زِ اختیارِ جهان عقدهای است در دلِ من
که جز به گریهی بی اختیار نگشاید
#صائبتبریزی🌱
خنده می بینی ولی از گریه ی دل غافلی
خانه ی ما از درون ابر است و بیرون آفتاب
#صائبتبریزی🌱
عشق داغی است که مرهم نکند پنهانش
چند بر چهرهٔ خورشید بمالی گل را؟
#صائبتبریزی🌱
از هجر شکوه با در و دیوار میکنم
چون داغ دیدهای که کند گفتگو به خاک
#صائبتبریزی
دامن شادی چو غم آسان نمیآید به دست
پسته را خون میشود دل، تا لبی خندان کند
#صائبتبریزی
استخوانی به دوصد خونِ جگر مییابد
چه سعادت ز پر و بالِ هما میطلبی؟
#صائبتبریزی