#طول_آدم_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔محمد میگوید قد آدم ٣۰ متر بوده!!!
◾️|۶٢٢٧|-[حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ جَعْفَرٍ، .... عَنِ النَّبِيِّ قَالَ: "خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ، طُولُهُ سِتُّونَ ذِرَاعًا"...]-{پیامبر گفت: خداوند، آدم را آفرید که قامتش، شصت ذراع(٣۰ متر) بود.}-| صحیح مسلم و مسند امام صادق |
◼️این سخن محمد در حالى است که بلندقدترین دایناسور در طول تاریخ یعنی Sauroposeidon ارتفاعی معادل با ۱٨ متر داشته است و این یعنی آدم از این دایناسور غول پیکر ۱٢ متر بلند تر بوده ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌 در نقل های متعدد اهل سنت ، طول قامت آدم علیه السلام شصت ذراع معادل سی متر دانسته شده است .
❕ابوهریره به نقل از پیامبر گرامی می آورد؛
« طول آدم شصت ذراع بوده است »
📚مسند احمد ج 16 ص 532
❕این مضمون به نقل از منابع اهل سنت در بحار الانوار هم آمده است و علامه مجلسی تصریح کرده است که این نقل از اهل سنت است ؛
📚بحار الانوار ج 11 ص 115
❕روشن است روایاتی که در منابع اهل سنت آمده است ، برای ما به خودی خود حجت نیست ، خصوصا در جایی که راوی روایت ابوهریره است ، کسی که امام صادق علیه السلام در وصف او فرمود ؛
« سه تن بودند که پیوسته بر پیامبر دروغ می بستند که آنان ابوهریره و انس بن مالک و یک زن بودند »
📚الخصال ج1 ص190
❕ظاهرا ابوهریره مطلب مذکور را از اهل کتاب گرفته بود ، زیرا مضمون سخن او را یهود نقل می کند ، مثلا نقل می کنند ؛
« عوج بن عنق، نوه ى دخترى حضرت آدم و طول او سه هزار و سيصد و سى و سه ذراع بوده است. اين مرد، كافر و زنازاده بوده، در زمان حضرت نوح از سوار شدن بر كشتى امتناع ورزيده، ولى از طوفان و سيل نجات يافته است. غذاى روزانه ى او دو هزار گاو نر يا همان اندازه از پرندگان بوده و تقريبا هزار صاع آب مى نوشيده است. وى تا زمان حضرت موسى زنده بوده است و در آن زمان، در حالى كه با كوهى عظيم كه آن را از جا كنده بوده و بر روى سر خود حمل مى كرده تا با لشكر موسى به نبرد بپردازد، كشته شده است. نحوه ى مردن وى اينگونه بوده است خداوند، مورچه اى را بر روى كوه قرار داد؛ مورچه با دندانهاى خود كوه را سوراخ كرد تا به سر عوج رسيد. كوه سوراخ شده، مانند طوقى دور گردن عوج افتاد. موسى كه اندازه ى قامتش ده ذراع بود و عصايش نيز به ده ذراع مى رسيد، تا ده ذراع نيز به هوا پريد و با عصاى خود، محكم به زانوان عوج كوبيد و همان، باعث مرگ او شد »
📚 الإسرائيليّات و أثرها في كتب التفسير، ص 374، به نقل از تلمود، ص 35 و 36
❕ابوهریره با کعب الاحبار یهودی بسیار در ارتباط بود و آنچه را که از او فرا می گرفت با عنوان روایت از پیامبر برای مردم روایت می کرد .
👌عالمان علم رجال اهل سنت در بحث «روايت صحابه از تابعين» يا «روايت أكابر از أصاغر» يادآور شده اند كه ابو هريره ، معاويه، انس و ديگران، از كعب الأحبار يهودى كه با نيرنگ، تظاهر به اسلام مى كرد ولى در دل خود بر آيين يهودى خويش باقى بود، روايت نقل كرده اند. به نظر مى آيد ابو هريرة بيش از ديگر صحابه، فريفته ى كعب الأحبار شده و به وى اعتماد نموده و از او و برادرانش بيش از ديگران روايت كرده است. با بررسى روشن مى شود كه كعب الأحبار سعى نموده است با زيركى، بر ساده لوحى ابو هريره سيطره يافته، دين اسلام را از انديشه هاى خرافى و موهوم پر سازد. وى براى رسيدن به اين هدف، از روشهاى شگفت آورى بهره جسته است.
📚اضواء علی السنه المحمدیه ص 207
👌کعب الأحبار درباره ابو هريره مى گويد ؛
« من كسى را نديدم كه تورات را نخوانده باشد، ولى به محتواى تورات از ابوهريره آگاهتر باشد.»
📚همان مدرک
👌در صحيحين از ابو هريره چنين نقل شده است ؛ « خداوند آدم را بر صورت خودش آفريد ، طولش شصت ذراع بوده است »
📚صحیح بخاری ج 10 ص 49
❕ اين معنا در تورات، سفر پيدايش، آمده است ؛
📚تورات سفر پیدایش ، باب اول آیه 27
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕در نقلی از روایات شیعه نیز آمده است که طول قامت آدم علیه السلام هفتاد ذراع بوده است ، یعنی حدود سی و پنج متر .
❕شیخ کلینی از مقاتل بن سليمان نقل می کند که ؛
« از امام صادق پرسيدم طول قد آدم هنگامى كه به زمين فرود شد چه اندازه بود ... فرمود ؛
« در كتاب على بن ابى طالب يافتيم كه خدا عز و جل چون آدم و همسرش حوا را به زمين فرود آورد دو پاى آدم روى گردنه كوه صفا بود و سرش زير افق آسمان و به خدا از آزار گرماى آفتاب كه به او ميرسيد شكايت كرد، خدا عز و جل بسوى جبرئيل وحى كرد كه آدم از اينكه گرمى آفتاب به او ميرسد و اثر ميكند شكايت دارد و جبرئيل او را درهم فشرد و طول قد او را هفتاد ذراع بذراع خودش ساخت...»
📚الکافی ج 8 ص 233
👌 راوی روایت مقاتل بن سلیمان است که بتری و سنی مذهب بوده که در مورد او گفته اند در روایت دروغ و جعل وارد می کرده است ؛
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 485
❕بنابراین هیچ بعید نیست که راوی مذکور مطلب را از ابوهریره فرا گرفته باشد و به دروغ به امام صادق علیه السلام نسبت داده باشد .
👌اگر هم بخواهیم روایت مذکور در کافی را قبول کنیم باید در توضیح آن چنین بگوییم ؛
1⃣طبق بیان علامه مجلسی « مقصود از هفتاد، 70 گام يا 70 وجب باشد و قدم و وجب را در كلام نياورده براى شهرت اندازه گيرى قامت با قدم كه قرينه مقام می تواند باشد چنانچه اگر بگويند طول قامت انسان هفت است بذهن پيش آيد كه مقصود هفت قدم است و مقصود اينست كه طول قامتش 70 قدم معمولى شد و آن برابر اندازه ذراع او بود پيش از اين تغيير و فائده ذكر ذراع اشاره به اندازه طول او است پيش از اين تغيير قامت »
📚مراه العقول ج 26 ص 172
2⃣ضمیر در « ذراعا بذراعه » به « ملک » بازگشت کند ، یعنی فرشته وقتی به جسم در آمده بود ، طول آدم را هفتاد ذراع به ذراع خودش قرار داد ، و ذراع او به اندازه یک وجب و یک قدم بوده که در مجموع طول آدم علیه السلام هفتاد وجب و قدم بوده است ، چنان که در نقل دیگری پس از بیان طول آدم علیه السلام آمده است « ذراعا بذراع الملک » ، یعنی ذراع به کار رفته ، در طول آدم به اندازه ذراع ملک بوده است »
📚تفسیر ابن کثیر ج 4 ص 314
👌به هر حال با توجه به آنکه قرآن می گوید آدم بر بهترین شکل و نظام آفریده شده است «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ » ( تین 4 )و خداوند به او و فرزندانش کرامت و عظمت بخشیده است « وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ » (اسراء آيه 70) و بعد از اتمام خلقتش خداوند خود را ستوده و مى فرمايد ؛ « فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ » « پس بزرگ و پر بركت است خدايى كه بهترين خلق كنندگان است » ( مومنون 14) نمی توانیم قد سی یا سی و پنج متری آدم را قبول کنیم ، خصوصا آنکه در روایتی امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« خداوند صورت آدم را برگزید و بر سایر صورتهای مختلفه برتری داد »
📚الکافی ج 1 ص 134
❕بنابراین حضرت آدم دارای بهترین و معتدل ترین صورت و شکل و شمائل بوده است نه صورتی سی متری یا سی و پنج متری که از حد اعتدال و زیبایی خارج است و روایات مذکور ساختگی اهل سنت و ابوهریره است .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌اعجاز عددی در قرآن واقعیت ندارد و موارد نقض آن متعدد است ، متاسفانه برخی از کانال ها بدون توجه لازم مروج این نوع از اعجاز اند و بهانه به دست معاندین می دهند ، در ذیل بیشتر بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/770
👌در گذشته توضیح دادیم که امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت زندگی عادی دارند و به صورت طبیعی میان مردم زندگی می کند و امکان بیمار شدنشان و مثلا کرونا گرفتنشان هم می باشد و مردم هم با ایشان رابطه و مراوده دارند اما شخصیت اصلی ایشان را نمی شناسند ، و طبیعتا دوستانی از مردم عادی دارند که اگر مثلا بیمار شوند ، کم کارشان باشند ، پاسخ مفصل ما را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2073
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌عقیده ما در مورد تفاوت خداوند و امامان را که چند وقتی است مورد پرسش معاندان و وهابیون قرار گرفته است را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2122
#سایت_ما
ipasookh.ir
#افسردگی_علی_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔شرحی بر افسردگی شدید على بن ابی طالب و نفرت وی از انسان بودن:
◾️[دیوان امیرالمومنین·ص۴٨٨]-|۱٨۴۱|:{ليت امي لم تلدني * ليتني کنت صبيا * لیتنی کنت حشیشا * أکلتني الْبُهْمُ نِيّا} #ترجمه: |۱٨۴۱|: ای کاش مادرم مرا نمیزاد، ای کاش کودکی بودم، ای کاش حشیشی(گياه) بودم که حیوانات مرا میخوردند
◼️اسلام با ترساندن پیروانش از زندگی، مرگ و انسان بودن آنان را چنان افسرده میکند که حتی علی بن ابیطالب مایل بود حشیشی باشد که بزی وی را بخورد یا اصلا از مادر زاده نمیشد و همین افسردگی منشاء هزاران جنایت دیگر مسلمین در طول تاریخ گردیده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌اسلام پیروان خود را دعوت به امید و حیات و زندگی و شادی می کند ، نه افسردگی و تنفر از زندگی و انسان بودن .
❕«آرزو» و «اميد» به زندگی نقش بسيار مهمّى در حركت چرخهاى زندگى و پيشرفت در جنبه هاى مادّى و معنوى بشر دارد. اگر اميد و آرزو در دل «مادر» نباشد هرگز فرزندش را شير نمى دهد و انواع زحمتها و ناراحتى ها را براى پرورش او تحمّل نمى نمايد، همان گونه كه در حديث معروف نبوى آمده است ؛
«اميد و آرزو، رحمت براى امّت من است و اگر اميد و آرزو نبود هيچ مادرى فرزندش را شير نمى داد و هيچ باغبانى نهالى نمى كاشت».
📚بحار الانوار ج 74 ص 173
❕ در حديثى از حضرت مسيح عليه السلام مى خوانيم ؛
«در جايى نشسته بود و پيرمردى را مشاهده كرد كه با كمك بيل به شكافتن زمين مشغول است (و تلاش گرم و مستمرّى براى كار كشاوزى دارد) حضرت مسيح عليه السلام به پيشگاه خدا عرضه داشت ؛ «خداوندا اميد و آرزو را از او برگير!» ناگهان پيرمرد بيل را به كنارى انداخت و روى زمين دراز كشيد و خوابيد، كمى بعد حضرت مسيح عليه السلام عرضه داشت: «بارالها! اميد و آرزو را به او بازگردان!» ناگهان مشاهده كرد كه پيرمرد برخاست و دوباره مشغول فعّاليّت و كار شد! حضرت مسيح عليه السلام از او سؤال كرد كه من دو حال مختلف از تو ديدم، يك بار بيل را به كنار افكندى و روى زمين خوابيدى، امّا در مرحله دوم ناگهان برخاستى و مشغول كار شدى؟! پيرمرد در جواب گفت: «در مرتبه اوّل فكر كردم من پير و ناتوانم و آفتاب لب بامم، امروز بميرم يا فردا خدا مى داند، چرا اين همه به خود زحمت دهم و اين همه تلاش كنم؟ بيل را به كنار انداختم و بر زمين خوابيدم!ولى چيزى نگذشت كه اين فكر به خاطرم خطور كرد از كجا معلوم كه من سالهاى زيادى زنده نمانم؟ افرادى مثل من بودند و سالها عمر كردند، انسان تا زنده است زندگى آبرومند مىخواهد و بايد براى خود و خانواده اش تلاش كند، برخاستم و بيل را گرفتم و مشغول كار شدم».
📚بحار الانوار ج 14 ص 329 ( با کمی توضیح )
❕بنابراین امید و آرزو از مهمترین چیزهایی است که اسلام پیروان خود را به داشتن آن توصیه می کند و به تعبیر پیامبر گرامی چنین امید و آرزویی رحمت برای امت می باشد ، لذا می بینیم امام زين العابدين عليه السلام چنین دعا می کرد ؛
« بار خدايا! اى پروردگار جهانيان! ... از تو مناسبترين آرزو را خواهانم. »
📚بحار الانوار ج 94 ص 155
❕و علی علیه السلام فرمود ؛
« آرزو رفیقی همدم است »
📚میزان الحکمه ج 1 ص 204
👌روشن می شود که اسلام پیروان خود را دعوت به امید و آرزوهای معقول و دست یافتنی می کند و آنان را بر ادامه حیات و زندگی و دوست داشتن زندگی دعوت می کند و از تمنای موت و مرگ نهی می کند چنان که در نقلی آمده است پيامبر خدا چون در بيمارىِ عباس به عيادتش رفت و ديد او مى نالد و آرزوى مرگ مى كند فرمود ؛
« اى عباس! اى عموى رسول خدا! آرزوى مرگ مكن. اگر نيكوكار باشى، بر نيكى هايت مى افزايى و اين براى تو بهتر است و اگر بدكار باشى و مرگت به تأخير افتد، از بدى هايت دست برمى دارى و اين براى تو بهتر است؛ هيچگاه تمنّاى مرگ نكن. »
📚الترغیب و الترهیب ج 4 ص 256
👌و فرمود ؛
« تمنّاى مرگ نكنيد؛ چون با مرگ رشته عمل قطع مى شود و انسان باز نمى گردد تا بدى هايش را جبران [و خدا را راضى] كند. »
📚میزان الحکمه ج 11 ص 122
👌 و فرمود ؛
« تمنّاى مرگ نكنيد؛ زيرا هول و هراس قيامت سخت است و اين از خوشبختى است كه عمر بنده طولانى شود و خداوند توبه روزيش فرمايد.»
📚همان منبع
❕لذا به ما امر کرده اند که یکی از دعاهای همیشگی شما ، دعا برای طول عمر باشد ، چنان که علی علیه السلام فرمود ؛
«تو مى توانى از خزاين رحمت خداوند چيزهايى را بخواهى كه جز او كسى قادر به اعطاى آن نيست؛ مانند فزونى عمر، سلامتى تن و وسعت روزى»
📚نهج البلاغه نامه 33
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕همینطور اسلام پیروان خود را دعوت به خوشی شادی می کند ، نه ناراحتی و افسردگی ، چنان که امام باقر عليه السلام فرمود ؛
« خداوند عزّوجلّ كسى را كه در ميان جمعى شوخى و بذله گويى كند دوست دارد، به شرط آن كه ناسزاگويى نباشد. »
📚الکافی ج 2 ص 663
❕ امام صادق عليه السلام به يونس شيبانى فرمود ؛
« با يكديگر شوخى هم مى كنيد؟ عرض كردم: كم. فرمود: اينگونه نكنيد؛ زيرا شوخى از خوشخويى است و تو بدان وسيله برادرت را شاد مى سازى. رسول خدا براى اين كه كسى را شاد كند، با او شوخى مى كرد. »
📚الکافی ج 2 ص 663
👌معمّر بن خلّاد می گوید از حضرت ابوالحسن (امام كاظم) عليه السلام پرسيدم و گفتم: فردى با عدّه اى مىنشيند و با هم مى گويند و شوخى مى كنند و مى خندند، فرمود: اگر چيزى نباشد اشكالى ندارد به گمانم مقصود حضرت [از: اگر چيزى نباشد] ناسزاگويى بود ، سپس فرمود ؛
« باديه نشينى بود كه نزد رسول خدا مى آمد و براى آن حضرت هديه مى آورد و همان جا مى گفت: پول هديه ما را بده و رسول خدا مى خنديد. آن حضرت هرگاه اندوهگين مى شد، مى فرمود: آن باديه نشين چه مى كند؟ كاش نزد ما مى آمد »
📚وسائل الشیعه ج 12 ص 112
❕نتیجه آنکه بر خلاف ادعای شبهه افکن ، اسلام پیروان خود را دعوت به امید و آرزو و حیات و زندگی و شادی و خوشی می کند ، نه افسردکی و وحشت از حیات و زندگی و آنچه که از دیوان منسوب به علی علیه السلام هم مورد استناد معاند قرار گرفت ، از سه جهت با اشکال مواجه است ؛
1⃣بر خلاف آموزه های اسلام و روایات مسلم اهل بیت علیهم السلام است که در بالا توضیح آن گذشت .
2⃣انتساب تمام اشعار کتاب دیوان به علی علیه السلام قطعی نیست ، چنان که علامه مجلسی می گوید ؛ « حکم به صحت جمیع آنچه در آن کتاب آمده است مشکل است »
📚بحار الانوار ج 1 ص 42
3⃣فراز مذکور از دیوان هم بدون هیچ گونه سلسله سندی نقل شده است و به اصطلاح مرسل و بدون سند است که روشن است چنین نقلی قابل استناد نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌آنچه برای غلامرضا منصوری قاضی روحانی متهم فراری اتفاق افتاده است ما را یاد روایت شریف انداخت که فرمود ؛
« دانشمندان، دو گونه اند: مردى دانا كه به دانش خود، عمل مى كند و اين، نجات يافته است و دانشمندى كه دانش خود را وا نهاده و اين، هلاك شده است، و دوزخيان از بوى دانشمندِ وا گذارنده دانش خود، اذيّت مى شوند و پشيمان ترين و پرحسرت ترينِ ساكنان جهنّم، مردى است كه بنده اى را به سوى خدا فرا خوانده و او پاسخ مثبت داده و از وى پذيرفته و اطاعت خدا را كرده و خدا هم او را به بهشت برده است؛ ولى آن دعوت كننده را به سبب وا گذاردن دانشش و پيروى از هوسش و درازىِ آرزويش، به دوزخ افكنده است. پيروى هوس، از حق باز مى دارد»
📚الکافی ج 1 ص 44
👌در گذشته در مورد معضل دادن منصب قضاء به کسانی که صلاحیت لازم را ندارند توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1704
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که مدعی است امام صادق علیه السلام به مردمان هندوستان و پاکستان و افغانستان اهانت کرده است را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2777
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ معاند در مورد توصیه برخی روایات به ازدواج با زنان باسن بزرگ را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2778
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را که مدعی است مکان قبر فاطمه سلام الله علیها مشخص است و شیعه اسناد آن را پنهان می کند را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2779
#خدا_حافظی_یا_علی
🤔#پرسش
❔آیا این مطلب صحت دارد درباره علت به کار بردن لفظ «یا علی» هنگام خداحافظی از پیامبر سؤال شد: یا رسول الله ما وقتی صحبتمان، و حرفمان با یکی تمام می شود، پایان کلاممان، او را به خدا میسپاریم، به بیان پارسی میگوییم: خداحافظ و به زبان عربی میگوییم: فی امان الله. اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشویم، نوعی بی ادبی میپنداریم شما وقتی در معراج با خدا همصحبت شدید، پایان جمله که نمیتوانستید به ذات خدا عرضه بدارید: تو را به خدا میسپارم آخرین جمله رد و بدل شده، بین شما و خدا چه بود؟ آنحضرت فرمود: در پایان صحبت، خداوند سبحان به من «یا علی» گفت، من نیز به خدای خود «یا علی» گفتم. این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود ❕❕
💠#پاسخ💠
👌حکایت مربوطه در روایتی نیامده است ، آنچه در مورد علی علیه السلام در #معراج آمده است موارد دیگری است که از جمله آن دو حکایت زیر است .
❕امام رضا علیه السلام به نقل از پیامبر گرامی می فرماید ؛
« زمانی که به #معراج رفته بودم ، در دل عرش ملکی را دیدم که در دستانش شمشیری از نور است که با آن شمشیر بگونه ای حرکت انجام می داد که علی بن ابی طالب با ذو الفقار انجام می داد ، فرشتگان هر گاه مشتاق علی بن ابی طالب می شدند به صورت آن ملک نگاه می کردند ، من گفتم پرودگارا آیا این فرد ، علی بن ابی طالب است ؟ پرودگار مرا مخاطب قرار داد که ای محمد این فرشته ای است که او را به صورت علی خلق کرده اند و حسنات و تسبیح و تقدیس او را تا روز قیامت برای علی بن ابی طالب می نویسم »
📚عیون الاخبار ج2 ص131
👌در نقل دیگری آمده است ؛
« فرشتگان از محبتشان به علی نزد خدا شکایت کردند ، خداوند نیز آن ملک را از نور به صورت علی ( برای آنها ) آفرید ...»
📚ارشاد القلوب ج2 ص233
👌در نقل دیگری آمده است که از پیامبر گرامی پرسیده شد خدا در شب معراج چگونه با تو #سخن گفته و تو را مخاطب قرار داد؟
👌 آنحضرت فرمود: «مرا به زبانی مانند زبان على بن ابیطالب مخاطب قرار داده سپس به من الهام کرد که بگو: پروردگارا ، تو با من سخن میگویی یا على. سپس فرمود: اى احمد .من چیزى هستم ولى از همه چیزها فاصله دارم مانند چیزهاى دیگر نیستم و من به مردم قیاس نمیشوم و به موجودات تعریف نمیشوم. تو را از نورم آفریدم و على را از نور تو آفریدم او را به رازهاى نهانى دل تو آگاه کردم من کسى را به سوى دل تو دوستتر از على بن ابیطالب پیدا نکردم سپس با زبان على با تو سخن گفتم تا #دلت آرام بگیرد».
📚بحار الانوار ج38 ص312
📚کشف الغمه ج1 ص106
📚الطرائف ج1 ص155
👌البته باید توجه داشت که منظور از سخن گفتن خدا سخن گفتن با زبان نیست زیرا سخن گفتن با زبان و از طریق تارهای صوتی از عوارض جسم است و درباره خداوند که منزه از جسم وجسمانیت است مفهوم ندارد بلکه منظور سخن گفتن به وسیله ایجاد امواج صوتی در فضاست چرا که خدا قادر است بر اینکه امواج صوتی را در فضا بیافریند و این امواج را به گوش انبیا و پیامبرانش برساند و پیام خود را از این طریق به آنها ابلاغ کند آنچنان که قرآن درمورد تکلم با موسی بن عمران در وادی ایمن گواهی میدهد که امواج صوتی درآن درخت مخصوص ایجاد شده وموسی را به سوی خود فرا خوانده است
📚تفسیر نمونه ج2 ص478
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir