💠ادامه 👇
❕ از جمله آثاری که از امام سجاد ع به ما رسیده است , مجموعه دعایی صحیفه سجادیه است که امام ع در دوران تنگنای بنی امیه پس از واقعه کربلا آن را ایراد کرده و در دعای هفتم آن برای دفع بلیات و گرفتاری ها از خداوند طلب و دعا و درخواست می کند : " كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْب " " دعاى آن حضرت است به هنگامى كه براى او مهمّى پيش مىآمد يا حادثهاى رخ مىداد و به هنگام اندوه "
📚الصحیفه السجادیه ص ٥٢
❕در بخشی از این دعا , امام سجاد ع چنین به درگاه خداوند دعا می کند :
" اى پروردگار من، به فضل خويش در آسايش بر من بگشاى و به قدرت خويش سطوت اندوه را بر من بشكن و در آنچه زبان شكايت گشودهام به رحمت نظر كن و مرا حلاوت استجابت در هر چه خواستهام بچشان و از نزد خويش رحمتى و گشايشى خوشگوار بر من ارزانى دار و راه رهايى در پيش پاى من بگشاى "
📚الصحيفة السجادية , ترجمه آيتى، ص: 65
❕حال معاند اشکال کرده است که اگر دعای هفتم صحیفه سجادیه در دفع بلیات موثر است , چرا این دعا برای خود امام ع کاری نکرد تا ایشان در میدان کربلا از بیماری خوب شوند و وارد میدان کربلا شوند ❗️
👌معاند توجه ندارد که گاه خداوند اجابت دعای انسان را به خاطر مصلحت مهمتری به تاخیر می اندازد , چنان که علی ع فرمود :
" گاه چيزى می خواهى و به تو داده نشود ... چرا که آن چیز براى خير و مصلحتت از تو دريغ شده است. " " ربّما اخِّرَتْ عنكَ الإجابة ... صُرِفَ عنكَ لِما هُوَ خيرٌ لك "
📚نهج البلاغه نامه ٣٣
❕خداوند شفای امام سجاد ع را تا بعد از واقعه کربلا تاخیر انداخت تا بدین وسیله جان امام سجاد ع حفظ شده و رشته امامت بعد از امام حسین ع از هم نگسلد , چنان که امام حسین ع در میدان کربلا توجه به حفظ جان امام سجاد ع داشتند تا ایشان بتوانند رشته امامت را پس از خودشان ادامه دهد .
👌شیخ عباس قمی به نقل از کتاب بحار الانوار می نویسد :
" راوى گفت: پس حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام به نفس نفيس عازم قتال شد. امام زين العابدين عليه السّلام چون پدر بزرگوار خود را تنها و بىكس ديد با آن كه از ضعف و ناتوانى قدرت برداشتن شمشير نداشت راه ميدان پيش گرفت، امّ كلثوم از قفاى او ندا در داد كه اى نور ديده! بر گرد.
❕حضرت سجّاد عليه السّلام فرمود كه: اى عمّه! دست از من بردار و بگذار تا پيش روى پسر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جهاد كنم. حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام به امّ كلثوم فرمود كه: بازدار او را تا كشته نگردد و زمين از نسل آل محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خالى نماند. "
📚منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام(فارسى)، ج2، ص: 890
" ثم التفت الحسين عن يمينه فلم ير أحدا من الرجال و التفت عن يساره فلم ير أحدا فخرج علي بن الحسين زين العابدين ع و كان مريضا لا يقدر أن يقل سيفه و أم كلثوم تنادي خلفه يا بني ارجع فقال يَا عَمَّتَاهْ ذَرِينِي أُقَاتِلْ بَيْنَ يَدَيِ ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع يَا أُمَّ كُلْثُومٍ خُذِيهِ لِئَلَّا تَبْقَى الْأَرْضُ خَالِيَةً مِنْ نَسْلِ آلِ مُحَمَّدٍ ص. "
📚بحار الأنوار، ج 45، ص 46
👌لذا می بینیم امام حسین ع از آنجایی که می دانست بیماری امام سجاد ع از جانب خداوند و برای حفظ جان امام سجاد و تصدی منصب امامت است , در میدان کربلا ودائع امامت را تحویل امام سجاد ع داد و به ایشان در مود امامت پس از خود وصیت کرد , چنان که باز شیخ عباس قمی به نقل از کتاب اثباه الوصیه می نویسد :
" در اثبات الوصيّة است كه امام حسين عليه السّلام حاضر كرد على بن الحسين عليه السّلام را و آن حضرت عليل بود، پس وصيّت فرمود به او به اسم اعظم و مواريث انبياء عليهم السّلام و آگاه نمود او را كه علوم و صحف و مصاحف و سلاح را كه از مواريث نبوّت است نزد امّ سلمه- رضى اللّه عنها- گذاشته و امر كرده كه چون امام زين العابدين عليه السّلام برگردد به او سپارد "
📚همان آدرس از کتاب منتهی الامال
" ثم أحضر علي بن الحسين عليه السّلام و كان عليلا فأوصى إليه بالاسم الأعظم و مواريث الأنبياء عليهم السّلام و عرّفه ان قد دفع العلوم و الصحف و المصاحف و السلاح الى أم سلمة- رضي اللّه عنها- و أسرّها أن تدفع جميع ذلك إليه. "
📚اثبات الوصية، ص: 167
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
توضیحی در مورد غذا دادن به عزاداران حسینی و دادن هدیه به مداحان
🤔#پرسش
❓استاد خاقاني شرواني
این خوردنها و نوشیدنهاست که محرم را زنده نگه داشته است .
به مداح پولی نده و به عزادار غذایی، بنگر اوضاع چقدر منقلب گردد... ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌وهابی بیسواد توجه ندارد که اطعام کردن عزاداران و مصیبت دیدگان از سنن اسلامی است که مورد تاکید روایات اهلسنت هم قرار گرفته است , چرا که عزاداران و مصیبت دیدگان درگیر عزاداری و اظهار حزن و غم و اندوه اند و مناسب است برایشان در این حالت غذا تهیه شود زیرا عزاداری و مصیبت آنان را از تهیه غذا مشغول داشته است .
❕ علمای اهلسنت نقل می کنند :
" لَمَّا جَاءَ نَعْيُ جَعْفَرٍ حِينَ قُتِلَ، قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ:" اصْنَعُوا لِآلِ جَعْفَرٍ طَعَامًا، فَقَدْ أَتَاهُمْ أمْرٌ يَشْغَلُهُم " " وقتی خبر شهادت جعفر به پیامبر رسید , فرمود برای آل جعفر طعامی تهیه کنید چرا که گرفتار امری شده اند که آنان را مشغول داشته است "
📚مسند احمد ج ٣ ص ٢٨٠
❕یا مطابق نقل دیگر فرمود :
" «اصْنَعُوا لِآلِ جَعْفَرٍ طَعَامًا؛ فَإِنَّهُ قَدْ أَتَاهُمْ أَمْرٌ شَغَلَهُمْ»." " برای آل جعفر طعام و غذا مهیا کنید , چرا که گرفتار امری شده اند که آنان را به خود مشغول داشته است "
📚سنن ابن ماجه ج ٣ ص ١٢٣ _ سنن ابی داود ج ٣ ص ١٣٦٨ _ سنن ترمذی ج ٣ ص ٢١٠
👌 در نقل شیعه نیز آمده است که " امام باقر ع به هشتصد درهم از امالش وصیت می کرد که پس از شهادتشان برای عزادارانشان از آن غذا تهیه شود و سنت پیامبر در قضیه تهیه طعام برای آل جعفر اجرایی شود "
" أَوْصَى أَبُو جَعْفَرٍ ع بِثَمَانِمِائَةِ دِرْهَمٍ لِمَأْتَمِهِ وَ كَانَ يَرَى ذَلِكَ مِنَ السُّنَّةِ لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص- قَالَ اتَّخِذُوا لآِلِ جَعْفَرٍ طَعَاماً فَقَدْ شُغِلُوا. "
📚الکافی ج ٣ ص ٢١٧
❕لذا می بینیم که امام سجاد ع برای عزاداران امام حسین ع غذا تهیه می کرد , چنان که نقل می کنند :
" وقتى حسين بن على عليه السلام كشته شد، زنان بنى هاشم، لباس سياه و خشن بر تن كردند و از هيچ گرمى و سردىاى، شِكوه نمىكردند. على بن الحسين عليه السلام در [موقع] سوگوارى آنان، غذا تهيّه مىكرد. " " : لَمّا قُتِلَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليهما السلام، لَبِسنَ نِساءُ بَني هاشِمٍ السَّوادَ وَالمُسوحَ، وكُنَّ لا يَشتَكينَ مِن حَرٍّ ولا بَردٍ، وكانَ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليهما السلام يَعمَلُ لَهُنَّ الطَّعامَ لِلمَأتَمِ. "
📚المحاسن: ج 2 ص 195 ح 1564، بحار الأنوار: ج 45 ص 188 ح 33.
❕شیعیان نیز هر ساله به این سنت عمل می کنند و برای عزاداران حسینی که مصیبت و عزاداری برای امام حسین ع آنان را از تهیه غذا مشغول داشته است , غذا تهیه می کنند و آنان را اطعام می کنند , اطعام کردنی که مورد تاکید و توصیه خداوند است , چنان که پیامبر گرامی فرمود :
" بهترينِ شما، كسى است كه [به ديگران] طعام بدهد و سلام را آشكارا بگويد و آن گاه كه مردم در خواباند، به نماز برخيزد. " " خَيرُكُم مَن أطعَمَ الطَّعامَ، وأفشَى السَّلامَ، وصَلّى وَالنّاسُ نِيامٌ. "
📚الکافی ج ٤ ص ٥٠
❕بخاری نقل می کند :
" مردی از پیامبر اسلام سوال کرد که کدام دستور اسلام برترین دستورهاست ?
👌پیامبر گرامی فرمود :
" این که دیگران را اطعام کنی و بر همگان چه آنان که می شناسی و چه نمی شناسی , سلام کنی " " أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ أَيُّ الْإِسْلَامِ خَيْرٌ؟ قَالَ : «تُطْعِمُ الطَّعَامَ، وَ تَقْرَأُ السَّلَامَ عَلَى مَنْ عَرَفْتَ، وَ مَنْ لَمْ تَعْرِفْ».
📚صحیح بخاری ج ١ ص ٢١
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕همینطور اهلبیت علیهم السلام به ما یاد داده اند به شعراء و مداحان اهلبیت ع مبلغی صله و هدیه دهیم , چرا که ممکن است آنان به خاطر اشتغال به امر شعر سرایی و مداحی مصائب اهلبیت ع نتوانند به نحو مناسب امرار معاش کنند و شایسته است کمک و هدیه ای به آنان داده شود تا خود و خانواده در تنگی معاش قرار نگیرند , چنان که علمای اهلسنت و شیعه نقل می کنند :
" وقتى كُمَيت بن زيد اسدى، از طايفه اسد، از بنى مُضَر بن نِزار، [قصيده ميميّه] هاشميّات را سرود ...، در همان زمان، به مدينه آمد و خدمت ابو جعفر باقر عليه السلام رسيد و ايشان شبانه به او اجازه وارد شدن داد. وقتى او در [قصيده] ميميّهاش به اين جا رسيد كه: " و كشته شدنِ آن كشته در طَف و کربلا ، نيرنگى از جانب آنان بود؛ همان فرومايگان امّت و رذلها. " امام باقر عليه السلام گريست و فرمود: «اى كُمَيت! اگر نزد ما مالى بود، به تو مىداديم؛ ولى در حقّ تو همان است كه پيامبر خدا به حَسّان بن ثابت فرمود كه:" همواره به روح القدس تأييدشدهاى، تا زمانى كه از ما اهل بيت دفاع مىكنى"». ... " يا كُمَيتُ! لَو كانَ عِندَنا مالٌ لَأَعطَيناكَ، ولكِن لَكَ ما قالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله لِحَسّانِ بنِ ثابِتٍ: لازِلتَ مُؤَيَّدا بِروحِ القُدُسِ ما ذَبَبتَ عَنّا أهلَ البَيتِ. "
📚مروج الذهب ج ٣ ص ٢٤٢ _ الکافی ج ٨ ص ١٠٢
👌یا در نقل دیگر آمده است که امام رضا ع به دو تن از مداحان اهلبیت ع بیست هزار درهم هدیه داد : " فَوَهَبَ لَهُمَا عِشْرِينَ أَلْفَ دِرْهَمٍ مِنَ الدَّرَاهِم "
📚عیون الاخبار ج ٢ ص ١٤٢
❕علامه امینی می نویسد :
" پيوسته شعرا از نقاط دور با قصائد مذهبى و چكامههاى دينى خود، به خدمت ائمه (ع) مشرف ميشدند و مورد تفقد و اكرام ايشان واقع ميگشتند و شعر آنان را كه چكيده فكر و انديشهشان بود به نظر اعجاب مىنگريستند و تحسين مىفرمودند و به احترام مقدمشان، محفلها تشكيل و دوستان خود را بدان محافل دعوت ميكردند، و با دادن صله و جائزههاى گرانبها، شعرا را مورد نوازش و مرحمت قرار ميدادند "
📚ترجمه الغدیر ج ٣ ص ٣٥
❕البته این بیان که اگر در مجالس امام حسین ع اطعام طعام به عزاداران یا صله و هدیه دادن به مداحان نبود , این مجالس از فروغ و رونق می افتاد , این سخن نشانه نهایت جهل و سست رایی صاحبش است , زیرا عزاداران و مداحان شیفته اهلبیت علیهم السلام این امور برایشان اهمیتی ندارد و با جان و دل قدم در مسیر امام حسین ع بر می دارند و فرقی نمی کند که اطعام و هدیه ای باشد یا نباشد , چرا چنین نباشد , در حالی که پیامبر گرامی ص می فرماید :
" إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً فى قُلوبِ المُؤمِنينَ لا تَبرُدُ أبَداً " " همانا با كشته شدن حسين، حرارتى در دل مؤمنان ايجاد مىشود كه هرگز، سرد نمىگردد."
📚مستدرک الوسائل ج ١٠ ص ٣١٨
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
توضیحی در مورد برهنه شدن در عزاداری
🤔#پرسش
❓ لخت و برهنه شدن در مراسم عزاداری امام حسین❗️ در این رابطه توضیح دهید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
❕در کتاب دانشنامه امام حسین ع می خوانیم :
" استحباب عزادارى براى سالار شهيدان، بر پايه ادلّه قطعى، ثابت است و با عنايت به آثار و بركات فردى و اجتماعى آن، از بزرگترين عبادات محسوب مىگردد؛ امّا در باره چگونگى انجام گرفتن اين عبادت، معيار، عزادارىهاى مرسوم در عصر صدور رواياتِ مربوط به اين عزادارى است؛ بلكه مىتوان گفت: اطلاق اين روايات، شامل انواع عزادارىهاى مرسوم در اعصار مختلف نيز مىگردد، مشروط به اين كه آنچه رايج شده، براى عزادارى صدق كند و موجب وَهْن مكتب اهل بيت عليهم السلام نگردد و يا همراه با انجام دادن عملى نامشروع نباشد.
❕بنا بر اين، آنچه در شمارى از مجالس عزادارى، به تدريج مرسوم شده است (مانند: استفاده از ابزارهاى موسيقى و آهنگهاى مبتذل، تشبّه مرد به زن، و همچنين كارهايى چون قمه زدن)، بدعت در عزادارى محسوب مىشود، بويژه قمه زدن كه در عصر حاضر، زمينهساز تبليغات سوء بر ضدّ پيروان اهل بيت عليهم السلام و موجب وَهْن مكتب تشيّع است. "
📚دانشنامه امام حسين ج9، ص: 376
❕لخت کردن و سینه زدن بر بدن لخت در عزاداری امام حسین ع هم از جمله بدعتهایی است که وارد بر عزادای شده است , و بر عمل لخت شدن هم عرفا عزاداری اطلاق نمی شود , شاهد این سخن آن است که هیچکس چنین عملی را در عزاداری پدر و مادر و نزدیکان خود انجام نمی دهد و برهنه نمی شود .
👌امیر مومنان ع فرمود :
" چه سخن حكيمانه جامعى است اين سخن كه: آنچه براى خود دوست مىدارى، براى ديگران [نيز] دوست بدار، و آنچه براى خود نمىپسندى، براى ديگران [نيز] نَپسند. " " ... أن تُحِبَّ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفسِكَ، و تَكرَهَ لَهُم ما تَكرَهَ لَها "
📚تحف العقول ص ٨١
👌در جایی که در قبال مردم عادی موظفیم که آنچه برای خود ناپسند می دانیم , برای آنان نیز ناپسند بدانیم , به طریق اولی در قبال ائمه ع وظیفه شدیدتری داریم که آنچه در قبال خود ناپسند می دانیم , در قبال آن بزرگواران هم ناپسند بدانیم , بر این اساس چگونه قابل قبول است که لخت شدن و برهنه شدن در عزای پدر و مادر خودمان برایمان ناپسند باشد , اما این کار ناپسند را در قبال ائمه ع و امام حسین ع مرتکب شویم ❗️❗️
❕در روایات فراوانی آمده است که شیعیان باید الگویشان اهل البیت علیهم السلام باشند و سبب خوش نامی آنان شوند نه با انجام افعال موهن و سخیف وکلمات نامناسب سبب سستی آنان و مذهبشان شوند
📚بحار الانوار،ج 65 ص 149 باب 19
❕امام صادق ع فرمود :
" اى جماعت شيعه! مايه آبروى ما باشيد نه باعث بدنامى ما " " كُونُوا لنا زَيناً، ولا تَكُونُوا علَينا شَيناً "
📚امالی صدوق ص ٣٢٧
❕بر این اساس آنچه امروزه تحت عنوان لخت شدن در عزاداری مطرح می شود که موجبات تمسخر و خواری افراد و مذهب را نزد بیگانگان فراهم می کند از جمله اموری است که مورد نهی می تواند باشد , با توجه به آنکه خداوند مومن را عزیز می شمارد و از انجام اموری که موجب خواری او می گردد نهی کرده است ؛ « عزت مخصوص خدا و رسول و مومنان است » ( منافقون 8)
❕آنچه گفتیم در کلام مرجع عالی قدر , آیت الله مکارم شیرازی مورد اشاره قرار گرفته است .
❓از ایشان چنین سوال شد :
❔" برهنه شدن در اين مجالس براى سينهزنى چه حكمى دارد؟
❕جواب: هرگاه در حضور بانوان باشد جايز نيست و در غير اين صورت نيز چون ممكن است سبب وهن مراسم عزادارى گردد بهتر است از آن چشمپوشى شود.
❔سؤال 46. فلسفه حرمت برهنه شدن براى سينهزنى در جايى كه خانمها هم نيستند و فيلم هم گرفته نمىشود چيست؟
❕جواب: اين كار اشكال دارد؛ زيرا خلاف شأن مجلس عزاى سيّدالشّهدا عليه السلام است. كدام يك از ما در مراسم عزاى پدر خود برهنه مىشود و مثلًا به اهل مجلس تعزيت مىگويد. "
📚احکام عزاداری , ص ٤٩
❕در پایان نیز گفتنی است , در وقتی که امام حسین ع قبل از ورود به میدان نبرد در زیر لباسهای خود , لباس کهنه می پوشد تا وقتی دشمن لباسهایش را به غارت بردند , برهنه نشود ! چگونه عده ای که خود را پیرو امام حسین ع می دانند در مجالس عزای او خود را برهنه می کنند ❗️آیا این تضاد و تناقض میان عملکرد این افراد با عملکرد امام حسین ع را نمی رساند ❗️
👌مرحوم ابن شهر آشوب نقل می کند :
" هنگامى كه امامحسين عليه السلام عزم ميدان كرد، فرمود: «ائْتُوني بِثَوْبٍ لا يُرْغَبُ فيهِ، الْبِسُهُ غَيْرَ ثِيابِي، لا اجَرَّدُ، فَانِّي مَقْتُولٌ مَسْلُوبٌ " "برايم جامه كهنهاى بياوريد كه كسى به آن رغبت نكند تا آن را زير لباسهايم بپوشم و بعد از شهادتم مرا برهنه نكنند، زيرا مىدانم پس از شهادت لباسهايم ربوده خواهد شد».
📚المناقب ج 4، ص 119.
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕به صورتی اتفاقی مشغول مطالعه بخش هایی از کتاب فریضه انتخابات که توسط دفتر مطالعات حوزه های علمیه تدوین شده است بودیم که دیدیم این کتاب مطلبی را از سایت ما نقل کرده است و منبع مطلب خود را نیز سایت ما معرفی کرده است 👌
❗️این در حالی است که ما استفاده از مطالب را برای همگان آزاد اعلام کرده ایم که حتی بدون ذکر منبع بتوانند از مطالب بهره گیرند .
@Rahnamye_Behesht
ipasookh.ir
توضیحی در مورد دیدگاه شیخ مفید پیرامون قیام امام حسین علیه السلام
🤔#پرسش
❓شيخ مفيد: امام حسين بدليل قيام عليه حاكم زمانش گناهكار و لايق سرزنش است
شيخ مفيد از بزرگترين علما و مؤسسين مذهب شيعه، در ص ٦٨ كتاب المسائل العشر في الغيبة مينويسد:
حاكمان زمان ائمه ميدانستند كه نظر ائمه بر تقيه كردن است و قيام با شمشیر علیه حکام وقت منع شده است و کسانی از عموزاده هايشان كه این کار را بكنند مقصر شناخته شده و آنها را سرزنش ميكرده اند، و اینکه هيچ كسى مجاز به كشيدن شمشیر و قيام عليه حكام نيست مگر آنكه خورشید در هنگام غروب در حالت راكد قرار گیرد، و ندائی از آسمان به نام شخص خاصی شنیده شود، و خورشيد در بیابان محو شود، و آخرین امام برحق با شمشیر قیام کرده تا "حكومت باطل" را از بین ببرد.
▪️ادمين: شيخ مفيد جنگيدن حسين بن على را خلاف دستور الله و توصيه ائمه ناميده و وى را گناهكار و لايق سرزنش خطاب ميكند. وى جنگيدن و قيام عليه حاكم اسلامى را مشروط به رسيدن نداى آسمانى و قيام تحت امامت، امام زمان غايب ذكر ميكند.
▪️سئوال:
آيا شيخ مفيد بر خلاف آخوندهاى امروزى اعتقادى به عصمت ائمه نداشته است كه حسين را گناهكار خطاب ميكند؟ ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌متاسفانه معاندین و ملحدین از هیچ دروغ و جعل و تزویری برای فریب مخاطبین خود دریغ نمی ورزند .
❕شیخ مفید تقیه کردن و قیام نکردن در برابر ظالمین را در مواردی جایز و در مواردی واجب و در مواردی ترک تقیه را واجب و قیام کردن را لازم می داند .
❗️او در رابطه با تقیه می گوید :
" تقيه كتمان حق و پوشيده داشتن اعتقاد در آن است و متعرض نشدن مخالفين و ترك يارى نمودن با ايشان به چيزى كه به دنبال در آورد ضررى را در دين و دنيا و فرض و وجوب تقيه وقتى است كه بداند به صورت بدیهی و يا مظنه قوى که تقیه نکردن ضرر به هم رساند , پس هر زمان كه نداند ضررى را در اظهار حق و نه مظنه قوى در آن داشته باشد واجب نباشد فرض و وجوب تقيه و به تحقيق كه امر نمودهاند حضرات ائمه صادقين عليهم السّلام جماعتى از شيعيان خود را به باز داشتن و نگاهداشتن خود از اظهار حق و در باطن و پوشيده نگاه داشتن آن از دشمنان دين و يارى نمودن به چيزى كه برطرف كند شك را از ايشان در باره مخالفت ايشان و بود آن اصلح براى ايشان و حضرات ائمه عليهم السّلام , و امر ميفرمودند جماعتى ديگر را از اصحاب خود به سخن گفتن با خصمان و آشكارا نمودن امر حق با ايشان و خواندن ايشان بسوى امر حق، به جهت دانستن ايشان عليهم السّلام كه ضررى نيست بر آن جماعت در اظهار حق .
❕پس تقيه واجب مىشود به حسب آنچه ياد نموديم آن را، و ساقط ميباشد فرض آن در مواضع ديگر به نحوى كه مقدم داشتيم آن را "
" التقية كتمان الحق و ستر الاعتقاد فيه و مكاتمة المخالفين و ترك مظاهرتهم بما يعقب ضررا في الدين أو الدنيا و فرض ذلك إذا علم بالضرورة أو قوي في الظن فمتى لم يعلم ضررا بإظهار الحق و لا قوي في الظن ذلك لم يجب فرض التقية.
و قد أمر الصادقون ع جماعة من أشياعهم بالكف و الإمساك عن إظهار الحق و المباطنة و الستر له عن أعداء الدين و المظاهرة لهم بما يزيل الريب عنهم في خلافهم و كان ذلك هو الأصلح لهم و أمروا طائفة أخرى من شيعتهم بمكالمة الخصوم و مظاهرتهم و دعائهم إلى الحق لعلمهم بأنه لا ضرر عليهم في ذلك فالتقية تجب بحسب ما ذكرناه و يسقط فرضها في مواضع أخرى على ما قدمناه "
📚تصحیح اعتقادات الامامیه ص ١٣٧
❕در جای دیگر شیخ مفید تصریح می کند که تقیه در مواردی حرام است و آن مواردی است که تقیه موجب فساد در دین شود :
" يكون تركها أفضل ... لیس یجوز من الافعال فی قتل المومنین لا فيما يعلم أو يغلب أنه استفساد في الدين و هذا مذهب يخرج عن أصول اهل العدل و أهل الإمامة خاصة " " در مواردی ترک تقیه افضل است و تقیه در کشتن مومنین یا در مواردی که علم یا ظن قوی دارد که تقیه موجب فساد در دین می شود , در این موارد تقیه جایز نیست و این مطلب برگرفته از عقاید اهل عدل و بالخصوص از عقاید شیعه امامیه است "
📚اوائل المقالات ص ١١٨
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕بر این اساس شیخ مفید , عصر امامان بعد از امام حسین ع را عصر تقیه می داند که امامان علیهم السلام غالبا اجازه خروج را نمی دادند و آنچه که معاند از کلام شیخ مفید استناد کرد , ناظر به همین زمان است .
👌شیخ مفید زمان امام حسین ع بعد از معاویه را عصر کنار گذاشتن تقیه و وجوب جهاد فی سبیل الله می داند , زیرا تقیه در آن عصر موجب فساد در دین می شد , لذا امام حسین ع تقیه را کنار گذاشت و مردم را دعوت به جهاد کرد و در این مسیر که مسیر اطاعت امر خداوند بود , مظلومانه و با لب تشنه به شهادت رسید نه آنکه معاذ الله شیخ مفید بخواهد امام حسین ع را مذمت و تحقیر کند , کلام شیخ مفید در این رابطه چنین است :
" و امامت حسين عليه السّلام پس از وفات برادرش حسن عليه السّلام بدان چه گفته شد ثابت است، و پيروى از او بر همگان لازم خواهد بود , اگر چه مردم را بواسطه تقيه به امامت خويش نخواند، و همچنين بواسطه صلحى كه ميانه او و معاويه برقرار بود و بر او لازم بود بدان وفا كند (اظهار آن ننمود) و او در اين باره مانند پدرش امير المؤمنين عليه السّلام بود كه با اينكه پس از رسول خدا (ص) امامت داشت با اين احوال خاموش نشست، و به همان راهى رفت كه برادرش حسن عليه السّلام پس از صلح رفته بود و بخود دارى و سكوت گذراند، و همه ايشان به روش پيغمبر (ص) رفتار كردند در آن زمانى كه آن حضرت (ص) در شعب (أبى طالب) گرفتار بود (و با اينكه پيغمبر خدا بود از روى ناچارى سه سال در شعب ابى طالب ماند و دم فرو بست) و همچنين آنگاه كه از مكه بمدينه هجرت فرمود و چند روز در غار پنهان گشت.
❕و چون معاويه بمرد، و دوران زمان صلحى كه حسين عليه السّلام را از اظهار دعوت و خواندن مردم بسوى خود جلوگيرى ميكرد سپرى شد، تا آنجا كه امكان داشت امر امامت خويش را آشكار ساخت، و در هر فرصتى كه پيش مىآمد براى آنان كه داناى به حق او نبودند پرده بر ميداشت، تا اينكه در ظاهر براى او ياورانى گرد آمدند، پس آن حضرت مردم را به جهاد دعوت كرده و براى جنگ دامن به كمر زد، و با فرزندان و خانوادهاش از حرم خدا و حرم رسول خدا (ص) بسوى عراق رهسپار شد تا به كمك شيعيانش كه او را دعوت كرده بودند با دشمن بجنگد، و پيشاپيش خود پسر عمويش مسلم بن عقيل رضى اللَّه عنه را بدان سو فرستاد، و او را براى دعوت مردم بخدا و بيعت بر جهاد انتخاب فرمود، پس مردم كوفه با مسلم بيعت كردند و براى يارى كردن او پيمان بسته و خير خواهيش را به عهده گرفتند و پيمان خود را با او محكم كردند، سپس زمانى نگذشت كه بيعت او را شكسته دست از يارى او باز داشتند، و او را بدست دشمن سپرده تا اينكه در ميان ايشان او را گشتند و آنها از او دفاع ننمودند، و (بدنبال آن) براى جنگ كردن با حسين عليه السّلام بيرون رفته او را محاصره كردند، و از رفتن او به شهرهاى خدا (كه در روى زمين دارد) جلوگيرى نموده، و او را ناچار برفتن جايى كردند كه نه ياورى بدست آرد و نه گريزى داشته باشد، و ميانه او و آب فرات حائل شدند تا اينكه بر او دست يافته او را كشتند، پس آن امام مظلوم عليه السّلام از دنيا برفت در حالى كه تشنه لب، و مجاهد، و شكيبا، و پاداش جو، و ستمديده بود، بيعتش را شكسته، و حرمتش را بر باد داده بودند، به هيچ وعده با او وفا نكرده، و رعايت عهد و پيمانى كه بگردن گرفته بودند ننمودند، و شهيد شد چنانچه پدر و برادرش عليهم السّلام با اين احوال از دنيا برفتند. "
" فكانت إمامة الحسين عليه السلام بعد وفاة أخيه بما قدمناه ثابتة ، وطاعته - لجميع الخلق - لازمة ، وإن لم يدع إلى نفسه عليه السلام للتقية التي كان عليها ، والهدنة الحاصلة بينه وبين معاوية بن أبي سفيان فالتزم الوفاء بها ، وجرى في ذلك مجرى أبيه أمير المؤمنين عليه السلام وثبوت إمامته بعد النبي صلى الله عليه وآله مع الصموت ، وإمامة أخيه الحسن عليه السلام بعد الهدنة مع الكف والسكوت ، وكانوا في ذلك على سنن نبي الله صلى الله عليه وآله وهو في الشعب محصور ، و عند خروجه مهاجرا من مكة مستخفيا في الغار وهو من أعدائه مستور . فلما مات معاوية وانقضت مدة الهدنة التي كانت تمنع الحسين ابن علي عليهما السلام من الدعوة إلى نفسه ، أظهر أمره بحسب الامكان ، وأبان عن حقه للجاهلين به حالا بحال ، إلى أن اجتمع له في الظاهر الأنصار . فدعا عليه السلام إلى الجهاد وشمر للقتال ... وقتلوه ، فمضى عليه السلام ظمآن مجاهدا صابرا محتسبا مظلوما ، قد نكثت بيعته ، واستحلت حرمته ، ولم يوف له بعهد ، ولا رعيت فيه ذمة عقد ، شهيدا على ما مضى عليه أبوه و اخوه عليهما أفضل الصلاة والرحمة والتسليم . "
📚الارشاد ج ٢ ص ٣٢
❕در ذیل توضیح داده ایم که چگونه عصر امامان پس از امام حسین ع عصر تقیه اما وظیفه امام حسین ع قیام و جهاد و ترک تقیه بوده است :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/526
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
❕پاسخ به شبهه تکراری معاند ( معاندین کاری جز باز نشر شبهات پوسیده و تکراری ندارند ) :
1⃣در مورد دریافت پول توسط امام حسین ع از معاویه در ذیل پاسخ مفصلی داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1770
2⃣در رابطه با اینکه امام حسن ع در صلحنامه با معاویه از او شرط دریافت پول کرده بود , در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3277
3⃣در رابطه با این که امام حسین ع از قیام کوتاه آمد و از عمر سعد درخواست کرد که اجازه دهد باز گردد , در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3202
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3240
توضیحی در مورد ارتباط نسبی عباس ع با شمر و ازدواج امام حسن ع با خواهر یزید.....
🤔#پرسش
❓قابل توجه شیعیان حواستون باشه عصبانی نشید خواهر شمرو فحش ندین چون خواهر شمر زن حضرت علی همان ام البنین مادر حضرت ابوالفضل است , مادر شمر هم فحش ندین چون مادر شمر مادر زن حضرت علی است , در ضمن خواهر یزید را هم فحش ندین چون زن امام حسن است , ابو سفیان و عمر و ابوبکر را هم فحش ندین , چون هر سه تای اون ها پدر خانم های حضرت محمد هستن , بهتره به خودتون فحش بدین که نا آگانه به اختلاف خانوادگی اینا دخالت کرده اید این ها از نظر نسبی و سببی هزار جور با هم فامیل بودن ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌حضرت ام البنین س خواهر شمر نمی باشد تا مادر شمر , مادر زن علی ع تلقی شود .
❕نسب حضرت ام البنین س یا همان فاطمه کلابیه به این نحو است ؛
« ام البنین بنت حزام بن خالد بن ربیعه بن الوحید من بنی کلاب »
📚جمهره انساب العرب ج1 ص4
👌در حالی که نسب شمر چنین است ؛
« شمر بن ذی الجوشن الضبابی بن شرحبیل بن الاعور بن عمر بن معاویه و هو الضباب بن کلاب »
📚الطبقات الکبری ج 6 ص 46
❕هر دو نفر بیش از پنج پشت یعنی در شخصی به نام کلاب به یکدیگر می رسند و هر دو کلابی هستند که به معنای هم قبیله بودن است و نه برادر و خواهر بودن ام البنین با شمر ملعون .
❕شاید آنچه برای شبهه افکن توهم بیان فوق را ایجاد کرده است , ماجرای امان نامه دادن به عباس ع از سوی شمر است که شمر در این ماجرا عباس ع و برادرانش را خواهر زاده خود خطاب کرده است .
👌مرحوم ابن طاووس نقل می کند :
" شمر بن ذى الجوشن كه خدا، لعنتش كند آمد و ندا داد: خواهرزادگان من، عبد اللّه، جعفر، عبّاس و عثمان، كجا هستند؟ حسين عليه السلام فرمود: «پاسخش را بدهيد، هر چند فاسق است؛ چرا كه يكى از دايىهاى شماست». آنان به او گفتند: چه كار دارى؟ گفت: اى خواهرزادگان من! شما در امان هستيد. خود را به همراه برادرتان حسين، به كُشتن ندهيد و در اطاعت امير مؤمنان يزيد بن معاويه باشيد.
عبّاس بن على عليه السلام، او را ندا داد: «دستانت، بُريده باد و لعنت بر امانى كه آوردهاى، اى دشمن خدا! آيا به ما فرمان مىدهى كه برادر و سَرورمان حسين بن فاطمه را وا گذاريم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعونها درآييم؟!». شمر، خشمگينانه، به سوى لشكرش بازگشت. "
" أقَبَل شِمرُ بنُ ذِي الجَوشَنِ لَعَنَهُ اللّهُ فَنادى: أينَ بنو اختي عَبدُ اللّهِ وجَعفَرٌ وَالعَبّاسُ وعُثمانُ؟ فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام: أجيبوهُ وإن كانَ فاسِقا، فَإِنَّهُ بَعضُ أخوالِكُم، فَقالوا لَهُ: ما شَأنُكَ؟ فَقالَ: يا بَني اختي، أنتُم آمِنونَ، فَلا تَقتُلوا أنفُسَكُم مَعَ أخيكُمُ الحُسَينِ، وَالزَموا طاعَةَ أميرِ المُؤمِنينَ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ! فَناداهُ العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام: تَبَّت يَداكَ ولُعِنَ ما جِئتَ بِهِ مِن أمانِكَ يا عَدُوَّ اللّهِ! أتَأمُرُنا أن نَترُكَ أخانا وسَيِّدَنَا الحُسَينَ بنَ فاطِمَةَ ونَدخُلَ في طاعَةِ اللَّعناءِ أولادِ اللَّعناءِ؟! فَرَجَعَ الشِّمرُ إلى عَسكَرِهِ مُغضَبا "
📚الملهوف: ص 148، مثير الأحزان: ص 55
👌این که شمر حضرت عباس را خواهر زاده خود خطاب می کند منظورش آن است که مادر ایشان از قبیله ما است و مانند خواهر ما محسوب می شود نه آنکه واقعا خواهر ما باشد .
❕رسم عرب بر این بود که اگر دختری از طایفه آنها با طایفه دیگری ازدواج می کرد حتی اگر چند نسل می گذشت ، فرزندان او را با انتساباتی این گونه خطاب قرار می دادند .
👌لذا می بینیم که برخی از شارحین در توضیح بیان فوق می نویسند :
" مقصودش چهار پسر ام البنين برادران حضرت سيد الشهداء بود كه چون مادرشان ام البنين از قبيله بنى كلاب بود و شمر نيز از آن قبيله بود از اين رو آنان را خواهر زاده خطاب كرد "
📚الإرشاد للمفيد / ترجمه رسولى محلاتى، ج2، ص: 91
❕این نکته در پاورقی کتاب بحار الانوار هم مورد تاکید واقع شده است :
" و ذلك لان أم البنين بنت حزام أم عبّاس و عثمان و جعفر و عبد اللّه كانت كلابية و شمر ابن ذى الجوشن كلابى "
📚بحارالانور، جلد 46، صفحه 81
👌اما این که شبهه افکن مدعی شد که امام حسن ع خواهر یزید را به همسری گرفته است , این ادعا نیز دروغ و خلاف واقع است و مورخین چنین مطلبی را نقل نکرده اند .
❕شیخ عباس قمی موارد ذیل را به عنوان همسران امام حسن ع معرفی می کند :
" امّ بشير دختر ابى مسعود عقبه خزرجى _ خوله دختر منظور فزاريّه _ امّ اسحاق دختر طلحة بن عبيد اللّه تميمى "
📚منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام ، ج1، ص: 571
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕در رابطه با این ادعا که ابوبکر و عمر و ابوسفیان پدر خانم پیامبر اسلام بوده اند , لذا باید احترامشان حفظ شود نیز گفتنی است که ازدواج پیامبر گرامی با دختران آنان از روی احترام و درجه دادن به افراد مذکور نبوده است .
👌ازدواج پیامبر گرامی با عایشه و حفصه , دو دختر ابوبکر و عمر به پیشنهاد دیگران و از روی دلسوزی پیامبر ( که مثلا کسی با آنها ازدواج نمی کرد ) و جلب حمایت قبائلشان بوده است , چنان که در ذیل توضیح داده ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2706
❕ازدواج پیامبر با ام حبیبه دختر ابوسفیان نیز در جهت تجدید روحیه او بوده است , آن هم زمانی که او مسلمان شده بود و رابطه ای با پدرش که از دشمنان اسلام بود , نداشت , چنان که در ذیل گفته ایم :
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/3264
👌صرف اینکه فردی رابطه نسبی و سببی با پیامبر گرامی داشته باشد , دلیل بر سعادت او نمی گردد , چنان که می بینیم فرزند نوح و همسران نوح و لوط و عموی پیامبر اسلام ابولهب , دارای این ارتباطات بودند , اما اهل دوزخ شدند و خداوند در مذمت آنان آیاتی را نازل کرد : ( هود ٤٧ _ تحریم ١٠ _ مسد ١ )
❕در نقلی آمده است که امام سجاد ع خطاب به طاووس الفقیه فرمود :
" خداوند بهشت را براى اطاعت كنندگان و نيكان آفريده است؛ هرچند بردهاى حبشى باشد ( و هيچ نسبتى با پيامبر وآلش نداشته باشد ) و جهّنم را براى عاصيان و گنهكاران خلق نموده است؛ هر چند از قبيله قريش (و از نزديكان پيامبر ) باشد.
❕مگر اين آيه شريفه را نشنيدهاى: «فَاذا نُفِخَ فِى الصُّورِ فَلا انْسابَ بَيْنَهُمْ يَؤمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ؛ هنگامى كه در صور دميده شود، هيچ يك از پيوندهاى خويشاوندى ميان آنها در آن روز نخواهد بود و از يكديگر تقاضاى كمك نمىكنند (چون كارى از كسى ساخته نيست! "مومنون ١٠١ " ) به خدا قسم فرداى قيامت هيچ چيزى به تو سود نمىرساند؛ مگر عمل صالحى كه پيش فرستادهاى "
" خَلَقَ اللَّهُ الجَنَّةَ لِمَن أطاعَهُ وأحسَنَ ولَو كانَ عَبداً حَبَشيّاً، وخَلَقَ النّارَ لِمَن عَصاهُ ولَو كانَ ولَداً قُرَشيّاً، أما سَمِعتَ قولَهُ تعالى: «فإذا نُفِخَ في الصُّورِ فلا أنْسابَ بَيْنَهُم يَوْمَئِذٍ و لا يَتَسائلونَ» واللَّهِ، لا يَنفَعُكَ غَداً إلّاتَقدِمَةٌ تُقَدِّمُها مِن عَمَلٍ صالِحٍ "
📚بحارالانور، جلد 46، صفحه 81.
👌تقابلهای اهلبیت علیهم السلام با افراد هم به خاطر دین خداوند و عمل نکردن به فرامین الهی توسط دیگران بوده است نه تعصبات کور خانوادگی و قبیلگی که به دور از حق و حقیقت است و اساسا پیامبر اسلام ص به ما فرموده است : هر کس دارای چنین اختلافات و تعصبات کور قبیلگی باشد , از اسلام و ایمان خارج شده و وارد بر جاهلیت شده است , چنان که فرمود :
" منَ كانَ في قَلبِهِ حَبَّةٌ مِن خَردَلٍ مِن عَصَبِيَّةٍ بَعَثَهُ اللَّهُ يَومَ القِيامَةِ مَعَ أعرابِ الجاهِلِيَّةِ " " هر كس در دلش به اندازه دانه خَردَلى عصبيّت باشد، خداوند در روز قيامت، او را با اعراب جاهلى بر مىانگيزد. "
📚الكافي: ج 2 ص 308 ح 3
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
عزاداری کردن امامان ع و گرفتن سالگرد برای امام حسین علیهم السلام
🤔#پرسش :
❓تریبون_آزاد_عقیل_هاشمی
❓اعتراف دانه درشتهای آخوندیسم به عدم برگزاری سالگرد عزاداری توسط اهل بیت ❗️❗️
❕امام جمعه اصفهان اعتراف کرد که امامان عزاداری نمی کردند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌امامان بزرگوار ما پس از واقعه کربلا همواره به مساله گریه و عزاداری بر امام حسین ع اهتمام می ورزیدند که هم اینک به نمونه هایی اشاره می شود :
1⃣گریه و عزادای امام سجاد ع :
" امام باقر عليه السلام فرمود :
" على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام در شبانهروز، هزار ركعت نماز مىخواند ... و بر پدرش حسين عليه السلام به مدّت بيست سال گريست. هيچ گاه غذايى در برابرش گذاشته نشد، مگر اين كه گريست، تا جايى كه يكى از غلامانش به ايشان گفت: اى پسر پيامبر خدا! آيا وقت آن نرسيده كه اندوهت به پايان برسد؟
به وى فرمود: «واى بر تو! يعقوبِ پيامبر، دوازده پسر داشت كه خدا يكى از آنها را از او پنهان كرد؛ ولى چشمانش از كثرت گريه بر يوسف، سفيد گرديد و موهايش از اندوه، سفيد شد و كمرش از غمْ خميد، در حالى كه پسرش زنده بود. من، پدر و برادر و عمو و هفده تن از خانوادهام را ديدم كه در اطرافم كشته شدند. چگونه اندوهم پايان پذيرد؟». "
" ولَقَد كانَ بَكى عَلى أبيهِ الحُسَينِ عليه السلام عِشرينَ سَنَةً، وما وُضِعَ بَينَ يَدَيهِ طَعامٌ إلّا بَكى، حَتّى قالَ لَهُ مَولىً لَهُ: يَابنَ رَسولِ اللّهِ! أما آنَ لِحُزنِكَ أن يَنقَضِيَ فَقالَ لَهُ: وَيحَكَ، إنَّ يَعقوبَ النَّبِيَّ عليه السلام كانَ لَهُ اثنا عَشَرَ ابنا، فَغَيَّبَ اللّهُ عَنهُ واحِدا مِنهُم، فَابيَضَّت عَيناهُ مِن كَثرَةِ بُكائِهِ عَلَيهِ، وشابَ رَأسُهُ مِنَ الحُزنِ، وَاحدَودَبَ ظَهرُهُ مِنَ الغَمِّ، وكانَ ابنُهُ حَيّا فِي الدُّنيا، و أنَا نَظَرتُ إلى أبي و أخي وعَمّي وسَبعَةَ عَشَرَ مِن أهلِ بَيتي مَقتولينَ حَولي، فَكَيفَ يَنقَضي حُزني؟ "
📚الخصال یک جلدی , ص 517 ح 4، المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 166 _ بحار الأنوار: ج 46 ص 63 ح 19.
2⃣گریه و عزاداری امام باقر ع :
❕كميت می گوید :
" بر آقايم امام باقر عليه السلام وارد شدم و گفتم: اى پسر پيامبر خدا! من در باره شما شعرهايى گفتهام. اجازه مىدهيد آنها را بخوانم. امام عليه السلام فرمود: اى كميت! [اين روزها] ايّام البيض است [و شعرخوانى در آن، روا نيست]». گفتم: اشعار، در باره شماست. فرمود: «بخوان» و من خواندم: روزگار، مرا خنداند و گرياند و روزگار، تحوّل و رنگارنگى دارد. نه تن كه در طَف، نيرنگ زده شدند،
همهشان كفن گرديدند. ايشان گريست و امام صادق عليه السلام هم گريست و شنيدم كه كنيزى از پشت پرده مىگريد. نيز وقتى به اين گفته رسيدم كه:
و شش تن كه كسى همپاى آنان نيست: پسران عقيل، بهترينِ جوانان،
و آن گاه على، خوب و مولاى شما كه يادشان اندوههايم را بر مىانگيزاند
امام عليه السلام گريست و آن گاه فرمود:
«هيچ كس نيست كه از ما ياد كند و يا ما نزد او ياد شويم و از چشمانش اشكى هر چند به كوچكىِ بال پشه باشد جارى شود، مگر اين كه خداوند در بهشت، خانهاى برايش مىسازد و آن را حجابى ميان او و آتش قرار مىدهد».
" ....ما مِن رَجُلٍ ذَكَرَنا أو ذُكِرنا عِندَهُ فَخَرَجَ مِن عَينَيهِ ماءٌ ولَو قَدرَ مِثلِ جَناحِ البَعوضَةِ، إلّا بَنَى اللّهُ لَهُ بَيتا فِي الجَنَّةِ، وجَعَلَ ذلِكَ حِجابا بَينَهُ وبَينَ النّارِ "
📚كفاية الأثر: ص 248، بحار الأنوار: ج 36 ص 390 ح 2.
3⃣گریه و عزاداری امام صادق ع :
❕عبد اللّه بن سِنان می گوید :
" در روز عاشورا بر سَرورم امام صادق عليه السلام وارد شدم، در حالى كه گرفته و اندوهناك بود و اشكهايى همانند لؤلؤ از چشمانش سرازير بود. گفتم: اى پسر پيامبر خدا! گريهات از چيست؟ خداوند، چشمانت را گريان نكند! به من فرمود: «آيا غافلى؟ آيا نمىدانى كه حسين بن على عليه السلام در چنين روزى كشته شد؟».
امام صادق عليه السلام چنان گريست كه مَحاسنش از اشكهايش تر شد. "
" أما عَلِمتَ أنَّ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام اصيبَ في مِثلِ هذَا اليَومِ؟ ... قالَ: وبَكى أبو عَبدِ اللّه عليه السلام حَتَّى اخضَلَّت لِحيَتُهُ بِدُموعِهِ. "
📚مصباح المتهجّد: ص 782، المزار الكبير: ص 473 ح 6، الإقبال: ج 3 ص 65 , بحار الأنوار: ج 101 ص 303 ح 4.
💠ادامه 👇
💠ادامه 👇
❕هارون بن خارجه می گوید :
"در خدمت امام صادق عليه السلام بوديم كه از حسين عليه السلام ياد كرديم. ايشان گريست و ما هم گريه كرديم. امام عليه السلام سرش را بلند كرد و فرمود: «حسين عليه السلام فرمود:" من كشته اشكم و هيچ مؤمنى مرا ياد نمىكند، مگر اين كه مىگريَد"».
" كُنّا عِندَهُ، فَذَكَرنَا الحُسَينَ عليه السلام، فَبَكى أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام وبَكَينا.
قالَ: ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ، فَقالَ: قالَ الحُسَينُ عليه السلام: أنَا قَتيلُ العَبرَةِ، لا يَذكُرُني مُؤمِنٌ إلّا بَكى "
📚كامل الزيارات: ص 216 ح 313 _ بحار الأنوار: ج 44 ص 279 ح 5.
❕امام صادق ع خانواده خود را نیز توصیه به عزاداری می کرد , چنان که در نقلی سفيان بن مُصعَب عبدى می گوید :
"بر امام صادق عليه السلام وارد شدم. فرمود: «به امّ فَرْوه بگوييد كه بيايد و بشنود كه با جدّش چه كار كردند». امّ فَروه آمد و پشت پرده نشست. امام عليه السلام به من فرمود: «بخوان». گفتم: اى امّ فَروه! تمام تلاشت را بكن كه اشكت جارى باشد. امّ فَروه، مويه كرد و شيون زنها، بلند شد. امام صادق عليه السلام فرمود: «در! در!». مردم، مقابل در، گِرد آمدند. امام صادق عليه السلام كودكى از ما را كه بىهوش شده بود، به سوى آنها فرستاد و زنان، شيون كردند. "
" دَخَلتُ عَلى أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام فَقالَ: قولوا لِامِّ فَروَةَ «1» تَجيءُ فَتَسمَعُ ما صُنِعَ بِجَدِّها، قالَ: فَجاءَت فَقَعَدَت خَلفَ السِّترِ، ثُمَّ قالَ عليه السلام: أنشِدنا، قالَ: فَقُلتُ: «فَروُ جودي بِدَمعِكِ المَسكوبِ». قالَ: فَصاحَت وصِحنَ النِّساءُ، فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام: البابَ البابَ، فَاجتَمَعَ أهلُ المَدينَةِ عَلَى البابِ.
قالَ: فَبَعَثَ إلَيهِم أبو عَبدِ اللّهِ عليه السلام صَبِيٌّ لَنا غُشِيَ عَلَيهِ، فَصِحنَ النِّساء "
📚الكافي: ج 8 ص 216 ح 263.
4⃣گریه و عزاداری امام کاظم ع :
❕ابراهيم بن ابى محمود، از امام رضا عليه السلام نقل می کند که فرمود :
"وقتى ماه محرّم مىرسيد، پدرم خندان ديده نمىشد و پريشانحالى بر او سايه مىانداخت، تا اين كه ده روز از آن مىگذشت. وقتى روز دهم فرا مىرسيد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريهاش بود و مىفرمود: «امروز، همان روزى است كه حسين عليه السلام كشته شده است». "
" كانَ أبي عليه السلام إذا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكا، وكانَتِ الكَآبَةُ تَغلِبُ عَلَيهِ حَتّى يَمضِيَ مِنهُ عَشَرَةُ أيّامٍ، فَإِذا كانَ يَومُ العاشِرِ كانَ ذلِكَ اليَومُ يَومَ مُصيبَتِهِ وحُزنِهِ وبُكائِهِ، ويَقولُ: هُوَ اليَومُ الَّذي قُتِلَ فيهِ الحُسَينُ عليه السلام. "
📚الأمالي للصدوق: ص 191 ح 199، الإقبال: ج 3 ص 28، روضة الواعظين: ص 187، بحار الأنوار: ج 44 ص 284 ح 17.
5⃣گریه و عزاداری امام رضا ع :
" ابو بكّار می گوید :
"مقدارى از خاك كنار سرِ امام حسين بن على عليه السلام را بر گرفتم كه گِل سرخ بود و بر امام رضا عليه السلام وارد شدم و آن را به ايشان عرضه كردم. آن را گرفت و بوييد و گريست و اشكهايش روان شد و آن گاه فرمود: «اين، تربت جدّم است». " " أخَذتُ مِنَ التُّربَةِ الَّتي عِندَ رَأسِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام، فَإِنَّها طينَةٌ حَمراءُ فَدَخَلتُ عَلَى الرِّضا عليه السلام فَعَرَضتُها عَلَيهِ، فَأَخَذَها في كَفِّهِ، ثُمَّ شَمَّها، ثُمَّ بَكى حَتّى جَرَت دُموعُهُ، ثُمَّ قالَ: هذِهِ تُربَةُ جَدّي. "
📚كامل الزيارات: ص 474 ح 723، بحار الأنوار: ج 101 ص 131 ح 56.
6⃣گریه و عزادای امام زمان ع :
❕ایشان در زیارت ناحیه مقدسه می فرماید :
" اكنون كه روزگار، مرا عقب آورده و تقدير، مرا از يارى دادن به تو باز داشته و نبودهام تا با جنگجويان با تو، بجنگم و در برابر برافرازندگان پرچم دشمنى با تو، بِايستم، پس هر صبح و شام بر تو مىنالم و به جاى اشك، از ديده خون مىافشانم، از سرِ حسرت و تأسّف بر تو و افسوس خوردن بر گرفتارىهايى كه به تو رسيده، تا آن گاه كه از سوز مصيبت و غم فقدانت بميرم. "
"فَلَئِن أخَّرَتنِي الدُّهورُ، وعاقَني عَن نَصرِكَ المَقدورُ، ولَم أكُن لِمَن حارَبَكَ مُحارِبا، ولِمَن نَصَبَ لَكَ العَداوَةَ مُناصِبا، فَلَأَندُبَنَّكَ صَباحا ومَساءً، ولَأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّموعِ دَما، حَسرَةً عَلَيكَ وتَأَسُّفا عَلى ما دَهاكَ وتَلَهُّفا، حَتّى أموتَ بِلَوعَةِ المُصابِ، وغُصَّةِ الاكتِيابِ. "
📚المزار الكبير: ص 501 ح 9، بحار الأنوار: ج 101 ص 320 ح 8.
💠ادامه 👇