eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
208 ویدیو
50 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️آیت الله مکارم‌شیرازی: چیزی به اسم طب اسلامی نداریم.. 💠ما در گذشته مفصلا منظور ایشان را از این سخن و جایگاه طب در اسلام را بیان کرده ایم ؛ 👌https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1693
🤔 ❔آشنائى با كتاب بحارالأنوار، بزرگترين دايرة المعارف حديث شيعه نوشته علامه محمد باقر مجلسى در ابتداى اين كتاب كه حدود ١٠٠٠ سال پس از درگذشت پيامبر اسلام نوشته شده است، ميگويد: تمام روايات و احاديث موجود در اين كتاب صحيح است كه من آنها را گردآورى كرده ام. در ادامه مقدمه ميگويد: من عمر خودم را در خواندن و تحقيق در قرآن تلف كردم درصورتى كه دريافتم كه بايد اين عمر را صرف روايات ائمه ميكردم، چون مخاطب قرآن ائمه هستند و نه مردم عادى. درواقع مجلسى با اين ادعاى مضحك ميگويد كه بايد كتاب من را بخوانيد اگر ميخواهيد مسلمان باشيد و عمرتان را در خواندن قرآن تلف نكنيد. ببينيد دوستان اين آقا كه يكى از ستونهاى مذهب شيعه است، كل قرآن را كتابى بيهوده ميداند و توصيه ميكنيد كه خزعبلات كتاب من را بخوانيد. دوستان مذهبى قضاوت با خودتان ❗️❗️ 💠💠 1⃣علامه مجلسی از مفاخر بزرگ تشیع است که محدّث عالي مقام شيخ حُرّ عاملى مؤلّف كتاب با عظمت «وسائل الشيعه» كه خود از مفاخر علماى ما و هم عصر علّامه مجلسى است و شيخ الاسلام مشهد مقدّس بوده در كتاب «أمل الامل» بدين گونه از وى ياد ميكند ؛ ❕«مولانا الجليل ، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، عالم فاضل ماهر، محقّق مدقّق، علّامه فهّامه، فقيه متكلم، محدّث ثقه، جامع همه خوبيها و فضائل، جليل القدر عظيم الشأن اطال اللَّه بقاءه داراى تأليفات سودمند بسيارى است، مانند «بحار الأنوار» در اخبار ائمه اطهار كه احاديث تمام كتب شيعه را غير از كتب اربعه (كافى، من لا يحضره الفقيه، تهذيب و استبصار) و نهج البلاغه كه كمتر از آن نقل ميكند، با ترتيبى پسنديده در آن جمع نموده و مشكلات آن را شرح كرده است ...» 📚امل الامل ج 2 ص 248 2⃣کتاب شریف « بحار الانوار » دائرة المعارف بزرگ حديث و از عمده ‏ترين و گسترده ‏ترين جوامع حديثى شيعه است كه روايات كتب حديث را با تبويب و نظم نسبتا كاملى جمع نموده است و شامل كليه مباحث اسلامى از تفسير قرآن و تاريخ گرفته تا فقه و كلام و... مى ‏باشد. ابتداى نوشتن بحار در سال 1070 بود و تا سال 1103 ادامه يافت. ❕چنان که در مقدمه بحار خود علامه می گوید ، مرحوم مجلسى، پس از آموختن كتب روايى مشهور، به دنبال كتب و مراجع دور افتاده رفت. اين اصول، به خاطر بى ‏اعتنايى به آنها و توجه زياد بزرگان به كتب مشهور از قبيل كتب اربعه و... مهجور مانده بودند و سال‏ها كسى سراغ آنها را نمى ‏گرفت. ❕ علامه كه اوضاع را چنين ديد، عده ‏اى را براى يافتن اين كتب به شهرها و كشورهاى مختلف اسلامى گسيل داشت و با همت و پشت‏كار او تعداد زيادى از اين كتب پيدا شد . در فصل اول از مقدمه، نام 375 كتاب را به عنوان مصادر بحار آورده و به آثارى ديگر با كلماتى چون« و غيره» و« و ساير آثاره»، اشاره نموده است. 👌این کتب گرانبهاء که به عنوان مصادر بحار الانوار محسوب می شود ، در عصر امامان و عصر نزدیک به آنان نوشته شده بود و چنان نیست که بگوییم علامه پس از هزار سال مستقیما از امامان روایت نقل می کند ، زیرا چنین نقلی معقول نیست ، علامه از کتبی روایت نقل می کند که در عصر نزدیک امامان با سلسله سند متصل به زمان امام معصوم علیه السلام ، روایات را نقل کرده است . 3⃣علامه مجلسی رحمه الله ، نگفته اند که تمام کتبی که از آنها روایت نقل می کند ، روایاتشان صحیح است ، اما تصریح می کند که آن کتب معتبر هستند « تتبعت الاصول المعتبره » 📚بحار الانوار ج 1 ص 3 ❕یعنی آن کتب توسط علمای بزرگ تشیع نوشته شده و کتب معتبری هستند ، اگر چه ممکن است که به اشتباه برخی از احادیث جعلی در آن وارد شده باشد ، لذا خود علامه مجلسی ، در ذیل برخی از روایات که نقل می کند ، می گوید اگر چه این روایت را نقل می کنم ، اما به صحت آن اعتماد ندارم ؛ 📚بحار الانوار ج 54 ص 332 _ ص 342_ ج 56 ص 109 و ... ❕اگر چه به عقیده خود علامه مجلسی اکثر آنچه نقل می کند ، مورد اعتناء و معتبر است و به عقیده ما ، بیش از 98 درصد از روایات کتاب شریف بحار الانوار معتبر و مورد استناد است و طبق مبنای رجالی علمای متقدم و متاخر ، که اعتماد به روایت « موثوق الصدوری » است ، جز اندکی از بحار الانوار که شاید یک یا دو درصد آن را شامل شود ، سایر روایات آن مورد اعتماد است . تفصیل سخن در این رابطه را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2438 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕لذا می بینیم که از مرجع عالی قدر ، صافی گلپایگانی سوال شده است ؛ « مرجع عاليقدر چه ميزان از روايات بحار شريف فتوا مى ‏دهند؟ چه ميزان از حرفهاى بعضى از روشنفكر نمايان را درباره‏ ى بحار شريف صحيح مى‏ دانند؟ 👌جواب ؛ ❕« موسوعه عظيمه بحار الانوار نه تنها متضمن مدارك فتوى و احكام است بلكه در همه علوم اسلاميه از قبيل تفسير قرآن مجيد و شرح احاديث در كلام، در تاريخ اسلام، در معرفت اديان و فرق، در اخلاق و آداب، در علم رجال و علوم ديگر مرجع است. 👌اخيراً فهرست بخش تفسيرى آن را يكى از اهل تحقيق در دو جلد قطور تهيه نموده است كه از آن مى‏ توان اهميت تفسيرى اين موسوعه را تا حدى دريافت و خلاصه علوم عقليه و نقليه در آن مطرح است و طبعاً مواردى از آن هم براى اهل فضل و نظر و كسانى كه در جنبه علمى داراى مايه و پايه ‏اى باشند مورد بحث قرار مى‏ گيرد كه بايد موسوعه ‏اى آنچنان اين چنين باشد. ❕ولى كتاب بزرگ است و عمل علامه مجلسى ‏قدس ‏سره در اين كتاب عظيم است همه كس نمى‏ تواند پيرامون مثل اين كتاب- كه در هر كتابخانه ‏اى باشد تقريباً وافى به رفع نياز فقهاء و متكلمين و محدثين و مفسرين و ديگران مى‏ باشد- سخن بگويد چو بشنوى سخن اهل دل مگو كه خطا است سخن شناس نه‏ اى جان من خطا اينجاست‏ » 📚معارف دین ، ج 2 ص 258 4⃣علامه مجلسی ره نمی گوید که من عمر خود را در خواندن و تحقیق قرآن تلف کردم و باید این عمر را صرف روایات می کردم ، بلکه می گوید در علوم مختلف قدم برداشتم و راه‏هاى گوناگون علمى را سپرى نمودم ، اما به سراغ اهل بيت و سخنان آنان آمدم . او خود، در مقدمه بحار چنين مى ‏گويد ؛ « من، در آغاز جوانى بر دانش‏ آموزى در انواع علوم حريص بودم و مدتى از عمر خويش را در استفاده از اين دانش‏ها سپرى كردم، ولى پس از انديشه در ثمرات اين علوم و تأمل در علم سودمند براى آخرت، دريافتم كه زلال علم تنها از سرچشمه وحى و روايات اهل بيت به دست مى ‏آيد و تمام علم را در کتاب خدا و اخبار اهل بیت دیدم ...پس ترک کردم آن علومی را که زمانی از عمرم را صرف آن کردم با آن که پرداختن به آن علوم در عصر ما رائج است ...» 📚بحار الانوار ج 1 ص 3 ❕ بدين سان علامه كه علوم گوناگون عصر خويش را خوانده و در هر يك از آنها استادى توان‏مند بود، وجهه نظر خويش را معطوف به قرآن و كلمات گهربار معصومين علیهم السلام نمود و تمام تلاش خود را در حفظ و تعليم و تعلم آنها صرف كرد و با اين اقدام بى ‏نظير، ده‏ها هزار روايت ارزش‏مند را از خطر نابودى نجات داد. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 5⃣البته علامه مجلسی معتقد است که علم تمام قرآن و بطون آن نزد اهل بیت علیهم السلام است ، چرا که روشن است ، قرآن داراى بطون مختلفى است، يعنى يك آيه ممكن است معانى متعددى داشته باشد كه از ميان آنها يك معنى ظاهر است، و معانى ديگر بطون قرآن است که برای هیچ کس جز اهل بیت علیهم السلام روشن نیست و فهم بطون قرآن جز از طریق تفسیرهایی که از اهل بیت رسیده است ممکن نیست . 📚تفسیر نمونه ج26 ص11 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « برای قرآن باطنی وجود دارد و برای آن باطن نیز ، بطن دیگری وجود دارد و قرآن ظاهری دارد و برای آن ظاهر هم ظاهر دیگری است » 📚بحار الانوار ج89 ص94 👌و فرمود ؛ « علم ظاهر و باطن قرآن نزد اوصیاء پیامبر است» 📚بحار الانوار ج89 ص88 🔶 لذاحضرت علی علیه السلام پیوسته می فرمود ؛ « از من در مورد کتاب خدا سوال کنید .به خدا سوگند آیه ای نازل نمی شد مگر آنکه رسول خدا آن را بر من می خواند و تاویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن را به من می آموخت » 📚کمال الدین ج1 ص283 👌به خاطر همین، علامه مجلسی در همان مقدمه بحار می گوید ؛ « خردهای بندگان نمی تواند به استنباط یقینی قرآن و احاطه به آن برسد ، جز اهل بیت علیهم السلام که روح الامین در بیت آنان نازل شده است » 📚بحار الانوار ج 1 ص 3 👌بنابراین اهل بیت علیهم السلام آگاه به ظاهر و باطن قرآن هستند ، اما این به آن معنا نیست که بندگان چیزی از قرآن نمی فهمند ، و قرآن برایشان مبهم است ، چرا که قرآن کریم تصریح می کند ؛ « قرآن روشنگری برای مردم است » ( آل عمران 138 ) و مردم را دعوت به تدبر در آیات خویش می کند (ص 29 ) و کسانی که در آن تدبر نمی کنند را مورد عتاب و سرزنش قرار می دهد (محمد 24 ) 👌اگر کسی توان فهم قرآن را ندارد چگونه می توان سخنی را که برای مردم قابل فهم نیست را «بیان » نامید و آنان را به تدبر در آن دعوت کرد و کسانی را که در آن تدبر نمی کنند را مورد سرزنش قرار داد. ❕گذشته از این که مبهم بودن قرآن با معجزه بودن آن سازگار نیست زیرا سخنی می تواند معجزه باشد که برای مردم اهل آن زبان قابل فهم باشد بنا براین سخنی که قادر به درک آن نیستند معجزه و نشانه نبوت نیست و از سوی دیگر بر پایه احادیث اهل بیت قرآن معیار تشخیص حدیث صحیح از غیر صحیح است 📚الکافی ج1 ص69 ❗️بدیهی است که معیار بودن قرآن برای تشخیص درستی یا نادرستی سنت مبتنی بر امکان دستیابی به معانی قرآن و حجیت ظواهر آن است و چیزی که خود مبهم و غیر قابل فهم باشد نمی تواند میزان شناخت چیز دیگری شود. 👌لذا امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «هر کس ادعا کند که کتاب خدا مبهم است هم خود به هلاکت افتاده و هم دیگران را به نابودی کشانده است » 📚بحار الانوار ج92 ص90 ❕علامه مجلسی هم نگفتند که ما چیزی از قرآن نمی فهمیم ، بلکه گفتند علم تمام ظاهر و باطن قرآن نزد اهل بیت علیهم السلام است و آنان احاطه به قرآن دارند ، اما ما هم به فراخور فهم خود می توانیم از قرآن بهره بگیریم ، لذا علامه در اول هر بابی از کتاب شریف بحار ، آیاتی متناسب با باب مورد نظر را آوردند و به تفسیر آن مشغول شدند تا آنجایی که به اولین فردی مشهور شدند که قرآن را « تفسیر موضوعی » کردند ، چنان که استاد سبحانی می نویسد ؛ « اولین فردی که به صورت وسیع در تفسیر موضوعی قرآن وارد شد ، علامه مجلسی بود که در تمام ابواب موسوعه نادر ( و گرانبهای خود ) یعنی بحار الانوار ، به این روش تفسیری پرداخت ، و تمام آیات مربوطه مرتبط با موضوع ابواب را آورد و تفسیری سریع کرد که این قدم ، قدمی بزرگ در تفسیر قرآن بود ، آن هم زمانی که معجم های موضوعی قرآن ، آن طور که در عصر ما است ، در زمان علامه مجلسی نبود » 📚مفاهیم القرآن ج 1 ص 9 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔شما که مدعی هستید طب اسلامی وجود دارد و آقای تبریزیان گرفتار اشتباه شده است به نظرتان آیا این نقص نیست که آیین اسلام که جامع و کامل است به این مساله مهم یعنی سلامت انسانها توجه نکرده باشد ❗️❗️ 💠💠 1⃣در این شکی نیست که اهل بیت علیهم السلام آگاه به علم طب و پزشکی بوده اند . بررسى دقيق احاديثى كه درباره ويژگى ‏هاى علمى، سرچشمه ‏هاى دانش‏ها و نيز انواع دانش‏هاى اهل بيت عليهم السلام به ما رسيده، نشان مى ‏دهد كه پيامبر اسلام و اهل بيت آن بزرگوار، نه تنها از دانش پزشكى، بلكه از همه علوم، نه از راه تحصيل، بلكه از طريق الهام الهى برخوردار بوده ‏اند . ❕مرحوم کلینی در کافی شریف بابی را گشوده تحت عنوان ؛ « باب درمورد اینکه امامان می دانند جمیع آنچه در گذشته بوده و تا آینده خواهد بود و چیزی از آنان پنهان نیست » 📚الکافی، ج1 ص 260 🔸از امام صادق نقل می کند که فرمود ؛ «من می دانم آنچه در آسمانها وزمین و بهشت ودوزخ است ومی دانم آنچه در گذشته بوده وتا روز قیامت خواهد بود » 📚همان مدرک ❕علی علیه السلام فرمود ؛ «من جمیع علم پیامبر و علم گذشته و علم آینده تا روز قیامت را می دانمذ» 📚بصایر الدرجات،ج1 ص127 ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «خداوند بزرگتر از آن است که از طریق امام بر بنده ای احتجاج کند آنگاه چیزی از اخبار آسمان و زمین را از امام مخفی بدارد » 📚بحار الانوار، ج 26 ص 110 2⃣وظيفه دين و آيين، هدايت مردم به راه‏هاى راست و اعتقادها و برنامه ‏هاى اخلاقى است و رسالت انبيا و امامان ، به عنوان طبيبان روحانى درمان انواع بيمارى‏ هاى فكرى و اخلاقى است؛ ولى از آنجا كه طب جسمانى نيز رابطه نزديكى با طب روحانى دارد گاه به سراغ اين امور نيز مى ‏رفتند. به بيان ديگر مسائل مربوط به سلامت جسم رابطه نزديكى با سلامت روح دارد از اين‏رو سلامت جسم نيز مورد توجه اسلام بوده است‏ . ❕بررسى متون اسلامى به روشنى نشان مى‏ دهد كه يكى از اهداف اصلى و حكمت‏هاى مهمّ احكام و مقرّرات اسلامى، طبّ پيشگيرانه، از طريق پيشگيرى از بيمارى ‏ها و تأمين سلامت انسان است. بر اين پايه، در اسلام، آنچه براى سلامت جسم و يا جان خطرناك و زيانبار است، حرام يا مكروه است و آنچه براى سلامت انسان، لازم و مفيد است، واجب يا مستحب، و آنچه سود و يا زيانى براى جسم و يا جان ندارد، مباح شناخته شده است. اين بدان معناست كه طبّ پيشگيرى در متن مقرّرات و احكام پنجگانه اسلام، تنيده شده و اجراى كامل و دقيق قوانين الهى در زندگى، سلامت جسم و جان انسان را به همراه دارد. 🔸امام رضا عليه السلام، درباره حكمت مقرّرات الهى كه بر انسان حلال و يا حرام شده است، مى ‏فرمايد ؛ « ما مى ‏بينيم هر آنچه كه خداوند تبارك و تعالى حلال كرده، در آن، صلاح و بقاى بندگان است و بدان نيازى گريزناپذير دارند، و مى‏ بينيم همه آنچه كه حرام شده است، بندگان، بدان نيازى ندارند و مى‏ بينيم كه همه، موجب تباهى و زمينه نابودى ‏اند. » 📚علل الشرائع ، یک جلدی ، ص 592، بحار الأنوار، ج 65، ص 166 ❕در اين سخن، امام تصريح مى ‏فرمايد كه آنچه در مقررات الهى در زمينه ‏هاى مختلف (مانند: خوردن، آشاميدن، ازدواج و ...)، حلال شمرده شده، امورى است كه مردم براى تأمين سلامت، رفاه و آسايش خود، بدان نياز دارند و مصالح زندگى و بقاى آنها وابسته به آن است و به عكس، آنچه تحريم شده، امورى است كه نه تنها مورد نياز مردم نيست، بلكه به زيان سلامت و آسايش آنان و موجب هلاكت آنهاست. ❕همینطور در آموزه های اهل بیت علیهم السلام ، دستورات کلی جهت حفظ تن از بیماری ها بیان شده است ، چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ « از سرما در آغاز آن (در پاييز) بپرهيزيد و در آخرش (نزديك بهار) از آن استقبال كنيد، زيرا در بدن‏هاى شما همان مى‏ذكند كه با درختان انجام مى‏ددهد؛ آغازش مى‏ سوزاند و آخرش مى‏ روياند و برگ مى‏ آورد » 📚نهج البلاغه ، حکمت 128 ❕لذا بوعلى سينا در كتاب طبى خود، قانون نيز به همين نكته اشاره كرده و مى ‏گويد ؛ «بدن‏ها از سرماى بهار آن احساسى را ندارند كه از سرماى پاييز مى‏ كنند، زيرا هنگام سرماى بهار، بدن عادت به سرماى زمستان كرده و ازآن‏رو از آن آزار نمى ‏بيند؛ ولى به هنگام سرماى پاييز بدن كه عادت به گرما دارد از آن آزار فراوان مى ‏بيند». 📚کتاب قانون ج 1 ص 83 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕یا در نقل دیگری علی علیه السلام فرمود ؛ « آیا تو را چهار چیز نیاموزم که به کمک آن از طبیب بی نیاز شوی، بر سفره منشین مگر آن هنگام که گرسنه ای و از سفره بر نمی خیزی مگر آنکه هنوز میل خوردن داری ،غذا را خوب بجوی و هنگام خوابیدن به بیت الخلا برو ، اگر این چهار نکته را به کار بستی از طب بی نیاز می شوی » 📚الخصال ج1 ص229 ❕همینطور توصيه هایی به خوردن ميوه‏ ها و سبزى ‏ها و ‏هاى غذایی و خواص دارویی آنها شده است که تفصیل آن روایات در آدرس ذیل آمده است ؛ 📚بحار الانوار ج59 ص62 به بعد « ابواب الطب و معالجه الامراض و خواص الادویه » 👌بنابراین اسلام به طب و سلامت بدن بی توجه نبوده است و از سه جهت که عبارتند از دستورات پیشگیرانه ، توصیه های کلی جهت حفظ تن ، و بیان خواص دارویی گیاه ها و میوه ها ، به مساله سلامت بدن توجه داشته است . ❕اما چنان که در گذشته مفصلا توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1693 ❕آنچه از روایات طبی به دست ما رسیده است این قابلیت را ندارد که ما آن را به عنوان معرفی کنیم که عبارت باشد از تشخیص و علل انواع بیماری ها و راه درمان آنها ، این در روایات ما نیامده است تا ما را از طب دیگران بی نیاز کند . 3⃣اهل بيت عليهم السلام به عنوان يك حرفه، وارد مسائل پزشكى نشده‏ اند و آنان تمام هم و غم خود را جهت ترسیم مسیر هدایت و سعادت مصروف داشتند . ورود پيشوايان دين در مسائل پزشكى، مانند ورود آنان به ساير علوم، به صورت موردى و گاه به عنوان كرامت و اعجاز بوده، نه به صورت دائم و بدان نحو كه مردم به ديگر پزشكان، مراجعه مى ‏كنند. ❕ بديهى است كه اگر مردم، اهتمام مى‏ ورزيدند و از دانش سرشار اهل بيت عليهم السلام بهره مى‏ جستند و به صورت متقن، آثار علمى آنان را ثبت و ضبط مى‏كردند، امروز، ذخاير علمى و فرهنگى عظيمى در رشته‏ هاى مختلف دانش، در اختيار بشر بود؛ امّا متأسّفانه، جايگاه علمى اهل بيت عليهم السلام شناخته نشد . 4⃣خداوند پیامبران و امامان را برای تکمیل راه هدایت و سعادت فرستاد و شان آنها را هدایتگری بیان کرد نه درمانگری و صنعتگری و مهندسی و ... 📚بحارالانوار، ج 23، ص 99 ، باب 6 ❕شان انبیاء و امامان علیهم السلام هدایتگری و ترسیم خط سعادت بوده است که اگر این ترسیم از ناحیه آنها واقع نمی شد ، برنامه هدایت و سعادت در دنیا به صورت کلی مختل می شود ، شان آن بزرگواران تکمیل کردن علوم دنیوی نبوده است ، بلکه پیشرفت در علوم دنیوی را بر عهده خود بشر گذاشتند ( اگر چه اهل بیت در این رابطه کمک هایی به بشر کرده اند ) زیرا بشر می توانست با تحقیق و تلاش به پیشرفت مادی دست پیدا کند ، اما اگر ترسیم راه سعادت نمی شد ، بشر به هیچ عنوان نمی توانست به سعادت برسد . ❕امامان علیهم السلام در علوم دنیوی به یافته های بشری احترام می گذاشتند و مثلا در همین مساله طبابت ، هم خودشان به نزد طبیبان می رفتند و با طبیبان ارتباط می گرفتند و هم یاران را از مراجعه به طبیبان ، حتی طبیبان غیر مسلمان منع نمی کردند و چنین نبود که بگویند ما علم طب و پزشکی را داریم و با هیچ طبیبی ارتباط نمی گیریم ، بر شیعیان هم حرام است که به سراغ طبیبی غیر ما بروند . ❕« نقل می کنند به جهت معالجه زخم امير المؤمنين عليه السّلام، اطبّاء كوفه را جمع كردند، و عالم‏تر آنان در عمل جرّاحى شخصى بود كه او را اثير بن عمرو مى ‏گفتند، چون در جراحت امير المؤمنين عليه السّلام نگريست شش گوسفندى طلبيد كه تازه و گرم باشد، چون آن شش را حاضر كردند. رگى از آن بيرون كشيد آنگاه او را در شكاف زخم كرد در آن دميد تا اطرافش به اقصاى جراحت رسيد و لختى بگذاشت، پس برداشت و در آن نظر كرد، بعضى از سفيدى مغز سر آن حضرت را در آن ديد آن وقت به امير المؤمنين عليه السّلام عرض كرد كه وصيّت خود را بكن كه ضربت اين دشمن خدا كار خود را كرده و به مغز سر رسيده و ديگر كار از تدبير بيرون شده‏ است » 📚مقاتل الطالبيين، ص 23؛ بحار الأنوار، ج 42، ص 234 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕« ابو هاشم جعفرى گفت وقتى مأمون رجاء بن ابى ضحاك را مأمور آوردن حضرت رضا كرد از راه اهواز ، رجاء از راه كوفه نيامد اهالى كوفه انتظار آن جناب را داشتند من در قسمت شرقى محلى بنام آبيدج بودم همين كه شنيدم‏ آن جناب را بطرف مرو مى‏ برند خود را به اهواز رسانيدم. خدمتش رسيدم و خود را معرفى كردم اولين مرتبه ‏اى بود كه ايشان را ميديدم امام عليه السّلام مريض بود هوا هم گرم، بمن فرمود: برايم طبيبى بياور. پزشكى آوردم‏ ...» 📚بحار الانوار ج 49 ص 118 ❕« راوی می گوید ، خدمت حضرت هادى علیه السلام بودم . آن جناب را آبله گرفته بود به طبيب‏ گفتم «آب گرفت» به زبان فارسى ، در اين موقع امام عليه السّلام رو بمن نموده تبسم كرده فرمود خيال ميكنى كسى غير از تو فارسى را نميداند پزشك گفت فدايت شوم آقا شما فارسى ميدانيد؟ فرمود: آرى او بفارسى بتو گفت آبله ‏ها آب گرفت » 📚بحار الانوار ج 50 ص 136 ❕« روزى على بن جعفر، در نزد حضرت جواد عليه السّلام بود، در آن هنگام طبيب، براى رگ زدن نزد حضرت جواد عليه السّلام آمد، على بن جعفر برخاست و به حضرت جواد عليه السّلام گفت: اى آقاى من! بگذار طبيب اوّل رگ مرا بشكافد، بعد رگ تو را، تا تيزى آهن (نشتر) را قبل از تو من احساس كنم » 📚اختیار معرفه الرجال ج 2 ص 729 ❕«راوی از امام باقر علیه السلام سوال کرد که آیا می توان از پزشک یهودی یا مسیحی برای درمان استفاده کرد ؟ امام علیه السلام فرمود ؛ « اشکالی ندارد ، چرا که درمان به دست خدا است » 📚بحار الانوار ج 59 ص 65 ❕روایات فراوان دیگری است که امامان علیهم السلام به افراد و یاران خود ، اجازه رجوع به اطباء ، حتی طبیبان غیر مسلمان را می دادند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 25 ص 221 باب 134 ❕از آنچه گذشت روشن می شود که هم امامان علیهم السلام خودشان با طبیبان ارتباط می گرفتند و هم شیعیان را به این ارتباط گیری توصیه می کردند ، امامان اگر چه از طریق علم الهی آگاه به علم طب بودند ، اما به جهت پیشرفت این علم در میان بشر ، به آراء و عملکرد طبیبان احترام می گذاشتند و شیعیان را هم از رجوع به آنها نهی نمی کردند . 5⃣وقتی امامان علیهم السلام ، یک مکتب طبی جامع اسلامی معرفی نکردند ، چرا افرادی چون جناب تبریزیان مدعی اند ما طب جامعی داریم به نام طب اسلامی ❗️وقتی امامان به دستاوردهای طبی بشر احترام می گذاشتند چرا ایشان این دستاوردها را نفی می کند ❕وقتی امامان و شیعیانشان به طبیبان حتی طبیبان غیر مسلمان رجوع می کردند ، چرا آقای تبریزیان از رجوع به طبیبان نهی می کند ❗️ 👌ما نمی گوییم علم و عملکرد پزشکان و علم طب جدید و شیمیایی بی اشکال است ، اما آیا معقول است که به خاطر یک سری اشکالات ، تمام این علم نفی شود در حالی که چنین نفی کردنی رویه امامان علیهم السلام نبوده است ❕ @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔در مورد القاب حجه الاسلام و آیه الله و آیه الله العظمی توضیح دهید ❗️چگونه است که فردی به نام آیه الله معرفی می شود اما افرادی به او می گویند حجه الاسلام ❗️مثلا طرفداران آقای تبریزیان به ایشان می گویند آیت الله اما مدیر حوزه های علمیه در بیانیه اش به اوگفت حجه الاسلام ❕به آقای رییسی اطلاق می شود آیه الله اما در نامه آقای روحانی خطاب به او آمده بود حجه الاسلام ❗️این چه صیغه ای است ❕❕ 💠💠 👌ما در حوزه های کنونی چهار اصطلاح کلی داریم که هر اصطلاح به دسته ای از طلاب علوم دینیه اطلاق می شود ؛ 1⃣ثقه الاسلام ؛ به طلاب جدید الورود و مقدمه خوان اطلاق می شود ، طلابی که هنوز معمم نشده اند . 2⃣حجت‏ الاسلام یا حجت الاسلام و المسلمین که در حال حاضر، به كسانى اطلاق مى‏ شود كه مراحل مقدماتى تحصيلات حوزوى را گذرانده ‏اند و در سطوح عاليه دروس حوزوى نيز يا مشغول به تحصيل هستند و يا آن را به اتمام رسانده‏ اند ولى به درجه اجتهاد نائل نگرديده‏ اند. 3⃣آيت الله، به روحانيونى گفته مى‏ شود كه دروس عالى حوزوى را به اتمام رسانده و در يك يا چند باب فقهى صاحب‏ نظر شده‏ اند و به اصطلاح به درجه اجتهاد رسيده‏ اند. اين افراد در فروع دين مجاز به تقليد از مرجع تقليد نيستند و بايد از خودشان تقليد كنند. 4⃣آيت الله العظمى، از ميان علمايى كه به درجه اجتهاد مى‏ رسند، پس از سال‏ها تحقيق و تدريس، عده ‏اى از آنان به پختگى و تبحر علمى و صلاحيت تقوايى ممتازترى دست پيدا مى‏ كنند و به مقام مرجعيت شيعه مى‏ رسند كه در جامعه به عنوان مرجع تقليد شناخته مى‏ شوند. از اين افراد با لقب آيت الله العظمى ياد مى ‏شود. 👌لقب آیت الله برای دو دسته از مخلوقات به کار می رود ؛ 1⃣به معنای عام به تمام مخلوقات و موجودات اطلاق می شود چرا که همه آیت و نشانه ی وجود پروردگار هستند . 2⃣از جهت شناخت و معرفت خداوند ، لقب آیت الله به دسته ای از مخلوقات گفته می شود که به درجات بالای شناخت و معرفت خداوند رسیده اند که به وسیله آنها می توان خداوند را شناخت . ❕در راس افراد دسته دوم اهل بیت علیهم السلام هستند ، چنان که در زیارت جامعه کبیره در توصیف آن بزرگواران آمده است ؛ « وَ الآْيَةُ الْمَخْزُونَةُ ( شما ) آن نشانه پنهان ( خدا ) در گنجينه اید » 📚الفقیه ج 2 ص 613 ❕امامان عليهم السلام، از آن روی كه مظهر اسما و صفات الهى بوده، خدانما هستند، آيه الهى‏ اند . اهل بيت عليهم السلام، بزرگ‏ترين نشانه‏ هاى خدا در روى زمين‏ اند ، چنان که در روایات فراوانی از آنان با عنوان « آیات الله » یاد شده است ؛ 📚بحار الانوار ، ج 23 ص 206 باب 11 انهم آیات الله ❕پيامبر گرامی و دوازده امام بزرگوار، آينه خدانما و مظهر تجلّى صفات او هستند. روايت شده كه پيامبر گرامی در معرّفى امام على عليه السلام فرمود ؛ « مَعاشِرَ النّاسِ! إِنَّهُ مِحْنَةُ الوَرَى وَ الْحُجَّةُ العُظْمى‏ وَ الآيَةُ الكُبْرى‏ » « ای مردم! او ملاكِ آزمايش جهانيان، حجّت شكوه مند و نشانه بزرگ است.» 📚امالی صدوق ص 83 ❕امير مؤمنان عليه السلام نيز در معرّفى خويش، همان جملات پيامبر را تكرار كرده است و بر پايه روايتى فرموده ؛ «أَنَا الحُجَّةُ العُظْمى‏ وَ الآيَةُ الكُبْرى‏ وَ المَثَلُ الأعْلى‏ » « من، بزرگ‏ترين حجّت، بزرگ‏ترين نشانه و برترين نمونه‏ ام. » 📚امالی صدوق ص 92 ❕در سخن ديگرى از امام على عليه السلام، روايت شده كه فرمود ؛ « ما للَّهِ نَبَأٌ أعظَمُ مِنِّى وَ ما للَّهِ آيةٌ أكْبَرُ مِنِّى. » «براى خداوند، خبرى بزرگ‏تر از من نيست؛ و براى خداوند، نشانه‏ اى بزرگ‏تر از من نيست. » 📚بحار الانوار ج 38 ص 93 👌بنابراین مى ‏توان گفت كه در روى زمين، نشانه‏ اى برتر از وجود امامانِ اهل بيت عليهم السلام نيست؛ زيرا ايشان، از هر آنچه كه در تصوّر آيد، خدا را بهتر و بيشتر نشان مى‏ دهند، به‏ گونه‏ اى كه شناخت واقعىِ مقام امام معصوم، شناخت خدا را در پى دارد؛ زيرا هر كه عظمت ايشان را دريابد، عظمت خالقِ ايشان را دريافته است. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕روايت شده كه امام صادق عليه السلام به محمّد بن مُسلم ثقفى، از فهميده ‏ترين شاگردان خويش، زيارتى را آموزش داد تا هنگام شرفيابى به حضور امير مؤمنان على عليه السلام، آن را بخواند. در اين زيارت‏نامه آمده است ؛ «السَّلامُ عَلَيكَ يا آيَةَ اللَّهِ العُظمى‏ » «سلام بر تو، اى بزرگ‏ترين آيه خدا » 📚الاقبال ج 3 ص 130 ❕یا در نقل دیگر آمده است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « وارد بهشت شدم و دیدم که بر دروازه آن با طلا نوشته شده است ، لا اله الا الله ، محمد حبیب الله ، علی ولی الله ، فاطمه آیت الله » 📚کنز الفوائد ج 1 ص 149 ❕بنابراین اهل بیت پیامبر گرامی ، آیت الله و آیت الله العظمی هستند که به تمام معنا نشانه و یاد آور خداوند هستند ، و بهتر بود که این القاب برای غیر آن بزرگواران به کار نمی رفت ، اگر چه برخی استدلال می کنند که هیچ مانعی ندارد که علمایی که قدم در راه اهل بیت علیهم السلام گذاشته اند و تعالیم آنان را نشر می دهند ، آنان هم آیت الله یا آیت الله العظمی باشند ، اگر چه مصداق اتم دو لقب و وصف مذکور اهل بیت علیهم السلام است . 🔸در پایان توجه به این نکته لازم است که امروزه می بینیم ، مریدان هر عالمی می خواهند او را بر دیگر علماء برتری دهند با اوصافی چون آیت الله از او یاد می کنند ، باز مریدان عالم دیگر از او با وصف حجه الاسلام یاد می کنند ، یا عده ای از مریدان معتقد می شوند که عالم مد نظرشان مجتهد است و از او به آیت الله یاد می کنند ، بزرگانی اجتهاد فرد مذکور را قبول نمی کنند و از او به حجه الاسلام یاد می کنند و ... که این نامگذاری ها موجب ایجاد کشمکش هایی شده است . 👌روشن است که این نزاع و کشمکش ها از ناحیه مریدان است و هیچگاه ، هیچ عالم خدایی نمی آید و نمی گوید که باید از من به کذا و کذا یاد کنید چرا که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « علاقه به مقام و اسم و آوازه در قلب كسى كه خوف خدا دارد و از او ترسان است نخواهد بود» 📚الکافی ج 2 ص 69 ❕بهتر بود که از همه عالمان دینی که متکفل نشر معارف اهل بیت علیهم السلام هستند ( چه آنانی که اجتهادا نشر معارف می کنند و چه آنانی که تقلیدا نشر معارف می کنند ) با تعابیری چون شیخ الاسلام ، امین الاسلام ، حجه الاسلام ، ثقه الاسلام ، امین الدین و مانند آن یاد می شد ، چرا که همه در یک خط و جبهه هستند ( و طبیعتا کسی به دنبال اثبات فضل و برتری بر دیگری نیست ) تا درب این نزاع ها و کشمکش های مریدان بسته می شد و تنها برای معرفی مراجع تقلید از تعابیری چون علامه ، فخر الدین ، فخر الاسلام ، فخر الشیعه و ... یاد می شد . ❕در جایی که شهید سلیمانی عزیز وصیت می کند که بر سنگ قبرش تنها به کلمه « سرباز » بسنده کنند و القاب مرسوم را در موردش به کار نبرند ، بهتر است حوزه نیز خودش را محصور در القاب و اوصاف کذایی که موجب ایجاد کشکمش ها و تحقیرها و ... می شود ، نکند و تمام هم و غم حوزه و عالمان دینی دفاع از مکتب اسلام و نشر معارف اهل بیت علیهم السلام باشد . @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد حرمت فرار کردن بردگان از دست مولا را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1461
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد حجاب فاطمه صدیقه سلام الله علیها در برابر سلمان رضی الله عنه را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2351
👌پاسخ شبهه وهابی در مورد شهادت فاطمه صدیقه و سقط شدن محسن سلام الله علیهما و این که طبق سخن پیامبر باید فاطمه نخستین کسی باشد که به پیامبر ملحق می شود نه محسن را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2440
👌پاسخ این شبهه وهابی را تحت عنوان ؛ « دفاع امام علی از ناودان خانه عباس ، اما عدم دفاع او از فاطمه زهرا سلام الله علیهما » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1939
🤔 ❕استدلال کمر شکن در باب افسانه بودن شهادت حضرت فاطمه رضی الله عنها روایتی در کتب شیعه وجود دارد که حضرت فاطمه به زیارت شهدای میرفت چناچه در روایت آمده است : ترجمه:.امام صادق عليه السلام : حضرت فاطمه عليهاالسلام پس از رسول خدا ﷺ هفتاد و پنج روز زيست، كه هرگز خوشحال و خندان ديده نشد. در هر هفته دوبار به زيارت قبور شهدا مى رفت، دوشنبه و پنج شنبه ومى گفت: رسول خداﷺ اين جا بود و مشركان آن جا بودند. 📙الكافي الكليني ج: 3 ص: 228 : شیعه ادعا میکند حضرت فاطمه پهلویش شکسته شد . : شیعه ادعا میکند حضرت فاطمه رضی الله عنها سقط جنین شده است . ✅ حال ما از وجدان های بیدار میپرسم : : آیا کسی پهلویش شکسته بشود و سقط جنین بشود میتواند راه برود ؟ 💠💠 👌به راستی انسان از شدت عناد و تعصبات و استدلالات سطحی این جماعت وهابیون تعجب می کند که چگونه چشم خود را به روی روایات فراوان کتب خودشان بسته اند . ❕جوینی از بزرگان اهل سنت از پیامبر گرامی نقل می کند که فرمود ؛ « هرگاه فاطمه را می بینم به یاد مصیبت هایی که پس از من بر او وارد میشود می افتم و گویی که من خود شاهد آن اتفاقات هستم و می بینم که ذلت به خانه او وارد شده و حرمتش را هتک نموده و حق او را غصب و ارث او را منع و پهلویش را شکسته و جنین او را سقط نموده اند» 📚فرائد السمطین،ج2 ص 34 و 35 ❕ذهبی از بزرگان اهل سنت در شرح حال ابن ابی دارم می گوید ؛ «ابن ابی دارم شخصی بود که در طول عمر خود با رعایت اعتدال زندگی کرد ولی در آخرین روزهای عمرش بیشترین چیزی که برای او خوانده می شد روایات معایب بود. برای او این روایت خوانده شد و( او نیز تایید می کرد ) که عمر به پهلوی فاطمه لگد زد و محسنش را سقط نمود» 📚سیر اعلام النبلاء ج 15 ص 578 ❕شهرستانی از «نظام» که از علمای برجسته اهل سنت است نقل می کند که می گفت ؛ «همانا عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه در روز بیعت زد که فاطمه جنین خود را از شکم انداخت» 📚الملل و النحل ج1 ص57 🔸به خاطر همین ابوبکر در روزهای پایانی عمر خود پشیمانی می کرد و می گفت ؛ « آرزو می کنم حرمت خانه فاطمه را زیر پا نمی نهادم و آن را به حال خود واگذار می کردم» 📚المعجم الکبیر ج 1 ص 62 👌نصوص فراوانی از اهل سنت و تشیع در رابطه با هجوم به خانه فاطمه صدیقه سلام الله علیها و هتک حرمت ایشان و سقط شدن فرزندش وجود دارد که ما در گذشته مفصلا آنها را مطرح کرده ایم ؛ ⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2301 ⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2302 ⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2305 ⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2306 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌حضرت زهرا سلام الله علیها پس از این واقعه دچار بیماری و درد و رنج می شوند و پس از گذشت مدتی به خاطر صدمات وارده از دنیا می روند چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « سبب وفات فاطمه آن بود که قنفذ غلام عمر با دستور عمر زهرا را با غلاف شمشیر مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و بیماری شدید پیدا کرد ( وسر انجام از دنیا رفت ) » 📚دلائل الامامه ص134 _ بحار الانوار ج43 ص170 ❕از این روایات و نصوص استفاده می شود که همه ضربات وارده بر فاطمه صدیقه سلام الله علیها چه از ناحیه عمر و چه از ناحیه قنفذ در سقط جنین حضرت و نهایتا شهادت حضرت موثر بوده است . ❔وهابی اشکال کرده که چگونه ممکن است فاطمه پس از ضربات وارده توان داشته باشد به زیارت قبور شهدای احد برود آن هم با پهلوی شکسته ❗️ 👌می گوییم چه مانعی دارد که حضرت اگر چه حضرت در اوج درد و رنج است و پهلویش شکسته و فرزندش سقط شده ، اما درد و رنج را تحمل کند و با کمک علی علیه السلام سوار بر مرکب و کجاوه ای شود و خود را به مدفن شهدای احد برساند ، چنان که حضرت با همان وضعیت بحرانی سعی می کرد که مهاجرین و انصار را متوجه حق علی علیه السلام بکند ، چنان که علمای اهل سنت نقل می کنند ؛ « علی ، فاطمه را بر الاغی سوار کرد و دست دو فرزندش حسن و حسین را گرفت و به در خانه اهل بدر برد و حق خویش را به آنها یاد آوری کرد و طلب کمک نمود . تنها چهل و چهار نفر جواب مثبت دادند . امام دستور داد صبح هنگام با سرهای تراشیده و اسلحه برای بیعت با ایشان تا حد مرگ حاضر گردند ، سپیده صبح که دمید تنها چهار نفر حاضر شدند ، سلمان ، ابوذر ، مقدار ، زبیر » 📚شرح نهج البلاغه ، ابن ابی الحدید ج 11 ص 14 ( به نقل از سوالات ما ، حسین تهرانی ، ص 92) ❕و یا علامه مجلسی نقل می کند ؛ « علی فاطمه را بر الاغی سوار کرد و چهل صبح به درخانه مهاجرین و انصار به همراه حسنین رفت ، و فاطمه می گفت که ای گروه مهاجرین و انصار ، خدا و دختر پیامبرتان را یاری کنید ، چرا که با رسول خدا بیعت کرده بودید که همانطور که از خود و خانواده خود دفاع می کنید ، از پیامبر و ذریه او هم دفاع کنید ، به بیعت خود با رسول خدا وفا کنید ، اما هیچکس او را یاری و اجابت و نصرت نکرد » 📚بحار الانوار ج 29 ص 191 ❕بنابراین هیچ مانعی ندارد که فاطمه صدیقه سوار بر مرکب با سختی و درد خود را به مقبره شهدای احد یا مثلا به بقیع و کنار قبر پیامبر برساند و آنجا اظهار درد و رنج کند چرا که فاطمه نمى ‏خواهد با بيان غم‏هاى خود روح پاك اميرمؤمنان على را كه سخت از آن اوضاع ناگوار و خلاف كارى‏ هاى امت ضربه ديده، آزرده‏ تر سازد. به همين دليل به كنار قبر پيامبر یا قبر شهدای احد مى‏ رفت و سخنان جانسوزى بر زبان مى‏ آورد ، چنان که در کنار مدفن پیامبر گرامی می فرمود ؛ «پدر جان ، بعد از تو، يكه و تنها شدم، حيران و محروم مانده‏ ام، صدايم به خاموشى گراييد، و پشتم شكست، و آب گواراى زندگى در كامم تلخ شد.كسى كه خاك پاك قبر پيامبر را ببويد سزاوار است تا پايان عمر هيچ عطرى را نبويد. بعد از تو اى پدر آن قدر مصائب بر من فرو ريخت كه اگر بر روزهاى روشن مى‏ ريخت به صورت شب‏هاى تيره و تار در مى ‏آمد. » 📚مناقب ابن شهر آشوب ، ج 1 ص 242 @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ این ده پرسش اهل سنت در مورد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را در مجموعه منتشر شده کانال تحت عنوان شبهات فاطمیه بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1867 ❕در مجموعه فوق الذکر ، حدود 0⃣9⃣ اشکال و شبهه با بررسی شبهات مطرح شده در فضای حقیقی و مجازی در مورد فاطمه صدیقه و شهادت ایشان گرد آوری شده است و مجموعه ای کامل محسوب می شود .
🤔 ❔چرا 3 معصوم شیعه که علم غیب داشتند و ولایت تکوینی داشتند فاطمه را شفا ندادند ؟ مگر قدرت ندارند و شما را شفا نمی دهند ❗️چرا برای خودشان کاری نکردند ❕❕ 💠💠 ❕در این که امامان گرامی ما دارای قدرت خارق العاده در عالم هستند و می توانند چه در حال حیات و چه بعد از ممات ، در عالم تکوین تصرفاتی بکنند ، شکی در آن نیست چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ «اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص25 💠جهت آگاهی بیشتر در مورد قدرت امامان علیهم السلام دو نمایه زیر را مطالعه کنید ؛ 🔰https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1744 🔰https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1745 👌اما باید توجه داشت که امامان گرامی ما مامور هستند که طبق اسباب و روال عادی ، زندگی کنند و جز در موارد محدودی آن هم به اذن الهی ، از خود استفاده نکنند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر امامان گرامی ، مشکلات و های خود را از طریق علم غیب و قدرت غیبی حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و و بردباری و امر به معروف و نهی از منکر و ... را بدهد؟ 👌چون امامان مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب و قدرت غیبی را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی و قدرت ، غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت علیهم السلام مطیع خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از قدرت غیبی نداده است آنان نیز از قدرت غیبی استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی و قدرت خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند . 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 _ معانی الاخبار ص279 ❕بنابراین این که مثلا علی علیه السلام از قدرت غیبی برای شفای فاطمه سلام الله علیها ، استفاده نکرد هم ریشه در همین نکته ای دارد که بازگو کردیم . به عنوان مثال ، از نظر قرآن پیامبر گرامی نیز دارای قدرت فوق العاده بود. معراج، شق القمر و دیگر معجزات و کرامات او که در کتابهای حدیث به صورت متواتر نقل شده بر این مطلب گواه اند. ❕اما با این قدرت فوق العاده دندانش در جنگ احد شکست، چهره اش خونین شد، در جنگ خندق از گرسنگی سنگ بر شکم می بست و... چرا پیامبر با آن قدرت فوق العاده با این همه مشکل مواجه شد؟ 👌پاسخ همه یک جمله است وآن اینکه انبیا و امامان از طریق روش های عادی به تبلیغ می پردازند و با دشمنان می جنگند و تنها در موارد خاص که اثبات نبوت یا امامت نیز به اعمال قدرت فوق العاده داشته ویا وضعیت ایجاب می کرد که از نیروی غیبی کمک بگیرند چنین می کردند . ❗امامان گرامی ، الگوی جامعه هستند ومردم باید ببینند که آنان چگونه با مشکلات مواجهه می شوند و استقامت می کنند تا مردم از آنان درس صبر و ایثار و ... را فرا بگیرند ، روی این جهت خداوند به آنان اجازه استفاده از قدرت غیبی در هر امر و مشکلی را نداده است و آنان نیز طبق فرمان خداوند عمل می کنند . @Rahnamye_Behesht
❔چرا آیت‌الله خمینی، علی خامنه‌ای و مراجع تقلید بر خلاف دستور صریح خداوند عمل کرده و می‌کنند؟ مگر خداوند در قرآن، «سرزمین » را به قوم موسی (ع) و یهودیان وعده نداده است ❗️❗️ 💠💠 👌پرسش مطرح شده ناظر به این آیه است که می فرماید ؛ «يا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَرْتَدُّوا عَلى أَدْبارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِين » « ( موسی به بنی اسرائیل گفت ) اى قوم ؛به سرزمين مقدسى كه خداوند براى شما مقرر داشته وارد شويد و به سر خود باز نگرديد (و عقب نشينى نكنيد) كه زيانكار خواهيد شد.» 🔰مائده 21 ❕در اينكه ارض مقدسة كه در آيه فوق به آن اشاره شده چه نقطه اى است، مفسران گفتگو بسيار كرده اند بعضى آن را سرزمين بيت المقدس و بعضى شام و بعضى ديگر اردن يا فلسطين يا سرزمين طور، مى دانند، اما بعيد نيست كه منظور از سرزمين مقدس تمام منطقه شامات باشد كه با همه اين احتمالات سازگار است، زيرا اين منطقه به گواهى تاريخ مهد پيامبران الهى و سرزمين ظهور اديان بزرگ، و در طول تاريخ مدتها مركز توحيد و خداپرستى و نشر تعليمات انبياء بوده و به مين جهت نام سرزمين مقدس براى آن انتخاب شده است اگر چه گاهى به خصوص منطقه بيت المقدس نيز اين نام اطلاق ميشود. 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 338 👌البته در نقلی از ابن عباس آمده است که منظور از ارض مقدسه است که خداوند آن سرزمین را به خاطر وجود یعقوب و اسحاق و یوسف علیهم السلام مقدس گردانیده بود . 📚بحار الانوار ج 13 ص 178 1⃣ادعا آن است که سرزمین فلسطین طبق تصریح قرآن به یهودیان اختصاص و مالکیت دارد و سخن از غصب فلسطین توسط یهودیان و اسرائیل ادعایی باطل و بی اساس است. 🔰این سخن و این ادعا صحیح نیست زیرا منظور از کتب لکم ( برای شما نوشته شده است ) در آیه فوق ، حق سکونت است نه مالکیت چرا که بنی اسرائیل پس از خروج از مصر و شکست دادن فرعون ، به دنبال جا و مکانی برای خود بودند که خداوند اجازه استقرار آنها را در سرزمین فلسطین صادر نمود . ❕در تفسیر المیزان آمده است ؛ « از ظاهر آيات بر مى آيد كه مراد از اين جمله اين است كه خداى تعالى سكنى گزيدن شما بنى اسرائيل در سرزمين مقدس را مقدر فرموده است » 📚ترجمه تفسیر المیزان ج 5 ص 469 👌بنی اسرائیل در برابر دستور خداوند برای ورود به فلسطین تمرد کردند و خطاب به گفتند ؛ « گفتند اى موسى در آن (سرزمين) جمعيتى ستمگرند و ما هرگز وارد آن نمى شويم تا آنها خارج شوند، اگر آنها از آن خارج شوند ما وارد خواهيم شد _ دو نفر از مردانى كه از خدا مى ترسيدند و خداوند به آنها نعمت (عقل و ايمان و شهامت) داده بود گفتند شما وارد دروازه شهر آنان شويد هنگامى كه وارد شديد پيروز خواهيد شد و بر خدا توكل كنيد اگر ايمان داريد._ (بنى اسرائيل) گفتند اى موسى تا آنها در آنجا هستند ما هرگز وارد آن نخواهيم شد، تو و پروردگارت برويد و (با آنان) جنگ كنيد، ما همين جا نشسته ايم _ (موسى) گفت پروردگارا! من تنها اختيار خودم و برادرم را دارم، ميان من و اين جمعيت گنهكار جدايى بيفكن _ خداوند (به موسى) فرمود: اين سرزمين تا چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسيد) پيوسته در زمين سرگردان خواهند بود و در باره (سرنوشت) اين جمعيت گنهكار غمگين مباش » 🔰مائده 22_26 👌بنی اسرائیل در برابر دستور خداوند تمرد کردند و خداوند نیز آنان را چهل سال آواره ها گردانید و اراده مقدر شده خود را برای سکونت بنی اسرائیل در فلسطین تغییر داد چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « خداوند در ابتدا دخول و سکونت در سرزمین مقدس را برای بنی اسرائیل مقدر نموده بود که با تمرد آنان ، این اراده را نمود ( و آنان را آواره بیابان گرداند ) » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 268 _ تفسیر عیاشی ج 1 ص 340 ❕بنابراین سرزمین فلسطین که در آغاز یهود دعوت به ورود به آن شد پس از تمرد ، از حوزه اراده الهی خارج شد و دیگر به عنوان سرزمینی که سکونت در آن برای آنان مقدر شده ملحوظ نشد ، با این حال آیا معنا دارد که همچنان یهود مدعی باشد که فلسطین به عنوان سرزمین آنها باشد ❕ 👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛ « از جمله كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ استفاده ميشود كه خداوند چنين داشته بود كه بنى اسرائيل در اين سرزمين مقدس به آرامش و رفاه زندگى كنند مشروط به اينكه آن را از لوث شرك و بت پرستى پاك سازند و خودشان نيز از تعليمات انبيا منحرف نشوند ، اما اگر اين دستور را بكار نبندند زيانهاى سنگينى دامان آنها را خواهد گرفت...البته اين تقدير مشروط بشرائطى بود كه آنها انجام ندادند ( که چون شرائطش را رعایت نکردند ، تقدیر الهی برای آنان تغییر کرد و بیابان شدند )» 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 338 💠ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه 👇👇👇 2⃣اگر مراد از آیه فوق سکونت دائمی یهود در فلسطین است چگونه در آیات دیگری تاکید شده است که در پی یهود خداوند آنان را دوبار از سرزمین خود بیرون ساخت ❕ 👌می فرماید ؛ « ما به بنى اسرائيل در كتاب (تورات) اعلام كرديم كه دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و برترى جويى بزرگى خواهيد نمود. هنگامى كه نخستين وعده فرا رسد مردانى پيكار جو را بر شما مى‏ فرستيم (تا سخت شما را در هم كوبند حتى براى بدست آوردن مجرمان) خانه ‏ها را جستجو مى‏ كنند، و اين وعده‏ اى است قطعى... و هنگامى كه وعده دوم فرا رسد (آن چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت كه) آثار غم و اندوه در صورتهايتان ظاهر مى‏ شود و داخل مسجد (اقصى) مى ‏شوند، همانگونه كه در دفعه اول وارد شدند، و آنچه را زير سلطه خود مى ‏گيرند درهم مى‏ كوبند » 🔹اسراء 4_7 👌آنچه از تاريخ بنى اسرائيل استفاده مى‏ شود اين است كه نخستين كسى كه بر آنها هجوم آورد و بيت المقدس را كرد، بخت‏ النصر پادشاه بابل بود، و هفتاد سال بيت المقدس به همان حال باقى ماند، تا يهود قيام كردند و آن را نوسازى نمودند، دومين كسى كه بر آنها هجوم برد قيصر روم اسپيانوس بود كه وزيرش" طرطوز" را مامور اين كار كرد، او به تخريب بيت المقدس و تضعيف و قتل بنى اسرائيل كمر بست، و اين حدود سال قبل از ميلاد بود. 👌بنا بر اين ممكن است دو حادثه ‏اى كه قرآن به آن اشاره مى‏ كند همان باشد كه در تاريخ بنى اسرائيل نيز آمده است، زيرا حوادث ديگر در تاريخ بنى اسرائيل آن چنان شديد نبود كه آنها را به كلى از هم متلاشى كند، ولى حمله بخت ‏النصر، قدرت و شوكت آنها را به كلى درهم كوبيد، اين تا زمان" كورش" ادامه داشت، و پس از آن بنى اسرائيل مجددا به قدرت رسيدند و اين وضع ادامه داشت تا بار ديگر قيصر روم بر آنها هجوم برد و حكومتشان را متلاشى كرد و اين دربدرى هم چنان ادامه يافت تا در اين اواخر كه به كمك قدرتهاى جهانخوار و استعمارگر براى خود دست و پا كردند . 📚المیزان ج 13 ص 46 3⃣از سوی دیگر از آیات قرآن استفاده می شود که یهودیان به خاطر طغیان های فراوان و نادیده گرفتن تعالیم تا روز قیامت مطرود خداوند هستند چنان که می فرماید ؛ « و يهود گفتند دست خدا به زنجير بسته است، دستهايشان بسته باد و بخاطر اين سخن از رحمت (الهى) دور شوند ، بلكه هر دو دست (قدرت) او گشاده است هر گونه بخواهد مى ‏بخشد، و اين آيات كه بر تو از طرف نازل شده بر طغيان و كفر بسيارى از آنها مى ‏افزايد، و در ميان آنها عداوت و دشمنى تا روز قيامت افكنديم، و هر زمان آتش جنگى افروختند آن را خداوند خاموش ساخت و براى فساد در زمين تلاش مى ‏كنند و خداوند مفسدان را دوست ندارد » 🔰مائده 64 👌با این حال چگونه می توان گفت خداوند تا روز قیامت مالکیت یهودیان بر فلسطین را امضاء کرده است تا آنان با آرامش و در آن زندگی کنند ؟ 4⃣و نکته پایانی این که تنها معیار شرافت در نزد خداوند تقوا و پارسایی است نه یهودی و مسیحی بودن چنان که می فرماید ؛ « اى مردم ، ما شما را از يك مرد و زن آفريديم، و تيره ‏ها و قبيله‏ ها قرار داديم، تا يكديگر را بشناسيد، ولى گرامى‏ ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست » 🔰حجرات 13 ❔با این حال چگونه می توان گفت خداوند جهت رفاه یهودیان ، فلسطین را به مالکیت آنها تا روز قیامت درآورده است ، به صرف آنکه آنها یهودی و یهودی هستند ❕ http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا بیت المقدس و مسجد برای شیعه مکانی مقدس تلقی می شود ❕وهابیت می گوید مسجد الاقصی برای شیعه ندارد و تنها بابت انگیزه های سیاسی بحث آن را مطرح می کند ❗️ 💠💠 👌بیت و مسجد نزد شیعه مکانی با شرافت و پر اهمیت تلقی می شود ٬ زیرا گذشته از آنکه اول مسلمین بوده است ؛ 📚 الشیعه ج4 ص297 🔷 گاه پیامبر گرامی نیز بوده است چنان که قرآن می فرماید ؛ « پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد که گرداگردش را پر برکت ساختیم برد تا آیات خود را به او نشان دهیم ، او شنوا و بیناست » 🗯 1 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « مساجد ( شریف و پر اهمیت ) چهار مسجد است ؛ مسجد الحرام و مسجد رسول الله و مسجد بیت و مسجد کوفه که نماز واجب خواندن در آنها ثواب یک را دارد و نماز مستحب خواندن در آنها ثواب یک را دارد » 📚 ج1 ص229 👌 علیه السلام نیز فرمود ؛ « یک نماز در بیت المقدس خواندن برابری می کند با رکعت نماز و ثواب هزار رکعت را دارد » 📚 الانوار ج99 ص270 🔷و ؛ « چهار مکان از های بهشتی دنیا هستند ؛ مسجد الحرام و مسجد النبی و مسجد بیت و مسجد کوفه » 📚امالی ص369 ❕بنابراین این سخن و ادعا که بیت المقدس و مسجد الاقصی نزد شیعه مکانی و با تلقی نمی شود ، به هیچ عنوان قابل قبول نمی باشد . @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ اشکال معاند به چرایی این که روایات توصیه کرده است که پوشش شلوار به حالت نشسته صورت گیرد نه ایستاده را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2441
👌پاسخ پرسش کاربر به چرایی حق بودن مذهب اهل بیت علیهم السلام را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2442 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2443
🤔 ❔پيامبر اسلام بسيار ثروتمند بود و در اسطبلش ١٤ اسب داشت و همچنين ١٤ همسر در يك زمان. اينها اعترافات يكى از بزرگترين مراجع حال حاضر شيعه، علامه سيد كمال حيدرى ميباشد. بعد عده اى آخوند شياد و زالوصفت از فقر و ندارى محمد و نداشتن غذا براى شام و افطار حرف ميزنند و عرعرشان تا آسمان ميرود. علامه حيدرى ميگويد: كسى كه ١٤ زن دارد براى خورد و خوراكشان حتما پول و ثروت داشته است، و اين حرف ايشان كاملا منطقى است. لابد حيدرى هم ادمين كانال ما است ❗️❗️ 💠💠 👌زندگی ساده و ابتدایی پیامبر گرامی اسلام ، مساله ای نیست که فهمیدن و درک آن سخت و پیچیده باشد ، و آنچه شبهه افکن مطرح کرد ، کذبی بیش نیست . 🔸 جهت اطلاع توجه کنید ؛ ❕در نقلی آمده است ؛ « رسول خدا وقتى از دنيا رفت نه درهمى از خود باقى گذاشت و نه دينارى و نه بنده‏ اى و نه كنيزى و نه هيچ چيز ديگرى، به‏ جز استر سفيدش كه بر آن سوار مى‏شد و جن گ‏افزارش و زمينى كه آن را براى در راه ماندگان صدقه قرار داد.» 📚الترغیب و الترهیب ج 4 ص 204 ❕امام باقر عليه السلام فرمود ؛ « رسول خدا نه دينارى به ارث گذاشت و نه درهمى و نه بنده ‏اى و نه كنيزى و نه گوسفندى و نه شترى. زمانى كه درگذشت زره او در گرو يكى از يهوديان مدينه بود كه در قبال قرض كردن بيست صاع جو براى خرجى خانواده ‏اش، آن را نزد وى به گرو گذاشته بود. » 📚قرب الاسناد ، ص 91 ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « رسول خدا در حالى از دنيا رفت كه بدهكار بود » 📚الکافی ج 5 ص 93 ❕در نقل دیگری آمده است ؛ « چون پيامبر نشست، حصير بر پهلوى حضرت ردّ انداخته بود. عمر گفت: البته من گواهى مى‏ دهم كه تو رسول خدا هستى و نزد خدا بيش از قيصر و خسرو گرامى و محترم مى ‏باشى، اما آن دو از چنان دنيايى برخوردارند و شما روى حصيرى مى‏ خوابى كه بر پهلويت ردّ انداخته است؟ پيامبر فرمود: آيا راضى نيستى كه دنيا براى آنان باشد و آخرت از آنِ ما؟! » 📚میزان الحکمه ج 12 ص 112 ❕امام رضا عليه السّلام فرمود ؛ « فرشته ای به نزد رسول خدا آمد و گفت: پروردگارت سلام مى‏ رساند و مى‏ گويد كه اگر مى‏ خواهى همه صحراى مكه را از براى تو طلا مى‏ كنم؛ پس حضرت سر بسوى آسمان بلند كرد و گفت: پروردگارا! مى‏ خواهم يك روز سير باشم و تو را حمد كنم و يك روز گرسنه باشم و از تو سؤال كنم » 📚عيون اخبار الرضا ج 2 ص 30 ❕و فرمود ؛ « رسول خدا سه روز از نان گندم سير نشد تا به رحمت الهى واصل شد » 📚دلائل النبوه ج 1 ص 339 ❕«روزى حضرت رسول به نزد امّ سلمه آمد، امّ سلمه پاره نانى به نزد آن حضرت آورد، فرمود كه: مگر نان خورش ندارى؟ گفت: بغير از سركه چيزى ندارم. فرمود كه: نيكو نان خورشى است سركه، خانه‏ اى كه سركه در آن هست از نان خورش‏ خالى نيست » 📚الكافى ج 6 ص 329 🔸ادامه 👇
🔸 ادامه 👇 👌و فرمود ؛ « اگر می ترسى كه شوق دنيا بر تو غالب گردد، به يادآور زندگانى رسول خدا را كه قوت آن جناب نان جو بود و حلواى او خرما بود و آتش افروزش سعف خرما بود اگر به دستش مى ‏آمد » 📚امالی صدوق ص 341 ❕ابن عباس می گوید ؛ « شبها، پى در پى بر رسول خدا مى‏ گذشت و حضرتش، گرسنه به سر مى‏ برد و خانواده ‏اش، غذا و خوراكى نداشتند و حداكثر نان آنها، نان جوين بود » 📚سنن ترمذی ج 2 ص 57 ❕ «ابو طلحه» می گوید ؛ « هنگامى كه از گرسنگى به پيغمبر اكرم شكايت برديم، هر يك از ما از شدت گرسنگى، سنگى به شكمهاى خود آويخته بوديم و پيغمبر اكرم كه از ما گرسنه‏ تر بود، دو عدد سنگ به شكم مباركش آويخته بود » 📚همان ، ص 59 ❕انس می گوید ؛ « روزى چند گرده نان جو و مقدارى روغن بو گرفته تهيه كرده حضور رسول خدا بردم و اين در حالى بود كه رسول خدا زره‏ اش را در مدينه نزد يك يهودى گرو گذاشته و از پول آن، براى خانواده‏ اش جو خريده بود، و همان هنگام از آن حضرت شنيدم مى‏ فرمود: شب گذشته را در حالى به سر آوردم كه آل محمد يك صاع گندم و غير گندم (دانه ديگر از قبيل نخود و لوبيا) در اختيار نداشتند. در آن زمان نزد آن حضرت نه همسر نانخور بود. » 📚مسند احمد ج 21 ص 149 ❕ «عايشه» می گوید ؛ « ملاقاتى كه با «عروة»، خواهر زاده ‏ام، داشتم خطاب به او گفتم: سه بار هلال اول ماه را ديديم و بالاخره در ظرف اين دو ماه كه بر ما گذشت، در خانه ‏هاى رسول اكرم آتشى افروخته نشد كه با آن غذائى تهيه كنيم. «عروة» پرسيد: در ظرف اين مدت، از چه غذائى استفاده مى ‏كرديد؟ در پاسخ گفتم: در اين مدت، غذاى خوراكى ما، خرما و آب بود! آرى، در همسايگى رسول خدا گروهى از انصار بودند كه شير از گوسفندان خود مى‏ دوشيدند و آنها را تقديم حضورش مى‏ کردند و آن حضرت از آن شير به ما هم مى‏ نوشاند. » 📚صحیح بخاری ج 10 ص 146 👌جهت آگاهی بیشتر از روایاتی که زهد و ساده زیستی و ناداری پیامبر گرامی را بازگو می کند به سایر کتب شیعه و اهل سنت رجوع کنید ؛ 📚حیاه القلوب ، مجلسی ، ج 3 ص 291 به بعد _ فضائل الخمسه من الصحاح السته ، ج 1 ص 148 به بعد 👌ما اگر چه با تحلیل های حجه الاسلام حیدری در مسائل دینی اختلافاتی داریم و دو تن از مراجع و تنی چند از علمای حوزه قم هم نسبت به کج فهمی و انحراف او نکاتی را بیان داشتند ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2407 ❕اما رویه ایشان چنین است که در درس های خود ، ابتدا اشکالات مستشکل را بیان می کند ، آنگاه خود به پاسخ می پردازد ، آنچه معاند از ایشان نقل کرد هم ظاهرا در مقام نقل قول از دیگری بوده است تا پس از نقل قول ، خودش پاسخ لازم را بدهد . 👌در رابطه با تعداد همسران پیامبر گرامی ، پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2444 @Rahnamye_Behesht
👌این گونه پاسخ گویی در مورد ازدواج ام کلثوم و عمر توسط حجه الاسلام عالی و انتشار در خبرگزاری حوزه ، اقدامی شایسته نیست ، اگر نووی عالم اهل سنت گفته است که ام کلثوم دختر ابوبکر با عمر ازدواج کرده است ، عینا تصریح کرده است ، ام کلثوم دختر علی علیه السلام هم با عمر ازدواج کرده است ، بنابراین استناد به کلام نووی مفید فایده نیست . پاسخ دقیق تر شبهه را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1772