هدایت شده از گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
✅ ۵۷ پیام انقلابی
جهت گرامیداشت #انقلاب_۵۷
برای #ایرانیان (فراز ۳۳)
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷
🇮🇷
#امام_خامنهای:
#علم و #پژوهش:
#دانش، آشکارترین وسیله #عزت و #قدرت یک کشور است.
روی دیگر #دانائی، #توانائی است.
دنیای غرب به #برکت_دانش خود بود که توانست برای خود #ثروت و #نفوذ و #قدرت دویست ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای #اخلاقی و #اعتقادی، با تحمیل #سبک_زندگی #غربی به جوامع عقبمانده از کاروان علم، اختیار #سیاست و #اقتصاد آنها را به دست گیرد.
ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه #غرب کرد، توصیه نمیکنیم، اما مؤکداً به نیاز کشور به *جوشاندن #چشمه_دانش در میان خود اصرار میورزیم.
بحمدالله #استعداد #علم و #تحقیق در ملت ما از متوسط جهان بالاتر است.
(بیانیه #گام_دوم انقلاب ۱۳۹۷)
🇮🇷
🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#حم
بررسی «مسائل روز #ملت_ایران و #امت_اسلام» و «کرسی آزاداندیشی» در گروههای:
«چلچراغ معارف و احکام» در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
«چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا:
https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
✅ بهتان رحمانی
❌بهتان شیطانی
(بخش قبلی):
#حضرت_ابراهیم(ع)، طبق اشارات #قرآن، استاد و #نابغه_خلاقیت در #مبهوت_سازی کفار و مشرکین بود. چه در ماجرای شکستن بتها و آویختن تبر بر دوش بت بزرگ بتکده مشرکین، چه در قضیه نجم و ماه و مهر پرستی و رسانیدن مخاطبین به افق «إنّی لا أحبُّ الآفلین» و چه در محاجه با سلطانی که یک زندانی را کشت و دیگری را آزاد کرد تا ادعا نماید که او هم قادر به اهدای مرگ و زندگی است!
#مباهته، یک #روش_ابراهیمی در #مبارزه_نوآورانه با دشمنان در حوزه #جنبش_نرم_افزاری است که #پیامبر_اعظم(ص) هم بدان توصیه فرمودهاند: #باهِتو_هُم
مباهته؛ سکهایست که یکسویه آن، #قدرت_الهی و روی دیگر آن، #ضعف_دشمن است.
با عنایت به آنچه گفته شد؛
شأن #ایران_قوی، پیشبرد #مباهته_قوی در دنیاست نه صرفاً #موشک_قوی تا چه برسد به نرمش ابلهانهای از جنس #خسارت_محض!
جواب این سؤال که چه کسانی میتوانند با دشمنان، مذاکره کنند، سهل و آسان است؛
👈کسانی که بتوانند مباهته بنمایند و دشمنان را #مبهوت #کلام_حق خود سازند. ولیکن قابل بسی تأمل است که؛
⚠️ چه کسانی میتوانند «مباهته» نمایند؟
در اینجاست که باید گفت؛ کار هر بز نیست خرمن کوفتن/گاو نر میخواهد و مرد کهن!
خصائل چهارگانه مباهتین:
#دانائی
#دلیری
#دلسوزی
#دینداری
بدون شک؛ اعزام افرادی از قبیل؛ پزشکیان، ظریفیان و عرقچیان به مجالی مثل #مجمع_عمومی #سازمان_ملل، از سوی #ملت_رشید_ایران یک #فرصت_سوزی واقعی است!
#سازمان_ملل🙈
#باهِتُو_هُم💪
#پزشکیان🥴
#ظریف😡
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۷/۲
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
دخترک مسئولان!
(بخش ۲):
... در اینجا بود که اعتراض همه مدیران [مشغول آموزش ضمن خدمت در آن دوره چند ماهه] درآمد ولیکن استاد از من پرسید: آیا بنظر شما شیوه «دورسازی» بجای «معدومسازی» و راهحل تبعید به همان جزیره دور افتاده این همکارتان بهتر از این روش بسیار خشن و خطرناک شما نیست؟! عرض کردم: خیر استاد! زیرا احتمال دارد که همانند «رابینسون کروزوئه» برای بازگشت به وطن راهی پیدا کنند و پروژه #پاکسازی_کشور و معالجه «بزرگترین بیماری ملی» ما ابتر بماند.
اگرچه استاد با اشاره به این استدلال بنده در آن زمان، صحّت داوری خود در امر «ترجیح نظر بنده بر دیگران» را مورد تأیید و تأکید قرار داد! ولیکن بعد از آن قصه، از آنجا که آن مسیر را شوخطبعانه رفته بودم، یکی از دغدغههای دائمی ذهن بنده همین مسئله شد که: آیا براستی تشخیص و قضاوت بنده قرین واقعیّت و حقیقت ماجراست؟! و اینکه قطعیّت و جدّیّت این نظر چه میزان است؟ آیا براستی بحران اصلی ما در سطح ملی، #مدیران ما هستند؟ با چه منطق قابل استدلالی؟!
یعنی چنانچه امر دائر بر این بشود که فرضاً روزی کلّ #مدیران_مملکت را جمع کنند و تحویل بنده بدهند آیا براستی من همه آنها را بلافاصله منهدم و نابود خواهم کرد و نسلشان را از سطح زمین بر خواهم انداخت؟ آیا بهترین راهحل، اعدام آنهاست؟ آیا «بهترین نسخه» همین است که من پیچیدم؟ آیا مشکل بدتری وجود ندارد که بتوانم جایگزین مدیران بکنم؟ و...
هرچه اندیشیدم اصل گزینش خود را نتوانستم تغییر بدهم ولیکن به فرمولهای خوبی نائل گشتم و لذا در روش مواجهه و برخوردم هم توانستم تحولی ایجاد نمایم. بدین صورت که دیدم میتوان علت یا علل «نامطلوب بودن/ شدن مدیران» را با بررسیهای دقیق کشف کرد و برای معالجه هر کدام نسخهای حیاتبخش پیچید.
چنین شد که به مبحث «دخترک» رسیدم و اینکه مدیران باید طیّ فرایندهایی مهندسی شده، دختر دار گردند و چنانچه مدیری دخترش را پیدا نکرد ناچاراً باید طعمه کوسهها شود!
دخترکان ناقصالخلقه مدیران!
در واقع علت اصلی بدبختی کشور ما و منشأ تمام مشکلات ملت ما، مسئولان و مدیرانی هستند که «د.خ.ت.ر.ک.» ندارند! لذا یکی از محورهای اصلی و تأکیدی بنده در سخنرانیها و تدریسهایم، در انواع محافل و مجامع سیاسی و علمی اشاره به همین مسئله خطیر بوده است و اینکه مدیران ما یا اساساً دخترک ندارند یا اگر دارند ناقصالخلقه است و اینکه چه باید بکنیم تا ایشان اولاً دخترک داشته باشند و ثانیاً دخترکشان، کمال و جمالی داشته باشد تا در کارشان بصیر و صبور باشند و علیم و حلیم. وگرنه روز به روز مصائب روزافزون ملتمان تشدید خواهد گشت و...
و اما دخترک:
د. بسیاری از مدیران ما اساساً نسبت به حوزه مدیریتی خود علم و #دانش کافی و بلکه لازم را ندارند. دانش و دانائی ایشان در حیطه قلمرو مدیریتی ایشان مخدوش و قابل تخطئه میباشد. پیشتازی اراذل و افراد کممایه و بلکه بیمایه در اشغال مناصب و کنار زدن اشخاص پر مایه و صاحب فضیلت و برتری و به حاشیه راندن ایشان، روندی است که نه تنها اعتبار بلکه «اصل #پایداری_نظام» را مورد تحدید و تهدید خود قرار میدهد تا آنجا که یکی از علل اصلی فروپاشی #اقتدار_حکومت همین جابجائی خطیر است که حضرت امیر(ع) نسبت به وقوع آن صریحاً هشدار دادهاند. این عده از مدیران به لحاظ «فقدان معرفت» و «بیشعوری کاری» در «هدایت» صحیح مجموعه تحت امر خود ناتوان هستند ولو اینکه در امر «نظارت» و «حمایت» سنگ تمام بگذارند.
در این خصوص لازمست که؛
اولاً) با نهایت دقت مدیرانی به کار گمارده شوند که از دانستن و #دانائی لازم و بلکه کافی برخوردار باشند. نباید اجازه داد #مدیران_روابطی نادان جای #مدیران_ضوابطی دانا را بگیرند.
ثانیاً) برنامه دانشآزمایی و میزانسنجی فهم و دانائی مدیران باید تبدیل به فرایندی ثابت و مؤثر در درون نظام گردد و بدون اتکاء به مدرکگرایی صرف و تأثیرپذیری از جریانات سیاسی سلطهجو و باندهای تمامیّتخواه اقتصادی (و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ باندهای مافیایی قدرت و ثروت) مدیران را مورد ارزشیابی دقیق خود قرار دهد و دانایان را ارتقاء بخشد. این مدیران که شاید دارای خواستن و توانستن هم باشند نیازمند دانستن و هدایت هستند.
خ. بسیاری از مدیران ما از اراده کافی و بلکه انگیزه لازم برای پیشبرد اهداف تعیین و تعریف شده در حوزه مدیریتی آنها برخوردار نیستند. شاید بسیاری از آنها میدانند که چه باید بکنند و امور را چگونه باید مدیریت نمایند (و احتمالاً دارای بالاترین نمره دانائی هم هستند و ای بسا نخوت فراوانی هم دارند!) ولیکن در مدیریتشان نه تنها خودشان هیچگونه پیشتازی به خرج نمیدهند بلکه با پیروی از تکیهکلام «هیس نوچ» مرسوم خود مانع عملکرد و پیشرفت زیردستان خود هم میگردند و بمحض ...
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۲۲
🌐 👈حیفه نبینی👉
💠
🎲 👈محل نظرات👉
🙏
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
نقادی طرح ملی
«الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت»
(بخش۰۳):
👈بخش قبلی👉
... #ایران را با تمام معادن و منابع مادی، گستره جغرافیائی و پهنه ژئوفیزیکی و همه امکانات آبی و خاکی و فضائی که دارد، «امکانات سختافزاری» تشکیلاتی فرض نمائیم که آحاد #ملت_رشید ایران، «نیروی انسانی کارآمد» آنرا تشکیل میدهند، میرسیم به «امکانات نرمافزاری» این تشکیلات عظیم که مجموعه آنرا «نظام جمهوری اسلامی ایران» مینامیم. در اینجاست که «برنامهریزی» (مدیریت #زمان و #هزینه) موضوعیت پیدا میکند وگرنه بدون برنامهریزی عمیق و اجرای دقیق آن، جز ناکامی چیزی در انتظار این تشکیلات معظم نخواهد بود. ولیکن دو امر #برنامه_هدفمند و #اجرای_هوشمند، محتاج فعالیت پویا و پایای کسانی است که دارای خصائل ثلاثه؛ #دانائی، #دلسوزی و #دلیری باشند تا بتوانند «زمان و هزینه» #ملت و #مملکت را بخوبی (#مشروع و #معقول) مدیریت نمایند.
برنامهریزی در #جمهوری_اسلامی_ایران چگونه است؟ آیا #زمان و #هزینه این #ملت بخوبی مدیریت میگردد؟ آیا اشخاص #دانا، #دلسوز و #دلیر بر ملت حاکمند؟
بنظر میرسد که در این عرصه، دارای مشکلات و بلکه معضلات متعدد و فراوانی هستیم! این مقاله در صدد آنست که نیم نگاهی به این مسئله داشته باشد:
برنامهریزی در #نظام جمهوری اسلامی ایران را میتوان در دو حوزه کلی؛ #صف و #ستاد مورد بررسی قرار داد. برنامهریزی در #حوزه_صف معمولا در تعامل فیمابین قوای #مقننه و #مجریه در قالب برنامههای سالیانه بودجهریزی و نهایتاً توسعه پنج ساله صورت میگیرد که ...
..ادامه دارد.
✍ حم | حیفه نبینی | محل نظرات
۱۴۰۳/۱۱/۲۲
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
نقادی طرح ملی
«الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت»
(بخش ۰۵):
👈بخش قبلی👉
۷) «پیشرفت»ی که مد نظر این طرح بود، #عدالت را همتراز خود ندیده بود و توجه کافی و بلکه لازم به «الگوهای اسلامی-ایرانی» نداشت.
۸) با اینکه بوی «اقتصاد»ی میداد اما توان #مقاومت در برابر #اشرار_ثلاثه را نداشت.
۹) پیشبینی، ساختار و قابلیت تبدیل شدن به #نهضت_مردمی و #بسیج_ملی را نداشت.
شاید تلاش #مقام_معظم_رهبری و برخی دیگر از بزرگان #نظام و عمدتا #جناح_راست سیاسی در تبیین و تعقیب مباحثی تحت عنوان #مردمسالاری_دینی که در واقع بازتعریفی از مفاهیم نهفته در #جمهوریت و #اسلامیت بود، را بشود چهارمین حرکت بنیادی برای ترسیم افقی کلان برای هماهنگی #ملت و #نظام نامید که عمدتا واکنشی بود به اتهام سنگین و سخیف #جناح_چپ به نظام مبنی بر اینکه نظام و رهبری آن بسوی #استبداد_دینی و #دیکتاتوری و #نظارت_استصوابی نامشروع و غیرقانونی پیش میروند و...!
پنجمین خیز نظام برای طراحی #برنامه_کلان و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران هم که تحت عنوان «الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت و عدالت» شکل گرفت و حتی جلسات اولیه و کلی آن مستقیما با بیانات مقام معظم رهبری پیش رفت (که واکنشی به خلاءهای افق ۲۰ ساله هم بود!)، اما بعد از سومین نشست خود با عنوان «الگوی اسلامی ـ ایرانی خانواده» گویا تا حدودی به بوته فراموشی سپرده شد و آن «حرکت و نهضت» تبدیل به «نهاد و قالب» شد و بنام «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و عدالت» نماد پیدا کرد.
شاید علت اصلی این شکستها علاوه بر ناکفایتی #دانائی، #دلسوزی و #دلیری دست اندرکاران آن که قادر نیستند، برنامهای در «تراز جمهوری اسلامی ایران» تدوین نمایند، تا حدودی به مسائل سیاسی هم بر میگردد که سرآغاز آن «بدعت»ی بود که مرحوم #هاشمی، بنا گذاشت و در دوران دکتر #خاتمی و مهندس #مشانژاد هم قویّاً و آشکارا دنبال گردید. زیرا آنها برای جلب آرای بیشتر، با بیاعتنائی به «نقش قانونگذاری و ریلگذاری مجالس شورا و صرفا مجری و راننده بودن ریاست جمهوری»، وارد حیطه ترسیم افقی شدند که مایل بودند در دوره حکومت خود آنرا دنبال نمایند. لذا با شعار قرار دادن؛ #سازندگی، #آزادی و #توسعه_سیاسی و #عدالت، در واقع ضمن مصادره برخی از #اهداف_متعالی جمهوری اسلامی ایران، با تفسیر به رأی شعارشان (با این بهانه که مورد #اقبال_ملت قرار گرفته!) در صدد اخلال (احیاناً ناخواسته) در مسیر نظام بر آمدند. فلذا مقام معظم رهبری هم کوشیدند که بصورتی کاملا قانونی و مرسوم ملل راقیه حتیالامکان سکّان #هدایت نظام و ملت را از دست ندهند.
اگرچه دکتر #روحانی در اتخاذ شعار خود (اعتدال و تدبیر) بجای مصادره یکی از اهداف نظام و ترسیم چشماندازی دلبخواه برای مسیر ملت و مملکت، به ترسیم «روش» اجرائی #قوه_مجریه پرداخت. ولو اینکه در عمل، ظاهراً کارنامه چندان درخشانی نیافت.
ششمین برنامه راهبردی نظام، مبحث ابتکاری مقام معظم رهبری با عنوان «اقتصاد مقاومتی» بود که میتوانست تکملهای برای ترمیم چشمانداز افق ۱۴۰۴ هم باشد. (بنده هم در باب «ترمیم افق ۲۰ ساله» در حوزه اقتصادی به «دکترین اقتصاد ولائی» رسیده بودم و طرحی از آنرا در اختیار #بانک_مرکزی هم قرار دادم که شامل #اقتصاد_مقاومتی هم بود) در ضعف آن همین بس که فرمانده اقتصاد مقاومتی گفت: اجازه تعویض منشی خود را هم ندارم!
و اما هفتمین برنامه راهبردی نظام؛ تحت عنوان «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» عجالتاً بعد از مرحله نگارش اولیه (با تلاش نظاممند هفتساله چند هزار تن [!!!] از #صاحب_نظران و #استادان #دانشگاهی و #حوزوی و #فرزانگان_جوان) تحت عنوان «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» (که افق مطلوب کشور در پنج دهه آینده را ترسیم و تدابیر مؤثر برای نیل به آن را طراحی کرده) در اقدامی #عاقلانه به نقد و نظر (البته از طریق «کانالهای معین و معرفی شده»!) نهاده شده است تا با مشورت مراجع مندرج در ابلاغ، نسخه ارتقاء یافته آن حداکثر ظرف دو سال آینده برای تصویب و ابلاغ بعنوان «سند بالادستی نظام» ارائه گردد تا از ابتدای قرن پانزدهم هجری شمسی در مدار عملیاتی خود قرار گیرد.
«مجمع تشخیص مصلحت نظام»، «مجلس شورای اسلامی»، «دولت»، «شورایعالی امنیت ملی، شورایعالی انقلاب فرهنگی و شورایعالی فضای مجازی»، «دانشگاهها، حوزات علمیه و صاحبنظران» با محوریت «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و عدالت» مجاز به اظهار نظر هستند تا «این کار مهم دستخوش مجادلات روزمره نگردد».
بنده هم بعنوان یک #طلبه_محقق و مشرف به سوابق مذکور، خود را مجاز میدانم که ضمن احترام به آحاد اشخاصی که در تدوین اینگونه برنامهها به «نقشآفرینی مؤثر» میپردازند، به نقادی آخرین دستاورد این عزیزان و سروران در دو مقاله بپردازم. انشاءالله و السلام
حم ۱۳۹۷/۸/۷
(پایان قسمت اول)
..ادامه دارد.
✍حم | حیفه نبینی | محل نظرات
۱۴۰۳/۱۱/۲۲