#مشروعیت_خلفای_سه_گانه_عدم_قیام_در_برابر_آنان
🤔#پرسش
❔قیام حضرت حسین؛ مهر تاییدی بر خلافت خلفای راشدین!
✅ شیخ الحدیث مولانا عبدالرحمن حفظه الله: «من همیشه این موضوع را بیان میکنم که قیام حضرت حسین بن علی رضی الله عنه در مقابل یزید، در واقع یک مهر تایید بر منشور خلافت خلفای راشدین میباشد، اگر خلافت و سیستم حکمرانی بزرگانی همچون حضرت ابوبکر صدیق، حضرت عمر فاروق، حضرت عثمان بن عفان، رضوان الله علیهم اجمعین اشکال داشت و غصبی بودند، قطعا حضرت حسین رضی الله عنه این کربلا را در همان زمان اجرا میکرد و جانش را برای برپایی نظام اسلامی آن زمان فدا میکرد.»
💠#پاسخ💠
👌به راستی انسان از این استدلالات عوام فریبانه متعجب می شود ؟ پرسش ما این است که چرا پیامبر اسلام در زمان سیزده ساله که در مکه بودند ، در برابر مکیان و مشرکین قیام نکرد تا نظام اسلامی تشکیل دهد ؟ آیا عدم قیام ایشان مهر تاییدی بر حقانیت مشرکین بود ❗️
🔸پیامبر گرامی به دلیل نبود و کمبود نیرو قیام نکرد تا زمانی که به مدینه هجرت کرد و شرایط برای قیام مهیا شد . آیا عدم قیام امام سجاد و امام باقر تا امام عسکری علیهم السلام ، به معنای تایید خلفای جور و نامشروع بنی امیه و بنی العباس است ؟ آیا کسی می تواند چنین بگوید ❗️
👌علت عدم قیام امامان شیعه علیهم السلام در برابر خلفای جور ، تنها کمبود نیروی کافی بوده است .
❕شیخ کلینی روایت می کند که علی علیه السلام به سی گوسفندی که مشغول چرا بودند اشاره کرد و فرمود ؛
« به خدا سوگند ، اگر به تعداد این گله گوسفند یار و یاور داشتم ، حتما قیام می کردم »
📚الکافی ج 8 ص 33
❕از امام رضا علیه السلام سوال کردند که چرا علی علیه السلام با دشمنانش 25 سال بعد رسول الله نجنگید سپس در ایام #خلافتش با دشمنانش جنگید؟ امام علیه السلام پاسخ داد ؛
« او به پیامبر اقتدا کرد چرا که پیامبر نیز به مدت 13 سال در مکه و 9 ماه در مدینه به دلیل کمی یاران جهاد با مشرکین را ترک کرد ، با این وجود خللی به نبوتش وارد نمیشود همچنین خللی به امامت علی نیز وارد نمیشود چون علت ترک جهاد در مورد پیامبر وعلی یکی است ( وآن کمی یاران بود) »
📚بحار الانوار، ج29 ص 435
❕مأمون رقّى می گوید ؛
« در خدمت آقايم حضرت صادق عليه السّلام بودم كه وارد شد سهل بن حسن خراسانى و سلام كرد بر آن حضرت و نشست و گفت: يا بن رسول اللّه! از براى شما است رأفت و رحمت، و شما اهل بيت امامتيد، چه مانع است شما را كه از حقّ خود بنشينى با آن كه مى يابى از شيعيانت صد هزار نفر كه مقابلت شمشير بزنند.
❕حضرت فرمود: بنشين اى خراسانى رعى اللّه حقّك. پس فرمود: اى حنفيه! تنور را گرم كن. پس آن كنيز تنور را گرم كرد كه مانند آتش سرخ شد و بالاى آن سفيد گرديد آنگاه فرمود: اى خراسانى برخيز و بنشين در تنور! مرد خراسانى عرض كرد: اى آقاى من يا بن رسول اللّه! مرا عذاب مكن به آتش و از من بگذر خدا از تو بگذرد.
فرمود: از تو گذشتم، پس در اين حال بودم كه هارون مكّى وارد شد و نعلينش را به انگشت سبّابه اش گرفته بود، عرض كرد: السّلام عليك يا بن رسول اللّه. حضرت فرمود بينداز نعلين را از دستت و بنشين در تنور! راوى گفت كه: هارون كفش را از دست انداخت و نشست در تنور و حضرت رو كرد به مرد خراسانى و شروع كرد با او حديث خراسان گفتن مانند كسى كه مشاهده مى كند آن را، پس فرمود برخيز اى خراسانى و نظر كن به داخل تنور، گفت: برخاستم و نظر كردم در تنور ديدم هارون را كه چهار زانو نشسته آنگاه از تنور بيرون آمد و بر ما سلام كرد. حضرت فرمود ؛
« در خراسان چند نفر مثل اين مرد است؟ گفت: به خدا قسم يك نفر نيست.
فرمود: ما خروج نمى كنيم در زمانى كه نمى بينى #پنج_نفر را كه یاور ما باشند ، ما داناتريم به وقت خروج »
📚المناقب ج 4 ص 237
🔸ادامه 👇