سلام، ایمان، تقوا و ... را نمیگیرد، بلکه فقط بخشی از خسارات وارده بر جامعه اسلامی را جبران مینماید، و یا بخشی از دیون و هزینههای اضافی تحمیل شده بر جامعه اسلامی را
6⃣اصل این است که قاتل قصاص شود .اما از انجایی که بر اثر قتل خانواده فرد مقتول دچار ضرر و زیان می گردند چرا که احیانا نان اور خود را از دست داده اند جهت جبران این خسارت می توانند دیه دریافت کنند اما چنان نیست که فرد قاتل با صرف پرداخت دیه خود را از جهنم نجات دهد چنان که فرمود:
« هر کس مومنی را از روی عمد بکشد جزایش جهنم است ودر جهنم جاویدان باقی می ماند»
📓نسائ 93
👌پس خرید و فروشی در کار نیست
7⃣صرف این که انسان پول داشته باشد و بتواند مخارج همسر را تامین کند مجوز گرفتن 4 همسر نمی شود بلکه رعایت اموری مانند هم خوابگی و ... نیز لازم است ،
در مورد ازدواج موقت نیز در پاسخ های قبلی اورده ایم که طبق برخی روایات و فتاوی ،ازدواج موقت تنها برای کسانی جایز است که توانایی رفع نیاز را با ازدواج دائم نداشته باشند .پس این سخن که اگر پول داشتی می توانی تا چهل زن صیغه بگیری سخن بی اساسی است
8⃣فردی که تمام عمر دنبال فساد و فحشا و بی بند وباری و گناه و عصیان و نافرمانی بوده است ،در پایان عمر چه یک مسجد بسازد و چه هزار مسجد خداوند از او قبول نمی کند چرا که فرمود:
« خداوند کارهای خیر را تنها از متقین قبول می
کند»
📓مائده 27
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
دوستان نجومی.
ی سوال:مگه شب قدر یک شب خاص نیست.حالا فرض را بزاریم که مثلا روز بیستم ماه مبارک رمضان باشه.در این شب فرشتگان از آسمان به زمین میاند وتقدیر بندگان ثبت میشه.بعد اگه بیستم ماه رمضان در عربستان بشه 18 ماه رمضان در مصر ویا 22 ماه رمضان در مالزی.چطور میشه یعنی بعد از 20 در عربستان 2روز بعد در مصر باز فرشتها نزول پیدا میکنند ویا در مالزی2روز قبل نزول کردند پس این دیگه ی شب نیست آیا این مسیله نمیگه که همه باید برای اتحاد روی یک افق مثلا مکه روزه بگیرند کاری که در خیلی از کشورهای اسلامی انجام میشه.این سوال فقط جنبه مذهبی داره وفارغ از جریانات دولت ها می باشد.
کسی هست جواب بده؟🙏
✅پاسخ
آنچه از نص قرآن کریم و ظاهر روایات بر میآید این است که شب قدر یک شب بیشتر نیست و خصوصیاتی که به ولی الله و امام معصوم بر می گردد همه در یک شب اتفاق می افتد؛ یعنی نزول ملائکه بر امام و اندازه گیری امور و حوادث و معیشت ها، همه در یک شب خاص است.
❗️خداوند می فرماید:
"ملائکه و روح در این شب نازل می شوند و نزول قرآن در این شب بوده است: "ِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْر"( سوره قدر)
❗️یا در روایات آمده است: در این شب امر یک سال نازل می شود.
📚تفسیر کنزالدقائق، ج 14، ص 359
❗️اما از نظر درک همه فضیلت هایی که برای شب قدر گفته اند، عمل به وظیفه می تواند راه گشا باشد؛ یعنی اگر با ادله ثابت شود که روز اول ماه رمضان چه روزی است، طبعاً شب قدر هم مشخص می شود و مسلماً اعمال و شب زنده داری ها و احیای آن شب بدون اجر باقی نمی ماند و امید است که همان پاداش شب زنده داران در شب قدر به انسان داده شود، و لو این که واقعا آن شب، شب قدر نباشد
❗️ روایاتی در باب تسامح در ادله سنن نقل شده که این معنا را می فهماند.
👌هشام بن سالم از امام صادق نقل می کند که حضرت فرمود:
«اگر کسی بشنود که فلان عمل و یا فلان کار در زمانی خاص دارای ثواب است و عمل کند و بعد بفهمد که چنین نبوده و آن روایتی که به او رسیده صحیح نبوده خداوند آن ثواب را به او عطاء می کند اگرچه عمل بحسب واقع (واقع زمانی یا مکانی) دارای چنین اجر و ثوابی نبوده باشد.»
📚بحار الانوار، ج2 ص256
❗️ البته به شب زنده داری در دهه آخر ماه رمضان توصیه شده است و شاید این سنت اسلامی بدان جهت باشد که اطمینان به درک شب قدر برای ما حاصل شود.
❗️بی شک با توجه به روایات نمی توان حکم به اتحاد افق برای تمام کشورها و شهرهای جهان کرد و ملاک رویت هلال برای اهالی اهل هر شهر است
📚وسائل الشیعه ، ج10 ص252 به بعد
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
لطفا به متن زیر پاسخ دهید از کانال التماس تفکر
اشتباه و غلط املائی در قرآن
قرآن معتقد است که شیر از شکم دامها خارج میشود:
- وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ (مؤمنون/21)
ترجمه: و بدون شک در دامها براى شما پندی است از آنچه در شكمشان است شما را مینوشانیم؛ و در آنها برای شما بهرهی زیادی است و از آنها میخورید.
و منظور از شکم، دقیقا معدهی آنان است؛ زیرا گفته است که شیر از میان سرگین و خون خارج میشود:
- وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئِغًا لِلشَّارِبِينَ (نحل/66)
ترجمه: و بدون شک در دامها براى شما پندی است، آنچه در شكماشان است از ميان سرگين و خون شما را شیری ناب مینوشانیم كه براى نوشندگان گواراست.
آیا چنین است؟!
اشتباه اساسی در قرآن!
در دو آیهی بالا، اشتباه اساسی دیگری در لفظ قرآن وجود دارد، در آیه نخست، قرآن گفته است که
- وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا؛
همانگونه که مشاهده میگردد، قرآن از ضمیر "ها" در "بطونها" استفاده کرده که به الانعام بر میگردد و کاملا درست است، زیرا انعام به دلیل جمع بودن، واژهای است مؤنث؛ حتی اگر قبول کنیم مراد تنها جنس ماده است که از آنها شیر گرفته میشود، باز هم کاربرد ضمیر "ها" کاملا درست است.
اکنون به آیه دوم توجه کنید:
- وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ
در این آیه، محمد دچار اشتباه اساسی شده است و به جای کاربرد ضمیر مؤنث "ها" در "بطون" از ضمیر مذکر "ـه" استفاده کرده که کاملا اشتباه است، زیرا هم "الانعام" واژهای است مؤنث و هم در ادامه آیه اشاره صریحی به "لبن" (شیر) دارد که تنها از جنس مؤنث خارج میشود، پس در اینجا هم باید از ضمیر مؤنث "ها" استفاده میکرد، بنابراین درست آیه چنین است:
-وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهَا مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئِغًا لِلشَّارِبِينَ (نحل/66)
* در صورتی که قران گفته است:
-وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئِغًا لِلشَّارِبِينَ (نحل/66)
اکنون توجیه بزرگان اسلام و کسانی که از بزرگترین ادیبان عرب به شمار میآیند، توجه کنید:
* سیبویه ، کسی که صرف و قواعد صرف و نحو عرب را به اعراب یاد داد در توجیه این تناقض میگوید:
العرب تخبر عن الانعام بخبر الواحد.
* الزجاج میگوید که الانعام در سوره نحل مذکر است. کسائی هم همین نظر را دارد.
شوکانی میگوید "منظور از الانعام در اینجا نعم است"، زیرا اگر مفرد باشد ضمیر مذکر میگیرد.
* ابوذکریا الفراء؛ عالم نحوی عراقی میگوید که نعم و الانعام هر دو یکی هستند.
* دکتر فاضل صالح السامرائی در کتاب التعبیر القرآنی میگوید که منظور قرآن از تذکیر در سورهی نحل همهی منافع انعام است، زیرا شیر تنها از جنس مؤنث خارج میشود ولی هم گوشت شیر از انعام و چون در ادبیات عرب ذکر بر انثی غلبه دارد، اینجا ضمیر" ـه" به کار گرفته شده. در پاسخ باید گفت "اتفاقا برعکس گفتهی جناب دکتر، در سوره نحل تنها به شیر اشاره شده؛ در حالی که در سورهی مؤمنون به سایر منافع آن هم اشاره گردیده است
" وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ (مؤمنون/21)
" اگر توجیه شما درست باشد، باید در این سوره از ضمیر "ـه" استفاده میشد".
همانگونه که مشاهده میگردد، مسلمین برای توجیه این موضوع و اشتباه بزرگ محمد به تناقضگوئی روی آوردند.و هركدام به گونه اي انرا توجيه ميكنند.
اما توجیه اشتباه اول قرآن در خارج شدن شیر از میان خون و مدفوع.
در اینجا قرآن به صراحت گفته که شیر از میان خون و مدفوع خارج میشود، یعنی تولید شیراز جائی است میان خون و مدفوع، مسلمنین برای توجیه این امر میگوید که شیر از خون گرفته میشود، آیا شیر هم از مدفوع گرفته میشود؟ شما چرا یکی را رها و به دیگری چسبیدید، چون اولی که خون باشد را میتوانید توانید با سفسطه توجیه کنید اما دومی که مدفوع است را نه !!!
✅پاسخ
بررسی معنای لغوی:
«فرث»؛ گياه جويده در شكمبه. بعضى آن را سرگين (مدفوع) ترجمه كرده اند، ولى سرگين مدفوع حيوان، و فرث همان گياه جويده است كه هنوز مواد غذائى آن بوسيله روده ها جذب نشده است.(قرشی، قاموس قرآن، ج 5، ص 156)
❗️اگر سرگین معنا شده، مراد موقعی است که هنوز به مدفوع تبدیل نشده و در شکمبه حیوان است.(ر.ک: كتاب العين، ج 8، ص 220)
❗️كلمه «فرث» به معناى كثافاتى است كه در روده ها مى افتد و در روده بزرگ جمع م
ى شود، ولى وقتى به خارج آمد آن را سرگين گويند.(ترجمه الميزان، ج 12، ص 418)
❗️«فرث» در لغت به معنى غذاهاى هضم شده درون معده است كه به مجرد رسيدن به روده ها، ماده حياتى آن جذب بدن مى گردد، و تفاله هاى آن به خارج فرستاده مى شود. در آن حال كه اين غذاى هضم شده در درون معده است به آن «فرث» مى گويند، و هنگامى كه تفاله هاى آن خارج شد «روث» (سرگين) گفته مى شود.(تفسير نمونه، ج 11، ص 289)
⚫بیان ادبی:
كلمه «أنعام» كه (با توجه به ضمير فى بطونه) مذكر حساب شده، به عنوان اسم مفرد به معناى جمع به كار رفته است، مثل كلمه «نعم» كه در قول شاعر چنين است:
«فى كل عام نعم تحونه * يلحقه قوم و تنتجونه». [شاعر، نعم را بكار برده و ضماير آن را مفرد آورده است.]
و آن جا كه ضمير انعام مؤنّث آورده شده (مؤمنون/ 21) به اين دليل است كه آن، جمع مكسّر نعم گرفته شده است.(تفسير جوامع الجامع، ج 2، ص 295)
🔴بنا بر برخى از لغات جايز است كه با جمع، معامله مذكر یا مؤنث شود. در این جا (نحل/ 66) معامله مذکر شده، و در سوره مؤمنين «نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها»(مؤمنون/ 21)، معامله مؤنث شده است.
⚪️برخى می گویند مرجع ضمير، مفرد «انعام» است، مانند: «و طابَ ألبان اللقاح فَبَرد». در اين جا ضمير «برد» به «لبن» [که مفرد البان است] بر مى گردد.
برخی نیز می گویند «انعام» و «نعم» هر دو يكى هستند، مانند قول شاعر:
«فان تعهدينى و لى لمة * فان الحوادث اودى بها». در اين جا ضمير «اودى» به معناى «حوادث» بر می گردد. (مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 6، ص 571)
❗️ضمير كلمه «بُطُونِهِ» به لفظ «الْأَنْعامِ» باز مى گردد كه از نظر لفظی، مفرد و مذكر، و از نظر معنا، جمع و مؤنث مى باشد.(تفسير آسان، ج 9، ص 220)
👌نکته: هیچ کدام از موارد فوق با هم تضادی ندارند، افزون بر این که در ادبیات زبان عرب، شاهد مثال دارد و مرسوم است.
❗️بیان تفسیری:
شير حيوانات شيرده كه جايش اواخر شكم، ميان دو پاست، و خون كه مجرايش شرايين و رگ ها است كه به تمامى آن دو احاطه دارد، و اگر شير را عبارت دانسته از چيزى كه ميان كثافات و خون بدن قرار دارد، از اين باب بوده كه اين هر سه در داخل بدن و در مجاورت هم قرار دارند، اين غذاى پاک و لذيذ را از ميان آن دو بيرون كشيده.
⚫️[به عنوان مثال:] هم چنان كه گفته مى شود: "من از ميان قوم، زيد را اختيار كردم، و از ميان آن ها بيرونش كشيدم"، كه البته وقتى گفته مى شود كه زيد و قوم در يک جا جمع شده باشند، هر چند زيد در حاشيه (گوشه) جمعيت نشسته باشد، نه در وسطشان؛ چون مراد اين است كه من او را از ميان آن همه جمعيت با اين كه غير شما نيز بود تميز دادم و جدا كردم.
❗️معناى آيه اين است كه ما شما را از آن چه كه در بطون انعام است شيرى از ميان سرگين و خون آن ها بيرون كشيديم و به شما نوشانديم، كه به هيچ يک از آن دو آلوده نبود، و طعم و بوى هيچ يک از آن دو را با خود نياورد، شيرى گوارا براى نوشندگان.
[پیام آیه:] اين خود عبرتى است براى عبرت گيرندگان، و وسيله اى است براى راه بردن به كمال قدرت و نفوذ اراده خدا، و اين كه آن كس كه شير را از سرگين و خون پاک نگاه داشته قادر است كه انسان را دوباره زنده كند، هر چند كه استخوانش هم پوسيده و اجزايش در زمين گم شده باشد. (ترجمه الميزان، ج 12، ص 418)
❗️بیانی دیگر؛
مى دانيم كه مقدار كمى از غذا مانند بعضى از مواد قندى و همچنين آب از همان ديواره هاى معده جذب بدن مىشود، اما قسمت عمده، هنگامى كه غذاى هضم شده منتقل به روده ها شد وارد خون مى گردد، و نيز مى دانيم كه شير از غده هاى مخصوصى كه درون پستان است تراوش مى كند و مواد اصلى آن از خون و غده هاى چربى ساز گرفته مى شود.
به اين ترتيب اين ماده سفيد رنگ تميز خالص، از ميان غذاهاى هضم شده مخلوط با تفاله ها، و از لابلاى خون به دست مى آيد، و اين به راستى عجيب است، سر چشمه اى آن چنان آلوده و تنفر آميز، اما محصولش اين چنين خالص و گوارا و نيروبخش است.(تفسير نمونه، ج 11، ص 289 و 290)
http://www.askdin.com/showthread.php?t=51874
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
نقدى بر اسلام و قرآن:
شپش تو بارگاه الهی چکار میکرد؟
یکی از شکنجههای(عذابهای) الله برای مردم مصر، بارش شپش بود، الله است دیگه! ممکنه همه جور عذاب نازل کنه، اما داستان بارش شپش خیلی جالبه، این شپش مستقیماً از بارگاه باریتعالی نازل شده است.....
1- آیا خود الله شپش داشت.؟؟؟؟
2- آیا فرشتگان الله شپش داشتند.؟؟؟
3- در بارگاه حق تعالی کارخانهی تولید شپش وجود دارد.؟؟
البته نزول شپش تنها نبود، بارش قورباغه، ملخ و خون هم همراه نزول شپش بود:به آیه قرآنی آن هم توجه کنید :
فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِين )اعراف/133 )
ترجمه:پس بر آنان(مردم مصر) طوفان و ملخ و شپش و قورباغهها و خون را به صورت نشانه هايى آشكار فرستاديم ، باز سركشى كردند و گروهى بدكار بودند
✅پاسخ
جدا انسان از جهل و تعصب شما به شگفت می اید که چگونه سعی می کنید با تدلیس و دروغ به اسلام حمله اورید
❓مگر خداوند می گوید فارسلنا علیهم من السمائ... که ایه را ترجمه می کنید خداوند از اسمان این بلاها را بر انان نازل کرد
♦️ماده ارسل وقتی با « علی» بیاید به معنای مسلط کردن است نه از اسمان فرستادن
📚معجم الوسیط،ماده رسل
👌خداوند می گوید ما بلاها را پشت سر هم بر ان قوم لجوج مسلط ساختیم
1⃣نخست بر انان طوفان را مسلط ساختیم.طوفان در لغت عرب بیشتر به سیلابها و امواج گردنده و کوبنده ای گفته می شود که خانه ها را ویران کند و درختان را از ریشه می کند
2⃣سپس می گوید ملخ را بر زراعتها و درختان انها مسلط ساختیم
3⃣بار سوم« قمل» را بر انان مسلط ساختیم.
❗️در مورد قمل گفته شده است که نوعی افت نباتی بوده است که به غلات انها افتاد وهمه را فاسد کرد
4⃣در مرحله چهارم خداوند نسل قورباغه را چنان افزایش داد که به صورت یک بلا زندگی انها را فرا گرفت .همه جا قورباغه های کوچک و بزرگ حتی در خانه ها و اطاقها و ظروف غذا مزاحم انان بودند
5⃣در مرحله پنجم خداوند خون را بر انان مسلط ساخت چنان که بیشتر مفسران گفته اند رودخانه عظیم نیل به رنگ خون در آمد آن چنان که برای هیچ مصرفی قابل استفاده نبود
📚تفسیر نمونه،ج6 ص320
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
مﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﭘﺮﺳﯿﺪ ...
ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ؟
ﭼﻄﻮﺭ ﺟﺮﺍﺕ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﺑﻪ ﭼﻪ ﺣﻘﯽ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﻫﺎﯾﯽ
ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ؟
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻄﻠﻘﺎ ﮐﺎﺭ ﭘﻠﯿﺪﯼ ﺍﺳﺖ.
ﻣﻦ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺧﺪﺍﯼ ﺑﯽ ﺭﺣﻢ
ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺑﯽ ﻋﺪﺍﻟﺘﯽ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺍﺳ
✅پاسخ
بسیاری از مصایب جزو مشکلات خود ساخته است وعامل اصلی آن خود انسان است.مثلا بسیاری از بیماری ها ناشی از شکم پرستی ها وهوای نفس است.به خاطر بی اعتنایی به اصول بهداشتی وحفظ الصحه یا عدم دقت در نظافت یا عدم تحرک وگوشه گیری، یا عدم پرهیز از مناطق آلوده یا اشخاص آلوده حاصل میشود واگر انسان اصول وقوانینی را که خدا در عالم آفرینش وتکوین مقرر داشته رعایت کند گرفتار آنها نمیشد.عامل بسیاری از ناکامی ها ومشکلات سستی وتنبلی وترک تلاش وکوشش است.
❗️بسیاری از مصائبی که در جوامع بشری دیده می شود نتیجه ظلم بعضی بر بعضی دیگر یا گروهی بر گروه دیگر است
❗️اگر می بینیم همه ساله بسیاری از گرستگی می میرند بخاطر این نیست که خداوند لطف خود را از مردمان دریغ داشته است بلکه به علت غارت و چپاول یک عده دیگر است
❗️اگر می بینیم کودکانی بخاطر گناهان پدران و مادران مانند مشروب خوری یا به خاطر سوئ تغذیه و مانند آن گرفتار نقص عضو یا بیماری های مختلف می شوند این ظلمی است که پدر و مادر یا مسولان جامعه در حق چنین کودکانی روا داشته اند ودرست به این می ماند که پدری خنجر بر دارد و چشم فرزند شیر خوار خود را کور کند
👌هیچ یک از اینها را نمی شود به حساب کار خداوند گذاشت بلکه همه مصائب خود ساخته است که انسان برای خودش یا دیگران فراهم ساخته است
📚پیام قران ، ایت الله مکارم ج4 ص524
❗️خداوند می فرماید:
"آنچه از نیکی به تومیرسد از جانب خداست وانچه از بدی به تو می رسد از سوی توست"نسائ 79
❗️ ومی فرماید:
« فساد در صحرا و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام داده اند اشکار شده است »
📓روم 41
👌و می فرماید:
« خداوند سر نوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد مگر انکه انان انچه را در خودشان است تغییر دهند»
📓رعد 11
❗️ومی فرماید:
« خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده تغییر نمی دهد مگر انکه انان خودشان را تغییر دهند»
📓انفال53
👌اگر از نعمت صحیح استفاده شود دائمی و جاودانی می شود و اگر وسیله طغیان و ظلم و بیدادگری و غرور و ناسپاسی شود نعمت ها جای خودرا به بلاها می دهند واینها همه تاکیدی است بر خود ساخته بودن بسیاری از مصائب
❗️برخی دیگر از مصائب جنبه مجازات الهی را دارد واین در مورد افرادی است که مرتکب گناهان فراوانی شده اند که هم مستوجب عذاب دنیا هستند و هم اخرت
❗️امام صادق فرمود:
"هنگامی که خداوند ( بخاطر گناهانشان و فسادشان) بر قومی غضب کند... قیمت های آنان گران،وعمرهایشان را کوتاه می کند،ازتجارتشان سود نمیبرند،ونهرهایشان کم آب ومیوه هایشان را نمو نمی کند وخوب نمی شود، اشرارشان بر انها مسلط می شوند وباران حبس می گردد"
📚 بحار الانوار،ج70 ص353
امام رضا فرمود:
"هر زمان بندگان گناهان تازه ای را ابداع کنند، خداوند بلاهای تازه و ناشناخته ای بر آنها مسلط می سازد"
📚همان مدرک،ص354
امام صادق فرمود:
"کسانی که بر اثر گناهانشان می میرند بیش از آن هستند که با مرگ طبیعی می میرند وکسانی که بخاطر نیکی کردن عمر طولانی می کنند بیش از آنها هستند که عمر طبیعی طولانی دارند"
📚همان مدرک
❗دراین مورد روایات فراوان است که می توانید رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار،ج70 ص308 باب 137
❗️جنبه دیگری از مصائب اثر مثبتی در پاره کردن پرده های غرور و بیدار ساختن انسان های خواب و نجات او از چنگال خود کامگی و هوسرانی دارد
👌خداوند می فرماید:
"وما در هیچ شهر وابادی پیامبری نفرستادیم مگر آنکه اهل آن را به سختیها ورنج ها گرفتار ساختیم شاید ( به خود آیند وبه سوی خدا) بازگردند وتضرع کنند"اعراف،94
❗️حضرت علی فرمود:
"خداوند بندگان خویش را به هنگامی که اعمال بد انجام دهند، با کمبود میوه ها وجلوگیری از نزول برکات وبستن درهای گنج های خیرات به روی آنان مبتلا می سازد تا توبه کاران توبه کنند وانها که باید دست از گناه بکشند خودداری نمایند وپند پذیران پند گیرند وانها که آماده اند از گناه بازایستند"
📚نهج البلاغه،خطبه 143
❗️در این باره سخن فراوان است که جهت اگاهی بیشتررجوع کنید به کتاب پیام قران ج5 ص504 به بعد
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
چندی پیش یکی از برادران اهل سنت به بنده در بحث شفادادن ائمه اطهار ع گفتند: خدا شما را مورد سنت استدراج قرار داده و اینکه کسی شفا بیابد سنت استدراج خداوند است که شما را از خود دور تر میکند.
بنده هم با آیه و دلیل ولایت طولی و ...
صحبت کردم اما قبول نکردند.
حال از شما میخواهم اینرا که 'شیعه دچار سنت استدراج شده است 'را جوابی در خور بدهید
✅پاسخ
شما نیز از انان بپرسید که ایا در داستان زیر پیامبر گرامی و آن مرد نابینا گرفتار سنت استدراج شدند
❗️ترمذی در صحیح خود روایت می کند که مردی نابینا به محضر پیامبر آمد وگفت از خدا بخواه تا مرا شفا دهد. پیامبر به او دستور داد وضوی کاملی بگیرد واین دعا را بخواند:
"خدایا من تورا می خوانم به واسطه پیامبرت محمد که پیامبر رحمت است به سوی تو توجه می کنم ای محمد من به واسطه تو به پروردگارم برای بر آوردن حاجتم توجه نمودم تا حاجتم بر آورده شود پس خداوندا اورا شفیع من برای بر آوردن حاجتم قرار بده او نیز چنین کرد و شفا یافت »
📚سنن ترمذی،ج5 ص229 ح3649
📚سنن ابن ماجه،ج1 ص441 ح1385
📚مستدرک حاکم،ج1 ص313
📚مسند احمد،ج4 ص138
❗️ایا عایشه و صحابه گرفتار استدراج شدند؟
👌دارمی از بزرگان اهل سنت در کتابش در باب "کرامت هایی که خداوند به پیامبر بعد از وفاتش داشته"نقل می کند:
"در مدینه قحطی شدیدی آمد ومردم به نزد عایشه شکایت بردند واز او چاره جویی خواستند عایشه گفت:
"کنار قبر پیامبر بروید وسوراخی در سقف بالای قبر قرار دهید تا میان قبر آن حضرت واسمان مانعی نباشد ومنتظر بمانید "
مردم نیز چنین کردند ودر نتیجه باران بارید به اندازه آی که پس از مدتی بیابان ها سبز شد وشترها چاق وفربه شدند"
📚سنن دارمی،ج1 ص43 -44
❗️ایا عمر گرفتار سنت استدراج شده است ؟
👌بخاری روایت می کند:
"عمر وقتی قحطی پیش می آمد به عباس عموی پیامبر توسل می کرد وچنین می گفت:
"اللهم انا کنا نتوسل الیک بنبینا فتسقینا وانا نتوسل الیک بعم نبینا فاسقنا"
"خدایا ما درگذشته به پیامبرمان متوسل می شدیم وباران می آمد.هم اکنون به عموی پیامبرمان متوسل می شویم برما باران نازل بفرما"
📚صحیح بخاری،ج2 ص16
❗️ایا احمد بن حنبل گرفتار سنت استدراج شده است
👌قلم احمد بن حنبل درخت خرما را بارور می کند:
❗️ابوطالب علی بن احمد می گوید:
« روزی نزد احمد بن حنبل رفته بودم او سخن می گفت و من می نوشتم که ناگهان قلم من شکست او قلمی برداشت و به من داد .من قلم را نزد ابو علی جعفری اوردم و گفتم این قلم را احمد بن حنبل به من داده است پس او به غلامش گفت قلم را بگیر و در درخت خرما قرار بده شاید باردار شود غلام هم این کار را کرد و درخت باردار شد»
📚مختصر طبقات الحنابله ص15
❗️ایا ابو علی خلال عالم بزرگتان گرفتار استدراج شده است:
« او می گوید:
هیچ گاه مشکلی برایم پیش نمی امد مگر انکه به زیارت قبر موسی الکاظم امام شیعیان می رفتم و به او توسل می جستم خداوند نیز مشکلم را حل می کرد»
📚تاریخ بغداد ج1 ص133
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
🌐 التماس تفکر
🖍ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺯﻥ ...
ﻣﺎﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﯾﮑﺼﺪ ﻭﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺎﺭﯾﺘﻌﺎﻟﯽﺑﺮﺍﯼ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺩﻡ ﻣﺒﻌﻮﺙ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺣﺘﯽ ﯾﮑﯽﺷﺎﻥ ﺯﻥ ﻧﯿﺴﺖ ؟
🔻ﯾﻌﻨﯽ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﻻﻝ ﺭﻭﯾﻢ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﺎﺏ ﺁﻗﺎﯼ ﺑﺎﺭﯾﺘﻌﺎﻟﯽ ﺑﺎ ﺍﯾﻦﻋﻠﯿﺎ ﻣﺨﺪﺭﺍﺕ ﻣﮑﺮﻣﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺒﺎﺭﮎﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﻧﺪﻩ ﭼﭗ ﻣﺮﺩ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ؟
✅پاسخ
این که خداوند از میان زنان پیامبری مبعوث نکرده است فلسفه روشنی دارد و آن اینکه:
❗ مقام پیامبری ،یک مسئولیت اجتماعی است و طبعا مسئولیت برای کسانی قرار می گیرد که شرایط لازم آن را داشته باشند و لوازم آن را نیز اجرا نمایند . از آنجا که وظیفه پیامبری لازم است که در تماس مستقیم با مردم و انسان ها بوده وشرایط فیزیکی و جسمانی سختی را دارا باشند ، این مسئولیت به زنان واگذار نشده است. اگر با دیده انصاف نگریسته شود زن به جهت وظایف خاصى که در خلقت براى او تعیین شده است و به جهت موقعیت ویژهاى که در برابر مردان دارد کمترمىتواند وظایفى چون پیامبرى را به انجام برساند؛ یعنى اینکه ممکن است لیاقت پیامبرى را داشته باشد همان گونه که برخى زنان در همین مرتبه بودهاند مانند حضرت زهرا اما در ایفاى نقش عملى خود مسلما با مشکلاتى روبه رو خواهند بود و این مسئولیت راهنمایی و هدایت مردم را با سختی مواجه خواهد کرد.
❗با توجه به این ویژگی زنان طبیعی است که آنان به عنوان پیامبر برگزیده نشوند وروشن شد که این مخالف با عدالت پرودگار نیز نیست لذا خداوند فرمود:
"خداوند بهتر میداند که چه کسانی را به پیامبری برگزیند"( انعام 124)
❗️اما در مورد خلقت زن از دنده چپ مرد:
👌 ایت الله مکارم چنین می اورد:
« روایتی که میگوید حوا از دنده چپ آدم افریده شده است سخن بی اساسی است که از بعضی از روایات اسرائیلی گرفته شده و هماهنگ با مطالبی است که در فصل دوم از « سفر تکوین» تورات تحریف یافته کنونی امده است و از این گذشته بر خلاف مشاهده و حس می باشد زیر طبق این روایت یک دنده ادم برداشته شد و از آن حوا افریده شد و لذا مردان یک دنده در طرف چپ کمتر دارند در حالی که می دانیم هیچ تفاوتی میان تعداد دنده های مرد و زن وجود ندارد و این تفاوت یک افسانه بیش نیست»
📚تفسیر نمونه ج19 ص381
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
💥اشتباهات علمی قرآن💥
‼️شب را خورشید پوشاند‼️
💠واللیل اذا یغشاها
( ۴ شمس)
🔅ترجمه : سوگند به شب چون انرا خورشید پوشاند.
💢 نقد : ایا شب خورشید را پنهان کرد؟!؟! ... خیر .
این حرکت زمین است که موجب ناپیدایی خورشید در یکسوی زمین یا ناآشکار بودن خورشید میشود . که موجب پیدایش شب در یک سوی زمین می شود.
🔅این هم غلط کودکانه و فاحشی است ٬ چون کودکان گمان می کنند که #شب است که خورشید را پنهان می کند. اصولا محمد تصور غلط و کودکانه و ابتدایی از شب و روز داشته است . که نشان می دهد قران کلام فوق بشری و الهی نیست و محمد هم پیامبر خدا نیست.
التماس تفکر
✅پاسخ
❗️نخست یک اشتباه نویسنده متن بالا را متذکر می شویم انگاه اصل پاسخ را بیان می داریم
❗️اشکال کننده در ابتدا می اورد:
« شب را خورشید پوشاند»
👌واین یعنی ترجمه غلط ایه که ناشی از دوری این قوم از لغت وفهم زبان عربی است
❗️در « یغشاها» فاعل ضمیر مستتر است که به لیل بر می گردد .
👌این ضمیر مفعولی است که یا به خورشید بر می گردد یا به زمین چنان که بحثش می اید
❗️پس می شود:
شب خورشید را می پوشاند( بنابر بازگشت ضمیر مغعولی به خورشید) نه انکه خورشید شب را می پوشاند
❗️انگاه نویسنده گویی متوجه اشتباه خود شده و اشکال می کند که چگونه ممکن است شب خورشید را بپوشاند این حرکت زمین است که موجب ناپیدایی خورشید می شود و نه شب
⚫️پاسخ می دهیم:
در اينكه ضمير در" يغشاها" به چه چيز بازمىگردد؟ در اينجا دو نظر است:
🔺يكى اينكه به" زمين" بر مىگردد، چرا كه شب همچون پردهاى است كه بر صفحه زمين مىافتد وزمین را فرا میگیرد واین از فحوای کلام بدست می اید چنان که علامه طباطبایی بر همین نظر است با این بیان از اساس اشکال برطرف می شود
📚ترجمه المیزان ج20 ص497
❗️و ديگر اينكه به" شمس" باز مىگردد، به فرض که بگوییم به شمس بر می گردد باز اشکال نمی شود کرد که چگونه شب خورشید را می پوشاند :
👌 زيرا شب مانند پردهاى است كه بر چهره آفتاب فرو مىافتد، البته در اين صورت مفهوم مجازى دارد، زيرا شب حقيقة آفتاب را نمىپوشاند بلكه بعد از غروب آفتاب ظاهر مىشود و منظور اين است كه با امدن شب خورشيد ديگر نيست واستفاده از جملات و مفاهیم مجازی در کلام عرب مرسوم است
📚تفسیر نمونه ؛ ج27 ص42
❗️چنان که گفتیم علامه طباطبايي در ترجمه اين آيه مي فرمايد:
يعنى به شب سوگند در آن هنگام كه زمين را فرا مىگيرد
وبعد در تفسير چنين فرمودند:
پس ضمير" ها" به ارض بر مىگردد، هم چنان كه در" جلاها" نيز گفتيم به آن بر مىگردد.
و بعضى گفتهاند به كلمه" شمس" بر مىگردد، و معنايش اين است كه:" به شب سوگند كه بر خورشيد احاطه مىيابد"، و اين معنا بعيد است، چون شب به خورشيد احاطه ندارد، بلكه زمين و موجودات روى آن را فرا مىگيرد. ( با این بیان از اساس اشکال مرتفع می گردد)
📚ترجمه المیزان ج20 ص497
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
یکی ازدوستان من گفت ماچرا الکی جنگ کنیم سرغدیر و...
حتی خودامام علی هم یکبار داخل نهج البلاغه درموردغدیر حرف نزد.!!!!
آیااین مطلب درسته؟چرا؟
✅پاسخ
در تواتر حدیث غدیر در تاریخ طبق متون و کتب اهل سنت جای هیچ شک و تردیدی نیست .
❗️علامه امینی در الغدیر شریف ،حدیث غدیر را از بیش از 110 تن از بزرگان صحابه روایت می کند
📚الغدیر،ج1 ص141 به بعد
❗️و از 360 از علما و بزرگان اهل سنت از قرن دوم تا قرن چهاردهم نام می برد که این حدیث را در کتب خود اورده اند
📚الغدیر،ج1 ص167 به بعد
⚫️کسی در اصل وقوع جریان غدیر نمی تواند شک کند
♦️اما در مورد نهج البلاغه:
❗️باید بدانیم که کتاب شریف «نهج البلاغه» را حضرت امیرالمؤمنین ننگاشتهاند که دیگران سؤال یا انتقاد یا استناد کنند که چرا در فلان خصوص چیزی ننوشتهاند؟
👌 بلکه نهج البلاغه بخشی از خطبهها، نامهها و نیز کلمات قصار امام علی میباشد که توسط مرحوم سید رضی جمعآوری شده است و بیشتر به سیاق ادبی و حکمت و اخلاق در بیانات آن حضرت توجه دارد و به همین دلیل نیز کلمه «بلاغ» را برای نام مجموعهی خود انتخاب کرده است. پس باید بدانیم که از آن امام همام ، سخنان و احادیث بسیار و مستندی وجود دارد که در نهج البلاغه نیامده است.
🔵سید رضی که بنا به درخواست سایر علما به جمعآوری در قالب نهج البلاغه پرداخت، خود میگوید:
«... و منظورم این بود که علاوه بر فضایل بیشمار دیگر، بزرگی قدر و شخصیت امیر مؤمنان علی علیه السلام، از نظر شگفتیهای بلاغت و نمونههای ارزنده فصاحت را روشن سازم لذا تصمیم گرفتم از میان خطبهها، نامهها و سخنان حکمت آمیز، در ابتدا خطبه های «زیبا» و سپس نامههای «جالب» و بعد از آن کلمات حکمت آمیز حضرت را برگزینم .؛ .. هرگز ادعا نمیکنم که من به همه جوانب سخنان حضرت علی علیه السلام احاطه پیدا کردهام به طوری که هیچ کدام از سخنان او از دستم نرفته باشد؛ بلکه بعید نمیدانم که آن چه نیافتهام بیش از آن باشد که یافتهام و آن چه در اختیارم قرار گرفته کمتر است از آن چه به دستم نیامده است.»
📚 مقدمه نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص 27
❗️پس نهج البلاغه تمامی بیانات و تنها سند نمیباشد.
⚫️با این وجود در همین نهج البلاغه نیز امام در خطبه های گوناگون حقانیت خود را به خلافت و امامت مطرح می کند و تصریح می کند که امام و خلیفه برای مردم از جانب خداوند تنها خودش و فرزندان معصومش می باشد که می توانید رجوع کنید به خطبه های :
1-2-144-97-120-93 و ...
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
یه سوال داشتم ازخدمتون:
به اعتراف اکثرقریب به اتفاق انسان هامسئله عشق ازجذاب ترین موضوعات تاریخ بشر بوده واونقدرزیبا ودل پذیره که یه عده ای جونشون روفدای این راه کردن،ازاون گذشته یکی ازویژگی های انسان هاست،سوالم اینه که اسلام که اینقدرداعیه داراحترام به حقوق انسانیه(وخودمم بهش اعتقاد دارم)چرا حرف خاصی تواین زمینه نداره؟ایاتوقران ازاین موضوع بحث شده؟ایاروایتی از پیامبر وامامان تواین حیطه داریم؟موضع اسلام توعشق های رمانتیک واتشین چیه؟
خواهش میکنم پاسخ بدید
✅پاسخ
اسلام عشق را به دو قسم تقسیم می کند
1 عشق های مقدس
2 عشق های نامقدس
❗️در مورد عشق های نامقدس و غیر مشروع که امروزه در جامعه رواج دارد امام علی فرمود:
« هر کس به چیزی عشق ورزد نابینایش می کند و قلبش را بیمار می سازد سپس با چشمی معیوب می نگرد و با گوشی ناشنوا می شنود»
📚نهج البلاغه خطبه 109
⚫️در عشق های مجازی و نامقدس انسان دیوانه وار به چیزی علاقه پیدا می کند و هر چه دارد به پای آن می ریزد .منظور از عشق در اینجا همان جاذبه نیرومندی است که دو انسان را به گناه و الودگی و سقوط در لجنزار عصیان می کشاند و هر چه در نکوهش آن گفته شود کم است
👌این جاذبه سرکش عقل را ویران می کند و از کار می اندازد و انسان بر اثر آن دست به کارهای جنون امیزی می زند .نخستین خطر آن پرده افکنی بر عیب ها ،نقص ها،و زشتی ها است این گونه عاشقان بیقرار حتی بدترین عیوب را با تفسیرهای شگفت اوری حسن معرفی می کنند نه اندرزی می پذیرند و نه گوش به نصیحت ناصحان می دهند وحتی گاه به ستیز در برابر اندرز گویان بر می خیزد
♦️حدیثی از امام صادق درباره عشق نقل شده ناظر به همین معنا است .یکی از یاران حضرت می گوید درباره عشق ( وعاشقان) از او سوال کردم امام فرمود:
« دلهایی است که از یاد خدا خالی شده و خداوند محبت غیر خود را به انها چشانیده است»
📚بحار الانوار ج70 ص158
👌حضرت امیر فرمود:
« چشم عاشق از دیدن عیوب محبوب نابینا و گوشش از شنیدن کاستی های او ناشنوا است »
📚غرر الحکم شماره 6314
❗️و اینکه در بعضی از احادیث از پیامبر گرامی چنین امده است :
« کسی که عاشق شود و عفت پیشه کند سپس ( با همین حال پارسایی) از دنیا برود شهید از دنیا رفته است»
📚کنزالعمال،ح6999
اشاره به همینگونه عشق های الوده مجازی است
❗️ولی به عکس در عشق های حقیقی و مقدس روح انسان صفا و نورانیت پیدا می کند و همه چیز را جز معشوق حقیقی که مظهر کمال مطلق است به فراموشی می سپارد چنان که در حدیث قدسی نقل شده است:
« هنگامی که بنده من توجه به من پیدا می کند ارزو و لذتش را در ذکر خودم قرار می دهم و هنگامی که ارزو و لذتش در ذکر من باشد به من عشق می ورزد و من هم به او عشق می ورزم و هنگامی که به من عشق بورزد حجاب میان خودم و اورا بر می دارم»
📚کنزالعمال ج1 ص 433
❗️علامه مجلسی می گوید:
« عشق به معنای افراط در محبت است و گاه تصور کرده اند که مخصوص به امور باطله است و در محبت خدا و انچه مربوط به او است به کار نمی رود اما چنین نیست ( بلکه در روایات عشق در محبت خدا و انچه مربوط به او است به کار رفته است مانند الکافی،ج2 ص83)انچه مذموم است عشق جسمانی حیوانی شهوانی است که به مجرد وصول از بین می رود و انچه ممدوح است عشق روحانی انسانی نفسانی است که تا ابد باقی می ماند»
⚫️جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب پیام امام امیر المومنین،( شرح نهج البلاغه)، ایت الله العظمی مکارم شیرازی،ج4 ص370 به بعد
📚بحار الانوار ج67 ص253
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
خواهشمندم بفرمایید چرا زن باید قضای روزه های ماه رمضان که عذر شرعی دارد را بپردازد.آیا دستور خداوند است.زن که هیچ دخالتی در این کار ندارد.خیلیها هستن که قضای ان را نمی دهند.نظر شما چیست؟
✅پاسخ
زن باید قضای روزه های زمان عادت را بجا اورد و پرداخت کفاره آن روزه ها لازم نیست. اما در نماز نیازی نیست که قضای نمازهای گذشته را بجا اورد
❗️درباره فلسفه این حکم در برخی روایات چنین امده است :
👌با توجه به اینکه ایام عادت در هر ماه تکرار میشود؛ از این جهت نماز در هر ماه ترک میشود و پس از آن علاوه بر نمازهای یومیه هر روز، باید قضای آن چند روز را نیز بر آن بیفزاید و این موجب مشقت و زحمت است؛ از این جهت قضای نماز برداشته شده است، امّا روزه در طول سال فقط در یک ماه ترک میشود و قضای آن مشقت مضاعفی ندارد، پس باید قضا کند.
🔴مرحوم صدوق در عیون الاخبار وعلل الشرایع از امام رضا می اورد:
« اگر سؤال شود: پس چرا وقتى زن از حیض پاک شد روزهاش را باید قضا کند، ولى نمازش قضا ندارد؟
در جواب گفته مىشود: این حکم علّتهاى بسیار دارد، از جمله آن:
1⃣روزه مانع نمىشود از اینکه زن خدمت خود و شوهر نموده، خانهاش را اصلاح کرده، به امور خود پرداخته و مشغول فراهم کردن معیشت باشد، ولى نماز از تمام این امور ممانعت مىکند؛ زیرا نماز در روز و شب چند مرتبه تکرار مىشود؛ لذا به ملاحظه اشتغالاتى که براى زن هست قضای نمازها بر او بسیار مشکل است، در حالىکه روزه اینطور نیست.
2⃣. در نماز رنج و مشقّت و پرداختن به ارکان نماز مىباشد و حال آنکه روزه اینگونه نیست، بلکه مجرد ترک طعام و شراب بوده و اصلاً پرداختن به ارکان در آن وجود ندارد.
3⃣ هیچ وقتى فرا نمىرسد، مگر آنکه در آن نمازى جدید واجب مىگردد، چه در روز و چه در شب و حال آنکه روزه چنین نیست؛ زیرا هر روزى که فرا مىرسد اینطور نیست که روزهاش واجب باشد، ولى در نماز هر وقتى که حادث گردد نماز در آن وقت واجب مىباشد.
📚علل الشرایع ج1 ص294
📚عیون الاخبار ج2 ص119
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
التماس تفکر
✔️سوره انسان آیه ۱۳و ۱۴:
🔴در آن [بهشت] بر تختها[ى خويش] تكيه زنند در آنجا نه #آفتابى بينند و نه سرمايى (۱۳)
مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ لَا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِيرًا ﴿۱۳﴾
⚫️و #سايه ها[ى درختان] به آنان نزديك است و #ميوه هايش [براى چيدن] رام (۱۴)
وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلًا ﴿۱۴﴾
🔵یعنی یه آدم باسواد اونجا نبود به محمد و الله موهوم و خیالیش بفهمونه که عزیز من اگه تو روسپیخانه "بهشت" #آفتاب نیست پس علت پیدایش #سایه چی میتونه باشه؟
✅پاسخ
مشکل شما این است که بدون اطلاع از لغت عرب می خواهید قرآن را نقد کند .بدون اگاهی از صرف و نحو،معانی،بیان،بدیع که در لغت عرب مرسوم است چگونه می خواهید قرآن را نقد کنید
❗️خداوند در ایه مورد استناد شما می گوید :
« لا یرون فیها شمسا»( انان خورشید را نمی بینند)
👌مراد در اینجا گرمای و تابش ناراحت کننده خورشید است نه اینکه خورشید در انجا وجود نداشته باشد
👌این نوع تعبیر به گونه ای که لفظ سبب در کلام ذکر شود و مسبب و اثر آن اراده شود در ادبیات عرب به نام مجاز مفرد مرسل شناخته می شود و علاقه در مثال ما علاقه سببیت است .
❗️این علاقه در صورتی است که لفظ سبب در کلام ذکر گردد ولی اثر و معلول آن اراده شود .مانند ایه که لفظ سبب یعنی خورشید در کلام ذکر شده است اما اثر و معلولش یعنی تابش و گرما اراده شده است و مانند مثال معروف عرب:« رعت الماشیه الغیث» که سبب یعنی باران ذکر شده اما مسبب یعنی گیاه اراده شده است
❗️ خداوند می گوید بهشتیان در بهشت گرما و حرارت ازار دهنده خورشید را نمی بینند نه انکه اساسا در بهشت خورشیدی نباشد
👌با این بیان اشکال شما مرتفع میشود و غرض آن بود که مخاطبان بدانند اداره کنندگان این کانال ضد دین چگونه افراد بی سواد و مغرضی هستند که سعی می کنند از هر حیله و ترفندی برای حمله به اسلام استفاده کنند
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
وقتی در کشور کافران زلزله می شود به این نتیجه می رسند که باید خانه های ضد زلزله بسازند،
در کشور مسلمانان به این نتیجه می رسند که خدا از آسمانها آنها را تنبيه کرده است.
وقتی خشکسالی میشود کافران به این نتیجه می رسند كه آب و هوا تغییر کرده و برای آن باید راه و چاره ای بیابند،
مسلمانان به این نتیجه می رسند كه نماز کم خوانده شده و موی زنان بیرون بوده و خدا از آنان انتقام گرفته است.
در جامعه کافران وقتی وضعیت اقتصادی خراب شود به این نتیجه می رسند که سازماندهی و مدیریت اقتصادی كشور اشکال داشته و صادرات و واردات تنظیم نبوده و باعث رکود اقتصادی شده است،
در جامعه مسلمانان به این نتیجه می رسند که خدا آنها را در فقر قرار داده تا ایمان آنها را آزمایش کند.
در جامعه کافران وقتی یک بیماری همه گیر شود، علت بیماری را کشف کرده و برای درمان آن واکسن و آنتی ویروس و دارو اختراع میکنند،
در جامعه مسلمانان تصور میکنند بلای آسمانی نازل شده و دلیل آن کفر گویی بوده است...
آنها نان هوشمندی شان را می خورند
⭕️ما شلاق جهالت مان را...
✅پاسخ
از دیدگاه اسلام علت حوادث عالم سه چیز می تواند باشد
1- مواردی که علت طبیعی دارد و حادثه واقع شده ناشی از فعل و انفعال طبیعت است چرا که تزاحم عوامل مادی ناشی وقوع این گونه حوادث در عالم است
👌اسلام در این موارد بر مسلمین واجب کرده است که به دنبال علومی برود که با این حوادث مقابله کرده و جامعه انسانی را نجات بخشد.
❗️ایت الله العظمی مکارم شیرازی چنین می اورد:
« علومی که برای زندگی انسان ها نافع است گاه جنبه مادی دارد مانند تمامی علومی که برای زندگی مادی انسان ها لازم است نظیر پزشکی ،کشاورزی،فنون دفاعی ،صنایع سبک و سنگین و ... و می دانیم این اگر این علوم نباشد وزندگی مادی انسان به طور معقول اداره نشود مشکلات معنوی فراوانی به دنبال خواهد داشت به همین دلیل این علوم در اسلام به عنوان واجب کفایی معرفی شده است یعنی هر گروهی لازم است به دنبال بخشی از این علوم برود تا همه نیازهای مادی جامعه اسلامی تامین گردد و اگر در یک رشته به اندازه کافی متصدیانی نداشته باشد وجوب عینی پیدا می کند»
📚پیام امام ،ج9 ص506
❗️روایات متعددی از اهل بیت در این زمینه امده است که می توان همین حکم را از آن ها استفاده کرد
📚بحار الانوار ج1 ص163
♦️از سوی دیگر در تعالیم اسلامی وارد شده است که نباید صرف توجه شما در برخورد با این حوادث عوامل طبیعی و مادی باشد بلکه در کنار این باید به دو نکته دیگر نیز توجه کنید
1⃣بخشی از این حوادث ناشی از اهمال و کوتاهی خود انسان ها است .برای مقابله با آن باید دست از این کوتاهی برداشته و امور را با دقت پیش ببرد چنان که فرمود:
« انچه از بدی به سوی تو میرسد از ناحیه خود توست»
📓نسای 79
2⃣در کنار توجه به عوامل و اسباب طبیعی و مادی ،یک سری عوامل معنوی نیز در بروز حوادث دخالت دارد .لذا برای مقابله با حوادث و مشکلات باید هر دو جهت چه اسباب مادی و چه اسباب معنوی را لحاظ کرده انگاه برای حل مشکلات اقدام کنید چنان که امام رضا فرمود:
« هر زمان بندگان گناهان تازه ای را ابداع کنند خداوند بلاهای تازه و ناشناخته را بر انها مسلط می سازد»
📚بحار الانوار ج70 ص354
❗️حاصل انکه اسلام برای مقابله با حوادث و مشکلات سه راه پیشنهاد می کند:
این که به عوامل مادی و طبیعی توجه شود و علوم لازم در این زمینه کسب شود دیگر انکه به نقش خود در ایجاد و سبب سازی وقوع این حوادث و مشکلات توجه شود و در مرحله سوم چنان نباشد که تمام توجه به عوامل مادی باشد بلکه عوامل معنوی را نیز لحاظ کرده و با امادگی و لحاظ هر سه جنبه مشکلات را حل کند
⚫️اگر افرادی به این دستور اسلامی عمل نمی کنند نقصی بر تعالیم اسلام وارد نیست بلکه انان باید اعمالشان را مطابق دستورات اسلام تنظیم کنند
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال طرح شده برای ما از یکی از کانال های ضد دین
💠در جواب كسانى كه مى گويند؛
چگونه ممكن است جهانى به اين بزرگى از•هيــچ•بوجود بيايد؟
اين نه عقلانى است نه منطقى
بايد گفت:چطور ممكن است خدايى به اين عظمت و قدرت از هيـچ بوجود آمده كه خود به مراتب بايد بزرگتر و پيچيده تر از كـل جهان باشد؟
اين عقلانى است و منطقى؟!
💠بهتر نيست به جاى بحث در مورد چگونگى پيدايش جهان،
در مورد چگونگى پيدايش خدا
تأمل كرد؟
✅پاسخ
اشکال این است که اگر هرچیزی باید دارای علت وافریننده ای باشد خدا نیز باید دارای علت و افریننده ای باشد!
❗در حالیکه این قانون کلیت ندارد وتنها در مواردی صحیح است که چیزی سابقا معدوم بوده است وسپس جامه هستی به خود پوشانده است.یعنی هر چیزی که حادث و ممکن الوجود است نه در مورد واجب الوجود که از ازل بوده و تا ابد خواهد بود
❗توضیح این که:
موجوداتی هستند که سابقا وجود نداشته اند مانند منظومه شمسی وموجودات زنده اعم از گیاه وحیوان وانسان، تاریخچه آنها بخوبی گواهی میدهد که لباس هستی در تن اینها همیشگی وازلی نبوده است بلکه با تفاوتهایی که دارند در چند میلیون سال تا چند میلیارد سال پیش وجود خارجی نداشته اند وسپس به وجود آمده اند.
❗مسلما برای پیدایش چنین موجوداتی علل وعواملی لازم است ولذا همواره دانشمندان برای پی جویی این عوامل در تلاش وکوششند واگر بنا باشد که پیدایش این موجودات هیچ علتی نداشته باشد دلیلی ندارد که دریک میلیون سال یا چند میلیارد سال پیش موجود شده باشند چرا در زمانی دو برابر این زمان یا نصف این زمانت یافت نشدند.
👌انتخاب این زمان بهترین دلیل براین است که شرایط وعلل وجود آنها تنها درآن زمان تحقق یافته است.
❗ولی اگر وجودی همیشگی وازلی باشد ( خواه این وجود ازلی را خدا بنامیم یا ماده) اینچنین وجود نیاز به هیچ علتی ندارد، آفریننده وخدایی ندارد زیرا تاریخچه پیدایشی برای آن تنظیم نشده که درآن تاریخچه جای علت وافریننده خالی باشد
❗خلاصه اینکه چیزی که همیشگی وازلی است وجودش از درون میجوشد نه از بیرون که محتاج به آفریننده باشد. نیازمند به آفریننده من وشما واسمان ومنظومه شمسی و...هستیم که وجود ما ازلی وهمیشگی نبوده واز درون ذات ما نیست، نه علت نخستین وعلت العلل که هستی او از خود اوست "
📚در جستجوی خدا،ایت الله مکارم ص227
♦️به یک مثال توجه کنید
هنگامی که مامثلا نگاه به اطاق کار و یا منزل مسکونی خود می کنیم می بینیم روشن است از خود می پرسیم ایا این روشنی از خود این اطاق است؟
♦️فورا پاسخ می دهیم نه برای اینکه اگر روشنی آن از خود اطاق میجوشید نباید هیچوقت تاریک می شد در حالیکه پاره ای از اوقات تاریک و گاهی روشن است
پس روشنی آن جای دیگر است
👌بزودی باین نتیجه می رسیم که روشنی اطاق و خانه ما وسیله ذرات یا امواج نور است که بان تابیده میشود
♦️فورا از خود سوال می کنیم روشنی ذرات نور از کجاست با تامل مختصری پاسخ می دهیم روشنی ذرات نور از خود انهاست و از درون ذاتش
👌ذرات نور این خاصیت روشنایی را عاریه نگرفته اند انها هر کجا باشند روشن هستند و روشنایی جزئ ذات انهاست
❗️بنابراین اگر کسی بگوید روشنایی هر محوطه و منطقه ای در جهان معلول نور است پس روشنایی نور از کجاست ؟
♦️فورا پاسخ می دهیم روشنایی نور جزو وجود اوست
⚫️همچنین اگر سوال شود هستی هر چیزی از خداست پس هستی خدا از کیست
♦️فورا پاسخ می دهیم از خودش و از درونش
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان
@poorseman
سوال
یکی از کانال های ضد دین رو دیدم که شیخ صدوق رو با استناد به گفته شیخ حر عاملی رد کردن که گفته در مورد صدوق هیچ یک از علمای رجال مشهور توثیقش نکردن ( الفوائد الطوسیه ،ص۷) شما چه جوابی می دید دیگه اینکه ایا از علمای اهل سنت هم تصریح به بزرگی شیخ صدوق کردن یا نه
✅پاسخ
انچه شما از کانال های ضد دین نقل کردید تقطیع کلام شیخ حر عاملی است .کلام ایشان چنین است:
« شیخ طوسی و نجاشی و دیگران از علمای رجالی مشهور و علامه صریحا نگفته اند شیخ صدوق ثقه است اما انان از او مدائح و ستایش های جلیل کرده اند که اگر نگوییم این مدائح ترجیح بر توثیق ندارد کمتر از آن هم نیست و ان ها تنها بدین جهت تصریح به توثیق او را ترک کردند زیرا اگاه به جلالت و بزرگی او بودند و این سبب بی نیازی از تصریح به توثیق بوده است به دلیل مشهور بودن وضعیت صدوق و این از معلوماتی است که در آن شکی نیست و بر این مطلب ادله دوازده گانه دلالت می کند»
❗️ما به برخی از این ادله شیخ حر عاملی اشاره می کنیم :
1⃣انان تصریح کرده اند بلکه اجماع دارند بر این که روایاتی که صدوق راوی ان ها است صحیح است و هیچ کس را نمیبینی بر این مطلب توقف کرده باشد
👌جمیع علمای متقدم و متاخر را اگر نظراتشان را بررسی کنی نمی بینی یکی از انان روایتی را تضعیف کنند بسبب وجود شیخ صدوق در سندش حتی شیخ حسن در منتقی الجمان با این که در حدیث صحیح به اصطلاح معروف حساسیت زیادی دارد اما احادیث صدوق را صحیح می شمارد
♦️این عمل جمیع بزرگان متقدم و متاخر صریح در توثیق صدوق است و این درواقع اجماعی از انان بر وثاقت شیخ صدوق است
2⃣جمیع علمای امامیه اجماع دارند بر اعتبار کتب اربعه و اعتماد به آن ها و عمل به انها و شهادت به این که منقول از اصول اربعماه می باشند بلکه بعضی مدعی انحصار اخبار مورد اعتماد در ان ها هستند بدون اینکه فرق بگذارند بین کتاب صدوق ( الفقیه) وغیر آن بلمه کثیری از علما کتاب شیخ را بر سایر کتب اربعه ترجیح می دهند و روایات مرسل شیخ را قبول می کنند تا چه رسد به روایات صحیح و مسند او را و این صریح در توثیق مولف کتاب است
3⃣علمای حدیث و رجال چه متقدمین و چه متاخرین همه انان توثیق صدوق و مدح او در رجال و افراد را قبول می کنند بلکه مجرد روایت کردن صدوق از یک فرد را دلیل بر حسن حال آن فرد می گذارند بلکه دلیلی بر توثیق او می گذارند و اصلا تصور نمی شود انان توثیق فردی را قبول کنند در حالی که آن فرد را تقه ندانند
4⃣جماعتی از بزرگان علمای امامیه از شیخ صدوق اجازه روایت گرفته و از او اکثر اصول اربعماه بلکه اکثر کتب شیعه را روایت کرده اند مانند شیخ مفید و تصور از شیخ مفید و امثال او نمیشود که از غیر ثقه طلب اجازه کنند و آن اجازه را در نقل این کتب مهم قبول کنند
5⃣علمای شیعه در کتبشان فتاوی صدوق و اقوال و احتجاج ها و استدلال ها او را نقل کرده ( مانند اتچه در مختلف الشیعه و ...است) و در اجماعی که صدوق با آن مخالفت کرده طعن وارد می کنند و این دلیل بر وثاقت صدوق نزد انان است زیرا شرط مفتی عدالت و ثقه بودن و امانت است ( واین یعنی صدوق نزد انان از افراد موثق است)
📚الفوائد الطوسیه ،فایده اول
❗️روشن شد این سخن شیخ حر عاملی که می گوید بزرگان رجال تصریح به ثقه بودن صدوق نکرده اند به دلیل انکه ثقه بودن صدوق نزد انان مسلم و مشهور بوده است و شان او برتر از آن بوده که او را توثیق کنند لذا تنها به مدح و ستایش او پرداخته اند بر پایه چه مستنداتی است
❗️ایت الله خویی نیز می اوردکه مدایح و ستایش هایی که از صدوق شده است نافذتر است از اینکه صراحتا تصریح به وثاقت او شده باشد و عظمت شیخ به قدری است که جای شک در آن نیست
📚معجم رجال الحدیث ج17 ص347
❗️اما در مورد علمای اهل سنت به بزرگی شیخ صدوق:
♦️خطیب بغدادی می گوید:
شیخ صدوق از بزرگان و مشهوران علمای شیعه بوده است
📚تاریخ بغداد،ج3 ص89
♦️ذهبی می گوید:
« او رییس و بزرگ امامیه و دارای تصانیف زیادی بوده است »
📚سیر اعلام النبلائ،ج2 ص245
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
ماشالله این روزا همه دارن به روزه گرفتن مسلمونا اشکال می گیرن حتی یهودی ها و مسیحی ها میخواستم بدونم که ایا روزه تو ایین اونا نیست اگه است چرا به ما اشکال می گیرن
✅پاسخ
صریح ایه قران است که این فریضه الهی در ادیان دیگر نیز بوده است
📚بقره 183
❗️هم اکنون در عهد عتیق و عهد جدید نیز این مطلب یافت می شود
1⃣در تمام اوقات در میان هر طایفه و هر ملت در موقع ورود اندوه و زحمت غیر مترقبه روزه معمول بوده است
📚( پولس،3 : 5
2⃣حضرت موسی چهل روز روزه گرفت
📚تورات،سفر تثنیه،فصل 9 شماره 9
3⃣حضرت عیسی چهل روز روزه گرفت
📚انجیل متی،باب 4 شماره 1-2
4⃣حواریون مسیح نیز روزه می گرفتند
📚انجیل لوقا،باب 5 شماره 33 و35
5⃣قوم یهود در موقعی که فرصت می یافتند و می خواستند اظهار خشوع کنند روزه می داشتند تا به وسیله ان رضای حق را تحصیل کنند
📚سفر داوران،20 : 26
6⃣حضرت مسیح به شاگردانش دستور داد که پس از فوت او روزه بگیرند
📚انجیل لوقا،5 : 34
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
اگر قرآن معجزه الهي و براي تمام انسانهاست چرا در آن حرفي از برف و موجودات قبل از انسان(آدم) مانند دايناسورها و... وجود ندارد؟ آيا دليلش نبود برف در منطقه عربستان و يا عدم آگاهي از موجودات ماقبل تاريخ نيست؟
✅پاسخ
برای رسیدن به پاسخ توجه به نکات زیر الزامی است
1⃣ این که نام برف در قرآن نیامده یا از موجودات قبل از انسان به صراحت سخن گفته نشده مسئله عجیبی نیست؛ چرا که به جز این موارد بسیار دیگری نیز وجود دارد که در قرآن به آنها اشاره نشده است. بدیهی است که این نقصی برای قرآن نخواهد بود؛ زیرا قرآن کتاب دائرة المعارف نیست، تا اسامی هر چیزی در آن وجود داشته باشد. وقتی می گوییم قرآن کتابی جامع است، منظورمان این است که همه چیزهایی که انسان برای رسیدن به کمال و سعادت اخروی و دنیوی خود بدان محتاج است، در قرآن بیان شده است.
❗️در تفسیر نمونه چنین امده است:
"قرآن یک کتاب تربیت وانسان سازی است که برای تکامل فرد وجامعه در همه جنبه های معنوی ومادی نازل شده است وهر آنچه برای هدایت بشر لازم است درآن بیان شده است والا قرآن یک دایره المعارف بزرگ نیست که تمام جزئیات علوم ریاضی،جغرافیایی،شیمی،فیزیک وگیاه شناسی ومانند آن درآن آمده باشد "
📚تفسیر نمونه،ج11 ص361
2⃣برخی محققان معتقدند سخن از برف در قرآن آمده است.
♦️چنین می گویند:
"برف به آب منجمد سفید رنگ که به صورت بلورهایی به شکل منشور مسدس القاعده متبلور می شود گفته می شود که در فصل سرما از آسمان به زمین می ریزد"
🔵وایات زیر را اشاره به برف می دانند؛
بارش برف قرمز برای عذاب فرعونیان:اعراف 130 و134
در خواست فرعونیان از موسی برای برطرف شدن برف عذاب اور:اعراف 130 و134
نزول برف وتگرگ از ابرهایی همچون کوه، جلوه ای از قدرت بی مانند خدا:نور 43"
📚فرهنگ قرآن،ج6 ص209
3⃣قرآن صراحتا به سخنان پیامبر گرامی حجیت داده و می فرماید:
« از روی هوی و هوس سخن نمی گوید بلکه هر انچه می گوید از روی وحی است»
📓نجم 2-3
❗️و می فرماید:
« انچه پیامبر برای شما اورده بگیرید و انچه شما را از آن نهی کرد خود داری کنید»
📓حشر 7
👌روشن است که امامان نیز وارثان علوم پیامبر گرامی هستند
📚بحار الانوار ج2 ص172 باب 23
4⃣با توجه به انچه در بند شماره 3 امد می گوییم در روایات اسلامی به موجودات قبل از انسان اشاراتی شده است
👌شیخ صدوق"در "خصال "خود روایت می کند که امام باقر علیه السلام خطاب به جابر بن یزید فرمود:
❗️"ایا گمان کرده ای خداوند تنها عالم شما را خلق کرده است وگمان می کنید خداوند بشری غیر شما خلق نکرده است؟
به خدا سوگند که خداوند هزار هزار عالم وهزار هزار آدم افریده است که تو در اخرین این عوالم وان سلسله ادمیان واقع شده ای ( از نسل ادم هستی) "
📚الخصال،للصدوق،ج2 ص652
❗️ومی توان ایه 36 یس را اشاره به همین مطلب دانست انجا که فرمود:
« منزه است کسی که تمام زوجها را افرید ،از آنچه می رویاند و از خود انها و از انچه نمی دانند»
❗️« انچه از موجودات نمی دانند» می تواند اشاره به حیوانات اعماق دریا که در آن روز کسی از آن ها اگاه نبود یا اشاره به موجودات دیگری که در کرات اسمانی زندگی می کنند یا اشاره به موجودات قبل از انسان باشد»
📚تفسیر نمونه،ج 18 ص377
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
💦تحدی بر تمامي شیعیان - روحانيون و مراجع قم و نجف ...
ن
✅هر کس یک روایت صحیح و صریح از کتب شیعه در اثبات امام زمان بیاورد ، ما كانالهايمان را ميبنديم و از بي ديني خارج شده اعلام تشیع خواهیم کرد.
📈لطفا هر کس روایت صحیحی از کتب شیعه در اثبات مهدی فرزند حسن عسگری دارد ، به آیدی هاى زير ، ارسال کند.
✅پاسخ
ما در جواب شما نمی خواهیم یک روایت در اثبات امام زمان بیاوریم بلکه می خواهیم بگوییم روایات در امامت و وجود ایشان متواتر است وجای هیچ گونه شک و تردیدی در آن نیست .
👌حدیث متواتر حدیثی است که شمار راویان آن در هر طبقه به حدی باشد که عادتا تبانی انان بر دروغ محال باشد ودر حدیث متواتر وثاقت راوی شرط نیست بلکه باید تعداد راویان به قدری باشد که تبانی انان بر کذب عادتا محال باشد
📚مقباس الهدایه،ج1 ص89 و 90
❗️ما تنها از کتاب شریف اثباه الهداه بالنصوص و المعجزات ،شیخ حر عاملی ( ره) صاحب وسائل الشیعه طرح بحث کرده تا تواتر وجود و امامت حضرت صاحب الامر را طبق کتب معتبر شیعه و سنی اثبات کنیم چنان که ایشان در کتاب مذکور چنین می کنند
❗️ ایشان در ج1 ص97 باب ششم از کتابشان نصوص وادله قرآنی و روایی متععدی را ذکر می کنند که زمین هیچگاه از حجت خداوند وامامی از جانب او خالی نمیشود که با دلالت التزامی وجود امامی نیز در عصر حاضر از جانب خداوند اثبات می شود
👌ایشان در طی 33 فصل بیش از 307 روایت در این زمینه نقل می کند که فوق ،فوق تواتر است
♦️ایشان در ج2 ص3 باب 9 از کتابشان نصوص وروایات متعددی در اثبات امامت و خلافت ائمه دوازده گانه از جانب خداوند ذکر می کند که در آن ها اسم امامان از امام اول تا امام دوازدهم به نام امده است و تصریح شده است که امام اخری حجت فرزند امام حسن عسکری است که به روشنی امامت و وجود امام عصر ثابت میشود چرا که در بخش اول استدلال امد زمین هیچگاه از امامی از جانب خداوند خالی نمیشود
❗️ایشان طی 85 فصل بیش از 928 روایت ذکر می کند
🔵به راستی دیگر جای شکی باقی می ماند
❗️ایشان در ج2 ص260 باب 9 به ذکر مقداری از روایات اهل سنت می پردازد که پیامبر گرامی تصریح به امامت اهل بیت کرده است و این که خلفای این امت دوازده نفر می باشند تا حجتی باشد بر اهل سنت و امامت دوازده امام از کتب انان نیز به تواتر اثبات شود.
♦️ایشان در طی 43 فصل بیش از 278 روایت در این زمینه از کتب اهل سنت ذکر می کنند
♦️به راستی شکی در امامت امام دوازده گانه خصوصا امام عصر ارواحنا فداه باقی می ماند .
⚫️ایشان در ج5 ص51 بابی را می گشایند به ذکر نصوص و روایات در اثبات امامت حضرت صاحب الامر و ولادتش و غیبتش و ظهورش اضافه بر انچه در باب های قبل به آن اشاره شد
❗️ایشان در طی 64 فصل بیش از 808 روایت در این زمینه نقل می کند .بیش از 808 روایت
❗️و این مقدار از تواتر نیز برتر و والاتر است .ایا وجود و امامت امام عصر چو خورشید اشکار نمی شود.البته فهم ان برای شما که قلبهایتان بیمار است مشکل است .
⚫️محدث کبیر شیخ حر عاملی صاحب کتاب بزرگ وسائل الشیعه در ج5 ص284 باب 33 از کتاب شریفشان اثباه الهداه به ذکر نصوص و روایات در معجزات امام عصر می پردازد.
♦️روشن است که معجزه فرع بر وجود و امامت ایشان می باشد
🔵ایشان در طی 17 فصل بیش از 170 مورد و روایت در این زمینه ذکر می کند تا معجزات ایشان نیز به تواتر ثابت شود
❗️ایشان در ج5 ص342 باب 34 به ذکر صفات امام و علامات ایشان و علامات خروج و ظهور ایشان می پردازد که روشن است که اثبات این امور فرع وجود و امامت ایشان می باشد
👌ایشان در طی 11 فصل بیش از 128 روایت در این زمینه از کتب متعدد شیعه ذکر می کند
♦️اری ما یک روایت نیاوردیم بلکه دهها روایت اوردیم تا ثابت کنیم این مساله متواتر است و جای انکار نیست
⚫️دو نکته پایانی
1⃣علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار در ج53 ص199 به بعد بیش از 59 حکایت ذکر می کند از کسانی که در عصر غیبت به محضر امام عصر مشرف شدند .از این طریق نیز تواتر ثابت می شود
2⃣ ایت الله صافی در منتخب الاثر ج2 ص369 به بعد از. 68 تن از علمای اهل سنت نام می برند که امام عسکری عقیم نبوده و فرزندی برای ایشان به نام محمد به دنیا امد .جناب عمیدی در کتاب دفاع عن الکافی ص569 به بعد از 128 تن نام می برد و بالاخره جناب علیزاده در کتاب در انتظار ققنوس ص 188 به بعد از 135 از علمای اهل سنت نام می برد
❗️تصریح علمای اهل سنت بر این مطلب هم حجتی بر مخالفان می باشد و هم نشان دهنده این است که این مساله به قدری روشن بوده است که حتی علمای مخالف که اعتقاد به امامت امام عصر نیز نداشته اند تصریح به تولد ایشان کرده اند.
♦️والسلام علی من اتبع الهدی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
سؤالی دارم که شاید جوابش سخت باشد یکی از اقوام بنده به دلیل دیدن شبکه نجات که از ماهواره پخش می شودکاملا به دین خودش سوئ ظن پیداکرده ومی گوید دین مسیح دین اصلی هست آنقدر در روح و روان تاثیر گذاشتندکه هر آنچه من می گوید مخالفش را می گوید چه بگویم چگونه قانعش کنم
✅پاسخ
ما چند سوال می کنیم و می خواهیم که کسانی که طرفدار ایین مسیحیت هستند به آن جواب دهند
1⃣از چه راهی و روی چه مدرکی می توانید اثبات کنید که دینی به عنوان مسیحیت و پیامبری به اسم عیسی بوده است؟
❗️اگر می گویید که از طریق کتاب اسمانی حضرت مسیح یعنی انجیل این مطلب را ثابت می کنیم پاسخ می دهیم :
که اناجیلی که شما به حضرت مسیح نسبت می دهید کتاب اسمانی ایشان نبوده است بلکه سال ها پس از ایشان نوشته شده است واین مطلب قابل انکار نیست و در اناجیل عموما کشته شدن مسیح و حوادث بعد از آن را شرح می دهد که به خوبی ثابت میکند که همه این اناجیل پس از مسیح نگاشته شده است
♦️رابرت گرنت اندیشمند بزرگ مسیحی انطباق انجیل فعلی با گفته های عیسی را به صراحت رد می کند و می گوید:
« این بدان معنا نیست که عیسی تمام کلماتی را که گزارش شده است دقیقا به همان شکلی که انجیل نویسان نوشته اند گفته است»
📚تاریخچه مکاتب تفسیری و هر منوتیکی کتاب مقدس ،ترجمه ساجدی ،ص212
♦️متکلمان لیبرال مسلم می دانند که کتاب مقدس مستقیما وحی منزل نیست و به دست انسان نوشته شده است
📚علم و دین ص130،131
❗️از کجا و چگونه اثبات می کنید که نویستدگان اناجیل محتویات آن را بدون کم و زیاد و تحریف گزارش کرده اند؟
⁉️چگونه اثبات می کنید که در طول تاریخ چیزی از اناجیل کم و چیزی زیاد نشده است
⁉️چگونه ثابت می کنید که عیسی پیامبر بوده است ایا معجزه ای داشته است؟ معجزه او چیست چگونه اثباتش می کنید
2⃣شما برای عیسی مقام خدایی قائل هستید و می گویید چون عیسی مرده را زنده کرده است پس خدایت در حالی که در تورات که مورد قبول شما است در باب 4 کتاب دومین ملوک ایه 32 و باب 13 ایه 21 حکایت از مرده زنده کردن الیشع می نماید در حالی که اورا خدا نمیدانید
3⃣ایا مسیح در شکم مادر بوده و متولد شده است یا خیر .این عقیده همه می باشد که او متولد شده است حال سوال می کنیم
⁉️ایا پرورش یافتن کودک در شکم مادر با الوهیت سازگار است ؟
👌قطعا جواب منفی است زیرا و لادت مسبوق به عدم است یعنی عیسی نبوده سپس به وجود امده و خودش نیازمند افریدگار است نه انکه خودش خدا باشد
4⃣چرا آدم را نمی گویید پسر خداست با این که در فصل سوم انجیل لوقا ایه 24 چنین امده است:
« انوش بن شیث بن ادم بن الله
5⃣چرا اناجیل دارای تناقضات است مثلا در انجیل متی باب 1 ایه 16 و 17 مابین داود و عیسی را 28 طبقه می داند ولی انجیل لوقا باب 3 از ایه 23 به بعد 43 طبقه به حساب می اورد
♦️در یک انجیل عیسی پسر داود است ( انجیل متی باب 1 ایه 1 و باب 20 ایه 31 و در انجیل لوقا باب ۲۳ ایه 24 پسر یوسف هالی ودر انجیل متی باب 11 ایه 25 پسر خدا و باب 1 ایه 19 پسر روح القدس
6⃣در انجیل یوحنا تبدیل شدن اب به شراب ناب را از نخستین معجزات مسیح معرفی می کند( انجیل یوحنا باب دوم جمله های 2-12)
⁉️حال سوال اینجاست مایعی که اثار سوئ ان بر جسم و جان انسان محسوس است و زیان های بهداشتی ان در کتب بهداشتی نوشته شده و از نظر زیان ها و مفاسد اجتماعی نیز قابل انکار نیست با این حال چگونه می توان پذیرفت پیامبری که راهنمای اخلاقی مردم است شراب سازی کند در حالی که در کتب عهد قدیم که مورد قبول مسیحیان است از شراب و شراب خواری مذمت شده است
📚تورات سفر اعداد،باب 6 جمله های 1-4
7⃣ شما از یک سو خداوند را واحد می دانید واز سوی دیگر برای او سه جلوه وجود عقیده دارید
۱ خدای پدر که خالق جهان است ،
۲ خدای پسر که همان مسیح است
۳ خدای روح القدس که خدای فعال است و در دل های بندگان حیات می دمد
❗️تثلیث شما به چند صورت قابل تصور است
1⃣هر یک از خدایان سه گانه وجود مستقل دارند وهر کدام با وجود و تشخص خاصی خود نمایی می کند و هر فردی خدای تام و مستقلی است
❗️یک چنین تثلیثی همان شرک جاهلیت است که در مسیحیت به صورت خدایان سه گانه تجلی پیدا کرده است در صورتی که دلایل توحید و یگانگی هر نوع شرک و دوبینی را برای خداوند ابطال کرده است که ما در پیام های گذشته کانال به برخی از انان مانند برهان تمانع اشاره کرده ایم که می توانید کلید واژه تمانع را در کانال سرچ کنید
❗️بدعت گذاران مسیحی برای جدا نشدن از توحید که اصل مسلم تمام ادیان اسمانی است سعی می کنند چنین توجیه کنند که او در حالی که سه تا است یکی است و در عین اینکه یکی است سه تا است
❗️این سخن نیز جز تناقض گویی چیز دیگری نیست ایا در جهان فردی پیدا می شود که بگوید سه مساوی یک است
2⃣اینکه خدایان سه گانه بدون اینکه هرکدام دارای تشخص و استقلال باشند بر اثر ترکیب وبهم پیوس
سوال
اخیرا برخی از کانال های ضد دین از شیخ صدوق به شیخ کذوب نام میبرند لطفا نظر علما در مورد ایشان را بیاورید تا اینان مفتضح شوند
✅پاسخ
به راستی این کانال های ضد دین گستاخی را به نهایت رسانده اند و با این لقب دادن به شیخ صدوق بیش از پیش خلق و خوی حیوانی خود را نمایان کرده اند
❗️نظر بزرگان مذهب در مورد شیخ صدوق
1⃣رجالی معروف نجاشی در مورد شیخ صدوق چنین می گوید:
« او شیخ و فقیه ما و آبروی و چهره درخشان شیعه در خراسان بود.در حالی که جوانی کم سن و سال بود بزرگان شیعه از او استماع حدیث و اخذ معارف کرده اند»
📚رجال النجاشی،ص389
2⃣شیخ طوسی ،شیخ الطائفه در رجال خود از صدوق چنین یاد می کند:
« او جلیل القدر ،حافظ ،اگاه به فقه و اخبار و رجال و دارای تالیفات زیادی می باشد»
📚رجال الطوسی،ص495
❗️ودر کتاب فهرست خود چنین می آورد:
« او جلیل القدر و حافظ حدیث و بصیر و اگاه به رجال و ناقد و صاحب نظر در اخبار است که در میان علما و دانشمندان اهل قم همانند او در فراوانی و سرشاری علم و از حفظ داشتن حدیث دیده نشده است و دارای حدود سیصد تصنیف و کتاب است»
📚الفهرست ص157
3⃣ابن ادریس درباره او می نویسد:
« او ثقه و جلیل القدر و اگاه به اخبار و عالم به رجال و حافظ است»
📚السرائر ج2 ص529
4⃣علامه حلی درباره او می آورد:
« او شیخ و فقیه ما وآبروی شیعه در خراسان بود»
📚خلاصه الاقوال،ص147
5⃣در رجال ابن داود درباره او چنین امده است:
« او جلیل القدر ،حافظ،اگاه به فقه و اخبار،شیخ و فقیه شیعه و ابروی شیعه در خراسان بوده که دارای کتابهای زیادی است .مانند او در میان قمی ها در حفظ و کثرت علم دیده نشده است»
📚رجال ابن داود،ص179
6⃣محمد تقی مجلسی در روضه المتقین می اورد:
« تمام علمای شیعه او را تصدیق و توثیق کرده اند و او رکنی از ارکان دین است»
📚روضه المتقین،ج14 ص16
7⃣علامه مجلسی در بحار درباره شیخ صدوق چنین می نویسد:
« شیخ صدوق از بزرگترین علمای گذشته است و از جمله کسانی است که از اثار امامان بزرگوار تبعیت می کند نه از پندارها و خواهشهای نفسانی خود و به همین دلیل است که اکثر علمای شیعه کلام او و پدرش را به منزله حدیث و روایات اهل بیت می دانند»
📚بحار الانوار ج10 ص405
8⃣شهید اول درباره اش می گوید:
« او امام و فرزند امام و صدوق بود»
📚بحار الانوار ج107 ص190
9⃣شهید ثانی درباره او می گوید:
« او شیخ،امام،عالم،فقیه ،و صدوق بود»
📚همان مدرک،ج108 ص159
🔟علامه بحرانی می گوید:
« مقام شیخ صدوق برتر و بالاتر از آن است که نیاز به توثیق داشته باشد»
📚لولوه البحرین ،ص374
1⃣1⃣ایت الله خویی می اورد:
« عظمت و وثاقت شیخ صدوق به قدری است که هیچ شکی به آن وارد نیست»
📚معجم رجال الحدیث ج16 ص316
👌به راستی شان شیخ صدوق برتر از آن است که نیاز به توثیق داشته باشد و ما اگر بخواهیم می توانیم شماره های ذکر شده را تا بیش از پنجاه مورد از تصریح بزرگان مذهب به وثاقت شیخ صدوق برسانیم لکن همین مقدار برای مفتضح و بی ابرو کردن آن بی آبرویان که به شیخ صدوق توهین کرده اند کافی است
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
بعضی ازجوانان به میگن خدامگه بی نیازنیست ؟چه احتیاجی داره به نمازخواندن ما
✅پاسخ
توجه به چند نکته لازم است
1⃣ما همیشه در کارهای خود هدفی داریم که این هدف معمولا دفع کمبودها و نیازهای ما است و چون ممکن است در مورد صفات و افعال خداوند گرفتار مقایسه با خویش شویم ممکن است این تصور به پیش اید که خداوند چه کمبودی داشته که با خلقت و عبادت ما مرتفع شود
🔺این طرز تفکر ناشی از مقایسه میان خالق و مخلوق و واجب و ممکن است
2⃣ما به حکم اینکه وجودمان محدود است برای رفع کمبودهایمان تلاش می کنیم و اعمالمان همه در این مسیر است ولی این سخن درباره یک وجود نامحدود یعنی خداوند امکان پذیر نیست پس باید هدف افعال اورا در غیر وجود او جستجو کنیم
3⃣خداوند چشمه ای است فیاض و مبدئی است نعمت افرین که موجودات را در کنف حمایت خود می گیرد و انها را پرورش داده و از نقص به کمال می برد و این است هدف واقعی از عبودیت و بندگی ما و فلسفه عبادات و نیایشها که همگی کلاس تربیت برای تکامل ما است
📚تفسیر نمونه ج22 ص393
4⃣در روایتی امده است که خداوند در صحف حضرت موسی چنین فرمود:
« ای بندگان من شما را نیافریدم ( و تکلیف نکردم) تا بدین وسیله از تنهایی وکمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در اسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است»
📚علل الشرایع ج1 ص13
❗️در روایت دیگری امام صادق فرمود:
« خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده ( وتکلیف نکرده است) بلکه انان را افریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه انان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه انان را خلق کرد( و تکلیفشان کرد) تا به انان نفع برساند و انان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد»
📚بحار الانوار ج5 ص313
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
تگی ذات خداوند جهان را تشکیل دهند ودر حقیقت هیچ یک از این اجزای سه گانه خدا نیستند بلکه خدای جهان همان نتیجه است که از ترکیب سه گانه تولید می گردد
👌اشکال این تفسیر این است که خدا در نتیجه مرکب می شود ودر تحقق خود نیاز به اجزای ذات خویش پیدا می کند وتا این اجزا دست به دست هم ندهند و به هم امیخته نشوند خدای جهان تحقق نمی پذیرد واین یعنی خدای جهان در تحقق خود به غیر خود نیاز دارد در حالی که موجود نیازمند هیچ گاه خدا نخواهد بود بلکه موجود ممکن و مخلوقی می باشد
⁉️ایا این تناقضات و اشکالات و اشکالات فراوان دیگر که جهت جلوگیری از اطناب نیاوریم دال بر بطلان ایین شما نیست
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
بنده وقتی با غیر مسلمانان بحث می کنم از آنان اشکالی میشنوم که می گویند چگونه اسلام یک ایین جهانی است با این که دستورات ان فقط در محیط های ما قابل اجرا است مانند نمازهای پنج گانه و روزه داشتن در نقاط قطب شمال که شب ها و روزهای طولانی دارد
✅پاسخ
شکی در جهانی بودن اسلام طبق ادله قاطع نیست و ما در پاسخ های گذشته به آن اشاره داشته ایم
♦️اما در مورد سوال شما:
این مساله یکی از مسائل مستحدثه و جدید می باشد که هرچند مساله قطبین در عصر امامان وجود داشته است ولی سفر به انجا و سکونت در مناطق قطبی در قدیم ممکن نبوده است یا اخبارش به ما نرسیده است لذا از مسائل مستحدثه محسوب میشود.
❗️ما اصول و قواعد شناخته شده ای در اسلام داریم که بر گرفته از کتاب و سنت و دلیل عقل و اجماع است و هیچ مساله ای از مسائل مستحدثه نیست مگر اینکه تحت شمول یکی از اصول و این قواعد است
📚دایره المعارف فقه مقارن،ایت الله مکارم ،ج1 ص221
❗️حکم مورد سوال شما را می توان از قاعده میسور یا مساله عسر و حرج استنباط کرد
👌قاعده میسور می گوید که اگر در انجام عباداتی مانند نماز نتوان برخی از شرایط آن را رعایت کرد وعذری وجود داشت به همان مقدار که می توان رعایتش کرد وانجامش داد بسنده می شود
📚القواعد الفقهیه،ج1 ص539
❗️پیامبر گرامی فرمود:
« با عسر و سختی ،انچه در توان است ترک نمی شود ( همان اندازه که مقدور است باید بجا اورده شود)»
📚عوالی اللئالی،ج4 ص58
❗️وفرمود:
« هنگامی که شما را به چیزی امر کردم انچه در توانتان است را بجا اورید( وکل امر را نادیده نگیرید)»
📚بحار الانوار،ج22 ص31
❗️قاعده دیگر که میتوان برای استنباط این مساله از آن استفاده کرد قاعده نفی حرج است
👌خداوند می فرماید:
« در دین برای شما حرج و سختی قرار داده نشده است»
📓حج 78
❗️پیامبر گرامی فرمود:
« من برای شریعت سهل و اسان مبعوث شده ام»
📚وسائل الشیعه ج8 ص116
❗️به مقتضای انچه امد تکلیف کسانی که در مناطق قطبی زندگی می کنند اشکار می شود.
❗️فقیه بزرگ ایت الله سید یزدی می گوید:
« چنین اشخاصی موظف هستند که نماز و روزه خود را بر طبق مناطق معتدل و معمولی بجا اورند ( مثلا اگر در مناطق معمولی روز 13 ساعت است انان 13 ساعت روزه بگیرند و مانند این)»
📚العروه الوثقی،کتاب الصوم،طریق ثبوت الهلال،مساله10
👌ایت الله مکارم نیز میگوید باید مطابق مناطق معتدله عمل کنند
📚استفتاوات جدید،ج1 ص89
❗️واین حکم مقتضای قاعده میسور و نفی حرج می باشد
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
در تفسیر سوره ی حمد (تفسیر نمونه) آمده: اين نكته، بسيار جالب است كه اسلام بر خلاف بسيارى از مذاهب ساختگى يا تحريف
واسطه ها قائل مى شوند به مردم دستور مى دهد بدون « خلق » و « خدا » شده كه ميان
هيچ واسطه با خدايشان ارتباط برقرار كنند!. از طرفی در سوره مائده آمده که برای تقرب به خدا باید وسیله آن را جست که معمولا از ائمه به عنوان این وسیله تفسیر میشود. در یکی از پست های اخیر هم که توسل مردم به ضریح خالی را مورد چالش قرار داده بودید؛ حدیثی از کتاب کافی به این مضمون آورده بودید (« خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد»). تناقض مذکور را چطور تحلیل می کنید؟
✅پاسخ :
حضرت امیر در نهج البلاغه می فرماید:
« خداوند میان تو و خود کسی را قرار نداده که در برابر او حجاب شود و تورا مجبور نساخته که به شفیعی پناه بری»
📚نامه 31
❗️درواقع سخن ایت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر نمونه اشاره به این سخن حضرت علی است .
👌ایت الله مکارم در تفسیر سخن خود چنین می آورد:
« اساس اسلام بر این است که انسان ها می توانند رابطه مستقیمی با پرودگار خود پیدا کنند همان گونه که همه روز در نمازهای خود از اغاز تا پایان مخصوصا در سوره حمد با پروردگارشان خطاب مستقیم دارند به گونه ای که هیچ واسطه ای میان انها و او نیست بر خلاف مذاهب باطله که پیرو مرشد و...هستند و انان را واسطه می دانند و گاه ارتباط مستقیم با خدا را روا نمی دارند
🔴البته این سخن با شفاعت و توسل به صالحان منافات ندارد چرا که :
1⃣در اسلام دلیلی بر نفی ارتباط مستقیم با خداوند نیست ارتباط مستقیم با خداوند در جای خودش محفوظ است و مسلمانان شب وروز از آن استفاده می کنند .و شفاعت و توسل هم در جای خودش محفوظ است به تعبیر دیگر هر دو در کنار هم قرار دارند و دو راه به سوی رحمت خداوند هستند
2⃣شفاعت و توسل نیز به اذن خداوند است بنابراین کسی که دست به دامان پیامبر و اهل بیت برای شفاعت می زند باید در کنار آن از خدا بخواهد که اذن شفاعت دهد پس مکمل آن نیز ارتباط مستقیم با خداست»
📚پیام امام امیر المومنین ؛ ایت الله مکارم؛ ج9 ص589
❗️به بیان دیگر:
« توسل کردن در اسلام واجب نیست بلکه از مستحبات موکد است .انجایی که گفته میشود اسلام برای ارتباط با خداوند قائل به واسطه نشده اند و مردم می توانند بدون واسطه با خداون. ارتباط برقرار کنند یعنی اسلام توسل کردن را واجب نکرده است .
👌انجایی نیز که امر به توسل و شفاعت شده است اشاره به این است که صحیح است که شما برای ارتباط با خداوند نیاز به واسطه ندارید و می توانید مستقیما با او ارتباط برقرار کنید اما گاهی کثرت گناهان مانع از اجابت شما می شود لذا بروید به اهل بیت توسل کنید تا انان واسطه بین شما و پرودگار شود تا شما به اجابت خداوند برسید
❗️این درست همانند آن است که انسان می تواند در هر مکانی نزد پرودگار دعا کند اما اگر در حالاتی دعا کند دعایش به اجابت نزدیکتر می شود مثلا با زبان روزه دعا کند
❗️انسان ها نیز می توانند بدون واسطه با خداوند ارتباط برقرار کنند اما اگر با توسل به اهل بیت این ارتباط را برقرار کنند به اجابت نزدیکتر می شوند و این دو منافاتی با یکدیگر ندارند
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman