eitaa logo
پژوهشگاه حم
268 دنبال‌کننده
780 عکس
847 ویدیو
35 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ ۵۷ پیام انقلابی جهت گرامیداشت برای (فراز ۳۳) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 : و : ، آشکارترین وسیله‌ و یک کشور است. روی دیگر ، است. دنیای غرب به خود بود که توانست برای خود و و دویست ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیان‌های و ، با تحمیل به جوامع عقب‌مانده از کاروان علم، اختیار و آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه کرد، توصیه نمی‌کنیم، اما مؤکداً به نیاز کشور به *جوشاندن در میان خود اصرار می‌ورزیم. بحمدالله و در ملت ما از متوسط جهان بالاتر است. (بیانیه انقلاب ۱۳۹۷) 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بررسی «مسائل روز و » و «کرسی آزاداندیشی» در گروه‌های: «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe «چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا: https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212بهتان رحمانی ❌بهتان شیطانی (بخش قبلی): (ع)، طبق اشارات ، استاد و در کفار و مشرکین بود. چه در ماجرای شکستن بت‌ها و آویختن تبر بر دوش بت بزرگ بتکده مشرکین، چه در قضیه نجم و ماه و مهر پرستی و رسانیدن مخاطبین به افق «إنّی لا أحبُّ الآفلین» و چه در محاجه با سلطانی که یک زندانی را کشت و دیگری را آزاد کرد تا ادعا نماید که او هم قادر به اهدای مرگ و زندگی است! ، یک در با دشمنان در حوزه است که (ص) هم بدان توصیه فرموده‌اند: مباهته؛ سکه‌ای‌ست که یک‌سویه آن، و روی دیگر آن، است. با عنایت به آنچه گفته شد؛ شأن ، پیشبرد در دنیاست نه صرفاً تا چه برسد به نرمش ابلهانه‌ای از جنس ! جواب این سؤال که چه کسانی می‌توانند با دشمنان، مذاکره کنند، سهل و آسان است؛ 👈کسانی که بتوانند مباهته بنمایند و دشمنان را خود سازند. ولیکن قابل بسی تأمل است که؛ ⚠️ چه کسانی می‌توانند «مباهته» نمایند؟ در اینجاست که باید گفت؛ کار هر بز نیست خرمن کوفتن/گاو نر می‌خواهد و مرد کهن! خصائل چهارگانه مباهتین: بدون شک؛ اعزام افرادی از قبیل؛ پزشکیان، ظریفیان و عرقچیان به مجالی مثل ، از سوی یک واقعی است! 🙈 💪 🥴 😡 ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 دخترک مسئولان! (بخش ۲): ... در اینجا بود که اعتراض همه مدیران [مشغول آموزش ضمن خدمت در آن دوره چند ماهه] درآمد ولیکن استاد از من پرسید: آیا بنظر شما شیوه «دورسازی» بجای «معدوم‌سازی» و راه‌حل تبعید به همان جزیره دور افتاده این همکارتان بهتر از این روش بسیار خشن و خطرناک شما نیست؟! عرض کردم: خیر استاد! زیرا احتمال دارد که همانند «رابینسون کروزوئه» برای بازگشت به وطن راهی پیدا کنند و پروژه و معالجه «بزرگترین بیماری ملی» ما ابتر بماند. اگرچه استاد با اشاره به این استدلال بنده در آن زمان، صحّت داوری خود در امر «ترجیح نظر بنده بر دیگران» را مورد تأیید و تأکید قرار داد! ولیکن بعد از آن قصه، از آنجا که آن مسیر را شوخ‌طبعانه رفته بودم، یکی از دغدغه‌های دائمی ذهن بنده همین مسئله شد که: آیا براستی تشخیص و قضاوت بنده قرین واقعیّت و حقیقت ماجراست؟! و اینکه قطعیّت و جدّیّت این نظر چه میزان است؟ آیا براستی بحران اصلی ما در سطح ملی، ما هستند؟ با چه منطق قابل استدلالی؟! یعنی چنانچه امر دائر بر این بشود که فرضاً روزی کلّ را جمع کنند و تحویل بنده بدهند آیا براستی من همه آنها را بلافاصله منهدم و نابود خواهم کرد و نسلشان را از سطح زمین بر خواهم انداخت؟ آیا بهترین راه‌حل، اعدام آنهاست؟ آیا «بهترین نسخه» همین است که من پیچیدم؟ آیا مشکل بدتری وجود ندارد که بتوانم جایگزین مدیران بکنم؟ و... هرچه اندیشیدم اصل گزینش خود را نتوانستم تغییر بدهم ولیکن به فرمولهای خوبی نائل گشتم و لذا در روش مواجهه و برخوردم هم توانستم تحولی ایجاد نمایم. بدین صورت که دیدم می‌توان علت یا علل «نامطلوب بودن/ شدن مدیران» را با بررسی‌های دقیق کشف کرد و برای معالجه هر کدام نسخه‌ای حیاتبخش پیچید. چنین شد که به مبحث «دخترک» رسیدم و اینکه مدیران باید طیّ فرایندهایی مهندسی شده، دختر دار گردند و چنانچه مدیری دخترش را پیدا نکرد ناچاراً باید طعمه کوسه‌ها شود! دخترکان ناقص‌الخلقه مدیران! در واقع علت اصلی بدبختی کشور ما و منشأ تمام مشکلات ملت ما، مسئولان و مدیرانی هستند که «د.خ.ت.ر.ک.» ندارند! لذا یکی از محورهای اصلی و تأکیدی بنده در سخنرانی‌ها و تدریس‌هایم، در انواع محافل و مجامع سیاسی و علمی اشاره به همین مسئله خطیر بوده است و اینکه مدیران ما یا اساساً دخترک ندارند یا اگر دارند ناقص‌الخلقه است و اینکه چه باید بکنیم تا ایشان اولاً دخترک داشته باشند و ثانیاً دخترکشان، کمال و جمالی داشته باشد تا در کارشان بصیر و صبور باشند و علیم و حلیم. وگرنه روز به روز مصائب روزافزون ملتمان تشدید خواهد گشت و... و اما دخترک: د. بسیاری از مدیران ما اساساً نسبت به حوزه مدیریتی خود علم و کافی و بلکه لازم را ندارند. دانش و دانائی ایشان در حیطه قلمرو مدیریتی ایشان مخدوش و قابل تخطئه می‌باشد. پیشتازی اراذل و افراد کم‌مایه و بلکه بی‌مایه در اشغال مناصب و کنار زدن اشخاص پر مایه و صاحب فضیلت و برتری و به حاشیه راندن ایشان، روندی است که نه تنها اعتبار بلکه «اصل » را مورد تحدید و تهدید خود قرار می‌دهد تا آنجا که یکی از علل اصلی فروپاشی همین جابجائی خطیر است که حضرت امیر(ع) نسبت به وقوع آن صریحاً هشدار داده‌اند. این عده از مدیران به لحاظ «فقدان معرفت» و «بی‌شعوری کاری» در «هدایت» صحیح مجموعه تحت امر خود ناتوان هستند ولو اینکه در امر «نظارت» و «حمایت» سنگ تمام بگذارند. در این خصوص لازمست که؛ اولاً) با نهایت دقت مدیرانی به کار گمارده شوند که از دانستن و لازم و بلکه کافی برخوردار باشند. نباید اجازه داد نادان جای دانا را بگیرند. ثانیاً) برنامه دانش‌آزمایی و میزان‌سنجی فهم و دانائی مدیران باید تبدیل به فرایندی ثابت و مؤثر در درون نظام گردد و بدون اتکاء به مدرک‌گرایی صرف و تأثیرپذیری از جریانات سیاسی سلطه‌جو و باندهای تمامیّت‌خواه اقتصادی (و به تعبیر مقام معظم رهبری؛ باندهای مافیایی قدرت و ثروت) مدیران را مورد ارزشیابی دقیق خود قرار دهد و دانایان را ارتقاء بخشد. این مدیران که شاید دارای خواستن و توانستن هم باشند نیازمند دانستن و هدایت هستند. خ. بسیاری از مدیران ما از اراده کافی و بلکه انگیزه لازم برای پیشبرد اهداف تعیین و تعریف شده در حوزه مدیریتی آنها برخوردار نیستند. شاید بسیاری از آنها می‌دانند که چه باید بکنند و امور را چگونه باید مدیریت نمایند (و احتمالاً دارای بالاترین نمره دانائی هم هستند و ای بسا نخوت فراوانی هم دارند!) ولیکن در مدیریتشان نه تنها خودشان هیچگونه پیشتازی به خرج نمی‌دهند بلکه با پیروی از تکیه‌کلام «هیس نوچ» مرسوم خود مانع عملکرد و پیشرفت زیردستان خود هم می‌گردند و بمحض ... ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۹/۲۲ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 نقادی طرح ملی «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» (بخش۰۳): 👈بخش قبلی👉 ... را با تمام معادن و منابع مادی، گستره جغرافیائی و پهنه ژئوفیزیکی و همه امکانات آبی و خاکی و فضائی که دارد، «امکانات سخت‌افزاری» تشکیلاتی فرض نمائیم که آحاد ایران، «نیروی انسانی کارآمد» آنرا تشکیل می‌دهند، می‌رسیم به «امکانات نرم‌افزاری» این تشکیلات عظیم که مجموعه آنرا «نظام جمهوری اسلامی ایران» می‌نامیم. در اینجاست که «برنامه‌ریزی» (مدیریت و ) موضوعیت پیدا می‌کند وگرنه بدون برنامه‌ریزی عمیق و اجرای دقیق آن، جز ناکامی چیزی در انتظار این تشکیلات معظم نخواهد بود. ولیکن دو امر و ، محتاج فعالیت پویا و پایای کسانی است که دارای خصائل ثلاثه؛ ، و باشند تا بتوانند «زمان و هزینه» و را بخوبی ( و ) مدیریت نمایند. برنامه‌ریزی در چگونه است؟ آیا و این بخوبی مدیریت می‌گردد؟ آیا اشخاص ، و بر ملت حاکمند؟ بنظر می‌رسد که در این عرصه، دارای مشکلات و بلکه معضلات متعدد و فراوانی هستیم! این مقاله در صدد آنست که نیم نگاهی به این مسئله داشته باشد: برنامه‌ریزی در جمهوری اسلامی ایران را می‌توان در دو حوزه کلی؛ و مورد بررسی قرار داد. برنامه‌ریزی در معمولا در تعامل فی‌مابین قوای و در قالب برنامه‌های سالیانه بودجه‌ریزی و نهایتاً توسعه پنج ساله صورت می‌گیرد که ... ..ادامه دارد. ✍ حم | حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۳/۱۱/۲۲
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 نقادی طرح ملی «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» (بخش ۰۵): 👈بخش قبلی👉 ۷) «پیشرفت»ی که مد نظر این طرح بود، را هم‌تراز خود ندیده بود و توجه کافی و بلکه لازم به «الگوهای اسلامی-ایرانی» نداشت. ۸) با اینکه بوی «اقتصاد»ی می‌داد اما توان در برابر را نداشت. ۹) پیش‌بینی، ساختار و قابلیت تبدیل شدن به و را نداشت. شاید تلاش و برخی دیگر از بزرگان و عمدتا سیاسی در تبیین و تعقیب مباحثی تحت عنوان که در واقع بازتعریفی از مفاهیم نهفته در و بود، را بشود چهارمین حرکت بنیادی برای ترسیم افقی کلان برای هماهنگی و نامید که عمدتا واکنشی بود به اتهام سنگین و سخیف به نظام مبنی بر اینکه نظام و رهبری آن بسوی و و نامشروع و غیرقانونی پیش می‌روند و...! پنجمین خیز نظام برای طراحی و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران هم که تحت عنوان «الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت و عدالت» شکل گرفت و حتی جلسات اولیه و کلی آن مستقیما با بیانات مقام معظم رهبری پیش رفت (که واکنشی به خلاءهای افق ۲۰ ساله هم بود!)، اما بعد از سومین نشست خود با عنوان «الگوی اسلامی ـ ایرانی خانواده» گویا تا حدودی به بوته فراموشی سپرده شد و آن «حرکت و نهضت» تبدیل به «نهاد و قالب» شد و بنام «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و عدالت» نماد پیدا کرد. شاید علت اصلی این شکست‌ها علاوه بر نا‌کفایتی ، و دست اندرکاران آن که قادر نیستند، برنامه‌ای در «تراز جمهوری اسلامی ایران» تدوین نمایند، تا حدودی به مسائل سیاسی هم بر می‌گردد که سرآغاز آن «بدعت»ی بود که مرحوم ، بنا گذاشت و در دوران دکتر و مهندس هم قویّاً و آشکارا دنبال گردید. زیرا آنها برای جلب آرای بیشتر، با بی‌اعتنائی به «نقش قانون‌گذاری و ریل‌گذاری مجالس شورا و صرفا مجری و راننده بودن ریاست جمهوری»، وارد حیطه ترسیم افقی شدند که مایل بودند در دوره حکومت خود آنرا دنبال نمایند. لذا با شعار قرار دادن؛ ، و و ، در واقع ضمن مصادره برخی از جمهوری اسلامی ایران، با تفسیر به رأی شعارشان (با این بهانه که مورد قرار گرفته!) در صدد اخلال (احیاناً ناخواسته) در مسیر نظام بر آمدند. فلذا مقام معظم رهبری هم کوشیدند که بصورتی کاملا قانونی و مرسوم ملل راقیه حتی‌الامکان سکّان نظام و ملت را از دست ندهند. اگرچه دکتر در اتخاذ شعار خود (اعتدال و تدبیر) بجای مصادره یکی از اهداف نظام و ترسیم چشم‌اندازی دلبخواه برای مسیر ملت و مملکت، به ترسیم «روش» اجرائی پرداخت. ولو اینکه در عمل، ظاهراً کارنامه چندان درخشانی نیافت. ششمین برنامه راهبردی نظام، مبحث ابتکاری مقام معظم رهبری با عنوان «اقتصاد مقاومتی» بود که می‌توانست تکمله‌ای برای ترمیم چشم‌انداز افق ۱۴۰۴ هم باشد. (بنده هم در باب «ترمیم افق ۲۰ ساله» در حوزه اقتصادی به «دکترین اقتصاد ولائی» رسیده بودم و طرحی از آنرا در اختیار هم قرار دادم که شامل هم بود) در ضعف آن همین بس که فرمانده اقتصاد مقاومتی گفت: اجازه تعویض منشی خود را هم ندارم! و اما هفتمین برنامه راهبردی نظام؛ تحت عنوان «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» عجالتاً بعد از مرحله نگارش اولیه (با تلاش نظام‌مند هفت‌ساله چند هزار تن [!!!] از و و و ) تحت عنوان «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت» (که افق مطلوب کشور در پنج دهه آینده را ترسیم و تدابیر مؤثر برای نیل به آن را طراحی کرده) در اقدامی به نقد و نظر (البته از طریق «کانالهای معین و معرفی شده»!) نهاده شده است تا با مشورت مراجع مندرج در ابلاغ، نسخه ارتقاء یافته آن حداکثر ظرف دو سال آینده برای تصویب و ابلاغ بعنوان «سند بالادستی نظام» ارائه گردد تا از ابتدای قرن پانزدهم هجری شمسی در مدار عملیاتی خود قرار گیرد. «مجمع تشخیص مصلحت نظام»، «مجلس شورای اسلامی»، «دولت»، «شورایعالی امنیت ملی، شورایعالی انقلاب فرهنگی و شورایعالی فضای مجازی»، «دانشگاهها، حوزات علمیه و صاحب‌نظران» با محوریت «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و عدالت» مجاز به اظهار نظر هستند تا «این کار مهم دستخوش مجادلات روزمره نگردد». بنده هم بعنوان یک و مشرف به سوابق مذکور، خود را مجاز می‌دانم که ضمن احترام به آحاد اشخاصی که در تدوین اینگونه برنامه‌ها به «نقش‌آفرینی مؤثر» می‌پردازند، به نقادی آخرین دستاورد این عزیزان و سروران در دو مقاله بپردازم. انشاءالله و السلام حم ۱۳۹۷/۸/۷ (پایان قسمت اول) ..ادامه دارد. ✍حم | حیفه نبینی | محل نظرات ۱۴۰۳/۱۱/۲۲