#پرتاب_تیر_به_علی_اصغر_از_فاصله_سیصد_متری
🤔#پرسش
❔در قرن ٢١ و در عصر ورود روباتها به زندگى انسان
عده اى هنوز باور دارند كه شخصى از ٣٠٠ مترى با اين تير گلوى يك طفل
٦ ماهه را هدف قرار داده است
تشيع = چند روحانى شياد، مردم خرافاتى و افسانه هاى مضحك ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در رابطه با شهادت فرزند خردسال امام حسین علیه السلام به نام علی اصغر ، توسط تیری که از سوی سپاه دشمن به وسیله فردی به نام حرمله شلیک شد ، و مستندات تاریخی و کیفیت این واقعه ، پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1400
❕حال معاند اشکال کرده است که چگونه قابل قبول است که تیر از ناحیه 300 متری پرتاب شود و علی اصغر را نشانه بگیرد ، در حالی که برد تیر این مقدار و این فاصله نیست ❗️
❔باید از معاند پرسید که چه کسی گفته است که تیر از ناحیه 300 متری پرتاب شده است ❗️
👌آنچه از مستندات تاریخی استفاده می شود آن است که سپاه دشمن ، محاصره را تنگ کرده بودند و خود را به سپاه امام حسین علیه السلام و خیمه بانوان نزدیک کرده بود ، به صورتی که با یکدیگر می توانستند تکلم کنند و بانوان حرم در خیمه ها نیز ، صدای آنان را بشنوند و مطابق برخی نقلها که در ادامه می آید، حتی حضرت زینب سلام الله علیها نیز از نزدیکی خیمه ها با سپاه دشمن تکلم می کرد .
❕روشن است که وقتی فاصله به قدری کم است که صدای دو طرف به یکدیگر می رسد ، پرتاب تیر و اصابت به علی اصغر علیه السلام ، از یک چنین فاصله کمی هیچ بعد و امتناعی ندارد .
👌چنان که گفتیم ، فاصله به قدری کم بود که حضرت زینب سلام الله علیها از نزدیکی خیمه ها با سپاه دشمن تکلم می کرد . از عبدالله بن عمار و حمید بن مسلم نقل می کنند ؛
« زينب ، دختر فاطمه وخواهر حسين ، بيرون آمد ... و اين گونه مى گفت: كاش آسمان، خراب مى شد و بر زمين مى افتاد! عمر بن سعد، به حسين عليه السلام نزديك شده بود. زينب عليها السلام به او گفت: اى عمر بن سعد! آيا ابا عبد اللّه را مى كُشند و تو، نگاه مى كنى؟!گويى اشكهاى عمر را مى بينم كه بر گونه ها و محاسنش روان است. آن گاه، عمر از او روى گردانْد. »
📚تاريخ الطبري: ج 5 ص 452 _ مقتل الحسين خوارزمي _ ج 2 ص 35، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 572، البداية والنهاية: ج 8 ص 187 _ بحار الأنوار: ج 45 ص 55.
❕یا شیخ مفید نقل می کند ؛
« خواهر امام، زينب عليها السلام به درگاه خيمه آمد و عمر بن سعد بن ابى وقّاص را ندا داد: واى بر تو، اى عمر! آيا ابا عبد اللّه را مى كُشند و تو نگاه مى كنى؟!
عمر، پاسخش را نداد. زينب عليها السلام بانگ زد: واى بر شما! آيا مسلمانى ميان شما نيست؟! هيچ كس، پاسخى به او نداد »
📚الإرشاد ج 2 ص 112 _ أنساب الأشراف ، ج 3 ص 409
❕یا در نقل دیگری آمده است که حمید بن مسلم می گوید ؛
« هنگامى كه حسين عليه السلام ديد كه از خاندان و يارانش، جز اندكى باقى نمانده است، برخاست و ندا داد: «آيا كسى مدافع حرم پيامبر هست؟ آيا يكتاپرستى هست؟ آيا فريادرسى هست؟ آيا ياورى هست؟» ، مردم ( سپاه دشمن ) با صداى بلند، گريه كردند ( اما حسین را اجابت نکردند زیرا او را واجب القتل می دانستند ) »
📚مثير الأحزان ص 70
❕یا می بینیم که شیخ صدوق از امام صادق، از پدرش امام باقر، از جدّش امام زين العابدين عليهم السلام، در ياد كردِ حوادث روز عاشورا و مکالمه امام حسین با سپاه دشمن ، چنین می فرماید ؛
« حسين عليه السلام، با تكيه دادن بر شمشيرش برخاست و با بلندترين صدايش، ندا داد و گفت: «شما را به خدا سوگند مى دهم، آيا مرا مى شناسيد؟». گفتند: آرى. تو فرزند پيامبر خدا و نوه او هستى. فرمود: «شما را به خدا سوگند مى دهم، آيا جدّ من، پيامبر خدا نيست؟!». گفتند: چرا. به يقين هست. فرمود: «شما را به خدا سوگند مى دهم، آيا مادر من، فاطمه دختر محمّد نيست؟». گفتند: چرا. به يقين هست....گفتند: ما همه اينها را مى دانيم؛ امّا تو را آسوده نمى گذاريم تا تشنه بميرى »
📚امالي صدوق ، ص 222 ح 239، الملهوف: ص 145 158، روضة الواعظين: ص 205 _ بحار الأنوار: ج 44 ص 318.
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕یا باز نقل می کنند ؛
« با حسين عليه السلام، اسبى به نام لاحِق بود كه فرزندش امام زين العابدين عليه السلام، بر آن سوار مى شد. هنگامى كه دشمن به حسين عليه السلام نزديك شد، به نزد مَركبش [لاحق] باز گشت و بر آن اسب، سوار شد و با بلندترين صدايش، چنين ندا داد كه به گوش همه مردم رسيد: «اى مردم! سخنم را بشنويد و عجله نكنيد تا بر پايه حقّى كه بر من داريد، اندرزتان دهم و دليل در آمدنم بر شما را بگويم. اگر پذيرفتيد و سخنم را تصديق كرديد و با من انصاف ورزيديد، سعادتمند مى شويد و راهى بر من نداريد، و اگر دليل و عذرم را نپذيرفتيد و انصاف نورزيديد، «ساز و برگ خويش و شريكانتان (بتان) را گرد آوريد و هيچ چيز از كارى كه مى كنيد، بر شما پوشيده نباشد. به دشمنى من، گام پيش نهيد و به من، مهلت ندهيد». «ولى من، خداست كه اين كتاب راى نازل كرده است؛ و او، سرپرست صالحان است».
❕هنگامى كه خواهرانش اين سخن را شنيدند، صيحه زدند و گريستند. دخترانش نيز گريه كردند و گريه شان، بالا گرفت. حسين عليه السلام، برادرش عبّاس بن على عليه السلام و پسرش على [اكبر] عليه السلام را به سوى آنان فرستاد و به آن دو فرمود: «آنها را ساكت كنيد ...
❕هنگامى كه زنان، ساكت شدند، خداوند را مدح و ثنا گفت و آنچه را شايسته بود، برايش بر شمرد و بر محمّد و فرشتگان و پيامبران خدا، درود فرستاد و آن قدر از اينگونه سخن گفت كه خدا مى داند و نمى توان ذكر كرد. به خدا سوگند، هيچ گاه، نه پيش از او و نه پس از او، سخنرانى را نديدم كه بليغتر از او سخن بگويد ....شمر بن ذى الجوشن، [به طعنه] در باره حسين عليه السلام گفت كه: او، خدا را [تنها] به زبان، مى پرستد، اگر بداند كه چه مى گويد! حبيب بن مُظاهر به شمر گفت: به خدا سوگند، چنين مى بينم كه تو نيستى كه خدا را با هفتاد زبان (با ترديد و بدون ايمان قلبى) مى پرستى. من، گواهى مى دهم كه تو، راست مى گويى و نمى دانى [حسين] چه مى گويد. خداوند، بر دلت مُهر زده است ...جماعت، شنيدند و هيچ نگفتند. حسين عليه السلام، ندا برآورد: «اى شَبَث بن رِبعى، اى حَجّار بن ابجَر، اى قيس بن اشعث، اى يزيد بن حارث! آيا به من ننوشتيد كه:
" ميوه ها رسيده و همه جا، سبز شده و جويبارها، پُر و لبريز شدهاند. بيا كه بر لشكرى مجهّز و آراسته، در مى آيى"؟!». آنان گفتند: نه. ما چنين نكرده ايم! حسين عليه السلام فرمود: «سبحان اللّه! به خدا سوگند كه چنين كرده ايد ...»
📚تاريخ الطبري ، ج 5 ص 424، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 561، البداية والنهاية: ج 8 ص 178؛ الإرشاد: ج 2 ص 97، إعلام الوری ج 1 ص 458 ، بحار الأنوار: ج 45 ص 6 _ أنساب الأشراف: ج 3 ص 396 والمنتظم: ج 5 ص 339 وتذكرة الخواصّ: ص 251
❕یا در نقل دیگر آمده است ؛
« حسين عليه السلام به يارانش فرمان جنگ داد و عمر بن سعد بن ابى وقّاص كه خدايش لعنت كند گفت: اى ابا عبد اللّه! چرا به حكم امير عبيد اللّه بن زياد، گردن نمى نهى؟حسين عليه السلام به او فرمود: «اى بدبخت! تو پس از من، جز اندكى از گندم عراق، نخواهى خورد. پس به فكر آنچه براى خود برگزيده اى، باش».
📚إثبات الوصيّة ص 177
❕یا در نقل دیگر آمده است ؛
« آن گاه كه لشكر، حسين عليه السلام را احاطه كردند، بر اسبش سوار شد و از آنان خواست كه ساكت شوند. آنان، ساكت شدند. آن گاه، پس از حمد و ثناى الهى و ياد خدا و درود فرستادن بر محمّد، چنين فرمود: «مرگ و اندوهتان باد، اى جماعت! حيران و سرگردان، ما را به فريادرسى خوانديد و ما، به سرعت، به فريادتان رسيديم؛ [امّا] شما، شمشيرى را كه در دستان ما بود، به روىِ خود ما بر كشيديد و آتشى را كه بر دشمن مشترك ما و شما افروخته بوديم، بر ضدّ خود ما افروختيد و همدستِ دشمنانتان، عليه دوستانتان شديد، بى آن كه عدالت را ميان شما بگسترنَد و اميدى به آنها داشته باشيد، و بدون آن كه كارى از ما سر زده باشد و يا انديشه ناصوابى داشته باشيم »
📚تاريخ دمشق ، ج 14 ص 218، بغية الطلب في تاريخ حلب: ج 6 ص 2587 _ الفتوح: ج 5 ص 116 ومطالب السؤول: ص 72.
❕بنابراین ؛
👌سپاه عمر سعد عرصه را بر امام حسین علیه السلام تنگ کرده بودند و به سپاه امام و خیمه ها، نزدیک شده بودند به نحوی که به راحتی با یکدیگر سخن می گفتند و بانوان حرم در خیمه ها ، صدای گفتگوی آنان را می شنیدند و حضرت زینب سلام الله علیها نیز در مواردی از نزدیکی خیمه ها با سپاه مقابل سخن گفت .
❕پرتاب تیر به سوی علی اصغر علیه السلام از یک چنین فاصله اندکی که به راحتی با یکدیگر تکلم می کنند و بانوان در خیمه ها نیز صدای آنان را می شنوند ، کار پیچیده ای نمی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❕برخی از دوستان سوال کردند در مورد حدیثی که این روزها پخش می شود که امام صادق علیه السلام فرمودند هرکس بر سر در خانه خویش برای عزای امام حسین علیه السلام پرچم سیاه نصب کند ، حضرت زهرا سلام الله علیها برای او و اهل خانه دعا می کنند ❗️
👌مستندی که برای این حدیث ارائه می شود کتابی است که در دوره معاصر نوشته شده است به نام « مبکی العیون » که استاد قزوینی نیز در کلیپ فوق به این حدیث و کتاب مذکور استناد می کنند .
❕به هر حال روایت مذکور در کتب متقدم نیامده است و در کتب متاخرین نیز شهرت چندانی ندارد تا جایی که می بینیم در کتاب « موسوعه الامام الحسین علیه السلام » که جامع کتب و مقاتل متقدم و متاخر در مورد امام حسین علیه السلام است و در 24 جلد توسط نویسندگان معاصر تنظیم شده است نیز نقل مذکور نیامده است .
❕البته سیاهپوشی در عزای امام حسین علیه السلام و استفاده از پرچمهای سیاه به صورت کلی مستحب است و در ذیل پیرامون آن بحث مفصلی داشته ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2661
❕ملحد اشکال کرده است که شما در جایی به نقل طبری استناد می کنید و در جایی نقل او را زیر سوال می برید و رد می کنید این چه شیوه ای است ❗️
👌او توجه ندارد که استنادات ما به منابع اهلسنت و مثلا تاریخ طبری از باب قاعده الزام است چرا که مخاطب پاسخ ما ، یا اهلسنت هستند که کتابهای خویش را قبول دارند و یا ملحدین هستند که با استناد به منابع اهلسنت برای ما شبهه تراشی می کنند و به منابع اهل سنت استدلال می کنند .
❕در این دو صورت ما بر اساس قاعده الزام به همان منابع اهلسنت استناد می کنیم تا هر دو گروه را مجاب کنیم ، چنان که امام کاظم علیه السلام فرمود ؛
« الزموهم بما الزموا به انفسهم » « مخالفین را بر اساس آنچه خودشان به آن پایبند هستند و قبول دارند ملزم کنید » ( وسائل الشیعه ج 26 ص 320 )
❕روشن است که وقتی اهلسنت و مورخین آنان مطلبی خلاف مسلمات قرآنی و روایات اهلبیت علیهم السلام نقل می کنند ، آن را قبول نمی کنیم ، و صرف این که از باب قاعده الزام به منابع اهلسنت استناد کرده ایم ، دلیل نمی شود که مطالب خلاف واقع آنان را نیز قبول کنیم .
#عریان_کردن_بدن_امام_حسین_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔گفته شده در اثر غارت های ملعونین که لباس و شمشیر امام حسین رو به غارت بردن بدن امام برهنه شدند ❗️ آیا صحیح است که بدن امام حسین ع برهنه شد ❕❕
💠#پاسخ💠
❕مقتل نویسان نقل می کنند ؛
« امام حسين عليه السلام فرمود ؛ «برايم لباسى بياوريد كه كسى به آن، رغبت نكند تا زيرِ لباسهايم بپوشم و مرا برهنه نكنند».براى امام عليه السلام، شلواركى آوردند. امام عليه السلام نپذيرفت و فرمود: «اين، لباس خوارى است».سپس، خود امام عليه السلام لباس كهنه اى را برداشت و آن را پاره كرد و زير لباسش پوشيد؛ امّا هنگامى كه شهيد شد، آن را نيز بردند و امام عليه السلام را برهنه، رها كردند.
آن گاه امام عليه السلام، شلوارهايى پنبه اى را كه بافتِ يمن بود، خواست و آن را پاره كرد و پوشيد و از آن رو پاره كرد تا آن را نبرَند؛ امّا هنگامى كه كشته شد، بحر بن كعب كه خداوند، لعنتش كند، آن را هم بُرد و حسين عليه السلام را برهنه، رها كرد. دستان بحر، پس از اين كار، در تابستان، مانند چوبِ خشك مى شد و در زمستان، از آنها چرك و خون، تراوش مى كرد تا آن كه خداى متعال، او را هلاك كرد. »
📚الملهوف ، ص 174، بحار الأنوار: ج 45 ص 54 _ تاريخ طبري ، ج 5 ص 389
❕در نقل دیگر آمده است ؛
« آن گاه امام حسين عليه السلام فرمود ، «لباسى برايم بياوريد كه كسى به آن رغبت نكند و زيرِ لباسهايم بپوشم تا برهنه ام نكنند؛ چرا كه من كشته مى شوم و لباس و سلاحم را مى بَرند». براى امام عليه السلام، شلواركى آوردند؛ امّا نپذيرفت و فرمود: «اين، لباس اهل ذِمّه است». سپس، لباسى بلندتر را كه از شلوار، كوتاه تر و از شلوارك، بلندتر بود، آوردند و امام عليه السلام، آن را پوشيد. »
📚المناقب لابن شهرآشوب ، ج 4 ص 109.
❕یا شیخ مفید نقل می کند ؛
«پيادگان لشكر ابن سعد، از چپ و راست، به باقى ماندگان همراه حسين عليه السلام حمله كردند و آنان را كُشتند تا آن كه جز سه يا چهار نفر، با آنان نمانْد. هنگامى كه حسين عليه السلام چنين ديد، شلوارِ يَمانى محكمش را كه چشم را خيره مى كرد،خواست تا زير لباسش بپوشد. همچنين، آن را پاره پاره كرد كه پس از شهادتش به غارت نبرند؛ امّا هنگامى كه به شهادت رسيد، بحر بن كعب، آن را نيز از [تن] امام عليه السلام در آورد و ايشان را بىلباس، رها كرد. به همين خاطر، هر دو دست بحر بن كعب در تابستان، مانند چوبِ خشك مى شد و در زمستان، مرطوب مى شد و خون و چرك، از آنها ترشّح مى كرد تا آن كه خداوند متعال، او را هلاك كرد. »
📚الإرشاد ، ج 2 ص 111، إعلام الورى: ج 1 ص 468
❕در کتاب عاشوراء ، استاد مکارم شیرازی نیز چنین آمده است ؛
« امام عليه السلام با دقّت تمام در جاى جاى داستان كربلا، چهره واقعى ياران خود و دشمنانش را ترسيم كرد و براى ثبت در تاريخ به يادگار گذاشت! امام عليه السلام در صحنه هايى كه با ياران فداكار و پاكبازش در شب و روز عاشورا داشت نشان داد كه آنها از ارزنده ترين انسانهاى تاريخ بشر بودند، همان گونه كه نشان داد دشمنانش از پست ترين و فرومايه ترين انسانها بودند. بلكه درندگان و شياطينى بودند در لباس انسان!
❕يك پيراهن كهنه كه چندين جاى آن را پاره كرده باشند، چه ارزشى دارد كه از تن مبارك امام عليه السلام بعد از شهادت بدر آورند و بدن مبارك او را برهنه زير آفتاب سوزان بگذارند، اين نشانه چيست؟
❕ لباس كهنه بپوشيد زير پيرهنش از آن كه بر نكند خصم بد گهر ز تنش
لباس كهنه چه حاجت كه زير سمّ ستور تنى نماند كه پوشند جامه يا كفنش ؛
📚عاشوراء ... ، مکارم شیرازی ، ص 507
👌البته با توجه به آنکه در برخی نقلها آمده است که در لحظات آخر شهادت ، نوری عجیب امام علیه السلام را احاطه کرده بود ؛ « ... انور وجها ، و لقد شغلنی نور وجهه و جمال هیاته عن الفکر فی قتله »
📚الملهوف ص 174 _ مثیر الاحزان ص 75 _ بحار الانوار ج 45 ص 57
❕ممکن است که بگوییم همین نور مانع شده بود که اندام درونی امام علیه السلام در نظر انظار جلوه کند .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕ملحد بیسواد که گویی کارش شده است کپی کردن شبهاتی که وهابیت در کانالها و سایتهایشان مطرح می کنند و اندک سواد تاریخی ندارد مدعی شده است که عباس برای امام حسین علیه السلام آب آورد ، بنابراین تشنگی روز عاشوراء و شهادت عباس ع برای رسیدن به آب همه جعلی است ❗️
👌در حالی که آب آوردن ابوالفضل العباس علیه السلام پس از بستن آب در روز هفتم محرم بود که مجددا با تمام شدن آبی که ایشان آورد ، علی اکبر ع در شب عاشوراء مقداری آب تهیه کرد و باز در روز عاشوراء ، بی آبی بر قافله امام علیه السلام حاکم شد و عباس ع برای به دست آوردن آب رفت که شهید شد و خود امام ع نیز بارها برای به دست آوردن آب اقدام کرد اما موفق نشد و نهایتا لب تشنه به شهادت رسید . مستندات تاریخی آنچه گفته شد را در ذیل بخوانید ؛
⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1279
⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1787
❕مستندات شهید شدن عباس ع و سعی ایشان برای رسیدن به آب را نیز در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2541
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2542
❕ملحد می گوید جوامع حدیثی اهلسنت حد اقل 150 سال پس از امام کاظم علیه السلام تدوین شده اند ❗️وفات امام کاظم ع در سال 183 هجری بوده است
📚الکافی ج 1 ص 476 _ عیون الاخبار ج 1 ص 99
👌150 سال بعد از تاریخ شهادت امام کاظم ع یعنی سال 333 هجری قمری که طبق بیان ملحد بیسواد جوامع حدیثی اهلسنت از آن سال به بعد به وجود آمده است ❕در حالی که صاحبان صحاح سته اهلسنت همه قبل از سال 333 از دنیا رفته اند ❗️یعنی طبق بیان ملحد آنان پس از وفاتشان کتابهایشان را نوشته اند ❕
❕وفات بخاری در سال 256 _ وفات مسلم در سال 261 _ وفات ابن ماجه در سال 273 _ وفات ابوداود در سال 275 _ وفات ترمذی در سال 279 _ وفات نسائی در سال 303
📚تاریخ مدینه دمشق ج 52 ص 56 _ تاریخ بغداد ج 13 ص 261 _ البدایه و النهایه ج 11 ص 64 _ سیر اعلام النبلاء ج 13 ص 270 _ تذکره الحفاظ ج 2 ص 701 👌ادامه 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕ملحد می گوید جوامع حدیثی اهلسنت حد اقل 150 سال پس از امام کاظم علیه السلام تدوین شده اند ❗️وفات اما
❕ملحد می گوید جوامع حدیثی اهلسنت حد اقل 150 سال پس از امام کاظم علیه السلام تدوین شده اند ❗️وفات امام کاظم ع در سال 183 هجری بوده است
📚الکافی ج 1 ص 476 _ عیون الاخبار ج 1 ص 99
👌150 سال بعد از تاریخ شهادت امام کاظم ع یعنی سال 333 هجری قمری که طبق بیان ملحد بیسواد جوامع حدیثی اهلسنت از آن سال به بعد به وجود آمده است ❕در حالی که صاحبان صحاح سته اهلسنت همه قبل از سال 333 از دنیا رفته اند ❗️یعنی طبق بیان ملحد آنان پس از وفاتشان کتابهایشان را نوشته اند ❕
❕وفات بخاری در سال 256 _ وفات مسلم در سال 261 _ وفات ابن ماجه در سال 273 _ وفات ابوداود در سال 275 _ وفات ترمذی در سال 279 _ وفات نسائی در سال 303
📚تاریخ مدینه دمشق ج 52 ص 56 _ تاریخ بغداد ج 13 ص 261 _ البدایه و النهایه ج 11 ص 64 _ سیر اعلام النبلاء ج 13 ص 270 _ تذکره الحفاظ ج 2 ص 701
👌همینطور تاریخ وفات احمد مولف مسند احمد در سال 241 و تاریخ وفات ابن ابی شیبه مولف کتاب المصنف 235 بوده است ، یعنی اینها نیز کتب خود را قبل از سال 333 تالیف کرده اند ؛
📚سیراعلام النبلاء ج 11 ص 180_ مصنف ابن ابی شیبه ، مقدمه ناشر ، ج 1 ص 5
❕از این گذشته کتاب « موطا مالک » قبل از شهادت امام کاظم ع به سال 148 قمری به درخواست منصور عباسی شروع به نوشتن شد .
📚مقدمه موطأ ج 1 ص 75 _ اضواء علی السنه المحمدیه ص 313
❕ملحدین فضای مجازی اندک سوادی برای نقد اسلام و تشیع ندارند ، آن وقت خود را منتقد اسلام می دانند و صبح تا شام مطالب تکراری و خسته کننده را بازنشر می کنند ❗️
❕در مورد استناد به منابع اهلسنت و تاریخ طبری ما گفتیم شما ملحدین در موارد متعددی ( نه یک مورد خاص مثلا ) به این کتب استناد می کنید ، طبیعتا ما نیز از باب قاعده الزام به همین کتب استناد می کنیم و شما نیز باید قبول کنید .
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕توضیح اضافی و پاسخی به معاند در مورد غسل کردن در عاشوراء 👇
#توضیحی_بیشتر_در_مورد_غسل_کردن_در__عاشوراء
❕ما گفتیم عمر سعد در روز هفتم ماه محرم به دستور عبید الله آب را به روی امام حسین علیه السلام و کاروانش بست ، امام در مرحله اول برای مقابله با بی آبی ، چاهی حفر کردند که وقتی عبید الله مطلع بر این قضیه شد به عمر سعد دستور داد کاری کند که امام نتواند از چاه مذکور استفاده کند .
👌امام علیه السلام در دومین اقدام برای دست یابی به آب ، حضرت عباس را با سی سوار و بیست پیاده راهی شریعه فرات کرد تا آب مورد نیاز را فراهم کنند ، آنان نیز چنین کردند و آب تهیه کردند .
❕ این آب تا شب عاشورا پاسخگوی نیاز کاروان امام علیه السلام بوده است . شب عاشورا امام علی اکبر را با سی سوار و پیاده برای تهیه آب فرستاد و آنها آب تهیه کردند ، امام علیه السلام بخشی از آن آب را به شرب اختصاص دادند و بخشی را به غسل و حمام .
👌با آغاز نبرد و غلبه کردن تشنگی بر کاروان امام حسین علیه السلام دو مرتبه امام ع ، عباس را برای تهیه آب فرستادند که در این مرحله حضرت عباس شهید شدند .
❕در مرحله آخر خود امام بارها برای آوردن آب اقدام کردند ، اما با حمله سپاه دشمن مواجهه شده و نتوانستند کار به جایی ببرند و نهایتا با لب تشنه شهید شدند .
❕تفصیل آنچه گفته شد را در نمایه زیر ببینید؛
⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1279
⚫️ https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1787
❕حال اشکال این است که چرا امام حسین علیه السلام تمام آن آبی را که علی اکبر آورده بودند را برای شرب اختصاص ندادند و بخشی را برای غسل یاران مخصوص گردانیدند ❗️
1⃣در پاسخ های بالا گفتیم که محتمل و ظاهر آن است که بخشی از آبی که علی اکبر ع آورده بودند ، قابل شرب نبوده است و مثلا احتمال است که علی اکبر ع تحت محاصره سپاه دشمن بوده و نتوانسته است تمام مشک ها را از آب گوارا و شیرین و قابل شرب پر کند ، لذا به ناچار از چاهی که حساسیت دشمن بر آن کم بوده است ، و آبی تلخ و شور داشته است برای غسل و نظافت مقداری آب تهیه کرده اند . بنابراین با توجه به این احتمال بسیار محتمل ، این اشکال را نمی توان کرد که چرا امام حسین ع تمام آن آب را به شرب اختصاص ندادند .
2⃣اگر پاسخ بالا را نیز قبول نکنیم ، باز هم گفتنی است که امام حسین علیه السلام مامور بودند به ظاهر عمل کنند ، نه علم غیب و قدرت غیبی ، چنان که در گذشته توضیح دادیم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1360
👌امام حسین ع مطابق ظاهر قضیه ، احتمال می دادند که مجددا بتوانند آب تهیه کنند ، چنان که در دو مرحله ، توسط حضرت عباس و علی اکبر آب تهیه شد ، لذا به خاطر نیاز ، بخشی از آبی را که علی اکبر آورده بودند به غسل اختصاص دادند و در روز عاشوراء مجددا اقدام به تهیه آب کردند ، اما با تنگ تر شدن محاصره دشمن نه ایشان و نه حضرت عباس علیهما السلام موفق به تهیه آب نشدند و آن بزرگواران با لب تشنه به شهادت رسیدند .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
⚫️به مناسبت فرا رسیدن تاسوعای حسینی و یادکرد فداکاری های عباس علیه السلام ؛
❕برخی از پرسش و پاسخ ها پیرامون ایشان ؛
1⃣کانال های ضد دین هجمه ای را آغاز کرده اند در مورد نحوه شهادت حضرت عباس و می گویند در هیچ منبعی نیامده است که دستان عباس را قطع کردند و او را به بدترین وضع به شهادت رساندند این ها دروغ هایی است که به خورد شما داده اند تا جیب خود را پر کنند ❗️
🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2541
2⃣برخی می گویند حضرت ابوالفضل سه بار آب را برداشت تا بنوشد و از این کار #امتناع کرد و یاد تشنگی اهل حرم افتاد ❕به نظر من این مطلب صحت ندارد زیرا حضرت #ابوالفضل همیشه به یاد پسران زهرا و اهل حرم بوده و لحظه ای از آنها غافل نشده است ❕نظر شما چیست ❗️❗️
🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2542
3⃣آیا شمر دایی حضرت عباس بوده است ❗️
🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2543
4⃣آیا این که مداحان میگویند که حضرت عباس جز در لحظات آخر شهادت امام حسین را به لفظ #برادر خطاب نکرده است و تنها به الفاظ مولا و سید خطاب کرده حقیقت دارد ❗️❗️
🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2544
5⃣❔آیا این متن واقعیت دارد ❗️
❔آیا میدانید #ذخر الحسین کیست؟
در جنگ صفین بود که امیرالمومنین (علیه السلام) نوجوانی سیزده ساله را نقاب بر صورتش زد و زره پوشانید و روانه میدان کرد . معاویه، ابوشعتاء که دلاور عرب بود و در شام او را حریف هزار اسب سوار میدانستند به میدان فرستاد ولی او گفت: در شان من نیست که با این دلاوری هایم با او بجنگم پسرم برای او کافیست.
ابوشعتاء 9 پسر خودش را به میدان فرستاد و آن نوجوان همه را به درک واصل کرد. ابوشعتاء برای انتقام خون پسرانش خودش به میدان آمد اما فقط با یک ضربه به هلاکت رسید. امیرالمونین (علیه السلام) به نوجوان فرمودند بس است پسرم برگرد…
تمام لشگر گفتند یا علی بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم است.
انه ذخر الحسین: او #ذخیره برای حسین است.
🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2545
6⃣سید رضی شیرازی مدرس فلسفه میگه حضرت عباس هیچ چیزی از مقام امام کم ندارد ( حتی عصمت هم داره )نظر شما چیه؟ واقعا چرا در سخن بعضی طلبه ها ثبات وجود ندارد حضرت عباس هرچه باشد انسان است مقامی که دارد از انبیا کمتر است چه برسد به امامان هیچ دلیلی وجود نداره که امام زادگان رو معادل امامان قرار بدیم ❗️
https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2042
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#دستور_یزید_به_قتل_امام_حسین_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔لطفا در مورد دستور یزید به قتل امام حسین که وهابیون منکر هستند اسناد تاریخی ارائه کنید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ما در گذشته در این رابطه اسنادی از منابع اهلسنت ارائه دادیم که در ذیل می توانید بخوانید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4761
👌و گفتیم از نظر ، روایات شیعه این قضیه مسلم است که یزید ، عامل اصلی قتل امام حسین علیه السلام است و بالغ بر صدها روایت و نص قطعی از کتب معتبر و مورد استناد در این رابطه داریم که می توانید با مطالعه ابواب متعدد کتاب شریف بحار الانوار ، این روایات را ببینید ؛
📚بحار الانوار ج 44 ص 310 _ باب 37 _ ج 45 ص 1 بقیه الباب 37 _ ص 107 باب 39 _ ص 300 باب 46 _ ص 323 باب 47
❕هم اینک اسناد بیشتری از کتب اهلسنت ارائه می دهیم ، اگر چه ذکر همه اسناد بحث را به درازا می کشاند ، اما به برخی اشاره می کنیم ؛
1⃣یزید در اولین قدم در جهت مقابله با امام حسین علیه السلام ، دستور قتل مسلم بن عقیل را صادر کرد و به عبید الله چنین نوشت ؛
« مسلم را دنبال کن و اگر به او دسترسی یافتی او را به قتل برسان »
📚 تاریخ طبری ج 4 ص 258 _ کامل ابن اثیر ج 3 ص 268 _ البدایه و النهایه ج 8 ص 164
❕ابن در حالی است که مسلم بن عقیل به عنوان پیک و فرستاده امام حسین علیه السلام به کوفه آمده بود تا مردم را از حرکت امام علیه السلام به کوفه مطّلع سازد.
2⃣یعقوبی در تاریخ خود مینویسد ؛
«یزید در نامه ای به ولید بن عقبة بن ابی سفیان عامل و والی خود در مدینه چنین نوشت ، هرگاه نامه من به دستت رسید، حسین بن علی و عبداللَّه بن زبیر را احضار کن و از آن دو برای من بیعت بگیر، و در صورتی که امتناع کردند گردن آن دو را بزن و سرهایشان را نزد من بفرست … ».
📚تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 241 _ الفتوح، ج 5 ص 10_11
3⃣یا در نقل دیگر آمده است که به ولید بن عقبه در نامه ای دیگر چنین نوشت ؛
❕«هر گاه نامه من به دست تو رسید بیعت مجدّدی از اهل مدینه با تأکیدی از جانب تو بر آنان بگیر. و عبداللَّه بن زبیر را رها کن، زیرا تا او زنده است از دست ما نمی تواند فرار کند، ولی همراه جوابی که برای من میفرستی باید سر حسین بن علی باشد! اگر چنین کردی برای تو اسبان نجیب قرار میدهم و برای تو نزد من جایزه و بهره ای زیادتر است … »
📚الفتوح ج 5 ص 18 _ تاریخ طبری ج 3 ص 269
4⃣ابن عساکر مینویسد ؛ «خبر خروج حسین علیه السلام به یزید رسید، او نامه ای به عبیداللَّه بن زیاد که عاملش در عراق بود نوشت و به جنگ و مقابله با حسین علیه السلام امر نمود و دستور داد که اگر به امام حسین علیه السلام دسترسی پیدا کرد او را به سوی شام بفرستد».
📚تاریخ دمشق ج 14 ص 208
5⃣ابن اعثم مینویسد ؛
« ابن زیاد به اهل کوفه گفت: «یزید بن معاویه نامه ای را با چهار هزار دینار و دویست هزار درهم برای من فرستاده تا آن را بین شما توزیع کنم و شما را به جنگ با دشمنش حسین بن علی بفرستم، پس به دستور او گوش فرا داده و او را اطاعت کنید».
📚الفتوح ج 5 ص 89
6⃣سیوطی میگوید: «یزید در نامه ای به والی خود در عراق - عبیداللَّه بن زیاد - دستور قتال با حسین را صادر نمود».
📚تاریخ الخلفاء ص 193
7⃣ابن اعثم مینویسد: «چون ابن زیاد امام حسین علیه السلام را به قتل رسانید، یزید برای او یک میلیون درهم جایزه فرستاد».
📚الفتوح ج 5 ص 135
8⃣سلم بن زیاد برادر عبیداللَّه بن زیاد هنگامی که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام بر یزید وارد شد، یزید به او گفت: «هر آینه محبّت و دوستی شما بر آل ابی سفیان واجب شد ای بنی زیاد».
📚 همان ص 136
9⃣هنگامی که ابن زیاد به نزد یزید آمد، یزید به استقبال او رفت و بین دو چشمانش را بوسید و او را بر تخت پادشاهی اش نشاند و بر زنانش وارد کرد و به آوازه خوان دستور داد تا برایش بخواند، و به ساقی گفت: ما را از شراب سیراب کن … آن گاه یک میلیون به او و عمر بن سعد جایزه داد. و تا یک سال خراج عراق را به او واگذار نمود.»
📚تذکره الخواص ص 290 _ مروج الذهب ج 3 ص 67
🔟یعقوبی مینویسد ؛
«حسین علیه السلام از مکه به طرف عراق حرکت نمود در حالی که یزید، عبیداللَّه بن زیاد را والی عراق کرده بود. یزید به او چنین نوشت: خبر به من رسیده که اهل کوفه به حسین نامه ای نوشته و از او دعوت کرده اند تا بر آنان وارد شود، و او نیز از مکه به طرف کوفه در حرکت است … اگر او را به قتل رساندی که هیچ و گرنه تو را به نسب پدرت باز خواهم گرداند. پس بپرهیز که زمان از دست تو فوت نشود»
📚 تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 242؛ _ مختصر تاریخ دمشق، ج 28 ص 19
🔸ادامه 👇