📌شهدای شهرستان تنگستان
۱. #شهید_محمد_احمدی_جوان
۲. #شهید_مهدی_دهدار
۳. #شهید_نعمت_الله_تهمتن
۴. #شهید_غلامعلی_دشتی
۵. #شهید_عالی_زنده_بودی
۶. #شهید_محمد_احمدی
۷. #شهید_غلامحسین_شورکی
۸. #شهید_محمد_جمالی
۹. #شهید_علی_آرمین
۱۰. #شهید_اسماعیل_شاهدی
۱۱. #شهید_حسن_عالی_نژاد
۱۲. #شهید_عباس_صفری
۱۳. #شهید_حیدر_افساء
۱۴. #شهید_علی_عمرانی
۱۵. #شهید_ماشاءالله_اهرمیان_پور
۱۶. #شهید_الله_یار_اسماعیلی
۱۷. #شهید_محمد_جمادی
۱۸. #شهید_غلامرضا_باستانی
۱۹. #شهید_غلامحسین_حیدری
۲۰. #شهید_علی_دشت_بوری
۲۱. #شهید_مهدی_پولادی
۲۲. #شهید_ابراهیم_موسایی
۲۳. #شهید_محمدرضا_احمد_پری
۲۴. #شهید_غلامرضا_مرادی
۲۵. #شهید_علی_قاسم_پور
۲۶. #شهید_مصطفی_صادقی
۲۷. #شهید_عبدالرسول_ماحوزی
۲۸. #شهید_مصطفی_صادقی
۲۹. #شهید_خورشید_خلیلی
۳۰. #شهید_عبدالحمید_غلامی
۳۱. #شهید_غلامرضا_احمدی
۳۲. #شهید_عبدالحسین_دشتی_اهرمی
۳۳. #شهید_غلامرضا_سلیمی
۳۴. #شهید_رستم_فرشچی
۳۵. #شهید_رضا_حبشی
۳۶. #شهید_حسین_صبوری
۳۷. #شهید_غلامرضا_قاسمی
۳۸. #شهید_خضر_شورکی
۳۹. #شهید_غلامحسین_محمدی
۴۰. #شهید_احمد_قائدی
۴۱. #شهید_پرویز_پورحمزه
۴۲. #شهید_رئیسعلی_دلواری
ادامه دارد...
يك روز جايى نشسته بوديم، مصطفى به من گفت: على.
گفتم: بله
گفت: فرصت خوبی پيش آمده
گفتم: چه فرصتى؟
گفت: فرصت جهاد فى سبيل الله و فرصتى بهتر از الآن نيست و هميشه اينگونه مواقع و فرصت ها پيش نمىآيد و بايد رفت شايد خدا به ما توفيق شهادت در راهش را عنايت كرد. و ما هم در راه خدا شهيد شديم و گفت: من قصد دارم بروم. و خيلى از خداوند اميدوارم كه شهادت در راهش را نصيبم كند.
🔻راوی: علی لطفی
#شهید_مصطفی_صادقی
#مفقود_الاثر #آباد #تنگستان
#کوشک
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
شهيد ۱۵ ساله بود كه يك شب خوابيده بودم همراه ديگر اعضاء خانواده. پدرم مرا صدا زد گفت: على! بلند شو نگاه كن مصطفى ديوانه شده.
گفتم: چه طور مگه؟
گفت: نيمه شب بلند شده و دارد قرآن مىخواند و گريه مىكند.
من جلو رفتم گفتم: مصطفى چه شده نصف شب دارى گريه مىكنى و قرآن مىخوانى؟
او در جواب به من گفت: اگر تو هم مىتوانستی قرآن بخوانی و درک معنى آن را مىكردى به جاى اشک، خون گریه مىكردى و من الآن از خوف خدا و ترس از او دارم كه گريه مىكنم.
🔻راوی: علی صادقی (برادرشهید)
#شهید_مصطفی_صادقی
#مفقود_الاثر #آباد #تنگستان
#کوشک
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir
بسيار به يكديگر عشق می ورزيديم. او وقتى مىآمد در منزل منتظر بود من چه كارى از خانه از او بخواهم كه انجام دهد.
عجيب مردى بود چه در سفر چه در خانه هميشه سعى مىكرد مرا راضى نگه دارد و هميشه به من توصيه مىكرد كه ايمانم را حفظ كنم. انگار مىخواست مرا آماده سازد كه بعد از شهادتش ادامه دهنده راه او باشم.
چه در نامه هايى كه برايم مىفرستاد و چه زمانى كه در خانه بود هميشه توصيه به خير و نيكی و استقامت در راه خدا مىكرد.
🔻راوی: همسر شهید
#شهید_مصطفی_صادقی
#مفقود_الاثر #آباد #تنگستان
#کوشک
🌴کانال از تبار رئیسعلی
@Raisali_ir