eitaa logo
شیعه پاسخ
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
233 ویدیو
58 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔لطفا در مورد دستور یزید به قتل امام حسین که وهابیون منکر هستند اسناد تاریخی ارائه کنید ❗️❗️ 💠💠 👌ما در گذشته در این رابطه اسنادی از منابع اهلسنت ارائه دادیم که در ذیل می توانید بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/4761 👌و گفتیم از نظر ، روایات شیعه این قضیه مسلم است که یزید ، عامل اصلی قتل امام حسین علیه السلام است و بالغ بر صدها روایت و نص قطعی از کتب معتبر و مورد استناد در این رابطه داریم که می توانید با مطالعه ابواب متعدد کتاب شریف بحار الانوار ، این روایات را ببینید ؛ 📚بحار الانوار ج 44 ص 310 _ باب 37 _ ج 45 ص 1 بقیه الباب 37 _ ص 107 باب 39 _ ص 300 باب 46 _ ص 323 باب 47 ❕هم اینک اسناد بیشتری از کتب اهلسنت ارائه می دهیم ، اگر چه ذکر همه اسناد بحث را به درازا می کشاند ، اما به برخی اشاره می کنیم ؛ 1⃣یزید در اولین قدم در جهت مقابله با امام حسین علیه السلام ، دستور قتل مسلم بن عقیل را صادر کرد و به عبید الله چنین نوشت ؛ « مسلم را دنبال کن و اگر به او دسترسی یافتی او را به قتل برسان » 📚 تاریخ طبری ج 4 ص 258 _ کامل ابن اثیر ج 3 ص 268 _ البدایه و النهایه ج 8 ص 164 ❕ابن در حالی است که مسلم بن عقیل به عنوان پیک و فرستاده امام حسین علیه السلام به کوفه آمده بود تا مردم را از حرکت امام علیه السلام به کوفه مطّلع سازد. 2⃣یعقوبی در تاریخ خود می‌نویسد ؛ «یزید در نامه ای به ولید بن عقبة بن ابی سفیان عامل و والی خود در مدینه چنین نوشت ، هرگاه نامه من به دستت رسید، حسین بن علی و عبداللَّه بن زبیر را احضار کن و از آن دو برای من بیعت بگیر، و در صورتی که امتناع کردند گردن آن دو را بزن و سرهایشان را نزد من بفرست … ». 📚تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 241 _ الفتوح، ج 5 ص 10_11 3⃣یا در نقل دیگر آمده است که به ولید بن عقبه در نامه ای دیگر چنین نوشت ؛ ❕«هر گاه نامه من به دست تو رسید بیعت مجدّدی از اهل مدینه با تأکیدی از جانب تو بر آنان بگیر. و عبداللَّه بن زبیر را رها کن، زیرا تا او زنده است از دست ما نمی تواند فرار کند، ولی همراه جوابی که برای من می‌فرستی باید سر حسین بن علی باشد! اگر چنین کردی برای تو اسبان نجیب قرار می‌دهم و برای تو نزد من جایزه و بهره ای زیادتر است … » 📚الفتوح ج 5 ص 18 _ تاریخ طبری ج 3 ص 269 4⃣ابن عساکر می‌نویسد ؛ «خبر خروج حسین علیه السلام به یزید رسید، او نامه ای به عبیداللَّه بن زیاد که عاملش در عراق بود نوشت و به جنگ و مقابله با حسین علیه السلام امر نمود و دستور داد که اگر به امام حسین علیه السلام دسترسی پیدا کرد او را به سوی شام بفرستد». 📚تاریخ دمشق ج 14 ص 208 5⃣ابن اعثم می‌نویسد ؛ « ابن زیاد به اهل کوفه گفت: «یزید بن معاویه نامه ای را با چهار هزار دینار و دویست هزار درهم برای من فرستاده تا آن را بین شما توزیع کنم و شما را به جنگ با دشمنش حسین بن علی بفرستم، پس به دستور او گوش فرا داده و او را اطاعت کنید». 📚الفتوح ج 5 ص 89 6⃣سیوطی می‌گوید: «یزید در نامه ای به والی خود در عراق - عبیداللَّه بن زیاد - دستور قتال با حسین را صادر نمود». 📚تاریخ الخلفاء ص 193 7⃣ابن اعثم می‌نویسد: «چون ابن زیاد امام حسین علیه السلام را به قتل رسانید، یزید برای او یک میلیون درهم جایزه فرستاد». 📚الفتوح ج 5 ص 135 8⃣سلم بن زیاد برادر عبیداللَّه بن زیاد هنگامی که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام بر یزید وارد شد، یزید به او گفت: «هر آینه محبّت و دوستی شما بر آل ابی سفیان واجب شد ای بنی زیاد». 📚 همان ص 136 9⃣هنگامی که ابن زیاد به نزد یزید آمد، یزید به استقبال او رفت و بین دو چشمانش را بوسید و او را بر تخت پادشاهی اش نشاند و بر زنانش وارد کرد و به آوازه خوان دستور داد تا برایش بخواند، و به ساقی گفت: ما را از شراب سیراب کن … آن گاه یک میلیون به او و عمر بن سعد جایزه داد. و تا یک سال خراج عراق را به او واگذار نمود.» 📚تذکره الخواص ص 290 _ مروج الذهب ج 3 ص 67 🔟یعقوبی می‌نویسد ؛ «حسین علیه السلام از مکه به طرف عراق حرکت نمود در حالی که یزید، عبیداللَّه بن زیاد را والی عراق کرده بود. یزید به او چنین نوشت: خبر به من رسیده که اهل کوفه به حسین نامه ای نوشته و از او دعوت کرده اند تا بر آنان وارد شود، و او نیز از مکه به طرف کوفه در حرکت است … اگر او را به قتل رساندی که هیچ و گرنه تو را به نسب پدرت باز خواهم گرداند. پس بپرهیز که زمان از دست تو فوت نشود» 📚 تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 242؛ _ مختصر تاریخ دمشق، ج 28 ص 19 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 1⃣1⃣ابن زیاد در نامه ای به امام حسین علیه السلام چنین نوشت ؛ «اما بعد؛ ای حسین! به من خبر رسیده که در کربلا فرود آمده ای، امیرالمؤمنین - یزید - در نامه ای به من نوشته که بر چیزی تکیه ندهم و از نان سیر نگردم تا آنکه تو را به لطیف خبیر ملحق کرده یا به حکم خود و حکم یزید باز گردانم» 📚الفتوح، ابن اعثم، ج 5 ص 150 _ مقتل الحسین، خوارزمی، ج 1 ص 140 2⃣1⃣عبداللَّه بن عباس به یزید بن معاویه نوشته و او را بر قتل حسین ع سرزنش کرد. او در بخشی از نامه اش می‌نویسد ؛ «از عبداللَّه بن عباس به یزید بن معاویه، امّا بعد … و تو بودی که با دو دست زیر خاک رفته ات حسین را کشتی، ای بی پدر! گمان مبر که من فراموش کرده‌ام که تو حسین علیه السلام و جوانان بنی عبدالمطلب را که چراغان ظلمت و ستارگان هدایت بودند به شهادت رسانده ای … ». 📚 تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 248 _ کامل ابن اثیر، ج 3 ص 318 3⃣1⃣ابن اثیر در «الکامل فی التاریخ» نقل می‌کند که ابن زیاد به مسافر بن شریح یشکری گفت ؛ «اما این که من حسین را کشتم به این جهت بود که یزید با اشاره به من فهماند که یا باید حسین را بکشم و یا خودم کشته شوم، و من کشتن حسین را بر کشته شدن خود ترجیح دادم» 📚 الکامل فی التاریخ، ج 3 ص 324 4⃣1⃣یزید بهقتل امام حسین علیه السلام افتخار می کرد ، چنان که ابن اثیر نقل می‌کند ؛ «آن گاه یزید اجازه ملاقات عمومی داد تا بر او وارد شوند در حالی که سر مبارک امام حسین علیه السلام در مقابل او قرار داشت، و در دستان او چوبی بود که با آن به گلوی آن حضرت می‌کوبید. آن گاه مشغول قرائت اشعار حسین بن حمام شد که دلالت بر افتخار و تکبّر او در موضوع کشتن امام حسین علیه السلام دارد». 📚کامل ابن اثیر، ج 3 ص 298 5⃣1⃣سبط بن جوزی نقل می کند ؛ « هنگامی که سر حسین علیه السلام را به نزد یزید گذاردند، اهل شام را دعوت کرد و شروع به کوبیدن چوب خیزران بر سر حضرت نمود. آن گاه اشعار ابن زبعری را قرائت نمود که مضمون آن این است: که ما بزرگان بنی هاشم را در عوض بزرگان خود که در بدر کشته شدند به قتل رساندیم و لذا در این جهت اعتدال و تعدیل برقرار شد». 📚 تذکرة الخواص، ص 235 6⃣1⃣یعقوبی از معاویة بن یزید بن معاویه، پسر یزید نقل می‌کند که بعد از آن که به جای پدرش یزید نشست در خطبه ای گفت ؛ «امّا بعد از حمد و ثنای الهی … آگاه باشید که جدّم معاویة بن ابی سفیان در امر خلافت با کسی به نزاع پرداخت که سزاوارتر به آن از جهت قرابت بود … سپس پدرم قلاده حکم را به دست گرفت در حالی که دارای اخلاق نیک نبود، لذا سوار بر هوای نفس خود شد … آن گاه شروع به گریه کرد و سپس گفت: از سخت ترین امور به ما آن است که می‌دانیم او به چه مصیبتی گرفتار آمده و چه آینده بدی را برای خود رقم زده است. او کسی بود که عترت پیامبر را به قتل رسانید و حرمت آنان را مباح کرده و کعبه را به آتش کشید … ». 📚 تاریخ یعقوبی، ج 2 ص 254 7⃣1⃣ هنگامی که امام سجادعلیه السلام را به مجلس یزید آوردند، خطاب به حضرت گفت: تو فرزند کسی هستی که خداوند او را کشت؟! حضرت به او فرمود: «من علی هستم، فرزند کسی که تو او را به قتل رساندی. آن گاه این آیه را تلاوت فرمود: { وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزآؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها}؛ «و هر کس مؤمنی را از روی عمد به قتل رساند، پس جزایش دوزخی است که در آن دائماً به سر خواهد برد. » 📚تذکره الخواص ص 63 8⃣1⃣امام سجادعلیه السلام همچنین فرمود: «ای یزید! بس است تو را از خون‌های ما … » 📚مقاتل الطالبین ص 120 9⃣1⃣- سیوطی می‌نویسد ؛ «خدا لعنت کند قاتل حسین علیه السلام و ابن زیاد و با او یزید را» 📚تاریخ الخلفاء ص 207 0⃣2⃣ از ابن جوزی درباره لعن یزید سؤال شد؟ او گفت: احمد لعن او را جایز دانسته است و ما می‌گوییم: یزید را دوست نداریم؛ به جهت آن کاری که با فرزند دختر رسول خدا انجام داد، و آل رسول خدا را به اسیری به شام بر روی هودج‌های شتران فرستاد». 📚مراه الزمان ج 8 ص 496 _ صواعق المحرقه ج 2 ص 634 ❕ذهبی می‌گوید ؛ «یزید مردی ناصبی و غلیظ القلب بود، مسکر می‌آشامید و منکرات انجام می‌داد. دولتش را با کشتن حسین علیه السلام شروع کرد و با واقعه حرّه ختم نمود». 📚شذرات الذهب ج 1 ص 69 ❕ابن خلدون درباره کشتن امام حسین علیه السلام می‌نویسد ؛ «همانا کشتن او از کارهای یزید به حساب می‌آید که تأکید کننده فسق او به حساب می‌آید، و حسین در این واقعه شهید در راه خدا بود». 📚 مقدمه ابن خلدون، ص 181 ❕ابن کثیر می نویسد ؛ « یزید بن معاویه بود که حسین بن علی و اصحابش را به شهادت رساند » 📚البدایه و النهایه ج 8 ص 222 ❕جهت پرهیز از اطناب به همین مقدار ، بسنده می کنیم تا روسیاهی برای کسانی بماند که مدعی اند یزید دستور قتل امام حسین ع را صادر نکرده است . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌در گذشته پاسخ برخی افراطیون را که می گویند کرونا در مجالس امام حسین علیه السلام وارد نمی شود را داده ایم و گفته ایم در چه صورت عنایت امام حسین ع شامل حال ما می شود تا از کرونا نجات پیدا کنیم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2614
❕عبدالحمید ، امام جمعه زاهدان در خطبه های نماز جمعه دیروز دو نکته مطرح کرده است ؛ 1⃣می گوید امام حسین علیه السلام قصد بازگشت به مدینه را داشت که لشکریان یزید اجازه ندادند ، این سخن صحیح نیست ، حسین علیه السلام به قصد شهادت و قیام در برابر حکومت یزید پای در میدان کربلا گذاشت و هیچگاه نیز پشیمان نگشت ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3240 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3202 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3217 2⃣می گوید در عقیده اهلسنت ، گریه و عزاداری نیست ، در حالی که مطابق نصوص خودشان پیامبر گرامی عزاداری می کردند ، حتی برای شهادت امام حسین اشک ریختند ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1350 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2114 ❕ادامه 👇
شیعه پاسخ
❕عبدالحمید ، امام جمعه زاهدان در خطبه های نماز جمعه دیروز دو نکته مطرح کرده است ؛ 1⃣می گوید امام حس
❕عبدالحمید ، امام جمعه زاهدان در خطبه های نماز جمعه دیروز دو نکته مطرح کرده است ؛ 1⃣می گوید امام حسین علیه السلام قصد بازگشت به مدینه را داشت که لشکریان یزید اجازه ندادند ، این سخن صحیح نیست ، حسین علیه السلام به قصد شهادت و قیام در برابر حکومت یزید پا در میدان کربلا گذاشت و هیچگاه پشیمان نشد ، در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3240 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3202 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3217 2⃣می گوید در عقیده اهلسنت ، گریه و عزاداری نیست ، در حالی که مطابق نصوص خودشان پیامبر گرامی عزاداری می کردند ، حتی برای شهادت امام حسین اشک ریختند ، در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1350 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2114 ❕جناب عبدالحمید ، شما اگر خود را اهلسنت می دانی ، سنت پیامبر بر گریه و عزاداری بر اموات بوده است ، اما شما به سنت پیامبر گرامی پشت کرده و به سنت عمر عمل می کنید ، زیرا مطابق نصوصی که در ادامه می آید ، عمر بن خطاب از گریه بر اموات نهی می کرد و بانوانی را که گریه می کردند ، با تازیانه می زد . 👌بنابراین شما از این پس بگویید ما اهل سنت عمر هستیم و به اصطلاح « عمری » هستیم و در فقه و عقیده « عمری ها » گریه و عزاداری جایگاهی ندارد ❗️ ما هم سعی می کنیم از این پس از شما تعبیر به « عمری » کنیم ، چرا که شما بوئی از سنت پیامبر گرامی نبرده اید . ❕از ابن عباس نقل می کند که گويد ؛ « وقتى زينب دختر رسول خدا از دنيا رفت پيامبر خدا فرمود: او را ملحق نمائيد به پيشين نيكوكار ما عثمان بن مظعون پس زنها گريستند . عمر شروع كرد به زدن زنها با تازيانه ‏اش، پيامبر خدا دست او را گرفت و فرمود ، عمر صبر كن بگذار آنها را گريه كنند و بر زنان است كه از فرياد زدن شيطانى حذر كنند تا آنكه فرمود: و نشست رسول خدا بر كنار قبر و فاطمه در كنارش گريه ميكرد و پیامبر اشک چشمان او را پاک می کرد » 📚مسند أحمد ج 1 ص 393 و ص 551 _ المستدرك على الصحيحين ، ج3 ص 210 _ الاستيعاب ، القسم الثالث/ 1056 رقم 1779 ❕باز بیهقی از ابن عباس نقل كرده گويد ؛ « زنها گريستند بر رقيّه (دختر رسول خدا) پس عمر شروع كرد به منع كردن ايشان . رسول خدا فرمود: آرام اى عمر، گويد: سپس فرمود: بر شما باد كه از داد زدن شيطانى دورى كنيد، پس به درستي كه هر چه كه از چشم و دل باشد از ترحّم و مهربانى و عاطفه است و هر چه كه از زبان و دست باشد از ترحّم و مهربانى و عاطفه است و هر چه كه از زبان و دست باشد از شيطان است گويد: و شروع كرد فاطمه به گريه كردن بر كنار قبر رقيّه ‌و رسول خدا اشكهاى او را از چهره و گونه ‏اش با دست یا لباسش پاک کرد » 📚سنن الکبری ، بیهقی ج 4 ص 70 ❕در نقل دیگر از ابوهریره نقل می کنند ؛ «شخصى در خاندان رسول خدا از دنيا رفت پس زنها جمع شدند و بر او گريه ميكردند، عمر برخاست به منع كردن ايشان از گريه و دور كردن آنها . رسول خدا فرمود ؛ واگذار آنها را اى عمر: زيرا كه چشم گريانست و دل مصيبت زده است‏ » 📚سنن الکبری ، نسائی ج 1 ص 610 _ سنن ابن ماجه ج 1 ص 505 _ عمده القاری ج 8 ص 78 👌و باز نقل می کنند ؛ « پيامبر بيرون رفت بر جنازه‏ اى و عمر بن خطاب با آن حضرت بود پس شنيد زنانى را كه گريه ميكردند، عمر آنها را زجر كرد و كتك زد.رسول خدا فرمود: اى عمر واگذار آنها را زيرا كه چشم گريان و دل مصيبت زده است » 📚مستدرک علی الصحیحین ج 1 ص 537 ❕و باز نقل می کنند ؛ « پيامبر در تشييع جنازه‏ اى بود. پس عمر زنى را ديد (در پى آن) پس داد زد سر آن زن، پيامبر فرمود: اى عمر او را واگذار، چون كه چشم گريان و دل مصيبت زده است » 📚سنن ابن ماجه ج 1 ص 505 ❕باز نقل می کنند ؛ « عمر نگاهش افتاد به زني كه بر قبرى گريه ميكرد پس او را به سختى منع كرد. رسول خدا فرمود واگذار او را اى ابا حفص كه ديده گريان و دل مجروح است » 📚کنزالعمال ج 15 ص 728 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 ❕سعيد بن مسيّب گويد ؛ « وقتيكه ابو بكر از دنيا رفت مردم بر او گريستند عمر گفت: كه رسول خدا فرمود: كه مرده عذاب ميشود به گريستن زنده، پس مردم اعتنا نكرده و گريه ميكردند عمر به هشام بن وليد گفت: برخيز و زنها را بيرون كن، عايشه گفت: بيرون ميكنم تو را . عمر گفت: داخل شو من بتو اجازه دادم پس هشام داخل شد، عايشه گفت: آيا اى پسر من مرا بيرون ميكنى، پس گفت: امّا بتو اجازه دادم. ❕پس شروع كرد به زدن يكى يكى آنها و ميزد آنها را با شلاق تا آنكه ام فروه بيرون آمد و آنها را پراكنده و متفرّق كرد.» 📚کنزالعمال ج 15 ص 732 _ الاصابه ، ج 3 ص 606 ❕ ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه ج 1 ص 81 گويد ؛ « اوّل كسى را كه عمر با شلاق خود زد ام فروه دختر ابو قحافه (خواهر ابو بكر بود) وقتي كه ابو بكر مرد » ❕و از موارد دیگری که اين شلاق بر سر و بدن زنان گريان عزادار نواخته شده آن است که حافظ عبد الرزاق از عمرو بن دينار نقل كرده است ؛ « چون خالد بن وليد مرد ، زنها در خانه ميمونه جمع شدند و شروع كردند به گريه كردن ، عمر آمد و شروع به زدن آنها با شلّاقش ، روسرى يكى از آنها افتاد، گفتند اى رهبر مسلمين روسرى او افتاد، گفت ول كنيد او را كه برايش احترامى نيست و او تعجب ميكرد از گفته او (لا حرمه لها) احترامى براى او نيست » 📚کنزالعمال ج 15 ص 730 ❕جناب عبدالحمید ما شما را دعوت می کنیم که به سنت پیامبر بازگردید و عمری نباشید ، و به مانند عمر نباشید که به سخن پیامبر گرامی گوش نمی داد چرا که خداوند می فرماید ؛ « آنچه را رسول خدا براى‏ شما آورده بگيريد و اجرا كنيد، و آنچه را از آن نهى كرده خوددارى نمائيد، و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند شديد العقاب است. » (حشر 7) و می فرماید ؛ « براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود، براى آنها كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارند، و خدا را بسيار ياد مى‏ کنند » ( احزاب 21) @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕کانالهای وهابی در همنوایی با یزیدیان ، تبلیغ روزه روز عاشوراء را می کنند ، در حالی که خودشان روایت کرده اند که استحباب روزه عاشوراء با وجوب روزه رمضان نسخ شده است . 👌از ابن عمر نقل می کنند ؛ « پیامبر روز عاشوراء را روزه می گرفت ، و دیگران را نیز به آن امر می فرمود ، تا این که ماه رمضان واجب گردید ، زان پس بود که روزه این روز ، ترک گردید » 📚 صحیح بخاری ج 2 ص 669 ❕توضیحات بیشتر در مورد روزه روز عاشوراء را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1292
👌پاسخ ملحد را که مدعی است امام سجاد علیه السلام با یزید بیعت کرده اند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2549
👌پاسخ معاند را که اشکال کرده است چرا امام حسین علیه السلام بر خلاف سنت پدر و برادرش تقیه را کنار گذاشت را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/526
👌پاسخ معاند را که مدعی است امام حسین علیه السلام به کاروانی که متعلق به یزید بوده است ، دستبرد زده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1432
👌پاسخی به یکی از کانالهای وهابی که نقدی به یکی از پاسخهای ما وارد کرده بود 👇
🤔 ❔حقه قديمى كانالهاى شيعه ❕كانال ضد اسلام از كانال شيعه سوالى كرده و تحدى مطرح كرده از كتب شيعه يك روايت دال بر دستور يزيد به قتل امام حسين ارائه دهید كانال شيعه در پاسخ گفته ما روايات زيادى داريم حقه قديمى در پاسخ به هر سوالى ميگویند ما روايات زياد داريم و بررسى سندى نميكنيم چون ميدانند همه رواياتشان از راويان مجهول و واقفه و زيديه و فاسد گرفته شده در ضمن ما يزيد را فردى ظالم ميدانيم و درصدد دفاع از او نيستيم ❗️❗️ 💠💠 ❕ما معتقدیم اکثر روایاتی که در کتب معتبر ما نقل شده است ، معتبر است ، چرا که محفوف به قرائن متعددی است و برای ما اطمینان آور است از معصوم علیه السلام صادر شده است و به اصطلاح موثوق الصدور است ، در ذیل در این رابطه توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5043 ❕در رابطه با فرمان کشتن امام حسین علیه السلام توسط یزید ، گفتیم بالغ بر صدها روایت در مجامع روایی ما است و این تعداد روایت فوق حد تواتر است و در خبر متواتر و یقینی ، بررسی سندی جایگاهی ندارد ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12400 ❕حال روی سخن را به سوی وهابی کرده و می گوییم ؛ 👌شما که مدعی هستید راویان شیعه ، فاسد و ضعیف هستند ، از راویان فاسد کتب خودتان اطلاع دارید ❗️ ❕کتاب صحیح بخاری در نزد شما ، صحیح ترین کتابها بعد از قرآن است تا جایی که هر ساله ختم صحیح بخاری می گیرید ، در حالی که می بینیم بزرگان شما ، محمد بن اسماعیل بخاری ، صاحب کتاب صحیح بخاری را فاسد معرفی کرده اند ❗️بنابراین راوی صحیح ترین کتاب شما فردی فاسد و متروک بوده است ❕ 👌سُبكى در طبقات الشافعيّة الكبرى از تقى الدين ابن دقيق العيد چنين نقل مى‏ كند ؛ « آبروى مسلمانان، يكى از گودال‏هاى دوزخ است كه دو گروه از مردم بر لبه آن ايستاده ‏اند: محدّثان و حاكمان. » ❕سبكى در ادامه مى‏ گويد ؛ « از ديدگاه من، سخن برخى مبنى بر اين كه: ابوزرعه و ابوحاتم به جهت مسأله مخلوق بودن قرآن از استناد به روايات بخارى دست‏ شسته ‏اند، از مصاديق سخن فوق است. خداوند به فرياد مسلمانان برسد! آيا جايز است برخى، بخارى را متروك تلقّى كنند و حال آن كه وى پرچمدار دانش حديث و پيشرو اهل سنّت و جماعت، به شمار مى ‏رود!» 📚طبقات الشافعیه الکبری ج 2 ص 230 _ سیر اعلام النبلاء ج 12 ص 462 ❕بنابراین ابوزرعه و ابوحاتم ، بخاری را متروک می دانستند ، چون معتقد به مخلوق بودن قرآن بوده است . ❕به خاطر همین ، شمس الدين ذهبى، نام بخارى را در كتاب الضعفاء والمتروكين آورده است ، یعنی بخاری را ضعیف محسوب می کند ، اگرچه سعی در سرپوش گذاشتن کار خود می کند و می نویسد ؛ « محمد بن اسماعیل بخاری ، حجت و امام است و ترک کردن حدیث او توسط ابوزرعه و ابوحاتم به خاطر مساله لفظ قرآن توجهی نمی شود... » 📚المغنی فی الضعفاء ج 2 ص 557 ❕مناوی به ذهبی اعتراض کرده است که چرا نام بخاری را در زمره ضعفاء ذکر کرده و می نویسد ؛ « بخارى، زيور امّت، افتخار پيشوايان، نگارنده صحيح‏ ترين كتاب پس از قرآن و صاحب فضل جاودان است؛ همو كه امام پيشوايان، ابن خزيمه درباره وى مى‏ گويد: در سراسر جهان، دانشمندتر از بخارى به حديث، يافت نمى‏ شود. برخى گفته‏ اند: بخارى يكى از آيات الهى است كه در روى زمين راه مى‏ رود. ذهبى در الكاشف مى‏ نويسد: بخارى، انسانى ديندار، پرهيزكار و داراى متانت بود.امّا با اين وجود سنّى بودن خويش را ناديده گرفته و در كتاب الضعفاء والمتروكين مى‏ گويد: بخارى به جهت مخلوق بودن قرآن از بدگويى مردم در امان نماند » 📚فیض القدیر ج 1 ص 24 ❕عبدالرحمان بن ابوحاتم مى‏ گويد ؛ « ابوزرعه به جهت مسائلى كه در جريان روزگار محنت، از بخارى سر زد، از نقل روايات او دست برداشت ....» 📚میزان الاعتدال ج 5 ص 167 ❕قابل توجه است که ابوزرعه که بخاری را فاسد و متروک و ضعیف می دانستند ، از بزرگان اهلسنت هستند . ❕ذهبى در مورد ابوزرعه می نویسد ؛ « ابوزرعه رازى، حافظ حديث و از بزرگان است. وى از ابونعيم اصفهانى، قعنبى، قبيصه و ديگر افراد موجود در طبقه آنان در گوشه و كنار جهان، نقل روايت كرده است. از سوى ديگر مسلم، ترمذى، نسائى، ابن ماجه، ابوعوانه، محمّد بن حسين، قطّان و ديگران به نقل روايات او پرداخته‏ اند. ابن راهويه مى ‏گويد: هر حديثى كه ابوزرعه آن را نشناسد، اعتبارى ندارد. آن گاه ذهبى مى ‏نويسد: مناقب وى فراوان است. » 📚الکاشف ج 2 ص 223 ❗️ادامه 👇