#زندگی_نامه#زندگینامه
من و همسرم سال 1367 در روزهای پایانی #جنگ با هم #ازدواج کردیم
و ماحصل زندگیمان سه فرزند شد.
مسعود، مهران و مرجان.
مهران متولد18#خرداد سال 1371 بود.
بعد از #دیپلم وارد #دانشگاه_علوم_انتظامی_امین #ناجا شد
و بعد از اتمام درسش در سال 1393 به #سیستان_و_بلوچستان رفت.
چون میخواست ابتدای خدمتش را در #مرز سپری کند.
مهران اصرار داشت که وارد ناجا شود.
با توجه به سابقه خدمتی همسرم، هر دو فرزندمان مسعود و مهران میتوانستند #معاف شوند اما مهران اجازه نداد که پدرش کارهایش را پیگیری کند. گفت من #نظام را دوست دارم.
خیلی دوست داشت که حتماً خدمت سربازیاش را انجام دهد.
اما من از مهران خواستم که خوب فکرهایش را بکند.
به #شوخی به مهران گفتم شاید مانند پدرت خوششانس نباشی تا همسری گیرت بیاید که با همه شرایط یک فرد نظامی، رفت و آمدها، نبودنها و شهر به شهر گشتنها بسازد.
گفت مامان مثل شما پیدا میشود.
من #شغل بابا را دوست دارم.
همیشه با خنده میگفت مامان بگذار من بروم سیستان و بلوچستان #ریگی را دستگیر کنم.
میگفتم نگو من استرس میگیرم.
میگفت عمر دست خداست، نگران نباش.
#مادر #مادرانه
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
در #سوریه هر چند روز یک مرتبه تماس میگرفت و از اوضاع و احوال همدیگر مطلع میشدیم. دو هفته قبل از شهادتش تماس گرفت، بعد از حال و احوال گفت: خانم این دنیا خیلی بیوفا است و کوتاه و بیارزش، مادرم، حاج آقا مجتبی و خیلی از بهترینهای ما در زندگی رفتند، این دنیا خیلی کوتاه و کم است و اگر خداوند روزیام کرد و من در این سفر شهید شدم، غصه نخور، من به تو قول میدهم که در آن دنیا هم با تو همراه باشم؛ در برابر همه سختیها و مشکلات زندگی صبر پیشه کن. با این حرفهای روحالله دلم ریخت و خود به خود اشکهایم جاری شد، گفتم روحالله نصف شب این چه حرفی است که میزنی؟ و فقط خدا میداند که آن شب را چطور به صبح رساندم. با همه اضطرابها و نگرانیهایم فقط نفس میکشیدم. دیگر ادامه زندگی برایم سخت شده بود. دلتنگی همه وجودم را گرفته بود.
مدام اخبارجبهه مقاومت را پیگیر بودم که سردار همدانی به شهادت رسیدند، شناخت زیادی روی ایشان نداشتم، اما از شهادتشان و اینکه #نظام #جمهوری_اسلامی_ایران یکی از فرماندهانش را از دست داده است بسیار متاثر و ناراحت شدم. چند روز بعد از شهادت سردار، روحالله تماس گرفت، من شروع کردم گریه کردن و از شهادت سردار گفتم، روحالله گفت: چرا گریه میکنی، سردار عاقبت بهخیر شد و مزد زحماتش را گرفت. این همه زحمت برای نظام و #انقلاب کشید و حالا اجر همه آن زحمتها شهادت است که نصیبش شد. خانم! شما هم خودت را برای سختیها و مشکلات زندگی آماده کن.
@Refighe_Shahidam313
#وصیت_نامه شهید کربلایی محسن غلامی .
بنام الله
<<حرمت خون پاک شهدا>>...
این جانب
محسن غلامی
حرفی برای گفتن دارم
شاید هم اسمش را #وصیتنامه گذاشت ..
به یاد #خدا باشید
که هرکجا یاد خداوند باشد .°کلبه ارامش انجاست°.
به یاد ^شهیدان^ باشید مخصوصا #شهدای_گمنام .
به یاد #نظام باشید
که اگر نظام نبود ارامشی در مملکت وخانواده نبود .
به یاد کسانی باشید که در راه #وطن دفاع کردنند وجان دادند.
اگر #آرامش کشوری میخواهید
باید با #ولایت همراه باشید با ولایت ماندن یعنی تا #حسین (ع)...
به یاد #حضرت_زهرا باشید .
به یاد #چادر؟خاکیش ...
که #حجاب نهایت پاکیهاست .
#صبوری را به جان خود هدیه کنید
تا که ارامش خدایی روحتان راجلاءدهد.
قدر روزهایی که فرصت دارید که به یاد خداوندو #ائمه باشید را بدانید .
ودراخر تمام حرفهایم را در این #شعر بیان میکنم .
من از تمام دنیا فقط حسین میخواهم .
قسم به اسم زهرا فقط حسین میخواهم.
اری آغاز ...
دوست داشتن است
گرچه
پایان راه ناپیداست...
ولی من
به پایان خوبی می اندیشم
هرچند که میدانم همین ^دوست داشتن^
زیباست...
کربلایی محسن غلامی ۱۳۹۸/۴/۱۵
#رفیق_شهیدم
@Refighe_Shahidam313
🔴 سخنان "رهبر معظم انقلاب" در باب انتخابات؛ اگر نا کارآمدی وجود دارد، باید با انتخاب درست آن را حل کنیم
♦️ محیط #انتخابات در حال گرم شدن است. اما بعضیها هستند با بهانههای واهی میخواهند مشارکت در انتخابات کمرنگ شود. این خواست دشمنان است
♦️گفته میشود که برخی بهخاطر فشارهای معیشتی مردد هستند که
آیا در انتخابات شرکت کنند یا نه❓
یا بعضیها میگویند در انتخابات با شوق به برخی رای دادیم و منجر شد
به دلخوری..
❌این استدلالها، استدلالهای درستی نیست..
♦️اگر ناکارآمدی وجود دارد، باید با انتخاب درست آن را حل کنیم.
در انتخاب باید دقت کرد.
❌به وعده و حرف نمیشود اطمینان و اعتماد کرد. به عمل کار برآید
♦️📍از نامزدهای محترم میخواهم وعدههایی که مطمئن نیستند میتوانند انجام دهند، ندهند. این وعدهها مردم را نسبت به #نظام و انتخابات دلسرد خواهد کرد و گناه است..
#مشارکت_حداکثری
🕊رفیق شهیدم🕊
@Refighe_Shahidam313
┈••✾•🥀🖤🖤🥀•✾••┈
#زندگی_نامه#زندگینامه
من و همسرم سال 1367 در روزهای پایانی #جنگ با هم #ازدواج کردیم
و ماحصل زندگیمان سه فرزند شد.
مسعود، مهران و مرجان.
مهران متولد18#خرداد سال 1371 بود.
بعد از #دیپلم وارد #دانشگاه_علوم_انتظامی_امین #ناجا شد
و بعد از اتمام درسش در سال 1393 به #سیستان_و_بلوچستان رفت.
چون میخواست ابتدای خدمتش را در #مرز سپری کند.
مهران اصرار داشت که وارد ناجا شود.
با توجه به سابقه خدمتی همسرم، هر دو فرزندمان مسعود و مهران میتوانستند #معاف شوند اما مهران اجازه نداد که پدرش کارهایش را پیگیری کند. گفت من #نظام را دوست دارم.
خیلی دوست داشت که حتماً خدمت سربازیاش را انجام دهد.
اما من از مهران خواستم که خوب فکرهایش را بکند.
به #شوخی به مهران گفتم شاید مانند پدرت خوششانس نباشی تا همسری گیرت بیاید که با همه شرایط یک فرد نظامی، رفت و آمدها، نبودنها و شهر به شهر گشتنها بسازد.
گفت مامان مثل شما پیدا میشود.
من #شغل بابا را دوست دارم.
همیشه با خنده میگفت مامان بگذار من بروم سیستان و بلوچستان #ریگی را دستگیر کنم.
میگفتم نگو من استرس میگیرم.
میگفت عمر دست خداست، نگران نباش.
#مادر #مادرانه
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆سخنان طوفانی حجةالاسلام رفیعی در مراسم سالگرد سردار شهید حاج حسین بادپا علیه سخنان و اقدامات رذیلانهی احمدی_نژاد #حسن_روحانی و سید_محمد_خاتمی
♦️ من تو دل شب نفرینشان میکنم. چون با همین انتخابات و در همین نظام به مسئولیت و ریاست جمهوری رسیدند. باهمین نظام به قدرت رسیدند. حالا ویدئو پر میکنند علیه رهبری و علیه #نظام صحبت میکنند.
حرفهایی که خودشون در اون زمان کسی جرأت نمیکرد بهشون چیزی بگه. خدا از شما نگذره. شما پیش خدا مسئولید. بترسید از خدا. جواب باید بدید روز قیامت.
❌عجیبه که اینطور آدمها خودشون رو پیرو شهید سلیمانی میدونند. شهید سلیمانی که می فرمود والله والله والله عاقبتبخیری در گروی پیروی از #ولایت_فقیه هست. خجالت بکشید.
👆✌️پینوشت؛
کاش چهار نفر خطیب انقلابی مثل حاج آقا رفیعی داشتیم که بدون ملاحظه و مصلحت و منفعت شخصی و جناحی اینطور مقتدرانه روشنگری میکرد.