eitaa logo
ریحــانہ شــ🌙ــو
1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
87 فایل
یا رزاق؛ پارت جدید هر روز 😍 🆔 @Niai73 قسمت اول #درآسمانم_برایت_جایی_نیست...👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5950 قسمت اول #بازگشت_گیسو 👇👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/897 قسمت اول #ریحانه_شو👇 https://eitaa.com/Reyhaneh_show/5
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 امام صادق عليه السلام: سه دعاست كه از درگاه خداوند متعال رد نمى شود: دعاى پدر براى فرزندش، هر گاه كه به او نيكى كند، و نفرينش در حقّ او، آن گاه كه از او نافرمانى نمايد. نفرين ستم ديده در حقّ كسى كه به او ستم كرده است، و دعايش براى كسى كه انتقام او را از ستمگرى گرفته است. و دعاى مرد مؤمن براى برادر مؤمنش كه به خاطر ما به او كمك [مالى] كرده است و نفرينش درباره وى، هر گاه بتواند به او كمك [مالى ]كند و برادرش به آن كمك نياز شديد داشته باشد و وى كمكش نكند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فیلم خیلی عجیبه ! هرکسی میبینه هم گریه میکنه هم از ته دل شاد میشه. پر بیننده ترین کلیپ تلگرام شناخته شده عجیب ولی واقعی✌️🧿 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد صادق طباطبایی نقل می‌کند: دایی‌ام آقای عباس معتمدی نقل کردند که در رمضان سال 1318 هجری شمسی در بروجرد طبق روال همیشگی، حضرت آیت الله بروجردی در ماه‌های مبارک رمضان منبر می‌رفتند. یکی از شبهای احیا که مسجد مملو از جمعیت بود و همه منتظر ورود آقا بودند بعد از مدتی با ذکر صلوات از طرف مردم، دیدم که آقا تشریف آوردند. شخصی به نام آقای سوفی شروع کردند به مداحی، به محض ورود آقای بروجردی، اشعاری در مورد علم و علما خواندند تا این که ایشان به منبر رسیدند، مردم قیام کرده بودند و آیت الله بروجردی روی منبر نشستند و آقای سوفی داشت مداحی میکرد تا این که به اشعاری در مدح خود آیت الله بروجردی رسید. آقا در این موقع مانند کسی که هنگام شنیدن مصیبت باشند دست شان را روی صورت گرفتند و بعد از تمام شدن مداحی، بدون مقدمه فرمودند: مگر من به آقایان چه کرده‌ام که به من توهین میکنند [همهمه ای بین حضار به وجود آمد و متعجب از این که چه کسی به ایشان توهین کرده است؟ آیا بین راه کسی آقا را اذیت کرده؟! ] آقا با اشاره ی دست، مردم را ساکت کردند و فرمودند: این آقا (مداح) مطالبی را به من نسبت دادند که با من واجدم یا فاقد، اگر فاقد باشم اتصاف شخصی به وصفی که فاقد است عین اهانت است و اگر احیانا واجد باشم، بنده هر کس که باشد به جز ذوات ائمه معصومین علیهم السلام در پیشگاه خداوند مقصر است، شما کجا دیدید که از شخص مقصر تعریف کنند؟ بعد از این، شاهد چنین مطالبی نباشم. جلسه منقلب شد و بدون هیچ گونه مطلب دیگری همگی ناله و ضجه می‌زدند و گریه می‌کردند! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند طایفه دعاشون مستجابه...💚 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حضرت سلمان مدتی در یکی از شهرهای شام، امیر (فرماندار) بود. سیره ی او در ایام فرمانداری با قبل از آن هیچ تفاوت نکرده بود، بلکه همیشه پیاده راه می‌رفت و خود اسباب خانه اش را تهیه می‌کرد. یک روز که در بازار راه میرفت، مردی را دید که یونجه خریده بود و منتظر کسی بود که آن را به خانه اش ببرد. سلمان رسید و آن مرد او را نشناخت و بی مزد قبول کرد بارش را به خانه اش برساند. مرد یونجه را بر پشت سلمان گذاشت و سلمان آن را برد. در راه مردی آمد و گفت: ای امیر! این را به کجا میبری؟ آن مرد فهمید که او سلمان است، به پای او افتاد و عذرخواهی کرد. سلمان فرمود: این بار را به خانه ات رساندم، اکنون من به عهد خود وفا کردم، تو نیز عهد کن تا هیچ کس را به بیگاری (عمل بدون مزد) نگیری و چیزی را که خودت می‌توانی ببری به دیگران نسپری، این کار به مردانگی تو آسیبی نمی رساند. 📙یکصد موضوع، پانصد داستان 175/1 ؛ به نقل از: جوامع الحکایات / 178. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فرزند شیخ عباس قمی از مرحوم سلطان الواعظین شیرازی (مؤلف کتاب شبهای پیشاور) نقل می‌کند: در ایامی که مفاتیح الجنان تازه منتشر شده بود، روزی در سرداب سامرا، آن را در دست داشتم و مشغول زیارت بودم. دیدم شیخی با قبای کرباس و عمامه ی کوچک نشسته و مشغول ذکر است. شیخ از من پرسید: این کتاب کیست؟ پاسخ دادم: از محدث قمی آقای حاج شیخ عباس است و شروع کردم به تعریف کردن از آن. شیخ گفت: این قدر هم تعریف ندارد، بی خود تعریف میکنی، من با ناراحتی گفتم: آقا! برخیز و از این جا برو. کسی که کنارش نشسته بود، دست زد به پهلویم و گفت: مؤدب باش، ایشان خود محدث قمی هستند. من برخاستم با آن مرحوم روبوسی کردم و عذر خواستم و خم شدم که دست ایشان را ببوسم؛ ولی آن مرحوم نگذاشت و خم شد دست مرا بوسید و گفت: شما سید هستید. 📙سیمای فرزانگان 3/ 254؛ به نقل از: حاج شیخ عباس قمی مرد تقوا و فضیلت / 62. 64. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آورده اند: حضرت موسی (ع) عرض کرد: خداوندا! می‌خواهم آن مخلوقی را که خود را برای یاد تو خالص کرده و در طاعت تو بی آلایش است ببینم. خطاب رسید: ای موسی! برو کنار فلان دریا تا او را به تو نشان بدهم. حضرت موسی (ع) رفت تا رسید کنار دریا. دید درختی در کنار دریا است و مرغی بر شاخه ای از آن درخت که به طرف دریا کج شده، نشسته و مشغول ذکر خدا است. موسی (ع) از حال آن مرغ سؤال کرد. در جواب گفت: از وقتی خدا مرا خلق کرده است بر این شاخه مشغول عبادت و ذکر هستم و از هر ذکر من هزار ذکر منشعب می‌شود. غذای من لذت ذکر خدا است. موسی (ع) پرسید: آیا از آنچه در دنیا یافت میشود آرزو داری؟ عرض کرد: آری! آرزویم این است که یک قطره از آب این دریا را بیاشامم. حضرت موسی (ع) تعجب کرد و گفت: ای مرغ! میان منقار تو و آب دریا فاصله ای نیست، چرا منقار را به آب نمی رسانی؟ عرض کرد: می‌ترسم لذت آن آب مرا از لذت یاد خدا باز دارد. پس موسی از روی تعجب دو دست خود را بر سر زد. 📙یکصده موضوع پانصد داستان 45/1 - 46؛ به نقل از: خزینة الجواهر /318 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
⚜اثر محبت اهل بیت (ع)🔰 💠یکی از چیزهایی که انسان را در «قبر» از عذاب و ناراحتی نجات می دهد و از همه اعمال کارسازتر است، محبت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است. 💠حضرت امام رضا، علیه السلام، فرمود: «از مواردی که به زیارت زائرم می آیم شب اول قبر اوست». مرحوم «محدث قمی» در مفاتیح نقل می کند که: 💠ظالمی پس از مرگ به خواب یکی از علما آمد. مرد عالم از او پرسید چگونه در راحتی بسر می بری حال آنکه باید دچار درد و شکنجه باشی؟ ظالم در پاسخ گفت: تا دیشب در عذاب می سوختم و قبرم مملو از آتش بود، ولی از دیشب تاکنون عذاب بطور موقت از قبرستان برداشته شده. زیرا، حضرت سید الشهداء، علیه السلام، دیشب سه بار به دیدن یک بانوی محترم آمد! مرد عالم به جستجو و تحقیق درباره این یانو پرداخت، تا همسر او را پیدا کرد. از او پرسید: «همسر شما چه اعمال نیکی انجام می داد که امام حسین، علیه السلام، به دیدنش آمده است؟!» مرد مقداری از اعمال صالح همسرش را برشمرد که از جمله آنها این بود که او بر خواندن زیارت عاشورا مداومت داشت. یک عمر زیارت عاشورا می خواند. با این سخن مرد عالم پی برد که چرا امام حسین (ع) در شب اول قبر به دیدن آن زن آمده بود. ☀️منبع : معاد در قرآن؛ ؛ ص140؛ مظاهری، حسین •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خبـــری‌مهم‌ازبزرگترین‌‌فروشگاه‌ایتا😳 فقط‌انتخاب‌کنیدچه‌چادری‌میخواید👇 💖ملی حسنا جده ساده 💖دانشجویی لبنانی قجری 💖صدفی سنتی پرنسس یا... انتخاب کنید، سفارش بدید با کلی سورپرایز عالی و متبرک در خونتون تحویل بگیرید😁 به فامیل و آشناها هم معرفی کنید هم جنسش عالیه هم جوایزش، خیلی ازتون ممنون میشن😇 زودتر بزنید روی لینک جا نمونید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁