eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
👌باز نشر سوالات و شبهات پاسخ داده شده در کانال توسط کانال های مختلف ❕استفاده از مطالب کانال ، حتی بدون ذکر منبع جایز است و اشکالی ندارد .البته جهت تالیف کتاب اجازه بالخصوص لازم است .
🤔 ❔یک سوال دارم در مورد وجود روح در بدن ، چون اساسا وجود روح قابل اثبات نیست و درواقع اگر ثابت بشه که روح وجود ندارد جهان پس از مرگ هم بی معنی میشود ❕دانشمندان با یک ازمایش ساده وجود نداشتن روح(اختیار) رو براحتی اثبات میکنند،به اینصورت که کاسه سر فردی را با بی حسی موضعی برمیدارند،سپس در حالی که فرد کاملا هوشیار و تمام حواس او کار میکنند،بخشهایی از مغز او را تحریک میکنند،سپس این فرد بدون اینکه از خودش اختیاری داشته باشد بیکباره صحبت میکند و یا با تحریک جای دیگر مغز دستش را تکان میدهد،این ازمایش بدرستی ثابت میکند که روح وجود ندارد،در نتیجه میتوان گفت که جهان بعد از مرگ هم وجود نخواهد داشت،کما اینکه وجود روح و یا وجودجهان بعد از مرگ قابل اثبات نیستن،پاسخ شما برای اثبات وجود روح و یا جهان بعد از مرگ چگونه است؟لطفا با ترتیب دادن یک ازمایش وجود روح را اثبات کنید،نه صرفا مطالب فلسفی پیچیده و غیر قابل درک ❗️❗️ 💠💠 👌در اين كه انسان با سنگ و چوب بى‏ روح فرق دارد شكى نيست، زيرا ما به خوبى احساس مى‏ كنيم كه با موجودات بى‏ جان و حتّى با گياهان تفاوت داريم، ما مى‏ فهميم، تصور مى ‏كنيم، تصميم مى‏ گيريم، اراده داريم، عشق مى‏ ورزيم متنفر مى‏ شويم، و ... ❕ولى گياهان و سنگ‏ها هيچ يك از اين احساسات را ندارند، بنابراين ميان ما و آنها يك تفاوت اصولى وجود دارد، و آن چيزى است كه روح انسانى مى‏ ناميم. 🔸نه مادى‏ ها و نه هيچ دسته‏ اى ديگر هرگز منكر اصل وجود «روح» و «روان» نيستند و به همين دليل همه آنها روانشناسى (پسيكولوژى) و روانكاوى (پسيكاناليزم) را به عنوان يك علم مثبت مى‏ شناسند . ❕آنجا كه سخن از ارتباط روح با جسم است تأثير متقابل اين دو در يكديگر بيان مى‏شود نام «روان» بر آن مى ‏گذاريم و آنجا كه پديده‏هاى روحى قطع نظر از جسم مورد بحث قرار مى‏گيرند نام روح را به كار مى‏ بريم. 🔸خلاصه اينكه هيچ‏كس انكار نمى ‏كند كه حقيقتى به نام روح و روان در ما وجود دارد. اکنون بايد ديد جنگ دامنه ‏دار ميان «ماترياليست‏ها» از يكسو و «فلاسفه متافيزيك و روحيون» از سوى ديگر در كجاست؟ 👌پاسخ اين است كه: دانشمندان الهى و فلاسفه روحيون معتقدند غير از موادى كه جسم انسان را تشكيل مى‏ دهد، حقيقت و گوهر ديگرى در او نهفته است كه از جنس بدن مادی نيست اما بدن آدمى تحت تأثير مستقيم آن قرار دارد. ❕به عبارت ديگر، روح يك حقيقت ماوراى طبيعى است كه ساختمان و فعاليت آن از ساختمان و فعاليت جهان ماده جداست، درست است كه دائماً با جهان ماده ارتباط دارند. ولى ماده و يا خاصيت ماده نيست! ❕در صف مقابل، فلاسفه مادى قرار دارند: آنها مى‏ گويند: ما موجودى مستقل از ماده بنام «روح» يا نام ديگر سراغ نداريم، هرچه هست همين ماده جسمانى و يا آثار فيزيكى و شيميائى آن است. 🔸ما دستگاهى به نام «مغز و اعصاب» داريم كه بخش مهمى از اعمال حياتى ما را انجام مى ‏دهند، و مانند ساير دستگاه‏هاى بدن مادى هستند و تحت قوانين ماده فعاليت مى‏ كنند . روح و پديده ‏هاى روحى چيزى جز خواص فيزيكى و فعل و انفعالات شيميايى سلول‏هاى مغزى و عصبى ما نمى ‏باشد. 🔸چنان که در پرسش هم آمده است ، مادى‏ها براى اثبات مدعاى خود و اينكه روح و فكر و ساير پديده‏ هاى روحى همگى مادى هستند، يعنى از خواص فيزيكى و شيميائى سلول‏هاى مغزى و عصبى مى ‏باشند شواهدى آورده ‏اند مثلا می گویند ؛ 👌«به آسانى مى‏ توان نشان داد كه با از كار افتادن يك قسمت از مغز يا سلسله اعصاب يك دسته از آثار روحى تعطيل مى‏ شود». مثلًا آزمايش شده كه اگر قسمت‏هاى خاصى از مغز كبوتر را برداريم نمى‏ ميرد، ولى بسيارى از معلومات خود را از دست مى‏ دهد، اگر غذا به او بدهند مى‏ خورد و هضم مى‏ كند و اگر ندهند و تنها دانه را در مقابل او بريزند نمى ‏خورد و از گرسنگى مى ‏ميرد؟ ❕همچنين در پاره ‏اى از ضربه ‏هاى مغزى كه بر انسان وارد مى‏ شود، و يا به علل بعضى از بيمارى‏ ها، قسمت‏هايى از مغز از كار مى ‏افتد، ديده شده كه انسان قسمتى از معلومات خود را از دست مى‏ دهد. افرادی را می بینیم که بر اثر يك ضربه مغزى در يك حادثه تمام حوادث گذشته زندگى خود را فراموش كرد، حتى مادر و خواهر خود را نمى‏ شناخت! هنگامى كه او را به خانه‏ اى كه در آن متولد و بزرگ شده بود بردند كاملًا براى او ناآشنا بود!! اينها و نظاير آن نشان مى‏ دهد كه رابطه نزديكى در ميان «فعاليت سلول‏هاى مغزى» و «پديده ‏هاى روحى» وجود دارد. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕اشتباه بزرگى كه دامنگير مادى ‏ها در اينگونه استدلالات شده اين است كه «ابزار كار» را با «فاعل كار » اشتباه كرده‏ اند. براى اين‏كه بدانيم چگونه آنها ابزار را با كننده كار اشتباه كرده‏ اند، اجازه دهيد يك مثال بياوريم (دقت كنيد). ❕از زمان «گاليله» به اين طرف تحولى در مطالعه وضع آسمان‏ها پيدا شد. گاليله ايتاليائى به كمك يك عينك ساز، موفق به ساختن دوربين كوچولوئى شد ولى البتّه گاليله بسيار خوشحال بود و شب هنگام كه به كمك آن به مطالعه ستارگان آسمان پرداخت، صحنه شگفت ‏انگيزى در برابر چشم او آشكار گرديد كه تا آن روز هيچ انسان ديگرى نديده بود، او فهميد كشف مهمى كرده است و از آن روز به بعد كليه مطالعه اسرار جهان بالا به دست انسان افتاد! 👌تا آن روز انسان شبيه پروانه ‏اى بود كه فقط چند شاخه اطراف خود را مى‏ ديد، اما هنگامى كه دوربين را به چشم گرفت، مقدار قابل ملاحظه‏ اى از درختان اطراف خود را در اين جنگل بزرگ آفرينش نيز مشاهده كرد. 🔸اين مسأله به تكامل خود ادامه داد تا اينكه دوربين‏هاى بزرگ نجومى ساخته شد كه قطر عدسى آنها چندين متر بود. آنها را بر فراز كوه‏هاى بلند كه در منطقه مناسبى از نظر صافى هوا قرار داشت نصب كردند، اين دوربين‏ها كه مجموع دستگاه آنها گاهى به اندازه يك عمارت چند طبقه مى ‏شد عوالمى از جهان بالا را به انسان نشان داد كه چشم عادى حتّى يك هزارم آن را نديده بود. ❕حال فكر كنيد اگر روزى تكنولوژى بشر اجازه ساختمان دوربين‏هايى به قطر يكصد متر با تجهيزاتى به اندازه يك شهر دهد، چه عوالمى بر ما كشف خواهد شد؟! اكنون اين سؤال پيش مى ‏آيد كه اگر اين دوربين‏ها را از ما بگيرند به طور قطع بخشى يا بخش‏هايى از معلومات و مشاهدات ما درباره آسمان‏ها تعطيل خواهد شد، ولى آيا بيننده اصلى، ما هستيم يا دوربين است؟! ❔آيا دوربين و تلسكوپ ابزار كار ماست كه بوسيله آن مى ‏بينيم و يا فاعل كار و بيننده واقعى است؟! ❕در مورد مغز نيز هيچ‏كس انكار نمى‏ کند كه بدون سلول‏هاى مغزى انجام تفكر و مانند آن ممكن نيست، ولى آيا مغز ابزار كار روح است؟ يا خود روح است؟! 👌كوتاه سخن اينكه: تمام دلائلى كه مادى ‏ها در اينجا آورده ‏اند، فقط ثابت مى ‏كند كه ميان سلول‏هاى مغزى و ادراكات ما، ارتباط وجود دارد. ولى هيچكدام از آنها اثبات نمى‏ كند كه مغز انجام دهنده ادراكات است نه ابزار ادراك (دقت كنيد). ❗️و از اينجا روشن مى‏ شود اگر جسم مرده چيزى نمى‏ فهمد، به خاطر اين است كه ارتباط روح آنها با بدن از بين رفته، نه اينكه روح، فانى شده است، درست همانند كشتى يا هواپيمائى كه دستگاه بى ‏سيم آن همه از كار افتاده است، كشتى و راهنمايان و ناخدايان كشتى وجود دارند اما ساحل ‏نشينان نمى‏ توانند با آنها رابطه ‏اى برقرار سازند، زيرا وسيله ارتباطى از ميان رفته است. 👌یکی از دلائل که براى استقلال روح مى ‏توان ذكر كرد، مسئله وحدت شخصيت در طول عمر آدمى است. ما در هر چيز شك و ترديد داشته باشيم در اين موضوع ترديدى نداريم كه «وجود داريم». «من هستم» و در هستى خود ترديد ندارم، و علم من به وجود خودم به اصطلاح «علم حضورى» است، نه علم «حصولى» يعنى من پيش خود حاضرم و از خودم جدا نيستم. ❕به هر حال، آگاهى ما از خود از روشن‏ترين معلومات ماست، و احتياج به استدلال ندارد اين از يكسو. 👌از سوى ديگر اين «من» از آغاز تا پايان عمر يك واحد بيشترى نيست، «من امروز» همان «من ديروز» همان «من بيست سال قبل» مى‏باشد. «من از كودكى تاكنون يك نفر بيشتر نبوده ‏ام» من همان شخصى هستم كه بوده ‏ام و تا آخر عمر نيز همين شخص خواهم بود، نه شخص ديگر، البتّه درس خوانده‏ ام، با سواد شده ‏ام، تكامل يافته ‏ام، و باز هم خواهم يافت، ولى يك آدم ديگر نشده ‏ام، و به همين دليل همه مردم از آغاز تا پايان عمر مرا يك آدم مى‏شناسند، يك نام دارم، يك شناسنامه دارم و ... ❕اكنون حساب كنيم و ببينيم اين موجود واحدى كه سراسر عمر ما را پوشانده چيست؟ آيا ذرات و سلول‏هاى بدن ما و يا مجموعه سلول‏هاى مغزى و فعل و انفعالات آن است؟ اينها كه در طول عمر ما بارها عوض مى ‏شوند و تقريباً در هفت سال يكبار تمام سلول‏ها تعويض مى‏ گردند، زيرا مى‏ دانيم در هر شبانه روز ميليون‏ها سلول در بدن ما مى ‏ميرد، و ميليون‏ها سلول تازه جانشين آن مى‏شود، همانند ساختمانى كه تدريجاً آجرهاى آن را برون آورند، و آجرهاى تازه‏اى جاى آن كار بگذارند، اين ساختمان بعد از مدتى بكلى عوض مى‏شود، اگر چه مردم سطحى متوجه نشوند، و يا همانند استخر بزرگى كه از يك طرف آهسته آهسته آب وارد آن مى‏شود، و از طرف ديگر خارج مى‏گردد، بديهى است بعد از مدتى تمام آب استخر عوض مى‏شود، اگر چه افراد ظاهربين توجه نداشته باشند و آن را به همان حال ثابت ببينند. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌به طور كلى هر موجودى كه دريافت غذا مى‏ كند و از سوى ديگر مصرف غذا دارد تدريجاً «نوسازى» «تعويض» خواهد شد. ❕بنابراين يك آدم هفتاد ساله تقريباً ده بار تمام اجزاى بدن او عوض شده است، روى اين حساب اگر همانند مادى‏ ها انسان را همان جسم و دستگاه‏هاى مغزى و عصبى و خواص فيزيك و شيميائى آن بدانيم بايد اين «من» در 70 سال ده بار عوض شده باشد و همان شخص سابق نباشد در حالى كه هيچ وجدانى اين سخن را نخواهد پذيرفت. 🔸از اينجا روشن مى‏ شود كه غير از اجزاى مادى، يك حقيقت واحد ثابت در سراسر عمر، وجود دارد كه همانند اجزاى مادى تعويض نمى‏ شود و اساس وجود ما را همان تشكيل مى ‏دهد و عامل وحدت شخصيت ما همان است. 👌البته بعضى تصور مى‏ كنند سلول‏هاى مغزى عوض نمى‏ شوند و مى‏گويند: در كتاب‏هاى فيزيولوژى خوانده ‏ايم كه تعداد سلول‏هاى مغزى از آغاز تا آخر عمر يكسان است؛ يعنى هرگز كم و زياد نمى ‏گردد، بلكه فقط بزرگ مى‏ شوند، اما توليد مثل نمى‏ كنند، و به همين جهت اگر ضايعه ‏اى براى آنها پيش بيايد قابل ترميم نيستند، بنابراين ما يك واحد ثابت در مجموع بدن داريم كه همان سلول‏هاى مغزى است؟ و اين حافظ وحدت شخصيت ماست. 👌امّا اين اشتباه بزرگى است، زيرا آنها كه اين سخن را مى ‏گويند، دو مسأله را با يكديگر اشتباه كرده‏ اند، آنچه در علم امروز ثابت شده اين است كه سلول‏هاى مغزى از آغاز تا پايان عمر از نظر تعداد ثابت است، و كم و زياد نمى‏ شود. نه اينكه ذرات تشكيل دهنده اين سلول‏ها تعويض نمى‏ گردد، زيرا همان‏طور كه گفتيم سلول‏هاى بدن دائماً غذا دريافت مى‏ كنند، و نيز تدريجاً ذرات كهنه را از دست مى‏ دهند، همانند همان استخر آبى كه از يكسو آب به آن مى‏ريزد و از سوى ديگر آب از آن خارج مى‏شود، پس از مدتى از محتويات آن به كلى تعويض مى‏ گردد، اگر چه مقدار آب ثابت مانده است، بنابراين سلول‏هاى مغزى نيز عوض مى‏ شوند. 👌دليل ديگرى كه مى ‏تواند ما را به استقلال روح و مادى نبودن آن رهنمون گردد اين است كه در پديده ‏هاى روحى خواص و كيفيت‏هايى مى‏ بينيم كه با خواص و كيفيت‏هاى موجودات مادى هيچ‏گونه‏ شباهت ندارد، زيرا: اولًا: موجودات «زمان» مى ‏خواهند و جنبه تدريجى دارند. ثانياً: با گذشت زمان فرسوده مى ‏شوند. ثالثاً: قابل تجزيه به اجزاء متعددى هستند. ❕ولى پديده ‏هاى ذهنى داراى اين خواص و آثار نيستند، صحنه‏ هايى كه مثلًا از زمان كودكى در ذهن ما نقش بسته با گذشت زمان نه كهنه مى‏ شود و نه فرسوده، و همان شكل خود را حفظ كرده است، ممكن است مغز انسان فرسوده شود ولى با فرسوده شدن مغز خانه‏ اى كه نقشه ‏اى از بيست سال قبل در ذهن ما ثبت شده فرسوده نمى‏ گردد و از يك نوع ثبات كه خاصيت جهان ماوراى ماده است برخوردار است. 👌روح ما نسبت به نقش‏ها و عكس‏ها خلاقيت عجيبى دارد و در يك آن مى ‏توانيم بدون هيچ مقدمه ‏اى هرگونه نقشى را در ذهن ترسيم كنيم، كرات آسمانى، كهكشان‏ها و يا موجودات زمينى، درياها و كوه‏ها و مانند آن، اين خاصيت يك موجود مادى نيست، بلكه نشانه موجودى وراء مادى است. به علاوه ما مى ‏دانيم مثلًا 2+/ 2/ 4 شكى نيست كه طرفين اين معادله را مى‏توانيم تجزيه كنيم يعنى عدد دو را تجزيه نماييم، و يا عدد چهار را، ولى اين «برابرى» را هرگز نمى ‏توانيم تجزيه كنيم و بگوييم برابرى دو نيم دارد و هر نيمى غير از نيم ديگر است، براى يك مفهوم غيرقابل تجزيه است يا وجود دارد و يا وجود ندارد هرگز نمى ‏توان آن را دو نيم كرد. ❕اين‏گونه مفاهيم ذهنى قابل تجزيه نيستند و به همين دليل نمى‏ توانند مادى باشند زيرا اگر مادى بودند، قابل تجزيه بودند، و باز به همين دليل روح ما كه مركز چنين مفاهيم غير مادى است نمى ‏تواند مادى بوده باشد بنابراين مافوق ماده است (دقت كنيد). 📚پیام قرآن ج 5 ص 221 👌ادله نقلی و عقلی دیگری نیز حاکم است که از ذکر آن خود داری می کنیم ، از آنچه گفته شد به دست می آید که انسان دارای حقیقت دیگری به نام روح است که با مرگ بدن از بین نمی رود و تا روز قیامت باقی می ماند و مغز و سلسله اعصاب تنها ابزار کار روح هستند نه خود روح . 🔸در رابطه با دلائل عقلی وجود قیامت ، در گذشته دلائلی اقامه کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3675 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در رابطه با حرمت ازدواج با همسران پیامبر را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2124
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد رفتن علما و مراجع به بیمارستان را در دو نمایه ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2078 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2079
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😊شیرین نجفی #ادمین_دوم_آمد_نیوز می گوید کارم شده گریه کردن و خیلی می ترسم 😊 ❕ان شاء الله در آینده نه چندان دور حال و روز سایر معاندان #جیره_خوار هم گریه کردن می شود. #این_است_عذاب_الهی
🤔 ❔تناقضات معصومین شیعه دلیلی دیگر بر بی دروپیکر بودن مذهب جعلی تشیع ▪️أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ عَمْرٍو قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَن ِالْقُنُوتِ قبل الرکوع أَوْ بَعْدَهُ قَالَ لَا قَبْلَهُ وَ لَا بَعْدَهُ. ▫️در مورد قنوت از معصوم سوال شده و ایشان گفت:منظور تو خواندن قنوت قبل از رکوع یا بعد از رکوع است؟ ایشان گفت:خواندن آن نه قبل از رکوع و نه بعد از آن صحیح نیست 🖋در روایت معتبر فوق مشاهده کردیم معصوم شیعه میگوید خواندن قنوت نه بعد از رکوع و نه قبل از آن صحیح نیست ولی در این روایت:[باسناده، عن الحسين بن سعيد عن القاسم بن محمّد الجوهرى عن أبان بن عثمان عن إسماعيل الجعفى و معمر بن يحيى عن أبى جعفر قال: القنوت قبل الركوع، و ان شئت فبعده].▫️امام باقر میگوید:👈🏿خواندن قنوت قبل از رکوع است و اگر خواستی بعد از آن بخوان👉🏿...در حدیث اول میگوید صحیح نیست و در حدیث دوم میگوید صحیح است.. کجای دنیا این حجم از تناقضات یافت میشود ❗️❗️ 💠💠 👌قنوت در نماز ، نزد شیعه مستحب است . در فتوای مراجع شیعه آمده است ؛ « در تمام نماز های واجب ( یومیه ) و مستحب ،پیش از رکوع رکعت دوم ، مستحب است ، قنوت بخوانند » 📚توضیح المسائل مراجع ، بنی هاشم ، ج 1 ص 603 ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « قنوت در هر نمازی ( مستحب ) است » 📚الفقیه ج 1 ص 316 🔸صفوان جمال می گوید ؛ « پشت سر امام صادق علیه السلام ، هر زمانی که نماز خواندم دیدم که در هر نمازش قنوت می خواند ، چه نماز جهری و چه غیر جهری ( و اخفاتی )» 📚وسائل الشیعه ج 6 ص 261 ❕در فلسفه گرفتن قنوت از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمود ؛ « اگر سائل بگويد چرا دعاء ( مقصود دعاهايى است كه مستحب است قبل از تكبيرة الاحرام و در خلال تكبيرات افتتاحيه ششگانه بخوانند به شرحى كه در كتب فقهيّه و ادعيه مذكور است ) در ركعت اوّل نماز پيش از قرائت حمد خوانده مى‏شود ولى در ركعت دوّم قنوت بعد از قرائت حمد و پيش از ركوع خوانده مى‏ شود؟ ❕در جواب گفته مى‏ شود: حقّ تعالى دوست دارد ايستادن براى او و قيام براى عبادتش با تحميد و تقديس و رغبت و خشيت افتتاح و آغاز گردد و در پايان عمل و عبادت را با مثل همين خاتمه داد لذا ركعت دوّم كه خاتمه عمل است را با خواندن قنوت كه مشتمل بر تحميد و تقديس و رغبت و خشيت است به پايان مى ‏رسانند. 🔸و جهت ديگرش آن است كه در نماز جماعت گاه باشد كه مأموم در ركعت دوّم امام را درك مى ‏كنند آن هم بعد از خواندن قرائت حال امام پيش از رفتن به ركوع وقتى قنوت خواند به مقدار خواندن قنوت قيام طولانى شده و شخص با اقتداء به امام ركوع را در ركعت دوّم درك مى‏كند و بدين ترتيب هر دو ركعت از او فوت نمى ‏شود. » 📚عیون الاخبار ج 2 ص 106 ❕معاند می گوید اگر قنوت در هر نمازی مستحب است پس این روایت چه می شود که عبد الملک بن عمرو می گوید ؛ « از امام صادق علیه السلام در مورد قنوت سوال کردم که قبل از رکوع است یا بعد از رکوع ، امام علیه السلام فرمود نه قبلش است و نه بعدش » 📚التهذیب ج 2 ص 91 👌پاسخ روشن است . در ذهن راوی این نکته تداعی شده بود که قنوت واجب است و سوال کرد که این قنوت ( واجب ) قبل از رکوع است یا بعد از رکوع . امام علیه السلام پاسخ داد قنوت ( به صورت وجوبی ) نه قبل از نماز است و نه بعد از نماز ، ( آنچه است قنوت استحبابی ، آن هم قبل از رکوع است ). 📚مختلف الشیعه ج 1 ص 97 🔸چنان که امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « اگر خواستی قنوت بگیر و اگر خواستی قنوت نگیر و اگر جو تقیه بود ، قنوت نگیر » 📚التهذیب ج 2 ص 91 👌امام رضا علیه السلام صراحتا با تعبیر « اگر خواستی قنوت بگیر و اگر خواستی نگیر » می فهماند که گرفتن قنوت لازم و ضروری و واجب نیست ، امام صادق علیه السلام هم برای نفی توهم وجوب می گوید قنوت وجوبی نه قبل از رکوع است و نه بعد از رکوع . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❔سوال دیگری که ممکن است مطرح شود این است که اگر قنوت قبل از رکوع است ، چگونه امام باقر علیه السلام اجازه داده بعد از رکوع هم قنوت انجام گیرد چنان که فرمود ؛ « قنوت قبل از رکوع است و اگر خواستی می توانی بعد از رکوع هم بگیری » 📚التهذیب ج 2 ص 92 👌اما در سند این روایت « قاسم بن محمد جوهری » است که مجهول بوده و توثیقی ندارد و واقفی مسلک هم است ، بنابراین این راوی ضعیف است و روایتش هم مورد اعتماد نیست . 📚رجال نجاشی ص 315_ رجال علامه حلی ص 247 👌از سوی دیگر ، روایت مذکور صراحتا می گوید قنوت قبل از رکوع است ، اما اگر قبل از رکوع ، قنوت فراموش شود ، انسان می تواند بعد از رکوع قنوت را قضاء کند . شیخ طوسی این احتمال را در مورد روایت داده است که در مورد قضاء قنوت است . 📚وسائل الشیعه ج 6 ص 267 👌معاندین بی سواد توجه کنند که روایاتی که به نظرشان متضاد به نظر می رسد ، تفسیر و توضیح دارد و هیچ گونه تناقضی در میان گفتار امامان علیهم السلام وجود ندارد ، چنان که امام علیه السلام فرمود ؛ « حدیث من حدیث پدر من و حدیث پدرم حدیث جدم و حدیث جدم حدیث حسین و حدیث حسین حدیث حسن و حدیث حسن حدیث امیر مومنان و حدیث امیر مومنان حدیث رسول خدا و حدیث رسول خدا خداوند است» 📚الکافی ج1 ص131 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد تعبیر « کشتزار » در مورد زنان را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1250
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد برخی اسباب فراموشی را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2125
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد « درمان با چشمه های آبگرم معدنی » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1268
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد تاثیر رنگ ها در پوشش کفش را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2126
🤔 ❔آیا برای کسانی که نتوانستند در روز به زیارت امام حسین بروند راهی است که به پاداش زوار ایشان برسند و برای قلبشان باشد ❗️❗️ 💠💠 👌سدیر می گوید ؛ « امام صادق به من فرمود ای سدیر آیا قبر حسین بن علی را بسیار می کنی ؟ گفتم (نه )چون گرفتارم . 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « آیا به تو چیزی نیاموزم که چون آن را انجام دهی خداوند به خاطر آن برایت می نویسد» ؟ 👌فرمود ؛ « در خانه ات غسل کن و به بام خانه ات برو و با اشاره به او سلام کن که برایت زیارت نوشته می شود » 📚کامل الزیارات ص482 📚بحار الانوار ج101 ص367 👌و ؛ « به بالای بام خانه ات برو ، سپس به راست و چپ توجه کن و آن گاه سرت را به سوی آسمان بالا ببر و به سوی قبر حسین رو کن و بگو سلام بر تو ای ابا عبد الله ، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد ، برایت یک زیارت نوشته می شود و زیارت یک حج و عمره است » 📚الکافی ج4 ص589 📚الفقیه ج2 ص599 👌و یا فرمود ؛ « هنگامی که هر یک از شما دور می افتد و خانه اش ( تا مرقد ما ) فاصله بسیار دارد ، به بالای خانه اش برود و دو رکعت نماز بگزارد و با اشاره به سلام بدهد که آن به ما می رسد » 📚الکافی ج4 ص587 📚وسائل الشیعه ج14 ص577 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
⚫️به مناسبت فرا رسیدن اربعین حسینی کانال پرسمان اعتقادی تقدیم می کند ؛ ✔️پرسش و پاسخ های برگزیده پیرامون اربعین و زیارت امام حسین علیه السلام : 1⃣آیا در عصر حاضر و با پیشرفت تکنولوژی پیاده رفتن به کربلا مصداق هدر دادن عمر نیست ❕ ⚫️ https://t.me/Rahnamye_Behesht/4896 2⃣وهابیت می گوید شیعیان کربلا را از کعبه بالاتر می دانند و پیاده به زیارت حسین می روند آیا جهالتی از این بالاتر است که خانه مخلوق از خالق برتر باشد ❕ ⚫️ https://t.me/Rahnamye_Behesht/4919 3⃣مگر امام حسین از اعمال و احوال ما مطلع نیست و سخن ما را نمی شنود ؟ پس دیگر چه نیازی است که به زیارت قبرش برویم و با او سخن بگوییم ❕ ⚫️ https://t.me/Rahnamye_Behesht/4921 4⃣سوالی از مکتب تشیع اصلا شما پیاده رفتن برای خانه خدا را مستحب می شمارید چنان که پیاده رفتن به خانه مخلوق و حسین را مستحب می دانید ❕ ⚫️ https://t.me/Rahnamye_Behesht/4947 5⃣بعد از رجعت امام حسین در زمان ظهور آیا باز هم باید به زیارت کربلا برویم و یا پس از رجعت قبر ایشان فاقد ارزش می شود ❕ ⚫️ https://t.me/Rahnamye_Behesht/4954 6⃣برخی می گویند چرا میلیون ها نفر به زیارت کربلا می روند و برای عزاداری هزینه می کنند آیا بهتر نیست همان هزینه صرف فقرا بشود ❕ ⚫️ https://t.me/Rahnamye_Behesht/4965 7⃣چرا ما تنها برای امام حسین اربعین می گیریم و برلی دیگر امامان نمی گیریم ❕ ⚫️ https://t.me/Rahnamye_Behesht/5084 8⃣با توجه به ناامنی مسیر کربلا چه لزومی دارد که به زیارت حسین برویم آیا حفظ جان واجب نیست و رفتن مصداق خود کشی نیست ❕ ⚫️ https://t.me/Rahnamye_Behesht/5131 9⃣اگر قبر امام حسین را بشکافیم جنازه ایشان سالم و دست نخورده است و ما می توانیم ایشان را ببینیم ❕ ⚫️ https://t.me/Rahnamye_Behesht/6943 0⃣1⃣کانال های ضد دین می گویند آیا حسین در خواب است چرا زائران خود را از حملات تروریستی حفظ نمی کند ❕ ⚫️ https://t.me/Rahnamye_Behesht/4994 1⃣1⃣آیا اهل بیت امام حسین در روز اربعین به زیارت امام حسین رفتند ❕ ⚫️ https://t.me/Rahnamye_Behesht/5079 2⃣1⃣آیا برای کسانی که نتوانستند در روز اربعین به زیارت امام حسین بروند راهی است که به پاداش زوار حسین برسند و تسکینی برای قلوبشان باشد ❕ https://t.me/Rahnamye_Behesht/7611
🤔 ❔چرا الله مخالفان اسلام را در قرآن حرامزاده خطاب ميكند ؟ در رابطه به فحاشى الله در قرآن، مقاله جامعى را در كانال خدمت شما ارائه خواهيم كرد ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند در آیاتی خطاب به پیامبر گرامی می فرماید ؛ « حال كه چنين است از تكذيب‏ كنندگان اطاعت مكن. آنها دوست دارند نرمش نشان دهى تا آنها نرمش نشان دهند (نرمشى توأم با انحراف از مسير حق). و اطاعت از كسى كه بسيار سوگند ياد مى ‏كند و پست است مكن‏- كسى كه بسيار عيب جو و سخن ‏چين است.- و بسيار مانع كار خير. و تجاوزگر، و گناهكار است. علاوه بر اينها كينه ‏توز و پرخور و خشن و بدنام است.» 🔸قلم 8 تا 13 👌بعد از ذكر اخلاق عظيم پيامبر گرامی كه در آيات گذشته آمده بود در اين آيات به ذكر اخلاق دشمنان او مى‏ پردازد تا در يك مقايسه، فاصله ميان اين دو كاملا روشن شود. ❕مفسران نقل كرده ‏اند كه اين آيات زمانى نازل شد كه رؤساى مكه پيامبر را به پيروى از آئين نياكان و شرك و بت ‏پرستى دعوت كردند، خداوند او را از اطاعت آنها نهى كرد . 📚تفسیر فخر رازی ج 30 ص 85 _ تفسیر مراغی ج 29 ص 31 🔸بعضى ديگر نقل كرده ‏اند كه «وليد بن مغيرة »كه از سران بزرگ شرك بود اموال عظيمى به پيامبر عرضه داشت و سوگند ياد كرد كه اگر از آئينش بازگردد به او خواهد داد . 📚تفسیر قرطبی ج 10 ص 6710 ❕از لحن آيات و از آنچه در تواريخ آمده است به خوبى استفاده مى‏ شود كه وقتى مشركان كوردل سرعت پيشرفت آئين اسلام را مشاهده كردند به فكر افتادند كه از طريق دادن امتيازاتى به پيامبر گرامی امتيازاتى از او بگيرند، و او را به نوعى سازش بكشانند همانگونه كه روش همه طرفداران باطل در طول تاريخ است ، لذا گاه اموال عظيم، و گاه زنان زيبا، و گاه پست و مقام برجسته پيشنهاد مى ‏كردند، و در حقيقت روح پيامبر را با مقياس وجود خود اندازه گيرى و مقايسه مى ‏نمودند. ❕ولى قرآن بارها به پيامبر هشدار داده كه هرگز كمترين انعطافى در برابر اين پيشنهادهاى انحرافى از خود نشان ندهد، و با اهل باطل هرگز مداهنه نكند، چنان كه در آيه 49 سوره مائده مى‏ خوانيم ؛ « در ميان آنها (اهل كتاب) بر طبق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و از هوسهاى آنها پيروى مكن، و بر حذر باش كه تو را از تعليماتى كه خدا بر تو نازل كرده منحرف نسازند » 📚تفسیر نمونه ج 24 ص 383 👌خداوند در این آیات از دشمنان پیامبر که نباید از آنان اطاعت کرد با تعبیر « زنیم » یاد می کند . زنيم كسى است كه اصل و نسب روشنى ندارد و او را به قومى نسبت مى‏ دهند در حالى كه از آنها نيست، و در اصل از" زنمه" (بر وزن قلمه) به قسمتى از گوش گوسفند مى ‏گويند كه آويزان است، گويى جزء گوش نيست و به آن وابسته است. 📚لسان العرب ج 12 ص 277 🔸طبرسی از علی علیه السلام نقل می کند ؛ « زنیم کسی است که اصل و اساسی ندارد » 📚مجمع البیان ج 10 ص 502 ❕در نقل دیگری هم فرمودند ؛ « منظور از زنیم ، ولد الزنا است » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 5 ص 458 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌خداوند در اينجا چنان ترسيمى از مكذبان و صفات زشت و اخلاق رذيله آنها فرموده كه شايد در سرتاسر قرآن شبيه و نظير نداشته باشد، و به اين ترتيب روشن مى‏ سازد كه مخالفان اسلام و قرآن و مخالفان شخص پيامبر چگونه افرادى بوده‏ اند، افرادى دروغگو، پست، عيب جو، سخن‏ چين، متجاوز گنهكار، بى ‏اصل و نسب ( زنا زاده ) و به راستى از غير چنين افرادى مخالفت با چنان مصلح بزرگى انتظار نمى ‏رود. 🔸این تعابیر در مورد دشمنان پیامبر گرامی اسلام ، از قبیل توهین و ناسزا نیست ، بلکه از قبیل بیان واقعیت است . 👌یاد کردن از افراد با صفات مذموم و ناپسندی که دارند توهین محسوب نمی شود بلکه خبر از واقع است . این که ما مثلا به سرکرده آمد نیوز ، بگوییم انسانی بی غیرت و کذاب و دروغگو بود که به خاطر اندک دریافتی از سرویس های جاسوسی ،دست به وطن فروشی و جعل و تزویر و کذب و دروغگویی زد و سر سپرده آمریکا و اسرائیل شد ، نهایتا هم با کمال پستی و رذالت در چنگال قانون و عدالت ، گرفتار شد ، توهین و ناسزا نیست ، بلکه عینا خبر دادن از واقع است ، لذا علامه طباطبایی می نویسد ؛ « امثال آيه مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ ، هم از قبيل بيان واقع است نه ناسزا » 📚ترجمه تفسیر المیزان ج 7 ص 446 👌اگر این بیان را هم نادیده بگیریم و نگوییم بیان خداوند ناظر به دشمنان پیامبر گرامی است ، باز هم می گوییم خداوند در این آیات تصریح می کند که اطاعت کردن از افرادی با چنین ویژگی هایی جایز نیست ، باید از عيب جويان و سخن چينان و مانعان از خير و متجاوزان و افراد گنهكار و كينه توز شكم باره و خشن و بد نام وَ لا تُطِعْ كلَّ حَلّافٍ مَهِيْنٍ- هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَميمٍ- مَنّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ اثيمٍ- عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنيم‏ اطاعت نکرد و زمام امور اجرایی و اجتماعی را به دست چنین افرادی از جمله نسپریم ، زیرا چنین افرادی ، چون نطفه آنان در هنگام طغیان و سرکشی منعقد شده است ، به حسب قانون وراثت ، تمایل بیشتری به طغیان و سرکشی دارند . 📚پیام قرآن ج 10 ص 106 👌در گذشته در رابطه با چرایی محروم بودن افراد زنیم یعنی زنا زاده از تصدی مناصب اجتماعی بحث کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/3673 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد نفی علم غیب از امامان را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2127
👌پاسخ شبهه پراکنی کانال وهابی تحت عنوان ؛ « فقط از الله کمک بخواه و او برای بنده اش کافی است » را در دو نمایه ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2129 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2130
🤔 ❔آیا اصطلاح جاماندگان از زیارت اربعین و امام حسین ، اصطلاح صحیحی است ❗️آیا این افراد باید از حزن و اندوه بمیرند چون نتوانستند به زیارت قبر امام حسین بروند ❕❕ 💠💠 👌زیارت قبر امام حسین فضیلتی بس بزرگ است که امید است توفیق تمام محبین آن امام همام شود . رفاعه می گوید ؛ « بر امام صادق عليه السلام در آمدم. به من فرمود: «اى رفاعه! آيا امسال، حج نگزارده ‏اى؟». گفتم: فدايت شوم! چيزى نداشتم كه با آن، حج بگزارم؛ امّا روز عرفه را در كنار قبر حسين بن على عليه السلام بودم. ❕امام عليه السلام به من فرمود: «اى رفاعه! كمتر از آنچه حاجيان در مِنا يافتند، نداشته‏ اى. اگر نبود كه ناپسند مى ‏دارم مردم، حج را وا گذارند، حديثى را برايت بازگو مى‏ كردم كه هيچ گاه، زيارت قبر حسين عليه السلام را وا نگذارى». 🔸سپس به زمين، خيره شد و مدّتى طولانى سكوت كرد و آن گاه فرمود: «پدرم به من خبر داد و فرمود: «هر كس با شناخت حقّ حسين عليه السلام و بدون تكبّر، به سوى قبر حسين عليه السلام بيرون شود، يك هزار فرشته از سمت راست، و يك هزار فرشته از سمت چپ، او را همراهى مى‏ كنند و يك هزار حج و يك هزار عمره همراه با پيامبر يا وصىّ پيامبر، برايش نوشته مى‏ شود». 📚مصباح المتهجّد: ص 716، بحار الأنوار: ج 101 ص 91 ح 32 👌با این وجود گفتنی است ، کسانی جاماندگان از زیارت قبر امام حسین علیه السلام و رسیدن به ثواب و فضیلت آن محسوب می شوند که اصلا توجه به زیارت امام حسین نداشته و حتی مخالف زیارت هم بوده اند و برایشان فرقی نداشته که به زیارت بروند یا نروند . 🔸اینان خسران دیدگان و حسرت زدگان روز قیامتند . اما کسانی که قلب و دلشان با زائران امام حسین است و خودشان قصد و اراده رفتن به سوی قبر امام حسین علیه السلام را داشتند ، اما شرایط به آنان اجازه نداد ، اینان جامانده نیستند ، بلکه به واسطه نیتشان و قصدشان ، ثواب و فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام را می برند و درک می کنند . 🔸امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « بنده مؤمن فقير مى ‏گويد ، اى پروردگار من! به من [مال و ثروت‏] روزى كن تا فلان احسان و بهمان كار خير را انجام دهم. پس، اگر خداوند عزّوجلّ بداند كه اين سخن را از صدق نيّت مى‏ گويد، همان اجرى را براى او مى ‏نويسد كه اگر آن كارهاى خير را انجام مى‏ داد برايش مى‏ نوشت. خداوند گشاينده بخشنده است.» 📚الکافی ج 2 ص 85 ❕پیامبر گرامی در مورد برخی افراد که توفیق نیافتند در جنگ ها در رکاب ایشان باشند می فرمود ؛ « افرادى را در مدينه باقى گذاشتيم كه هيچ وادى‏ اى را نپيموديم و بر هيچ تپه‏ اى بالا نرفتيم و در هيچ سراشيبى قدم نگذاشتيم، مگر اينكه آنان نيز با ما بودند. عرض كردند: چگونه با ما هستند، در حالى كه حضور پيدا نكردند؟ فرمود: نيّت ‏هايشان [با ماست‏].» 📚میزان الحکمه ج 12 ص 519 👌و فرمود ؛ « هر كس به بستر خود رود و نيّتش اين باشد كه نماز شب بخواند، امّا خوابش ببرد تا صبح شود، آنچه در نيّتش بوده براى او نوشته شود و خوابش صدقه‏ اى از جانب پروردگارش براى او باشد. » 📚الترغیب و الترهیب ج 1 ص 60 ❕امام على عليه السلام به مردى كه دوست داشت برادرش نيز مى ‏بود تا پيروزى خدا بر دشمنانش را در جنگ جمل ببيند فرمود ؛ « آيا دل برادرت با ماست؟ عرض كرد: آرى. حضرت فرمود ، پس، او با ما بوده است. هر آينه در اين سپاه ما افرادى حضور داشته ‏اند كه هنوز در پشت پدران و زهدان مادرانند. به زودى روزگار آنان را به جهان هستى آورد و با وجود آنها [جبهه‏] ايمان نيرو گيرد » 📚نهج البلاغه ، خطبه 12 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕در داستان «جابر بن عبد اللّه انصارى» كه روز اربعين شهادت امام حسين علیه السلام به زيارت قبر مباركش آمد و غوغايى در آن جا بر پا كرد مى‏ خوانيم كه او ضمن زيارتنامه پر سوز و پر محتوايش در برابر قبر امام حسين و يارانش، خطاب به قبر ياران كرده و مى ‏گويد ؛ «من گواهى مى‏ دهم شما نماز را بر پا داشتيد و زكات را ادا كرديد و امر به معروف و نهى از منكر نموديد با اهل الحاد پيكار كرديد و خدا را تا آخرين نفس پرستش كرديد، سپس افزود: «و الّذى بعث محمّدا بالحقّ لقد شاركناكم فيما دخلتم فيه، سوگند به خدايى كه محمّد را به حق مبعوث ساخته ما با شما در آنچه از نعمتها و پاداش الهى وارد شديد شريك و سهيم هستيم». 👌اين سخن چنان بود كه حتّى دوست با معرفت «جابر»، «عطيّه» را در شگفتى فرو برد تا آن جا كه زبان به اعتراض گشود و گفت: اى جابر ما چه كرده‏ ايم كه با آنها شريك باشيم، نه از درّه ‏اى پايين رفتيم و نه از كوهى بر آمديم و نه شمشير زديم در حالى كه ياران حسين ميان سرها و بدنهايشان جدايى افتاد و فرزندانشان يتيم و همسرانشان بيوه شدند! 🔸جابر، اصلى را كه در بالا به آن اشاره شد به استناد حديثى از پيامبر اكرم به «عطيّه» يادآور شد و گفت ؛ من از حبيب خدا رسول خدا شنيدم كه مى‏ فرمود: «من احبّ قوما حشر معهم و من احبّ عمل قوم اشرك في عملهم، كسى كه قومى را دوست دارد با آنها محشور مى‏شود و كسى كه عمل قومى را دوست دارد در عملشان شريك است». سپس افزود: «سوگند به خدايى كه محمّد را به حقّ به نبوّت برانگيخته، نيّت ياران من همان است كه حسين و اصحابش بر آن بودند» 📚بحار الانوار ج 65 ص 131 ❕در آيات قرآن كرارا «يهود» معاصر پيامبر اسلام را كه در مدينه مى‏ زيستند مخاطب قرار داده و آنها را به خاطر اعمالى كه معاصران موسى نسبت به او انجام دادند سرزنش و مؤاخذه مى ‏كند، در حالى كه قرنها بلكه هزاران سال ميان آنها فاصله بود ولى چون آنها نسبت به اعمال نياكانشان علاقه ‏مند و پايبند بودند تمام فاصله در نورديده شده و همه در يك صف در برابر موسى قرار گرفتند. 🔸از جمله در يكى از آياتى كه در آن خطاب به بهانه‏ جويان يهود دارد مى‏ گويد ؛ «بگو پيامبرانى پيش از من با دلايل روشن و آنچه را گفتيد (معجزاتى را كه امروز از من مى‏ خواهيد) به سراغ شما آمدند، پس چرا آنها را كشتيد اگر راست مى ‏گوييد» ( آل عمران 183) 👌جالب اين كه در ذيل اين آيه حديثى از امام صادق علیه السلام وارد شده است كه مى‏ فرمايد: «خداوند مى ‏دانست آنها (يهود معاصر پيامبر) قاتل پيامبران پيشين‏ بودند و لكن چون همدل و هم عقيده با قاتلان بودند، آنها را قاتل ناميد، چون راضى به فعل آنها بودند» 📚بحار الانوار ج 97 ص 94 ❕در زيارت جامعه آمده است ؛ « خدا را گواه مى‏ گيريم كه در ريختن خون ناكثين و قاسطين و مارقين و قاتلان ابا عبداللَّه، آن سرور جوانان اهل بهشت، در كربلا، ما نيز با نيّت‏ها و دل‏هايمان و تأسّف خوردن براى از دست دادن آن صحنه‏ هايى كه يارانتان براى يارى شما حضور داشتند، در كنار دوستان و ياران وقت شما شركت داشتيم » 📚بحار الانوار ج 102 ص 167 👌محدّث بزرگ «شيخ حرّ عاملى» در جلد اول و جلد شانزده «وسائل الشّيعه» روايات متعدّدى در اين زمينه نقل كرده است. 📚وسائل الشیعه ج 1 ص 49 باب 6 _ ج 16 ص 137 باب 5 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد « دستور به حبس کردن زنان در خانه » را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2050
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند در مورد ایجاد عداوت بین مسیحیان توسط خداوند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2132
🤔 ❔امام زمان چاهی متروک است... ▪️أخيه موسى عليه السلام في قوله تعالى:[وبئر معطلة وقصر مشيد ]قال: البئر المعطلة الامام الصامت والقصر المشيد الامام الناطق ▫️از امام در مورد آیه قران{وبئر معطلة وقصر مشيد} پرسیده شده: و امام معصوم گفت:👈🏿که امام لال و خاموش مثل چاه متروک(وبئر معطله) و بی مصرف هست و به کسی نفع نمیرساند👉🏿 و قصر برافراشته هم امام ناطق و راهنما هست ⚡️امام موهوم تشیع مطابق این حدیث مصداق واقعی چاه متروک و بی مصرف است پس چرا شیعیان انتظار وی را میکشند ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند در آیاتی سخن از اقوام سرکش گذشته و عذاب آنها به میان آورده و می فرماید ؛ « اگر تو را تكذيب كنند (امر تازه ‏اى نيست) پيش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پيامبرانشان را) تكذيب كردند.- و همچنين قوم ابراهيم و قوم لوط- و اصحاب مدين (قوم شعيب) و نيز (فرعونيان) موسى را تكذيب كردند، اما من به آنها مهلت دادم سپس آنها را گرفتم، ديدى چگونه عمل آنها را شديدا انكار كردم؟ (و چگونه به آنها پاسخ گفتم). 🔸حج 42_44 ❕در ادامه می فرماید ؛ « فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها وَ هِيَ ظالِمَةٌ فَهِيَ خاوِيَةٌ عَلى‏ عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ » « چه بسيار از شهرها و آبادي ها كه آنها را نابود و هلاك كرديم در حالى كه ستمگر بودند به گونه ‏اى كه بر سقف‏هاى خود فرو ريختند (نخست سقفها ويران گشت و بعد ديوارها به روى سقفها!) و چه بسيار چاه پر آب كه بى صاحب ماند و چه بسيار قصرهاى محكم و مرتفع » 🔸حج 45 ❕خداوند در این آیات تصریح میکند که شدت حادثه به قدرى بود كه نخست سقفها فرو ريختند و بعد ديوارها بروى سقفها و چه بسيار چاههاى پر آبى كه صاحبانش نابود و آبهايش در زمين فرو رفته بود و معطل و بى مصرف ماندند، نه كسى از آنها آبى مى ‏كشد و نه تشنه ‏اى از آن سيراب مى‏ گردد (وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ). و چه بسيار قصرهاى پرشكوه و كاخهاى سر به آسمان كشيده و به صورت زيبا گچكارى شده ويران گشتند و صاحبانش به ديار عدم شتافتند . 📚تفسیر نمونه ج 14 ص 126 ❕به اين ترتيب هم مساكن پر زرق و برق و مستحكم آنها بى صاحب ماند و هم آبهايى كه مايه آبادى زمينهايشان بود. 👌جالب این است که در رواياتى كه از طرق اهل بيت علیهم السلام به ما رسيده جمله «بئر معطلة » به امامانی تفسیر شده که از حکومت کنار زده شده و در جامعه تنها مانده‏ اند و جامعه از علومشان بهره نگرفتند ( و مصداق امام صامت شدند ) و جمله « قصر مشید » هم به علی علیه السلام تفسیر شده که مدتی زمام امر جامعه را در دست گرفت ( و مصداق امام ناطق بود ) 🔸از امام موسى بن جعفر علیه السلام در تفسير جمله ؛ « وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ »مى ‏خوانيم ؛ «چاه معطل كه از آن بهره نمى‏ گيرند، امام خاموش، و قصر محكم سر برافراشته امام ناطق است » 📚الکافی ج 1 ص 353 👌اين تفسير در حقيقت نوعى از تشبيه است يعنى هنگامى كه امام در مسند حكومت قرار گيرد همچون قصر رفيع محكمى است ( قصر مشید ) كه از دور و نزديك ديده ‏ها را به خود جلب مى‏ كند و پناهگاهى براى همگان است، اما هنگامى كه از مسند حكومت دور گردد و مردم اطراف او را خالى كرده، نااهلان بجاى او بنشينند به چاه پر آبى مى‏ ماند ( بئر معطله ) كه به دست فراموشى سپرده شود، نه تشنه كامان از آن بهره مى ‏گيرند و نه درختان و گياهان با آن پرورش مى ‏يابند. 🔸لذا در نقلی آمده است ؛ « امیر مومنان قصر مشید ( قصر رفیع و محکم ) است و فاطمه و فرزندانش ( سایر امامان ) بئر معطله ( چاه پر آب بدون استفاده ) بودند زیرا از ملک و حکومت کنار زده شدند » 📚معانی الاخبار ص 111 👌بنابراین مصداق چاه پر آب بدون استفاده ( بئر معطله ) یازده امام هستند که فرصت حکومت و زمامداری جامعه را به دست نیاوردند تا همگان از وجود و علمشان بهره گیرند لذا شاعر در این رابطه به زیبایی سروده است ؛ « بئر معطلة و قصر مشرف مثل لال محمد مستطرف‏ فالقصر مجدهم الذى لا يرتقى و البئر علمهم الذى لا ينزف‏ « چاه متروك و قصر برافراشته مثال زيبايى براى آل محمد است. " قصر"، مجد و عظمت آنها است كه كسى به آن نمى‏ رسد، و" چاه"، علم و دانش آنها است كه هرگز پايان نمى‏ گيرد » 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 3 ص 894 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌اگر هم بگوییم مصداق « بئر معطله » « چاه بدون استفاده » تنها امام زمان علیه السلام است باز هم نمی توان اشکالی مطرح کرد ، زیرا آنچه باعث شد امام زمان علیه السلام مصداق « چاه پر آب بدون استفاده » شود ، و به غیبت برود ، خود مردم بودند که به عوض بهره مندی و استفاده از امام ، قصد کشتن ایشان را داشتند ، چنان که این سخن خواجه نصیرالدین طوسی مشهور است ؛ « وجود امام لطف است ، تصرف امام لطف دیگر است ، و عدم و غیبت امام بازگشت به خود ما می کند » 📚کشف المراد ص226 ❕لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « همانا برای قائم پیش از آن که قیام کند غیبتی است چرا که در هراس است و حضرت اشاره به شکم خود کرد یعنی بیم کشته شدن دارد» 📚الکافی ج1 ص340 ❕برخی از علما چنین مثال می زنند ؛ 👌« اگر اداره برق يك شهر براى روشنايى كوچه ‏اى، تير چراغ برقى نصب كرد و لامپى به آن زد، ولى بچه‏ هاى كوچه با زدن سنگ لامپ را شكستند، مأموره اداره لامپ ديگرى مى ‏زند. چنانچه مجدداً بچه ‏ها لامپ را هم بشكنند، باز اداره برق، براى روشنايى محل اقدام به نصب لامپ ديگرى مى‏ نمايد. حال اگر براى بار سوم بچه‏ هاى بى‏ ادب لامپ را شكستند، به احتمال بسيار زياد، اداره برق تمايلى به نصب مجدد لامپ ندارد، اما به خاطر خواهش بزرگترها و رفاه حال اهالى آن كوچه، ممكن است لامپ ديگرى را نصب كند. اما فكر مى‏ كنيد اداره برق تا چه تعداد اين كار را انجام دهد؟ ❕در مورد بحث ما نيز، حاكمان ستمگر، يازده چراغ هدايت را شكستند ، ( مردم هم امامان را همراهی نکردند ) خداوند نيز چراغ دوازدهم را نگه داشت تا زمانى كه مردم لياقت و آمادگى بهره‏ گيرى از اين چراغ هدايت را پيدا كنند » 📚اصول عقائد ، قرائتی ، ص 461 🔸البته ، مردم از وجود امام غائب علیه السلام در عصر غیبت بی بهره نیستند ، و از جنبه های مختلفی از وجود ایشان بهره می برند ،چنان که پیامبر گرامی فرمود: «سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود می‌برند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره می‌گیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره می‌برند.» 📚بحار الانوار ج52 ص93 👌در دو نمایه ذیل ، فائده وجود امام غائب علیه السلام را از جنبه های مختلف بررسی کرده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2063 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2064 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.