سوال
اون بچه تو شکم حضرت زهرا بوده کی دونسته پسره اون وقتا که سونو گرافی نبوده جالبش اینه اسمشم تو شکم مادرش گذاشتن محسن
✅پاسخ:
آن کودک را پیامبر گرامی که با وحی الهی در ارتباط بود به نام محسن نام نهاده بودند.
❗در روایتی حضرت علی فرمود:
"فرزندان خودرا قبل از آنکه متولد شوند نام نهید واگر نمی دانید پسر است یا دختر انان را به اسامی نام نهید که مشترک بین دختر وپسر است... چرا که رسول الله محسن را قبل از آنکه متولد شود نام نهاد"
📚الکافی، ج6 ص18
❗پیامبر گرامی نیز به تصریح قرآن وروایات فراوانی در کتب خودتان عالم به علم غیب بود.
خداوند می فرماید:
"عالم الغیب او است وکسی را بر غیبش آگاه نمی سازد مگر رسولانی که آنها را برگزیده است"( جن 26 و27)
❗مسلم و دیگران روایت کرده اند که حذیفه می گوید:
"پیامبر به من علم گذشته واینده را اموخت"
📚صحیح مسلم،ج5 ص410 ح22
📚مسند احمد،ج6 ص534 ح22770
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان
@poorseman
📢کانال ما در تلگرام
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
با کسی بحثم شد گفت حضرت زهرا چرا ارزوی مرگ کرد مگر معصوم نبود( بحار الانوار ج29 ص234)
🔷پاسخ:
❗️طلب مرگ نمودن از خداوند دلیل های گوناگون دارد .اگر به دلیل برخورد با مشکلات زندگی و ضعف نفس باشد کاری قبیح و ناپسند است و همان است که در روایات ممنوع شده است
📚وسائل الشیعه ج2 ص499 باب 32
❗️اما اگر منشا ان ایمان قوی و عشق و محبت وصف ناشدنی به خداوند باشد به گونه ای که عاشق تحمل دوری محبوب را ندارد و وصال وی تمام آرزوی او است این طلب مرگ ممنوع است
❗️امیر مومنان در خطبه متقین در اوصاف اهل تقوا چنین عرضه می دارد:
« اگر خداوند عمر معینی را برای اهل تقوا و ایمان معین نکرده بود یک چشم بهم زدن نیز روح انان در بدنشان نمی ماند به جهت لقای خداوند»
📚خطبه 193
🔶کسی که در دنیا به گونه ای زندگی کرده است که تمام وظایف خود را انجام داده است و کاری نکرده باقی نگذاشته است چنین فردی اگر از روی محبت به خداوند تقاضای مرگ کند هیچ اشکالی ندارد چنان که پیامبر گرامی فرمود:
« هیچکدام از شما تقاضای مرگ نکنید مگر در صورتی که به عملتان اطمینان داشته باشید»
📚میزان الحکمه ج11 ص122
❗️حضرت امیر فرمود:
« هر گز آرزوی مرگ نکن مگر با شرطی مطمئن و استوار ( که از اعمال خود مطمئن باشی)»
📚نامه 69
❗️حضرت زهرا نیز از این جهت ارزوی مرگ کرده اند چرا که هم تمام مسوولیت های شرعی ودینی خود را به انجام رسانده بودند و مشتاق لقای خداوند بودند
🔷واز سوی دیگر نیز این ارزوی جهت ابراز کراهت از اعمال مردمانی بود که به منزلش حمله کرده و او را ازرده بودند و خلافت و حکومت را قبضه کرده و حضرت امیر را خانه نشین کرده بودند
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#خدمت_زهرا_سلام_الله_علیها_به_بشریت
🤔#پرسش
❔برخی از ضد دینان شبهه می کنند که شما این قدر از حضرت زهرا تعریف و تمجید می کنید بگویید ایشان چه #خدمتی به بشریت کردند ❕چه اختراع و اکتشافی داشتند که دارای چنین مقامی شدند ❗️
💠#پاسخ💠
👌از آیات و روایات استفاده می شود که خداوند عالم #آفرینش را برای انسان آفریده است ؛
🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4783
❕و انسان هم برای به کمال و #سعادت رسیدن خلق شده است .
👌 در روایتی امده است که خداوند در صحف ،حضرت موسی چنین فرمود:
« ای بندگان من شما را نیافریدم تا بدین وسیله از #تنهایی و کمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در آسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است»
📚علل الشرایع ج1 ص13
👌در روایت دیگری امام #صادق علیه السلام فرمود:
« خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده بلکه آنان را آفریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و #مستوجب بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه آنان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه آنان را خلق کرد تا به آنان نفع برساند و آنان را در جایگاه نعمت های #ابدی قرار دهد»
📚بحار الانوار ج5 ص313
❕بنابراین هدف از خلقت انسان رسیدن به کمال و سعادت #اخروی است ، خداوند برای این هدف پیامبران خود را به سوی مردم فرستاد تا با تعلیم و تربیت مردم ،#بندگان را به کمال و سعادت اخروی نزدیک کنند .
❕در آیات متعددی خداوند هدف از ارسال پیامبران را تزکیه و تربیت بندگان بیان کرده است ؛
💠جمعه 2_ بقره 129
🔰یکی از برنامه های مهم انبیاء برای به سعادت رساندن مردم تربیت #عملی است ، آنان انسان های پاک و صالح و برگزیده هستند که با عمل، تقوی و راستی و درستی را به بندگان آموزش می دهند و آنان را به طرق کمال هدایت می کنند ،و از دوزخ نجات می دهند لذا خداوند می فرماید ؛« براى شما زندگى رسول خدا سرمشق #نيكويى بود»( احزاب 21) و می فرماید ؛« براى شما سرمشق نيكويى در زندگى ابراهيم و #كسانى كه با او بودند وجود داشت » ( ممتحنه 4)
👌بنابراین روشن می شود که انبیاء بزرگترین خدمت را به بشریت می کنند زیرا آنان را به سعادت و کمال اخروی و ابدی رهنمون می سازند و از عذاب نجات می دهند ، به همین خاطر است که در روایات ما از هدایتگران الهی به عنوان پدران معنوی انسان یاد شده است ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6296
❕اگر مخترعان و مکتشفان سبب #راهنمایی انسان به برخی از اسباب آسایش و راحتی در زندگی زود گذر دنیا می شوند ، انبیاء و پیامبران با تعالیم خود و تربیت بشر سبب هدایت آنها به آسایش و سعادت اخروی و نامحدود می شوند ، براستی عمل #کدامیک با ارزش تر است ؟
👌خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها به بشریت ، همان خدمت پیامبران الهی به #بشریت است ، ایشان به قدری در ملکات نفسانی و سیره اخلاقی و عملی در درجات بالا بودند که به عنوان یک مصداق کامل و الگوی تام برای تربیت عملی بشر در تمام جنبه های زندگی تلقی می شدند به گونه ای که بشر می تواند با اقتدا به ایشان پله های رسیدن به کمال و سعادت را بالا برود ، لذا امام زمان علیه السلام بیان داشتند ؛
« دختر پیامبر خدا ( فاطمه زهرا ) برای من اسوه #نیکویی است »
📚الاحتجاج ج2 ص467
📚بحار الانوار ج53 ص180
👌و از امام عسکری نقل است که فرمود ؛
« ما حجت های خداوند بر بندگانش هستیم و فاطمه #حجت خداوند بر ما است »
📚تفسیر اطیب البیان ج13 ص225
👌سبقت ایشان در تخلق به اخلاق حسنه و ملکات فاضله به حدی در درجات اعلی بود که ایشان را از جمله #برترین زنان عالم قرار داده بود تا جایی که پیامبر گرامی فرمود ؛
« فاطمه #برترین زنان عالم است از بین تمام زنان اولین تا اخرین آنها »
📚کمال الدین ،ج1 ص257
❕جهت آگاهی از سیره عملی و #رفتاری این بانوی بزرگ رجوع کنید ؛
📚بحار الانوار ج43 ص2 ابواب تاریخ سیده نساء العالمین...
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال
کانال های ضد دین تحدی جدیدی را مطرح کرده اند مبنی بر اینکه شما برای حضرت زهرا خیلی فضایل و مناقب نقل می کنید لطفا بگویید که زهرا چه خدمتی به بشریت کرده است که این مقام را بدست اورده در عمر کوتاهش
🔷پاسخ:
❗️خداوند صراحتا به سخنان پیامبر حجیت داده و می فرماید:
« هر گز از روی هوای نفس سخن نمی گوید و انچه اورده ( وبرای شما بازگو می کند) جز وحی نیست که به او وحی شده است»
📓نجم 4
❗️و می فرماید:
« انچه پیامبر برایتان اورده بگیرید و از انچه شما را از آن منع کرده بر حذر باشید»
📓حشر 7
❗️حال که روشن شد سخنان پیامبر جز وحی مطلق نیست و وظیفه همگان ان است که در برابر سخنان ایشان خاضع باشند می گوییم:
❗️پیامبر گرامی حضرت زهرا را چنین معرفی می کند:
« برترین زنان بهشت خدیجه دختر خویلد،فاطمه دختر محمد ،مریم دختر عمران،اسیه دختر مزاحم( همسر فرعون) می باشند»
📚مستدرک علی الصحیحین،ج2 ص497
📚بحار الانوار ج43 ص19
❗️وفرمود:
« فاطمه برترین زنان بهشت است از بین تمام انها( اولین و اخرین انها)»
📚امالی، صدوق ص125
❗️وفرمود:« برترین زنان اهل زمین است»
📚عیون الاخبار ج2 ص183
❗️وفرمود:
« فاطمه برترین زنان عالم است از بین تمام زنان اولین تا اخرین انها »
📚کمال الدین ،ج1 ص257
❗️وفرمود:
« خداوند با غضب فاطمه غضبناک و با رضایت او خرسند می شود»
📚معانی الاخبار ص303
❗️وفرمود:
« اگر علی با زهرا ازدواج نمی کرد بر روی زمین همتایی برای زهرا پیدا نمی شد از زمان حضرت ادم تا ابد»
📚الخصال ج2 ص414
⁉️حال شما اشکال می کنید که فاطمه در عمر کوتاه خود چه خدمتی کرده است که چنین فضایلی در شان او وارد شده است؟
🔶پاسخ می دهیم:
❗️ ایا صرف این که ندانیم چرا فاطمه به این مقام رسید و او چه خدمت و چه خصلتی داشت که اورا از میان جهانیان ممتاز کرد سبب میشود که روایات وارده در شان ایشان را انکار کنیم .
🔶ما به مقتضای روایات بالا که از وحی الهی سرچشمه گرفته است حکم به برتری حضرت زهرا بر جهانیان می کنیم اگر چه ندانیم که چه عملی از ایشان صادر شده است که او را به این مقام رسانده است .
🔴گذشته از این که :
❗️ایشان به مصداق ایه تطهیر از هر گونه رجس و پلیدی و گناهی مصون و معصوم هستند
📓احزاب 33
❗️و ایثار و از خود گذشتگی ایشان به حدی بود که یک سوره در شان ایشان نازل شد
📓سوره انسان
📚الکافی ج2 ص283
📚تفسیر کشاف ج4 ص670
❗️ومصداق خیر کثیری قلمداد شده است که خداوند به پیامبر گرامی داده است
📓سوره کوثر
📚تفسیر فخر رازی ج32 ص124
❗️وهیچکس مانند او عبادت پرودگار را نمی کرد وعابد ترین مردم بود
📚علل الشرایع،ج1 ص181
📚بحار الانوار ج43 ص85
📚عوالم العلوم ج11 ص277 به بعد
❗️و زهد و ایثار ایشان به قدری بود که هر چه داشت را در راه پرودگار انفاق می کرد
📚الصواعق،ص109
📚مسند احمد ج3 ص150
📚بحار الانوار ج43 ص81
❗️واز همه راستگو تر بود
📚مناقب ال ابی طالب،ج3 ص341
❗️ودارای معجزات متعددی بود
📚عوالم العلوم،ج11 ص87 به بعد
📚بحار الانوار ج43 ص78
📚در المنثور،ذیل ایه 37 ال عمران
❗️ودر حسن خلق و فضایل اخلاقی کسی به پای ایشان نمی رسید
📚عوالم العلوم ج11 ص243 به بعد
📚بحار الانوار ج43 ص146 باب 6
❗️و مناقب فراوان دیگر که جهت اگاهی رجوع شود به کتاب عوالم العلوم،مرحوم بحرانی،ج11 ص17 به بعد
❗️واین بود که ایشان را به الگو و اسوه برای بشریت تبدیل نمود و امامان از دامن ایشان به دنیا امدند تا بشریت را به نور و روشنایی هدایت کنند.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
میشه در مورد فدک توضیح بدید داستانش چی بود چرا از حضرت زهرا گرفتن
🗯پاسخ:
❗️فدک سرزمین آباد و حاصل خیزی که در نزدیکی خیبر قرار دارد و فاصله آن تا مدینه حدود 140کیلومتر است .
📚معجم البلدان،ماده فدک
❗️از نظر قوانین اسلامی ، سرزمین هایی که از طریق جنگ و نبرد فتح می شوند متعلق به عموم مسلمانان است و به وسیله حاکمان اسلامی تحت عنوان « مفتوحه عنوه » اداره می شود ، ولی سرزمینی که بدون نیروی نظامی ، از طریق صلح و سازش در اختیار پیامبر قرار گیرد ، « انفال » ویا « فیء » و به اصطلاح امروزی « املاک خالصه » نامیده می شود و از آن شخص پیامبر می باشد و از درآمد آن نیازمندی های مسلمانان را برطرف می کند .
🔴در سال هفتم هجری که ارتش اسلام دژهای مستحکم خیبر را محاصره کرد ، همه آنها با قدرت نظامی فتح گردید ، جز « فدک » که مردم آنجا از در صلح و مسالمت وارد شدند و اراضی آن به صورت املاک خالصه در آمد و در اختیار رسول خدا قرار گرفت .
❗️ آنچه گفته شد مورد اتفاق فقیهان اسلامی و مطابق با حکم قرآن مجید می باشد ، آنجا که می فرماید : «و آنچه را خدا از آنان ( یهود ) به رسولش باز گردانیده چیزی است که شما برای به دست آوردن آن زحمتی نکشیدید نه اسبی تاختید ، و نه شتری ، اما خدای ، فرستادگانش را بر آنچه خواهد چیره می گرداند ، که خداوند بر همه چیز تواناست . »
📓حشر 6
❗️از سوی دیگر ، قرآن پیامبر را موظف می سازد که حق « ذی القربی » را بپردازد . چنان که می فرماید :
«حق خویشاوندان را بپرداز .»
📓اسرائ26
❗️ نزدیک ترین فرد رسول خدا دخت گرامی او فاطمه بود ، از این جهت فدک را به او بخشید و تا زمانی که پیامبر زنده بود کارگران حضرت زهرا آنجا را اداره می کردند .
🗯دلائل حدیثی و تاریخی تملیک فدک:
❗️علمای شیعه و گروهی از علمای اهل تسنن اتفاق نظر دارند که وقتی آیه ی ﴿ وآتِ ذَالقُربی حقّه ﴾ نازل شد پیامبر گرامی فدک را به دختر خود فاطمه بخشید .
❗️سند حدیث به دو صحابی بزرگ ، ابو سعید خدری و ابن عباس منتهی می شود و از میان محدثان اهل تسنن افراد ذیل این حدیث را نقل کرده اند :
1⃣جلال الدین سیوطی
📚الدر المنثور،ج4 ص177
2⃣ علاء الدین علی بن حسام معروف به متقی هندی
📚کنزالعمال ج2 ص157
3⃣ابو اسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم نیشابوری معروف به ثعلبی
📚الکشف و البیان،ج6 ص95
4⃣ مورخ شهیر ، بلاذری
📚فتوح البلدان،ص46
5⃣احمد بن عبدالعزیز جوهری مولف کتاب السقیفه
📚شرح نهج البلاغه،ج16 ص216
6⃣ابن ابی الحدید شان نزول آن را را در باره فدک از ابو سعید خدری نقل کرده است .
📚شرح نهج البلاغه ج16 ص268
7⃣ حلبی در سیره خود
📚سیره حلبی،ج3 ص400
8⃣مسعودی در کتاب مروج الذهب
📚مروج الذهب ج2 ص200
❗️از میان دانشمندان شیعه ، شخصیت های بزرگی مانند کلینی و عیاشی و صدوق ، نزول آیه را در باره خویشاوندان پیامبر نقل کرده و افزوده اند که پس از نزول این آیه پیامبر فدک را به دختر خود فاطمه بخشید
📚تفسیر برهان،ج2 ص419
🗯ادامه پاسخ👇👇👇
👇ادامه پاسخ 👇
⁉️چرا فدک به فاطمه بخشیده شد ؟
❗️تاریخ زندگی پیامبر و خاندان او به خوبی گواهی می دهد که آنان هرگز دلبستگی به دنیا نداشته اند و چیزی که در نظر آنان ارزش نداشت ، همان ثروت دنیا بود ، مع الوصف می بینیم که پیامبر گرامی فدک را به دختر خود بخشید . در این جا ممکن است این سئوال پدید آید که چرا پیامبر چنین کرد ؟ در پاسخ به این سئوال به نکات زیر توجه فرمایید:
1⃣پس از رحلت پیامبر طبق تصریحات مکرر آن حضرت زمامداری مسلمانان از آن امیرالمومنین بود و اداره این مقام ومنصب به هزینه سنگینی نیاز داشت . حضرت علی برای اداره امور وابسته به منصب خلافت می توانست از دارآمد فدک به نحو احسنت استفاده کند . گویا دستگاه خلافت از این پیش بینی پیامبر مطلع شده بودند که در همان روز های نخست ، فدک را از دست خاندان پیامبر خارج کرد .
2⃣ دودمان پیامبر که مظهر کامل آن یگانه دختر وی و نور دیدگانش حضرت حسن و حسین بود ، باید پس از فوت پیامبر به صورت آبرومندی زندگی کنند تا حیثیت و شرف رسول اکرم و خاندانش محفوظ بماند . برا تامین این منظور پیامبر فدک را به دختر خویش بخشید .
3⃣پیامبر اکرم می دانست که گروهی کینه حضرت علی را در دل دارند ، زیرا بسیاری از بستگان ایشان به شمشیر در میدان های جنگ با کفار کشته شده بودند یکی از راه های زدودن این کینه این بود که امام از طریق کمک های مالی از آنان دلجویی کند و عواطف آنان را به خود جلب نماید. همچنین به کلیه بینوایان و درماندگان کمک کند و از این طریق موانع عاطفی که بر سر راه خلافت او بود ، از میان برداشته شود .
❗️پیامبر هرچند ظاهراً فدک را به زهرا بخشید ، ولی درآمد آن در اختیار صاحب ولایت بود تا از آن ، علاوه برتامین ضروریات زندگی خود ، به نفع اسلام و مسلمین استفاده کند .
🔷این سرگذشت فدک در عصر رسول خدا است ، اما اینکه چگونه از دست زهرا گرفته شد ، خود داستان مفصلی دارد . خلافت نو پا به خاطر تقویت مالی پایه های حکومت ، آن را ملک پیامبر انگاشت ، و به عنوان اینکه پیامبر چیزی را از خود به ارث نمی گذارد ، فدک را مصادره کرد . آنان حدیثی را دستاویز قرار دادند «پیامبران ارث نمی گذارند ترکه ما صدقه است »
❗️که قرآن آن را تکذیب می کند چگونه پیامبران از خود به ارث نمی گذارند ، در حالی که سلیمان وارث داود شد
🗯 «و ورث سلیمان داود»
📓نمل/16
❗️زکریا در دعایی از حضرت باری فرزندی می طلبد که وارث او گردد
📓سوره مریم 5/6
⁉️اگر واقعا پیامبران ارث نمی گذارند ، چرا پیامبر آن حکم الهی را به دخترش زهرا که تنها وارث او بود نگفت و به فردی گفت که اصلاً با موضوع ارتباط نداشت .
❗️فدک در کشاکش سیاست ها
🔷پس از گذشت سالها که سیل غنایم به مدینه سرازیر گردید ، خلفا در اداره کشور از درآمد فدک بی نیاز شدند ، ولی از باز پس دادن آن خودداری کردند و از این لحاظ مساله فدک رنگ سیاسی به خود گرفت .
❗️عمربن عبدالعزیز آن را پس داد ، اما پس از مرگ او ، آل مروان آن را دیگر بار تصاحب کردند . پس از انقراض امویان و روی کار آمدن عباسیان ، نخستین خلیفه عباسی سفاح فدک را به عبدالله بن الحسن برگردانید ، پس درگذشت او ، منصور دوانیقی آن را پس گرفت و این رویه ادامه یافت .
🔷امیرمومنان در نامه ای خطاب به عثمان بن حنیف می نویسد :
« آری از میان آنچه آسمان بر آن سایه افکنده بود ، تنها فدک در اختیار ما بود ، گروهی بر آن بخل و حسادت ورزیدند ، و گروهی دیگر سخاوتمندانه رها کردند و بهترین حاکم خدا است »
📚نهج البلاغه،نامه45
📚منابع جهت مطالعه بیشتر:
1⃣تفسیر نمونه ج23 ص510
2⃣راهنمای حقیقت،علامه سبحانی،ص419
3⃣الغدیر ج8 ص334
4⃣بحار الانوار ج29 ص105 باب11
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال
امام علی در موارد متعددی خلفا را تایید می کرد و به انان در مشکلات کمک می کرد چگونه است که شیعیان خلاف خلفا را قبول نمی کنند
🗯پاسخ:
❗️رفتـار امام علي با خلفا را بايد در دو زمينه مورد بررسي قرار داد:
1. به رسميت شناختن خلافت آنان.
2. همكاري امام با دستگاه خلفا در حل معضلات ديني و مشكلات سياسي.
و اين دو مطلب بايد از يكديگر تفكيك شود.
🗯با قطع و يقين ميگوييم كه موضع امام در مورد اوّل كاملاً منفي بود و در مورد دوم مثبت.
❗️در مورد دلايل منفي بودن موضع امام در مورد نخست بايد گفت:
🔷اوّلاً: علي(ع) چگونه ميتواند خلافت ديگران را به رسميت بشناسد، در حالي كه وي از جانب خدا در مواضع مختلف و به ويژه روز غدير، به عنوان ولي مسلمانان و سرپرست آنان معرفي شده است؟ ولايت امام، يك حكم آسماني بود كه جز خدا، هيچ فردي نميتواند آن را دگرگون سازد، چنان كه ميفرمايد:
«هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبر او درباره امري حكمي كنند، اختياري (در برابر فرمان خدا) داشته باشد»
📓احزاب36
❗️امامت امام حق شخصي وي نبود كه از آن چشم پوشي كند، بلكه حكم الهي بود كه كسي قادر بر تغيير آن نيست، امّا اگر شرايط براي اجراي اين حكم فراهم نباشد، مصلحت ايجاب ميكند كه درباره آن سكوت كند، نه اين كه ديگري را جاي خود بنشاند.
🔷ثانياً: تاريخ سقيفه و بررسي زندگي امام حاكي است كه آن حضرت با وجود شديدترين فشارها، دست بيعت به سوي خلفا دراز نكرد.
❗️معاويه در يكي از نامههاي خود به علي مينويسد:
🔶 «تو همان كسي هستي كه به سان شتر افسار زده به سوي بيعت كشيدند»; و اين جمله بيانگر آن است كه فشار براي بيعت به حدي بود كه امام را به زور از خانه خود بيرون كردند و به مسجد بردند.
امام در پاسخ نامه معاويه، اين بيحرمتي را انكار نميكند، ولي تصريح ميكند كه اين نشانه مظلوميت اوست، آنجا كه ميفرمايد:
«گفتي كه همچون شتر، افسار زدند و كشيدند كه بيعت كنم، عجبا! به خدا سوگند خواستي مذمت كني ولي ناخود آگاه ستودي. خواستي رسوا كني ولي رسوا شدي. براي يك مسلمان نقص نيست كه مظلوم واقع شود، مادام كه در دين خود ترديد نداشته باشد و در يقين خود شك نكند».
📚نهج البلاغه نامه 28
🔶ثالثا: كلمات امام در موارد مختلف حاكي از آن است كه او تا آخرين لحظات زندگي، خود را شايسته خلافت ميدانست و اين كه خلافت حق مسلم او بود و از وي گرفته شد. در اين مورد، علاوه بر خطبه «شقشقيه» كه همه با او آشنا هستيم، سخنان ديگر او حاكي از غصب خلافت و عقب زدن او است كه ما در اين جا به برخي از سخنان آن حضرت اشاره ميكنيم:
🔷الف. «به خدا سوگند از روزي كه خدا جان پيامبر خويش را تحويل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است».
📓نهج البلاغه خطبه6
🗯ب: «شخصي در حضور جمعي به من گفت: پسر ابوطالب تو بر امر خلافت حريصي به او گفتم:
❗️«بلكه شما حريصتر و از پيغمبر دورتريد و من از نظر روحي و جسمي نزديكترم. من حق خود را طلب كردم و شما ميخواهيد ميان من و حق خاص من حائل و مانع شويد و مرا از آن منصرف سازيد. آيا آن كه حق خويش را ميخواهد حريصتر است يا آن كه به حق ديگران چشم دوخته است؟ همين كه او را در برابر حاضران با نيروي استدلال كوبيدم به خود آمد و نميدانست در جواب من چه بگويد».
📚نهج البلاغه خطبه 172
❗️حضرت در ادامه ميفرمايد:
«خدايا از ظلم قريش و همدستان آنها به تو شكايت ميكنم. اينها با من قطع رحم كردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقير نمودند. اتفاق كردند در مورد امري كه حق خاص من بود، بر ضدّ من قيام كنند».
📚بحار الانوار ج29 ص605
🗯تا اين جا روشن گرديد كه امام هرگز در مسأله خلافت و امامت با خلفا مصالحه نكرد و پيوسته از مظلوميت خود سخن ميگفت و نسلها را از حقايق آگاه ميساخت.
❗️علامه مجلسی انبوهی روایت از احتجاجات امام بر دیگران در مورد خلافت و وصایت خویش نقل می کند
📚بحار الانوار ج29 ص3 باب 5
❗️بخاری نقل می کند که حضرت علی خطاب به ابوبکر چنین عرضه داشت:
« اما تو ای ابوبکر در حق ما اهل بیت استبداد ورزیدی»
📚صحیح بخاری ج4 ص1549
🗯وحضرت در شورای شش نفره ،تصدی خلافت به شرطی که بر مبنای ابوبکر و عمر حکمرانی کند را رد کرد
📚مسند احمد،ج1 ص75
📚اسد الغابه ج4 ص123
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
🔴نكته دوم، همكاري امام با خلافت در مسائل ديني و سياسي و حل مشكلات خلفا است كه موضع امام در اين مورد كاملاً مثبت بود.
🗯 ايشان در يكي از نامههاي خود، علت همكاري با دستگاه خلافت را به روشني بيان ميكند. اکنون ترجمه نامة امام را در اين جا ميآوريم:
🗯«به خدا سوگند هرگز فكر نميكردم و به خاطرم خطور نميكرد كه عرب بعد از پيامبر; امر امامت و رهبري را از اهل بيت او بگردانند (و در جاي ديگر قرار دهند و باور نميكردم) آنها آن را از من دور سازند! تنها چيزي كه مرا ناراحت كرد اجتماع مردم اطراف فلان... بود كه با او بيعت كنند. دست بر روي دست گذاردم تا اين كه با چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و ميخواهند دين محمد را نابود سازند. (در اين جا بود) كه ترسيدم اگر اسلام و اهلش را ياري نكنم، شاهد نابودي و شكاف در اسلام باشم كه مصيبت آن براي من از رها ساختن خلافت و حكومت بر شما بزرگتر بود؛ چرا كه اين بهره دوران كوتاه زندگي دنيا است كه زايل و تمام ميشود. همان طور كه «سراب» تمام ميشود و يا همچون ابرهايي كه از هم ميپاشند.
پس براي دفع اين حوادث به پا خاستم تا باطل از ميان رفت و نابود شد و دين پا برجا و محكم گرديد».
📚نهج البلاغه نامه 62
👌اين نامه به روشني بيان ميكند كه امام در عين انتقاد از خلافت، براي صيانت اسلام تا آنجا كه امكان داشت با آنان همكاري کرد و معضلات علمي و سياسي آنان را به نحو احسن، حل و فصل نمود.
📚راهنمای حقیقت،ص647
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش
❔آیا ازدواج عمر با ام کلثوم در کتب شیعه واقعیت دارد
💠پاسخ؛
1⃣اهل سنت جریان این ازدواج را به صورت های متناقض نقل می کند که سبب سلب اعتماد به نقل آن ها می شود از جمله این که :
1- علی او را به عقد عمر در آورد- 2- عباس او را به عقد عمر در آورد-3- این کار از روی تهدید صورت گرفت-4- عروسی انجام گرفت و عمر از او دارای فرزندی به نام زید شد-5- خلیفه پیش از مراسم عروسی کشته شد-6- زید نیز دارای فرزندی بود-7- او کشته شد و وارثی نداشت- 8- او و مادرش در یک روز کشته شدند- 9- مادرش پس از وی کشته شد-10- مهریه او چهل هزار درهم بود-11- مهریه او چهار هزار درهم بود- 12- مهریه او پانصد درهم بود.
❗️این اختلاف ها در ذهن انسان تردید ایجاد کرده و اصل تزویج را زیر سوال می برد.
📚الذریه الطاهره ص157
2⃣در فقه شیعه نکاح و ازدواج با افراد گمراه که بر غیر صراط مستقیم و اسلام هستند جایز نیست مگر در صورت اضطرار چنان که در همین صورت اضطرار جایز است که انسان برای نجات جان گوشت مردار و خوک را بخورد .
👌امام علیه السلام فرمود:
«ازدواج دائم با زنان کافر کتابی جایز نیست مگر در صورت اضطرار»
📚الکافی ج5 ص360
👌امام صادق فرمود:
«هیچ چیزی از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکابش برای فردی که مضطر شده است جایز است»
📚التهذیب ج3 ص177
3⃣در داستان حضرت لوط می خوانیم زمانی که قومش قصد تعرض به مهمانانش را داشتند حضرت لوط به جهت جلوگیری از آبروریزی حاضر شد که دختران خود را به آنها بدهد تا آنان دست از نیت پلید خود بردارند و فرمود:
«این ها دختران من هستند و برای شما پاکیزه ترند .از خدا بترسید و آبروی مرا نبرید و با قصد سوئ در مهمانانم مرا رسوا مسازید»
🔷هود78
❗️می بینیم حضرت لوط در حالت اضطرار حتی حاضر میشود دختران خود را به قوم گمراه و منحرف خود دهد.
4⃣آنچه در روایات ما آمده است آن است که حضرت علی چون در حالت اضطرار قرار گرفت حاضر شد ام کلثوم را به عقد عمر در بیاید.
🔷شیخ کلینی نقل می کند هشام بن سالم از امام صادق می آورد كه آن حضرت فرمود:
« زمانى كه عمر بن الخطاب از امّكلثوم خواستگارى كرد، اميرمؤمنان به او فرمود: امّكلثوم خردسال است. عمر با عباس ملاقات كرد و به او گفت: من چگونه ام، آيا مشكلى دارم؟ عباس گفت: تو را چه شده است؟ عمر گفت: از برادر زادهات دخترش را خواستگارى كردم، دست رد بر سينهام زد، قسم به خدا چشمه زمزم را پر خواهم كرد، هيچ كرامتى را براى شما نمىگذارم؛ مگر اين كه آن را از بين ببرم، دو شاهد بر مىانگيزم كه او سرقت كرده و دستش را قطع خواهم كرد. عباس به نزد اميرمؤمنان آمد، او را از ماجرا با خبر ساخت و از او درخواست كرد كه تصميم در اين باره را بر عهده او نهد، حضرت امير نيز مسأله ازدواج را به عهده عباس گذاشت.»
📚الکافی ج5 ص346
❕در روایت دیگر آمده است که گفت اگر علی به ازدواج راضی نشود او ( و اطرافیانش را ) خواهم کشت
📚مستدرک الوسائل ج14 ص443
🔶وفرمود:
« ( ام کلثوم ) ناموسی است که از ما غصب کرده اند»
📚الکافی ج5 ص346
5⃣این که این ازدواج با تهدید و ارعاب صورت گرفته است در روایات اهل سنت نیز اشاره شده است .
❗️ابن سعد نقل می کند:
«علی در جواب خواستگاری عمر فرمود او دختری کوچک است .عمر در جواب گفت تو حق نداری که مرا از این کار منع کنی و من می دانم که چرا او را به نکاحم در نمی آوردی...»
📚طبقات ابن سعد ج8 ص464
6⃣سید مرتضی می نویسد:
«آنچه در ازدواج ام کلثوم باید مورد توجه قرار گیرد این است که این ازدواج از روی اختیار و میل نبوده است بلکه پس از تکرار و زورگویی ها بوده که نزدیک بود به درگیری آشکارا بینجامد .اضطرار حتی خوردن مردار و نوشیدن شراب را جایز می کند چه رسد به کمتر از آن ( ازدواج)»
📚رسائل المرتضی ج3 ص149
❗️شیخ مفید می نویسد:
« امیر المومنین احتیاج به تالیف قلوب و حفظ خون ها داشت .از همین رو ملاحظه کرد که اگر بخواهد با این امر مخالفت کند در دین و دنیای مردم فساد ایجاد خواهد شد لذا به درخواست او جامه عمل پوشانید »
📚المسائل السروریه ص91
7⃣آنچه از مدارک شیعی استفاده می شود که عقدی بوده است و بس .
🔶امام صادق فرمود:
« هنگامی که عمر از دنیا رفت امام علی دست ام کلثوم را گرفت و به خانه اش آورد»
📚الکافی ج6 ص115
❗️مرحوم نوبختی می گوید:
«ام کلثوم صغیر و نابالغ بود و عمر پیش از این که با او زفاف کند مرد»
📚بحار الانوار ج42 ص91
👌زرقانی مالکی از علمای اهل سنت هم به این مطلب تصریح می کند
📚شرح مواهب اللدنیه ج7 ص9
❓آیا چنین ازدواجی که با ارعاب و تهدید و از روی زورگویی و بدون رضایت حضرت امیر و ام کلثوم صورت گرفته است می تواند برای عمر فضیلت محسوب شود و آیا می تواند دلیل بر صمیمیت و دوستی میان خلیفه دوم و امیر مومنان باشد❕
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
#وجود_تاریخی_ام_کلثوم_ازدواج_عمر_با_او
🤔#پرسش
❔سوال بنده این بود که ظاهرا عده ای از علمای شیعه در اصل وجود مبارک
حضرت ام کلثوم سلام الله علیها دخت گرامی حضرت امیرالمومنین و حضرت زهرای اطهر صلوات الله علیهما شک داشته و معتقدند حضرت زینب سلام الله علیها تنها دختر امیرالمومنین از حضرت زهرا سلام الله علیهاست
بنابر نظر این عده ٬ نام
ام کلثوم که در منابع تاریخی آمده یکی از نامهای حضرت زینب سلام الله علیها میباشد و اساسا این دو اسم متعلق به یک شخص میباشد نه دو نفر!!
خواهشا درمورد اصل وجود آن حضرت و نظر علمای شیعه درباره تعداد فرزندان امیرالمومنین و حضرت زهرا صلوات الله علیهما روشنگری بفرمایید
همچنین درباره ماجرای ازدواج حضرت ام کلثوم سلام الله علیها با غاصب دوم سوال داشتم که آیا این ماجرا صحت دارد یا خیر ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌حضرت امير المؤمنين عليه السّلام را از ذكور و اناث به قول شيخ مفيد بيست و هفت تن فرزند بود؛ چهار نفر از ايشان امام حسن و امام حسين و زينب كبرى ملقّب به عقيله، و زينب صغرى است كه مكنّات است به امّ كلثوم، و مادر ايشان حضرت فاطمه زهراء سيّدة النّساء عليهم السّلام است.
📚منتهی الامال ج 1 ص 448_ ارشاد مفید ، یک جلدی ، ص 404_ بحار الانوار ج 42 ص 89
❕مرحوم طبرسی نیز می نویسد ؛
« دو دختر علی علیه السلام از فاطمه زهرا ، زینب کبری و زینب صغری بوده که لقب او ام کلثوم است »
📚تاج الموالید ص 75 _ اعلام الوری ص 203
❕صاحب کتاب العدد القویه نیز مطابق نقل علامه مجلسی دربیان دختران علی علیه السلام می نویسد ؛
« زینب کبری و زینب صغری که کنیه اش ام کلثوم بود از فاطمه دختر رسول الله »
📚بحار الانوار ج 42 ص 74
❕همین سخن در کتاب « مجموعه نفیسه فی تاریخ الائمه » ص 76 آمده است .
🔸مرحوم ابن شهر آشوب نیز می نویسد ؛
« فرزندان علی از فاطمه ،حسن ، حسین ، محسن که سقط شد ، زینب کبری و ام کلثوم کبری که عمر با او ازدواج کرد»
📚مناقب آل ابی طالب ، ج 3 ص 304
❕در کتاب « پیشوایان هدایت » که ترجمه کتاب شریف « اعلام الهدایه » است ، چنین آمده است ؛
« زهراى بتول عليها السّلام از امير مؤمنان على عليه السّلام صاحب دو فرزند پسر، سالار جوانان بهشت امام حسن و امام حسين عليهما السّلام و دخترانى فداكار و شكيبا به نام زينب و ام كلثوم شد »
📚پیشوایان هدایت ج 3 ص 21
❕ابن ابی الحدید هم می نویسد ؛
«زينب كبرى و ام كلثوم كبرى مادرشان فاطمه بنت رسول خدا است »
📚شرح نهج البلاغه ج 2 ص 475_ اعیان الشیعه ج 7 ص 136
❕ابن اثير در بيان فرزندان على عليه السّلام از فاطمه بنت رسول الله مى نويسد ؛
«زينب كبرى و ام كلثوم كبرى »
📚الکامل فی التاریخ ج 3 ص 263
❕همین سخن را ابن حزم در جمهره الانساب ص 37 و مسعودی در مروج الذهب ج 2 ص 92 ذکر می کنند .
👌اکثر علمای شیعه ، ازدواج ام کلثوم با عمر را که با تهدید و ارعاب صورت گرفت ، ذکر کرده اند ، چنانکه صاحب « تکمله الرجال » می نویسد ؛
« ام کلثوم ، کنیه دختر امیر مومنان است که با برادرش حسین در کربلا حاضر بود ، و مشهور نزد اصحاب و اخبار آن است که عمر از روی غصب و به زور با او ازدواج کرد »
📚تکمله الرجال ج 2 ص 698
❕ابن طاووس هم می نویسد ؛
« ام کلثوم با عمر بن خطاب ازدواج کرد ،اصحاب و علمای ما گفته اند که عمر پس از امتناع شدید علی علیه السلام ( و از روی غصب و زور » با او ازدواج کرد »
📚همان مدرک
👌مرحوم طبرسی نیز این ازدواج را مستند به نظریه علمای شیعه و صاحبان اجماع و اتفاق می داند .
📚اعلام الوری ص 204
❕صاحب کتاب « قاموس الرجال » هم این ازدواج را قطعی می کند که اکثر علمای محقق امامیه قائل به آن هستند ، ازدواجی که از روی تهدید و ارعاب صورت گرفت .
📚قاموس الرجال ج 12 ص 216
👌بنابراین این که برخی در صدد انکار این برآمدند که اساسا علی علیه السلام دارای دختری به نام ام کلثوم نبوده است ، یا اصل ازدواج ام کلثوم با عمر را زیر سوال می برند در حالی که روایات متعددی در این باره در کتب ما منقول است و علمای بزرگی هم به آن تصریح کرده اند ، رویه و طریق مناسبی را در پیش نگرفته اند .
❕برخی می گوید ، ام کلثومی که به عقد عمر در آمد ، دختر ابوبکر بود که در دامان علی علیه السلام بزرگ شده بود ، نه ام کلثوم دختر فاطمه سلام الله علیها و می گویند ؛
« عمر بن خطاب احتمالا با شخصی به نام ام کلثوم ازدواج نموده اما نه آن ام کلثومی که مورد ادعای وهابیت است ،بلکه این ازدواج با ام کلثوم دختر ابوبکر بوده که این دختر بخشی از زندگی خود را در خانه امیر مومنان گذرانده است »
📚شبهات فاطمیه ، عصیری ، ص 317
🔸ادامه 👇
👌ادامه 👇
❕مستند اصلی این بزرگواران ، سخن شارح صحیح مسلم ، نووی در تهذیب الاسماء است که می گوید ؛
« سخن در دو خواهر عایشه است ... در اسماء الرجال در باب چهارم گذشت ، این دو خواهر ،اسماء دختر ابوبکر و ام کلثوم دختر ابوبکر هستند ، و همین ام کلثوم است که عمر با او ازدواج کرده است »
📚تهذیب الاسماء و اللغات ، ص 507
❕در حالی که نووی ، اگر چه گفته است که عمر با ام کلثوم دختر ابوبکر ازدواج کرده است ، چند صفحه قبل تر می گوید ، عمر با ام کلثوم دختر علی علیه السلام هم ازدواج کرده است ؛ « ام کلثوم بنت علی بن ابی طالب ...و هی بنت فاطمه رضی الله عنها ... تزوجها عمر بن خطاب ...»
📚همان منبع ص 503
❕بنابراین استدلال به قول نووی ، مشکلی را نمی تواند حل کند .
👌استاد سبحانی هم می نویسد ؛
« برخى از نويسندگان معتقدند امّ كلثومى كه به تزويج خليفه درآمد، ربيبه امام على (عليه السَّلام) بود، نه دختر صلبى او، زيرا اسماء بنت عميس پس از درگذشت جعفر بن ابى طالب، با ابوبكر ازدواج كرد و از اين ازدواج دخترى به نام امّ كلثوم متولد شد. پس از درگذشت خليفه نخست، اسماء با على (عليه السَّلام) ازدواج كرد و دختر خود را به عنوان ربيبه به خانه امام آورد، سپس همين ربيبه به عقد عمر بن خطاب درآمد.
❕اين نظريه چندان استوار نيست، زيرا صحيح است كه ابوبكر دخترى به نام امّ كلثوم داشت، ولى مادر او «حبيبه» دختر يكى از انصار، به نام زيد بن خارجه بود. امّ كلثوم دختر ابى بكر را طلحة بن عبيداللّه تزويج كرد و از او فرزندانى به نام هاى محمد و زكريا و عايشه به دنيا آمدند. پس از كشته شدن طلحه، عبدالرحمن بن عبداللّه وى را تزويج كرد.
🔸خلاصه اين كه اسماء بنت عميس با ازدواج با ابى بكر، جز يك فرزند به نام «محمد» به دنيا نياورد، بنابراين نمى توان گفت امّ كلثوم مورد گفتگو، دختر اسماء بنت عميس است، زيرا اصلًا اسماء دخترى از ابى بكر نداشت و امّ كلثوم كه دختر
ابى بكر بود، از مادرى به نام «قتيله» متولد شده و او هم با طلحة بن عبيداللّه (نه عمر ابن خطاب) ازدواج نمود. ( اسد الغابه ج 5 ص 395)»
📚راهنمای حقیقت ص 615
👌ما در گذشته بر اساس نصوص روایات و تصریحات بزرگان شیعه ، معتقد شدیم که ازدواج مذکور ، با تهدید و ارعاب صورت گرفته و هیچ گونه فضیلتی را برای عمر ثابت نمی کند ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5339
👌انگيزه ظاهرى خليفه براى ازدواج، حديثى بود كه از پيامبر نقل مى كرد ؛
«هر نوع پيوند نسبى و سببى روز قيامت از هم گسسته مى شود، جز پيوند با من از طريق نسب يا سبب».
👌آنگاه خليفه افزود: من با پيامبر مدّت ها زندگى كرده ام، مى خواهم اين كار انجام بگيرد. ولى در باطن انگيزه ديگرى در كار بود و آن اين كه از اين طريق مى خواست بر اعمال گذشته خود سرپوش بگذارد و با آن پيوند خويشاوندى، گذشته به فراموشى سپرده شود.
❕آنگاه كه خواستگارى انجام گرفت، اميرمؤمنان به صورت هاى مختلف عذر خواست كه اين كار انجام نگيرد ؛
🔸الف. فرمود: دخترم كوچك است (فعلًا هنگام ازدواج او نيست).
خليفه پاسخ داد: «به خدا سوگند منظور تو آن نيست، ما مى دانيم منظور تو چيست، تو خواستى از اين كار جلوگيرى كنى».
📚الطبقات الکبری ج 8 ص 464
🔸ب. بار ديگر عمر بر خواستگارى اصرار كرد، حضرت اين بار عذر ديگرى آورد و گفت: من دخترانم را براى پسران برادرم جعفر نگه داشته ام.
📚الاصابه ج 4 ص 469
❕عمر پاسخ داد: على! او را به ازدواج من درآور، كه در روى زمين كسى بهتر از من با او رفتار نخواهد كرد.
📚الطبقات الکبری ج 8 ص 463
❕گويا خليفه در اينجا تعهد مى كند كه رفتارش با دختر على رفتار نيك باشد، زيرا خليفه به تندى و بدرفتارى با زنان مشهور بود.
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌🔸ج. اميرمؤمنان به اين درخواست تن نداد و عذر سومى آورد كه من بايد اين مطلب را با خانواده و نزديكانم در ميان بگذارم، طرف مشورت سه نفر بودند: عقيل و حسنين. عقيل از اين پيشنهاد خشمگين شد، و سخن جسارت آميزى به على گفت كه: هر چه زمان بگذرد، در كار خود از واقعيت ها دور مى شوى، به خدا اگر اين كار صورت بگيرد، چنين و چنان مى شود و آنگاه پيامدهاى آن را برشمرد. آنگاه از جاى خود برخاست و در حالى كه لباس خود را به زمين مى كشيد، مجلس را ترك كرد. وقتى خبر مخالفت عقيل به خليفه رسيد، گفت: شگفتا! عقيل مرد نابخرد و نادانى است.
📚مجمع الزوائد ج 8 ص 271
❕حسنين نيز مانند عموى خود نظر منفى داشتند، امّا ادب را كاملًا رعايت كردند، گفتند: او هم مانند زنان ديگر اختيار امر خود را دارد و خودش مى تواند همسرى براى خود انتخاب كند.
📚همان منبع
❕وقتى عمر از اين رفت و آمدها نتيجه نگرفت، با عموى على (عليه السَّلام) عباس بن عبدالمطلب ملاقات كرد و به او چنين گفت: «من چه عيبى دارم؟ آيا در من مانعى هست؟ عباس متوجه نشد و گفت: موضوع چيست؟ (عمر گفت:) دختر برادر زاده ات را خواستگارى كرده ام، و پاسخ منفى شنيده ام».
❕در اين جا تهديد آغاز مى شود و مى گويد: «به خدا سوگند زمزم را كور مى كنم- با توجه به اين كه آب دادن به حجاج به عهده عباس بود- و هيچ فضيلتى براى شما نمى گذارم مگر اين كه آن را نابود مى كنم، دو نفر را وامى دارم تا شهادت دهند كه برادرزاده ات دزدى كرده است، و آنگاه دست او را قطع مى كنم».
وقتى عباس اين سخنان را شنيد و با على در ميان گذاشت، از او خواست كه تزويج دخترش را به او واگذار كند.
📚کافی ج 6 ص 115
❕شكى نيست كه اين تهديد، كاملًا تهديد توخالى بود، على (عليه السَّلام) مقام و منزلتى بالاتر از اين داشت كه بتوان او را به اين مسائل متهم كرد. ولى اين رفت و آمدها حاكى از اين بود كه از طرف خليفه اصرار بر اين كار وجود دارد، و حضرت بنابر مصالحى به اين كار تن در داد.
❕با توجه به آنچه در كتاب هاى فريقين وارد شده، ازدواج رخ داده و متصدى آن عموى امام، عباس بن عبدالمطلب بوده است، ولى سخن اين جا است كه آيا اين پيوند، با طيب خاطر انجام گرفته و يا فشارهايى از خارج و داخل در آن مؤثر بوده است.
🔸شما با يك محاسبه كوتاه و داورى وجدان مى توانيد پايه اين ازدواج را از منظر طيب نفس و طوع و رغبت به دست بياوريد ؛
1⃣شكى نيست كه روابط خاندان رسالت با خليفه وقت كاملًا تيره و تار بود ويورش به خانه وحى و هتك حرمت دخت گرامى پيامبر چيزى نيست كه بتوان آن را انكار نمود و ما مدارك آن را در پاسخ های گذشته ارائه كرديم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5204
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5958
2⃣عمر فردى خشن و تندخوى بود، هنگامى كه خليفه او را بر خلافت برگزيد، گروهى از صحابه بر اين امر اعتراض كردند، و گفتند: يك فرد خشن و تندخو را بر ما مسلط كردى ، جهت آگاهی بیشتر پاسخ گذشته ما را بخوانید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9642
3⃣طبرى مى نويسد: خليفه، نخست از دختر ابى بكر به نام «ام كلثوم» خواستگارى كرد ولى دختر ابى بكر به خاطر تندى اخلاق خليفه، دست رد بر اين خواستگارى زد.
📚تاریخ طبری ج 5 ص 58
4⃣ وجدان خود را قاضى و داور قرار دهيد، آيا خانواده اى كه از اين خواستگار دل خوشى ندارد، و هنوز ناله هاى مادر در گوش آنان طنين انداز است و از طرف ديگر خواستگار، يك فرد جوان و شاداب نيست، بلكه در بخش پايانى عمر خود قرار دارد، و از نظر اخلاق و روحيات، انسان خشن و سخت گير است، در اين شرايط كدام خانواده با طيب خاطر دسته گل خود را در طبق اخلاص نهاده به چنين دامادى تقديم مى كند؟ خانواده هر چه هم از نظر فكرى و اقتصادى پايين باشد، تن به اين كار نمى دهد، چه رسد به خاندان امامت و نبوت. بنابراين نمى توان اين ازدواج را نشانه حسن روابط دانست.
❕آنچه از مدارك شيعى استفاده مى شود، تنها عقدى بوده و بس. و امّا اين كه مراسم ديگرى انجام گرفته يا نه چندان روشن نيست، حتى امام صادق (عليه السَّلام) مى فرمايد: روزى كه عمر بن خطاب درگذشت، اميرمؤمنان، دخترش ام كلثوم را به خانه خود آورد.
📚کافی ج 6 ص 115
❕مسعودى مى نويسد: عمر از اين ازدواج طرفى نبست و ثمره اى به نام فرزند نداشت.
📚مروج الذهب ج 2 ص 321
👌در كنار اين حادثه، بسيارى از مورخان و رجال نويسان مطالبى را متذكر شده اند كه هيچگاه قابل پذيرش نيست و با كرامت و عفت خاندان رسالت سازگار نمى باشد، از اين گذشته اسانيد آنها نيز مخدوش و مردود است، و لذا ما از آوردن آنها خوددارى مى كنيم ، جهت آگاهی بیشتر ، پاسخ گذشته ما در این رابطه را بخوانید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5339
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht