eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
206 ویدیو
49 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
❔تناقضات_قران 🔰 پاداش دو برابر است يا ده برابر؟ 🔻دو برابر است🔻 ➖وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ ﴿۳۷، سبا﴾ ترجمه: و اموال و فرزندانتان چيزى نيست كه شما را به پيشگاه ما نزديك گرداند مگر كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته كرده باشند پس براى آنان دو برابر آنچه انجام داده اند پاداش است و آنها در غرفه ها[ى بهشتى] آسوده خاطر خواهند بود(37) 🔻ده برابر است🔻 ➖مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۱۶۰، انعام﴾ هر كس كار نيكى بياورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر كس كار بدى بياورد جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود (۱۶۰) 💠💠 👌آنچه مورد اشتباه قرار گرفته است ترجمه ناصحیح کلمه « ضعف » در آیه اول « لهم جزاء الضعف » است که به معنای دو برابر نمی باشد . ❕ضعف از نظر لغت عرب، تنها به معنى دو چندان نيست، بلكه به معنى دو و چند برابر است. فيروز آبادى لغت معروف قرن هشتم هجرى در كتاب قاموس و دیگران مى گويند ؛ «گاه گفته مى شود «ضعف فلان چيز » و اراده مى شود دو برابر و سه برابر مانند آن، زيرا اين كلمه به معنى اضافه نامحدود مى آيد » 📚لسان العرب ج 9 ص 204 _ القاموس المحیط ج 3 ص 223 ❕بنابراین در آیه اول خداوند از پاداش مضاعف و چند برابر نیکوکاران سخن به میان می آورد و در آیه دوم توضیح می دهد که پاداش مضاعف ، ده برابر در انتظار نیکوکاران است . 👌البته توجه به این نکته که است مورد تمسک شبهه افکن قرار بگیرد لازم است ؛ 💠در آیات فوق خواندیم پاداش حسنه ، ده برابر است در حالی که در بعضى ديگر از آيات قرآن تنها به عنوان « اضعافا كثيره » ( برابر) اكتفاء شده (مانند آيه 245 سوره بقره) و در بعضى ديگر از آيات، پاداش پاره اى از اعمال مانند انفاق را به هفتصد برابر بيشتر مى رساند، (آيه 261 سوره بقره) و در بعضى ديگر اجر و پاداش بى حساب ذكر كرده و مى گويد ؛ إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ" آنها كه استقامت بورزند پاداشى بى حساب خواهند داشت" (زمر آيه 10). ❕روشن است كه اين آيات هيچگونه اختلافى با هم ندارند، در حقيقت حد اقل پاداشى كه به داده مى شود، ده برابر است و همين طور به نسبت اهميت عمل، و درجه اخلاص آن و كوششها و تلاشهايى كه در راه آن انجام شده است، بيشتر مى شود، تا به جايى كه هر حد و را درهم مى شكند و جز خدا حد آن را نمى داند. 👌مثلا انفاق كه فوق العاده در اسلام اهميت دارد پاداشش از حد معمول پاداش عمل نيك كه ده برابر است، فراتر رفته و به" اضعاف كثيره" يا" هفتصد برابر" و بيشتر رسيده است و در مورد" استقامت" كه ريشه تمام موفقيتها و سعادتها و خوشبختيها است و هيچ عقيده و عمل بدون آن پا برجا نخواهد بود، پاداش بى حساب ذكر شده است. ❕از اينجا روشن مى شود كه اگر در روايات، پاداشهايى بيش از ده برابر براى بعضى از اعمال نيك ذكر شده نيز هيچگونه منافاتى با آيه فوق ندارد. و همچنين اگر در آيه 84 سوره قصص مى خوانيم مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها " كسى كه عمل نيكى انجام دهد پاداشى بهتر از اين خواهد داشت" مخالفتى با آيه فوق ندارد تا احتمال نسخ در آن برود، زيرا بهتر بودن معنى دارد كه با ده برابر كاملا سازگار است.» 📚تفسیر نمونه ج 6 ص 56 http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🔸ادامه پاسخ 👇👇👇 🔰البته آيه فوق با اينكه در باره بحث ميكند، يك حكم كلى و عمومى براى همه موارد در بر دارد، كه انسان نبايد در هيچ حال و در هيچ مورد، اموالى كه تحت او است و يا زندگى او به نوعى به آن بستگى دارد به دست افراد كم عقل و غير رشيد بسپارد، و در اين موضوع فرقى در ميان اموال عمومى (اموال حكومت اسلامى) و اموال خصوصی نيست، گواه بر اين موضوع رواياتى است كه از پيشوايان اسلام در اين نقل شده است. 👌مثلا در روايتى از امام صادق علیه السلام مى خوانيم كه راوی ميگويد از امام تفسير آيه« و لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ »را پرسيدم ؟ فرمود: شرابخواران سفيهند و نبايد اموالتان را به آنها بسپاريد» 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 21 👌 شخص شرابخوار هم سرمايه خود را از دست مى دهد، و هم سرمايه معنوى را، چه سفاهتى از اين بالاتر كه انسان پول بدهد و عقل و هوش خود را نيز بدهد و ديوانگى خريدارى كند، قواى مختلف بدنى را نيز بر سر اين كار بگذارد و زيانهاى اجتماعى فراوانى ببار آورد. ❕ در روايت ديگرى تمام افرادى كه به جهتى از جهات قابل اعتماد نيستند" " ناميده شده اند، و از سپردن اموال (شخصى و عمومى) به آنها نهى شده است . 🔹 يونس بن يعقوب ميگويد از امام جعفر صادق تفسير آيه" وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ" را پرسيدم فرمود: من لا تثق به" سفيه كسى است كه مورد اعتماد نباشد. 📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 220 👌 از اين روايات برميايد كه سفيه معنى دارد و از سپردن اموال عمومى و خصوصى به آنها نهى شده است، منتها اين نهى در بعضى از موارد به عنوان تحريم است و در پاره اى از موارد كه درجه سفاهت شديد نيست به معنى كراهت است. ❕در روایات دیگری نیز سفیه بر زنان اطلاق شده است که اموال شوهر خود را در راه عیش و نوش و فساد انگیز صرف می کنند چنان که در تفسير قمى از امام باقر روايت كرده كه در ذيل آيه مورد بحث فرمود ؛ «وقتى مردى تشخيص دهد كه همسرش و يا فرزندش سفيه و انگيز است، نبايد هيچيك از آنها را بر مال خودش مسلط كند، چون خداى تعالى مال را وسيله قوام زندگى او قرار داده، سپس فرمود منظور از" قوام زندگى"، معاش است» 📚تفسیر قمی ج 1 ص 131 ❕بنابراین اگر در روایاتی زنان خوانده شده اند که باید اموال را به آنها نداد ، منظور زنانی هستند که با سفاهت و بلاهت اموال را در امور لغو و باطل و فساد می کنند و شامل تمام زنان نمی شود . http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔بنده پاسخ شما را در مورد برنامه اسلام برای آزادی تدریجی بردگان مطالعه کردم ❗️صحیح است که اسلام برای آزادی بردگان داشته اما چرا اجازه برده گیری را به مسلمین داد ❕چرا به اسارت گرفتن در اسلام جایز بوده است ❗️❗️ 💠💠 👌بله آخرين ايرادى را كه ممكن است در موضوع بردگى بر اسلام بگيرند اين است كه درست است اسلام برنامه براى آزادى بردگان ترتيب داده؛ ولى معلوم نيست چرا اسلام وسيله اى براى ايجاد بردگى بدست مردم مى دهد، و اجازه مى دهد اسيران جنگى را سربازان مسلمان به عنوان «برده» خريد و فروش كنند؟! 👌اين آخرين چيزى است كه ممكن است به ما بگويند اما اگر در قضاوت عجله نكنيم و با دقت مطلب را مورد بررسى وتحليل قرار دهيم آن هم حل خواهد شد. ولى در هر حال بايد دانست كه اين ايراد را دول امروز و كسانى كه طرفدار و يا مقلد و پيرو آنها هستند حق ندارند بكنند؛ زيرا معامله اى كه فاتحين آنها با اسيران جنگى خود مى نمايند، و مطالبى كه عدّه اى از آنها پس از آزاد شدن از طرز رفتار دول فاتح نقل مى كنند روشن مى سازد كه اين اسارت بدترين نوع بردگى خشونت آميز است گو اينكه حاضر نيستند اين كلمه را در چنين مواردى بكار برند؛ از جمله اينكه دول فاتح پس از جنگ جهانى دوّم كارى بر سر ملل مغلوب آوردند كه راستى بردگى در برابر آن صد شرف داشت . ❕در هر حال در اينجا به دو نكته بايد توجه داشت ؛ 1⃣براى پى بردن به وضع اسراى جنگى در اسلام؛ بايد ديد اسلام با چه اشخاصى مى جنگد و حدود مقرّرات جهاد در اسلام چيست، بطور خلاصه بايد گفت: جهاد در اسلام افراد بى ايمانى است كه حاضر به هيچگونه سازش با قوانين الهى و حق و عدالت نيستند، و در برابر هيچ منطقى سر تسليم فرود نمى آورند و درصدد نابودی اسلام و مسلمین هستند ، زيرا روشن است كه اسلام به خاطر يك سلسله اغراض سياسى خاص يا منافع اقتصادى با كسى نمى جنگد، اختلافات نژادى و منطقه اى و تزاحم و اصطكاك منافع مادى ملتها در اسلام مجوز جنگ نيست، جهاد در اسلام به صورت «حق» و «باطل»، و «عدالت» و «ظلم» و در مسير آزادى انسانها است. 🔸اگر مقرّرات جهاد اسلامى درست و به دقت رعايت شود كسانى كه در جبهه مخالف قرار دارند طبعاً كسانى خواهند بود كه حاضر به هيچ گونه سازش با حق نيستند و اجراى اصول عدالت اسلامى را با منافع خود مى بينند، و از آشفتگى اجتماع و گمراهى مردم پشتيبانى مى كنند و خلاصه: يك موجود ضد بشرى و طرفدار جهل و فساد خواهند بود. ❕و اگر در زمان اين مقرّرات درست رعايت نمى شده و افرادى را به ظلم و ستم برده و بنده مى ساختند، مربوط به اسلام نيست، زيرا بحث ما درباره قوانين اسلامى و آثار اجتماعى آن است. 🔸تمام اشتباه مخالفين ما در همين جاست كه مجوز جنگ را در اسلام چيزى شبيه آنچه در ميان دول متخاصم از اغراض سياسى و اقتصادى است، دانسته اند. در حالى كه اين طور نيست و در اسلام بر اساس و پايه ديگرى استوارست كه با توجّه به آن، افراد مغلوب و اسير، اشخاص صالح و درست و صحيح العملى نخواهند بود. 🔸ادامه 👇