eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.2هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 👇 👌بعضى از ناآگاهان چنان ترسيم زشتى از ازدواج موقّت كرده و مى ‏كنند كه آن را چيزى مرادف «رسميّت به فحشا و اباحي گرى و آزادى جنسى» مى‏ شمرند! که به يقين تعصّب‏هاى شديد به آنها اجازه مطالعه كتب طرفداران ازدواج موقّت را نداده است و شايد بعضى حتّى يك خط از كتب شيعه را در اين زمينه مطالعه نكرده‏ اند و اين بسيار مايه تأسّف است. 🔰ناچار در اين مختصر شرايط ازدواج موقّت و تفاوت آن را با ازدواج دائم به روشنى بيان مى‏ كنيم، تا بر همگان اتمام حجّت الهى شود ؛ 👌ازدواج موقّت در غالب و احكام همچون ازدواج دائم است ؛ 1⃣زن و شوهر بايد با كمال رضايت و اختيار، بدون اجبار يكديگر را به همسرى انتخاب كنند. 2⃣ صيغه عقد با لفظ «نكاح» و «ازدواج» يا لفظ «» بايد جارى شود و الفاظ ديگر كارساز نيست. 3⃣ اگر زوجه باكره است اجازه لازم است و در غير باكره لازم نيست. 4⃣مدّت عقد و مهريّه بايد دقيقاً تعيين شود و اگر ذكر مدّت فراموش شود، به فتواى بسيارى از فقها تبديل به عقد دائم خواهد شد (و اين خود دليل بر آن است كه ماهيّت هر دو نوع از يكى است و تنها فرق در ذكر مدّت و عدم ذكر آن است)، (دقّت فرماييد). 5⃣ پايان مدّت به منزله است و بلافاصله زن بايد عدّه نگه دارد، (هرگاه آميزش صورت گرفته باشد). 6⃣ عدّه عقد دائم سه بار عادت ماهيانه ديدن است كه با ديدن مرحله سوّم عدّه تمام مى‏ شود، ولى عدّه عقد موقّت دو بار بيشتر نيست. 7⃣فرزندان متولّد شده از عقد موقّت فرزندانى مشروع هستند و تمام احكام فرزند متولّد از عقد دائم را- بدون استثنا- دارند و از پدر و مادر و برادران و ساير بستگان ارث مى ‏برند، و هيچ تفاوتى در ساير حقوق ميان اين دو گروه از فرزندان نيست. فرزندان عقد موقّت، بايد تكفّل پدر و مادر باشند و نفقه و تمام هزينه‏ هاى آنها همانند فرزندان عقد دائم بايد پرداخته شود. 📚وسائل الشیعه ج 21 ابواب المتعه 👌شايد بعضى از شنيدن اين سخنان در شگفتى فرو روند، آنها حق‏ دارند، زيرا ذهنيّت نادرست و كاملا عوامانه ‏اى درباره عقد موقّت دارند و شايد آن را يك ازدواج قاچاق و نيم‏ بند و خارج از قوانين و در يك كلمه شبيه زنا مى‏ پندارند در حالى كه ابداً چنين نيست. ❕آرى تفاوت‏هايى در ميان اين دو نوع عقد در مورد دو همسر (زوج و زوجه) وجود دارد. اصولا تعهّدات آنها در برابر يكديگر بسيار كمتر از عقد دائم است، زيرا منظور از ازدواج موقّت سهولت امر و نبودن مقرّرات دست و پاگير بوده، از جمله ؛ 1⃣ زن در عقد موقّت نفقه و ارث ندارد، ولى از فقها گفته‏ اند اين در صورتى است كه شرط نفقه و ارث نكنند و اگر شرط كنند بايد بر طبق آن عمل شود. 2⃣ زن در عقد موقّت آزاد است كه كارى در خارج خانه براى خود انتخاب كند و اجازه همسر براى او نيست مادام كه مزاحم حقّ شوهر نباشد، ولى در عقد دائم بدون توافق اين امر جايز نيست. 3⃣ بر مرد لازم نيست شب‏ها نزد همسر موقّت خود باشد. 👌با دقّت در شرح احكامى كه در بالا گفته شد، پاسخ بسيارى از پرسش‏ها و داورى‏ هاى ظالمانه و شبهات و افتراها داده خواهد شد، و ذهنيّت‏هاى كاذب و نادرست، در مورد اين حكم مقدّس و اسلامى مرتفع مى‏ شود، اين حقيقت نيز آشكار است كه ازدواج‏ موقّت هيچ نسبتى با زنا و اعمال منافى عفّت ندارد و آنها كه اين دو را با هم مقايسه مى ‏كنند، به يقين افرادى ناآگاهند كه هيچ اطّلاعى از ماهيّت نكاح موقّت و شرايط آن ندارند. 📚شیعه پاسخ می گوید ص 120 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❔پرسش ❓کانال نقدی بر اسلام بحثی را اغاز کرده است پیرامون میرزای نوری و این که ایشان کتابی نوشته اند به نام « فصل الخطاب فی تحریف القرآن» و ایشان از علمای بزرگ شیعه بوده و عقیده به تحریف قرآن داشته است لطفا پاسخ مقتضی را ارائه فرمایید❔ 💠پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در این که مرحوم محدث نوری از بزرگان علمای شیعه بوده است شکی نیست . 🌀صاحب اعیان الشیعه در مورد او می نویسد: «او عالم و فاضل و محدث بود و در علم حدیث و رجال متبحر بود .عارف به علم سیر و تاریخ بود و یگانه زمانش بود در اطلاع و اگاهی بر اخبار و آثار » 📚اعیان الشیعه ج6 ص143 👌ایت الله سبحانی درباره او می نویسد؛ «او فقیه امامی بود که در علم حدیث و رجال متبحر بود و اگاه به علم سیر و تاریخ بود » 📚موسوعه طبقات الفقهائ ج14 قسم1 ص229 🗯در کتاب فهرس التراث او را چنین معرفی می کند: «او شیخ و ستون مذهب بوده است وشیخ امامان حدیث و رجال بوده است .خاتم محدثین و مجتهدین می باشد.مجلسی سوم لقب اوست .او از بزرگان علمای شیعه و کبیران مردان اسلام می باشد» 📚فهرس التراث ج2 ص233 2⃣این که می گویند ایشان عقیده به تحریف قرآن داشته است کذب و دروغ است. 👌مرحوم حاج شیخ اقا بزرگ تهرانی که شاگرد مبرز مرحوم محدث نوری است در شرح حال استادش در جلد اول مستدرک الوسایل می گوید : ❗️« اما در مورد کتاب فصل الخطاب کرارا از استادم شنیدم می فرمود مطالبی که در فصل الخطاب است عقیده شخصی من نیست بلکه این کتاب را برای طرح بحث و اشکال نوشتم و اشارتا عقیده خودم را راجع به عدم تحریف قران اورده ام و بهتر بود نام کتاب را فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب می گذاردم » ❗️سپس مرحوم محدث تهرانی می گوید : « ما از نظر عمل روش استاد خودمان را به خوبی می دیدیم که هیچگونه وزن و ارزشی برای اخبار تحریف قائل نبود بلکه انها را اخباری می دانست که باید بر دیوار کوبند تنها کسی می تواند نسبت تحریف را به استاد ما بدهد که به مرام و عقیده او اشنا نبوده است » 📚مقدمه المستدرک ج1 ص50-51 🔷ومی نویسد: «محدث نوری می گفت که من در این کتاب کوشیدم تا اثبات کنم که قرآن موجود همان است که در قرون اولیه اسلام جمع آوری شده و در آن تغییر و تبدیلی رخ نداده است از این رو بهتر بود که آن را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» گویند در حالی که عنوان « فصل الخطاب فی تحریف الکتاب» مردم را در راه یافتن به مراد من به اشتباه انداخته است» 📚الذریعه ج10 ص220 🔶لذا ایشان در اعتراف نامه ای که پس از نگاشتن کتاب فصل الخطاب منتشر ساخت روشن کرد که مرادش عدم تحریف قرآن بوده است 📚نزاهت قرآن،جوادی املی،ص22 3⃣به فرض هم بگوییم ایشان اعتقاد به تحریف قرآن داشته است باز هم اشکالی مطرح نمی شود زیرا؛ 🔶1- طبق ادله مسلم وقوع تحریف در قرآن محال است و ایشان در نظریه خود اشتباه کرده است و معذور است و این از مقام علمی او نمی کاهد .بسیارند علمایی که در نظریه های علمی خود دچار اشتباه می شوند . 🔶2- امیر مومنان فرمود: ❗️«عظمت و بزرگی افراد نشانه حق و باطل نیست .حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی وباطل را بشناس انگاه اهل آن را خواهی شناخت» 📚بحار الانوار ج40 ص126 🗯اگر مرحوم محدث نوری عقیده به تحریف قرآن داشته او از حق و حقیقت دور شده است البته چنان که گذشت به هیچ عنوان ایشان معتقد به تحریف قرآن نبوده است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال میشه بگید نظر علما و بزرگان شیعه در مورد قرآن چی بوده؟ ایا اونا عقیده به تحریف قرآن داشته ان 🗯پاسخ: ❗️در کتاب سیمای عقائد شیعه چنین امده است: 🗯«کاوش در سخنان علماى بزرگ شیعه که همواره در نسل ها سرمشق و الگو بوده اند، نشان مى دهد که آنان از عقیده به تحریف تبرّى مى جستند و اندیشه تحریف را به «خبر واحد» نسبت مى دادند. نقل سخنان همه آنان در طول قرون، امکان ندارد. به برخى از آنها اشاره مى کنیم: 1⃣فضل بن شاذان نیشابورى در ضمن نقد مذهب اهل سنت مى گوید: «عمر بن خطاب گفت: مى ترسم گفته شود عمر در قرآن مفزوده و این آیه را در آن گنجانده است، ما در زمان پیامبر خدا آیه را چنین مى خواندیم: پیرزن و پیرمرد زناکار را به خاطر شهوت رانى که کرده اند سنگسار کنید، این کیفرى از سوى خداى مقتدر حکیم است.» 📚الایضاح ص217 ❗️اگر شیعه عقیده به تحریف داشت، او بر اهل سنت نمى تاخت که به تحریف معتقدند، چون هر دو در این عقیده مشترک بودند. 2⃣مرحوم صدوق مى گوید: «اعتقاد ما این است که قرآن کتاب خداو وحى اوست که نازل شده و خداوند در قرآن فرموده است:« از هیچ سوى باطل سراغ قرآن نمى آید، نازل شده اى از سوى خداى حکیم حمید است قرآن قصّه گویى حق است و حقى است جدا کننده حق و باطل و شوخى و بیهوده نیست و خداى متعال، پدید آورنده، نازل کننده، پروردگار، و حافظ آن و گویاى به آن است.» 📚الاعتقادات ،ص93 3⃣شیخ مفید مى گوید: «بعضى از شیعیان گفته اند که از قرآن هیچ کلمه یا ایه یا سوره اى کم نشده، لیکن آن چه در مصحف على به عنوان تأویل و تفسیر معانى آیات طبق حقیقت نزول آنها بوده، حذف شده است، آنها هر چند از کلام الله که قرآنو معجزه الهى است نبوده، لیکن حقایقى ثابت و نازل شده بود و گاهى به تأویل قرآن هم قرآن گفته مى شود. به نظر من این سخن شبیه تر به حق است از حرف کسى که مدّعى کاهش کلماتى از خود قرآن است نه تأویل آ ن. و به این نظر تمایل دارم.» 📚اوائل المقالات ص53 ❗️نیز در جوابِ «مسایل سرویّه» در پاسخ کسانى که براى تحریف، استناد به روایاتى کرده اند که برخى کلمات را به گونه دیگر نقل کرده است، مثلاً به جاى «کُنتم خیر امّه» «خیر ائمّه» نقل کرده و به جاى «جَعَلْناکُمْ اُمَّه وسطاً» «ائمّهً وَسطاً» نقل کرده، مى گوید: « این ها خبرواحد است و صحّت آنها ثابت نیست، از این رو در باره آنها توقف مى کنیم و از آن چه در قرآن موجود است دست نمى کشیم.» 📚مجوعه الرسائل ص366 4⃣ سید مرتضى گوید: «اضافه بر کسانى که در دلیل اول از آنان نقل کردیم، گروهى از صحابه همچون عبدالله بن مسعود، اُبىّ بن کعب و دیگران بارها قرآن را بر پیامبر خوانده و ختم کرده اند. این ها با کمترین تامل دلالت دارد که قرآن در آن زمان، مجموعه اى مرتب و مدوّن بود، نه پنهان و پراکنده.» 📚مجمع البیان ج1 ص10 5⃣ شیخ طوسى گوید: «سخن در زیاده و نقصان در قرآن، در خور این کتاب نیست. چرا که زیاد شدن در قرآن، بطلانش اجماعى است. کاسته شدن از قرآن نیز بر خلاف ظاهر مذهب مسلمانان است و این به مذهب صحیح ما شایسته تر است. سید مرتضى هم همین را تایید کرده و ظاهر روایات هم همین است، وى سپس روایت هاى مخالف را «خبر واحد» شمرده است.» 📚تبیان ج1 ص3 6⃣ مرحوم طبرسى مى نویسد: « افزایش چیزى بر قرآن، به اجماع علما باطل است و اما کاسته شدن از آن، بعضى از اصحاب ما و گروهى از حشویّه از اهل سنت گفته اند که در قرآن تغییر یا نقصانى پیش آمده است، لیکن عقیده صحیح در مذهب ما بر خلاف آن است.» 📚مجمع البیان ج1 ص10 7⃣سید بن طاووس حلّى گفته است: «عقیده شیعه، عدم تحریف است.» 📚سعد السعود ص144 8⃣ علامه حلّى در جواب سید مهنّا گفته است: «حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه بر خدااز این عقیده و امثال آن، که موجب راهیابى شک به معجزه جاویدان پیامبر خداست، معجزهاى که به صورت تواتر نقل شده است.» 📚اجوبه المسائل ص121 9⃣ محقق اردبیلى در مساله لزوم به دست آوردن علم به این که آن چه مى خواند، قرآن است، گفته است: «باید این علم را از راه تواترکه علم آور باشد به دست آورد و تنها به شنیدن حتى از یک عادل اکتفا نکرد... و چون تواترقرآن ثابت شده است، پس ایمن از اختلال است... علاوه بر این که در نوشته ها ضبط شده و حرف به حرف و حرکت به حرکت آن شمارش شده است. همچنین راه نگارش و راه هاى دیگر، گمانِ غالب بلکه یقین مى آورد که چیزى بر آن افزوده یا از آن کاسته نشده است.» 📚مجمع الفائده ج2 ص218 🔟قاضى نور الله شوشترى گوید: «وقوع تحریف در قرآن که به شیعه نسبت داده شده است، چیزى نیست که عقیده عموم شیعه امامیه باشد، گروهى اندک از آنان چنین سخنى گفته اند که در میان شیعه هم جایگاه معتبرى ندارند.» 📚آلائ الرحمان،ج1 ص25 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 ❗️اگر سخنان علما را در این زمینه به نحو کامل بیاوریم به
درازا خواهد کشید .تا این جا حق به روشنترین صورت اشکار شد . 📚برگرفته از کتاب سیمای عقائد شیعه،علامه سبحانی،ص167 🗯ایت الله میلانی در کتابش سخنان حدود 50 تن از بزرگان شیعه را در عدم تحریف قرآن ذکر می کند که می توانید جهت اگاهی رجوع فرمایید 📚التحقیق فی نفی التحریف ،فصل اول،ص13 به بعد « کلمات اعلام الشیعه فی نفی التحریف» https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش ❓یکی از کانال های ضد دین چند وقت است که اقوالی از علمای شیعه نقل می کند که آنان گفته اند قرآن تحریف شده است لطفا حقیقت را برای ما بیان کنید آیا راست می گویند❔ 💠پاسخ: ❕شکی در آن نیست که به هیچ عنوان قرآن کریم دچار کمی و زیادی نشده است و از گزند تغییرات و تبدیل مصون و محفوظ بوده است . 🌀خداوند می فرماید: «ما قرآن را نازل کردیم و ما به طور یقین نگهدار آن هستیم» 🔶حجر9 👌ومی فرماید: «هیچ گونه باطلی نه از پیش رو و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید» 🔷فصلت42 ❗️شیخ صدوق می گوید: « اعتقاد شیعه آن است که قرآنی که خداوند بر پیامبرش نازل کرد همان است که در میان دو جلد است و هم اکنون در دست مردمان است» 📚رساله الاعتقادات ص93 🗯شیخ طوسی می گوید: «سخن در زیاده و نقصان در قرآن درخور این کتاب نیست و قرآن از زیاده و نقصان مصون است» 📚تبیان ج1 ص3 ❗️علامه حلی می گوید: « حق آن است که تغییر و تاخیر و تقدیم و افزایش و کاهش در قرآن نیست و پناه می بریم به خدا از این عقیده» 📚اجوبه المسائل ص121 👌ما در گذشته مفصلا ادله عدم تحریف قرآن و کلمات و جملات بزرگان را در این باره آورده ایم که می توانید کلید واژه « تحریف» را در کانال سرچ کنید. 🔷اصل پاسخ: 🌀تحریف بر سه گونه است؛ 1⃣تحریف لفظی 2⃣تحریف معنوی 3⃣تحریف عملی ♻️1- تحریف لفظی آن است که در الفاظ و عبارات قرآن کم و زیاد و تغییر داده شود که چنین تحریفی در قرآن صورت نگرفته است. ♻️2- تحریف معنوی آن است که آیه ای را آن چنان تفسیر کنند که خلاف مفهوم واقعی آن باشد. ♻️3- تحریف عملی آن است که آیه قرآن را بر خلاف عمل کنند. 📚تفسیر نمونه ج11 ص28 👌مثلا در روایتی آمده است که مردم در قیامت می گویند: « ما قرآن را تحریف کرده و پشت سر انداختیم» 📚تفسیر برهان ذیل ایه 106 ال عمران 👌پیداست که مراد آن است که ما قرآن را تفسیر به رای کردیم و معانی آن را بر اساس میل خود تفسیر کردیم و به آن عمل نکردیم ( تحریف لفظی و عملی) 🔷قرآن می گوید: « یحرفون الکلم عن مواضعه» 🗯نسائ 46 ❗️یعنی سخن را از جایگاه اصلی اش بر می گردانند و تفسیر به رای می کنند 📚سیمای عقائد شیعه ص151 ❗️ امام باقر فرمود: « آنها حروف قرآن را حفظ و نگه داری کردند و حدود آن را تحریف کردند .پس آنرا نقل می کنند ولی معانی آنرا مراعات نمی کنند» 📚روضه الکافی ص128 📚الوافی ج5 ص274 👌روشن است که تحریف معنوی و عملی در قرآن واقع شده است . ❗️چه بسیار ایاتی است که به دروغ مورد تفسیر قرار می گیرد و معنای قرآن را عوض کرده و در آن تحریف کرده و تفسیر به رای می کنند. ❗️چه بسیار آیاتی است که مسلمین به آن عمل نکرده و آن ها را پشت سر انداخته اند. 💠اگر برخی از علما اورده اند قرآن تحریف شده اند سخنشان ناظر به تحریف معنوی و عملی قرآن است نه تحریف لفظی زیرا اجماع امت اسلام بر آن است که تحریف لفظی در قرآن صورت نگرفته است . ♻️اما این گونه افراد مغرض به دروغ این گونه جملات انان را حمل بر تحریف لفظی می کنند و خودشان در کلام این بزرگان تحریف می کنند و کلمات انان را تفسیر به رای می کنند. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔تاریخ دقیق وفات حضرت چه روزی هست؟ هرجایی مطلبی میخونم تاریخ وفات حضرت معصومه معلوم نیست اما ما ۱۰ربیع الثانی نوشتن. ❔ و اینکه حضرت معصومه کردند و یا شهید شدند❕ ❔ و چرا ایشان نکردند ❕ ❔و چه برای زیارت ایشان است ❕❕ 💠💠 1⃣مولف کتاب آثار قم در جلد 1 ص386 از دو کتاب نزهه الابرار فی نسب اولاد ائمه الاطهار و کتاب لواقح الانوار فی طبقات الاخبار نقل می کند که تاریخ وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ، روز دهم ماه ربیع الثانی ، سال دویست و یکم قمری بوده است . ❕اگر چه مولف کتاب سفینه البحار می نویسد؛ « نقل شده است که فاطمه دختر امام کاظم علیه السلام در روز دوازدهم ماه ربیع الثانی سال 201 قمری از دنیا رفته است » 📚مستدرک سفینه البحار ج8 ص262 2⃣در رابطه با وفات یا شهادت ایشان نیز ، گفتنی است ، اگر چه برخی می گویند ، ایشان و شهید شدند و از دنیا رفتند ، اما آنچه از ظاهر نصوص بر می آید ، آن است که ایشان با مرگ از دنیا رفتند . 👌مولفان و محدثان می نویسند ؛ « علت آمدن فاطمه معصومه به قم آن بود که چون مامون امام رضا علیه السلام را در سال دویست هجری از مدینه به مرو طلبید ، یک سال بعد از آن خواهرش فاطمه به جهت اشتیاق ملاقات برادرش از مدینه به جانب مرو حرکت کرد . 👌همین که به ساوه رسید ، و شد ، پرسید که از اینجا تا قم چه مقدار مسافت است ؟ گفتند ده فرسخ ، پس خادم خود را امر فرمود که مرا به جانب قم ببر ، پس آن حضرت را به قم آورد و در خانه موسی بن خزرج بن سعد فرود آورد ، قول اصح آن است که چون خبر( بیماری ) ایشان به آل سعد رسید ، همگی متفق شدند که به قصد آن حضرت بیرون بیایند و از آن حضرت کنند که به قم تشریف بیارند ، پس در میان همه موسی بن خزرج بر این امر تقدم جست ، همین که به خدمت آن مکرمه رسید ، مهار ناقه آن حضرت را گرفت و کشید تا وارد قم ساخت ، و در خانه خود آن سیده را منزل داد ، پس آن حضرت مدت روز در دنیا ماندند و به رحمت ایزدی پیوستند پس او را غسل داده و کفن نمودند و در ارض بابلان آنجا که امروز روضه او است و ملک موسی بوده آن حضرت را دفن کردند » 📚ترجمه تاریخ قم ص213 📚بحار الانوار ج48 ص290 📚عوالم العلوم ج21 ص328 📚منتهی الامال ج3 ص1581 و ... 3⃣در رابطه با عدم کردن ایشان ، مرحوم شیخ عباس قمی می نویسد ؛ « چنین رسیده است که ( ذریه منتسب به امام رضا علیه السلام ) دختران خود را به شوهر نمی دادند ، زیرا کسی را که همسر و هم کفو ایشان بود ، نمی یافتند و حضرت موسی بن جعفر را بیست و یک دختر بود و هیچ یک شوهر نکرده اند و این مطلب در میان دختران ایشان عادت شده بود » 📚منتهی الامال ج3 ص1584 4⃣اما در مورد زیارت ایشان ؛ 👌امام جواد علیه السلام فرمود ؛ « هر کس قبر عمه ام را در قم زیارت کند ، بر او واجب است » 📚وسائل الشیعه ج14 ص576 ❕در نقل دیگر امام علیه السلام فرمود ؛ « ما اهل بیت حرمی داریم که آن قم است و به زودی در آنجا زنی از فرزندان من دفن می شود که نام دارد ، هر کس که او را زیارت کند ، بهشت بر او واجب می شود » 📚بحار الانوار ج99 ص268 👌در دیگر فرمود ؛ « به شفاعت فاطمه معصومه تمام ما وارد بهشت می شوند » 📚بحار الانوار ج57 ص228 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا واقعا یک بار زیارت حضرت فاطمه معصومه آدم رو می کند ❗️من برم هر جنایتی که دلم می خواد بکنم بعد برم زیارت حضرت معصومه میرم بهشت ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که بر اساس روایات اهل بیت ، حتی یک بار زیارت حضرت فاطمه معصومه ، را بهشتی می کند ، امام جواد علیه السلام فرمود ؛ « هر کس عمه ام را در قم زیارت کند ، بهشت بر او واجب است » 📚وسائل الشیعه ج14 ص576 💠ولی باید کرد؛ 👌زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ، در صورتی انسان را بهشتی می کند و اثر خود را خواهد گذاشت که درگاه الهی واقع شود و الا عملی که مقبول درگاه الهی واقع نشود ، ارزشی ندارد . ❕ می فرماید: « خدا تنها ( اعمال نیک را ) از پرهیزکاران می پذیرد» 🔶مائده27 🗯امام علیه السلام فرمود: « خداوند تنها اعمال نیک و صالح را قبول می کند و اعمال نیک را نیز تنها در صورتی قبول می کند که شما به عهد و او عمل کنید ( در صورتی که گناه نکنید و پرهیزکار باشد )» 📚الکافی ج1 ص139 - ج2 ص39 👌بنابراین زمانی زمانی حضرت فاطمه معصومه، انسان را بهشتی می کند که فرد مصداق متقین باشد. ❕یعنی واجبات را انجام داده و محرمات را ترک کند و اگر گناهانی نیز دارد ، از گناهان خود نادم و پشیمان بوده و در حالی که از گذشته خود واقعی کرده است به زیارت حضرت معصومه برود . 💠اما اگر فرد بر انجام گناهان خود داشته باشد و توبه و استغفار واقعی را ترک کرده باشد هیچگاه زیارت حضرت معصومه او را بهشتی نمی کند چنان که امام علیه السلام فرمود: « به خداوند سوگند پرودگار هیچ اطاعت و کار نیکی را از بنده اش قبول نمی کند تا زمانی که بنده بر انجام خداوند اصرار داشته باشد» 📚الکافی ج2 ص288 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓آیا راست است که اهل بیت فرموده اند شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم و غیر عرب ❕ 💠پاسخ💠 ❕روایاتی در مجامع روایی ما آمده است که ممکن است این معنا از آن ها به دست آید. 1⃣شیخ کلینی در کافی روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: « ما بنی هاشم هستیم و شیعیان ما عرب و بقیه مردم عرب های نادان و بی سواد و بادیه نشین هستند»« نحن بنو هاشم و شیعتنا العرب و سائر الناس الاعراب» 📚الکافی ج8 ص166 2⃣در روایت دیگر نقل می کند که فرمود: « ما قریش و شیعیان ما عرب و بقیه مردم کفار غیر عرب هستند» 📚همان مدرک 3⃣شیخ صدوق نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: « ما قریش و شیعیان ما عرب و دشمنان ما عجم هستند» 📚معانی الاخبار ص404 ❗️علامه مجلسی این روایت را به نقل از معانی الاخبار صدوق در بحار الانوار می آورد. 📚بحار الانوار ج64 ص176 ❕شیخ عباس قمی هم در سفینه البحار که تلخیص بحار الانوار است به نقل از معانی الاخبار می آورد. 📚سفینه البحار ج6 ص165 ❗️عجم به تمام غیر عرب اعم از ایرانی و غیر ایرانی اطلاق می شود. 📚لغات در تفسیر نمونه ص52 🔴نقد؛ 1⃣یکی از ملاک های پی بردن به صحت یک روایت ، موافقت یا عدم موافقت آن روایت با آموزهای قرآنی است. 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « حدیثی که از ما برایتان نقل می شود ، بر قرآن عرضه کنید ، اگر موافق قرآن بود بگیرید و اگر مخالف بود آن را قبول نکنید» 📚وسائل الشیعه ج27 ص120 ❕قرآن مجید تنها ملاک امتیاز و برتری را ، تقوا می داند و می فرماید: « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶حجرات 13 🔷پیامبر گرامی فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به تقوا» 📚تفسیر قرطبی ج9 ص6162 🗯بنابراین ملاک برتری تنها تقوا است نه عرب یا عجم بودن لذا روایت مذکور چون خلاف آموزه های قرآنی است قابل پذیرش نمی باشد. 2⃣در روایات متعددی ، اهل بیت علیهم السلام از عجم و ایرانیان مدح و تمجید کرده اند . 🔶پیامبر گرامی فرمود: « اگر ایمان معلق در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚بحار الانوار ج58 ص230 ♦️در روایت دیگر امده است : « اگر علم در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا می کنند» 📚قرب الاسناد؛ ص109 🔶خداوند در آیه 54 سوره مائده می فرماید: « ا ی مومنان هر کس از شما که از دینش برگردد خداوند به زودی قومی به عرصه آورد که دوستشان می دارد و انان نیز او را دوست می دارند» ❕در تفسیر مجمع البیان امده است که از پیامبر درباره این آیه سوال میشود .حضرت دست بر شانه سلمان می زند و می فرماید: « سلمان و همانندان او ( ایرانیان) مراد آیه هستند .اگر دین در ثریا باشد مردانی از فارس به ان دست پیدا خواهند کرد» 📚مجمع البیان ج3 ص357 👌در مدح ایرانیان روایات فراوانی امده است که جهت اگاهی رجوع کنید ؛ 📚 بحار الانوار 57 ص201 باب 36 ❓با این وجود چگونه قابل قبول است که اهل بیت ، عجم و ایرانیان را دشمنان خود تلقی کنند❕❕ 3⃣روایات مذکور در مذمت عجم و غیر عرب از حیث سند مردود بوده و قابل استناد نمی باشد. 🔶شیخ کلینی دو روایت مذکور را از سهل بن زیاد نقل می کند در حالی که این راوی ضعیف و مردود است. 🗯نجاشی در مورد او می نویسد: « او در حدیث ضعیف است و به احادیث او اعتماد نمی شود .احمد بن محمد بن عیسی شهادت می داد که او اهل غلو و دروغگویی است و او را از قم به ری خارج کرد» 📚رجال نجاشی ص185 🔶در سند روایت معانی الاخبار هم که مورد نقل بحار الانوار و سفینه البحار واقع شده است ؛ ❕سلمه بن الخطاب قرار دارد که نجاشی می گوید او ضعیف است. 📚رجال نجاشی ص187 ❕و عثمان بن جبله قرار دارد که مجهول و ضعیف است. 📚زبده المقال من معجم الرجال ج1 ص670 4⃣اگر از همه آنچه که گفتیم چشم پوشی کنیم باز هم معنای صحیح این رویات این است که بگوییم : « مقصود این روایات این است که عرب و عجم نگویید و عرب را بر عجم برتری ندهید و از عجم مذمت نکنید .ببینید اگر شخص شیعه ما است عرب است یعنی دارای همان صفات خوب و نیکویی است که عرب را به آن مدح می کنید اگر چه عجم باشد . ❗️دشمن ما عجم است یعنی اگر کسی آن صفات نکوهیده را که به حق یا ناحق برای عجم می گویید دارا باشد اگر چه ذاتا عرب باشد » 📚معارف دین ، صافی گلپایگانی ج2 ص253 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔لطفا به متن زیر از کانال دین پاسخ دهید ؛ ◾️ اسلام و عربى به روايت زير توجه كنيد: «ما از تبار قريش هستيم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما عجم ها(فارسها) هستند. روشن است که هر عربى از هر عجمی بهتر و بالاتر؛ و هر عجمی از دشمنان ما هم بدتر است؛ عجمها را بايد دستگير کرد و به مدينه آورد؛ زنانشان را به فروش رسانيد و مردانشان را به بردگى و غلامى اعراب گماشت. : سفينه البحار و مدينه الحکم و الاثار ؛ صفحه ۱۶۴، نویسنده: شیخ عباس قمى 💠💠 👌به راستی انسان از شدت عناد و دشمنی این افراد با اسلام و تشیع متعجب می شود که چگونه سعی می کنند با تحریف و مطلبی را به مخاطب القاء کنند . ❕کتاب سفینه البحار مرحوم شیخ عباس قمی ، تلخیص و معجم موضوعی از کتاب شریف الانوار است و شیخ عباس قمی تنها روایات بحار الانوار را به صورتی تلخیصی و در کتاب مذکور نقل می کند . 💠شیخ عباس قمی ابتدا اصل روایت را از کتاب بحار الانوار نقل می کند که امام علیه السلام فرمود ؛ « ما قریش هستیم و شیعیان ما عرب هستند و دشمنان ما عجم می باشند » ❕شیخ عباس قمی پس از نقل روایت توضیح علامه را پیرامون روایت نقل می کند که علامه مجلسی روایت را چنین توضیح و می دهد ؛ « بیان و معنای روایت آن است که اگر شخص شیعه ما باشد عرب ممدوح است ( یعنی دارای همان صفات خوب و پسندیده است که عرب را به آن مدح می کنید ) اگر چه عجم باشد و دشمن ما عجم مذموم است (یعنی کسی که آن صفات نکوهیده را که بحق یا ناحق برای عجم می گویید دارا باشد ) اگر چه ذاتا عرب باشد » ❕این توضیح علامه مجلسی در بحار الانوار است که شیخ عباس قمی نقل می کند . 💠آنگاه شیخ عباس قمی فصلی را می گشاید تحت این عنوان ؛ « عقیده زشت خلیفه دوم در مورد عجم ها » 👌سپس از کتاب مناقب ابن شهر آشوب نقل می کند ؛ « زمانی که اسیران ایرانی را به مدینه آوردند ، خلیفه دوم می خواست که زنانشان را بفروشد و مردانشان را بندگان عرب قرار دهد و قصد داشت که معلول ها و ضعیفان وپیران را در هنگام طواف و حول خانه خدا بر دوش مردان ایرانی قرار دهد ، علی علیه السلام ( اعتراض کرد ) و گفت پیامبر فرمود بزرگ هر قوم را اکرام کنید اگر که در مخالفت با شما باشند و این ایرانی از جمله حکماء و کریمان می باشند که به اسلام اظهار رغبت کرده اند و من برای خداوند از حق خود و بنی هاشم در مورد آنان گذشتم ...» 📚سفینه البحار ج6 ص165 ❗️این تمام جریان این روایت است ، که متاسفانه کانال های ضد دین با این جریان مطلب را به صورت وارونه نشان می دهند ‌. 👌ما در پست دیگری مفصلا به شرح و بررسی روایاتی که می گوید شیعیان ما و دشمنان ما هستند پرداخته ایم ، جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6260 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🔸 👇 🔸مطلب آخر اینکه آقای کمال حیدری ، از لفظ شهیده برای حضرت زهرا می خواهند شاهد و گواه بر اعمال بودن را استنتاج کنند . ❕در پاسخ می گوییم ، چنان که گذشت ، لفظ شهیده از معنای گواه و شاهد بودن خالی نیست ، اما وسعت بخشیدن ، دایراه گواه و شاهد بودن ، به اعمال تمام امت ، نیاز به دلیل و دارد ، و ما این دلیل و قرینه را تنها در مورد امامان اهل بیت علیهم السلام داریم که آنان تنها شاهدان بر اعمال امتند و اعمال بر آنان عرضه می شود و در روایاتی که علامه مجلسی در بحار تحت همین موضوع جمع آوری کرده است ، این معنا از شاهد و گواه بودن برای حضرت زهرا سلام الله علیها ، نشده است ؛ 📚بحار الانوار ج 23 ص 333 باب 20 🔸البته گاها واژه شهید تنها به معنای گواه و شاهد خالی از معنای مقتول فی سبیل الله به کار می رود که این استعمال در قرآن نیز به کار رفته است ؛ ( نساء 41_ بقره 282_ یوسف 26_ ق 21_ بقره 23 و ... ) ❕این معنا برای واژه شهید در صورتی است که قرینه ای در کار باشد که شهید به معنای مصطلح شرعی یعنی فی سبیل الله استعمال نشده است اما اگر قرینه ای در کار نباشد ، طبق اصطلاح شرعی ، این واژه به معنای مقتول فی سبیل الله است ، چنان که در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها چنین است . 👌به فرض هم که بگوییم واژه « شهید » مشترک لفظی بین مقتول فی سبیل الله و گواه و شاهد بودن صرف ( بدون معنای ) می باشد ، باید با قرینه روشن کرد که کدام معنا از این واژه مراد است . ما در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها قرینه داریم که واژه شهیده به معنای مقتول فی سبیل الله است ، قرینه ما همان نصوصی است که صراحتا شهادت ایشان را طبق شیعه و سنی به اثبات می رساند که جهت آگاهی نمایه های ذیل را مطالعه کنید ؛ ⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204 ⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079 ⚫️https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958 🔸در مورد کمال حیدری هم باید توجه داشت که ایشان جایگاهی در نزد تشیع ندارند و اخیرا هم دو عالی قدر ، آیت الله العظمی وحید خراسانی و آیت الله العظمی صافی گلپایگانی ، تصریح به انحراف و ضلالت او کردند و جمعی از بزرگان حوزه علمیه نیز بیانیه ای صادر کردند و از مومنین خواستند که به سخنان باطل او گوش فرا ندهند . متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: 🔸بسم الله الرحمن الرحیم  والصلاة والسلام علی سيدنا محمد وآله الطيبين الطاهرين. 🔸اما بعد، در ظروف اخيره نظريات و تشكيكاتی در ضروریات مذهب [از سوی آقای سید کمال حیدری] آشکار شد. 👌از آنجا که ردیه های علمی علما بر وی اثر نداشت و تلاش ها برای جلوگیری از انحرافات وی نافع نبود و از طرفی دیگر مؤمنین سؤالات زیادی درباره عقائد و آراء او پرسیدند، حوزه علمیه قم ــ و در رأس آن، دو بزرگ حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی و حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی دام ظلهما ــ موضع صریح خود را در برابر وی اعلام کرده، همان طور که درباره امثال او پیش از این چنین کرده است و به وظیفه شرعی خود درباره حفظ و صیانت از مذهب از بدعت ها و حفظ مومنین از گمراهی عمل نموده است. 🔸ما نیز حمایت خود را از آنچه مراجع بزرگوار فرموده اند اعلان می داریم و از مؤمنین عدم توجه به این شخص و غیر او از منحرفین علمی و عملی را خواستاریم، والله ولي التوفيق والهداية. ١٥ جمادى الثانية ١٤٣٩ ❕سید علی رضا حائری ــ سید حسین حسینی شاهرودی ــ سید علی حسینی میلانی ــ محمد تقی شهیدی ــ نجم الدین طبسی ــ سید محمدجواد علوی بروجردی ــ سید محمد غروی ــ محمدجواد فاضل لنکرانی ــ محسن فقیهی ــ  علی کورانی عاملی ــ مهدی گنجی- سید محمد یثربی کاشانی ــ  مهدی هادوی تهرانی 🌐http://yon.ir/gTjgF https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⁉️سوال سوالی است که چند وقت است ذهن منو مشغول کرده .می دونیم هر چه علم پیشرفت می کنه مسائل تازه ای ایجاد میشه که حکم اون تو روایات نیومده مثلا تلقیح مصنوعی،پیوند اعضا و ...با قوانینی که واسه 1400 سال پیشه چطور میشه نیازهای روز رو پاسخ داد 🔷پاسخ: ❗️در روایات ما آمده است که هیچ مساله ای نمی باشد مگر انکه حکم آن در قرآن یا سنت بیان شده است 📚بحار الانوار ج2 ص168 باب 22 ❗️با این توضیح درباره اشکال شما چنین می گوییم: 🔶« اگر تمام قوانین اسلام جنبه جزیی داشت و برای هر موضوعی حکم کاملا مشخصی و جزیی تعیین کرده بود جای این اشکال بود اما با توجه به اینکه در دستورات اسلام یک سلسله اصول کلی و بسیار وسیع و گسترده ای وجود دارد که می تواند بر نیازهای متغیر منطبق شود و پاسخگوی انها باشد دیگر جایی برای این ایراد نیست 🔷مثلا با گذشت زمان یک سلسله قراردادهای جدید و روابط حقوقی در میان انسانها پیدا می شود که در عصر نزول قرآن هر گز وجود نداشته است مثلا در آن زمان بیمه با شاخه های متعددش موجود نبوده است و همچنین انواع شرکت هایی که در عصر و زمان ما بر حسب احتیاجات روز به وجود امده ولی با این حال یک اصل کلی در اسلام داریم به عنوان لزوم وفای به عقد و عهد 📓مائده 1 ❗️که همه این قراردادها را شامل میشود .بنابراین قانون کلی در این زمینه ثابت است هر چند مصداقهای آن در تغییر هستند و هر روز ممکن است مصداق جدیدی برای آن پیدا شود . 🔷مثال دیگر اینکه ما قانون مسلمی در اسلام داریم به نام قانون لا ضرر که بوسیله ان می توان هر حکمی را که سرچشمه ضرر و زیان در جامعه اسلامی گردد محدود ساخت و بسیاری از این نیاز ها را بر طرف نمود . ❗️گذشته از این مساله لزوم حفظ نظام جامعه،وجوب مقدمه واحب،مساله تقدیم اهم بر مهم نیز در موارد بسیار گسترده ای پاسخگوی نیاز ها می باشد » 📚تفسیر نمونه ج17 ص346 ❗️این قواعد کلی که پاسخگوی کلیه نیازها تا روز قیامت می باشد به عنوان قواعد فقهی یاد می شود که همه انها ریشه در ایات قران و روایات اهل بیت دارد . ❗️ایت الله العظمی مکارم شیرازی این قواعد را در حدود 30 قاعده خلاصه کرده ودر کتاب خود« القواعد الفقهیه» مفصلا در مورد انها بحث می کنند . https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓در قرآن و اسلام موارد متعددی است که خداوند در ابتدا یک حکمی میدهد و پس از گذشت مدتی حکم دیگری جایگزین آن میشود و حکم اول نسخ می شود❕آیا این تغییر احکام نشان دهنده ناگاهی خداوند نمیباشد❔ 💠پاسخ💠 👌نسخ از نظر لغت به معنی از بین بردن و زائل نمودن است و در منطق شرع، تغییر دادن حکمی و جانشین ساختن حکمی دیگر بجای آن است ؛ ❗️ به عنوان مثال ؛ 1⃣مسلمانان بعد از هجرت به مدینه مدت شانزده ماه به سوی بیت المقدس نماز می خواندند، پس از آن دستور تغییر قبله صادر شد، و موظف شدند هنگام نماز رو به سوی کعبه کنند 2⃣در سوره نساء آیه 15 درباره مجازات زنان زناکار دستور داده شده که در صورت شهادت چهار شاهد، آنها را در خانه حبس کنند تا زمانی که مرگشان فرا رسد، یا خداوند راه دیگری برای آنان مقرر دارد. 👌این آیه بوسیله آیه 2 سوره نور نسخ شد و در آن آیه مجازاتشان تبدیل به یکصد تازیانه شده است . 🤔در اینجا ایراد معروفی است که به این صورت مطرح می شود: ❓ اگر حکم اول دارای مصلحتی بوده پس چرا نسخ شده ؟ و اگر نبوده چرا از آغاز تشریع گردیده ؟ و به تعبیر دیگر: چه می شد از آغاز حکم چنان تشریع می گشت که احتیاجی به نسخ و تغییر نداشت ؟ 🗯پاسخ این سؤال را دانشمندان اسلام از قدیم در کتب خود آورده اند و حاصل آن با توضیحی از ما چنین است؛ ❕می دانیم نیازهای انسان گاه با تغییر زمان و شرائط محیط دگرگون می شود و گاه ثابت و بر قرار است . 🔷 یک روز برنامهای ضامن سعادت او است ولی روز دیگر ممکن است بر اثر دگرگونی شرائط همان برنامه سنگ راه او باشد. 🔶یک روز داروئی برای بیمار فوق العاده مفید است و طبیب به آن دستور می دهد اما روز دیگر به خاطر بهبودی نسبی بیمار ممکن است این دارو حتی زیانبار باشد لذا دستور قطع آن و جانشین ساختن داروی دیگر را می دهد. ❗️ممکن است درسی امسال برای دانش آموزی سازنده باشد اما همین درس برای سال آینده بی فایده باشد، معلم آگاه باید برنامه را آنچنان تنظیم کند که سال به سال دروس مورد نیاز شاگردان تدریس شود. 👌این مساله مخصوصا با توجه به قانون تکامل انسان و جامعه ها روشنتر می گردد که در روند تکاملی انسانها گاه برنامهای مفید و سازنده است و گاه زیانبار و لازم التغییر به خصوص ‍ در هنگام شروع انقلابهای اجتماعی و عقیدتی، لزوم دگرگونی برنامه ها در مقطعهای مختلف زمانی روشنتر به نظر می رسد. ❕البته نباید فراموش کرد که اصول احکام الهی که پایه های اساسی را تشکیل می دهد در همه جا یکسان است هرگز اصل توحید یا عدالت اجتماعی و صدها حکم مانند آن دگرگون نمی شود، تغییر در مسائل کوچکتر و دست دوم است . ❕با توجه به این نکات روشن می شود که نسخ به هیچ عنوان مستلزم ناگاهی واضع از قوانین نمی باشد بلکه بر اساس تغییر شرایط و مصالح احکامی تغییر می کند. 📚تفسیر نمونه ج1 ص390 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
✅پاسخ 1⃣نخست توجه کنید که انچه از مجموع روایات اسلامی استفاده می شود این است که اجرای این حد اسلامی یعنی بریدن دست دارای شرایطی است که بدون وجود ان شرایط اقدام به آن کار جایز نیست 1ـ سارق به حد بلوغ شرعی رسیده باشد. 2ـ سارق در حال سرقت عاقل باشد. 3ـ سارق با تهدید و اجبار وادار به سرقت نشده باشد. 4ـ سارق قاصد باشد. 5ـ سارق بداند و ملتفت باشد که مال غیر است. 6ـ سارق بداند و ملتفت باشد که ربودن آن حرام است. 7ـ صاحب مال، مال را در حرز وجایگاه مخفی قرار داده باشد. 8ـ سارق به تنهایی یا با کمک دیگری هتک حرز کرده باشد. 9ـ به اندازه نصاب یعنی 5/4 نخود طلای مسکوک که به صورت پول معامله می‌شود یا ارزش آن به آن مقدار باشد، در هر صورت پول معامله ‌شود یا ارزش آن به آن مقدار باشد و در هر بار سرقت شود. 10ـ سارق مضطر نباشد. 11ـ سارق پدر صاحب مال نباشد. 12ـ سرقت در سال قحطی صورت نگرفته باشد. 13ـ حرز و محل نگهداری مال، از سارق غصب نشده باشد. 14ـ سارق مال را به عنوان دزدی برداشته باشد. 15ـ مال مسروق در حرز متناسب نگهداری شده باشد. 16ـ مال مسروق از اموال دولتی و وقف و مانند آن که مالک شخصی ندارد نباشد. 17 سرقت مال به صورت مخفیانه و سری انجام گرفته باشد 📚شرح لمعه،شهید ثانی،ج9 ص221 به بعد ❗️با توجه به این شرایط بدست می اید که چقدر مشمولان شمول حکم کم و اندک می شوند 2⃣ افرادی که این حکم را نوعی مجازات شدید محسوب می کنند به چند نکته توجه ندارند: ♦️اوّلاً: هر سارقى مشمول آن نخواهد شد، بلکه تنها یک دسته از سارقان خطرناک هستند که رسماً مشمول آن مى شوند. ♦️ثانیاً: با توجه به این که راه اثبات جرم در اسلام شرائط خاصى دارد، این موضوع باز هم تقلیل پیدا مى کند. ♦️ثالثاً: بسیارى از ایرادهائى که افراد کم اطلاع بر قوانین اسلام مى گیرند، به خاطر آن است که یک حکم را به طور مستقل و منهاى تمام احکام دیگر مورد بررسى قرار مى دهند. 👌به عبارت دیگر، آن حکم را در یک جامعه صد در صد غیر اسلامى فرض مى کنند. ولى اگر توجه داشته باشیم که: ⚫️اسلام، تنها این یک حکم نیست بلکه مجموعه احکامى است که پیاده شدن آن در یک اجتماع سبب اجراى عدالت اجتماعى، مبارزه با فقر، تعلیم و تربیت صحیح، آموزش و پرورش کافى، آگاهى و بیدارى، و تقوا مى گردد، روشن مى شود که مشمولان این حکم چه اندازه کم خواهند بود. 👌باید برای اجرای حکم تمام این جوانب را در نظر گرفت خلاصه، حکومت اسلامى موظّف است براى تمام افراد ملت خود نیازمندى هاى اوّلى زندگى را فراهم سازد، به آنها آموزش لازم را بدهد، و از نظر اخلاقى نیز تربیت کند، بدیهى است در چنان محیطى افراد متخلّف بسیار کم خواهند شد. 📚تفسیر نمونه،ج4 ص373 3⃣پیامبر گرامی فرمود: « اجرای هر نوع حدی از بارش چهل شبانه روز بهتر است» 📚وسائل الشیعه ،ج18 ص307 👌مفهوم این روایت این است که همانطور که باران رحمت خداوند است حدود الهی نیز نوعی رحمت است که همچون باران جامعه را شستشو می دهد و اجتماع را از الودگی ها پاک می کند . 👌اجرای حد سارق نیز در صورتی که تمام شرایطش که در بالا امد باشد نوعی رحمت است که سبب پاکسازی اجتماع از مفاسد و برقراری امنیت در جامعه می شود لذا می بینیم که در روایات اسلامی که فلسفه حدود را بیان می کند سخنی از انتقام و خشونت و مانند آن نیست بلکه سخن از محبت و رحمت و اقامه عدل و سیراب کردن جامعه اسلامی و مانند آن است . ❗️اسلام اصیل و اموزهای ان را باید از مکتب اهل بیت گرفت .کارهایی که داعش انجام می دهد ربطی به اسلام ندارد 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓آیا حکم رجم و سنگسار حکمی اسلامی است و در قرآن آمده است❕برخی می گویند این حکم در قرآن نیامده و از یهودیان وارد جامعه اسلامی شده است❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔶حکم رجم یا سنگسار در قرآن نیامده است اما در روایات و سنت پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان( که بازگو کننده سنت پیامبر هستند ) آمده است به این که مجازات مرد و زن متاهلی که گرفتار زنا شوند ( زنای محصنه ) سنگسار است . 🔶قرآن به سنت پیامبر گرامی حجیت بخشیده است و می فرماید: « ما قرآن را بر تو ( پیامبر) نازل کردیم تا تو آیات آن را برای مردم تبیین کنی» 🔷نحل 44 🔶ومی فرماید: « آنچه پیامبر برای شما آورده و به آن فرمان داده بگیرید و عمل کنید و آنچه شما را از آن نهی کرده است خودداری کنید» 🔶حشر 7 🗯محدث کبیر ، شیخ حر عاملی ، روایات مربوطه در مورد سنگسار را در کتاب شریف « وسائل الشیعه » گرد آوری کرده است. 📚وسائل الشیعه ج28 ص61 به بعد 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « سنگسار حد بزرگ الهی و تازیانه حد کوچک است» 📚الکافی ج7 ص167 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « علی علیه السلام در زنای محصنه حکم سنگسار را جاری می ساخت» 📚الکافی ج7 ص177 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « مرد و زن متاهل اگر زنا کنند حکمشان سنگسار است» 📚التهذیب ج10 ص3 🔷امام باقر علیه السلام فرمود: « علی علیه السلام در مورد زن (شوهر داری) که زنا کرد و حامله شد و پنهانی فرزندش را سقط کرد حکم به صد تازیانه و سپس سنگسار کرد » 📚 الاستبصار ج4 ص201 🔷شیخ طوسی روایت می کند: «پنج نفر را به جرم زنا نزد عمر آوردند و او دستور داد هر کدام را صد تازيانه بزنند. امام علي که حاضر بود فرمود :حکم خدا در مورد آنان اين نيست . عمر از امام خواست حکم خدا را در مورد آنان اجرا کند و امام يکي را گردن زد و ديگري را سنگسار کرد و سومي را صد و چهارمي را پنجاه تازيانه زد و پنجمي را تنبيه کرد و در توضيح اين حکم فرمود : 🔶اولي ذمي بود که شرط ذمه را زير پا گذاشته و با زن مسلمان زنا کرده بود و جز شمشير را سزاوار نبود (زيرا در حکم کافر حربي بود) .دومي زناکار محصن بود که حدش سنگسار است . سومي زناکار غير محصن بود که حدش تازيانه است . چهارمي برده زناکار بود که حدش نصف حد آزاد است . پنجمي ديوانه بود( که بايد تنبيه شود تا بترسد و ديگر مرتکب نشود)» 📚التهذیب ج10 ص50 💠البته باید توجه داشت؛ 🔶 قوانین کیفری اسلام گرچه ظاهرا سخت و شدید هستند، ولی در مقابل، راه اثبات جرم در اسلام به این آسانی نیست، و برای آن شرایطی تعیین شده که غالبا تا گناه علنی نشود آن شرائط حاصل نمی گردد. 🔶مثلا افزایش دادن تعداد شهود را به چهار نفر که در زنای محصنه مطرح است بقدری سـنـگـین است که فقط افراد بی باک و بی پروا ممکن است مجرم شناخته شوند و بدیهی اسـت ایـن چـنین اشخاص باید به اشد مجازات گرفتار شوند تا عبرت دیگران گردند و مـحـیـط از آلودگـی گـنـاه پاک گردد و جز این افراد کسی در برابر دیگران زنا نمی کند تا چهار شاهد بر زنای آنان اقامه شود بنابراین اجرای این حکم عملا محقق نمی شود و این خود نوعی رحمت اسلامی است که شامل این نوع گناهکاران گردیده است . ❕ همچنین برای شهادت شهود شرایطی تعیین شده از قـبـیـل رؤیـت و به چشم دیدن و عدم قناعت به قرائن، و هماهنگی در شهادت، و مانند آن، که اثبات جرم را سخت تر می کند. ❗️بـه ایـن تـرتـیـب، اسلام، احتمال یک مجازات فوق العاده شدید را در برابر این گونه گـنـاهـکـاران قـرار داده، و هـمین احتمال اگر چه ضعیف هم باشد می تواند در روحیه غالب افـراد اثـر بـگـذارد. 🗯اما راه اثـبـات آن را مـشـکـل قـرار داده تـا عـمـلا در ایـن گونه موارد اعـمـال خـشـونت بطور وسیع انجام نگیرد، در حقیقت اسلام خواسته اثر تهدیدی این قانون کـیـفـری را حـفـظ کـنـد بـدون ایـن کـه افـراد زیـادی مشمول اعدام شوند. ❗️نـتـیـجـه ایـن کـه روش اسـلام در تـعـیـیـن مـجازات و راه اثبات جرم روشی است که حداکثر تـاثـیـر را در نـجـات جـامـعـه از آلودگـی بـه گـنـاه دارد در حـالی کـه افـراد مـشـمـول ایـن مـجـازاتـهـا عـمـلا زیـاد نـیـسـتند 🗯لذا شایسته است که ما روش اسلام در این زمینه را نامگذاری کنیم به « روش سهل و ممتنع قوانین کیفری اسلام» 📚تفسیر نمونه ج3 ص310 ♻️جهت آگاهی بیشتر در فلسفه جعل حدود و کیفر در اسلام به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ https://t.me/Rahnamye_Behesht/4786 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال زمانی که جبرئیل با محمد (ص) گفت بخوان و ایشان در پاسخ گفت خواندن و نوشتن نمیدانم،هزار و اندی سال پیش از آن کوروش منشور حقوق بشر را نوشته بود. 🗯پاسخ: ❗️توجه به چند نکته لازم است: 1⃣در اینکه پیامبر به مکتب نرفت و هیچ خطی ننوشت در میان مورخان بحثی نیست وقران نیز صریحا می گوید: «پیش از این نه کتابی می خواندی ونه با دست خود چیزی می نوشتی تا موجب تردید دشمنانی که می خواهند سخنان تورا ابطال کنند گردد» 📓 48 عنکبوت ❗اصولا در محیط حجاز به اندازه ای با سواد کم بود که افراد با سواد کاملا معروف وشناخته شده بودند. در مکه که مرکز حجاز محسوب می شد تعداد کسانی که از مردان می توانستند بخوانند وبنویسند از 17 نفر تجاوز نمی کرد واز زنان تنها یک زن بود که سواد خواندن ونوشتن داشت 📚فتوح البلدان،ص459 ❗این درمورد دوران قبل از نبوت واما پس از بعثت در هیچیک از تواریخ نقل نشده است که او خواندن ونوشتن را از کسی فرا گرفته باشد بنابراین به همان حال امی بودن تا پایان عمر باقی ماند ❗ولی اشتباه بزرگ که باید از آن اجتناب کرد این است که درس نخواندن غیر از بی سواد بودن است. هیچ مانعی ندارد که پیامبر به تعلیم الهی خواندن یا خواندن ونوشتن را بداند بی آنکه نزد انسانی فرا گرفته باشد زیرا چنین اطلاعی بدون تردید از کمالات انسانی است ومکمل مقام نبوت است. ❗شاهد این سخن آن است که در روایاتی که از امامان اهل بیت نقل شده می خوانیم پیامبر می توانست بخواند ویا هم توانایی خواندن داشت وهم توانایی نوشتن 📚تفسیر برهان،ج4 ص332 📚بحار الانوار ج16 ص82 باب6 ❗اما برای این که جایی برای کوچکترین تردید برای دعوت او نماند از این توانایی استفاده نمی کرد.زیرا اگر او بسان مردم دیگر درس می خواند و نامه می نوشت مخالفان نبوت او آن را دستاویز قرار داده و چنین وانمود می کردند که آیین توحید او و شرایع و احکام وی زاییده افکار و نتیجه مطالعات و بررسی کتابهای پیشین است و ارتباطی با جهان وحی و خداوند ندارد. 📚تفسیر نمونه،ج6 ص400 2⃣این که گفته شد کوروش با دست خودش منشوری که معروف است به « منشور کوروش» را نوشته مطلبی ناصحیح می باشد .گفته شده است که کاتب فردی دیگری بوده است اما نامش در تاریخ نیامده است https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87_%DA%A9%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B4 3⃣این افراد که هم اکنون سنگ کوروش را به سینه می زنند توجه ندارند که به فرض اگر بگوییم کوروش همان ذو القرنین که در قرآن به آن اشاره شده است بوده ،بنده ای مطیع وصالح قلمداد می شده است چنان که حضرت علی فرمود: « ذو القرنین فرشته و یا پیامبر نبود بلکه بنده ای بود که خدا را دوست داشت و خدا نیز او را دوست می داشت» 📚بحار الانوار،ج12 ص178 ❗️و خداوند بارها و بارها از او و امثال او پیمان به ایمان نسبت به نبوت پیامبر گرامی و امامت ائمه را گرفته بوده و او نیز با جان و دل پذیرا بوده بود به گونه ای که اگر در زمان کنونی زنده بود مطیع پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان می بود 📚بحار الانوار،ج5 ص225 باب10 🗯اما این « کوروش پرستان » از روی جهل و نا اگاهی کوروش را در برابر ایین اسلام و مکتب حقه تشیع قرار داده اند تا از پس آن به مقاصد شوم خود برسند. 👌اما این گونه بی خبران نمی دانند که کوروش از کارها و اعمال اینان بیزار است. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓برخی اشکال می کنند که در آیات قرآن تناقض است.در آیاتی خلقت آسمانها و زمین در شش روز بیان شده است در حالی که در سوره فصلت می گوید این خلقت هشت روز بوده است❕ 💠پاسخ💠 👌 خداوند در سوره اعراف می فرماید: « پروردگار شما، خداوندى است که آسمانها و زمین را در شش روز ( شش دوران )آفرید . 🔶اعراف 54 ❗️اما بیان خداوند در سوره فصلت به ذهن می رساند که خلقت آسمانها و زمین در هشت روز بوده است. 🔶می فرماید: «بگو آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید. او در زمین کوه هاى استوارى قرار داد و برکاتى در آن آفرید و مواد غذایى آن را مقدر فرمود اینها همه در چهار روز بود درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان. در این هنگام آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز آفرید. 🔷فصلت9-12 ❗️در تفسیر نمونه چنین آمده است: 🔶«سؤال این است که چگونه در آیات فوق(سوره فصلت ) آفرینش زمین را در دو روز، و کوه ها و برکات و غذاها در چهار روز، و در دنباله این آیات، آفرینش آسمانها را نیز در دو روز ذکر کرده که مجموعا هشت روز مى شود در حالى که در آیات فراوانى از قرآن مجید آفرینش آسمانها و زمین مجموعا در شش روز، یا به تعبیر دیگر در شش دوران، بیان شده است . 👌مفسران در پاسخ این سؤال راههایی را انتخاب کردند: ❗️راهی که مشهور و معروف است اینکه: 👌آنجا که مى گوید "اربعة ایام" (چهار روز) منظور تتمه چهار روز است، به این ترتیب در دو روز اول از این چهار روز زمین آفریده شد، و در دو روز بعد سایر خصوصیات زمین، به اضافه خلقت آسمانها در دو روز مجموعا شش روز (شش دوران) مىشود. 👌نظیر این تعبیر در زبان عرب و تعبیرات فارسى نیز وجود دارد که فى المثل گفته مى شود : از اینجا تا مکه ده روز طول مى کشد ، و تا مدینه پانزده روز، یعنى پنج روز فاصله مکه و مدینه است و ده روز فاصله اینجا تا مکه. ❗️خداوند نیز می گوید خلقت زمین دو روز طول کشید و با خلق کوهها و برکات و مواد غذایی کار خلقت به چهار روز طول کشید و خلقت آسمانها نیز در دو روز طول کشید که مجوعا زمان خلقت آسمانها و زمین و کوهها و برکات شش روز محسوب می شود. 👌البته اگر آیات متعدد آفرینش در شش روز نبود چنین تفسیرى پذیرفته نمى شد ولى از آنجا که آیات قرآن یکدیگر را تفسیر مى کنند و قرینه یکدیگر مى شوند تفسیر بالا بخوبى قابل قبول است. 📚تفسیر نمونه ج20 ص221 👌ممکن است اشکال شود خداوندی که قدرت محض است چرا در یک آن آسمانها و زمین را خلق نکرد آیا ناتوانی در او وجود داشت .جهت آگاهی از پاسخ این سوال به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ https://t.me/Rahnamye_Behesht/5078 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔مگر پیامبر اسلام و امامان با بزرگواری کسانی را که به آنها بدی می کردند یا حتی آنها را فحش می دادند نمی کردند ❗️حال چگونه ما می گوییم حکم کسی که به پیامبر یا امامان فحش و دشنام دهد قتل است و بر همین اساس افرادی را القتل می دانیم ❕❕ 💠💠 👌عفو و بخشش برای کسانی می تواند صادق باشد که از روی جهل و ناآگاهی اقدام به انجام عملی زشت و شنیع می کردند ، چنانکه در گزارش های تاریخی نیز آمده است که پیامبر گرامی و امامان اهل بیت علیهم السلام در مقابل اهانت کنندگان ناآگاه خود با بزرگواری و عفو رفتار می کردند و همین سیره پسندیده در نهایت منجر به ندامت و تنبه اهانت کنندگان می شد . 📚بحار الانوار ج 46 ص 289 ❕اما آن بزرگواران در مقابل کسانی که به صورت سازمان یافته و به قصد دشمنی و تخریب اسلام ، از روی عناد و لجاجت به آنها اهانت می کردند ، با شدت عمل برخورد می کردند . 👌پیامبر گرامی در هنگام فتح مکه که فرمان عمومی را صادر کرد فرمود ؛ « تمام كوشش من اين است كه فتح مكه بدون خون‏ريزى صورت گيرد. از اين‏رو، از كشتن افراد غير مزاحم بايد خوددارى كرد، ولى بايد چند نفر به نام‏هاى «عكرمة بن ابى جهل»، «هبّار بن الاسود»، «عبد اللّه بن سعد بن ابى سرح»، «مقيس حبابه ليثى» ، «حويرث بن نقيذ»، «عبد اللّه بن خطل»، «صفوان بن اميه، «عبد اللّه بن الزبيرى»، «حارث بن طلاطلة» و چهار زن هر كجا دست‏گير شوند بلافاصله گردند.» 📚سیره ابن هشام ج 2 ص 409_ تاریخ الخمیس ج 2 ص 90 ❕امام علیه السلام فرمود ؛ « هر کس پیامبری را مورد فحش و سب قرار دهد ، کشته می شود » 📚وسائل الشیعه ج 28 ص 213 ❕و فرمود ؛ « هر کس از محمد و اهل بیت او علیهم السلام با بدی ( و دشنام ) یاد کند ، و به آنها بزند ، قتل او واجب است » 📚فقه الرضا ص 38 ❕هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام سوال کرد ؛ ❔ « نظر شما در مورد کسی که علی علیه السلام را دشنام می دهد چیست ❕امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « حلال است » 📚الکافی ج 7 ص 269 ❕این که افرادی نسبت به عملکرد پیامبر گرامی یا امامان علیهم السلام انتقادی داشته باشد و مودبانه نقد های خود را وارد کند ، و پاسخ را دریافت کند ، حکم چنین افردی قتل نیست ، اما که با عناد و دشمنی و از روی لجاجت شروع به فحاشی و نسبت به آن بزرگواران می کنند ، به هیچ عنوان شایسته عفو و بخشش نیستند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🗯پاسخ به متن منتشر شده در یکی از کانال های ضد دین ‌💠اثبات در کنکاش در متن میشود فهمید که خیلی از سوره ها ناقص هستند و به همین دلیل میتوان فهمید که تمامی قرآن در اختیار ما نیست و يا اينكه ان بخش هائى كه وجود ندارد از درون اين كتاب حذف شده اند. برای اثبات این ادعا مثالی را از خود میاوریم : وَ إِذْ قُلْنَا لَکَ إِن َّ رَبکَ أَحَاطَ بِالناسِ وَمَا جَعَلْنَا الر ُّؤیا التِی أَرَینَاكَ إِلا َّ فِتْنَۀً للناسِ وَ الشجَرَةَ الْمَلْعُونَۀَ فِی القرآن وَنُخَو ِّفُهُمْ فَمَا یزِیدُهُمْ إِلا َّ طُغْیانًا کَبِیرًا ﴿سوره اسرا 17، آیه 60﴾ ترجمه : «به یاد آور زمانی را که به تو گفتیم پروردگارت احاطه کامل به مردم دارد (و از وضعشان کاملا آگاه است) ما آن رؤیائی را به تو نشان دادیم فقط براي آزمایش مردم بود، همچنین شجره ملعونه را که در قرآن ذکر کرده ایم، ما آنها را تخویف (و انذار) میکنیم اما جز بر طغیانشان افزوده نمیشود». (ترجمه مکارم شیرازي) در ترجمه فولادوند شجره ملعونه، درخت ملعون ترجمه شده است. در هر حال، در هیچ کجاي دیگر قرآن اشاره اي به این شجره ملعونه نیست. در حالی در این آیه به وضوح گفته میشود که در ذکر شده است. پس باید آیاتی از قرآن وجود داشته باشد که در آن به شجره ملعونه اشاره شده، اما در دست ما نیست و يا اينكه حذف شده است و اين مصداق و دليل بسيار مستندى براى تحريف است. آیات مشابه این ایه, در قران به وفور یافت میشوند که در مطالب آینده بیشتر به ان پرداخته میشود. 🔵پاسخ ❗️مراد از شجره ملعونه مراد بنی امیه هستند.در حدیثی که بسیاری از مفسران شیعه و سنی نقل کرده اند چنین امده است: « پیامبر در خواب دیدند میمون هایی از منبر او پایین می ایند و بالا می روند او بسیار از این مساله غمگین شد زیرا این خواب از حوادث ناگواری در اینده در رهبری مسلمین بعد از پیامبر خبر میداد(این خواب بر حکومت بنی امیه تطبیق می کرد که افرادی فاقد صلاحیت یکی پس از دیگری بر مسند خلافت تکیه زدند)» 📚تفسیر فخر رازی ج20 ص236 ❗️امام صادق یا امام باقر فرمود: « منظور از شجره ملعونه بنی امیه است» 📚نور الثقلین ج3 ص180 📚البرهان ج2 ص425 ♦️در روایت دیگر امده است که پیامبر فرمود: « در خواب دیدم که بعد از من بنی امیه بر منبرم بالا می روند ( وحکومت را بدست می گیرند)» 📚تفسیر عیاشی ج2 ص298 📚بحارالانوار ج31 ص526 🗯در این که مراد از شجره ملعونه بنی امیه هستند روایات فراوانی وارد شده است که جهت اگاهی رجوع کنید به بحار الانوار ج31 ص507 باب 31 ⁉️حال اشکال شما این است که در قران ذکری از شجره ملعونه نیامده در حالی که ایه می گوید در قران از شجره ملعونه سخن به میان امده است 🗯پاسخ آن است که باید توجه کرد که در قرآن شدیدا منافقین را لعن کرده است 📓محمد23 👌وبنی امیه از سردمداران نفاق بوده اند . ❗️وخداوند با این بیان شجره بنی امیه را در قرآن لعن کرده است یعنی با لعن منافقان از شجره ملعونه سخن گفته است ( دقت کنید) ❗️ویا در سوره ابراهیم ایه 26 سخن از شجره خبیثه به میان می اورد که شجره خبیثه به بنی امیه تفسیر شده است 📚تفسیر نور الثقلین ج2 ص538 ♦️خبیثه نیز از حیث لغوی با ملعونه هم معنا است لذا می توان گفت شجره ملعونه در قران ذکر شده است 🗯برخی دیگر نیز گفته اند مراد از شجره ملعونه که در قرآن ذکر شده است همان شجره زقوم است که در جهنم می روید 📓64 صافات انها شجره فی اصل الجحیم ❗️این شجره طبق ایات 46 تا47 « دخان» خوراک گناهکاران است و بدیهی است چنین درختی ملعونه‌ است یعنی از رحمت پرودگار بسیار دور است 🗯با این بیان نیز روشن میشود که شجره ملعونه در قران ذکر شده است 🔵طبق هر دو تفسیر اشکال تحریف در ایات قران مرتفع میشود ♦️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔مذهب اهل حق چه مذهبی است که گنابادی از آن پیروی می کنند ❗️آیا آنان هستند ❕❕ 💠💠 👌اهل حق يا (على اللهى ) يا (اهل نياز) و يا (سرسپردگان ) از فرق غلاة شيعه محسوب مى شود. گويند ، اهل حق على بن ابيطالب (عليه السلام ) را خدا مى دانند. اما خودشان مى گويند: ما يكى از سلسله هاى تصوف و منتسب به امام على (عليه السلام ) هستيم كه وى را مظهر حق مى دانيم و به همين دليل خود را اهل حق نام نهاده ايم ، نخستين تجلى تام و تمام در امام على (عليه السلام ) صورت گرفت و دومين تجلى در سلطان اسحاق نوه امام موسى بن جعفر (عليه السلام ) ظاهر گشت .. ❕دستورات مذهبى و اجتماعى آنها همه بايد منظوم باشد و اگر نه اعتبار ندارد. و آداب مذهبى اين اين فرقه عبارت است از: 1⃣اصل روزه ساليانه و جشن خداوندگار؛ اين روزه سه روز و سه شب طول مى كشد. در پايان روز سوم يعنى شب چهارم با آداب ويژه اى روزه خود را افطار مى كنند، اين افطاريه را شام گويند كه جشن خداوندگار نيز گفته مى شود. 2⃣اصل ؛ هر يك از اهل حق بايد در هر هفته يك بار و هر ماه يك بار و هر فصل يك بار و هر سال يك بار قربانى كند. 👌اين قربانى بر حسب قدرت مالى و توانائى افراد مى تواند گاو يا گوسفند و يا خروس و يا يك قرص نان و يا حتى يك دانه گردو باشد. اين نياز با مراسم ويژه اى انجام مى شود. 3⃣ نماز را نخوانند و بجاى آن نياز دارند كه همان مراسم قربانى است . نماز را نمى خوانند چون حضور قلب و آرامش خاطر كم حاصل مى شود و لذا نماز بدون حضور قلب بى فايده است . 4⃣تعدد زوجات و را حرام مى دانند. مگر كه زن يا مرد مرتكب خلافى شود. 5⃣ همه خوردنيها و نوشيدنيها را حلال دانند. گوشت خوك و شراب را روا دارند. 6⃣سبيل نهادن را دانند و زدن سبيل را حرام و گناه شمرند، گويند على هرگز سبيل خود را نمى زده است . 7⃣هيچ كس را بد نگويند و بد ندانند و لعن نكنند. شيطان را نيز بد نگويند. چراكه او رانده خالق است نه مخلوق 8⃣در اين مذهب اعتقاد به حلول و تناسخ رايج است در تن هركس ذره اى از الهى موجود است . 👌محققان معتقدند كه عقايد اين مذهب آميخته اى از عقايد اديان كهن ايران باستان و مذاهب هند و... است . پيروان اين مذهب كه در رديف غلاة شيعه قرار گرفته اند، تحت تاثير هندى بوده اند. طوايف اهل حق به نامهاى گوناگون شناخته شده اند: اهل حق ، اهل سر، پارسايان ، نصيرى ؛ ولى به على اللهى شهرت دارند. از علائم و نشانه هاى مخصوص اين فرقه شارب (سبيل ) است . آنان شارب را معرف مسلك حقيقت مى دانند و بر اين باورند كه شاه ولايت على نيز شارب خود را نمى زده است . 📚تاریخ ادیان و مذاهب جهان ، مبلغی ، ج3 فرقه های غلاه در اسلام ، اهل حق 👌فقیه ارجمند شیرازی درباره این گروه چنین می گوید ؛ « آنها گروهى منحرف و دور از حقيقت اسلامند. آنها را تا مى ‏توانيد توجيه و ارشاد كنيد، و اگر از خود دست بر ندارند، از آنها دورى كنيد.» 📚استفتاءات جدید ج3 ص618 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔صوفیه مگر چه مشکلی دارند که با آنها مخالفت می کنند چرا روحانیون مانوس شده اند با دشمنی با دراویش و صوفیه ❗️❗️ 💠💠 👌عموم فرق هم در مسائل عقيدتى و هم در مسائل فقهى و اخلاقى داراى انحرافاتى هستند كه به چند آن در اينجا اشاره مى‏ كنيم: 1⃣ چون خود را اهل طريقت مى‏ پندارند طريقتى كه در مسير حقيقت است و احكام شريعت را مقدمه ‏اى براى وصول به طريقت و حقيقت مى‏ شمرند چندانى به مسائل شرعى ندارند و در بسيارى از موارد با اعذار و بهانه‏ هايى آنها را كنار مى‏ گذارند. 2⃣غالبا گرفتار تفسير به رأى در كتاب و سنت ‏اند و به كمك آن خواسته ‏هاى خود را بر كتاب و سنّت مى‏ كنند و براى ارتكاب بعضى از گناهان به پيروان خود چراغ سبز نشان مى‏دهند. 3⃣قطب و مرشد خود را واجب مى‏ شمرند و كرامات دروغين زيادى براى اقطاب خود قائلند كه گاه از معجزات انبيا و امامان نيز فراتر است و به همين دليل گاهى كار پيروان آنها به شرك مى‏ انجامد و قطب و مرشد خود را همچون معبودى مى‏ پرستند. 4⃣بدعتهاى زيادى در دين به وجود آورده ‏اند و هر فرقه‏ اى از آنها براى خود بدعتى دارد؛ از طرز مجالس ذكر و گرفته تا برنامه ‏هاى ديگر. به همين دليل كمتر در مساجد اسلامى حضور مى ‏يابند و كانون عبادتى به نام «خانقاه» براى خود درست كرده‏ اند تا براى انجام برنامه‏ هاى خود آزاد باشند. 5⃣ بسيارى از آنها معتقد به هستند و هر مذهبى را راهى به سوى خدا مى ‏پندارند و متاع كفر و دين را بى‏ مشترى نمى ‏دانند. 6⃣ از مهمترين انحرافات آنها، اعتقاد به وحدت وجود به معناى وحدت موجود است كه مجموعه موجودات عالم را يك چيز و خدا را عين آن مى ‏دانند و به همين دليل بت ‏پرستى را نيز نوعى خداپرستى به مى‏ آورند، مشروط بر اينكه خدا را در همان بت محدود نكنند. 7⃣آنان چون به شريعت به صورت ساده نگاه مى‏ كنند و عملا به پيروان خود، اجازه مخالفت با بعضى از احكام شرع را مى‏ دهند بسيارى از افراد آلوده و گنهكار و يا رجال سياسى ستم پيشه به آنها اظهار تمايل مى‏ كنند؛ يعنى هم به ظلم و ستم و گناه خود ادامه مى ‏دهند و هم حسّ دينى خود را به صورت كاذب اشباع مى ‏نمايند و به تعبير ديگر تساهل و تسامح آنها در امور دين و ترك هرگونه ‏گيرى سبب گرايش افراد خاصى به آنان مى ‏شود. ❕يكى از بزرگان مى‏گفت: «در رژيم سابق هنگامى كه مرا بازداشت كردند و نزد رييس ساواك تهران بردند او به من گفت من شنيده ‏ام شما مرد عالم و متديّنى هستيد؛ ولى مطمئنا ديانت من از شما كمتر نيست من درويشم دم از مولا مى ‏زنم و هرچه خواسته ‏ام از مولا گرفته ‏ام؛ ولى با اين حال من مخالفت با شاه را تحمّل نمى‏ كنم و اگر براى دفاع از او يك ميليون نفر را به گلوله ببندم باك ندارم».آن مرد بزرگ مى ‏گفت: «من فهميدم كه درويشى و صوفيگرى با كشتن يك ميليون نفر بى ‏گناه هم سازگار است». 📚پیام امام امیر المومنین ،مکارم شیرازی ج8 ص133 8⃣آنها برای عقل قائل نیستند و حتی علوم عقلی را حجاب اکبر می نامند و گاه عالمان دینی را راهزنان این راه می نامند و معتقدند که این راه را باید با پای عشق طی کرد . 9⃣بسیاری از آنها معتقد به ریاضت های هستند ، ریاضت هایی که در شرع اسلام وارد نشده است ، بلکه گاه از نظر شرعی زیان آور و حرام است . 0⃣1⃣غالب اقطاب و شیوخ و آنها برای مریدان خود اذکاری انتخاب می کنند و هر مریدی را به ذکر خاصی مامور می سازند در حالی که این نوع تقسیم بندی در هیچ آیه و روایتی وارد نشده است . 📚عرفان اسلامی ، مکارم شیرازی ، ج1 ص367 ❕بخاطر همین انحرافات است که می بینیم در روایات از صوفیان مذمت شده است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8199 👌جهت آگاهی بیشتر از انحرافات این گروه نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8215 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔با توجه به تحرکاتی که اخیرا فرقه صوفیه دراویش گنابادی داشتند واسم خیلی سوال شد که آیا اسلام طریقه و داشتن مرشد و قطب و خانقاه و اذکار مخصوص و پشمینه پوشیدن و ...را تایید می کند یا خیر ❕❕ 💠💠 👌اگر چه بحت همه جانبه در رابطه با مسلک صوفیه و صوفی گری بسیار گسترده است ، اما اجملا باید بیان کرد که از آنجایی که مسلک صوفیه و افرادی که خود را صوفی و می نامند گرفتار انحرافات عدیده عقیدتی و اخلاقی و عملی هستند ، امامان اهل بیت علیهم السلام این مسلک و کسانی که تابع آن باشند را به شدت مورد ملامت و مذمت قرار داده اند . ❕اولین کسی که بذر مسلک صوفی گری را در اسلام گزارد فردی بود به نام ابوهاشم که امام عسکری علیه السلام در مورد او فرمود ؛ ««انه كان فاسد العقيدة جدا و هو الذى ابتدع مذهبا يقال له «التصوف» و جعله مقرا لعقيدته الخبيثة»: « او مردى بود فاسد العقيده و همان كسى است كه مذهبى به نام تصوف اختراع كرد و آن را قرارگاه عقيده ناپاك خود قرار داده است». 📚حدیقه الشیعه ج2 ص750 📚سفینه البحار ج5 ص198 👌در همان كتاب از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه يكى از ياران آن حضرت به خدمتش عرضه داشت در اين ايام دسته‏ اى پيدا شده ‏اند به نام صوفيه، درباره آنها چه مى ‏فرماييد؟ 👌فرمود:« ايشان دشمنان ما هستند كسانى كه به آنها تمايل پيدا كنند از ايشان خواهند بود و با آنها محشور مى‏شوند؛ و به همين زودى ‏ها دسته‏ اى از اظهار محبت كنندگان به ما، تمايل و شباهت به آنها پيدا مى ‏كنند و خود را به القاب آنها ملقب مى‏ نمايند و سخنان آنها را تأويل مى‏ نمايند؛ كسانى كه مايل به آنها شوند از ما نيستند و ما از ايشان بيزاريم و آنهايى كه سخنان ايشان را رد و انكار نمايند مانند كسانى هستند كه در خدمت پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله با كفار نبرد كنند!» 📚حدیقه الشیعه ، ج2 ص747 📚مستدرک الوسائل ج12 ص323 👌در بعضى از اخبار مخصوصاً شده كه اگر دوستداران ائمه عليهم السلام به صوفیه تمايل پيدا كنند اهل بیت علیهم السلام از آنها بيزار خواهند بود، حتى در يكى از آنها دارد كه « پس از آنكه امام هادى عليه السلام مذمّت فراوانى از جمعيت صوفيه كرد، يكى از ياران آن حضرت عرضه داشت: اگر چه آن صوفى معترف به حق شما باشد؟ حضرت مانند اشخاص خشمناك به او نگاه كرد و فرمودند: اين سخن را بگذار كسى كه به حقوق ما معترف باشد راهى را كه سبب آزردن ما ميشود نمى‏ پيمايد! تا آنجا كه مى‏فرمايد: «والصوفية كلّهم من و طريقتهم مغايرة لطريقتنا» «يعنى صوفيان همگى از مخالفين ما هستند و راه آنها از راه ما جدا است». 📚سفینه البحار ج5 ص199 📚منهاج البراعه ، خویی ، ج14 ص17 👌پيامبر اكرم از پدید آمدن این گروه خبر داد و فرمود ؛ ❕ «روز قيامت بر پا نشود تا آنكه قومى از امت من به نام «» برخيزند آنها بهره‏ اى از دين من ندارند، آنها براى ذكر دور هم حلقه مى ‏زنند و صداهاى خود را بلند مى ‏نمايند و گمان مى‏ كنند بر طريقت و راه من هستند، نه بلكه آنان از كافران نيز گمراه ترند و آنان را صدايى مانند صداى حيوان است!» 📚سفینه البحار ج5 ص200 👌از اين روايت معلوم مى‏ شود كه صوفى گرى در عصر پيامبر نبوده و آن حضرت به عنوان خبر از غيب كرده است كه قبل از برپايى قيامت چنين فرقه ‏اى در ميان امت پيامبر پيدا شوند؛ ديگر اينكه در اين خبر تصريح شده است كه آنان بر طريقت پيامبر نيستند. ❕پيامبر اكرم در روايتى از لعن ملائكه بر اين گروه خبر داده است آنجا كه در اثناى سفارش‏ هاى خود به ابوذر فرمودند: ❕« «اى ابوذر! در آخرالزمان قومى پديد مى ‏آيد كه در تابستان و زمستان لباس مى‏ پوشند و اين عمل را براى خود فضيلت و نشانه زهد و پارسايى مى‏ دانند، آنان را فرشتگان آسمان و زمين لعن مى‏ كنند» 📚امالی طوسی ج2 ص152 📚وسائل الشیعه ج5 ص35 ❕ادامه پاسخ 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht 👌شیخ حر می نویسد ؛ « همه شيعيان دوازده امامى بر ترك نسبت «صوفى» و پرهيز از آن، اتفاق نظر دارند و آن‏گونه كه از تحقيق و بررسى كتب روايى و رجال و اخبار سماعى به دست مى ‏آيد، از عصر ائمه عليهم السّلام و بعد از آن دوران تاكنون، هيچ‏يك از شيعيان در سلك «صوفى ‏گرى» قرار نداشته‏ اند، بلكه در كتب شيعه و سخنان ائمه هركجا از تصوّف و صوفيان ياد شده همراه با مذمّت و نكوهش آنان بوده است و علماى شيعه در ردّ صوفيان كتب متعددى نوشته‏ اند » 📚نقدی جامع بر تصوف ، ترجمه رساله فی التصوف حر عاملی ، ص27 👌مرحوم اردبیلی می نویسد ؛ «پس بدان كه صوفيه قاطبة از مخالفين ائمه معصومين عليهم السّلام‏ اند و از امامان معصوم حديث بسيار در طعن ايشان منقول است‏ » 📚حدیقه الشیعه ج2 ص748 👌از آنجایی که روایات شدیدی در مذمت صوفیان در کتاب شریف حدیقه الشیعه آمده است ، بسیار دیده ا
یم که صوفیان و دراویش کنونی نسبت به انتساب کتاب مذکور به مرحوم مقدس تشکیک می کنند در حالی که جمعى ازدانشمندان كه عدّه‏ اى از آنها صاحب تأليفات بسياراند و يك عمر سرو كار آنها با دانشمندان شيعه بوده، تصريح كرده‏ اند كه كتاب «حديقة الشيعه» از تأليفات مرحوم مقدّس اردبيلى (قدس سره) است از جمله بزرگان زير هستند ؛محدث بزرگوار مرحوم شيخ حرّ عاملى صاحب كتاب (وسائل الشيعه)، محدث فقيه، مرحوم شيخ يوسف بحرانى صاحب كتاب (حدائق) ، مرحوم مولى محمد طاهر قمى ، عالم متبحر مرحوم ميرزا عبداللّه افندى صاحب كتاب «رياض العلماء»، محدّث شهير مرحوم حاجى ميرزا حسين نورى صاحب كتاب «مستدرك‏ الوسايل»، عالم ربانى مرحوم شيخ سليمان بن عبداللّه معروف به محقق بحرانى، مرحوم شيخ عبداللّه حاج بن صالح نبى جمعه سماهيجى ، شبخ عباس قمی و ... 📚صوفیگری در گذشته و حال ، مکارم شیرازی ، ص77 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔یکی از اذکاری که درویش زیاد از آن استفاده می کنند ذکر یا است ❗️معنای این ذکر چیست ❕❕ 💠💠 👌در این که منظور دراویش از ذکر « یا هو » چه کسی است سه احتمال در آن است ؛ 1⃣منظور خداوند است زیرا ضمیر برای مفرد غایب به کار می رود و این ضمیر در قرآن و احادیث در باره خداوند به کار رفته است . 👌در سوره توحید می خوانیم ؛ « قل هو الله احد » و در سوره بقره آیه 255 میخوانیم؛ « الله لا اله الا هو » ❕استفاده از ضمیر مفرد غائب ( هو) « او » برای خداوند که از مفهوم مبهمی حکایت می کند در واقع رمز و اشاره ای به این واقعیت است که ذات مقدس او در نهایت است و از دسترس افکار محدود انسان ها بیرون ، هرچند آثار او آن چنان جهان را پر کرده که از همه چیز ظاهر تر و آشکار تر است چنان که می فرماید: « به زودی نشانه های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان می دهیم تا آشکار گردد که حق است» 🔶 فصلت 53 📚تفسیر نمونه ج27 ص432 ❕اما باید توجه کرد که حقیقت ذكر خداوند نه فقط اين است كه انسان همانند غالب دراویش جلمه «لا اله الا هو» و يا «يا هو يا من هو» را به اندازه ‏اى بگويد كه دهان او كف كند و به سر گيجه دچار شود، بلكه بنا به گواهى اخبار معصومين عليهم السلام از جمله خبرى كه مرحوم علامه مجلسى در كتاب بحارالانوار از پیامبر گرامی نقل كرده، حقيقت ذكر اين است كه «شخص در موقع انجام هر كارى به ياد خدا افتاده و به او توجه كند تا اگر آن كار از كارهاى ناپسند و خلاف دستورات الهى است از خدا بترسد و آن را ترك كند». 📚بحار الانوار ج90 ص151 2⃣ضمیر هو بازگشت کند به علیه السلام زیرا بر اساس مستندات غالب دراویش « علی اللهی » هستند و برای علی علیه السلام نوعی قائل هستند ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8215 ❕این در حالی است که اهل بیت علیهم السلام شدیدا با این عقیده برخورد کرده اند . 👌امام علیه السلام فرمود: «جوانان خود را از نزدیک شدن به غلات بر حذر دارید زیرا غلات بدترین مخلوقات هستند.عظمت خداوند را کوچک شمرده و ادعای ربوبیت برای بندگان خدا می کنند و به خدا سوگند از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین بدتر هستند» 📚امالی طوسی ص650 👌 علی علیه السلام فرمود: «بپرهیزید از در حق ما بگویید ما بندگانی هستیم که تحت ربوبیت خدا هستیم » 📚خصال ج2 ص614 3⃣ضمیر هو بازگشت می کند به و آنها ، زیرا چنان که در گذشته توضیح داده ایم دراویش قطب و مرشد خود را واجب مى‏ شمرند و كرامات دروغين زيادى براى اقطاب خود قائلند كه گاه از معجزات انبيا و امامان نيز فراتر است و به همين دليل گاهى كار پيروان آنها به شرك مى‏ انجامد و قطب و مرشد خود را همچون معبودى مى‏ پرستند. 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8330 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
💠بسته ویژه پرسمان اعتقادی در مورد صوفیه ، ؛ 1⃣عقاید دراویش گنابادی ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2254 2⃣انحرافات رفتاری و عملی آنان ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2255 3⃣آنچه در مذمت سیره و مسلک آنها در روایات اهل بیت علیهم السلام آمده است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2256 4⃣یکی از اذکاری که دراویش زیاد از آن استفاده می کنند ذکر « یا هو » است ❕منظور آنها از این ذکر چه کسی است ❕ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2258
سوال ایا امام حسن و امام حسین در فتوحات شرکت کردند؟ ✅پاسخ ما در گذشته در مورد فتوحات نظر خود را داده ایم که این فتوحات مورد تایید امامان نبوده است و به برخی از جنایاتی که در این فتوحات صورت گرفته اشاره داشته ایم و اورده ایم که انان تنها ایران را فتح کردند و ایرانیان سالها بعد با تحقیقات دانشمندان خودشان اسلام پذیرفتند واین امر حدود قرن سوم یعنی حدود 300 سال پس از فتح ایران صورت گرفت واوردیم اسلام نخستین بار در زمان پیامبر گرامی توسط حضرت امیر به ایران راه یافت 📚خدمات متقابل اسلام و ایران ،شهید مطهری ♦️و بر خلاف برخی به هیچ عنوان خود را ملزم نمی دانیم که از فتوحات دفاع کنیم .جهت دیدن کاملتر پاسخ کلید واژه « دلیران » را در کانال سرچ کنید ❗️حال می گوییم: ایا می توان پذیرفت امام حسن و امام حسین در فتوحاتی شرکت کرده باشند که انسان را به یاد جنگ های چنگیز،تیمور مغول و تاتار در قرون متمادی می اندازد و نظاره گر اعمال غیر انسانی برخی فرماندهان به ظاهر مسلمان باشند که بسیاری از انان مایه ننگ اسلام و مسلمانان گردیدند ؟ ♦️پاسخ روشن است این دو بزرگوار برای عدم شرکت خود در فتوحات همان دلایل پدر بزرگوار خویش را داشتند 🔵اما در رابطه با گزارش برخی منابع تاریخی اهل سنت در باره حضور ان دو بزرگوار در فتوحات باید گفت: 1⃣طبیعی است که تاریخ سازان متعصب طرفدار مکتب سقیفه برای توجیه غصب خلافت و فتوحات خلفای خود به هر بهانه ای از جمله گزارش هایی که هویت و اعتبار انها بررسی خواهد شد متوسل گردند 2⃣گزارش بلاذری در فتوح البدان ج1 ص330 گذشته از انکه سلسله سند ندارد از شرکت حسنین با تعبیر « چنان که گفته میشود» خبر داده که ضعف و عدم اعتماد به چنین خبری روشن است 3⃣در گزارش طبری در ج2 ص607 « حنش بن مالک » مجهول است و علی بن مجاهد کذاب ( تهذیب التهذیب،ج7 ص330) بوده است 4⃣گزارش ابونعیم در اخبار اصفهان ج1 ص112 نیز همان گزارش طبری است و روایت دیگری نیز می اورد که مرسل است 5⃣روایت ابن خلدون نیز در معجم البلدان ج4 ص315 بدون سند است ♦️امام خمینی چنین می نویسد: « حضور برخی از اصحاب خاص امیر مومنان در فتوحات ثابت نیست تا چه رسد به امام حسن ودرباره برخی از اصحاب خاص ان حضرت اگر هم ثابت باشد از سر ناچاری و جلوگیری از جنایات بیشتر در فتوحات بوده نه این که جنگ ها مورد تایید انان باشد» 📚کتاب البیع،ج3 ص105 ♦️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht