eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
6.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
228 ویدیو
55 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! طرح شبهه و سوال : @poorseman
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ادامه 👇 3⃣می گوید پیامبر ایرانیان زرتشت است ، در حالی که بر اساس آثار مورخان ، زرتشت بیشتر به شخصیتی افسانه ای شبیه است تا به واقعی . ❕تاریخ زرتشت به هیچوجه روشن نمی باشد، تا آنجا که بعضی ظهور او را در قرن یازدهم قبل از میلاد دانسته اند و بعضی در قرن ششم یا هفتم 📚اعلام قرآن صفحه 550. 👌این تفاوت و اختلاف عجیب یعنی پنج قرن نشان می دهد که تا چه اندازه تاریخ زردشت تاریک و مبهم است ، توضیحات بیشتر را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9460 ❕اساسا ایرانی بودن زرتشت نیز مشخص نیست و پیروان او معتقدند که ما از زادگاه زرتشت و زمان زندگی او اطلاعی نداریم و تنها می دانیم که نشر دعوت او ایران بوده است . ❕ در کتاب ترجمه اوستا آقای جلیل دوستخواه می خوانیم ؛ « درباره زمان زندگی زرتشت چندان نظریه های گوناگون و ناسازگار ابراز شده است که جوینده و پژوهنده را براستی دچار سرگردانی می کند ....در مورد زادگاه زرتشت نیز گوناگونی نظریه ها کمتر از اختلاف آرا درباره زمان زندگی وی نیست .....و هوادارای نظریه ها دلیل روشنی و پذیرفتنی برای ثابت کردن گفته خود ندارند و بیشتر دلیل و توضیحهای آنان ناهماهنگ و ناسازگار است ،از خود اوستا خواه از گاهان ، خواه از بخشهای اوستای نو ، چیزی در این زمینه دریافت نمی شود ... بنابراین ناگزیر باید از بحث درباره زادگاه و بنیاد خانوادگی زرتشت بگذریم و به پذیرفتن نتیجه پژوهشهای بیشتر اوستا شناسان که جای نشر دعوت زرتشت را در خاور ایران می دانند بسنده کنیم ... » 📚ترجمه اوستا ، جلیل دوستخواه ، ج 1 ص 14 _ 15 _ 16 ❕همینطور ، پیروان زرتشت او را یک انسان شاعر و اندیشه ور معرفی می کنند ، نه یک پیامبر الهی ، چنان که در کتاب فوق آمده است ؛ « زرتشت کهن ترین دادگذار و شاعر و اندیشه ور » 📚همان ص 16 ❕بر این اساس معرفی زرتشت به عنوان یک پیامبر ایرانی یا یک پیامبر الهی ، مطلبی دروغین و بی اساس است . 4⃣در ادامه برای نفی رسالت جهانی پیامبر به آیه ای استناد کرده است که بر مدعایش هیچ گونه دلالتی ندارد . خداوند می فرماید ؛ « هر گاه ما آن را بر بعضى از عجم (غير عرب) نازل مى‏ كرديم. و او آن را برايشان مى‏ خواند به آن ايمان نمى‏ آوردند. » ( شعراء 198 _ 199 ) ❕يعنى نژادپرستى و تعصبهاى قومى اعراب بقدرى شديد است كه اگر قرآن بر فردى غير عرب نازل مى‏ شد، امواج تعصبها مانع از پذيرش آن مى‏ گرديد، تازه حالا كه بر مردى شريف از خانواده اصيل عربى، و با بيانى رسا و گويا، نازل شده، و در كتب آسمانى پيشين نيز بشارت آن آمده، و علماى بنى اسرائيل نيز به آن گواهى داده‏ اند، بسيارى از آنها ايمان نمى ‏آورند، چه رسد اگر پيامبرشان اصلا چنين شرائطى را نداشت. ( بنابراین آیه در صدد بیان شدت تعصب مردمان عرب جاهلی است و ارتباطی با دعوت جهانی پیامبر ندارد )» 📚تفسیر نمونه ج 15 ص 351 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 5⃣در ادامه گویی عربی بودن قرآن را دلیل بر آن گرفته است که آموزه های قرآن اختصاص به اعراب دارد ، در حالی که خواندیم دعوت پیامبر گرامی اختصاص به اعراب ندارد . از آنجایی که پیامبر مبعوث الهی ، باید دارای ویژگی ها و استعدادهای خاصی باشد که در ذیل توضیح داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2564 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9475 👌تنها فردی که حائز این ویژگی ها برای رسالت آخر الزمانی بوده است ، پیامبر اسلام بوده که در منطقه ای عرب زبان زندگی می کرده است ، لذا او از همان منطقه عربستان مامور به رسالت و دعوت جهانی عموم مردم می شود . بنابراین عرب بودن پیامبر اسلام و کتابش ، دلیل بر انحصار دعوت او به عرب زبانان نمی باشد . 👌در کتاب پاسخ به پرسشهای مذهبی می خوانیم ؛ « پيامبرانى كه براى هدايت عموم اعزام مى‏ شده ‏اند، از آن‏جا كه در وهله اوّل با قوم خود، سر و كار داشتند، بايد كتاب آسمانى آنها به زبان قوم آنان باشد؛ سپس بايد از طرق مختلف معارف و برنامه ‏هاى خود را در ميان ساير اقوام و ملل منتشر سازند. امروز دانشمندان هر كشور سعى مى‏ كنند كتاب‏هاى خود را به زبان مردم همان كشور بنويسند، با آن كه محتويات كتابشان به هيچ وجه اختصاصى به مردم محيط آنها ندارد. از آن‏جا كه پيامبر اسلام از ميان يك امّت عربى برخاسته و در مرحله نخست، سر و كار او با اقوام و ملل عرب بوده از اين نظر كتاب او به يكى از زبان‏هاى زنده و وسيع جهان (زبان عربى) بوده است، در صورتى كه قوانين و احكام او مربوط به عموم جهانيان است. 👌اگر روز بعثت پيامبر اسلام يك زبان جهانى و بين ‏المللى وجود داشت كه همه مردم آن روز به آن زبان آشنايى مى‏ داشتند و با آن مكالمه مى‏ كردند، در اين صورت جا داشتند كتاب آسمانى او به همان زبان بين‏ المللى باشد، در صورتى كه در آن روز چنين مطلبى وجود نداشته و تا كنون نيز اين موضوع تحقّق نپذيرفته است؛ بنابراين، عربى بودن قرآن هيچ‏گونه منافاتى با جهانى بودن اسلام ندارد. » 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ، ص 514 6⃣در ادامه نیز به آیاتی استناد می کند که پیامبر گرامی را مامور به هدایت مردمان شبه جزیره عربستان می کند ، در حالی که روشن است آن آیات در صدد بیان مراحل دعوت است که از خویشان آن حضرت شروع می شود وسپس به سایر اهل مکه و حوالی آن گسترش می یابد و سر انجام همه جهانیان را در بر می گیرد ؛ 📚آموزش عقاید ، مصباح، ص 283 ❕در تفسیر نمونه می خوانیم ؛ « می دانیم اسلام تدريجا گسترش يافت ؛ 👌پيامبر نخست مامور بود بستگان نزديك خود را انذار كند، چنان كه در آيه 214 سوره شعرا مى ‏خوانيم « وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ » تا هسته ‏بندى اسلام محكم شود، و آماده گسترش گردد. ❕سپس در مرحله دوم پيامبر مامور شد ملت عرب را تبليغ و انذار كند، چنان كه در آيه 3 سوره فصلت آمده ؛ « قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ » اين قرآنى است عربى براى قومى كه مى ‏فهمند و درك مى‏ كنند » و در آيه 44 سوره زخرف نيز آمده است: « اين قرآن مايه تذكر تو و قوم تو است ». ❕هنگامى كه پايه‏ هاى اسلام در ميان اين قوم قوى و مستحكم شد پيامبر ماموريت گسترده ‏ترى يافت، و مامور انذار جهانيان شد، چنان كه در آيه اول سوره فرقان مى‏ خوانيم ؛ « جاويد و پر بركت است خداوندى كه قرآن را بر بنده‏ اش نازل كرد تا همه جهانيان را انذار كند » (و آيات فراوان ديگر). ❕و به خاطر همين ماموريت بود كه پيامبر نامه به سران بزرگ جهان آن روز در خارج از جزيره عربستان نوشت، و كسراها و قيصرها و نجاشيها را به اسلام دعوت كرد و نيز بر اساس همين خط و برنامه بود كه پيروانش براى تبليغ اسلام بعد از او به همه جهان گام نهادند، و تعاليم اسلام را در دنيا منتشر ساختند.» 📚تفسیر نمونه ج 20 ص 358 ❕البته ما در مورد آیه شریفه « لتنذر ام القری و من حولها » در گذشته بحث مفصل تری داشته ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5023 @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌در مورد لشگر زعفر جنی در کربلا که متاسفانه برخی اعتقاد به صحت آن را دارند ، پاسخ را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2251
❕پاسخ معاند را که مدعی است امام حسین علیه السلام به عمر سعد التماس می کرد که بگذارد باز گردد را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3202
👌پاسخ معاند را که مدعی است دختران حضرت زینب سلام الله علیها با خلفای اموی ازدواج می کردند و رابطه آنان خوب بوده است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/572
👌پاسخ معاند را که مدعی است علی علیه السلام در جنگ با ایرانیان به عمر مشورت داده است و در کشتار ایرانیان نقش داشته است را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/637
👌پاسخ معاند را که مدعی است امام حسین علیه السلام فرموده است که هواداران ما عرب ها هستند و دشمنان ما ایرانیان را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2244 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2754
🤔 ❔وقتى علم غيب امام على از كار مى افتد ترجمه خطبه ٢٠٧ نهج البلاغه: سخنى از آن حضرت در يكى از روزهاى جنگ صفين فرزندش حسن را ديد كه به جنگ مى‏شتابد و چنين فرمود: نگه داريد و مانع شويد اين پسر را از جنگ تا با مرگ خود پشت مرا نشكند. نميخواهم كه اين دو [يعنى حسن و حسين] به كام مرگ افتند و با مرگ آنها نسل رسول الله منقطع شود. سخن امام كه مي‏گويد: «املكوا عنى هذا الغلام» از برترين سخنان و فصيح‏ترين آنهاست. : مگر نه اينكه على علم غيب داشت، چطور نميدانست حسين و حسين در اين جنگ كشته نميشوند ❗️ ❕مگر نه اينكه محمد نويد شهادت حسين در كربلا را داده بود؟ 💠💠 👌در این که امامان گرامی ، آگاهان به علم غیب بوده اند ، شکی در آن نیست و ما در گذشته این مساله را از قرآن ثابت کرده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6012 ❕ امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «اسم اعظم خدا دارای هفتاد و سه حرف است .نزد آصف بن برخیا وصی سلیمان تنها یک حرف بود که توانست تخت بلقیس را در یک چشم به هم زدن از فاصله دور حاضر کند و نزد ما اهل بیت هفتاد و دو حرف از آن حروف است ( وقدرت ما بی شک قابل مقایسه با آصف نیست) و یک حرف را خداوند به ما تعلیم نداده است و اختصاص به خودش دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص25 ❕مرحوم کلینی در کافی شریف بابی را گشوده تحت عنوان ؛ « باب درمورد اینکه امامان می دانند جمیع آنچه در گذشته بوده و تا آینده خواهد بود و چیزی از آنان پنهان نیست » 📚الکافی، ج1 ص 260 🔸از امام صادق نقل می کند که فرمود ؛ «من می دانم آنچه در آسمانها وزمین و بهشت ودوزخ است ومی دانم آنچه در گذشته بوده و تا روز قیامت خواهد بود » 📚همان مدرک ❕علی علیه السلام فرمود ؛ «من جمیع علم پیامبر و علم گذشته و علم آینده تا روز قیامت را می دانمذ» 📚بصایر الدرجات، ج1 ص127 ❕بنابراین ائمه گرامی علیهم السلام ، آگاه به آنچه در گذشته واقع شده و آنچه در آینده به حسب مقدرات الهی واقع می شود ، بوده اند . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌از سوی دیگر ، چنانکه در ذیل توضیح دادیم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11765 ❕تقدیر خداوند نسبت به اتفاقاتی که با اختیار انسان در ارتباط است چنین است که مثلا ، ملتی که تن به تنبلی و بیکاری درد دهند و با یکدیگر به نزاع و اختلاف برخیزند و نیروهای خداد را در مسیر های غلط به هدر دهند واز وضع زمان و محیط خود آگاهی نداشته باشند آن است که دیر یا زود از هم متلاشی گردند ، ولی تقدیر خداوند درباره ملتی که به فکر محرومان زحمتکش باشد و با کم کردن فاصله طبقاتی آنان را از یک زندگانی آبرومند برخور دار سازند و به طور خلاصه ملتی که عاطفه و دادگر باشند این است که همواره از ثبات و آرامش و ترقی و پیشرفت و تحرک و سازندگی برخوردار شوند . 👌این ما هستیم که از هر یک از این دو تقدیر یکی را انتخاب می کنیم ، چنان که خداوند در آیات متعددی به نقش مهم اختیار انسان در پیشامدها تصریح کرده است و فرموده ؛ « ( آری ) هرکس در گرو اعمال خویش است » ( مدثر 38 ) ، « هرکس در گرو اعمال خویش است » ( طور 21 ) ، « برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست » ( نجم 39) ، « خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد ، مگر آنکه آنان آنچه در خودشان است تغییر دهند » ( رعد 11) ❕ اگر شخص بیمار به پزشک مراجعه کند و دارو بخورد خوب میشود و اگر به پزشک مراجعه نکند و یا دارو نخورد یا می میرد یا رنجور می شود هر دو سرنوشت به دست خداست و انتخاب هریک با ماست و آثر آن به حکم خداست. هر کس تلاش و کوشش کند موفق می شود و هرکس از امکاناتش استفاده نکند، سرنوشتش خراب میشود . ❕تقدیر خداوند این است که هر کس صله رحم کند و صدقه دهد عمرش زیاد شود و هر کس قطع رحم کند عمرش کم شود . شما میتوانید با مراجع به سنن خداوند در جهان آفرینش صدها مثال برای قضا وقدر مربوط به افعال بشر پیدا کنید ومعنای تقدیر را درباره کارهای انسان بدست اورید . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « پنج طایفه هستند که دعای آنان مستجاب نمی شود یکی از آنان کسی است که از زیر دیوار کج که در حال ریختن است فرار نکند و دیوار فرو ریزد » 📚بحار الانوار ج 5 ص 105 👌دعای او مستجاب نمی شود زیرا سرنوشت کسی که از دیوار کج فرار نکند مرگ است ولی با اختیار خود به استقبال این سرنوشت رفت در صورتی که می توانست تقدیر دیگری انتخاب کند. ❕امیر مومنان از زیر دیواری که مشرف بر ریختن بود فرار کرد وقتی به او اعتراض کردند که آیا از قضا و قدر خداوند فرار می کنی فرمود ؛ « از قضایی به قضای دیگر و از سرنوشتی به سرنوشت دیگر فرار می کنم و هر دو تقدیر خداست» 📚توحید ، صدوق ص 369 👌یعنی من در انتخاب هر دو ازاد هستم اگر در زیر دیوار بنشینم و فرو ریزد و بمیرم به حکم سرنوشت است واگر فرار کنم و سالم بمانم آن نیز به حکم سرنوشت است و هر دو به اختیارخودم است . ❕بر این اساس ، و با آگاهی از تقدیرات مشروط خداوند ، علی علیه السلام علم داشت که اگر مواظبت لازم بر حسنین علیهما السلام در نبرد صفین اعمال نگردد ، آن دو شهید بشوند و نسل پیامبر گرامی منقطع شود ، اما اگر مواظبت لازم اعمال گردد ، آن دو شهید نمیشوند و نسل پیامبر گرامی منقطع نمی گردد لذا دستور داد که جلوی حسنین را بگیرید ، تا اتفاقی برای آنان نیفتد . ❕می گوید مگر پیامبر پیش بینی نکرده بود که امام حسین ع در کربلا شهید می شود ❗️می گوییم بله ، اما خبر دادن پیامبر مبتنی بر این بوده و مثلا می دانست که علی علیه السلام رعایت تقدیرات مشروط در مورد امام حسین را در صفین می کند و مانع کشته شدن او در صفین می گردد تا نهایتا امام حسین ع سالها بعد در کربلا شهید می شود . 👌بنابراین فراز مذکور از نهج البلاغه ، نه تنها نافی علم غیب علی ع نیست ، بلکه اثبات کننده علم غیب ایشان و آگاهی او نسبت به تقدیرات مشروط الهی است . ❕در پایان از معاند با استناد به همان فرازی که خودش استدلال به آن کرد سوال می کنیم که وقتی علی علیه السلام مانع حضور حسنین در نبرد حساس و مهم صفین می شود ، تا مبادا نسل پیامبر گرامی منقطع شود ، چگونه در زمان خلفا به آنان اجازه حضور در نبردها و مثلا فتح ایران را داده است ❗️آیا همان فراز نهج البلاغه اثبات کننده کذب و دروغگویی شما مبنی بر حضور حسنین در فتوحات خلفا نمی باشد ❗️ ❕در نقلی دیگری آمده است ؛ « به محمد بن حنفیه گفته شد که پدرت تو را اجازه حضور در نبرد می دهد ، اما مانع حضور حسن و حسین می شود ❕محمد حنفیه گفت زیرا آن دو چشم علی ع هستند و من دست او و انسان با دست خود از چشمش مواظبت می کند » 📚بحار الانوار ج 42 ص 96 ❕بر این اساس علی علیه السلام چگونه اجازه حضور چشمان خویش در فتوحات خلفا را می داده است ، در حالی که مانع حضور آنان در نبردهای مهمی چون صفین می شده است ❗️ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
❕پاسخ معاند را در ذیل بخوانید 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❕پاسخ معاند را در ذیل بخوانید 👇
❕ما گفتیم که برخی از نقلهایی که سخن از انصراف امام حسین علیه السلام از ادامه قیام و تسلیم شدن در برابر یزید ، سخن به میان می آورد ، هم بر خلاف مسلمات تاریخی قیام امام حسین ع است و هم سندا ضعیف است ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3202 👌معاند اشکال کرده است که راوی نقلی که شما ضعیف دانستید ، ابومخنف از راویان شیعه است ، شما چگونه روایت او را ضعیف می دانید ❗️ ❕ما اگر چه شان خود را بالاتر از آن می بینیم ، با معاندی بحث کنیم که اندک سواد تاریخی ندارد و معتقد است که صاحبان صحاح سته اهلسنت ، کتابهایشان را بعد از مرگشان نوشته اند 😂 در ذیل ببینید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/2711 ❕اما با این وجود پاسخ معاند را چنین می دهیم ؛ 👌نقلی که شما به آن استناد کردید چنین است که طبری از ابومخنف ، او از مجالد بن سعید و صقعب بن زهیر الازدی و برخی دیگر از محدثین نقل می کند ، این سند ضعیف است ؛ 1⃣طبری مستقیم از ابومخنف نقل می کند ، در حالی که ابومخنف متوفای 158 قمری و طبری متوفای 310 است و بین این دو 152 سال فاصله است . بنابراین طبری مستقیم نمی تواند از ابومخنف نقل کند و راویان واسطه ای باید میان آن دو باشد که چون این راویان واسطه ذکر نشده اند، روایت را تبدیل به روایتی مرسل می کند که در اصطلاح حدیثی ، روایتی که مرسل است ، ضعیف محسوب می شود . 2⃣ابومخنف نقل مذکور را از یک راوی به نام « مجالد بن سعید » نقل می کند . این شخص از نظر رجال شیعی ، مجهول است و از نظر علمای رجالی اهلسنت نیز ضعیف محسوب می شود . ❕احمد در مورد او گفته است نقل او ارزشی ندارد و ابن معین هم گفته است به روایت او توجه نمی شود و نسائی هم گفته است او قوی نیست و بخاری نیز گفته است یحیی بن سعید او را ضعیف می دانسته است و ابن معین تصریح کرده است که او ضعیف است دار القطنی نیز گفته است ضعیف است و ... 📚الکامل فی ضعفاء الرجال ج 8 ص 168 _ 280 _ تهذیب الکمال ج 27 ص 219 _ الضعفاء و المتروکین ج 3 ص 35 _ التاریخ الکبیر ج 8 ص 9 3⃣راوی دیگری که ابومخنف از او نقل می کند ، صقعب بن زهیر است که از نظر رجال شیعی ، مجهول و به تبع ضعیف است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 4 ص 268 4⃣همینطور در سند ، طبری آمده است که برخی دیگر از محدثین مطلب مذکور را نقل کرده اند ، اما از این که این محدثین چه کسانی هستند ، سخنی به میان نیاورده است و آنان مجهول هستند که روشن است روایتی که راوی آن مجهول باشد ، سندا ضعیف و غیر معتبر است . ❕ما از معاند دوزاری که می گوید صحاح سته اهلسنت توسط مولفین پس از وفاتشان نوشته شده است ، توقع فهم این مباحث دقیق رجالی را نداریم ، مخاطب ما کاربرانی هستند که ممکن است مطلب مذکور برایشان شبهه شده باشد . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
👌پاسخ معاند را در ذیل بخوانید 👇