#شجاعت_امام_کاظم_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔ترس و وحشت امام موسى كاظم از احضارش توسط هارون الرشيد
"عجب امامى كه براى جانش اينقدر ميترسد و به گريه مى افتد
مگر نه اينكه اينها عاشق شهادت بودند؟
تا كى بايد دروغ اخوندها را باور كرد؟ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌آنچه مورد استناد معاند قرار گرفته است ، نقلی است که در کتاب « عیون الاخبار » آمده که راوی می گوید ؛
«وقتى هارون، موسى بن جعفر عليهما السّلام را زندانى كرد، حضرت، شب هنگام، از جهت هارون در ترس بودند كه مبادا ايشان را بكشد. لذا تجديد وضو كردند و رو به قبله ايستادند و چهار ركعت نماز خواندند و سپس دست به دعا برداشته، چنين گفتند:
«يا سيّدي نجّني من حبس هارون و خلّصني من يده، يا مخلّص الشّجر من بين رمل و طين، و يا مخلّص اللّبن من بين فرث و دم، و يا مخلّص الولد من بين مشيمة و رحم و يا مخلّص النّار من الحديد و الحجر، و يا مخلّص الرّوح من بين الاحشاء و الأمعاء، خلّصني من يدي هارون».
❕راوى مى گويد: وقتى حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام اين دعاها را خواند، هارون در خواب مردى سياه پوست را ديد كه بسراغش آمده و شمشيرى در دست دارد كه از نيام بيرون كشيده و بالاى سرش ايستاده است و مىگويد: هارون! موسى بن جعفر را از حبس آزاد كن و گر نه، گردنت را با اين شمشير مىزنم.
هارون از هيبت آن مرد وحشت كرده، دربان را طلبيد و به او گفت: به زندان برو و موسى بن جعفر عليهما السّلام را آزاد كن.
🔸راوى ادامه داد: دربان به سمت زندان حركت كرد، به زندان رسيد و در زد، مأمور زندان گفت: كيست؟ گفت: خليفه، موسى بن جعفر را فراخوانده است او را بيرون بياور و آزادش كن. زندانبان فرياد زد: اى موسى! خليفه تو را فراخوانده است. حضرت موسى بن جعفر- عليهما السّلام- ترسان و نگران از جا برخاست و گفت: حتما تصميم بدى در مورد من گرفته است كه در اين دل شب مرا فراخوانده است، حضرت گريان و اندوهگين و نااميد از حيات خود، برخاست و با اندامى لرزان به نزد هارون رفت.
❕حضرت فرمود: سلام بر هارون، هارون نيز جواب سلام حضرت را داد و گفت: ترا به خدا قسم مى دهم آيا امشب دعا كرده اى؟ حضرت فرمود: بله، هارون پرسيد: چه دعايى؟ حضرت فرمود: تجديد وضوء كردم و چهار ركعت نماز خواندم و سر به آسمان بلند كردم و گفتم: يا سيّدى خلّصني من يد هارون.- و تا آخر دعا را ذكر فرمود.
هارون گفت: خداوند دعايت را مستجاب كرد، اى دربان! او را آزاد كن! سپس چند خلعت طلبيد و سه عدد از آنها را به حضرت پوشاند و اسب خود را به ايشان را گرامى داشت و احترام نمود و نديم و همدم خويش گرداند. سپس گفت: آن دعاها را برايم بخوان، حضرت آنها را به او تعليم فرمود. »
📚عیون الاخبار ج 1 ص 94
❕البته ممکن است تعبیر « هُوَ يَرْتَعِدُ فَرَائِصُه » « اعضای بدنش به لرزه افتاده بود » حال از وضعیت هارون باشد که پس از آن رویا ، دچار ترس شده بود .
👌در هر صورت این جریان که سخن از ترس و حزن و گریه امام کاظم علیه السلام به میان می آورد ، نمی تواند مورد پذیرش ما باشد .
❕ امام کاظم علیه السلام هیچگاه در برابر هارون از خود ضعفی نشان ندادند و با نهایت شدت و صلابت با او برخورد می کردند .
🔸در نقلی آمده است ؛
« امام موسی بن جعفر در یکی از کاخهای استوار و زیبای هارون که مانند آن در بغداد و جای دیگر نبود، وارد شد. هارون سرمست از قدرت گفت: این سرا چون است؟ امام بی واهمه و اعتنا از قدرت و جبروت او گفت: این سرای فاسقان است. خدای تعالی فرماید ؛ « کسانی را که در روی زمین، بی شایستگی، بر خلاف حق گردن میفرازند از آیات خود روی گردان میکنم. هر چند همه آیات را میبینند، به آن ایمان نمی آورند و اگر راه رشد را ببینند آن راه را بر نمی گزینند و اگر راه گمراهی را مشاهده کنند آن را انتخاب میکنند. (هود - ۱۱۳).
❕هارون از خشم لرزید و موجی از تشویش او را فرا گرفت. آنگاه به امام گفت: خانه از آن کیست؟ - این سرا شیعه ما را مجال است و دیگران را فتنه. - چرا صاحبخانه آن را باز پس نمیگیرد؟ - خانه را آباد از او گرفتند و تا آباد نگردد آن را پس نمی گیرد. شیعیان تو کجایند؟ و در اینجا امام سخن حق تعالی را قرائت کرد: ُ.«کافران از اهل کتاب و مشرکان جدا نبودند تا برای آنان از جانب خدای بینه ای آمد. » هارون را خشم فرا گرفت و گفت آیا ما کافرانیم؟
🔸امام فرمود نه، اما چنانکه خدای تعالی فرماید: ِ«… آنان که نعمت خدای را به کفر تبدیل کردند و پیروان خود را در سرای هلاکت جای دادند. »ابراهیم - ۲۷ - ۲۸ و اینچنین امام آشکار کرد که هارون منصب خلافت را غصب کرده و سلطنت و حکومت را، دزدیده است. این مطلب خشم هارون را بر او بر انگیخت و به هنگامی که شنید امام او را به مبارزه میطلبد و در موضعی است که در آن نرمش نیست، در سخن خود با امام به خشونت پرداخت .»
📚مناقب ج 2 ص 381
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕حضرت موسى بن جعفر عليه السّلام از داخل زندان طى نامه اى كه به هارون الرشيد نوشت، تلاش هاى شكست خورده هارون در فريفتن و شكنجه خود را ناكارآمد خوانده، متذكر شد كه اقدامهاى جبارانه او چيزى را تغيير نمى دهد.
🔸 «محمّد بن اسماعيل» مى گويد: «موسى بن جعفر عليه السّلام نامه اى از زندان براى هارون الرشيد فرستاد به اين شرح ؛ « هر يك روز آميخته به سختى كه بر من مى گذرد، يك روز آكنده از آسايش و فراخى از تو سپرى مى شود تا اينكه همگان در روزى بى پايان [براى داورى و رسيدن به پاداش يا كيفر] گرد خواهيم آمد و آنجاست كه باطل كاران زيان مى كنند »
📚تاریخ بغداد ج 13 ص 32_ کشف الغمه ج 3 ص 8 _ بحار الانوار ج 48 ص 148
👌می بینیم امام کاظم علیه السلام بدون هیچ ترسی و با نهایت صلابت و شجاعت با هارون الرشید رفتار می کرد .
❕از سوی دیگر ، اساسا چگونه می توان نسبت ترس را به امامان منصوب از جانب خداوند داد در حالی که یکی از ویژگی های آن بزرگواران« شجاع » بودن آنها می باشد .
🔷امام رضا علیه السلام فرمود:
« برای امام نشانه هایی است از جمله عالم ترین و عادل ترین و با تقواترین و حلیم ترین و شجاع ترین مردم است ...»
📚معانی الاخبار ص35 _ بحار الانوار ج25 ص116
👌امام علی علیه السلام فرمود:
« لازم است که امام شجاع ترین مردم باشد زیرا رهبر مومنان است و مومنان از او الگو می گیرند»
📚بحار الانوار ج25 ص164
👌نقلی که مورد استناد معاند قرار گرفت ، سندا ضعیف است ، در سند آن ، محمد بن علی ماجیلویه مجهول است و اگر محمد بن علی ماجیلویه القمی باشد ، توثیقی ندارد .
📚زبده المقال من معجم الرجال ، ج 2 ص 361
🔸در سند آن ارسال هم وجود دارد و اساسا راوی جریان به عنوان « رجلا » « مردی » معرفی شده است که معلوم نیست چه کسی بوده است .
👌مترجم نقل فوق هم در مورد جریان مذکور می نویسد ؛
« اين اوصاف و حالات از يك مرد الهى عادى كه دلش بياد خدا آرام گرفته، بسيار بعيد است چه برسد به مقام شامخ ولايت مطلقه الهيّه، ناچار بايد بگوئيم اين عبارات را راوى و يا بعضى نسّاخ از جانب خود براى آب و تاب دادن به قضيّه، به اصل داستان افزوده اند و يا خبر بى جزاف نيست »
📚ترجمه عیون الاخبار ، حمید رضا مستفید و علی اکبر غفاری ، ج 1 ص 189
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد چرایی صلح و بیعت امام حسن و امام حسین علیهما السلام با معاویه را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2149
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2152
👌در سند روایت فوق « علی بن الحسن التیمی » وجود دارد که مجهول و ضعیف است .
📚زبده المقال ج 2 ص 37
❕ اکثر احادیث طبی که از اهل بیت علیهم السلام نقل شده است صحت آنها مورد اعتماد نیست ، چنان که شیخ صدوق می نویسد ؛
🔸« عقیده شیعه درباره اخبار و احادیثی که درباره #طب رسیده آن است که این احادیث بر چند گونه اند ؛
1⃣برخی از آنها با نظر به آب و هوای مکه و مدینه گفته شده اند و به کار بستن آنها در دیگر شرایط آب و هوایی #درست نیست .
2⃣در برخی از آنها معصوم علیه السلام بر پایه آنچه از حال و #طبع سوال کننده می دانسته پاسخ داده و از همان موضع فراتر نرفته است ، چه این که امام بیش از آن شخص به طبع وی آگاهی داشته است .
3⃣برخی از آنها را #مخالفان با هدف زشت نمایاندن چهره مذهب در نگاه مردم در میان احادیث گنجانده اند .
4⃣در برخی از آنها #سهوی از راوی حدیث سر زده است .
5⃣در برخی از آنها بخشی از حدیث حفظ شده و بخشی دیگر #فراموش شده است .
📚اعتقادات الامامیه ص115
💠توضیح بیشتر در ذیل ؛👇
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1693
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1694
#ذبح_سوزاندن_حیوان_وطی_شده
🤔#پرسش
❔در اسلام حکمی است که اگر با حیوانی نزدیکی شود ، حیوان را باید آتش زد ❗️آیا این حکم معقول و مناسب حقوق حیوانات است ❕
💠#پاسخ💠
👌مرحوم امام ( ره ) در تحریر الوسیله خود چنین می آورد ؛
« از چيزهايى كه موجب حرمت حيوان حلال بالأصاله مى شود اين است كه انسان در «قُبُل» يا «دُبُر» او وطى نمايد اگر چه انزال نكند؛ چه انسان وطى كننده صغير باشد يا كبير، عالم باشد يا جاهل، با اختيار باشد يا اكراه بر آن شود؛ و چه حيوان وطى شده نر باشد يا ماده؛ پس به سبب اين وطى، گوشت او و گوشت نسل او كه بعد از وطى به وجود مى آيد، بنابر اقوى در نسل حيوان ماده و بنابر احتياط (واجب) در نسل حيوان نر و همچنين شير و پشم و موى آنها حرام مى باشد.
❕ حيوان وطى شده اگر از حيواناتى باشد كه خوردن آن اراده مى شود مانند گوسفند و گاو و شتر واجب است كه ذبح شده سپس سوزانده شود و وطى کننده- در صورتى كه مالك نباشد- غرامت قيمت آن را براى مالكش بپردازد و اگر حيوانى باشد كه بر پشت آن بار مى گذارند يا سوار مى شوند و خوردن آن متعارف نمى باشد مانند الاغ و قاطر و اسب، از محل وطى به شهر ديگرى برده مى شود و در آنجا فروخته مى شود. پس ثمن آن به وطى كننده داده مى شود و وطى كننده- در صورتى كه مالك نباشد- قيمت آن را غرامت مى دهد. »
📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 170
❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« کسی که با حیوانی نزدیکی کند ، شلاق زده می شود و قیمت حیوان را به صاحبش پرداخت می کند ، چرا که ( منافع ) حیوان را فاسد کرده است و آن حیوان در صورتی که گوشتش خورده می شود ، ذبح شده و لاشه آن سوزانده می شود و اگر حیوانی باشد که بر پشتش سوار می شوند ، واطی ، قیمتش را به صاحبش می دهد و تازیانه ( تعزیری ) می خورد و آن حیوان را از شهری که وطی صورت گرفته به شهر دیگر خارج می کنند و در آن شهر به فروش می رسانند »
📚التهذیب ج 10 ص 61_ الاستبصار ج 4 ص 223
👌در نقل دیگری راوی سوال می کند ؛
« گناه حیوان چیست ( که ذبح شده و لاشه اش سوزانده می شود ) ؟ امام علیه السلام فرمود ؛
« او گناهی ندارد ، اما پیامبر گرامی چنین کردند ( و چنین حکمی دادند ) و به این حکم امر کردند تا مردم بر حیوانات جرئت پیدا نکنند و نسلشان منقطع نشود »
📚وسائل الشیعه ج 28 ص 357
👌از این بیان استفاده می شود که دستور به ذبح حیوان و آتش زدن لاشه آن تنها از این جهت است که مردم دیگر به سراغ چنین عمل شنیعی نروند ، زیرا اگر بروند در این صورت هم نمی توانند از گوشت آن حیوان ارتزاق کنند و هم باید لاشه حیوان را بسوزانند .
🔸استفاده نکردن از گوشت آن حیوان و هر حیوانی که از نسل آن حیوان است موجب یک ضرر اقتصادی بزرگ برای واطی می شود و اگر واطی مالک آن حیوان نباشد هم باید غرامت را به صاحب آن حیوان بدهد ، سوزاندن لاشه آن حیوان هم موجب رسوایی بیشتر فرد واطی می شود .
❕این دو جنبه یعنی « ضرر اقتصادی » و « رسوایی بیشتر » در کنار « تنبیه خاص واطی » موجب دوری مردمان از انجام این عمل شنیع می شود ، به خاطر همین است که امام علیه السلام در فلسفه حکم مذکور « جرئت نکردن مردم بر انجام این عمل » را بیان کردند تا چنین نشود که این عمل بین مردم رواج پیدا کند و زاد و ولد و نسلشان متوقف شود .
❕خداوند مالک هر آنچه است که در عالم می باشد چنان که می فرماید ؛
« هر چه در آسمانها و زمین است از اوست»
🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126-
❗️« مالکیت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست»
🔶مائده 17- انعام 12- توبه116
🔸دستور به ذبح و سوزاندن لاشه حیوان وطی شده هم توسط مالک حقیقی آن حیوان یعنی خداوند جهت دور شدن مردم از عمل شنیع « نزدیکی با حیوانات » صادر شده است و دارای فلسفه روشنی است و قبحی در آن نیست .
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht.