✅ #یادداشت_رشد
📄 «فَراری در جستجوی فِراری»
🔘بحثی در مورد سینمای عدالت اجتماعی به بهانه اکران فیلم «فِراری»
✴️ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه بامداد ۳۱ فروردین 94 در خیابان شریعتی تهران، رویدادی توجه همه افکار عمومی را به خود جلب می کند: تصادف یک پورشه زرد رنگ مدل 2015 که منجر به مرگ دو جوان دختر و پسر شد. رویدادی که زمانی که بحث در مورد مالک ماشین و ارتباط سرنشینان آن با برخی چهره های سرشناس در فضای رسانه ای مطرح می شود، ابعادی فراتر از یک تصادف ساده پیدا می کند.
🔹#علیرضا_داودنژاد، که پیش از این با فیلم هایی چون «مرهم»، «نیاز» و «مصائب شیرین» نشان داده بود که فیلمساز اجتماعی و معترض به شرایط نیروهای نابرابرساز جامعه است، این رویداد را دست مایه فیلم «#فراری» قرار داده است. برداشت سینمایی از رخداد فروردین 94 و این بار به جای یک پورشه آخرین مدل، یک «فِراری» نایاب در جهان. با این تفاوت که این بار به خلاف علاقه او به فیلم های جاده ای، یک فیلم شهری- خیابانی ساخته است. اگرچه خودش ارتباط این فیلم با آن حادثه را انکار کرده است و اصل این ایده را مربوط به قبل از آن حادثه می داند، اما ناخودآگاه شدت شباهت، ذهن را به یاد این حادثه می اندازد.
🔹فیلم روایت یک «فَراری» در جستجوی «فِراری» است. گلنار؛ دختر شمالی فومنی دهه هشتادی است که به آرزوی دیدن یک فِراری 9 و نیم میلیاردی که تنها 4 دستگاه از آن در جهان وجود دارد و یکی از آنها زیرپای سجاد است، از خانه گریخته و به تهران آمده است. او که عاشق طلا و گوشی های موبایل است، به شدت عشق ماشین هم است. در فضای مجازی آن را دیده و قرار است با آن عکس بیاندازد تا یک شرط بندی را هم ببرد. @Rushdisu
🔹فیلم روایت جستجوی این دختر است. او در همان ابتدا در تهران، با «نادر» یک راننده مسافرکِش آشنا می شود و همراه با او به دنبال سجاد می گردد. نادر بچه جبهه ای است که با پیکان قدیمی اش در تهران مسافر کشی می کند و جانباز همرزمش روی تخت در خانه است. شیرینی شخصیت او با لهجه قمی و شوخی هایش اجازه نمی دهد فیلم بیش از مقداری کنونی خسته کننده شود. نادر به راحتی می توانست در این فیلم تبدیل به یک شخصیت شود اما به دلیل ضعف فیلمنامه این اتفاق نیفتاد. تنها چیزی که از او در نهایت در ذهن می ماند تیپ «یک آدم قدیمی خوب» است. یک وصله ناجور در جامعه پر سرو صدای امروز. به حریم انسان ها ارزش قائل است. او حتی زن بدکاره را قضاوت نمی کند و به دوست جانبازش امید کاذب نمی دهد. نادر فراتر از این تناقض ها، نمی رود و به شخصیت نمی رسد. اگر شخصیت نادر بیش از این کار می شد، فیلم تحولی بزرگ به خود می دید.
🔹«فِراری»، در حقیقت آرزوهای تحقق نیافته جامعه است. تصویری از یک #سراب_خیالی. خواست های مبتذل اجتماعی که نابرابری ها را عمق می بخشد. در پایان هیچ کدام از شخصیت های فیلم به «فِراری» خود نمی رسند. فیلم نقدی به شرایط اجتماعی هم دارد. برای دختر شمالی، تنها پیکان نادر نقطه امن است. به محض اینکه از این ماشین فاصله می گیرد، گرفتار گرگ هایی می شود که در انتظار اویند. مردمی که زود رنگ عوض می کنند و برای رسیدن به منافع خود، از هیچ چیز دریغ نمی کنند. جامعه بیمار و ترسناک که دختر بی آن که بفهمد در آن بلعیده می شود.
🔹فیلم اشاره ای هم به نسل جدید دارد. نسل دهه هشتادی که علاقه و نفرتش قابل درک نیست. به وسعت یک اقیانوس آرزو دارد اما گاه به چیزهای کوچک همچون سلفی با یک ماشین لوکس به عنوان آرزو دلبسته است. شاید خودش هم نمی داند چه می خواهد و چه نمی خواهد. هیچ گاه به عمق روابط هم نمی رود و از خود سوال نمی کند چطور یک پسر جوان مثل سجاد، صاحب ماشین چند میلیاردی شده است! فقط دلبسته آرزوهای کوچک است. @Rushdisu
🔹«فِراری» می خواهد سرمایه داری نوکیسه جدید را نقد و #مناسبات_طبقاتی_جامعه را زیرسوال ببرد. می خواهد فراتر از ظاهر روابط، به عمق روابط افراد مختلفی که در جامعه طرح می شود نظر کند و آنها را به نقد بکشاند. اما در این مسیر هم محافظه کار است و هم زبانش الکن است. تلاش دارد سرمایه داری را نقد کند اما در آخر سرمایه داران جدید هم برای او دست می زنند. نه گلنار دختر شمالی از طبقه فقیر جامعه احساسات مخاطب را جلب می کند و نه سرمایه دارانش زالو صفت و آدم بد قصه می شوند. داوود نژاد دغدغه #نابرابری دارد. او به آنچه در جامعه جریان یافته اعتراض دارد اما این اعتراض را در دل داستان این فیلم با شخصیت ها گره نزده و تنها از آنچه بیرون فیلم در مورد رویداد رخ داده ، استفاده می کند. «فِراری» را انتخاب کرده است تا بگوید از این ماشین در ایران طبعا یکی است و لذا آن یکی در اختیار فرد پولدار معمولی نیست؛ در اختیار فردی که به #ساختار_قدرت و روابط آن متصل است و به اصطلاح برای پسر جوانی است که آقازاده است.
👇👇 #ادامه_مطلب 👇👇