eitaa logo
🇮🇷 ر‌ایــحـہ خـوش معروف 🇮🇷
82 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
8 فایل
"هوالبصیر" #امربه معروف و #نهی ازمنکر سنگر مستحکم رزمندگان درجبهه فرهنگی👉 ♻️تشکل های مردم نهاد آتش به اختیار✌️ ✔ تاسیس کانال : اسفند 1399/12/1 https://eitaa.com/Rayeheyekhoshmaroof
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
※ ۲۵ ذی القعده (چهارشنبه ۲۴ خرداد)، روزیست که محلّ خانه‌ی کعبه آرام آرام، متراکم‌تر شده و به خشکی بدل گشت. زمین درست از همانجایی، پهن شدن را، خشک شدن را،  زمین شدن را ... آغاز کرد؛ که روزی قدم‌های کسی، ریشه‌ی همه‌ی تاریکی‌ها را، از همانجا خواهد خشکاند! و آنوقت است که؛ زمین، زمین صالحان خواهد شد! أنّ الأرضَ یرثها عبادیَ الصّالحون ـ أنبیاء/۱۰۵ این دعا با نجوا شروع میشود، نجوایی میان ما و خدا ، اما اواسط دعا میرسد به طلب همان ناجی آخر ؛ که کنار زمین کعبه، تمدنی نو را کلید خواهد زد که آرامش جزء لاینفک آن خواهد بود. درست از همانجا که روزی زمین برای زیستِ بشر آرام آرام آماده شد. • اللّهم و عجل فرج اولیائک |  اله من، شتاب کن در گشایش حال دوستانت و اردد علیهم مظالمهم | و تمام آنچه در حقشان ظلم شده را به آنها برگردان. • و اظهر بالحق قائمهم |   و ستون و قیوم حیات انسانی شان را بر آنان ظاهر کن. واجعله لدینک منتصرا | و او را یاری بخش دینت قرار ده • و بامرک فی اعدائک موتمرا |  و در میان دشمنانت نیز فرمانروا قرار ده. 💠برای اعمال دحوالارض تصویر بازشود. التماس دعا 🙏 🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹🌟 🍀ر‌ایــحـہ خـوش معروف🍀 🇮🇷 @Rayeheyekhoshmaroof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امینی رحمة الله علیه : اگر ما چهل روز برای غدیر جشن می‌گرفتیم، فاطمیه درست نمی‌شد.باید این اربعینی که برای امام حسین می‌گیریم، برای غدیرهم بگیریم. یعنی عدم شناخت غدیر باعث ایجاد فاطمیه شد و بزرگ نشدن فاطمیه سبب اتفاق عاشورا شد. برای جهاد تبیین‌ نشر دهیم. 🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸 🌼ر‌ایــحـہ خـوش معروف🌼 🇮🇷 @Rayeheyekhoshmaroof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به وقت فریضه.... فریضه وقت دارد، در وقت خود باید فریضه را انجام داد، بهترین وقت انجام فریضه هم اول وقت -وقت فضیلت- است. خب بعضی اصلا فریضه را انجام نمی‌دهند می‌گویند بی‌خیال، بعضی انجام می‌دهند اما با تأخیر، بعضی می‌گذارند وقت که گذشت انجام می‌دهند، مثل توابین؛ توابین وقتی که باید می‌آمدند -که عاشورا بود- نیامدند؛ وقتی آمدند که کار از کار گذشته بود. یا قیام مردم مدینه با رهبری عبدالله بن حنظله؛ آمدند در مقابل یزید ایستادند قیام کردند حاکم مدینه را بیرون کردند اما دیر؛ آن وقتی که شنیده‌اند که حسین‌بن‌علی علیه السلام از مدینه خارج شد آن وقت باید به این فکر می‌افتادند، نیفتادند؛ دیر به فکر افتادند، یک سال بعد به فکر افتادند؛ نتیجه همانی شد که تاریخ ثبت کرده است؛ قتل عام شدند، تارومار شدند، نابود شدند، هیچ کاری هم نتوانستند بکنند. کار را در وقت باید انجام داد. خب اگر بخواهیم کار را در وقت انجام بدهیم، بایستی فریضه را بشناسیم، بدانیم چه کاری باید انجام داد تا آن را در وقت خود انجام بدهیم. 🔹رهبر معظم انقلاب | دیدار مردم قم | ۱۹ دی ۱۳۹۵ 📚 جهاد تبیین 👈 مقام معظم رهبری در پیام خود به فعالین حوزه جمعیت، تلاش برای افزایش نسل و جوان شدن نیروی انسانی کشور و حمایت از خانواده را، یکی از ضروری‌ترین فرائض مسئولان و آحاد مردم عنوان کرده بودند. 🤱🌹🤱🌹🤱🌹🤱🌹🤱🌹🤱 🍀ر‌ایــحـہ خـوش معروف🍀 🇮🇷 @Rayeheyekhoshmaroof
🌹 « تجربه_من _ شماره ۲۱ »🌹 قسمت_اول من متولد ۶۶ هستم، توی خانواده ای پنج نفره بزرگ شدم، بزرگ شده خوزستان هستم و مثل اهالی خوزستان خونگرم و پر شر و شور، به خاطر چهره و قد بلندم از همون دوران راهنمایی خواستگار داشتم البته اون موقع تو خوزستان دخترا تقریبا زود ازدواج میکردن. خلاصه دوران راهنمایی و دبیرستان با دوستای خونگرم اهوازی گذشت، پیش دانشگاهی بودم، یکی از اقوام مادرم از من خواستگاری کرده بود. خانواده چیزی به من نگفتن، تو همون سال پدر و مادرم رفتن حج عمره، وقتی برگشتن مادرم کلی سوغاتی خریده بود، دوتا سوغات مخصوص هم برا خانواده ی خواستگار، بعد از کلی کلنجار، دایی و پدر بزرگ و مامانم، بابا رو راضی کردن که خواستگار بیاد تو خونه... آخرای زمستون بود که اومدن، من اصلا نمی دونستم وقتی با همسرم صحبت می کنم چی بگم، مامان من رو برد پیش یکی از خانم های همسایه که ظاهرا باتجربه بود تا بهم بگه چی بگم. ولی خیلی تجربه نداشت و خوب مشاوره نداد مثلا بهم گفت به شوهرت بگو من تو خونه بابام کمبودی نداشتم، اگر اومدم خونه شما تو هم برام همه چی رو فراهم کن .☺️🧐 خودم یه کم فکر کردم و بعد از حرف زدن در مورد صداقت و یه مقدار صحبت های حاشیه ای نمیدونم چی شد که اون حرف خانم همسایه رو هم گفتم. گفتن همانا و حک شدن این جمله تو ‌مغز شوهرم همانا 😬😍😂 تا همین تازگی ها، گاهی شوهرم جهت مزاح و یادآوری اون موقع گاهی میگه کمبودی نداری برات فراهم کنم 😅😅😂😂 بعد از مدتی چون شوهرم از یه استان دیگه می اومد به من سر بزنه و عید ما می رفتیم خونه پدربزرگ که نزدیک خونه ی آقای خواستگار بود، پدرم با دوستشون که حاج آقا بود صحبت کردن و یه صبح جمعه صیغه محرمیت بین ما خونده شد تا من و شوهرم توی روابط راحت تر باشیم. اردیبهشت ۸۴ همزمان با امتحان فیزیک ۲ عقد کردیم. شهریور ماه هم عروسی کردم از اهواز و خانواده با اون همه خاطرات جدا شدم رفتم به شهری که شوهرم و خانوادش اونجا بودن. البته با اون شهر هم غریبه نبودم، چون خانواده ی خودم اهل اونجا بودن فقط چون پدرم نظامی بود تو اهواز بزرگ شده بودم. بعد از عروسی، نتایج کنکور اومد رشته نرم افزار کامپیوتر دانشگاه دولتی قبول شدم ولی دختری که یه کارتون از جهازش کتاب های دبیرستانی بود تا برا کنکور درس بخونه به خاطر شوهرش که می گفت اول زندگی دوس دارم خونه باشی، ادامه تحصیل رو رها کرد. چند ماهی خونه پدر شوهر زندگی کردیم، بعد شوهرم سه میلیون از محل کارش وام گرفت تا بتونیم یه خونه اجاره کنیم و بریم سر خونه زندگی خودمون. یه خونه مناسب که یه اتاق خواب داشت و طبقه دوم هم بود اجاره کردیم، خدا رو شکر همه چی داشت خوب پیش می رفت اما یه سری مشکلات خانوادگی دامن گیر ما هم شد با مشورت یکی از دوستان تصمیم گرفتیم از مرکز استان بریم یه شهرستان دورتر تا یه کم از مشکلات خانواده ها دور باشیم، اونجا بهمون خونه ی سازمانی دادن. حالا تقریبا یک سالی از زندگی مشترک می گذشت، من و آقای زندگی دوست داشتیم بچه دار بشیم. اما بابا و مامان از من زرنگتر بودن😍 و به خاطر دلتنگی و دوری از من تصمیم گرفته بودن یه بچه ی دیگه داشته باشن، به امید اینکه یه دختر بیاد و جای خالی دختر یکی یه دونه رو پر کنه، اما خواست خدا یه چیز دیگه بود، آذر ۸۵ من دوباره صاحب یه داداش شدم. خبری از بارداری من نبود، چند باری دکتر رفتم، دکتر گفت چون یک سال جلوگیری داشتی یک سال طول میکشه تا اثر قرص های ضد بارداری از بدنت خارج بشه یه مقدار دارو مصرف کردم چندتا سنو دادم مشکلی نداشتم. بعد از مدتی بدون دارو و به صورت طبیعی باردار شدم، خدا یه دختر ناز نصیبم کرد، همونطوری که همیشه دوس داشتم بچه اولم دختر باشه. دختر جان آبان ۸۶ به صورت طبیعی تو اهواز به دنیا اومد و شد همبازی دایی کوچولو... قدمش خیر بود و پر برکت، یه ماشین خریدیم چند وقت بعد هم یه زمین. دخترم یک ساله شده بود دوباره برگشتیم به مرکز استان اما مشکلات خانوادگی هنوز پابرجا بود، ده سال به خاطر خانواده شوهرم و اون مشکلات رنگ خونه ی پدر بزرگ و خاله و اقوام مادری رو به چشم ندیدم. 👈 ادامه در پست بعدی... 🍀ر‌ایــحـہ خـوش معروف🍀 🇮🇷 @Rayeheyekhoshmaroof