ایتا - رکیذ

مطالب قبلی

درد را حس میکنم در بند بندِ استخوانم.

12هزار مشاهده19:35

رکیذ

وقتی هیجان اولیه فروکش کرد
یا تعهد شروع میشه یا همچی تموم میشه!

12هزار مشاهده20:51

رکیذ

وقتی هیجان اولیه فروکش کرد یا تعهد شروع میشه یا همچی تموم میشه!

خیلی عمیقه

11.2هزار مشاهده20:51

رکیذ

‏بعض الّنهاياتِ مُرّةً كالقَهوة، 
ولكنّها تجعلُكَ شخصاً مُستيقظاً، مُتنبهاً . .

برخی پایان‌ ها همانند قهوه تلخ‌ اند، 
اما از تو فردی هوشیار و آگاه می‌ سازند .‌ .

#محمود‌درويش
#عربیات🌱

11.7هزار مشاهده06:30

رکیذ

اونجا که جناب امیرخسرو دهلوی میگه:

دلم ز عشق تو شد ذره‌ای و آن هم خون
تنم زِ مهر تو شد سایه‌ای و آن هم هیچ

- حال و روز خیلیامونه . .

11.6هزار مشاهده08:02

رکیذ

بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرم 
بر شانه‌ی تنهایی خود سر بگذارم!

11.7هزار مشاهده09:43

رکیذ

از حاصل عمر به ‌هدر رفته‌ام ای ‌دوست
ناراضی‌‌ام ، امّا گله‌‌ای از تو ندارم .

11.5هزار مشاهده09:43

رکیذ

در سینه‌ام آویخته دستی قفسی را
تا حبسِ نفس‌ های خودم را بشمارم !

11.3هزار مشاهده09:43

رکیذ

از غربت‌ام آنقدر بگویم که پس‌ از تو
حتّی ننشسته‌ ست غباری به مزارم . .

11هزار مشاهده09:43

رکیذ

ای کشتیِ جان،حوصله کن ، می‌رسد آن‌ روز
روزی که تو را نیز به دریا بسپارم

11.2هزار مشاهده09:44

رکیذ

نفرین گل سرخ بر این شَرم که نگذاشت
یک‌‌بار به پیراهن تو بوسه بکارم.

1 مشاهده09:44

رکیذ

ای بغض فرو خفته مرا مَرد نگه‌دار
تا دست خداحافظی‌اش را بفشارم!

1 مشاهده09:44

مطالب بعدی

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی