین را افرید،حتما میگویند الله» 🔷 زمر،38 🗯پس پیامبر گرامی عرب را به قبول نمودن خدا فرا نمیخواند،بلکه انها را دعوت می نمود،که برای خدا شریک قرار ندهند، 🗯به این نکته نیز توجه کنید که همه اعراب چنین عقیده ی شرک الودی نداشتند ،گروهی از انان که عمدتأ در قبیله ی بنی هاشم بودند،پیرو دین ابراهیم بوده وجز به خدای یگانه به معبودی اعتقاد نداشتند،پدر واجداد پیامبر گرامی ،بدون استثناء همگی موحد بوده وجز خدای واحد را نپرستیدند 🔷ضمنأ نام الله رانیز خود اعراب اختراع نکرده اند،بلکه این اسمی است که جد عرب یعنی حضرت اسماعیل،رواج داده است. 4⃣اما در مورد طواف هفتگانه: ❗️در روايتي از ابوحمزء ثمالي نقل شده كه از امام سجاد پرسيدم " علت اينكه طواف، هفت دور تعيين شده است چيست؟ 🗯امام فرمود: خداوند به فرشتگان فرمود: من در روي زمين، جانشين و حاكمي قرار خواهم داد. آنان گفتند: آيا كسي را در زمين قرار مي‌دهي كه فساد و خون‌ريزي مي‌كند؟ پروردگار متعال فرمود: من حقايقي را مي‌دانم كه شما نمي‌دانيد. 🗯آن‌گاه خداوند كه هيچ‌گاه فرشتگان را از نور خود محروم نمي‌كرد، هفت هزار سال از نور خويش محروم كرد و فرشتگان هفت هزار سال به عرش خداوند پناه بردند و خداوند آنان را مورد رحمت قرار داد و توبه آنان را پذيرفت و براي آنان در آسمان چهارم «بيت المعمور» را براي عبادت و پاداش تعيين كرد و «بيت‌الحرام» را زير «بيت‌المعمور» قرار داد تا محل امن و عبادت و پاداش فرزندان آدم باشد. ❗️ آن‌گاه هفت دور، طواف براي بندگان واجب شد و براي هر هزار سال يك دور، طواف تعيين گرديد." 📚علل الشرایع ج2 ص407 ❗️ در کتاب شریف جامع السعادات چنین امده است : " انچه رسیده است که بیت معمور در اسمان در مقابل خانه کعبه است و طواف فرشتگان به ان مانند طواف انسان ها است به خانه کعبه شاید اشاره به مشابهت باشد چون بیشتر مردم از طواف کردن به کیفیت طواف فرشتگان ناتوان هستند لذا انسان ها دستور به تشبه به فرشتگان داده اند واز طرف دیگر فرموده اند هر که خودرا به قومی شبیه سازد از انان است 📚ترجمه جامع السعادات ، نراقی، ج‌۴ ص 489 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔خداوند در قرآن می گوید مومنین امورشان را با شوری پیش میبرند (شوری37) ، مردم نیز پس از پیامبر با شوری ابوبکر را انتخاب کردند و دیگر جایی برای خلافت علی باقی نماند ❗️❗️ 💠💠 👌انتخاب امام و امام تنها به نص خداوند ممکن است و رای مردم هیچ گونه نقشی در مشروعیت امام ندارد ؛ چرا که امام باید دارای دو ویژگی وخصلت مهم باشد ؛ 1⃣ وافر و کافی به تمام دستورات خداوند وشریعت که طبیعتا این علم جز با تعلیم الهی ممکن نیست . 2⃣امام باید داشته باشد تا در تبلیغ شریعت وپاسبانی از آن دچار واشتباه نشود . 🔷از آنجایی که جز خداوند کسی نمیداند این صفات در وجود چه افرادی است ثابت میشود که تنها باید امام را تعیین وانتخاب کند و مردم هیچ گونه نقشی در انتخاب امام ندارند ، همان گونه که مردم در انتخاب نبی و پیامبر نقشی ندارند . 🔶امام علیه السلام فرمود : « انتخاب امام وظیفه ای لازم است که بر عهده خداوند است ( و مردم ندارند )» 📚 الاسناد ج377 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « امامت الهی است و انتخاب آن تنها به عهده خدا است ( و مردم نقشی ندارند )» 📚 ج1 ص277 🔷 نیز می فرماید ؛ « پرودگارت هر چه را بخواهد بر می گزیند آنها ( مردم ) در برابر او ندارند » 🔶 68 👌لذا خداوند انتخاب امام را عهد خود دانسته و می فرماید ؛ «لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِين‏ » « عهد من ( امامت ) به ستمکاران نمی رسد » 🔸بقره 124 🔷علمای اهل نقل می کنند ؛ «هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته عرب را به اسلام دعوت میکرد، آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست و پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود: "جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد " «الامر الی الله یضعه حیث یشاء» 📚 فی التاریخ،ج1 ص609 _تاریخ ،ج1 ص556 👌توضیح بیشتر در مورد الهی بودن منصب امامت را در نمایه زیر مطالعه کنید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1765 ❕حال به سخن اهل سنت توجه کنیم که بر پایه استدلال به آیه شریفه « َ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَيْنَهُم‏ » ( شوری 38) به نصب امامت از طریق شوری هستند . 👌این عقیده و استدلال بسیار سست و سطحی است زیرا آیه فوق می گوید مومنین در امور خودشان و اموری که مربوط به آنها می شود ( امرهم ) از طریق شوری امور را پیش می برند ، اما چنان که توضیح دادیم ، انتخاب امام ، امری الهی است نه مردمی ، لذا مردم در انتخاب آن از طریق شوری و ... نقشی ندارند ، چنان که مردم در انتخاب نبی و احکام و عبادات نقشی ندارند زیرا همه این موارد ، اموری الهی هستند و از محدوده اختیار مردم خارج است . 👌از این گذشته ، کدامیک از خلفای اهل سنت با مشورت خلافت را بدست گرفت ❔ 👌ابوبکر که با تهدید و ارعاب و با وجود مخالفت اکثر صحابه خلیفه شد چنان که بخاري در صحيح خود از زبان عمر بن خطاب نقل می کند ؛ «تمامي انصار با ما مخالفت كردند و در سقيفه بنی ساعده جمع شدند، و نيز علی و زبير و كسانی كه همراه آن‌ها بودند، با ما كردند» 📚صحیح بخاری،ج8 ص26 🔸و طبری و ابن اثير در تاريخ شان نقل کرده‌اند که تمام انصار و يا بعضی از آن‌ها گفتند که ما تنها با علی بن ابی طالب بيعت مي‌کنيم ؛ « فقالت الا نصار او بعض الانصار: لا نبايع الا علیا» 📚الكامل ج 2، ص 325 _ تاريخ الطبري ج 2 ص 443 🔸عمر نیز با تصریح ابوبکر و بدون مشورت و شوری خلیفه شد و عثمان هم از طریق یک شوری شش نفره سفارشی و جبری و بدون نظر خواهی از اکثر مردم به خلافت رسید که تفصیل آن را در زیر بخوانید ؛ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1155 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⁉️سوال در نهج البلاغه در نامه‌ای که حضرت علی برای معاویه نوشته شده چنین آمده است (نامه شماره 6): این مردمى که با ابو بکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند، به همان شیوه با من بیعت کردند. پس آن‌را که حاضر است، نرسد که دیگرى را اختیار کند و آن‌را که غایب بوده است نرسد که آنچه حاضران پذیرفته‌اند نپذیرد. شورا از آن مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردى هم رأى شدند و او را امام خواندند، کارشان براى خشنودى خدا بوده است، و اگر کسى از فرمان شورا بیرون آمد و بر آن عیب گرفت یا بدعتى نهاد باید او را به جمعى که از آن بیرون شده است باز آورند. اگر سر بر تافت با او پیکار کنند؛ زیرا راهى را برگزیده که خلاف راه مؤمنان است و خدا نیز در گردن او کند، گناه آنچه را خود متولى آن شده است ". ⁉️ایا این سخنان سیدنا علی دال بر مشروعیت بیعت و شوری در امامت نمی باشد بر خلاف انچه شیعه ادعا می کند؟ 🔷پاسخ: ❗️احتجاج حضرت علی با معاويه از باب الزام بوده است به این بیان : 1⃣آنچه كه مسلم است، امام در اين نامه در مقام بيان يك قاعده كلى كلامى نيست؛ بلكه در مقام احتجاج با دشمن عنودى است كه معتقد به مشروعيت خلافت خلفاء از طريق بيعت مهاجرين و انصار بود؛ يعنى از باب استدلال به خصم از راه عقايد و افكار و اعمال خود اوست، كه از آن به عنوان «وجادلهم بالتی هي أحسن» تعبير مى شود. ❗️به عبارت ديگر، حضرت امير به معاويه كه از طرف عمر و عثمان استاندار و حاكم شام بود، و آن دو را خليفه مشروع مى دانست خطاب كرده و میفرمايد: ❗️اگر از نظر تو معيار مشروعيت خلافت آنان، اجتماع مهاجرين و انصار بود، همان معيار در خلافت من نيز وجود دارد. 🗯ایت العظمی مکارم شیرازی در تفسیر خطبه چنین می اورد: « امام در اینجا نه به مساله غدیر اشاره می کند و نه به وصیت پیامبر و روایات بسیاری که سند روشنی بر امامت اوست .زیرا معاویه می توانست با این کار از کنار آن بگذرد.ولی مساله خلافت خلفای پیشین چیزی نبود که بتواند آن را انکار کند.در واقع استدلال امام به اصطلاح جدلی است که مسلمات طرف مقابل را می گیرد و با آن بر ضد وی استدلال می کند و در اینجا معاویه که خود را از طرفداران خلفای پیشین می دانست نمی توانست چگونگی گزینش انها را برای خلافت انکار کند . 🗯همیشه باید مخاطبین را در نظر گرفت .زیرا اعتقادات مخاطب در نحوه بیان مسائل تاثیر دارد.امام باید در برابر معاویه به دلیلی استدلال کند که او نتواند در برابر ان سخن بگوید و راه انکار را بپوید و ان مساله شوری است .شورایی که خلفای پیشین بر اساس آن انتخاب شدند همان کسانی که معاویه از جانب انها به خلافت شام منصوب شد . 👌این همان چیزی است که در علم منطق از آن به فن جدل تعبیر می شود و ان اینکه مسلمات خصم را بگیرند و با ان بر ضد او استدلال کنند هر چند مسلمات خصم از سوی گوینده پذیرفته نشده باشد. ❗️مثل اینکه ما با تورات و انجیل کنونی در برابر یهود و نصاری استدلال می کنیم و می گوییم مطابق فلان فصل و فلان ایه شما چنین می گویید و بنابراین طبق عقیده خودتان محکوم هستید . 🗯در قران نیز گونه هایی بر این مطلب می توان پیدا کرد از جمله در داستان حضرت ابراهیم هنگامی که در برابر ستاره پرستان،ماه پرستان،و افتاب پرستان قرار گرفت با جمله « هذا ربی» یا « هذا ربی هذا اکبر» (انعام 78-77) مسلمات انها را پذیرفت اما هنگامی که همگی افول کردند و افول و غروب انها دلیل بر حادث بودن انها بود انها را محکوم ساخت» 📚شرح نهج البلاغه،ج9 ص83 2⃣ از آنجا كه قصد مؤلف نهج البلاغه، نقل بخش‌هاى بليغ سخنان حضرت بوده؛ از اين رو، بخشى از اين نامه را نقل نكرده و ديگر مؤلفان؛ همانند نصر بن مزاحم اين نامه را به صورت مبسوط نقل كرده‌اند و نكاتى در نقل آنان هست كه نشان‌دهنده حقيقت ياد شده است. ❗️در آغاز نامه آمده است: « بیعت من در مدینه تو را مجاب به اطاعت از من می کند اگر چه تو در شام باشی ( طبق عقاید خودت که بیعت و شوری را در خلافت مشروع می دانی)» 📚کتاب صفین،ص29 🗯این بیان امام کاملا نشان دهنده این است که قصد امام آن بوده است که خلافت خود را طبق عقاید معاویه اثبات کند و اورا مجاب به اطاعت کند 📚رسائل و مقالات،علامه سبحانی ج3 ص636 3⃣امام در سایر خطب نهج البلاغه بارها تصریح به خلافت الهی خود و اهل بیت کرده اند که جهت اگاهی رجوع شود به خطبه های:1-2-144-97-120-93 و ... https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔لطفا به متن زیر پاسخ دهید ❕‌ ❔مشاجره بین و و کتک کاری آندو ❗️داستان از اینجا شروع شد که باغی را به هدیه می‌دهد و علی باغ را می فروشد و پول باغ را به شخصی می‌بخشد. هنگامی که وی به منزل می رسد از او می پرسد: آیا باغی که پدرم به تو هدیه داد را فروختی؟ علی می گوید : بله, سپس می پرسد: پس پولش کجاست؟ علی می‌گوید : پولش را بخشیدم فاطمه پس از اینکه لباس را با شدت می‌گیرد، پشت دست علی می‌زند و می‌گوید: “من و بچه هایم گرسنه هستیم درحالیکه تو پولش را بخشیدی سپس با عصبانیت را گرفته و كشيد و منزل را ترک می‌کند و راهی منزل پدر می شود در این هنگام جبریل بر محمد نازل می‌شود و می‌گوید: به بگو تو حق نداری علی را بزنی. متن عربى روایت: فلما أتى المنزل قالت له فاطمة : يا بن عم ، بعت الحائط الذي غرسه لك والدي ؟ قال : نعم ، بخير منه عاجلا وآجلا . قالت : فأين الثمن ؟ قال : دفعته إلى أعين استحييت أن أذلها بذل المسألة قبل أن تسألني . قالت فاطمة : أنا جائعة ، وابناي جائعان ، ولا أشك إلا وأنك مثلنا في الجوع ، لم يكن لنا منه درهم ! وأخذت بطرف ثوب علي ، فقال علي : يا فاطمة ، خليني . فقالت : لا والله ، أو يحكم بيني وبينك أبي . فهبط جبرئيل على رسول الله فقال : يا محمد السلام يقرئك السلام ويقول : اقرأ عليا مني السلام وقل لفاطمة : ليس لك أن تضربي على يديه ولا تلمزي بثوبه. فلما أتى رسول الله منزل علي وجد فاطمة ملازمة لعلي فقال لها : يا بنية ، ما لك ملازمة لعلي ؟ قالت : يا أبه ، باع الحائط الذي غرسته له باثني عشر ألف درهم ولم يحبس لنا منه درهما نشتري به طعاما . فقال : يا بنية ، إن جبرئيل يقرئني من ربي السلام ، ويقول : أقرئ عليا من ربه السلام ، وأمرني أن أقول لك : ليس لك أن تضربي على يديه . قالت فاطمة : فإني استغفر الله ، ولا أعود أبدا : ۱) الأمالي – الشيخ الصدوق :ص-۵۵۵ ۲) مدينة المعاجز ج ۱- السيد هاشم البحراني :ص-۱۱۶ ۳) بحار الأنوار ج ۴۱- العلامة المجلسي :ص-۴۶ ۴) شجرة طوبى ج ۲- الشيخ محمد مهدي الحائري :ص-۲۷۰ ۵) كلمات الإمام الحسين – الشيخ الشريفي :ص-۷۸ 💠💠 👌ناقل اصلی داستان شیخ صدوق در امالی است و سایر کتب روایت مذکو را به نقل از امالی نقل کرده اند . ❕راویانی که شیخ صدوق روایت را از آنان نقل می کند ضعیف و هستند . 💠از جمله راویان عمر بن سهل بن اسماعیل الدینوری می باشد که مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج6 ص93 💠راوی دیگر زید بن اسماعیل الصائغ می باشد که او نیز مجهول و است . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج3 ص461 💠راوی دیگر بن هشام می باشد که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج7 ص450 💠راوی دیگر عبد الملک بن می باشد که او نیز توثیقی ندارد و مجهول است ‌. 📚مستدرکات رجال الحدیث ج5 ص145 💠و راوی آخر نیز خالد بن می باشد که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج3 ص306 ❕بنابراین روایت کاملا ضعیف و می باشد . ❕شبیه این مضمون روایت دیگری نیز است که مورد استدلال کانال ضد دین برای بیان اختلاف و دعوا بین علی و فاطمه علیهما السلام قرار گرفته است که ما در گذشته به آن پاسخ داده ایم ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6687 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔آیا قسم خوردن به غیر خدا جایز است ❓وهابیت می گوید قسم به غیر خدا حرام است و در روایات شیعه هم تصریح به حرمت آن شده است❕❕ 💠پاسخ💠 👌مشروعیت قسم خوردن به غیر خداوند نکته ای است که ریشه در آیات قرآن و روایات شیعه و سنی دارد . 🔶خداوند در بسیاری از موارد به غیر خود قسم خورده است واگر این عمل منکر وزشت بود خدا نباید انجام میداد چنان که فرمود: «خداوند تجاهر به کلام بد را دوست ندارد » 🔶نسائ 148 🔷خداوند در سوره شمس به 7 چیز از مخلوقاتش قسم میخورد 🔶درسوره نازعات آیات 1 تا 3 به سه چیز قسم میخورد 🔶درسوره مرسلات آیات 1 تا 3 به دوچیز از مخلوقات قسم یاد می کند . 🔷می فرماید : « سوگند به انجیر و زیتون ، سوگند به طور سینا ، سوگند بدین شهر امن و امان ( مکه معظمه )» 🔶تین 1 -3 👌و خطاب به پیامبر می گوید : « به جانت سوگند که آنان در مستی شهوات خود سرگردانند» 🔶حجر 72 ❓آیا با این سوگند های متوالی که در قرآن آمده است می توان گفت که سوگند به غیر خدا شرک و حرام است ❕ 👌قرآن کتاب هدایت و اسوه و الگو است . اگر واقعا سوگند به غیر خدا شرک باشد چرا خداوند عملا چنین شرکی را مرتکب شده است 🗯مشروعیت قسم به غیر خدا در روایات متعددی از کتب اهل سنت هم آمده است . 🔷مسلم در صحیح روایت می کند: «شخصی نزد پیامبر آمد وگفت کدامین صدقه اجرش نزد خدا عظیم تر است؟ 🔶پیامبر فرمود: «آگاه باش قسم به پدرت از آن آگاه می شوی و آن اینکه صدقه دهی در حالی که سالم و به آن حرص داری ، از فقر می ترسی و به فکر زیستن در آینده هستی » 📚صحیح مسلم،ج3 ص94 🔷احمد در مسند می آورد پیامبر خطاب به مخاطبش فرمود: «به جان خود سوگند اگر معروف سخن بگویی واز منکر نهی کنی بهتر از آن است که ساکت باشی» 📚مسند احمد،ج5 ص225 🔷مالک بن انس در موطا خود نقل می کند: «ابوبکر به دزدی که زیور الآت دخترش را دزدیده بود گفت: به پدرت قسم ، شب تو شب دزدان نبود» 📚موطا،رقم 29 👌قسم خوردن به غیر خداوند در روایات متعددی از کتب شیعه نیز آمده است . 🔶حضرت علی علیه السلام به معاویه چنین نامه نوشت: « به جان خودم سوگند اگر به عقل خود نظر کنی هر آینه مرا مبرا ترین مردم خواهی دید از خون عثمان » 📚نهج البلاغه نامه 6 👌و در سایر خطبه ها و نامه ها نیز حضرت امیر بارها به جان خود سوگند خورده است . 📚نهج البلاغه خطبه های 23-25-56-85-161-168-182-187 و نامه های 9-54 و ... 💠امام صادق علیه السلام فرمود : « به جان خودم سوگند اگر در نشانه های خلقت خدا تفکر کنند پی به وجود خدا می برند» 📚بحار الانوار ج3 ص153 ❕این روایات و انبوه روایات دیگری که از آوردن آنها خود داری می کنیم به وضوح دلالت بر مشروعیت قسم خوردن به غیر خداوند دارد . ❕حال مورد اشکال این است که در برخی از روایات شیعه از قسم خوردن به غیر خدا نهی شده است چنان که امام باقر فرمود : « مخلوقان تنها اجازه دارند که به خداوند قسم بخورند» 📚الفقیه ج3 ص376 🔶امام صادق علیه السلام فرمود : « پیامبر نهی کرد که انسان به غیر از خداوند قسم بخورد» 📚الفقیه ج4 ص3 🔷به همین مضمون روایات متعدد دیگری نیز آمده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج23 ص259 باب 30 👌می بینیم دسته ای از ادله دلالت بر مشروعیت قسم به غیر خدا دارد و دسته دلالت بر عدم جواز ؛ 🔶وجه جمع بین ادله چنین است که بگوییم که در صدر اسلام قسم هایی خورده می شد که بوی شرک می داد و مثلا مردم به پدران مشرک خود قسم می خوردند پیامبر گرامی مردم را از این نوع قسم خوردن به غیر خدا نهی کردند و قسم خوردن به غیر خدا را شاخه ای از شرک معرفی کرده زیرا چنین سوگند خوردنی به ظاهر تصدیق راه و روش آنها است چنان که پیامبر گرامی فرمود : « خداوند قسم خوردن به پدران ( مشرکتان ) را ممنوع کرده است» 📚سنن الکبری ج10 ص28 👌وجه دیگر آن است که بگوییم روایات ناهیه از قسم به غیر خدا ناظر به موارد فصل خصومت و داوری است زیرا به اتفاق علماء شیعه و سنی برای فصل خصومت جز سوگند به خدا و صفات خاصه او هیچ سوگندی کافی نیست . 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال گفته می شود اگه ایمان و پرهیزکاری موجب نزول برکات خداوند است پس چرا ملل فاقد ایمان زندگی مرفه ای دارند وغرق ناز و نعمتند برخلاف برخی ملل مسلمان 🗯پاسخ: 🔷در تفسیر نمونه چنین امده است: ❗️پاسخ این سؤال با توجه به دو نکته روشن می گردد: 1⃣اینکه تصور می شود ملتهای فاقد ایمان و پرهیزگاری غرق در ناز و نعمتند، اشتباه بزرگی است که از اشتباه دیگری یعنی ثروت را دلیل بر خوشبختی گرفتن سرچشمه می گیرد. 🗯معمولا مردم این طور فکر می کنند که هر ملتی صنایعش پیشرفته تر و ثروتش بیشتر باشد خوشبختر است در حالی که اگر به درون این جوامع نفوذ کنیم و دردهای جانکاهی که روح و جسم آنها را درهم می کوبد از نزدیک ببینیم قبول خواهیم کرد که بسیاری از آنها از بیچاره ترین مردم روی زمین هستند، بگذریم از اینکه همان پیشرفت نسبی، نتیجه بکار بستن اصولی همانند کوشش و تلاش و نظم و حس مسئولیت است که در متن تعلیمات انبیا قرار دارد. 🗯در همین ایام که این قسمت از تفسیر را می نویسیم، این خبر در جرائد منتشر شد که در نیویورک یعنی یکی از ثروتمندترین و پیشرفته ترین نقاط دنیای مادی، بر اثر خاموشی ناگهانی برق صحنه عجیبی به وجود آمد، یعنی بسیاری از مردم به مغازه ها حمله بردند و هستی آنها را غارت کردند، تا آنجا که سه هزار نفر از غارتگران بوسیله پلیس بازداشت شدند. 🗯مسلما تعداد غارتگران واقعی چندین برابر این عدد بوده و تنها این عده بودند که نتوانستند به موقع فرار کنند، و نیز مسلم است که آنها غارتگران حرفهای نبوده اند که نفرات خود را برای چنان حمله عمومی از قبل آماده کرده باشند، زیرا حادثه یک حادثه ناگهانی بود. 🗯بنابراین چنین نتیجه می گیریم که با یک خاموشی برق، ده ها هزار نفر از مردم یک شهر ثروتمند و به اصطلاح پیشرفته تبدیل به غارتگر شدند، این نه تنها دلیل بر انحطاط اخلاقی یک ملت است بلکه دلیل بر ناامنی شدید اجتماعی نیز می باشد. ❗️خبر دیگری که در جرائد بود این خبر را تکمیل کرد و آن اینکه یکی از شخصیتهای معروف که در همین ایام در نیویورک در یکی از هتلهای مشهور چندین ده طبقهای نیویورک سکونت داشت می گوید: «قطع برق، سبب شد که راه رفتن در راهروهای هتل به صورت کار خطرناکی درآید، به طوری که متصدیان هتل اجازه نمی دادند کسی تنها از راهروها بگذرد و به اطاق خود برسد مبادا گرفتار غارتگران گردد، لذا مسافران را در اکیپهای ده نفری یا بیشتر، با مامورین مسلح به اطاقهای خود می فرستادند شخص مزبور اضافه می کند که تا گرسنگی شدید به او فشار نمی آورده جرئت نداشته است از اطاق خویش خارج گردد» ❗️اما همین خاموشی برق در کشورهای عقب مانده شرقی هرگز چنین مشکلاتی را به وجود نمی آورده و این نشان می دهد که آنها در عین ثروت و پیشرفت صنایع کمترین امنیت در محیط خودشان ندارند، ❗️ از این گذشته ناظران عینی می گویند آدمکشی در آن محیطها همانند نوشیدن یک جرعه آب است، به همین آسانی. ❗️و می دانیم اگر تمام دنیا را به کسی بدهند و در چنین شرائطی زندگی کند، از بیچاره ترین مردم جهان خواهد بود، تازه مشکل امنیت تنها یکی از مشکلات آنها است، نابسامانیهای فراوان اجتماعی دیگری دارند که آنها نیز به نوبه خود بسیار دردناکند، با توجه به این حقایق ثروت را نباید با خوشبختی اشتباه کرد. 2⃣ اما اینکه گفته می شود چرا جوامعی که دارای ایمان و پرهیزگاری هستند عقب مانده اند⁉️ 🔷 اگر منظور از ایمان و پرهیزگاری تنها ادعای اسلام و ادعای پایبند بودن به اصول تعلیمات انبیاء بوده باشد، قبول داریم چنین افرادی عقب مانده اند، ولی می دانیم حقیقت ایمان و پرهیزگاری چیزی جز نفوذ آن در تمام اعمال و همه شئون زندگی نیست، و این امری است که با ادعا تامین نمی گردد. ❗️با نهایت تاسف امروز اصول تعلیمات اسلام و پیامبران خدا در بسیاری از جوامع اسلامی متروک یا نیمه متروک مانده است و چهره این جوامع چهره مسلمانان راستین نیست. 🔷اسلام دعوت به پاکی و درستکاری و امانت و تلاش و کوشش می کند کو آن امانت و تلاش؟ اسلام دعوت به علم و دانش و آگاهی و بیداری می کند کو آن علم و آگاهی سرشار؟ اسلام دعوت به اتحاد و فشردگی صفوف و فداکاری می کند، آیا براستی این اصل به طور کامل در جوامع اسلامی امروز حکمفرما است و با این حال عقب مانده اند؟ 👌بنابراین باید اعتراف کرد اسلام چیزی است و ما مسلمانان چیز دیگر. 📚تفسیر نمونه ج6 ص268 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا صلح امام حسن با معاویه دلیل بر حسن رابطه اهل بیت با معاویه نبوده است؟ 🗯پاسخ: ❗️امام مجتبى در پاسخ شخصى که به صلح آن حضرت اعتراض کرد، عوامل و موجبات اقدام خود را چنین بیان نمود: 🔷من به این علت حکومت و زمامدارى را به معاویه واگذار کردم که اعوان و یارانى براى جنگ با وى نداشتم. اگر یارانى داشتم شبانه روز با او مى جنگیدم تا کار یکسره شود. من کوفیان را خوب مى شناسم و بارها آنها را امتحان کرده ام. ❗️آنها مردمان فاسدى هستند که اصلاح نخواهند شد، نه وفا دارند، نه به تعهدات و پیمان هاى خود پایبندند و نه دو نفر با هم موافقند. بر حسب ظاهر به ما اظهار اطاعت و علاقه مى کنند، ولى عملاً با دشمنان ما همراهند.» 📚بحار الانوار ج44 ص147 ❗️پیشواى دوم که از سستى و عدم همکارى یاران خود به شدت ناراحت و متاثر بود، روزى خطبه اى ایراد فرمود و طى آن چنین گفت: «در شگفتم از مردمى که نه دین دارند و نه شرم و حیا. واى بر شما معاویه به هیچ یک از وعده هایى که در برابر کشتن من به شما داده، وفا نخواهد کرد. اگر من با معاویه بیعت کنم، وظایف شخصى خود را بهتر از امروز مى توانم انجام بدهم، ولى اگر کار به دست معاویه بیفتد، نخواهد گذاشت آیین جدم پیامبر را در جامعه اجرا کنم. ❗️به خداسوگند (اگر به علت سستى و بی وفایى شما) ناگزیر شوم زمامدارى مسلمانان را به معاویه واگذار کنم، یقین بدانید زیر پرچم حکومت بنى امیه هرگز روى خوش و شادمانى نخواهید دید و گرفتار انواع اذیت ها و آزارها خواهید شد. 🗯هم اکنون گویى به چشم خود مى بینم که فردا فرزندان شما بر در خانه فرزندان آنها ایستاده و درخواست آب و نان خواهند کرد؛ آب و نانى که از آن فرزندان شما بوده و خداوند آن را براى آنها قرار داده است، ولى بنى امیه آنها را از در خانه خود رانده و از حق خود محروم خواهند ساخت». ❗️آنگاه امام افزود: «اگر یارانى داشتم که در جنگ با دشمنان خدابا من همکارى مى کردند، هرگز خلافترا به معاویه واگذارنمی کردم، زیرا خلافت بر بنى امیه حراماست....». 📚جلائ العیون،ج1 ص345 ❗️امام مجتبى که ماهیت پلید حکومت معاویه را بخوبى مى شناخت، روزى در مجلسى که معاویه حاضر بود، سخنانى ایراد کرد و ضمن آن فرمود: «سوگند به خدا، تا زمانى که زمام امور مسلمانان در دست بنى امیه است، مسلمانان روى رفاه و آسایش نخواهند دید». 📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید،ج16 ص28 ❗️و این، هشدارى بود به عراقیان که بر اثر سستى و به امید راحتى و آسایش، تن به جنگ با معاویه ندادند، غافل از اینکه در حکومت معاویه هرگز به امید و آرزوى خود دست نمى یابند. 📚سیره پیشوایان،ص130 ❗️این بیانات پرده از چهره این رویداد تاریخی بر می دارد و نشان می دهد که: 1⃣امام خواهان صلح نبود بلکه بخاطر فقدان یاور و سستی مردم کوفه صلح را پذیرا شد 2⃣صلح نشانه حسن روابط با معاویه و پیروان او نبوده است و همانطور که پیامبر گرامی در حدیبیه ناچارا با مشرکین کفار سازش کرد ،امام حسن نیز بنا بر دلائل گفته شده ناچارا با معاویه سازش کرد 📚راهنمای حقیقت،ص609 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht