#پاسخی_به_شبهه_افکنی_معاندین_با_استدلال_به_کتاب_منیه_الصائمین
🤔#پرسش
◾️نکاتی آموزنده از کتاب مستطاب
(منية الصائمين)از آیت الله محمد صادق صدر:
روايت اول در مورد وارد كردن آلت تناسلى يك مرد در آلت تناسلى يك حيوان، در زمانى كه او روزه است.
#ترجمه:
حالت اول: اینکه مردی #آلت_تناسلی اش را در جلو یا عقب حیوان داخل کند.
در این حالت ممکن است روزه صحیح باشد على رغم اینکه در آن جای تصرف کردن است؛ و گرچه پسندیده تر این است که بنا، بر عدم صحت روزه باشد.
و این در حالتی است به سبب انزال نباشد اما اگر انزال نمایند پس روزه از این جهت که انزال نموده باطل است [نه از جهت ادخال آلت تناسلی اش در جلو یا عقب حیوان]
#منبع:
كتاب منية الصائمين نوشته آيت الله محمد صادق صدر ص ٩٧-٩٨
#نتيجه_گيرى:
شما در زمانى كه روزه هستيد ميتوانيد آلت تناسليتان را در جلو يا عقب يك حيوان وارد كنيد و روزه تان باطل نميشود تا زمانى كه انزال انجام نشود.
جداً هيچ توضيحى ندارم
روايت دوم در مورد مردى است كه در هنگام روزه إلت تناسلى اش را در مقعد مرد ديگرى وارد كند.
#ترجمه:
اینکه یک #مرد آلت تناسلی اش را در پشت یک مرد دیگر داخل کند
و در این حالت اگر سر آلت به تمامی وارد شود، #روزه باطل می شود
اما اگر به طور کامل وارد نشود پس روزه باطل نمی شود به شرطی که #انزال نکند
و روزه اش باطل می شود از این جهت که اگر انزال کند [و نه به خاطر داخل کردن #آلتش در #مقعد آن مرد]
#منبع:
كتاب منية الصائمين نوشته ايت الله محمد صادق صدر ص ٩٧-٩٨
نتيجه گيرى:
دو مرد در هنگام روزه ميتوانند عمل لواط انجام دهند و كماكان روزه بمانند به شرطى كه انزال انجام نشود.........
در دو بخش گذشته مواردى را در مورد نزديكى با حيوانات و همچنين ارتباط جنسى دو مرد و عدم ابطال روزه، خدمت شما نوشتم.
اما در اين بخش عمق فاجعه و تفكر اين مرجع تقليد بسيار معروف شيعه را خواهيد ديد. سر اصل فتواى ايشان خواهم رفت و ترجمه آن.
#ترجمه:
اینکه مردی آلت تناسلی اش را در جلو یا عقب دختر بچه نا بالغی فرو ببرد
اگر به طور کامل و مقدار سر آلت وارد شود روزه باطل است و اگر مقدار حشفه و سر آلت نشود پس روزه باطل نمی شود به شرطی که انزال نکند،
ولى اگر انزال كند روزه اش باطل ميشود.
#منبع: كتاب منية الصائمين ص ٩٧-٩٨
توضيح عمق فاجعه:
ايشان خودِ عمل نزديكى به يك دختر بچه را باطل كننده روزه نميداند و تنها درصورتى روزه شخص باطل ميشود كه شخص عمل انزال را انجام دهد و نه اينكه آلت تناسلى اش را در جلو يا عقب يك دختر نابالغ فرو كرده است ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌کانالهای معاند با تدلیس و تقطیع و هوچی گری ، شبهاتی را مطرح کرده و مخاطبین خود را گول زده و نسبت به احکام اسلام بدبین می کنند ، که نمونه آن همین مورد مطرح شده است .
❕در روایات ما تصریح شده است که یکی از مبطلات روزه ، جماع و نزدیکی کردن است .
👌امام صادق ع فرمود ؛
« پنج چیز است که روزه ، روزه دار را باطل می کند ؛ خوردن و نوشیدن و جماع و سر در آب کردن و دروغ بستن بر خدا و رسولش و ائمه علیهم السلام »
«خَمْسَةُ أَشْيَاءَ تُفَطِّرُ الصَّائِمَ الْأَكْلُ وَ الشُّرْبُ وَ الْجِمَاعُ وَ الِارْتِمَاسُ فِي الْمَاءِ وَ الْكَذِبُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ ع. »
📚خصال ج 1 ص 286
👌علی ع هم در بیان اموری که موجب بطلان روزه می شود و از حدود روزه اند ، فرمود ؛
« اول اجتناب کردن از اکل و شرب و دوم اجتناب کردن از جماع و نزدیکی ... »
«... ٍ أَوَّلُهَا اجْتِنَابُ الْأَكْلِ وَ الشُّرْبِ وَ الثَّانِي اجْتِنَابُ النِّكَاحِ ... »
📚وسائل الشیعه ج 10 ص 32
👌پیامبر گرامی فرمود ؛
« کسی که در روز ماه رمضان ، عمدا جماع و نزدیکی کند ، بر او کفاره لازم است »
« مَنْ جَامَعَ فِي نَهَارِ رَمَضَانَ مُتَعَمِّداً فَعَلَيْهِ الْكَفَّارَةُ. »
📚مستدرک الوسائل ، ج 7 ص 324
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕بنابراین جماع و نزدیکی کردن ، موجب بطلان روزه است و این روایات به صورت مطلق ، جماع و نزدیکی را مبطل روزه می داند ، چه نزدیکی با همسر باشد ، چه نزدیکی با حیوان و یا با همجنس باشد ، چه انزالی صورت بگیرد و چه نگیرد ، چه در جماع اندازه حشفه وارد شود و چه کمتر وارد شود ، هر نوع جماع و نزدیکی کردنی ، مبطل روزه است ، چنان که در کتاب العروه الوثقی آمده است ؛
« جماع مبطل روزه است ، اگر چه انزالی صورت نگیرد ، چه آنکه جماع می کند ، مرد باشد یا زن ، جماع از قبل باشد یا از دبر ، چه با صغیر جماع صورت گیرد و چه با کبیر ، با مرده یا زنده ، چه فرد فاعل باشد و چه مفعول ، و همینطور نزدیکی با حیوان مبطل روزه است ، حتی اگر حیوان ( با زنی نزدیکی کند ) و فاعل باشد ( روزه زن باطل است )»
« الجماع و إن لم ينزل، للذكر و الانثى، قبلًا أو دبراً، صغيراً كان أو كبيراً، حيّاً أو ميّتاً، واطئاً كان أو موطوءاً، و كذا لو كان الموطوء بهيمة ، بل و كذا لو كانت هي الواطئة.... »
📚العروه مع التعلیقات ، ج 2 ص 16
👌جماع نیز به معنای نکاح و مطلق نزدیکی است ، حتی اگر به کمتر از حشفه و سر آلت باشد ، چرا که در این صورت هم عنوان جماع و نزدیکی صدق می کند ؛
« الجماع کنایه عن النکاح »
📚لسان العرب ، ج 8 ص 57
❕از سوی دیگر در این شکی نیست که از نظری احکام اسلام و روایات متواتر معصومین علیهم السلام ، نزدیکی با حیوان یا لواط با همجنس ، یا نزدیکی با دختر نابالغ حرام است ( چه دختر نابالغ همسر انسان باشد ، چه همسر نباشد که مثلا انسان با او زنا کند ) ، چنان که مفصل در ذیل ادله حرمت این موارد را ارائه داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2700
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3259
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3256
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2852
👌تنها آنچه برای برخی شبهه شده است آن است که اگر در موارد فوق ، انزالی صورت نگیرد و مثلا کمتر از مقدار حشفه و ختنه گاه داخل شود ، آیا روزه باطل می شود یا خیر ❗️ اگر چه چنین لذت جویی هایی حرام است ❗️
« فی فساد الصوم بوطء الغلام و الدابه تردد 👈و ان حرم ... 👉»
📚جواهر الکلام ، ج 16 ص 220
❕اما معاند با هوچی گری در صدد است که وانمود کند که برخی از علما گفته اند که چنین لذت جویی هایی اشکالی ندارد ، چون روزه را باطل نمی کند و از این طریق مخاطبین خود را گول بزند ، در حالی که این علما با صراحت گفته اند که چنین لذت جویی هایی حرام است ، اما در این که مبطل روزه هم است یا خیر تردیدهایی دارند که ما روشن کردیم این تردیدها به جا نیست و چنین لذت جویی های مبطل روزه هم است .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#غذاخوری_در_برابر_گرسنگان_و_روزه_داران
🤔#پرسش
❔اسلامگرايان ادعا ميكنند كه احكام دين اسلام عقلانى و منطبق بر منطق است.
جداى از اينكه اين ادعا هم احمقانه است و هم مضحك، فقط يك مثال ميتواند كل اين ادعا را نابود كند.
روحانيون مسلمان چه سنى و چه شيعه در تمام سال جلوی گرسنه های بیچاره بر سر سفره هاى رنگين مفتخورى و شكمبارگى ميكنند و اينكارشان هيچ ايرادى ندارد! اما در رمضان جلوی روزه دارانی که به ميل خودشان گرسنه مانده اند اگر چیزی بخوريد مجازات ميشويد چون گناه انجام داده ايد! احمقانه تر ازين طرز تفكر در دنيا وجود دارد ؟؟ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌معاند یاوه گو مدعی شده است که از نگاه اسلامی در طول سال هیچ اشکالی ندارد که انسان در مقابل گرسنگان چیزی بخورد و آنان را شریک نکند ، در حالی که این ادعا هم ، مانند سایر ادعاهای این یاوه گویان ، از اساس کذب و دروغ است تا مخاطبین فریب خورده خود را گمراه تر کنند .
❕چگونه می توان گفت که انسان می تواند در مقابل دیگران غذا بخورد و گرسنگان را شریک غذایی که می خورد نکند ، در حالی که پیامبر گرامی اسلام با صراحتا تمام فرموده است ؛
« من أكل و ذو عينين ينظر إليه و لم يواسه ابتلى بلاء لا دواء له » « هر كه غذا خورد و ديگرى به او نگاه کند و چیزی به او ندهد به بلائى مبتلا شود كه دوا نداشته باشد. »
📚مجموعه ورام ، ج 1 ص 47 _ نهج الفصاحه ، ص 727
❕در روایت دیگر آمده است ؛
«لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثَةً أَحَدُهُمْ الْآكِلُ زَادَهُ وَحْدَهُ. » « پیامبر سه دسته را لعنت نمود که یک دسته کسی بود که به تنهایی غذایش را بخورد »
📚المحاسن ج 2 ص 398
❕علی ع در وصیتش به کمیل بن زیاد فرمود ؛
« وقتی غذائی می خوری ، بر خدا توکل کن و نسبت به غذا بخل نورز ( و دیگران را شریک کن ) ، چرا که تو روزی دهنده مردم نیستی ( روزی دهنده خداست ) ، اما خداوند ثواب فراوان را به تو می دهد »
«إِذَا أَكَلْتَ طَعَاماً فَوَاكِلْ بِهِ وَ لَا تَبْخَلْ عَلَيْهِ فَإِنَّكَ لَنْ تَرْزُقَ النَّاسَ شَيْئاً وَ اللَّهُ يُجْزِلُ لَكَ الثَّوَابَ »
📚مستدرک الوسائل ج 16 ص 316
👌اسلام به ما می گوید که نه تنها حق نداری جلوی گرسنگان غذا بخوری و آنها را شریک نکنی ، بلکه فراتر از این ، می گوید حق نداری که نسبت به گرسنگان بی تفاوت باشی و غذایی برایشان مهیا نکنی ، اگر چه آنان در مقابل تو نباشند .
❕در نقلی از امام صادق ع آمده است ؛
« علّت مبتلا شدن يعقوب به [فراق] يوسف، آن بود كه قوچ فربه اى را ذبح كرد؛ ولى يكى از يارانش به نام «فيوم» را كه محتاج بود و چيزى براى افطار كردن نداشت، غفلت نمود كه اطعامش كند. از اين رو، به غم [فراق] يوسف گرفتار آمد.
از آن پس، جارچى يعقوب، هر بامداد، جار مى زد: «هر كس روزه نيست، بر خوانِ صبحانه يعقوب حاضر شود»، و شامگاه كه مى شد، جار مى زد: «هر كه روزه دارد، بر خوان افطارىِ يعقوب حاضر شود».
«إنَّمَا ابتُلِيَ يَعقوبُ عليه السلام بِيوسُفَ عليه السلام؛ أنَّهُ ذَبَحَ كَبشاً سَميناً، ورَجُلٌ مِن أصحابِهِ يُدعى «فيومَ» مُحتاجٌ لَم يَجِد ما يُفطِرُ عَلَيهِ، فَأَغفَلَهُ فَلَم يُطعِمهُ، فَابتُلِيَ بِيوسُفَ عليه السلام. قالَ: فَكانَ بَعدَ ذلِكَ يُنادي مُناديهِ كُلَّ صَباحٍ: مَن لَم يَكُن صائِماً فَليَشهَد غَداءَ يَعقوبَ، وإذا أمسى نادى: مَن كانَ صائِماً فَليَشهَد عَشاءَ يَعقوب »
📚المحاسن ج 2 ص 161
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕البته این جریان به گونه دیگری نیز نقل شده است .
👌ابو حمزه ثمالى از امام سجاد ع نقل مى كند كه ؛
« من روز جمعه در مدينه بودم، نماز صبح را با امام سجاد ع خواندم، هنگامى كه امام از نماز و تسبيح، فراغت يافت به سوى منزل حركت كرد و من با او بودم، زن خدمتكار را صدا زد، گفت: مواظب باش. هر سائل و نيازمندى از در خانه بگذرد، غذا به او بدهيد، زيرا امروز روز جمعه است.
👌ابو حمزه مى گويد، گفتم هر كسى كه تقاضاى كمك مى كند، مستحق نيست!.
امام فرمود: درست است، ولى من از اين مى ترسم كه در ميان آنها افراد مستحقى باشند و ما به آنها غذا ندهيم و از در خانه خود برانيم، و بر سر خانواده ما همان آيد كه بر سر يعقوب و آل يعقوب آمد!.
❕سپس فرمود. به همه آنها غذا بدهيد (مگر نشنيده ايد) براى يعقوب هر روز گوسفندى ذبح مى كردند، قسمتى را به مستحقان ميداد و قسمتى را خود و فرزندانش مى خورد، يك روز سؤال كننده مؤمنى كه روزه دار بود و نزد خدا منزلتى داشت، عبورش از آن شهر افتاد، شب جمعه بود بر در خانه يعقوب به هنگام افطار آمد و گفت: به ميهمان مستمند غريب گرسنه از غذاى اضافى خود كمك كنيد، چند بار اين سخن را تكرار كرد، آنها شنيدند، و سخن او را باور نكردند، هنگامى كه او مايوس شد و تاريكى شب، همه جا را فرا گرفت برگشت، در حالى كه چشمش گريان بود و از گرسنگى به خدا شكايت كرد، آن شب را گرسنه ماند و صبح هم چنان روزه داشت، در حالى كه شكيبا بود و خدا را سپاس مى گفت، اما يعقوب و خانواده يعقوب، كاملا سير شدند، و هنگام صبح مقدارى از غذاى آنها اضافه مانده بود!.
❕امام سپس اضافه فرمود ؛
« خداوند به يعقوب در همان صبح، وحى فرستاد كه تو اى يعقوب بنده مرا خوار كردى و خشم مرا بر افروختى، و مستوجب تاديب و نزول مجازات بر تو و فرزندانت شدى ... اى يعقوب من دوستانم را زودتر از دشمنانم توبيخ و مجازات مى كنم و اين به خاطر آنست كه به آنها علاقه دارم »
👌 به دنبال اين حديث مى خوانيم كه ابو حمزه مى گويد از امام سجاد ع پرسيدم يوسف چه موقع آن خواب را ديد؟ امام فرمود: « در همان شب »
📚البرهان فی تفسیر القرآن ، ج 2 ص 243
❕در تفسیر نمونه می خوانیم ؛
« از اين حديث به خوبى استفاده مى شود كه يك لغزش كوچك و يا صريحتر يك « ترك اولى » كه گناه و معصيتى هم محسوب نمى شد، (چرا كه حال آن سائل بر يعقوب روشن نبود) از پيامبران و اولياى حق چه بسا سبب مى شود كه خداوند، گوشمالى دردناكى به آنها بدهد، و اين نيست مگر به خاطر اينكه مقام والاى آنان ايجاب مى كند، كه همواره مراقب كوچكترين گفتار و رفتار خود باشند، چرا كه حسنات الأبرار سيئات المقربين (كارهايى كه براى بعضى از نيكان « حسنه » محسوب مى شود براى مقربان درگاه خداوند « سيئه » است).
👌جايى كه يعقوب آن همه درد و رنج به خاطر بى خبر ماندن از درد دل يك سائل بكشد بايد فكر كرد، كه جامعه اى كه در آن گروهى سير و گروه زيادترى گرسنه باشند چگونه ممكن است مشمول خشم و غضب پروردگار نشوند و چگونه خداوند آنها را مجازات نكند. »
📚تفسیر نمونه ج 9 ص 347
👌در رابطه با فلسفه مجازات اسلامی در مورد افرادی که علنی در برابر دیگران ، روزه خواری می کنند ، در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2703
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
#آگاهی_امام_هادی_از_زبانهای_مختلف_و_انتقال_این_علم_به_ابوهاشم
🤔پرسش ؛
❔عقیل هاشمی :
چرندیات جدید علی اکبر رائفی پور❗️
🔺 آموختن 73 زبان تنها با گذاشتن یک تیکه سنگ در دهان توسط امام هادی شیعیان❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ما معتقدیم که امامان گرامی ما علیهم السلام ، آگاه به تمام زبانهای مردمان هستند ، چرا که آنان حجت بر همه مردم اند و باید زبانهای آنان را بدانند .
❕ابوالصلت هروى می گوید ؛
« حضرت رضا عليه السّلام با مردم بزبان خود آنها صحبت ميكرد بخدا قسم فصيح ترين و داناترين مردم به هر زبان و لغتى بود. روزى عرض كردم يا ابن رسول اللَّه من تعجب ميكنم از اطلاع شما از اين زبانها با اختلاف آنها ؟ امام ع فرمود ابا صلت من حجت خدا بر مردمم ، صحيح نيست خداوند كسى را حجت بر مردم قرار دهد با اينكه زبان آنها را نمى فهمد مگر فرمايش امير المؤمنين عليه السّلام را نشنيده اى كه فرمود: بما فصل الخطاب داده شده است ، مگر فصل الخطاب جز دانستن زبانها چيز ديگرى است. »
📚عیون الاخبار ، ج 2 ص 228
❕امام کاظم ع فرمود ؛
« براى امام زبان هيچ يك از مردم و پرنده ها و چهارپايان و نه هر صاحب روحى مخفى نيست با چنين دليلى امام را مى توان شناخت ، اگر در او چنين امتيازهايى نباشد امام نيست. »
📚الکافی ج 1 ص 285
❕لذا می بینیم که امام حسن ع می فرمود ؛
« خداوند را دو شهر است يكى در مشرق و ديگرى در مغرب كه هر دو ديوارى آهنين دارند و هر شهرى داراى هزار هزار درب است از طلا و در آن هفتاد هزار لغت هر زبانى بر خلاف زبان ديگرى است من عارف به تمام آن لغات و آنچه در آن دو شهر است هستم و در آن دو شهر حجتى غير من و برادرم حسين نيست. »
📚بصائر الدرجات ، ج 1 ص 339
❕امام هادی ع هم ، آگاه به تمام لغات و زبانها بودند ، چنان که در روایتی آمده است که على بن مهزيار می گوید ؛
«غلامم را فرستادم خدمت حضرت هادى ، غلامى از نزديكيهاى قسطنطنيه بود غلام با تعجب برگشت گفتم چه شده است ، گفت چگونه تعجب نكنم در حالی که امام با من بزبان رومى صحبت ميكرد مثل اينكه يك فرد رومى است »
« أَرْسَلْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع غُلَامِي وَ كَانَ صِقْلَابِيّاً فَرَجَعَ الْغُلَامُ إِلَيَّ مُتَعَجِّباً فَقُلْتُ لَهُ مَا لَكَ يَا بُنَيَّ قَالَ وَ كَيْفَ لَا أَتَعَجَّبُ مَا زَالَ يُكَلِّمُنِي بِالصِّقْلَابِيَّةِ كَأَنَّهُ وَاحِدٌ مِنَّا »
📚الاختصاص ، مفید ، ص 289
❕یا در روایت دیگر آمده است که راوی می گوید ؛
« خدمت حضرت هادى بودم آن جناب را آبله گرفته بود به طبيب گفتم «آب گرفت» به زبان فارسى ، در اين موقع امام عليه السّلام رو بمن نموده ، تبسم كرده فرمود خيال ميكنى كسى غير از تو فارسى را نميداند ، پزشك گفت فدايت شوم آقا شما فارسى ميدانيد؟ فرمود: آرى او به فارسى به تو گفت آبله ها آب گرفت. »
« كُنْتُ عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ ع وَ هُوَ مُجَدَّرٌ فَقُلْتُ لِلْمُتَطَبِّبِ آب گرفت ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيَّ وَ تَبَسَّمَ وَ قَالَ تَظُنُّ أَنْ لَا يُحْسِن الْفَارِسِيَّةَ غَيْرُكَ فَقَالَ لَهُ الْمُتَطَبِّبُ جُعِلْتُ فِدَاكَ تُحْسِنُهَا فَقَالَ أَمَّا فَارِسِيَّةُ هَذَا فَنَعَمْ قَالَ لَكَ احْتَمَلَ الْجُدَرِيُّ مَاءً. »
📚الخرائج و الجرائح ، ج 2 ص 675
❕روایتی را اقای رائفی پور به صورت ناقص نقل کرده اند که مورد اشکال برخی از وهابیون و معاندین شده است ، روایت مذکور ، مطابق نقل شیخ عباس قمی چنین است ؛
« ابن شهر آشوب و قطب راوندى از ابو هاشم جعفرى روايت كرده اند كه گفت: خدمت حضرت امام علىّ نقى عليه السّلام شرفياب شدم پس با من به زبان هندى تكلّم كرد من نتوانستم درست جواب دهم و در نزد آن حضرت ركوه اى بود مملوّ از
سنگ ريزه، پس يكى از سنگ ريزه ها را برداشت و مكيد پس نزد من افكند. من او را در دهان گذاشتم و به خدا سوگند كه از خدمت آن جناب برنخاستم مگر آن كه تكلّم مى كردم به هفتاد و سه زبان كه اوّل آن زبان هندى باشد. »
📚منتهی الامال ، ج 3 ص 1851
❕متن عربی روایت چنین است ؛
« دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ ع فَكَلَّمَنِي بِالْهِنْدِيَّةِ فَلَمْ أُحْسِنْ أَنْ أَرُدَّ عَلَيْهِ وَ كَانَ بَيْنَ يَدَيْهِ رَكْوَةٌ مَلْأَى حَصًا فَتَنَاوَلَ حَصَاةً وَاحِدَةً وَ وَضَعَهَا فِي فِيهِ وَ مَصَّهَا مَلِيّاً ثُمَّ رَمَى بِهَا إِلَيَّ فَوَضَعْتُهَا فِي فَمِي فَوَ اللَّهِ مَا بَرِحْتُ مِنْ عِنْدِهِ حَتَّى تَكَلَّمْتُ بِثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ لِسَاناً أَوَّلُهَا الْهِنْدِيَّة »
📚مناقب آل ابی طالب ، ج 4 ص 408 _ کشف الغمه ، ج 2 ص 397
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
👌با توجه به آنچه گفتیم ، این روایت بیشتر قابل فهم می شود ، چرا که امامان علیهم السلام حجت بر مردمان هستند و باید تمام زبانها را بدانند . امام هادی ع نیز ابوهاشم جعفری را که از بزرگان شیعه بوده است ، شایسته دیدند تا با تبرک کردن سنگ ریزه به دهان مبارک ، علم آگاهی از زبانها را به ابوهاشم منتقل کند و این اعجاز و کرامت خود را به ایشان نشان دهند .
❕برخی از افراد اشکال تراشی کرده اند که آیا این امکان وجود دارد که امام ع علم آگاهی از زبانهای مختلف را به ما نیز منتقل کند ، چنان که به ابوهاشم جعفری منتقل کرد ❗️
👌پاسخ روشن است . ما نیز اگر به مانند ابوهاشم جعفری شایستگی و فضیلت داشتیم ، می توانستیم متحمل علوم ائمه ع باشیم ، و آن بزرگواران علوم غیبی خود را به ما نیز از طرق مختلف منتقل کنند ، اما افسوس آنجاست که ما این ظرفیت و شایستگی را نداریم ، چنان که علی ع خطاب به کمیل می فرمود ؛
« در اينجا علم فراوانى است- و با دست اشاره به سينه مباركش كرد- اى كاش افراد لايقى را براى آن مى يافتم (تا به آنها تعليم دهم) »
« هَا إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً- وَأَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ- لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَة »
📚نهج البلاغه ، حکمت 147
❕یا امام باقر ع می فرمود ؛
« هرگاه براى علم و دانشى كه خدا به من داده حاملانى پيدا مى كردم توحيد، اسلام، ايمان، دين و شرايع را از واژه «الصمد» بيرون مى آوردم و آن را نشر مى دادم. چگونه ممكن است من چنين افرادى را بيابم در حالى كه جدم اميرمؤمنان عليه السلام نيافت تا آنجا كه آه سوزان و پر درد از دل بر مى كشيد و بر منبر مى فرمود: از من سؤال كنيد پيش از آنكه از دست شما بروم، چرا كه در وجود من علم و دانش فراوانى است. آه آه بدانيد افرادى نمى يابم كه بتوانند آن را حمل و نگهدارى كنند»
📚بحارالانوار، ج 3، ص 225، ح 15.
👌بله در زمان ظهور امام مهدی ع ، ظرفیت و شایستگی مردمان ، شکوفا شده و بروز پیدا می کند و امام ع نیز دریچه های علم و دانش را به رویشان می گشاید و علوم خود را به آنهامنتقل می کند ، چنان که امام صادق ع فرمود ؛
« علم، بيست و هفت حرف است ... و مردم تا كنون جز دو حرف را نشناخته اند. چون قائم قيام كند، بيست و پنج حرف ديگر را بيرون مى آورد و ميان مردم منتشر مى كند و دو حرف [قبلى] را هم به آنها ضميمه مى كند تا همه بيست و هفت حرف را منتشر سازد »
📚بحار الانوار : ج 52 ص 336
❕در پایان خطاب به عقیل هاشمی می گوییم چگونه تو بعید می دانی که ائمه ع ، چنین علوم خارق العاده ای داشته باشند ، در حالی که شما مطابق نقلهایی جعلی ، شبیه این عقیده را در مورد عمر دارید و معتقدید که او دانش تمام زمینیان را دارا بوده است ❗️
👌درباره دانش عمر از زبان ابن مسعود آورده اند كه ؛
« اگر دانش زندگان عرب را در يك سوى ترازو بنهند و دانش عمر را در يك سوى، دانش عمر خواهد چربيد، و برتری دارد ، و به راستى ايشان چنان مى ديدند كه او نه دهم دانش را برده است »
« ورد في علمه عن ابن مسعود: لو وضع علم أحياء العرب في كفّة ميزان و وضع علم عمر في كفّة لرجح علم عمر، و لقد كانوا يرون أنّه ذهب بتسعة أعشار العلم. »
📚المستدرک علی الصحیحین ، ج 3 ص 92
❕یا نقل می کنند ؛
«اگر علم عمر در یک کفه میزان باشد و علم تمام زمینیان در کفه دیگر ، علم عمر برتری دارد » « لرجح علم عمر »
📚التمهید ، ابن عبد البر ، ج 6 ص 217
❔چگونه است که این علم خارق العاده برای عمر ، چرندیات محسوب نمی شود ، اما برای اهلبیت رسول الله ص ، چرندیات محسوب می شود ❗️
❕یا بخارى در حدیثی جعلی ، در مقام بیان برترى هاى عمر از زبان عبد اللّه ، پسر عمر آورده است كه پیامبر گرامی فرمود ؛
«در خواب بودم كه ديدم نوشابه اى-- شيرى- آشاميدم تا جائى كه نوشيدنى را ديدم در ناخنم- يا ناخنهايم- سرازير مى شود، سپس آن را به عمر دادم» پرسيدند اين خواب را درباره چه چيزى گرفتى؟ گفت: دانش. »
« بينا أنا نائم شربت- يعني اللبن- حتى أنظر إلى الريّ يجري في ظفري أو في أظفاري، ثمّ ناولت عمر. فقالوا: فما أوّلته؟ قال: العلم. »
📚صحیح بخاری ، ج 4 ص 198
❕چگونه است که عمر از شربت شیر پیامبر ص می خورد و علم پیامبر به او منتقل می شود و این قضیه در نزد شما از چرندیات نیست ، اما اگر ابوهاشم جعفری از طریق سنگریزه متبرک امام هادی ع ، آگاه به زبانهای مختلف شود ، این قضیه می شود از چرندیات ❗️❗️
👌البته چنان که گفتیم ، نقلهای مذکور در علم عمر جعلی است و عمر به اندازه ای ناآگاه بوده است که در دوران حکومتش نسبت به بودن حکم تیمم در اسلام اطلاع و آگاهی نداشت ،حکمی تیممی که حتی کودکان هم می دانند از احکام اسلامی است ، در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1335
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#اجاره_دادن_مرکب_در_مسیر_معصیت
🤔#پرسش
❔چگونه است که معصومِ! شیعه جواز اجاره چهارپایی را میدهد که نحوه استفاده از آن حیوان بر خلاف شرع از جمله حمل مشروب میباشد ❗️
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَسْأَلُهُ عَنِ اَلرَّجُلِ يُؤَاجِرُ سَفِينَتَهُ وَ دَابَّتَهُ مِمَّنْ يَحْمِلْ فِيهَا أَوْ عَلَيْهَا اَلْخَمْرَ وَ اَلْخَنَازِيرَ قَالَ ◀لاَ بَأْس▶
الکافي جلد ۵، صفحه ۲۲۷
عمرو بن اذينه گويد:
نامهاى به محضر امام صادق نوشتم و پرسيدم:
مردى گارى اسب خود را به كسى اجاره مىدهد كه در آن يا شراب و يا خوكها را حمل مىكند؟ فرمود: ◀اشكالى ندارد.▶
روایت فوق معتبر است ، چنانچه علامه مجلسی در مراه العقول جلد ۱۹ صفحه ۲۶۷ در تصحیح روایت میگوید :
#حسن
احادیث شیعه جامعی - السید ال بروجردی - قسمت 17 - صفحه 269
چگونه است که معصومِ! شیعه جواز اجاره چهارپایی را میدهد که نحوه استفاده از آن حیوان بر خلاف شرع از جمله حمل مشروب میباشد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌از احکام مسلم اسلامی ، حرمت معاونت و یاری افراد در جهت گناه و فسق و فجور است ، چنان که خداوند می فرماید ؛
«تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقاب » « (همواره) در راه نيكى و پرهيزگارى با هم تعاون كنيد و (هرگز) در راه گناه و تعدى همكارى ننمائيد و از خدا بپرهيزيد كه مجازاتش شديد است. » ( مائده 2 )
❕در روایات اسلامی نیز تاکید شده است که نباید ظالمین و گنهکاران را در مسیر ظلم و عصیانشان یاری و نصرت کرد ، چنان که از پيغمبر اكرم ص نقل شده است كه فرمود ؛
« هنگامى كه روز قيامت بر پا شود منادى ندا در مى دهد كجا هستند ستمكاران و كجا هستند ياوران آنها و كسانى كه خود را به شبيه آنها ساخته اند؟ ، حتى كسانى كه براى آنها قلمى تراشيده اند و يا دواتى را ليقه كرده اند ، همه آنها را در تابوتى از آهن قرار ميدهند سپس در ميان جهنم پرتاب ميشوند »
📚وسائل الشیعه ، ج 17 ص 182
❕امامان گرامی ع ، اجیر شدن در جهت گناه و عصیان را اجازه نمی دادند ، چنان که در روایتی امام صادق ع فرمود ؛
« گونه هاى حرام از انواع اجاره (مزدورى/ كارگرى)، نظير اين كه شخص، خود را براى حمل چيزى كه خوردن يا نوشيدن و يا پوشيدنش بر او حرام است، اجير كند ... يا حمل تصاوير و بتها و نى و تار و مى و خوك و مردار و خون و يا هر چيز ديگرى از انواع فساد كه غير از جهت اجاره هم بر او حرام است، اجير كند. [به طور كلّى،] هر چيزى كه به نحوى از انحا از آن نهى شده، حرام است كه انسان خودش را در آن، يا براى آن، يا در بخشى از آن و يا براى بخشى از آن، اجير كند ...»
« فَأَمّا وُجوهُ الحَرامِ مِن وُجوهِ الإِجارَةِ نَظيرُ أن يُؤاجِرَ نَفسَهُ عَلى حَملِ ما يَحرُمُ عَلَيهِ أكلُهُ أو شُربُهُ أو لُبسُهُ، أو يُؤاجِرَ نَفسَهُ في صَنعَةِ ذلِكَ الشَّيءِ أو حِفظِهِ أو لُبسِه... وَالخَمرِ وَالخَنازيرِ وَالمَيتَةِ وَالدَّمِ، أو شَيءٍ مِن وُجوهِ الفَسادِ الَّذي كانَ مُحَرَّماً عَلَيهِ مِن غَيرِ جِهَةِ الإِجارَةِ فيهِ، وكُلُّ أمرٍ مَنهِيٍّ عَنهُ مِن جِهَةٍ مِنَ الجِهاتِ فَمُحَرَّمٌ عَلَى الإِنسانِ إِجارَةُ نَفسِهِ فيهِ أو لَهُ أو شَيءٍ مِنهُ أو لَه ... »
📚تحف العقول ، ص 334
❕یا در روایت دیگری « از امام صادق ع سوال شد که آیا انسان می تواند خانه خود را اجاره دهد تا در آن شراب فروشی شود ؟ امام ع فرمود ، اجر این اجاره حرام است »
«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يُؤَاجِرُ بَيْتَهُ فَيُبَاعُ فِيهِ الْخَمْرُ قَالَ حَرَامٌ أَجْرُهُ. »
📚تهذیب الاحکام ج 6 ص 372
👌و در روایت دیگر فرمود ؛
« هرکس حیوانش یا کشتی اش را کرایه دهد تا کرایه کننده بر آن شراب یا خوک حمل کند ، یا سایر چیزهای حرام را حمل کند ، صاحب حیوان حق اجری ندارد و اگر توافق و عقد کنند بر حمل این اشیاء محرمه ، این عقد و توافق فاسد است و کرایه گرفتن بر آن هم حرام است »
« مَنِ اكْتَرَى دَابَّةً أَوْ سَفِينَةً فَحَمَلَ عَلَيْهَا الْمُكْتَرِي خَمْراً أَوْ خَنَازِيرَ أَوْ مَا يَحْرُمُ لَمْ يَكُنْ عَلَى صَاحِبِ الدَّابَّةِ شَيْءٌ وَ إِنْ تَعَاقَدَا عَلَى حَمْلِ ذَلِكَ فَالْعَقْدُ فَاسِدٌ وَ الْكِرَاءُ عَلَى ذَلِكَ حَرَامٌ. »
📚دعائم الاسلام ج 2 ص 78 _ مستدرک الوسائل ج 13 ص 121
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕حال معاند اشکال کرده است که در روایتی ، امام ع چنین اجاره دادنی را اجازه داده است ، که انسان حیوان خود را اجاره دهد تا از آن برای بردن شراب و خوک استفاده شود ❗️تکلیف این روایت چه می شود ❗️
👌در پاسخ او می گوییم که روایت مورد استناد او ، خلاف آیه قرآن و روایات معصومین ع است که در بالا به آن اشاره کردیم ، بنابراین مضمون آن به صورتی که معاند به آن استدلال کرده است ، برای ما قابل پذیرش نیست .
❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« روایتی که از ما نقل می شود را تصدیق نکنید مگر زمانی که موافق با کتاب خدا و سنت پیامبرش باشد » « لا تصدق علینا الا ما وافق کتاب الله و سنه نبیه »
📚وسائل الشیعه ج 27 ص 123
❕در یک صورت می توان روایت مذکور را تصدیق کرد و آن هم در جایی است که مورد آن را حمل بر ضرورت کنیم ، یعنی فرد ظالمی انسان را مجبور می کند که مثلا حیوانش را به او اجاره دهد تا در مسیر گناه از آن استفاده کند ، و انسان نیز قدرت دفع شرش را ندارد ، در این صورت اجاره دادن حیوان به فرد ظالم از روی ضرورت اشکالی ندارد ، و راوی هم که در این رابطه از امام ع سوال کرد ، مقصودش در فرض ضرورت و اجبار بوده است ، چنان که امام صادق عليه السلام در نقل دیگری فرمود ؛ « هيچ حرامى الهى نيست مگر اين كه خداوند آن را براى كسى كه مضطر شده است حلال فرموده است » « لیس شیء مما حرم الله الا و قد احله لمن اضطر الیه »
📚بحار الانوار ج 72 ص 411
❗️در اینجا پاسخ دیگری هم است و آن اینکه روایت مورد اشکال از باب تقیه و موافق فتاوای اهلسنت صادر شده باشد , زیرا آنان اجاره دادن مرکب برای حمل خمر یا فروختن انگور برای شراب سازی را جایز می دانند و گناهش را بر کسی می دانند که خمر را حمل کرده یا شراب تهیه می کند : " حمل خمر ذمی ... بنفسه و دابته ..." "
📚الدر المختار ج 6 ص 710 _ المجموع ج 9 ص 352 _ نیل الاوطار ج 5 ص 252
👌بنابراین می توان گفت که روایت مورد اشکال و برخی روایات مشابه آن تقیه ای و بر اساس مذهب اهلسنت صادر شده و قابل تکیه نیست , زیرا طبق بیان امام صادق علیه السلام ما ماموریم که در هنگام تعارض , روایاتی را اخذ کنیم که خلاف اهلسنت است : "مَا خَالَفَ الْعَامَّةَ فَفِيهِ الرَّشَاد "
📚الكافي ، ج1، ص: 68
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#آیا_قرآن_تازیانه_زدن_همسر_را_تجویز_میکند؟
🤔#پرسش
❔قرآن، تازیانه زدن زن را نیز تجویز میکند!
▪️آیه ۴۴ سوره ص:
و به ایوب نبی گفتیم: چون سوگند خورده ای که همسرت را برای اینکه تو را در امور معنوی ناراحت کرده بود، صد تازیانه بزنی با دستت بسته ای ترکه خشک برگیر و همسرت را با آن بزن، و سوگندت را مشکن
▪️تفسیر آیه:
حضرت ايوب نذر كرده بود كه اگر بهبود يابد همسر خود را صد تازيانه بزند و چون شفا يافت و نتوانست به نذر خود عمل كند به او گفته شد كه ساقه هايى گرفته و با آنها بزند [📚ترجمه مجمع البیان طبرسی ٫ ج۲۱ ٫ ص۱۱۳] ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند و قرآن با صراحت تمام ، دستور به حسن معاشرت با زنان می دهد و می فرماید ؛
« وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ » « با آنان ( زنان ) به طور شايسته رفتار كنيد » ( نساء 19 )
❕در روایات اسلامی نیز این معنا با تاکید بیشتری بیان شده است .
👌پیامبر گرامی فرمود ؛
« هر مردى كه به زنش سيلى بزند، خداوند عز و جل به مالك نگهبان دوزخ، دستور مى دهد كه در آتش جهنّم، هفتاد سيلى بر گونه او بزند. و هر مردى از شما بر موى زنى مسلمان [و نا محرم] دست نهد، ميخهايى از آتش، در كف دست او مى كوبد. »
« أَيُّ رَجُلٍ لَطَمَ امرَأَتَهُ لَطمَةً، أمَرَ اللّهُ عَزَّ و جَلَّ مالِكا خازِنَ النّيرانِ فَيَلطِمُهُ عَلى حُرِّ وَجهِهِ سَبعينَ لَطمَةً في نارِ جَهَنَّمَ. و أيُّ رَجُلٍ مِنكُم وَضَعَ يَدَهُ عَلى شَعرِ امرَأَةٍ مُسلِمَةٍ، سَمَّرَ كَفَّهُ بِمَساميرَ مِن نار »
📚مستدرک الوسائل ، ج 14 ص 250
❕و فرمود ؛
« هر كس زنى را به ناحق بزند، در روز قيامت، من طرفِ دعواى او خواهم بود. زنانتان را كتك نزنيد؛ زيرا هر كه آنها را به ناحق بزند، از خدا و پيامبرش، نافرمانى كرده است. »
« مَن ضَرَبَ امرَأَةً بِغَيرِ حَقٍّ فَأَنا خَصمُهُ يَومَ القِيامَةِ، لا تَضرِبوا نِساءَكُم، فَمَن ضَرَبَهُم بِغَيرِ حَقٍّ فَقَد عَصَى اللّهَ و رَسولَه »
📚ارشاد القلوب ، ج 1 ص 175
👌و فرمود ؛
« در شگفتم از كسى كه زنش را مى زند، در حالى كه خود او، به كتك خوردن، سزاوارتر است! زنانتان را با چوب نزنيد كه تقاص دارد. »
« إنّي أتَعَجَّبُ مِمَّن يَضرِبُ امرَأَتَهُ و هُوَ بِالضَّربِ أولى مِنها! لا تَضرِبوا نِساءَكُم بِالخَشَبِ فَإِنَّ فيهِ القِصاصَ. »
📚بحار الانوار ج 100 ص 249
👌و فرمود ؛
« خوش ندارم ببينم كه مرد، رگهاى گردنش باد كرده و بالاى سرِ زن بيچاره اى ايستاده است و او را كتك مى زند »
« إنّي لَأَكرَهُ أن أرَى الرَّجُلَ ثائِرا فَرائِصَ رَقَبَتِهِ، قائِما عَلى مُرَيئَةٍ يَضرِبُها »
📚نثر الدر ج 1 ص 207
❕در نقلی آمده است ؛
« زنى كه شوهرش او را به شدّت زده بود، نزد پيامبر خدا آمد. پيامبر خدا برخاست و به اين كار اعتراض كرد و فرمود: «هميشه، يكى از شما زنش را مانند برده مى زند. سپس با او هَم آغوش مى شود، و خجالت نمى كشد!».
« جاءَتِ امرَأَةٌ إلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله قَد ضَرَبَها زَوجُها ضَربا شَديدا، فَقامَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَأَنكَرَ ذلِكَ و قالَ: يَظَلُّ أحَدُكُم يَضرِبُ امرَأَتَهُ ضَربَ العَبدِ، ثُمَّ يَظَلُّ يُعانِقُها و لا يَستَحيي »
📚الطبقات الکبری ، ج 8 ص 205
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕حال به بررسی ادعای معاند می پردازیم که مدعی است قرآن تازیانه زدن زن را تجویز کرده است ، استناد او به آیه 44 سوره ص است که می فرماید ؛
« (و به ایوب گفتيم) بسته اى از ساقه هاى گندم (يا مانند آن) را برگير و به او (همسرت) بزن و سوگند خود را مشكن، ما او را شكيبا يافتيم، چه بنده خوبى كه بسيار بازگشت كننده به سوى خدا بود » « وَ خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ »
❕ایوب ع در دوره بیماری ، سوگند یاد کرده بود که همسرش را بزند ، اما پس از آن همسرش را مستحق عفو یافت و خداوند با بیان حکم مذکور ، راهکاری به او نشان داد تا هم به قسمش عمل کرده باشد و هم همسرش را عفو کرده باشد .
👌این که همسر ایوب چه کار کرده بود که مستحق تنبیه بود ، برای ما روشن نیست و در روایات نیز ، نقل مورد اعتمادی در این رابطه نیامده است ، تنها می دانیم که همسر ایوب تخلفی کرده بود که مستحق حد یا تعزیر بوده است و ایوب ع به عنوان یک حاکم الهی ( نه همسر ) ، سوگند خورده بود که حکم الهی را در مورد همسرش اجرایی کند که بعد از این جریان عفو الهی مشمول همسرش شد .
❕بنابراین مقصود از زدنی که آیه شریفه از آن سخن می گوید ، زدن به خاطر جرم و تخلف و از روی حد یا تعزیر بوده است و ایوب ع نیز به عنوان حاکم شرع نه همسر ، سوگند به زدن همسرش خورده بود ، لذا مورد آیه شریفه با آنچه که معاند درصدد اثبات آن است تفاوت دارد ، هر فردی که جرمی مرتکب شود مستحق حد و تعزیر است چه همسر انسان باشد یا غیر او .
❕شاهد روشن این بیان ، آن است که در روایات اسلامی ، از این جریان در مورد عفو افراد مستحق حد الهی ، سخن به میان آورده شده است .
❕در روایتی آمده است که یحیی بن عباد مکی می گوید ؛
« سفيان ثورى فقيه عراق به من گفت چند مسئله فقهى دارم كه مايلم از امام صادق ع بپرسى، چرا كه مى دانم در محضر امام صادق ع منزلتى دارى. از امام صادق ع بپرس: اگر مرد بيمارى زنا كند و بيمارى او چنان باشد كه اگر حد الهى بر او جارى شود خواهد مرد، تكليف او چيست؟ راوی می گوید من اين مسئله را از امام ع پرسيدم.
👌 امام ع فرمود : اين سؤالات را شخصا طرح كرده اى يا ديگرى طرح كرده است تا از من بپرسى؟ من گفتم: سفيان ثورى از من درخواست كرد تا اين سؤالات را مطرح كنم. امام ع فرمود :
« بيمارى مبتلا به استسقا با شكم ورم كرده و رگهاى برجسته با زن بيمارى زنا كرده بود، هر دو را به محضر رسول خدا بردند، رسول خدا فرمود تا يك شاخه درخت خرما آوردند كه صد ريشه نازك بر آن آويخته بود، و با همان شاخه يك ضربت به بدن آن مرد و يك ضربت به بدن آن زن نواخت و سپس اين آيه را تلاوت كرد كه خداوند به ايوب پيامبر مى فرمايد: «يك دسته گندم برگير و با آن (همسر خود ) را تأديب كن و سوگند خود را مشكن».
« ..... فَقُلْتُ سُفْيَانُ الثَّوْرِيُّ سَأَلَنِي أَنْ أَسْأَلَكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أُتِيَ بِرَجُلٍ احْتَبَنَ مُسْتَسْقِيَ الْبَطْنِ قَدْ بَدَتْ عُرُوقُ فَخِذَيْهِ وَ قَدْ زَنَى بِامْرَأَةٍ مَرِيضَةٍ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِعِذْقٍ فِيهِ مِائَةُ شِمْرَاخٍ فَضُرِبَ بِهِ الرَّجُلُ ضَرْبَةً وَ ضُرِبَتْ بِهِ الْمَرْأَةُ ضَرْبَةً ثُمَّ خَلَّى سَبِيلَهُمَا ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ الْآيَةَ- وَ خُذْ بِيَدِكَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ »
📚الکافی ج 7 ص 243
👌بنابراین جریان مذکور در مورد ایوب ع ، مربوط می شود به مجازات به خاطر جرمی که همسرش مرتکب شده بود که مستحق حد یا تعزیر بوده است ، اگر چه ما نمی دانیم که آن جرم چه بوده است و ایوب ع نیز به عنوان یک حاکم الهی ، قسم به مجازات همسرش می خورد که با اذن الهی همسرش را عفو می کند ، بر همین اساس در تفسیر نمونه می خوانیم ؛
« تنها مشكلى كه براى ايوب مانده بود سوگندى بود كه در مورد همسرش خورده بود و آن اينكه تخلفى از او ديد و در آن حال بيمارى سوگند ياد كرد كه هر گاه قدرت پيدا كند يكصد ضربه يا كمتر بر او بزند ... او از يك نظر مستحق چنين كيفرى بوده است ... درست است كه زدن يك دسته ساقه گندم يا چوبهاى خوشه خرما مصداق واقعى سوگند او نبوده است، ولى براى حفظ احترام نام خدا و عدم اشاعه قانون شكنى او اين كار را انجام داد، و اين تنها در موردى است كه طرف مستحق عفو باشد و انسان مى خواهد در عين عفو، حفظ ظاهر قانون را نيز بكند، و گرنه در مواردى كه استحقاق عفو نباشد هرگز چنين كارى مجاز نيست »
📚تفسیر نمونه ج 19 ص 299
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
#خرید_و_فروش_بهشت_با_پول
🤔#پرسش
❔زشت ترين دين در دنياى بشريت، دينى است كه با پول بتوان بهشتش را خريد.
در اسلام آخوند براى خالى كردن جيبتان عبادت و ثواب را به شما ميفروشد. در مذهب ملاهاى شيعه با پول ميشود هركارى كرد، هم نماز و روزه را خريد و هم به جاى خواندن قرآن معادلش را پرداخت كرد. پول داشته باشى نه نياز به زحمت نماز و روزه داريد و نه ترسى از رفتن به جهنم. فقط جيب آخوند را پر كنيد باقى اش درست ميشود ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌معاند گمان کرده است که اسلام معتقد است که افراد بی و بند و بار و فاسد ، اما ثروتمند ، می توانند دنیا را به فساد و هرزگی بگذرانند و به هیچ یک از دستورات خداوندی عمل نکنند ، نه نمازی و نه روزه ای و نه هیچ واجب شرعی را رعایت نکنند ، آنگاه از مساله عبادت استیجاری در اسلام استفاده کنند و وارثانشان ، اموالشان را پس از مرگشان در راه عبادت استیجاری صرف کنند یا خودشان در آخر عمر به اموالشان وصیت کنند تا برایشان نماز و روزه خوانده نشده را بخوانند و بعد وارد بهشت شوند .
❕این تصور و تفکر از اساس باطل و اشتباه است . کسی که عمری را در فساد و نافرمانی الهی گذرانده است و به فرامین الهی توجهی نداشته است ، آخر امر نیز گناهان قلب او را سیاه کرده و بی ایمان و کافر از دنیا می رود که در این صورت بهره ای از اعمال خیری که مومنین برایش انجام می دهند ، نمی برد .
❕خداوند می فرماید ؛
«كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُون » « چنين نيست كه آنها خيال مى كنند، بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دلهايشان نشسته ( و قلبشان را سیاه و بی ایمان کرده است ) » ( مطففین ، آیه 14 )
👌و می فرماید ؛
« ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن » « سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را به سخريه گرفتند. » ( روم 10 )
❕بر همین اساس در تفسیر نمونه می خوانیم ؛
« آرى گناه و آلودگى همچون بيمارى خوره به جان انسان مى افتد، و روح ايمان را مى خورد و از بين مى برد، و كار به جايى مى رسد كه سر از تكذيب آيات الهى در مى آورد، و از آن هم فراتر مى رود، و او را به استهزاء و سخريه پيامبران و آيات الهى وامى دارد، و به مرحله اى مى رسد كه ديگر هيچ وعظ و اندرز و انذارى مؤثر نيست و جز تازيانه عذاب دردناك الهى راهى باقى نمى ماند!
❕يك نگاه به صفحات تاريخ زندگى بسيارى از ياغيان و جانيان نشان مى دهد كه آنها در آغاز كار چنين نبودند حد اقل نور ضعيفى از ايمان در قلب آنها مى تابيد ولى ارتكاب گناهان پى در پى سبب شد كه روز به روز از ايمان و تقوا فاصله بگيرند و سرانجام به آخرين مرحله كفر برسند. »
📚تفسير نمونه، ج 16، ص: 374
❕اين حقيقت به طور گسترده در روايات اسلامى مورد توجه قرار گرفته و احاديث زير نمونه هايى از آن است ؛
1⃣ در حديثى از پيغمبر اكرم آمده است كه فرمود ؛
« هنگامى كه انسان گناهى مى كند نقطه سياهى در قلب او ظاهر مى گردد، اگر از آن گناه خوددارى كرده و استغفار و توبه كند صيقل داده مى شود، اما اگر مجدداً ادامه داده، گناه را تكرار كند، آن نقطه سياه زيادتر مى شود، تا تمام قلبش را فرا گيرد، و اين همان زنگارى است كه خداوند در كتابش ذكر فرموده است: «كَلّا بَلْ رانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ» »
📚میزان الحکمه ، ج 9 ص 527 _ روح المعانی ، ج 30 ص 73
2⃣ در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه فرمود ؛
«كانَ أَبِى يَقُولُ ما مِنْ شَىْءٍ افْسَدُ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِيتئَةٍ انَّ الْقَلْبَ لَيُواقِعُ الْخَطِيْئَةَ فَما تَزالُ بِه حَتّى تَغْلِبَ عَلَيْهِ فَيَصِيْرُ اعْلاهُ اسْفَلَهُ »
« پدرم مى فرمود: چيزى بدتر از گناه قلب را فاسد نمى كند، قلب تحت تأثير گناه واقع مى شود و تدريجاً گناه در آن اثر مى گذارد تا بر آن غالب گردد، در اين هنگام قلب وارونه مى شود و بالاى آن پايين قرار مى گيرد!»
📚الکافی ج 2 ص 268
👌بديهى است منظور از وارونه شدن قلب دگرگون شدن حس تشخيص آدمى است، تا آنجا كه بر اثر انس به گناه زشتى ها را زيبايى، و اعمال حسنه و زيبا را زشت مى بيند، و اين خطرناكترين مرحله است.
3⃣باز در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم ؛
« هنگامى كه انسان گناه مى كند نكته سياهى در قلب او پيدا مى شود، اگر توبه كند محو مى گردد، و اگر بر گناه بيفزايد زيادتر مى شود تا تمام قلبش را فرا مى گيرد، و بعد از آن هرگز روى رستگارى را نخواهد ديد!».
📚الکافی ج 2 ص 271
4⃣ در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم ص مى خوانيم: «كَثْرَةُ الذٌنٌوبِ مُفْسِدةٌ لِلْقَلْبِ؛ كثرت گناهان قلب (روح ) انسان را تباه و فاسد مى كند».
📚الدر المنثور ج 6 ص 326
🔸ادامه 👇