هدایت شده از حبیباله بابائی
یادداشتهای آمریکا، قسمت ۲۳ (غُربت معنوی)
روزی با پدرم تلفنی صحبت میکردم، از وضعیت معنویت در محیط زندگیام در آمریکا سئوال کرد. بعد از توضیح من در مورد شرایط محیطیِ متفاوت، ایشان به من تأکید کردند که مراقبت کنم که دچار فرسایش روحی نشوم. مراقبت از معنویت در محیطی که شما هیچ وقت صدای اذان نمیشنوی کار آسانی نیست. ایام معنویت مثل شبهای قدر و روز عاشورا نوعا در روزهای تعطیل (شنبه و یکشنبه) برگزار میشد. ایام کاری هفته خبری از معنا و معنویت نبود. مراسمات هفتگی ما هم در شارلوتسویل و همینطور آنچه که بعدا در سانفرانسیسکو دیدم، جلسات فرهنگی و گاه قرآنی بود و نه جلسات دعا و معنویت. تنها جلسۀ دعای کمیلی که در این دو سال شرکت کردم، جمع دو سه نفره از جوانان مسلمان (که واقعا مصداق یخرج الحی من المیت بودند) بود که در یک غربت معنوی در یکی از اتاقهای دانشگاه ویرجینیا دعای کمیل میخواندند. نوعا دعای کمیل ما شبهای جمعه، در خانه و با خانواده با نوایی ضبط شده از حاج مهدی سماواتی بود که گاها شبهای جمعه آن را زمرمه میکردیم.
در این برهوت معنوی، من در پی فهم وضعیت معنوی دوستان مسیحی نیز بودم. در این باره از برخی از دوستان مسیحی مانند بل وایدر، رئیس مرکز مطالعات مسیحی در شارلوتسویل پرسیدم که آیا شما متنی برای مناجات و دعا دارید یا نه؟ ایشان در پاسخ گفتند متن مشخصِ دعا نداریم، ولی من گاهی برخی جملات دعا از متون دینی را با خود زمرمه میکنم. نبود متن دعا و نبود مراسم خاص دعا، یکی از نقطههای شوک من در فهم حس دینی دوستان مسیحیام بود. من تازه جای فرهنگی کتاب مفاتیحالجنان را در میان شیعیان میفهمیدم و فرهنگی بودن دعا و کتاب دعا را نه یک امر معنوی صِرف بلکه یک سرمایۀ اجتماعیِ مهم تلقی میکردم.
هرچند فقدان مراسمات و فضای معنوی، واقعا نوعی از فشار و تنگنایی معنوی را باعث میشد، لیکن همین تنگنایی آنهم در وضعیت اضطرار و اضطرابی که داشتیم، نوعی از التجاء و حس نیاز را در ما بیشتر میکرد. چنین حس اضطراب در سفرهای خارجی یکی از نقطههای تلخ و شیرین در تجربه ما بود.
یادم هست قبل از عزیمت به کنفرانس تمدنی ریو در برزیل در سال 2015 که اوج خشونتهای داعش در منطقه بود، برنامه ارائههای اساتید را در کنفرانس ریو دریافت کردم. با دیدن برنامه و فهرست اسامی ارائه کنندهها وحشتی در درونم ایجاد شد. غیر از اساتید آمریکایی، اروپایی و برزیلی، قرار بود پانزده نفر از دانشگاههای عربستان و یک نفر هم از اسرائیل (از دانشگاه حیفا و با تخصص «سلفیت و تمدن») سخنرانی بکنند. نمیدانستم چه اتفاقی خواهد افتاد. مدام نگران بودم، البته این نگرانی باعث نشد خودم را مخفی کنم و با لباس رسمی روحانیت در صحن کنفرانس حضور نیابم. این نگرانی در پرواز امارات از دوبی به سمت ریو همچنان در وجودم موج میزد. مسیر هواپیما از عربستان و بالای شهر مدینه بود. حسم نسبت به مدینه و توسلی که از بالای شهر به حضرت زهراء سلاماللهعلیها داشتم خیلی آرامم کرد و نتیجه سفر را هم به رغم حضور انبوهی از اساتید مخالف سلفی، که برخی حتی جواب سلامم را هم نمیدادند، عوض کرد. سخنرانی من در مورد «اسلام، ایمان و تمدن» بود که بحمدالله خیلی خوب از آب درآمد و با استقبال اساتید در هیئت رئیسه پنل تخصصی مواجه شد. البته آنجا که به موضوع «اخوت انسانی» و نسبت آن با «ایمان» پرداختم، اعتراض اساتید عربستانی بلند شد. سخنران یهودی هم که از دانشگاه حیفا آمده بود در سخنرانی خود در باب «ظرفیتهای تمدنی تفکر سلفی» صریحا به سلفیها تاخت و گفت که «ربطی بین سلفیت و تمدن وجود ندارد و من در تعجب هستم که این همه عربستانی اینجا چه میکنند؟». ضعف عربستانیها هم در محتوای مقالات و شکل ارائه، عامل مضاعفی شد که جریان سلفی در این کنفرانس به کلی به حاشیه برود و ازهیچیک از آنها برای کنفرانس سال 2016 دعوتی بعمل نیاید.
@Habibollah_Babai
#یادداشت_های_سفر_آمریکا
هدایت شده از نوجهان
#حکمت_های_تربیتی
🔰 شهید بهشتی ره :
در نظام سیاسی و اجتماعی و اقتصادی اسلام، مساله بزرگ و اساسی، مساله ای که نقش تعیین کننده و شکل دهنده دارد، این است که انسان های پویای آزادی بسازد که با انتخاب خویشتن، به راه حق، به راه خدا، به راه پاکی و فضیلت و تقوا در آیند .
(نقش آزادی در تربیت کودکان ص۱۶)
#تربیت_اسلامی
#جامعه_فعالان_تربیتی_فتح_الفتوح
🌹🔆ما را به دوستان خود معرفی کنید🔆🌹
🆔 @fatholfotooh_net
هدایت شده از [شیخ محمّدحسن قمی]
بسم الله الرحمن الرحیم
💠کوتاه از زندگی #فیض_کاشانی
🔹محمد بن مرتضی بن محمود ، مشهور به ملا محمدمحسن فیض کاشانی در سنه هزار و هفت هجری(۱۰۰۷ه) در بلده کاشان متولد شد.
🔹تحصیلات ابتدایی را در کاشان گذراند و در ۲۰ سالگی عازم اصفهان و شیراز و سپس قم شد و در این بلاد از محضر بزرگانی همچون میرداماد، میرفندرسکی، شیخ بهایی و صدرالمتألهین شیرازی وشیخ ماجد بحرانی کسب فیض کرد.
🔹او داماد حکیم بزرگ اسلام، صدرالمتالهین شیرازی معروف به ملاصدرا است و مشهور است که لقب «فیض» را ابوالزوجهاش به او داده است.
🔹باجناقش نیز ، عبدالرزاق لاهیجی صاحب شوارق الالهام است که از طرف ابوالزوجه به لقب «فیاض» مفتخر شده است.
🔹مشهور است که دختران ملاصدرا (که همسران فیض وفیاض بودهاند) نیز از مقامات عالی علمی برخوردار بودهاند.
🔹گویند که فیض مدت زیادی در قم از محضر ملاصدرا کسب فیض مینموده و در مدرسه فیضیه محفل تدریس و درس و بحث داشته و گفتهاند که به همین جهت، این مدرسه به نام «فیضیه» مشهور شده است.
🔹سرانجام فیض به بلده کاشان رجوع کرده و تا آخر عمر، در آنجا به امر تدریس وتحقیق وتالیف و زعامت دینی اشتغال داشته و دعوت شاه عباس صفوی برای تصدی سمت شیخ الاسلامی در اصفهان را قبول نکرده است.
🔹فیض در سنه هزار ونود ویک هجری (۱۰۹۱ه) در کاشان رحلت کرده و در منزل خویش دفن شده است. مقبره او هماکنون در شهر کاشان معروف ومشهور و مورد احترام عام وخاص است.
🔹از مهمترین شاگردان وی میتوان علامه مجلسی و سید نعمت الله جزائری و قاضی سعید قمی را نام برد.
🔹آثار علمی فیض در علوم گوناگون اسلامی، از نبوغ و حسن سلیقه و تلاش جهادگونه او در خدمت به قرآن و عترت حکایت میکند. زهد و پارسائی و اعراض از حطام دنیا و انغمار در تهذیب وتزکیه نفس و سلوک الی الله از بارزترین خصائص و ویژگیهای اوست.
🔹مشهور است که روزی زوجهی او به پدر گلایه کرد که چرا شوهر خواهرم را «فیاض» لقب دادهاید که صیغه مبالغه است اما شوهر من را «فیض» نامیدهاید که مصدر است!
🔹ملاصدرا در جواب فرموده: این مصدر از آن صیغه مبالغه، مبالغهآمیزتر است، این از باب «زیدٌ عدلٌ» است، یعنی ملامحسن سرتاپا عین فیض و برکت است.
💠رحمةالله علیهم اجمعین💠
📌در ادامه به معرفی برخی از مهمترین تالیفات فیض کاشانی خواهیمپرداخت ان شاء الله.
@ejtehad_jahadi
هدایت شده از [شیخ محمّدحسن قمی]
بسم الله الرحمن الرحیم
📚مؤلفات #فیض_کاشانی(۱)
📖 #تفسیر الصافي ؛ ۷ مجلد.
💠از جمله مهمترین آثار فیض کاشانی ، تفسیر ارزشمند «الصافي» است. وی تالیف این تفسیر گرانسنگ را در سال ۱۰۷۵ه یعنی در ۶۸ سالگی به پایان رسانده است.
🔹این تفسیر را میتوان روایی-اجتهادی قلمداد کرد. فیض کاشانی در ابتدای این تفسیر، ۱۲ مبحث مقدماتی را شرح وتوضیح داده که پیرامون اهمیت تمسک به قرآن و آداب تلاوت آن و لزوم رجوع به اهل بیت علیهم السلام در فهم قرآن و معنای تفسیر وتاویل ومحکم ومتشابه وناسخ ومنسوخ و مساله تحریف قرآن و اختلاف قرائات و ظاهر و باطن قرآن وبرخی اصطلاحات فیض در تفسیر است.
🔹بی شک، تفسیر صافی از جمله مهمترین وارزشمندترین تفاسیر روائی شیعه است که آثار جامعیت مؤلف و احاطه او به علوم و فنون گوناگون اسلامی، در جای جای این تفسیر ارزشمند تبلور یافته است.
🔹آنچه برای ما طلبهها باید بسیار درسآموز باشد، این است که:
✅این بزرگان و علماء و سلف صالح ما، تا چه اندازه در کسب علم و درس وتحقیق ورشد و تعالی، اهتمام و جدیت داشته اند که این همه تألیفات فاخر و ارزشمند را به وجود آوردهاند!! در حالیکه ما حتی توفیق خواندن ومطالعه بعضی از کتابهای آنها را هم نداریم!!
🔹ما چه کردهایم که تا این حد، عمرمان بی برکت است؟؟؟ شب وروز بیهوده میگذرد و فرصتهای ما از دست میرود..
🔹و آنچه برای ما میماند، فقط «حسرت» است!
🔹ذیلا مجلدات ۷گانه تفسیر ارزشمند صافی را در اختیار شما همراهان گرامی قرار میدهیم👇
@ejtehad_jahadi
🖤عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ لِيُبَاهِيَ بِهِ الْعُلَمَاءَ أَوْ يُمَارِيَ بِهِ السُّفَهَاءَ أَوْ يَصْرِفَ بِهِ وُجُوهَ النَّاسِ إِلَيْهِ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ الرِّئَاسَةَ لَا تَصْلَحُ إِلَّا لِأَهْلِهَا؛
✅از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمود:
کسی که به تحصیل دانش روی آورد، بدان انگیزه که در پرتو علم خویش، بر اهل دانش فخرفروشی کند، یا با نادانان سادهلوح به جدل و ستیز بپردازد، یا مردم را متوجه و شیفته خود سازد، جایش در آتش است، همانا ریاست، تنها شایسته صالحان میباشد.
📚كافي۱: ۴۷