👌متاسفانه عده ای که لباس روحانیت را به تن دارند ، کتاب می نویسند برای اثبات اینکه پوشیدن لباس مذکور در زمان کنونی ارجحیتی ندارد و هیچ گونه استحبابی ندارد و نباید روحانیت از آن استفاده کند ❕ ما در دو پاسخ کوتاه در گذشته پاسخش را داده ایم ❕
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2729
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2730
#آیا_ارزش_زن_نصف_مرد_است
🤔#پرسش
❔ پیامبر اسلام: ارزش زن حتی در روز قیامت هم نصف مرد است!
⚡️قابل توجه آن دسته از جهّالی که برای توجیه مسئلهی نصف بودن دیه و سهم الارث و ارزش شهادت زن٬ فلسفهبافی میکنند
▪️[من لا یحضره الفقیه ٫ ج۳ ٫ ص۱۱۳]
◾️پیامبر فرمود: هر كس بندهی مؤمنى را از قيد بندگى آزاد سازد به هر عضوى از اعضاى آن بنده كه آزاد شده خداوند عضوى از اعضاى آزادكنندهاش را از آتش دوزخ آزاد سازد، و چنانچه آن برده زن بود٬ به ازای هر دو عضوى٬ يك عضو آزادكننده را از آتش جهنم آزاد خواهد كرد زيرا زن نصف مرد محسوب مىشود.
💠#پاسخ💠
👌چنان که بارها گفته ایم ، اسلام تفاوتی میان مرد و زن از نظر قرب به خداوند و کسب کمالات نمی گذارد و برتری را تنها به تقوا و پرهیزکاری می داند چنان که خداوند می فرماید ؛
« ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی گرامی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» ( حجرات 13 )
❕پیامبر گرامی فرمود ؛
« خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به تقوا»
📚تفسیر نمونه ج 22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162
👌 امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« یک زن صالحه از #هزار مرد غیر صالح برتر است»
📚وسائل الشیعه ج20 ص172
👌همینطور در بهره مندی در آخرت میان مرد و زن تفاوتی نیست و هر دوی آنان به مقدار ثوابشان بهره مند می شود چنان که قرآن با صراحت ميگويد ؛
« هر كس از مرد و زن عمل شايسته انجام دهد و ايمان داشته باشد داخل بهشت خواهد شد و بدون حساب، روزى داده ميشود (و از مواهب روحانى و جسمانى آن جهان برخوردار ميگردد). ( غافر 40)
❕ و در آيه ديگر ميخوانيم ؛ « هر كس از مرد و زن عمل صالح انجام دهد و مؤمن باشد به او حيات و زندگى پاكيزه اى مى بخشيم و پاداش آنها را به نحو احسن خواهيم داد » ( نحل 97)
👌حال پاسخ اشکال معاند ؛
👌از روایاتی استفاده می شود که آزاد سازی برده مرد بر آزاد سازی برده زن رجحان و برتری دارد چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛
« هرکس یک مومنی را آزاد کند ، خداوند به ازای هر عضوی از آن مومن ، عضوی از آزاد کننده را از آتش نجات می دهد و اگر آن مومن زن باشد ، خداوند به ازای هر دو عضو او ، عضوی از آزاد کننده را از آتش نجات می دهد چرا که زن به منزله نصف مرد است »
📚الکافی ج 6 ص 180 _ الفقیه ج 3 ص 113
❕از آنجایی که مردان از قدرت جسمانی و نیروی بدنی بیشتری نسبت به زنان برخوردارند و چرخه اقتصاد جامعه به دست آنان می چرخد و آنان نانون آور خانواده اند ، آزاد سازی یک برده مرد نسبت به برده زن رجحان بیشتری دارد چرا که برده مرد می تواند با کارآمدی اقتصادی و کسب درآمد ، خانه و کاشانه ای فراهم کند و افرادی را تحت تکفل خود در آورد و بردگان بیشتری به دست او آزاد شوند و اقتصاد جامعه و آزاد سازی سایر بردگان سامان بیشتری یابد .
❕این که در روایت مذکور آمد که زن به منزله نصف مرد است ، مقصود همین کار آمدی اقتصادی است که قدرت و کارایی مرد بیشتر از زن در به حرکت در آوردن چرخه اقتصاد است نه آنکه ارزش زن در برابر خداوند نصف ارزش مرد باشد ، چرا که روشن شد مقام هر دو در برابر خداوند مساوی است و حتی زن صالحه از هزار مرد غیر صالح بالاتر است .
❕حال اگر حالتی پیش آید که امکان آزاد سازی برده مرد نباشد ، آزاد سازی برده زن همان فضیلت و ثواب آزاد سازی برده مرد را دارد چنان که پیامبر گرامی به فردی که قصد آزاد سازی برده زن خود را داشت فرمود ؛
« اگر چنین کنی خداوند به ازای هر عضو او ، عضوی از تو را از آتش نجات می دهد »
📚علل الشرایع ج 2 ص 469
👌این روایت همان ثواب آزاد سازی برده مرد را برای آزاد سازی برده زن ، ثابت می داند و به روشنی اثبات می کند که تفاوتی در نزد خداوند بین برده مرد با برده زن نیست ، همینطور در روایات دیگری ، ثواب مذکور به مطلق آزاد سازی برده تعلق گرفته است که این اطلاق شامل بردگان زن هم می شود ؛
📚الکافی ج 6 ص 180 « من اعتق نسمه صالحه لوجه الله ، کفر الله مکان کل عضو منه عضوا من النار » « هرکس یک برده صالح را آزاد کند ، خداوند به ازای هر عضوش ، عضوی از او را از آتش نجات می دهد »
❕بنابراین آنجایی که امکان آزاد سازی برده مرد و زن ، هر دو است ، آزادی برده مرد به خاطر فلسفه ای که گفته شد ، ارجحیت دارد و اگر امکان آزادی برده مرد نبود ، آزادی برده زن همان ثواب آزادی برده مرد را دارد .
👌در مورد تفاوت دیه و ارث و ارزش شهادت مرد و زن نیز می توانید پاسخهای گذشته ما را مطالعه کنید ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9913
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9953
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9946
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
1⃣معاند به ما اشکال کرده است که چگونه می گویید امامان خلیفه خداوند در زمینند در حالی که تمام انسانها خلیفه خداوند هستند ، ما در ذیل ثابت کرده ایم که نوع انسان خلیفه خدا نیست و تنها حجتهای الهی ، خلیفه خداوند هستند ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2892
2⃣سخن فرشتگان در مورد فساد و خونریزی در زمین به خاطر برداشت آنها از سیره مخلوقات نخستین بوده است ، اما پس از آنکه متوجه شدند که قرار است آدم خلیفه خدا در زمین باشد ، از خداوند پوزش طلبیدند و اقرار به کمی علم خود کردند ، خداوند هم آنان را به خاطر این ترک اولی ، تنبیه کرد که می توانید تفصیل آنچه گفته شد را علاوه بر نمایه بالا در دو نمایه ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2130
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2894
3⃣برگزیده شدن اولیاء الهی به صفات کمالی و مناصب عالیه جبری نیست ، بلکه تماما مرتبط با اختیار آن بزرگواران است ، لذا برای آنان فضیلت است ، در ذیل در این رابطه مفصلا توضیح داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2895
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2896
#ازدواج_با_برده_شوهر_دار
🤔#پرسش
❔تجاوز وحشيانه جنسی به زن شوهردار٬ يكى از آموزه هاى اسلام و از وصاياى اكيد اهل بیت!
▪️امام باقر در كتاب كافى:
آیهی شریفهی «و زنان شوهردار بر شما حراماند، مگر آنها كه مالكشان شدهايد(النساء/۲۴)» به اين صورت است كه انسان به غلام خود كه كنيزش همسر اوست بگويد: از همسرت كناره بگير و با او نزديكى مكن، سپس كنيز را از غلام دور و حفظ كند تا يك نوبت عادت ماهانه شود بعد از آن مىتواند با آن كنيز همبستر شود و هرگاه پس از آميزش بار ديگر حايض شد، مىتواند كنيز را بدون عقد به غلام بازگرداند
#منبع: الکافي ٫ ج۵ ٫ ص۴۸۱
حکم حدیث: الحديث الثاني: صحیح
◼️منبع: مرآة العقول ٫ ج۲۰ ٫ ص۲۸۰
💠#پاسخ💠
👌خداوند در آیه 24 سوره نساء می فرماید ؛
« زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را كه مالك شده ايد »
❕زنان شوهردار از هر مذهب و ملتى همين حكم را دارند يعنى ازدواج با آنها ممنوع است. تنها استثنايى كه به اين حكم خورده است در مورد زنان غير مسلمانى است كه به اسارت مسلمانان در جنگها درمى آيند، اسلام اسارت آنها را بمنزله طلاق از شوهران سابق تلقى كرده، و اجازه مى دهد بعد از تمام شدن عده آنها با آنان ازدواج كنند و يا همچون يك كنيز با آنان رفتار شود (إِلَّا ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ).
👌ولى اين استثناء، به اصطلاح، استثناى منقطع است، يعنى چنين زنان شوهردارى كه در اسارت مسلمانان قرار مى گيرند رابطه آنها به مجرد اسارت با شوهرانشان قطع خواهد شد، درست همانند زن غير مسلمانى كه با اسلام آوردن رابطه او با شوهر سابقش (در صورت ادامه كفر) قطع مى گردد، و در رديف زنان بدون شوهر قرار خواهد گرفت.
🔸از اينجا روشن مى شود كه اسلام به هيچوجه اجازه نداده است كه مسلمانان با زنان شوهردار حتى از ملل و مذاهب ديگر ازدواج كنند، و به همين جهت، عده براى آنها مقرر ساخته و در دوران عده از ارتباط زناشويى با آنها جلوگيرى نموده است.
👌فلسفه اين حكم در حقيقت اين است كه اين گونه زنان يا بايد به محيط كفر بازگشت داده شوند، و يا بدون شوهر هم چنان در ميان مسلمانان بمانند و يا رابطه آنها با شوهران سابق قطع شود و از نو ازدواج ديگرى نمايند، صورت اول بر خلاف اصول تربيتى اسلام و صورت دوم ظالمانه است، بنا بر اين تنها راه همان راه سوم است.
❕از پاره اى از روايات كه سند آن به ابو سعيد خدرى صحابى معروف مى رسد برمى آيد كه آيه فوق در باره اسراى غزوه اوطاس نازل گرديده و پيامبر بعد از اطمينان به اينكه زنان اسير باردار نيستند به آنها اجازه داد كه با مسلمانان ازدواج كنند و يا همچون يك كنيز در اختيار آنها قرار گيرند .
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 332
👌همینطور از آیه مذکور این نکته استفاده می شود که زنانى كه ازدواج كرده اند، و يا شوهر دارند، ازدواج با آنها حرام است به استثناى كنيزان كه در عين اينكه شوهر دارند ازدواج با آنها حلال است به اين معنا كه صاحب كنيز كه او را شوهر داده مى تواند بين كنيز و شوهرش حائل شود، و در مدت استبرا نگذارد با شوهرش تماس بگيرد، و آن گاه به محرمیت خودش در آورد .
📚المیزان ج 4 ص 266
❕ از محمد بن مسلم روايت شده كه گفت ؛
« من از امام باقر علیه السلام از معناى كلام خداى عز و جل پرسيدم، كه فرمود ؛ « وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ » فرمود: به اينكه انسان به برده خود كه كنيزش همسر او است بگويد: از همسر خودت كناره گيرى كن، و ديگر با او نزديكى نكن، آن گاه خود او كنيزش را از دسترس غلام دور نگه بدارد، تا حيض شود بعد از آن كه پاك شد خودش با او نزديكى كند، سپس اگر خواست دو باره او را در اختيار غلام بگذارد، بعد از آنكه حيض شد او را به غلام بر مى گرداند، بدون اينكه حاجت به عقد نكاح داشته باشد »
📚الکافی ج 5 ص 481
❕و در نقل دیگر آمده است ؛
« منظور از محصنات زنان شوهردار است، كه ازدواج با آنان حرام است، به جز زنى كه كنيز تو باشد، و تو او را به غلام خودت شوهر دادى هر وقت بخواهى مى توانى او را از شوهرش جدا كنى، و خودت از او بهره بگيرى، ابى بصير مى گويد: عرضه داشتم: حال اگر كنيزش را به غير غلامش شوهر داده چطور؟ فرمود: او نمى تواند بين اين زن و شوهر جدايى بيندازد، مگر آنكه كنيز خود را بفروشد، آن گاه ديگر ناموس كنيز ملك مشترى مى شود، و مشترى اگر خواست زناشويى كنيزش با غلام غير را باقى مى گذارد، و اگر خواست مى تواند بين آن دو جدايى اندازد »
📚تفسیر عیاشی ج 1 ص 233
🔸ادامه👇
🔸ادامه 👇
👌نکات ؛
1⃣کسانی به اسیری و بردگی و کنیزی گرفته می شوند که به سرزمین اسلامی حمله کرده باشند و قصد نابود سازی مسلمین و دین و آیین آنها را داشته باشند ، اعم از این که این حمله کنندگان مردان باشند یا مردانی به همراه زنانشان ، اینان همان کفار حربی هستند که تنها اجازه جهاد با آنان داده شده است ، در گذشته در رابطه چرایی به بردگی گرفتن چنین کفاری توضیحات لازم را داده ایم ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2121
💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1008
2⃣مالک می تواند کنیزی را که مملوکش است به ازدواج غلامی درآورد که او هم برده و مملوکش می باشد ، در این صورت دیگر حق نزدیکی و ارتباط با آن کنیز و دیدن اندام او را ندارد .
❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« کنیزی که دارای زوج و همسر است ، برصاحبش حرام است »
📚وسائل الشیعه ج 21 ص 148
👌و فرمود ؛
« زمانی که مرد ، کنیزش را به تزویج درآورد دیگر حق نظر به عورتش و مابین ناف تا زانویش را ندارد »
📚قرب الاسناد ص 49
❕در نقل دیگری آمده است ؛
« مردی را که با کنیزش نزدیکی کرده بود بعد از آنکه کنیزش را به عقد دیگری درآورده بود را به نزد علی علیه السلام آورند ، علی علیه السلام صاحب کنیز را زد و حد بر او جاری کرد »
📚مستدرک الوسائل ج 18 ص 61
3⃣مطابق نقلهایی که در ابتدای بحث آمد ، مالک می تواند غلامش را بگوید که کنیزش را طلاق دهد و پس از آنکه کنیز عده اش گذشت ، با کنیزش ارتباط داشته باشد ، بنابراین چنین ارتباطی ، ارتباط با زن شوهر دار نیست ، بلکه ارتباط با کنیز پس از طلاق و جدایی از همسرش و سپری شدن مدت عده می باشد .
❕ممکن است اشکال شود که چرا اسلام به مولی این اجازه را می دهد که پس از آنکه کنیزش را به تزویج غلامش در آورده است ، غلام را وادار به طلاق کنیز کند ، آنگاه خودش کنیز را به همسری برگزیند ، آیا حق غلام و کنیز ، زیر سوال نمی رود ❗️
👌پاسخ روشن است . غلام و کنیز مذکور همان دشمنان حربی هستند که به مملکت مسلمین حمله کردند و قصد نابودی اسلام و مسلمین را داشتند ، اسلام در حق آنان منت گذاشته است که اجازه زندگی و ازدواج را به آنان داده است ، اما به هر حال چون آنان کافر حربی بوده اند و قصد نابودی زن و فرزند ، مسلمین را داشته اند ، باید عواقب این اقدامات خود را ببینند که یکی از این عقوبت ها ، می تواند همین مورد جدایی کنیز از غلام با اراده و قصد مالک باشد .
❕علامه طباطبایی در مورد چنین کسانی می نویسد ؛
«عمده اسباب برده گیری سه چیز بود ، جنگ ، زور و قلدری و داشتن ولایت ابوت وشوهری و امثال آن ، اسلام تنها برده گیری در جنگ را امضا کرد آن هم تنها در جنگ هایی معتبر دانست که بین مسلمین و کفار اتفاق افتد که در این صورت مسلمین می توانند اسیر کافر را استرقاق نمایند نه جنگهایی که بین خود مسلمین رخ می دهد . جهت این امضا کردن و معتبر شمردن برده گیری اسرای جنگی این است که به طور کلی دشمن محارب هدفی جز نابودی انسانیت و از بین بردن نسل بشری و ویران ساختن آبادی ها ندارد و فطرت بشر بدون هیچ تردیدی چنین کسی را محکوم به زوال دانسته و بر هر کسی واجب می داند که اینگونه دشمن های بشریت را جزء مجتمع بشری به شمار نیاورده و آنان را مستحق تمتع از مزایای حیات و تنعم به حقوق اجتماعی نداند و نیز حکم می کند به وجوب از بین بردن آنان و یا دست کم اسیر کردنشان »
📚ترجمه تفسیر المیزان ج6 ص498
❕بنابراین ؛
🔸اولا ؛ ارتباط مولی با کنیز به هیچ عنوان تجاوز به زن شوهردار نیست ، آنچه که است ازدواج است ، آن هم پس از طلاق از همسر اول که همان غلام مولی است .
🔸ثانیا ؛ غلام و کنیز مذکور چون دشمن حربی اند و قصد نابودی مسلمین را داشتند ، باید عقوبت بشوند و جدایی مذکور به اذن مالک یکی از جنبه های عقوبتی آنان است ، اگر چه اسلام با اجازه تزویج کنیز و غلام و ممانعت مالک از نزدیکی و ارتباط با کنیز در هنگامی که کنیز در عقد غلام است ، نهایت رفتار و حقوق انسانی را در رابطه با آنان رعایت کرده است .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌اگر چه وهابیت طرفدار رابطه خوب با تشیع نیست ، اما امامان اهل بیت علیهم السلام شیعیان را توصیه به وحدت و حسن رفتار با اهل سنت کرده اند ، در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2415
👌پاسخ شبهه پراکنی ها در مورد نامه و عریضه انداختن مردم در چاه جمکران را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2898
#نقدی_بر_پرسش_و_پاسخ_کانال_اللهیاری_لباس_روحانیت_کتاب_لباس_دین_اکبر_نژاد
🤔#پرسش
❔به نظر شما اگر امام عصر روحی فداه علنا حاضر بودند به اصحاب خود چه لباسی را توصیه میکردند که بپوشند؟کت و شلوار با کراوات؟
.
جواب نامه:
بسم الله الرحمن الرحيم
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته،
در حدیث امام بحق ناطق حجت رب حضرت صادق علیه السلام میفرمایند: خیر لباس کل زمان لباس اهله.
بهترین لباس هر زمانی لباس اهل آن زمان است.
.
در اغلب تشرفاتی که حاصل گردیده لباس حضرت سلام الله علیه لباس مردم همان محل بوده که تشرف حاصل گردیده.
.
حسن اللهيارى
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که لباس روحانیت همان لباس پیامبر گرامی و ائمه اطهار علیهم السلام است ما در ذیل مفصلا به این موضوع پرداخته ایم ؛
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9357
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10705
❕مثلا در مورد عمامه ، پیامبر گرامی فرمود ؛
« با چهره گشوده و عمامه به مسجدها درآييد؛ زيرا عِمامه ها، تاجهاى مسلمانان است. »
📚میزان الحکمه ج 10 ص 244
❕و در نقل دیگر آمده است ؛
«رسول خدا در سال فتح مكّه در حالى كه عمامه سياه داشت، وارد مكّه شد. »
📚همان منبع
❕ امام باقر عليه السلام فرمود ؛
« در روز بدر، فرشتگان عمامه هاى سفيد دنباله دار بر سر داشتند. »
📚الکافی ج6 ص 461
❕ امام صادق عليه السلام فرمود ؛
« رسول خدا با دست خود بر سر على عليه السلام، عمامه بست و از جلو، سر پَر آن را آويزان كرد و از پشت سر به اندازه چهار انگشت كوتاه كرد و آنگاه فرمود: برگرد. على عليه السلام برگشت. فرمود: رويت را به طرف من كن. و على عليه السلام به طرف پيامبر رو كرد. رسول خدا فرمود: تاجهاى فرشتگان، اين گونه است. »
📚الکافی ج 6 ص 461
👌این مضمون از نقل ، متعدد و فراتر از آن است که بیان شود ، همینطور در نقل های متعدد دیگری توصیه به پوشیدن عباء و نعلین به مانند آنچه پیامبر گرامی واهل بیت ایشان می کردند ، شده است ؛
📚وسائل الشیعه ج 5 ص 61 باب 32 _ بحار الانوار ج 80 ص 189 باب 2
❕روشن می شود که پوشش روحانیت ، همان پوشش پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان علیهم السلام است . به خاطر این که روحانیت در تبلیغ دین ، از پیامبر گرامی و امامان معصوم علیهم السلام ، جانشینی می کنند ، لذا برای شناخته شدن در جامعه به عنوان پاسخگوی سوالات دینی مردم ، همان لباسی را بر تن می کنند که پیامبر گرامی و امامان معصوم معمولا بر تن می کردند ، با توجه به آن که افراد هر قشری از جامعه که وظیفه خاصی دارند و جزء صنفی هستند ، لباس اختصاصی برای خود انتخاب می کنند تا به آن لباس شناخته شوند ، روحانیت هم ناگزیر از لباس خاصی است که به وسیله آن از دیگر اقشار شغلی جامعه شناخته شود و چه لباسی بهتر از همان لباسی که آورنندگان دین میپوشیدند چرا که روحانیون مبلغ آیین آنها هستند و با پوشیدن لباس آنها ، هم یاد و خاطره آن بزرگواران درجامعه تداعی می شود و هم لباس اختصاصی برای روحانیت تعیین می شود .
👌استدلال کسانی که می گویند روحانیت نباید لباس مذکور را بپوشد آن است که در روایات گفته شده است که بهترین لباس ها ، لباسی است که مطابق زمان زندگی فرد است و لباسی که امروزه مطابق اهل زمان است کت و شلوار و کروات است ، در حالی که روایاتی که توصیه به پوشیدن لباس اهل زمان می کند برای نهی کردن از پوشیدن لباس شهرت است ، که فرموده اند لباسی نپوشید که موجب شهرت و خواری شما باشد ، بلکه از لباس متداول در زمانتان استفاده کنید .
❕ حمّاد بن عثمان می گوید در خدمت امام صادق عليه السلام بودم كه مردى به آن حضرت عرض كرد ، خداوند به صلاحت دارد! شما فرموديد كه على بن ابى طالب عليه السلام لباس خشن به تن مى کرد، پيراهن چهار درهمى مى پوشيد و امثال اينها، در حالى كه مى بينيم شما خود جامه اى نيكو پوشيده ايد .
❕حماد مى گويد ؛ حضرت به او فرمود: على بن ابى طالب عليه السلام آن لباسها را در زمانى مى پوشيد، كه عيب نبود. اگر چنان لباسهايى را امروز مى پوشيد، موجب انگشتن ما شدن او مى شد. پس، بهترين لباس هر زمانى لباس مردم آن زمان است »
📚الکافی ج 6 ص 444
❕بنابراین توصیه به پوشش لباس اهل زمان برای آن است که افراد پوششی نپوشند که مصداق پوشش لباس شهرت باشد که موجب خواری و انگشت نما شدن آنان می گردد ، در حالی که ما مفصلا در گذشته ثابت کردیم که لباس روحانیت ، لباس شهرت و خواری نیست ، بلکه لباس اهل زمان است زیرا پوشش اختصاصی علماء در زمان کنونی است ، چنان که کت و شلوار ، پوشش اهل سیاست است ، یا لباس نظامی پوشش ، نظامیان است و ...
🔸ادامه👇
🔸ادامه 👇
❔آیا می توان گفت لباس مخصوص نظامیان یا پزشکان ، یا آتش نشانان و ... لباس شهرت است و مطابق لباس اهل زمان نیست ❗️همانطور که لباس سایر اقشار جامعه لباس شهرت نیست ، زیرا موجب شناخته شدن آنان می شود نه خوار شدن و هتک آنان ، لباس روحانیت هم لباس شهرت نیست ، و تنها موجب شناخته شدن روحانیت می شود ، و بلکه به خاطر انتساب لباس مذکور به پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان ، موجب شرف و آبرو صاحب آن می شود .
👌مطابق نقل های فوق ، اهل بیت علیهم السلام توصیه به پوشش عمامه و عباء کرده اند ، این بیان اهل بیت برای یاد آوری نام و خاطره آورندگان دین در جامعه بوده است که همگان خود را شبیه به آنان کنند و بهتر بتوانند از اخلاق و رفتار نیکوی آنان الگو گیری کنند ، بنابراین لباسی که یاد آور ، آورنندگان دین است ، لباس عزت و شرف و بزرگی است نه لباس خواری و مذمت تا مصداق لباس شهرت شود .
🔸این که برخی افراد جاهل روحانیت را به سخره می گیرند ، این سخره گرفتن به خاطر مخالفت با اصل وجودی روحانیون است نه لباس آنان ، چنان که پیامبر اسلام و پیامبران پیشین نیز از دست این افراد در امان نبودند ، تا جایی که خداوند فرمود ؛
« (با اين حال نگران نباش) جمعى از پيامبران پيش از تو را به باد استهزا گرفتند اما سرانجام آنچه را مسخره مى كردند دامانشان را گرفت (و عذاب الهى بر آنها نازل شد).» ( انعام 10 )
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/10705
👌نکته جالب آن است که پوشش امام عصر علیه السلام در عصر ظهور ، مطابق با پوشش روحانیت است ، یعنی ایشان با عمامه و عباء خواهند بود .
❕در نقلی امام صادق علیه السلام فرمود ؛
«به خدا سوگند، گوئى او را با چشم خود مى بينم كه وارد مكّه شده در حاليكه عبای پيامبر بر تن و عمّامه اى زرد بر سر دارد، نعلین پیامبر به پاى او دقيقا منطبق است و نيزه رسول اكرم در دست اوست »
📚بحار الانوار ج 53 ص 6
❕در نقل دیگر فرمود ؛
«صاحب اين امر با ميراثهاى پيامبر اكرم از مدينه خارج شده رهسپار مكّه معظّمه گردد. راوى پرسيد: ميراث پيامبر اكرم چيست؟ فرمود ، شمشير، زره، عمامه، عباء ، تازيانه، پرچم، كمان و زين اسب آن حضرت، چون وارد مكّه شد، شمشير را از غلافش درمى آورد، زره، عباء و عمامه را مى پوشد، پرچم را برافراشته، تازيانه را به دست مى گيرد و از خداى تبارك و تعالى اذن ظهور مى طلبد »
📚الکافی ج 8 ص 225
❕در نقل دیگر فرمود ؛
« قائم عليه السّلام، چون خروج كند، عمّامه بر سر نهد و در مقام، نماز كند و به سوى پروردگار خود تضرّع نمايد. پس هرگز رايتى از او برنگردد؛ يعنى به هر جا فرستد، فتح كند.»
📚تاویل الایات ص 399
❕امام حسین علیه السلام هم در هنگام رجعت ، با عمامه است چنان که مفضّل به امام صادق علیه السلام عرضه داشت ؛
« اى آقاى من، آيا آن هفتاد و دو نفر كه با امام حسين عليه السّلام شهيد شدند با آن حضرت ظهور مى كنند؟ فرمود: آرى، ظهور مى كنند و در ايشان باشند ابو عبد اللّه، حسين بن على عليه السّلام با دوازده هزار صديق از شيعه على عليه السّلام و بر سر حسين عليه السّلام عمامه سياه در آن روز باشد »
📚بحار الانوار ج 53 ص 7
❕ادامه👇
🔸ادامه👇
👌نکته جالبتتر آنکه ، بر خلاف ادعای اللهیاری ، کسانی که در عصر غیبت به محضر امام عصر علیه السلام مشرف شده اند ، ایشان را با عباء و عمامه دیده اند .
❕قطب راوندى در كتاب خرايج از ابى الحسن مسترق روايت كرده كه گفت ؛
«روزى در مجلس حسن بن عبد اللّه بن حمدان ناصر الدوله بودم. در آنجا سخن ناحيه حضرت صاحب عليه السّلام و غيبت او مذكور شد. من به آن سخنان استهزاء نمودم. ناگاه عمويم حسين، داخل آن مجلس شد و كلام مرا شنيد. گفت: اى فرزند، من نيز اين اعتقاد تو را داشتم در اين باب؛ تا آنكه حكومت شهر قم را به من دادند در وقتى كه اهل قم بر خليفه عاصى بودند و هر حاكمى كه مى رفت او را مى كشتند و اطاعت نمى كردند. پس لشكرى به من دادند و مرا به سوى قم فرستادند. چون به ناحيه" طرز" رسيدم، به شكار رفتم. ناگاه شكارى از پيش من به در رفت. من از عقب آن تاختم و از لشكر بسيار دور افتاده به نهرى رسيدم و از ميان آن روان شدم و هرقدر بيشتر مى رفتم وسعت نهر زيادتر مى شد. ناگاه سوارى پيدا شد. بر اسب اشهبی سوار و عمامه خز سبزى بر سر داشت و به غير چشمهايش در زير آن نمى نمود و دو موزه سرخ برپا داشت. متوجه من شده گفت: اى حسين!- و مرا امير نگفت و به كنيت هم نخواند. بلكه از روى تحقير نام مرا برد- من گفتم:
بلى. گفت: چرا تو ناحيه ما را عيب مى كنى و سبك مى شمارى؟ و چرا خمس مالت را به اصحاب و نواب ما نمى دهى؟ و من مرد صاحب وقار و شجاعى بودم كه از هيچ چيز نمى ترسيدم. از سخن او بلرزيدم و ترسيدم و گفتم: مى كنم اى سيد من آنچه فرمودى.....»
📚الخرائج و الجرائح، ج 1، ص 472- 475.
❕یا یکی دیگر از کسانی که به محضر امام عصر علیه السلام مشرف شد می گوید ؛
« جوانى ديدم در حد كمال. لباسهاى سفيد بر تن و عمامه با حنك بر سر [و] ردائ و عبایی در دوش داشت. به سوى من نگريست و فرمود: «يا" ابا الحسين بن ابى بغل"! تو در كجايى از دعاى فرج؟ عرض كردم: اى مولاى من، آن دعا كدام است؟ فرمود: دو ركعت نماز بگذار، بعد از آن بگو: «يا من اظهر الجميل و ستر القبيح، يا من لم يؤاخذ بالجريرة و لم يهتك الستر، يا عظيم المن، يا كريم الصفح، يا حسن التجاوز، يا واسع المغفرة، يا باسط اليدين بالرحمة، يا منتهى كل نجوى، و يا غاية كل شكوى، يا عون كل مستعين، يا مبتدء بالنعم قبل استحقاقها»
📚بحار الانوار، ج 51، ص 304- 306؛ دلائل الامامه، ص 551- 553، ح 525
❕یا فرد دیگر که به محضر امام علیه السلام رسید می گوید ؛
« ناگاه مردى را ديديم كه بر بدنش جامه هاى حجازى بود و بر او، عمّامه اى بود مانند عمّامه اهل حجاز و نشسته و مى خواند اين دعا را. ...رفيقم به من گفت: او و اللّه صاحب الزمان است »
📚اقبال الاعمال ج 3 ص 212
❕باز دیگری می گوید ؛
« ديدم كه جوانى است كامل در جوانى، معدود از رجال و بر بدنش جامه سفيد است و عمّامه دارد كه حنك گذاشته بود براى او به طرفى از آن و رداي و عبایی بر كتف انداخته بود »
📚فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم ص 245 _ دلائل الامامه ص 551
❕و باز دیگری در مورد ملاقتش با امام عصر علیه السلام گوید ؛
« هر دو يكديگر را بوسيديم و بر سر، عمّامه سبز روشنى داشت و بر رخسار مباركش خال سياه بزرگى بود »
📚نجم الثاقب ج 2 ص 575
❕دیگری نیز در مورد ملاقاتش گوید ؛
« پس ناگاه كسى را ديدم كه با من راه مى رود و بر سرش عمامه سبزى است كه رنگش مانند اين بود و اشاره كرد به علفهاى سبز كه در كنار نهر روييده بود »
📚نجم الثاقب ج 2 ص 720
❕و دیگری گوید ؛
« قريب يك سال كه دعا مى كردم به نيتى؛ پس شبى كه بعد از مغرب در جامع بودم آنگاه داخل شد بر من، شخصى كه بر او بود عمامه اى مثل عمامه عجمها و جبّه اى از پشم شتر. پس دست خود را بر كتف من سود و فرمود به من: «چه حاجت است تو را در اجتماع با من؟» پس گفتم به او كه: تو كيستى؟فرمود: «منم مهدى.»
📚همان منبع ص 792
❕از آنچه گذشت ، تدلیس و دروغگویی و کم سوادی، عده ای که مدعی اند پوشیدن عمامه و عباء در زمان کنونی مشروعیت ندارد و باید کت و شلوار پوشید ، یا دیگری که کتاب می نویسد به نام لباس دین و در آن مشروعیت پوشش روحانیت را زیر سوال می برد ، روشن می شود .
#پرسمان_اعتقادی
@Rahnamye_Behesht
#سایت_ما
ipasookh.ir
👌پاسخ شبهه پراکنی معاند که مدعی است قرآن در این که از حضرت مریم سلام الله علیها تعبیر کرده است به « خواهر هارون » دچار تناقض شده است را در ذیل بخوانید ؛
💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2899
#ستارگان_سیار_شرح_کلام_علی_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔خطای علمی امام علی در مورد تعداد ستارگان و سیارات
▪️[بحار الأنوار ٫ ط دارالاحیاء التراث ٫ جلد۵۵ ٫ صفحه۱۰۸] ← و عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : فِي قَوْلِهِ: فَلاٰ أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ قَالَ خَمْسَةُ أَنْجُمٍ زُحَلُ وَ عُطَارِدُ وَ اَلْمُشْتَرِي وَ بَهْرَامُ وَ اَلزُّهَرَةُ لَيْسَ فِي اَلْكَوَاكِبِ شَيْءٌ يَقْطَعُ اَلْمَجَرَّةَ غَيْرُهَا .
◾️امام على در تفسير آیهی « فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ(التکویر/۱۵) ← نه،نه،سوگند به خنّس» فرمود: پنج ستارهاند زحل،عطارد،مشترى،بهرام،زهره،و نيست ستارهاى كه كهكشان را پيمايد جز اينها.
◻️خداوندگار علم و دانش شیعیان٬ علی بن ابیطالب٬ با اینکه علم غیب داشته اما گویا نمیدانسته که اولاً زحل و عطارد و... سیاره هستند نه ستاره! و ثانیاً بیخبر بوده که تعداد سیارات کهکشان و حتی منظومهی شمسی هم بیشتر از این تعداد است! (سیارات منظومهی شمسی عبارت اند از: عطارد، زهره، زمین، مریخ، مشتری، زحل، اورانوس، نپتون)
💠#پاسخ💠
👌آنچه که در کتاب بحار الانوار به نقل از کتاب در المنثور سیوطی از علی علیه السلام نقل شده است در بیان تفسیر آیه شریفه است که می فرماید ؛
« فَلا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ _ الْجَوارِ الْكُنَّسِ » سوگند به ستارگانى كه باز مى گردند _ حركت مى كنند و از ديده ها پنهان مى شوند » ( تکویر 15 _ 16)
❕«خُنَّس» در لغت «رجوع كننده و بازگشت كننده» است ، «كنّس» به معناى «پنهان شونده» و «جوار» جمع «جارى» به معناى «روندگان» مى باشد.
👌منظور از اين آيات بطورى كه آيات قبل و بعد از آن گواهى مى دهد و مفسّران هم آن را تأييد كرده اند، ستارگان سيّارى است كه با چشم ديده مى شوند (عطارد، زهره، مريخ، مشترى و زحل) كه اينها در حركتند و گاهى پيدا و گاهى غروب مى كنند ، سخن علی علیه السلام هم اشاره به همین موضوع است و مقصود از ستاره بهرام همان مریخ است ؛
📚لسان العرب ج 12 ص 61
❕قرآن مجيد به وسيله قسم ياد كردن به اين ستارگان توجّه مردم را به وضع مخصوص و استثنايى و حركات و گردش آنها و عظمت آفريدگار آنها جلب مى كند؛ يعنى، «قسم به ستارگان بازگشت كننده كه روندگان هستند و پنهان شونده اند».
👌به اين نكته جالب هم بايد توجّه داشت كه دانشمندان هيئت، اين ستارگان را نجوم «مُتَحَيِّرة» نام نهاده اند؛ زيرا حركات آنها روى خطّ مستقيم نيست و به نظر
مى رسد كه اينها مدّتى سير مى كنند بعد كمى بر مى گردند، دو مرتبه به سير خود ادامه مى دهند كه درباره علل آن در كتب هيئت بحث فراوانى شده است .
📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص 498
🔸ادامه👇