eitaa logo
پژوهشگاه حم
268 دنبال‌کننده
780 عکس
848 ویدیو
35 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 شورای نگهبان؛ کماکان در سلطه اصول‌گرایان!! ، با عجیبی، ۱۴۰۳ را به سپرد! نامزدهای شده ۱+۵ این دوره یکبار دیگر نشان داد که این شورای راست‌نما به چپ پیچید! یعنی که کماکان در سلطه مدعیان اصلاح‌طلبی است! ولو اینکه خود را تحت تاثیر مدعیان اصولگرایی جلوه می‌دهد/می‌دهند! ۱) پزشکیان (از باند مدعیان اصلاح‌طلبی) ۲) پورمحمدی (از باند مدعیان اصول‌گرایی) ۳) جلیلی (از باند مدعیان اصول‌گرایی) ۴) زاکانی (از باند جناح اصول‌گرایی) ۵) هاشمی (از باند جناح اصول‌گرایی) ۶) قالیباف (از باند مدعیان اصول‌گرایی) مدعیان اصول‌گرایی با ۵ کاندید، قطعاً دچار اختلافات و تنازعات شده و آراء متفرقه آن‌ها زمینه لازم را به مدعیان اصلاح‌طلبی خواهد داد که تنها نامزد تأیید شده خود را بر جمهوری بنشانند! لابد طرفداران اصولگراها خیلی خوشحال هستند که پنج به یک از جناح رقیب، جلو افتاده‌اند! و طرفداران اصلاحطلب‌ها هم بر طبل مظلوم‌نمایی خواهند کوفت که از اردوگاه آن‌ها فقط یک نفر از فیلتر عبور کرده است! و چه ننه‌من‌غریبم‌وای در خواهد آورد! و در دل خود غنج و ریسه خواهند رفت و چه تبریکاتی که به همدیگر نخواهند گفت! غافل از اینکه غریو «آی خر برفت آی خر برفت» در حال طنین‌اندازی است! آیا ، ممکنست به این برسد که چهار نفر بنفع یک نفر کنار بروند؟! بنده که بسیار بعید می‌دانم! بنده به نامزد مورد نظر خود (آقای ) در همین‌جا توصیه می‌کنم هرچه زودتر خود را از این بیرون بکشد و شریک چنین بازی مفتضحی نباشد! به پورمحمدی هم بعنوان یک هم‌کسوت توصیه می‌کنم هرچه زودتر انصراف بدهد و پای را از این خارج سازد. لطفاً اجازه بدهید، شکست اصول‌گرایی فقط بدست قالیباف و جلیلی و هاشمی رقم بخورد که کمترین تمایلی به انصراف نخواهند داشت! حال وقت آن است که به میزان و انحاء یا و مسعود پزشکیان بپردازیم! 👌 این تحلیل را پیرو تحلیل‌های کوتاه قبلی خود نوشتم که لطفاً آن‌ها را در 👈اینجااینجااینجا👉 و 👈 اینجااینجااینجا 👉 ملاحظه بفرمایید.🙏 ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش پانزدهم): بنده در نخستین تحلیل انتخاباتی خود نوشتم: «و چه ننه‌من‌غریبم‌وای در خواهد آورد!» اما این پیش‌بینی، اشتباه بود! زیرا مدعیان اصلاح‌طلبی نه تنها وارد این بچه‌بازی نشدند بلکه بدون هیچ جنجالی (بازی ۵+۱) روی تنها گزینه مطلوب خود متمرکز شدند و توانستند بر هر ۵ رقیب خود غلبه پیدا کنند! بعضی از دوستان (حزبی و غیرحزبی) هم متعجبانه می‌پرسند که چرا بنده از اول، روی زاکانی، تمرکز کردم؟! واقعیت آنست که ایشان را به و صراحت در بیان حرف حق، نزدیکتر می‌دیدم ولو اینکه هیچ شانسی برای پیروزی نداشت. او شاید تنها دولتمردی است که هنوز به آلودگی‌های مرسوم ، ملوّث نشده است. همین که؛ ۱) بمحض ثبت‌نام ادعا کرد تا آخرش می‌ماند! ۲) در مناظره به رقیب خود گفت تا آخر می‌ماند و‌ نمی‌گذارد او به ریاست برسد! نشان داد که از و ، هیچ نمی‌داند! یعنی صحنه سیاست کشوری با کلکل‌های کوچه بازاری شهرری برای وی یکی است! وی حتی وقتی گفت: «آهای مردم! من بچه جنوب شهرم» (قریب بدین مضمون)! معلوم شد که نه مشاوری دارد و نه تمرینی برای اینکه چه بگوید و چه نگوید! تا این حد زلال و شفاف و بی‌سیاست و بی‌شیله پیله! زیرا با همین جمله اولاً رأی شمال‌شهری‌ها را از کف داد (زیرا آن‌ها بدون تعارف با خود می‌گویند؛ این پاپتی غربتی گدای جنوب‌شهری می‌خواد رئیس ما بشود؟! پیف پیف!) و ثانیاً نیمی از آراء جنوب‌شهری‌ها را هم از دست داد. زیرا آن‌ها هم با خود می‌گویند؛ اینم که مثل خود ماست! چرا باید رئیس ما بشود؟!! او که در طی ۵۰ سال، محل زندگی خود را از شاه‌عبدالعظیم به میدان شهداء برده، حالا لابد می‌خواهد بالاتر برود و اگر رئیس بشود دیگر از ما نیست ووو... اینگونه گویش‌ها حاکی از این بود که وی نوک سوزنی هم با سیاستمدارهای پیچیده و تو در تو نچرخیده (با اینکه چهار دوره نماینده بوده!) یا از آن‌ها متأثر نشده است! و خیلی خیلی ساده و مردمی (و البته چوپانی قوی که گرگ‌ها را فراری بدهد!)، است! (و صد البته چنین شخصی به درد ریاست جمهوری نمی‌خورد مگر اینکه معجزاتی رخ بدهد و خود را بسی ارتقاء بخشد!) وی که در جایگاه شهردار تهران، خدمات ارزشمندی را انجام داده است، حتی فاقد این سیاست بود که کارهای خود را تبلیغ کند و به رخ مردم بکشد تا مقبولیت آن‌ها را به دست آورد! چنانکه قبلی‌ها بویژه قالیباف در این نوع بهره‌برداری، سنگ‌تمام گذاشتند. به همین علت هم بود که در دومین تحلیل انتخاباتی خود که به «ارزیابی کلی نامزدها» پرداختم در باره زاکانی نوشتم: «... اگر علیرضا ز.، بالا بیاید، در سه سال آینده چه اتفاقی می‌افتد؟ جواب؛ اتفاق مثبت: اتفاقات مثبت فراوانی بصورت رخ خواهد داد اما کسی از کم و کیف آن‌ها خبردار نخواهد شد. اتفاق منفی: اتفاقات منفی قابل توجهی بصورت رخ خواهد داد ولیکن کسی از کم و کیف آن‌ها خبردار نخواهد شد.» اگرچه اخیراً دیده می‌شود که تا حدودی شروع کرده به تبلیغاتی پیرامون عملکرد شهرداری در دوره ریاست وی بر آن که نسبت به انتخاباتی که گذشت، نوشداروی بعد از مرگ سهراب است! اما در مجموع شخصیتی دارد که مایل است موتورخاموش و چراغ‌خاموش پیش برود! زیرا خود را وسط معرکه‌ای می‌بیند که در محاصره دشمنان است! بعضی از دوستان اعتراض دارند که بنده چرا منظور خود را مغلق می‌نویسم؟! شاید بخاطر اینست که سادگی بیش از حد زاکانی را ندارم! و لابد خواهند پرسید با این حرف‌ها دارم زاکانی را تحسین می‌کنم یا تخریب؟! بنظر خودم دارم نقد می‌کنم ولو اینکه نتیجه این نقادی آن باشد که زاکانی به درد ریاست جمهوری (مظهر اعلای سیاست‌زدگی) نمی‌خورد! پس چرا می‌خواستم به وی رأی بدهم؟! این هم قابل اشاره است که به یکی از میتینگ‌های انتخاباتی وی هم (در محوطه میدان امام حسین علیه‌السلام تهران) رفتم و از نزدیک دیدم که خلوت بود! با اینکه وی رئیس دو مجموعه ارزشمند جمعیت جانبازان و رهپویان انقلاب اسلامی است و همچنین در حدود ۱۰ تشکل سیاسی بنام هم عضویت دارد. اما چرا فراخوان جمعیتی وی، خلوت بود؟! آیا بلد نیست؟! یا اینکه بلد نبوده از ظرفیت آن‌ها برای بالا بردن خود استفاده (سوءاستفاده) کند؟! در هر حال، بنظر بنده، چنین شخصیتی (ضعیف برای ریاست جمهوری)، بهتر از همه کسانی است که خیلی زرنگ و خیلی سیاستمدار و خیلی ... هستند و با ملت، صداقت ندارند! شاید شما بگویید: «دشمن دانا که غم جان بود/بهتر از آن دوست که نادان بود»! ولیکن بنده او را نادان نمی‌دانم بلکه او را دور از سیاسی‌کاری افرادی می‌دانم که ذات کثیف خود را پنهان و کتمان می‌کنند. خلاصه کلام این که؛ زاکانی دنبال نبود. و همین یک معیار کفایت می‌کند کفایت مدیریتی او را! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۷ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 نقادی طرح ملی «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» (بخش ۰۵): 👈بخش قبلی👉 ۷) «پیشرفت»ی که مد نظر این طرح بود، را هم‌تراز خود ندیده بود و توجه کافی و بلکه لازم به «الگوهای اسلامی-ایرانی» نداشت. ۸) با اینکه بوی «اقتصاد»ی می‌داد اما توان در برابر را نداشت. ۹) پیش‌بینی، ساختار و قابلیت تبدیل شدن به و را نداشت. شاید تلاش و برخی دیگر از بزرگان و عمدتا سیاسی در تبیین و تعقیب مباحثی تحت عنوان که در واقع بازتعریفی از مفاهیم نهفته در و بود، را بشود چهارمین حرکت بنیادی برای ترسیم افقی کلان برای هماهنگی و نامید که عمدتا واکنشی بود به اتهام سنگین و سخیف به نظام مبنی بر اینکه نظام و رهبری آن بسوی و و نامشروع و غیرقانونی پیش می‌روند و...! پنجمین خیز نظام برای طراحی و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران هم که تحت عنوان «الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت و عدالت» شکل گرفت و حتی جلسات اولیه و کلی آن مستقیما با بیانات مقام معظم رهبری پیش رفت (که واکنشی به خلاءهای افق ۲۰ ساله هم بود!)، اما بعد از سومین نشست خود با عنوان «الگوی اسلامی ـ ایرانی خانواده» گویا تا حدودی به بوته فراموشی سپرده شد و آن «حرکت و نهضت» تبدیل به «نهاد و قالب» شد و بنام «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و عدالت» نماد پیدا کرد. شاید علت اصلی این شکست‌ها علاوه بر نا‌کفایتی ، و دست اندرکاران آن که قادر نیستند، برنامه‌ای در «تراز جمهوری اسلامی ایران» تدوین نمایند، تا حدودی به مسائل سیاسی هم بر می‌گردد که سرآغاز آن «بدعت»ی بود که مرحوم ، بنا گذاشت و در دوران دکتر و مهندس هم قویّاً و آشکارا دنبال گردید. زیرا آنها برای جلب آرای بیشتر، با بی‌اعتنائی به «نقش قانون‌گذاری و ریل‌گذاری مجالس شورا و صرفا مجری و راننده بودن ریاست جمهوری»، وارد حیطه ترسیم افقی شدند که مایل بودند در دوره حکومت خود آنرا دنبال نمایند. لذا با شعار قرار دادن؛ ، و و ، در واقع ضمن مصادره برخی از جمهوری اسلامی ایران، با تفسیر به رأی شعارشان (با این بهانه که مورد قرار گرفته!) در صدد اخلال (احیاناً ناخواسته) در مسیر نظام بر آمدند. فلذا مقام معظم رهبری هم کوشیدند که بصورتی کاملا قانونی و مرسوم ملل راقیه حتی‌الامکان سکّان نظام و ملت را از دست ندهند. اگرچه دکتر در اتخاذ شعار خود (اعتدال و تدبیر) بجای مصادره یکی از اهداف نظام و ترسیم چشم‌اندازی دلبخواه برای مسیر ملت و مملکت، به ترسیم «روش» اجرائی پرداخت. ولو اینکه در عمل، ظاهراً کارنامه چندان درخشانی نیافت. ششمین برنامه راهبردی نظام، مبحث ابتکاری مقام معظم رهبری با عنوان «اقتصاد مقاومتی» بود که می‌توانست تکمله‌ای برای ترمیم چشم‌انداز افق ۱۴۰۴ هم باشد. (بنده هم در باب «ترمیم افق ۲۰ ساله» در حوزه اقتصادی به «دکترین اقتصاد ولائی» رسیده بودم و طرحی از آنرا در اختیار هم قرار دادم که شامل هم بود) در ضعف آن همین بس که فرمانده اقتصاد مقاومتی گفت: اجازه تعویض منشی خود را هم ندارم! و اما هفتمین برنامه راهبردی نظام؛ تحت عنوان «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» عجالتاً بعد از مرحله نگارش اولیه (با تلاش نظام‌مند هفت‌ساله چند هزار تن [!!!] از و و و ) تحت عنوان «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» (که افق مطلوب کشور در پنج دهه آینده را ترسیم و تدابیر مؤثر برای نیل به آن را طراحی کرده) در اقدامی به نقد و نظر (البته از طریق «کانالهای معین و معرفی شده»!) نهاده شده است تا با مشورت مراجع مندرج در ابلاغ، نسخه ارتقاء یافته آن حداکثر ظرف دو سال آینده برای تصویب و ابلاغ بعنوان «سند بالادستی نظام» ارائه گردد تا از ابتدای قرن پانزدهم هجری شمسی در مدار عملیاتی خود قرار گیرد. «مجمع تشخیص مصلحت نظام»، «مجلس شورای اسلامی»، «دولت»، «شورایعالی امنیت ملی، شورایعالی انقلاب فرهنگی و شورایعالی فضای مجازی»، «دانشگاهها، حوزات علمیه و صاحب‌نظران» با محوریت «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و عدالت» مجاز به اظهار نظر هستند تا «این کار مهم دستخوش مجادلات روزمره نگردد». بنده هم بعنوان یک و مشرف به سوابق مذکور، خود را مجاز می‌دانم که ضمن احترام به آحاد اشخاصی که در تدوین اینگونه برنامه‌ها به «نقش‌آفرینی مؤثر» می‌پردازند، به نقادی آخرین دستاورد این عزیزان و سروران در دو مقاله بپردازم. انشاءالله و السلام حم ۱۳۹۷/۸/۷ (پایان قسمت اول) ..ادامه دارد. ✍حم | حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۳/۱۱/۲۲