eitaa logo
صالحی - ارتباط کاربران
1.3هزار دنبال‌کننده
768 عکس
257 ویدیو
278 فایل
﷽ 💫 طلبه ای ساده دروس خارج حوزه قم لیسانس نرم افزار ارشد مهندسیIT دکتری عرفان اسلامی ✅اینجا نشر پژوهشها و پرسش وپاسخهای کاربران 📌خصوصی @mSalehi ✅ کانال تدریس: 1. @Shia_erfan 2. @Nezam_Andishe ✅ کانال اصلی بنده @Salehy 📲نرم‌افزارهای مفید @SalehiApps
مشاهده در ایتا
دانلود
سجده‌ی دعای صباح امیرالمؤمنین علی علیه السلام.mp3
166.4K
صوت قسمت دعای صباح👆 🔻برای خواندن در حالت سجده و در زیر آسمان، کسانی که حفظ نیستند صوت را در حالت تکرارشونده اجرا کنند و همراه آن بخوانند : 🙏" اِلهى قَلْبى مَحْجُوبٌ، وَ نَفْسى مَعْيُوبٌ، وَ عَقْلى مَغْلُوبٌ، وَ هَواَّئى غالِبٌ، وَ طاعَتى قَليلٌ، وَ مَعْصِيَتى كَثيرٌ، وَ لِسانى مُقِرُّ بِالذُّنُوبِ، فَكَيْفَ حيلَتى، يا سَتّارَ الْعُيُوبِ وَ يا عَلاّمَ الْغُيُوبِ وَ يا كاشِفَ الْكُرُوبِ، اِغْفِرْ ذُنُوبى كُلَّها، بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، يا غَفّارُ يا غَفّارُ يا غَفّارُ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمِين " 👇 🌐 http://ahlolbait.com/doa/1396 🔸 @Salehy
۸ فروردین ۱۳۹۹
4_6046316515332982427.mp3
2.94M
🔸دعای و دعای ، دو راه دعا در مناجات شعبانیه 👆 🔻سخنان اخیر (حفظه الله)، چهارشنبه ۶ فروردین ۹۹ (در استقبال ماه شعبان) 🔻درباره ، و شرایط امروز جامعه در مقابله با ، و دل‌های شکسته از ذنوب و محرومیت‌ها و خالی بودن حرمها 🙏 الهی إن اخذتنی بذنبی اخذتک بعفوک الهی، اگر ما بد کردیم و مؤاخذه مان می‌کنی، ما هم به شما با زبان ناز می‌گوییم ما بدیم اما شما که خوبی و غفور و مهربانی چرا ما را نمی‌بخشی و عفوت را اخذ می‌کنیم 🔸 @Salehy
۸ فروردین ۱۳۹۹
صالحی - ارتباط کاربران
⛱ #کانال_کاربران #پاسخ ۲۶👆💬 🔻 سلام و رحمت خدا بر شما 🔸نماز شب را با توجه بخوانید ⚠️ولو سحر بیدار نش
بسم الله ⛱ 🔸 تکمله ۲۶ 👆 ⭕️ در ارائه توصیه ای از اساتید سلوک در نحوه خلوص توحیدی یافتن با کمک توجهات ولایی در نیت نماز شب، پیشتر مطلبی ذکر شد👇 🌐 https://eitaa.com/salehi786/105 (با تاکید بر عدم بازنشر برای افرادی که تشنگی معنوی و آمادگی ندارند). 🔸 🔻 امروز جمعه ١۵ فروردین ۱۳۹۹، ۹ شعبان ۱۴۴۱، هنگام ارائه همان توصیه به یکی از مخاطبین، برای توجه ولایی و اتحاد نوری یافتن با حقیقت اهل بیت علیهم السلام، در نماز شب، در تکمله آن مطالبی بیان شد که با همان تاکید بر عدم بازنشر بر غیراهلش، در ادامه تکمله را قرار می‌دهیم 👇 🌐 https://eitaa.com/salehi786/303
۱۵ فروردین ۱۳۹۹
04.1- نیت نماز شب از مقام حجاب محمّدیین با توجه توحیدی خالص برای خدا - ۹ شعبان ۱۴۴۱ - ۱۵ فروردین ۹۹ - ارسالی به خاص الخاص .mp3
8.64M
🔸 تکمله ۲۶👆 💬 👇 eitaa.com/salehi786/103 📌نکات اولیه قبلی👇 🌐 eitaa.com/salehi786/105 🔸 🙏مخصوص شما اهل مراقبه الهی👆 🔸 نیت ولایی نماز شب از مقام حجاب محمّدیین (علیهم السلام)، برای یافتن به خدای سبحان - جمعه ۹ شعبان ۱۴۴۱ - ۱۵ فروردین ۹۹ 👌توصیه ای از اساتید سلوک بر دستورالعمل خاصی از نحوه خواندن نماز شب در اظهار عبودیتِ خالصِ ولایی، به خدای عزیز علیّ عظیم 🔸 🔸قال الرضا (علیه السلام) : ⚡ وَ اِنْوِ عِنْدَ اِفْتِتَاحِ اَلصَّلاَةِ ذِكْرَ اَللَّهِ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) 💥 وَ اِجْعَلْ وَاحِداً مِنَ اَلْأَئِمَّةِ نُصْبَ عَيْنَيْكَ hadith.inoor.ir/hadith/274643 hadith.inoor.ir/hadith/480746 🔸 ⚠️لطفاً این صوت در جایی بازنشر نشود. چون تا تشنگی و عطش معنویت در کسی نباشد که دنبال معنویت باشد، شنیدن این مطالب بیشتر موجب خسرانش میشود، که بشنود و اعتنا نکند. لذا بازنشر آن موجب آسیب به بعضی افراد میشود. ارسال آن در کانال کاربران هم، به تقاضای مخاطبین برای آرشیو پاسخها، و ارسال پاسخهای آرشیوی در مواقع لزوم به مخاطبین دارای سوال مشابه و دارای انگیزه و همت است که تشنگی دارند و قدر تقرب الهی را می‌دانند. 🔸 در ماه شعبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، شعاع نور الهی ایشان شویم، با ذکر استغفار، و اخلاص در نماز شب، و احساس نماز خواندن در حضور و نور ایشان برای عبودیت خدای سبحان 🔻 جمعه ۹ شعبان ۱۴۴۱ 🔸 @Salehi786
۱۵ فروردین ۱۳۹۹
۳۴ 💬 🔻 : سلام. توضیحی درباره بیان مرحوم علامه طباطبایی در قواعد تفسیری (المیزان ج۱ ص۲۶۰) 🔸پاسخ‌ 👇بیان دوقاعده تفسیری 🌐 eitaa.com/salehi786/305
۱۹ فروردین ۱۳۹۹
بسم الله شرح بیان از مطابق حقیقت اشراقی قرآن 🔸 🔸 نگاهِ «توحیدی-تشکیکیِ» علامه، به «آیه‌ها» (ارتباطِ عبارتی، کلیدِ معنایی، تفسیر قرآن به قرآن)؛ مبنای تشکیلِ «مدل آیاتِ مرتبط» 🔻 علامه طباطبایی (رحمةالله علیه) از یک طرف، به نحوی با ارجاع معانی همه¬ی آیات قرآن به «آیات توحیدی» یا همان «غرر آیات»، مبدأ و مقصد شناخت تمام معارف قرآن را «توحیدِ خداوند سبحان» می¬داند، که این به نحوی همان منتهی شدنِ همه‌ی امور به توحید است که فرمود «إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّه‏»، «همه‌ی امور به‌سوی خدا رجوع می‌کند» (هود، ۱۲۳). ولذا در مجموع، «غرضِ کلّ آیات و سُوَرِ الهی» به نحوی «هدایت به توحید» است. 🔻بر همین مبنا، علامه می‌فرمایند: «فالآيات القرآنية .. تعتمد على حقيقة واحدة هي الأصل و تلك فروعه، و هي الأساس الذي بني عليه بنيان الدين و هو توحيده تعالى»، «تمام آیات قرآنی، بر یک حقیقتِ واحد تکیه دارند که آن حقیقت اصل است و آیاتِ قرآن فرعِ آن اصل هستند، که آن اساسِ دین است، و آن همان «توحید خداوندمتعال» می‌باشد» (المیزان، ج۱۰ ص١٣۵). 🔻ازطرف دیگر، ایشان در تفسیر قرآن، آیات را دارای «درجات و مراتبِ تشکیکی» می‌دانند، که (طبق قواعد قرآنی) اولا برخی «آیاتِ متشابهات» هستند و در درجاتِ معناییِ نازله با معانی و مصادیقِ بشری مشابه هستند، و برخی آیات در درجاتِ معناییِ عالیه که «ظهور شدیدتری در توحید» دارند، و متشابهات با آنها «معنای صحیحِ توحیدی» پیدا می‌کنند، و به آنها «آیاتِ محکمات» می‌گویند، و از میانِ همین آیاتِ محکم نیز برخی آیات، «نفوذِ شدیدتر» و «پهنه¬ی وسیع‌تری» از آیاتِ دیگر را «معنایِ دقیقِ توحیدی» می‌بخشند که آنها «قلّه¬ها و غررِ آیاتِ قرآن» می‌باشند [1]. 🔸علامه طباطبایی (رحمةالله علیه)، در ضمنِ این نگاهِ «توحیدی-تشکیکی» که برخی آیات را «کلیدِ معنایی» برای آیاتِ دیگر می‌داند، همچنین به یک «ارتباطِ عبارتی» و «اشتراکِ معنایی» در میانِ «بخش‌های درونیِ آیات» نیز اشاره می‌کنند، که مجموعاً این «قواعدِ قرآن به قرآن» مبنای تشکیلِ «مدل آیات مرتبط» در تفسیر المیزان قرار می‌گیرند. 🔸علامه طباطبایی (رحمةالله علیه) «ارتباط عبارتیِ بخش‌های درونیِ آیات» را تحتِ «یک اصلِ تفسیری» (مأخوذه از روش اهل البیت علیهم السلام) بیان می‌کنند، که از آن اصلِ تفسیری نیز «دوقاعده¬ی¬ تفسیری» را بدست می‌آورند. 🔻قاعده¬ی اوّل، «ظهورِ تشکیکیِ عبارات» در تشکیلِ هر آیه است، که از ابتدای هر آیه، «عباراتِ معنادارِ درونِ آیه» مرحله به مرحله تکمیل شده، و از یک «معانیِ عامّ» (با حقیقت و حُکمی ثابت) آغاز شده، و سپس در ادامه‌ی آیه، با آمدنِ قیود و اختصاصاتِ بعدی‌اش (که قیودِ محدود کننده اند)، به «تخصیصِ آن معانیِ عام، در یک مواردِ خاص» می‌رسند. 🔻و قاعده¬ی دوّم اینکه، وقتی درونِ «دو قصّه»، «دو سیاقِ معنایی» یا «دو آیه»، یک «عبارت» بصورت «شبیه یا عینِ هم» تکرار شود، این نشان می¬دهد که آن «دو قصّه»، «دو سیاق» یا «دو آیه»، به جهتِ آن «قسمتِ مشترک» نسبت به همدیگر «یک مرجع» و «مبدئیّتِ واحد» دارند، که هر کدام «به وجهی» نازله‌ای از آن «حقیقتِ واحد» می‌باشند. 🔸 🔸 علامه طباطبایی (رحمةالله علیه) پیرامون آن «اصل تفسیری» و این «دوقاعده» می‌نویسند: ⭕️ «و اعلم أنك إذا تصفحت أخبار أئمة أهل البيت حق التصفح، في موارد العام و الخاص و المطلق و المقيد من القرآن وجدتها كثيرا ما تستفيد من العام حكما، و من الخاص أعني العام مع المخصص حكما آخر، فمن العام مثلا الاستحباب كما هو الغالب و من الخاص الوجوب، و كذلك الحال في الكراهة و الحرمة، و على هذا القياس. و هذا أحد أصول مفاتيح التفسير في الأخبار المنقولة عنهم، و عليه مدار جم غفير من أحاديثهم. و من هنا يمكنك أن تستخرج منها في المعارف القرآنية قاعدتين. (المیزان، ج۱ ص۲۶۰). 🔻اين را هم بايد دانست كه اگر آن طور كه بايد و شايد اخبار ائمه اهل بيت را در مورد عام و خاص و مطلق و مقيد قرآن دقيقا مورد مطالعه قرار دهيم، به موارد بسيارى بر خواهيم خورد كه از عام آن يك قسم حكم استفاده مى‏شود و از همان عام بضميمه مخصّصش حكمى ديگر استفاده می‏شود، مثلا از عام آن در غالب موارد، استحباب و از خاصش، وجوب فهميده میشود، و همچنين آنجا كه دليل نهى دارد از عامش كراهت و از خاصش حرمت و همچنين از مطلق قرآن حكمى و از مقيدش حكمى ديگر استفاده میشود، و اين خود يكى از كليدهاى اصلى تفسير در اخباريست كه از آن حضرات نقل شده و مدار عده بی‏شمارى از احاديث آن بزرگواران بر همين معنا است، و با در نظر داشتن آن، شما خواننده میتوانى در معارف قرآنى دو قاعده استخراج كنى. 🔸 💎 ادامه 👇 👇 👇
۱۹ فروردین ۱۳۹۹
⭕ إحداهما [القاعدتین]: أن كل جملة وحدها، و هي مع كل قيد من قيودها تحكي عن حقيقة ثابتة من الحقائق أو حكم ثابت من الأحكام، كقوله تعالى: «قل الله ثم ذرهم في خوضهم يلعبون» (الأنعام،۹۱)، ففيه معان أربع: الأول: قل الله‏، و الثاني: قل الله ثم ذرهم‏، و الثالث: قل الله ثم ذرهم في خوضهم‏، و الرابع: قل الله ثم ذرهم في خوضهم يلعبون‏. و اعتبر نظير ذلك في كل ما يمكن» (المیزان، ج۱ ص۲۶۰). «[علی هذا القاعدة] جميع التقادير من التركيبات الممكنة في كلامه تعالى حجة يحتج بها». (المیزان، ج۱۰ ص۱۰۰). 🔻قاعده‌ی اول اينكه، هر جمله از جملات قرآنى به تنهايى حقيقتى را میفهماند و با هر يك از قيودى كه دارد، از حقيقتى ديگر خبر می‏دهد، حقيقتى ثابت و لا يتغير و يا حكمى ثابت از احكام را، مانند آيه شريفه: (قل الله ثم ذرهم في خوضهم يلعبون) كه چهار معنا از آن استفاده مي¬شود: معناى اول از جمله: (قل الله) و معناى دوم از جمله: (قل الله ثم ذرهم)، و معناى سوم از جمله‏ (قل الله ثم ذرهم في خوضهم)، و معناى چهارم از جملات‏ (قل الله ثم ذرهم في خوضهم يلعبون) كه تفصيل آن در تفسير خود آيه می‏آيد انشاء الله، و شما میتوانيد نظير اين جريان را تا آنجا كه ممكن است (همه جای قرآن) دارای اعتبار بدانید. [پس طبق این قاعده]، از تركيباتِ كلام الهى، هر احتمالى كه به ذهن برسد، حجّتى است كه به آن احتجاج می‏شود. 🔸 ⭕️ «والقاعدة الثانية: أن القصتين أو المعنيين إذا اشتركا في جملة أو نحوها، فهما راجعان إلى مرجع واحد ]بنحوٍ[. و هذان سرّان تحتهما أسرار و الله الهادي». (المیزان، ج۱ ص۲۶۰) 🔻قاعده¬ی دوم اينكه، اگر ديديم دو قصه و يا دو معنا در يك جمله ‏اى شركت دارند، و آن جمله در هر دو قصه آمده و يا معنا و عبارت ديگرى در هر دو ذكر شده، میفهميم كه اين دو قصه و دو معنا، متّصل به يك حقیقت و مرجع است. این قواعد، «دو سِرّ» از «اسرارِ قرآن» است که در ذیل آنها اسرار دیگری نهفته است، و خدا راهنما است. (ترجمه المیزان، ج۱ ص۳۹۲، و ج۱۰ ص١۴۵) (پایان متن علامه) 🔸 🔸 بر این مبنا، چون هر آیه «نازله‌ی یک حقیقت» است، لذا هر قسمتِ معنادارِ آیه، ناظر به حقیقتی می‌باشد. 🔻پس اگر «دو آیه باهم» قسمتی مشترک داشتند، یا در «یک آیه» جزء جزئش «قابلِ معنا» بود، آن «قسمتِ مشترک» و «جزء معنادار» ناظر به «حقیقتی واحد» هستند. یعنی، ترتیبِ آمدنِ کلمات صرفاً برای ساخته شدنِ یک جمله نیست، بلکه یک «تنزّل» است که از «وحدتِ حقیقتی محفوظ» دارد «تجلّی» می‌کند، و هر «عبارتِ معنادار» مرتبه‌ای از آن حقیقت است که اگر «مُعارضِ عقلی یا نقلی» نداشته باشد، «قابل احتجاج» است. و لذا «مطالب مشترک در لفظ یا در معنا» مابینِ «دو سیاق» یا «دو آیه»، «دو مرتبه‌اند» از «یک واقعیّت» -که «یک حقیقتِ محفوظ» است-، و از آن نازل شده¬اند. پس هرکدام از آن «مراتبِ متّصل به یک حقیقت» می¬توانند «به وجهی» پرده از معنای دیگری بردارد، و این قاعده بعنوان یکی از مبانیِ «تفسیر قرآن به قرآن» قرار می‌گیرد. [ 2 ] 🔸 🔸علامه (رحمةالله علیه) می‌فرمایند که این دو قاعده از «اسرارِ قرآن» است و در ذیل آنها نیز اسراری نهفته است (از جمله اسراری عرفانی که یک عنوان آن در ادامه می‌آید). 🔻 این قواعد نشان می‌دهد که قرآن نازله‌ای از «حقیقتِ واحده» است، که خداوندمتعال احاطه‌ی کامل در بیانِ آن دارد، و هرگز در بیان آیات، به جهتِ غفلت یا نسیان، چیزی را تکرار نکرده (نعوذ بالله)، بلکه هر تکراری، در یک حُکم خاص یا حقیقتی، «مدخلیّت و اثر» دارد. [ 3 ] 🔸 🔸همچنین این حقیقت (عدم تکرار بی اثر) در «اشراقِ وحی قرآن» مطابق قواعدِ عرفانِ اسلامی است، که در می‌فرمایند: «لا تكرارَ فى التّجلّى»، یعنی، «در تجلّیِ حقایقِ اشراقی، تکرار نیست»؛ فلذا در تجلی قرآن نیز، هیچ آیه‌ و عبارتی در اشراقِ وحیانی، تکراری نیست. 🔸امامِ به حق ناطق، حضرت صادق (علیه السلام) پیرامون «تجلّیِ اشراقیِ خداوندمتعال با کلامش در قرآن کریم» می‌فرمایند: «لَقَدْ تَجَلَّى‏ اللَّهُ‏ لِعِبَادِهِ‏ فِي‏ كَلَامِهِ،‏ وَ لَكِنْ لَا يُبْصِرُون‏»، «همانا خداوند در کلامش برای بندگانش تجلّی کرده است، ولی [افسوس‌که] آنان نمی‌بینند!» (مفتاح الفلاح؛ شیخ بهایی؛ ص۳۷۲)؛ 💎 ادامه 👇👇👇
۱۹ فروردین ۱۳۹۹
🔸برای فهم عمیقتر بیان فوق از امام معصوم (عليه السلام) که قرآن را «تجلّیِ اشراقیِ خداوندمتعال» دانستند، در بیان امام خمینی (رحمةالله علیه) پیرامونِ قاعده‌ی عرفانی مذکور در «تجلّیِ اشراقیِ خداوندمتعال» تفکر می‌کنیم که می‌فرمایند: ⭕«هذا سرّ قول اصحاب المعرفة ان: لا تكرار فى التّجلّى، و انّ اللّه لا يتجلّى فى صورة مرّتين، فهو تعالى دائما فى التّجلّى، باسمائه الظّاهرة: كالرّحمن و المبدء، و باسمائه الباطنة: كالمالك و القاهر و المعيد، و الحقائق دائماً فى الظّهور و البطون، فكلّ يوم هو فى شأن من الجمال و الظّهور و الجلال و البطون». 🔻«این سِرِّ سخن اصحاب معرفت است که می‌گویند: در تجلّی تکرار نیست [لذا در تجلی حق در قرآن نیز تکرار نیست]، و خداوند [هرگز] در مظهرِ یک‌صورت، دوبار تجلّی نمی‌کند. پس، حق تعالى دائماً با اسماى ظاهرش نظير «الرحمن» و «المبدأ»، و با اسماى باطنش مانند «المالك» و «القاهر» و «المعيد» در تجلّى است، و حقايق پيوسته در [حال‏] ظهور و بطونند، بنابراين «او هر روز (و لحظه ای) در شأنى» از جمال و ظهور، و جلال و بطون، در تجلّی است‏». (تعليقات على شرح «فصوص الحكم» و «مصباح الأنس»؛ امام خمینی؛ ص۳۰۰ و ۳٠١) 🔸 ⭕️ پی‌نوشت‌ها : 🔻 [ 1 ] : آیت الله جوادی آملی(حفظه الله) از شاگردانِ علامه طباطبایی (رحمةالله علیه)، پیرامونِ استفاده¬ی ایشان از «آیاتِ غرر» می‌نویسند: « مرحوم علامه از «آیات كلیدی قرآن كریم» به عنوان «غررِ آیات» یاد می‏فرمود كه درخشش چشمگیر آنها، نه تنها راهگشای بسیاری از آیات دیگر قرآن بود، بلكه پایه ی محكمی برای حلّ بسیاری از احادیث خواهدبود. میزان شناساییِ [این] «آیات زیربنایی»،... همانا آیات صریح یا ظاهر در معارف توحیدی است؛ ...[که] با استنباط آیات زیربنایی بر محور یاد شده، [در تفسیرِ معنای آیاتِ دیگر با آنها] هر وجه یا احتمالی كه در بین وجوه و احتمالات گوناگون در آیه‌ی مورد بحث، مخالفِ [معانیِ آیاتِ زیربنایی در] توحید بود، باطل دانسته، و هر وجه یا احتمالی كه به [آن معانیِ کلیدیِ] توحید نزدیك‏تر باشد، می‏پذیرند.» 🔻 [ 2 ] : این «قواعدِ تفسیری» نشان از آن دارند که خداوند متعال، خلقتِ «توانِ بشری» در «وضعِ الفاظ و گفتار» را، با «قدرت و توانِ الهی» بکارگرفته است، و همین «قدرتِ مطلقِ حقّ» است که «متنِ قرآنِ کریم» را تبدیل به «معجزه‌ای عظیم» نموده است؛ تا آنجا که هر چقدر هم بشر در آن دقّت کند، به «حقِّ عظمتِ آن» نمی‌رسد، و در عرصه‌ی قیامت، «حقیقتِ قرآن کریم» بصورت «بِکر» و «دست نخورده» وارد خواهد شد. ضمناً توجّه به این قواعد روشن می‌کند که، این روشِ بیان هرگز در «کلامِ نوعِ بشر» یافت نمی‌شود، چون سخنانِ اعتباریِ بشر، نازله‌ی حقایق نیست، و بکار بردنِ الفاظِ گوناگونش هم، صِرف تنوّع در بیان، برای گویاتر کردن، و یا برای تفنّن در ذوق و شیرین زبانی است. 🔻[ 3 ] : استاد حجت‌الاسلام والمسلمین عابدینی، در جلسات ۱۴۵ و ۱۴۶ درس شرح تفسیر المیزان (در ۲۷و۲۸ مهر ۱۳۹۲) به شرح بیان علامه از این قواعد تفسیری عرفانی قرآن پرداختند، و در بخشی از درس فرمودند: «هر کدام از قسمت های عباراتِ آیات دارند از یک حقیقتی صادر میشود. لذا هر عبارتی قابل احتجاج است و دارد حقیقتی را بیان میکند. جایی از سوره ها که یک آیه (به ظاهر) تکرار شده، یا بعضی الفاظش تکرار شده، یا مثال ها تکرار شده، این قسمت ها با آن حقیقت اتحاد پیدا میکنند. لذا آن دو عبارت متصل به حقیقت باهم مرتبط میشوند. اینها از نتایج تفسیر قرآن به قرآن است و نگاه به اینکه قرآن حقیقتی دارد و از آن نازل شده است و میخواهد انسان را مرتبط با حقایقش بکند. ما یک کلمه را به کار میبریم برای مطلبی، بار دیگر بخواهیم بگوییم با کلمات و طور دیگری میگوییم. لکن آیه اینطور نیست. صد بار هم نازل بشود، باز هم همینطور نازل میشود. ما اگر حرفی را تکرار کنیم از باب شیرین زبانی است، اما در کلام الهی (در مطالب بظاهر تکراری) حکمتی درکار است، از تاسیس یک تذکر جدید، یا تأکیدی بالاتر، و... . ما گاهی چون نمی‌توانیم لفظی گویا برای مقصودمان بکار ببریم، چندین لفظ را بکار می‌بریم تا مطلب گویایی را برسانیم، اما خداوند حکیم از بکارگیری الفاظ متعدد (بظاهر مترادف) مقصود حکیمانه ای دارد برای توجه به حقیقتِ آنها. اینها لازمه این است که خداوند را حکیم مطلق دانسته، و قرآن را نازل حقایقی بدانیم.» 🔸 🌐 : متن فوق در بخشی از قواعد قرآنی استفاده شده در پایان نامه ارشد (اسفند ۱۳۹۲، برگزیده هفتمین جشنواره کشوری علامه حلی) می‌باشد، با عنوان «متن کاوی موضوعی قرآن کریم، جهت کشف ارتباطات معنایی میان آیات، بر مبنای تفسیر المیزان»، که در طراحی قالب پیکره‌ی موضوعی آن، مبتنی بر قواعدِ ذکر شده، برای تشکیلِ «مدل آیات مرتبط» در کنار «مدل ساختاری سوره ها» مورد بهره‌برداری در دیتاست داده کاوی رایانه ای قرار گرفت. 🔸 @Salehy @Salehi786
۱۹ فروردین ۱۳۹۹
⛱ پایان ۳۴ 💬 @Salehi786
۱۹ فروردین ۱۳۹۹
بسم الله 🔸 روایتی دقیق، و جامع، در بیان امام باقر (علیه السلام) از معنای دقیق روایت نبوی «ان الله خلق آدم علی صورته» (و مشخص شدن وجه ادق در میان وجوه معنایی مختلفی که از آن روایت کرده اند). 🔸 جامع الأحادیث https://hadith.inoor.ir/hadith/104248 نشانی: الکافي ج ۱، ص ۱۳۴؛ التوحيد ج ۱، ص ۱۰۳ 🔻 حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بَحْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: ⚡سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَمَّا يَرْوُونَ: «أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ» (1) ؟ 🔻 فَقَالَ الباقر (علیه السلام) : ⚡«هِيَ صُورَةٌ مُحْدَثَةٌ مَخْلُوقَةٌ، اصْطَفَاهَا اللَّهُ وَ اخْتَارَهَا عَلَى سَائِرِ الصُّوَرِ الْمُخْتَلِفَةِ، فَأَضَافَهَا إِلَى نَفْسِهِ، كَمَا أَضَافَ الْكَعْبَةَ إِلَى نَفْسِهِ، وَ الرُّوحَ إِلَى نَفْسِهِ، فَقَالَ: «بَيْتِيَ» (بقره 125)، وَ قَالَ: «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» (الحجر 29). 🔸🔸 ✅ ترجمه: 🔸 محمد بن مسلم می گوید: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم درباره این [مسئله] که روایت می کنند [از پیامبر اکرم (ص) که فرمودند] : «إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ آدَمَ عَلَى صُورَتِهِ»، «خداوند، آدم را طبق صورت خود آفریده است». 🔻 پس امام باقر (علیه السلام) فرمود: ⚡ آن [حقیقت صورت روح انسانی] صورتی است پدیدآمده و آفریده شده، و خداوند آن را به عنوان خالص ترین [ صورت ] برگزید و بر صورت‌های گوناگون دیگر ترجیح داد، سپس آن (صورت روح انسانی) را [ به عنوان صورت ویژه ] به خودش نسبت داد؛همانطور که خانه کعبه را به خودش نسبت داد و در قرآن فرموده: «بَیتی» یعنی «خانه من» (بقره ١٢۵)،و همانطور که حقیقت روح را به خود نسبت داده و فرموده: «و نَفَختُ فیه من روحی»، «و از روحم در او دمیدم» (الحجر ٢٩). . (الکافي ج ۱، ص ۱۳۴؛ التوحيد ج ۱، ص ۱۰۳) 🔸 🔻پی‌نوشت (در معانی مختلف روایت نبوی از محقق کتاب توحید ، جناب سید هاشم حسینی طهرانی) : (1). في هذا الكلام وجوه محتملة: فان الضمير اما يرجع إلى اللّه تعالى فالمعنى ما ذكره الامام عليه السّلام هنا على أن يكون الإضافة تشريفية كما في نظائرها أو المعنى أنّه تعالى خلق آدم على صفته في مرتبة الإمكان و جعله قابلا للتخلق باخلاقه و مكرما بالخلافة الإلهيّة، و اما يرجع الى آدم عليه السّلام فالمعنى أنّه تعالى خلق جوهر ذات آدم على صورته من دون دخل الملك المصور للاجنة في الارحام كما لا دخل لغيره في تجهيز ذاته و ذات غيره أو المعنى أنه تعالى خلق آدم على صورته هذه من ابتداء أمره و لم يكن لجوهر جسمه انتقال من صورة الى صورة كالصورة المنوية الى العلقة الى غيرهما، أو المعنى أنّه تعالى خلق آدم على صورته التي قبض عليها و لم يتغير وجهه و جسمه من بدئه إلى آخر عمره، و اما يرجع الى رجل يسبه رجل آخر كما فسر به في الحديث العاشر و الحادي عشر من الباب الثاني عشر فراجع. 🔸 @Salehi786
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
بسم الله 🔸روح نبی خاتم و عترتش، اصل الأرواح، و أبو الارواح و أم الارواح 🔸بیان عرفانی در شرح دعای ٢۴ صحیفه سجادیه، در دعا برای والدین روحانی، و والدین جسمانی 🌐 [لوامع الانوار العرشیه فی شرح الصحیفه السجادیه (محمدباقر بن محمد، ملاباشی شیرازی، ١٢۴٠ق) - مجلد ۳، صفحه ۵۱۳ الی ۵١٨] 🔸 قال العلماء: «إنّما جعل اللّه سبحانه الإحسان بالوالدین تالیاً لعبادته کما فی هذه الآیة و شکرهما تالیاً لشکره کما فی قوله تعالی: «أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوَالِدَیکَ» (لقمان، ١۴). ... المراد بالأبوین اللّذین جعل اللّه سبحانه الإحسان إلیهما تالیاً لعبادته و شکرهما تالیاً لشکره هما حقیقتا محمّدٍ و علیٍّ علیهما السلام، کما قال (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) : «یا علیّ! أنا و أنت أبوا هذه الأمّة» [امالی صدوق، ۶۵٧]. و قد عرفت فیما سبق انّه (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) هو العقل الکلّیّ و انّ علیّاً (علیه السلام) هو النفس الکلّیّة، فاذاً عبّر منهما بالأب و الأمّ، و انّ الموجودات الإمکانیّة نشأت منهما. و قد عرفت أیضاً انّ الحقیقة المحمّدیّة مظهرٌ لمرتبة الجمعیّة الإلآهیّة و فی کلّ مرتبةٍ من المراتب الإمکانیّة لها اسمٌ خاصٌّ و آثارٌ خاصّةٌ، فبالحقیقة هما موجد الأشیاء و مقوّمها بعد مرتبة الواجبیّة؛ فلذا أضاف علیٌّ (علیه السلام) کلّ الأفعال الواجبیّة إلی نفسه الشریفة کما فی خطبة البیان و سائر الخطب و الکلمات المرویّة عنه (علیه السلام)، و قد ذکره الشیخ رجب بن محمّد بن رجب البرسی الحلّی فی کتابه المسمّی بمشارق أنوار الیقین فی کشف أسرار أمیرالمؤمنین علیه السلام نبذاً منها بروایة سلمان و أبیذرّ فی حدیثٍ لهما، و بروایة جابر فی الخطبة التطنجیّة ، و بروایة الأصبغ بن نباتة فی خطبة الافتخار. و لا استبعاد فی ذلک، لأنّ اللّه إذا تجلّی لأحدٍ یری کلّ الذوات و الصفات و الأفعال متلاشیةً فی أشعّة ذاته و صفاته و أفعاله، و یجد نفسه مع جمیع المخلوقات کأنّها مدبّرةٌ لها و هی أعضاؤها و جوارحها لایلمّ واحدٌ منها بشیءٍ إلاّ و یراه ملمّاً به، و یری ذاته الذات الواحدة و صفته صفتها و فعله فعلها لاستهلاکه بالکلّیّة فی عین التوحید. قال صاحب الفتوحات بعد ذکر نبیّنا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و انّه أوّل ظاهرٍ فی الوجود قال: «و أقرب الناس إلیه علیّ بن أبیطالبٍ إمام العالم و سرّ الأنبیاء أجمعین». [فتوحات مکیه، چاپ بولاق، ج۱ ص١٣٢؛ به نقل علامه حسن‌زاده در نکته ٧٣٢ هزار و یک نکته] . 👇👇👇
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
و قال بعض العرفاء : (صدرالدین محمد بن ابراهیم ملاصدرای شیرازی، شرح اصول کافی، ج٣ ص٣٨٢ الی ٣٨۴) (البته بخشی از متن ملا صدرا هم برگرفته از کتاب نجم الدین رازی ۶۵۴ق است با عنوان «منارات السائرین الی حضرة الله جل جلاله و مقامات الطائرین»، و با آن تصحیح کردیم) : «اعلم! أنّ الأرواح کلّها مخلوقةٌ من روحٍ واحدةٍ هی روح النبیّ (کما روینا فی حدیث جابر)، و أن روحه أصل الأرواح، و لهذا سمّی امّیا، أی: «أمّ الأرواح» ، کما ان اللوح المحفوظ «أمّ الکتاب» لأنها منتسخة منه. فکما کان آدم (علیه السلام) أبا البشر و خلیفة اللّه فی الأرض، کان النبیّ (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) أبا الأرواح (و أمها)، و خلیفة الله فی عالم الأرواح. فالروح خلیفة اللّه و مجمع صفاته تعالی الذاتیّة کالعلم و الحیاة و القدرة و الإرادة و السمع و البصر و الکلام و البقاء ؛ و الجسد خلیفة الروح، و هو مجمع صفاته الفعلیّة. و ذلک انّ اللّه تعالی لمّا خلق روح النبیّ (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) «کان اللّه و لم یکن معه شیءٌ إلا روحه» و ما کان شیءٌ آخر حتّی ینسب روحه الیه أو یضاف إلیه غیر اللّه، بل کان روحه «أوّل شیءٍ تعلّقت به القدرة الأزلیّة»، و لذلک شرّفه تشریف الإضافة إلی نفسه فسمّاه «رُوحِی» [الحجر ۲۹]، کما سمّی «أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ» [آل عمران ۹۶] و شرّفه بالاضافة إلی نفسه، فقال: «بَیتِی» [البقره ١٢۵]. ثمّ حین أراد أن یخلق آدم سوّاه و نفخ فیه من روحه أی: من الروح المضاف إلی نفسه، و هو روح النبیّ، کما قال: «وَ إِذَا سَوَّیتُهُ وَ نَفَختُ فِیهِ مِنْ رُوحِی»، و لم یقل: «نفخت فیه روحی» بدون کلمة «من» لیکون فیه دلالةٌ علی أنّ الروح المنفوخ فی آدم هو بعینه روح النبیّ (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)، بل کان روح آدم متولّداً منه. فالنبیّ (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) الأب الروحانیّ لأبی البشر و سائر الأنبیاء، و أبوالبشر الأب الجسمانیّ للنبیّ و سائر البشر ، کما قیل (القائل هو ابن الفارض فی تائیته) : وَ إِنِّی وَ إِنْ کُنتُ ابْنَ آدَمَ صُورَةً فَلِی فِیهِ مَعنیً شَاهِدٌ بِأُبُوَّتِی [١] و قیل بالفارسیة الشعر (مثنوی، دفتر چهارم، بخش٢٠) : گر بصورت من ز آدم زاده ام من به معنی جدّ جدّ افتاده ام و کذلک أرواح أولاد آدم مخلوقةٌ من روح النبیّ (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) ، لقوله تعالی: «ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلاَلَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ ثُمَّ سَوّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ» [السجده، ۸و۹]؛ و کذلک قال فی حقّ روح عیسی علیه السلام: «فَنَفَخنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا» [التحریم ١٢]. فکانت النفخة لجبرئیل و الروح من روح النبیّ (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) المضاف إلی الحضرة الإلهیّة. و لأجل کون حقیقة الروح علی هذه المنزلة و الشرف قصرت أفهام الناس و تلاشت العقول عن درکها کما یتلاشی أنوار الأبصار فی شعاع الشمس، و لهذا قال تعالی: «وَ مَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً» [الاسراء ٨۵] ؛ فافهم هذا المقال فانّه مدرکٌ عزیز المنال! »؛ انتهی کلامه. قال المولویّ (در مثنوی، دفتر چهارم، بخش١٢۴) : کلّ عالم صورت عقل کل است کوست بابای هر آنک اهل قل است صلح کن با این پدر عاقی بهل تا که فرش زر نماید آب و گل پس قیامت نقد حال تو بود پیش تو چرخ و زمین مبدل شود من که صلحم دائماً با این پدر این جهانم چون جنّتـستم در نظر و إذاً ثبت انّ الأرواح مخلوقةٌ من روحٍ واحدٍ هو روح النبیّ (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) ؛ و کذا الأجساد کلّها مخلوقةٌ من جسده (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) و ثبت هذا الحکم لوصیّه الّذی هو بمنزلة نفسه و لأولاده الّذین هم من نوره. و بهذا ظهر معنی قول الهادیّ (علیه السلام) فی الزیارة الجامعة: «و أجسادکم فی الأجساد، و أرواحکم فی الأرواح، و أنفسکم فی النفوس، و آثارکم فی الآثار، و قبورکم فی القبور» [٢]، فانّ حقائق أرواح ماسواهم و أنفسهم و أجسادهم و قبورهم لهم، و هم أولی لهم من غیرهم؛ فافهم ذلک إن کنت من أهله و لاتکن من الغافلین الهالکین. 👇👇👇
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
و قال [المولوي] أیضاً : (برخی این شعر را از سلطان محمد فرزند مولوی می‌دانند) : تا صورت پیوند جهان بود علی بود تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود شاهی که ولی بود و وصی بود علی بود سلطان سخا و کرم و جود علی بود هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم أیّوب هم یوسف و هم یونس و هم هود علی بود هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم إلیاس هم صالح و پیغمبر داود علی بود عیسی بوجود آمد و در حال سخن گفت آن نطق و ملاحت که در او بود علی بود مسجود ملائک که شد آدم ز علی شد در قبله محمّد بد و مقصود علی بود از لحمک لحمی [٣] بشنو تا که بیابی کان یار که او نفس نبی بود علی بود آن شاه سر افراز که اندر شب معراج با احمد مختار یکی بود علی بود محمود نبودند کسانی که ندیدند کاندر ره دین احمد محمود علی بود آن معنی قرآن که خدا در همه قرآن کردش صفت عصمت و بستود علی بود این کفر نباشد سخن کفر نه اینست تا هست علی باشد و تا بود علی بود آن قلعه گشائی که در از قلعه خیبر برکند به یک حمله و بگشود علی بود آن گرد سرافراز که اندر ره اسلام تا کار نشد راست نیاسود علی بود آن شیر دلاور که برای طمع نفس بر خوان جهان پنجه نیالود علی بود سرّ دو جهان جمله ز پیدا و ز پنهان شمس الحق تبریز چو بنمود علی بود ---------- 🔸 پی نوشت : [١]: البیت من غرر أبیات التائیّة الکبری لابن الفارض، راجع: «جلاء الغامض فی شرح دیوان ابن الفارض» ص ۱۲۰. [۲]: راجع: «من لایحضره الفقیه» ج ۲ ص ۶۱۵ الحدیث ۳۲۱۳، «تهذیب الأحکام» ج ۶ ص ۹۹ الحدیث ۱، «مستدرک الوسائل» ج ۱۰ ص ۴۲۳ الحدیث ۱۲۲۷۴، «عیون الأخبار» ج ۲ ص ۲۷۶ الحدیث ۱. [۳]: إشارةٌ إلی قول النبیّ مخاطباً لوصیّه علیهما السلام: «لحمک لحمی و دمک دمی... »، راجع: «بحار الأنوار» ج ۹۹ ص ۱۰۶، «کشف الغمّة» ج ۱ ص ۲۸۷، «کشف الیقین» ص ۱۰۷. 🔸 @Salehi786
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
20101130100358-106.pdf
344.5K
🔸مقاله « راه نجات در گیتا » حجت‌الاسلام مصطفی فرهودی ص١۰ (١۴٢): در وداها کلمه " اوم " (اسم اعظم) منم. 🔸 @Salehi786
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
()---2~1.PDF
4.05M
🔸مقاله با عنوان «خوشنویسی سانسکریت (انرژی لغات)» هنر مقدس و سنتی آیین هندوییسم - خانم مریم فدایی - نشریه آئینه هند - شماره 28 و 29 - خرداد و مرداد 1388 🔸 @Salehi786
۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
🔸قدر خود را می‌دانیم؟! 🔻خدای تعالی با اسم جامع خود بر حضرات تجلی کرد. در آیینه انسان خودنمایی کرد، که «همانا خدا آدم را به صورت خود آفرید» («إنَّ اللهَ عزوجل خَلَقَ آدمَ علی صورتِه» -توحید صدوق ص١٠٣-). 🔻پس انسان است و سایه بلند او و خلیفه خدا در همه عوالم (که باید تمام توجهش به خدا باشد)، و خدای تعالی با فیض اقدس و ظلّ ارفعش در او تجلی کرد. 🌐 کتاب شرح دعای سحر، صفحه ۱۶۷. 🔸 مجموعه پوستر 👇 🌐 emam.com/posts/index/quote#qtag555 ✅ بیانی از در «ارتباط روزه با قطع تعلق از حب دنیا، و توجه روح به حب خدای سبحان، و جبران خطای آدم و بنی آدم در خوردن از شجره‌ی کثرت جهان»👇 🌐 https://eitaa.com/salehi786/318 🔸 @Salehy
۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
بسم الله روزه، موجب غلبه احکام روح، بر احکام بدن روزه، زکات بدن است، یعنی موجب پاکی و قطع تعلق از بدن تحمل گرسنگی بدن و نخوردن و قطع تعلق از دنیا در روزه ماه رمضان، موجب غفران خطای بنی آدم (خطای خوردن از شجره کثرت و تعلق محبتش به بدن) بیانی از در «ارتباط روزه با قطع تعلق از حب دنیا، و توجه روح به حب خدای سبحان، و جبران خطای آدم و بنی آدم در خوردن از شجره کثرت جهان» 🔸 🔸امام حسن علیه السلام، نقل می‌کند از امیرالمؤمنین علی علیه السلام، و ایشان از پیامبر اسلام محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) که فرمودند: هر مومنی که برای خدا ،ماه رمضان را روزه بگیرد، خداوند هفت چیز را به او لازم می کند: ۱- حرام، ذوب شده واز بدنش خارج می شود (یذوب الحرام من جسده). ۲- به رحمت خداوند نزدیک می شود (یَقرُبُ من رحمة الله). 💫۳- خطای پدرش حضرت آدم را (که از درخت ممنوعه خورد) کفاره داده و جبران می‌کند (قَدْ کَفَّرَ خَطِیئَةَ أَبِیهِ آدَمَ). ۴- خداوند لحظات جان کندن را بر او آسان می کند (یُهَوِّنُ اللهُ علیه سکراتِ الموت). ۵- از گرسنگی وتشنگی روز قیامت در امان خواهدبود (أمانٌ من الجوع و العطش یوم القیامة). ۶- خداوند از غذاهای پاک و لذیذ بهشتی به او عطا خواهد کرد (یُطعِمُهُ الله عزوجل من طیبات الجنة). ٧- خداوند دور بودن از آتش دوزخ را به اوعطا می کند (یُعطیهِ الله عزوجل براءة من النار). (خصال الصدوق باب السبعه حدیث١٢: «من صام شهر رمضان وجبت له سبع خصال») 🔸 ⭕️ ⁉️ در بند سوم، خطای پدرمان آدم در خوردن از درخت (که آنچه خورد ٣٠ روز در بدنش ماند)، چه ربطی به من و شما دارد که برای جبرانش باید عوض آن، ٣٠ روز ماه رمضان روزه واجب بگیریم و نخوریم؟ 🔸 👌پاسخ را در جملات ناب امام خمینی (ره) بخوانیم👇 🔸«قضيّه شجره و اكل آدم عليه السلام از آن از اسرار علوم قرآن و اهل بيت عليهم السلام است كه بسيارى از معارف در آن مرموز است، و لهذا در احاديث شريفه علّت تشريع بسيارى از عبادات را همان قضيّه آدم و اكل شجره قرار داده ‏اند. من جمله باب وضوء و نماز و غسل و صوم شهر رمضان و سى روز بودن آن و بسيارى از مناسك حجّ. و نويسنده (امام خمینی) را سالها در نظر است كه در اين باب رساله ‏اى تنظيم كنم و اشتغالات ديگر مانع شده؛ از خداى تعالى توفيق و سعادت می‏خواهم‏». 🔸«سالک الی الله [باید ...] باطن روح را، كه نفخه الهيّه است و با نَفَسِ رحمانى در او منفوخ شده، از حظوظ شيطانى، كه توجّه‏ به‏ غير [و]‏ اصل‏ شجره منهيّه است تطهير كند تا لايق جنّت پدرش، آدم عليه‏ السلام گردد؛ و بداند كه اكل از اين شجره‌ی طبيعت و اقبال به دنيا و توجّه به كثرتْ، اصلِ اصولِ جنابت است. و تا طهارت از اين جنابت به انغماس يا تطهير تامّ به آب رحمت حقّ كه از ساق عرش رحمانى جارى است و خالص از تصرّف شيطانى است نكند، لايق صلاة، كه حقيقت معراج قرب است، نشود؛ «فانه لاصلاةَ الا بطهور» (نماز، نماز نيست جز با طهارت). 🔸جنابت فناى در طبیعت و غفلت از روحانیّت است و غایة القصواى کمال سلطنت حیوانیّت و بهیمیّت و دخول در اسفل السّافلین است. و غسلِ جنابت، تطهیر از این خطیئه و رجوع از حکم طبیعت است، و دخول در سلطان رحمانیّت و تصرّف الهیّت است به شست و شو نمودن جمیع مملکت‌ نفس را که فانى در طبیعت شده بود و به غرور شیطان مبتلا شده بود 🔻و اشاره به آنچه ذكر شد فرموده در حديث شريف وسایل از شيخ صدوق (رضوان اللَّه عليه) نقل نمايد: «گروهى از يهود نزد رسول الله (صلّى الله عليه و آله) آمدند، اعلم آنان پرسشهايى از آن حضرت كرد. از جمله پرسيد:" براى چه خداوند تعالى به غسل از جنابت امر فرمود؛ ولى بعد از مدفوع و بول به غسل امر نفرمود؟" رسول الله -صلى آله عليه و آله- فرمود: " انَّ آدَمَ (ع) لَمَّا اكَلَ مِنْ الشَّجَرَةِ: دَبَّ ذلِكَ فى عُروُقِهِ و شَعْرِهِ وَ بَشَرِهِ. فَاذا جامَعَ الَّرجُلُ اهْلَهُ، خَرَجَ الْماءُ مِنْ كُلِّ عِرْقٍ شَعْرَةٍ فى جَسَدِهِ، فَاوْجَبَ اللَّه عَزَّ و جَلَّ على‏ ذُرِّيَّتِهِ الْاغْتِسالَ مِنَ الْجَنابَةِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ ". "چون آدم(ع) از درخت(ممنوع) خورد، اثر آن در رگها و پوست و موى او نفوذ كرد؛ و (برای همین) چون هر مرد با همسرش در آميزد، آب (منى) از همه رگ و موى بدنش خارج شود؛ از اين رو خداوند عزّوجلّ تا روز قيامت غسل جنابت را بر فرزندان آدم واجب فرمود"». 🔻و در روایت دیگری، امام رضا (علیه السلام) میفرمایند: " انَّما امِرُوا بالْغُسْل مِنَ الْجَنابَةِ: وَ لَمْ يُؤْمَروُا بِالْغُسْلِ مِنَ الْخَلَاءِ وَ هُوَ أَنْجَسُ مِنَ الْجَنَابَةِ وَ أَقْذَرُ، مِن اجْلِ انَّ الْجَنابَةَ مِنَ نَفْسِ الِانْسانِ، وَ هُوَ شَىْ‏ءٌ يَخْرُجُ مِنْ جَميعِ جَسَدِهِ؛ وَالخَلَاءُ لَيْسَ هُوَ مِنْ نَفْسِ الِانْسانِ: انَّما هُوَ غَذاءٌ يَدْخُلُ مِنْ بابٍ وَ يَخْرُجُ مِنْ بابٍ." 👇👇👇
۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
٢ 🔸[ترجمه حدیث]‌: «اينكه به غسل جنابت دستور داده شده، اما پس از قضاى حاجت، با اينكه نجستر و پليدتر است، دستور غسل داده نشده است، از اين است كه اثر جنابت از نفْس آدمى است ولذا از همه بدن چيزى خارج میشود (و باید کل بدن غسل شود)؛ اما خلأ (بول و مدفوع) از نفس آدمى نيست، بلكه غذايى است كه از يك طرف وارد میشود و از طرف ديگر خارج می‏گردد». 🔸 بالجمله، تو آدم‏زاده، كه بذر لقائى، و براى معرفتْ، مخلوق [شدی]، و خداى تعالى تو را براى خود برگزيده، و با دو دست جمال و جلال خود [تو را] تخمير فرموده (خَلَقْتُ بِيَدَيَّ -ص٧۵-)، و مسجود ملائكه و محسود ابليس قرار داده، اگر بخواهى از جنابتِ پدر كه [پدر همان] اصلِ تو است خارج شوى، و لايق لقاى حضرت محبوب شوى، و استعداد وصول به مقام انس و حضرت قدس پيدا كنى، بايد با آب رحمت حقّ باطن دل را غسل‏ دهى (يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطانِ -انفال ١١-)، و از اقبال به دنيا، كه از مظاهر شجره منهيّه است، توبه كنى و قلب خود را، كه محفل جناب جميل و جمال جليل است، از حبّ دنيا و شئون خبيثه آن، كه رجز شيطان است، شست و شو دهى كه جنّتِ لقاى حقّ جاى پاكان است -«و لا يدْخُلُ الجنَّةَ الا الطَّيِّبُ» («جز پاكيزه وارد بهشت نشود» -کافی٣٧١/٣-)؛ «شست و شويى كن و آنگه به خرابات خرام» («تا نگردد ز تو اين دير خراب آلوده» -حافظ-). 🔸 در باب علّت وجوب صوم نيز در حديث شریف است كه يهودیان سؤال نمودند كه چرا خداوند بر امّت تو واجب نمود سى روز روزه در روزها؟ رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمود: «إِنَّ آدَمَ لَمَّا أَكَلَ مِنَ الشَّجَرَةِ بَقِيَ فِي بَطْنِهِ ثَلَاثِينَ يَوْماً فَفَرَضَ اللَّهُ عَلَى ذُرِّيَّتِهِ ثَلَاثِينَ يَوْماً الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ وَ الَّذِي يَأْكُلُونَهُ تَفَضُّلٌ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى عَلَيْهِمْ وَ كَذَلِكَ كَانَ عَلَى آدَمَ فَفَرَضَ اللَّهُ ذَلِكَ عَلَى أُمَّتِي ثُمَّ تَلَا رَسُولُ اللَّهِ ص هَذِهِ الْآيَةَ : "كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ" (آیات ١٨٣و١٨۴ سوره بقره)». همانا آدم (عليه السلام) چون از آن درخت خورد باقى ماند در شكمش سى روز؛ پس، واجب فرمود خداوند بر آدم و بر ذريه ‏اش سى روز گرسنگى و تشنگى را؛ و تفضّل فرمود بر آنها به اين كه در شبها اجازه خوردن داد به آنها. ولذا خدای سبحان سی روز روزه را بر آدم واجب فرمود و نیز واجب فرمود بر امت من سی روز روزه ماه رمضان را. سپس آیات ١٨٣و١٨۴ سوره بقره را تلاوت فرمودند که: «مسلمانان! همان‌طورکه بر مردمان پیش از شما روزه واجب بود، بر شما هم واجب است تا خودمراقب (متقی) بشوید. ایامی خاص (در ٣٠ روز ماه رمضان) که به شماره معین شده است.» (علل الشرايع؛ج٢،ص٣٧٨، باب١٠٩، ح١). [ یعنی، چون هبوطِ نوعِ آدم و توجهش به بدن با خوردن و حب به آن محقق شد، ولذا با نخوردن و پاک شدن از حب دنیا و کندن توجهش از بدن در روزه گرفتن، توبه و توجه به روح، و غلبه‌ی احکام روح محقق میشود، که انسان در ماه رمضان آمادگی های روحانی قوی می‌یابد. ] 🔸از این احادیث شریفه اهل اشارات و اصحاب قلوب را استفاده‌هایى باشد که خطیئه آدم (علیه السلام) با آن که از قبیل خطیئات دیگران نبوده، بلکه شاید «خطیئه طبیعیّه (تکوینی)» بوده یا خطیئه‌ی «توجّه به کثرت» که «شجره طبیعت» است بوده، یا (باطن آن) «توجّه به کثرت اسمائى» پس از «جاذبه‌ی فناى ذاتى» بوده، لکن از مثل آدم (علیه السلام)، که «صفىّ الله» و «مخصوص به قرب و فناى ذاتى» است، متوقّع نبوده. لهذا به مقتضاى غیرتِ [حریمِ] «حبّ ذات مقدّس حق»، اعلان عصیان و غوایت او را در همه عوالم و در لسان همه انبیاء علیهم السلام فرمود. و قال تعالى: «وَ عَصى‌ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‌» (طه ١٢١). 🔸[وقتی] کثرات از میان برداشته شده و عالم، عالم وحدت و یگانگى مى‌شود. جمال جمیل محبوب، تلألؤ نموده و بو و رایحه‌ی محبوب از هر چیزى به مشام مى‌رسد. این است معناى فرمایش رئیس الموحدین حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) : «و کمال توحیده الإخلاص له و کمال الإخلاص له نفی الصفات عنه» (نهج البلاغه، خطبه ١)؛ که آدمی باید بالعیان محبوب را دیده و از کثرت که غیر از محبوب و معشوق است بگذرد. 👇👇👇
۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
٣ 🔸پس آن را که خبر شد و از کثرات گذشت دیگر از همه چیز غافل است الّا هو، و به غیر محبوب توجه ندارد. و اگر به غیر توجه کند و لو آن غیر، آیت محبوب باشد، گناه است. این است که تا آدم (علیه السلام) به اسماء نگاه کرد -در صورتى که حق این بود که فقط جمال محبوب را ببیند ولاغیر-، به صرف قطع توجه از ذى الآیه (ذات اقدس حق) و توجه به آیه و عالم اسماء (مظاهر حق)، نداى محبوب بلند شده و در عالم اعلان نمود که عاشق خطا کرد: «وَ عَصى‌ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‌» (طه ١٢١)، عاشق را رسوا نمود که چرا توجه خود را از محبوب منصرف کردى، و این خطیئه آدم شد. این است که چون از محبوب هجران کرد، به هجران تمام مبتلا گردید. 🔸با این وصف، این همه تطهیر و تنزیه لازم است‌، هم براى خود آدم و هم ذریّه‌اش که در صلب او مستکنّ بودند و در خطیئه شرکت داشتند، بلکه پس از خروج از صلب نیز شرکت نمودند. 🔻 پس خطیئه آدم و آدم زادگان را چنانچه مراتب و مظاهرى است، -چنانچه اوّل مرتبه آن توجه به کثرات اسمائیه و آخر مظهر آن اکل از شجره منهیّه است که صورت ملکوتى آن درختى است که در آن انواع اثمار و فواکه است، و صورت ملکى آن طبیعت و شئون آن است، و حبّ دنیا و حبّ نفس که اکنون در این ذریّه است از شئون همان میل به شجره و اکل آن است-، همینطور (که خطیئه مراتب دارد) از براى تطهیر و تنزیه و طهارت و صلاة و صیام آنها هم، که براى خروج همه ماست از خطیئه پدر (که پدر، اصلِ ماست)، مراتب بسیارى است مطابق مراتب خطیئه. 🔻و از این بیان معلوم شد که جمیع انواع معاصى قالبى (بدنی) ابن آدم از شئون اکل شجره است و تطهیر آن به طورى است (در ترک گناه عملی)، و جمیع انواع معاصى قلبیه آنها نیز از شئون آن شجره است، و تطهیر آن به طورى است (در ترک رذایل اخلاقی). و جمیع انواع معاصى روحیّه هم از آن شجره، و تطهیر آن به طورى است (در ترک ماسوی الله و طهارت از شرک). 🌐 (آداب الصلاة، گزیده ص٧١ الی ٧۶. / تقریرات فلسفه، ج‌١ ص٨٣ و ۸۴). 🔸 🔸در پایان، بیان امام خمینی (ره) در ارتباط خطیئه بنی آدم با اوقات نماز و وضوی نماز: 🔻«لطیفه ای در باب خطیئۀ آدم و اوقات نماز»‏ : " وقت صلاة عصر، هنگام خطیئۀ آدم (علیه السّلام) به ورود در‌‎ ‌‏حجاب تعیّن و میل به شجرۀ طبیعت است.‏ ‌‏و اما صلاة عشائین (مغرب و عشا)، در اوقاتِ ظلمتِ دیجورِ طبیعت و احتجاب‌‎ ‌‏تامّ شمس حقیقت است، برای خروج از این ظلمت به توبۀ‌‎ ‌‏صحیحه از خطای غریزی ابوالبشر -علیه السّلام- به صلاة مغرب؛‌‎ ‌‏و خروج از ظلمات قبر و صراط و قیامت که بقایای ظلمت طبیعت‏ ‌‏است، به طریق مشایعت؛ چنانچه در حدیث اهل بیت عصمت و‌‎ ‌‏طهارت است که مغرب وقتی است که آدم توبه کرد پس، سه‌‎ ‌‏رکعت نماز خواند: یک رکعت برای خطیئۀ خود، و یک رکعت برای خطیئۀ‌‎ ‌‏حوّاء -علیها السّلام- و یک رکعت برای توبۀ خود." 🌐 (‌‏سرالصلوة، ‌‏ص۶١‏)‏ 🔸یکی از یهودیان سؤال کرد از حضرت رسول‌‎ الله (صلّی الله‌ علیه و آله) که به چه علّت وضوء مختصّ به این چهار‌‎ ‌‏موضع شد، با آن که اینها از همۀ اعضاء بدن نظیف ترند. فرمود:‌‎ ‌‏چون شیطان وسوسه کرد آدم (علیه السلام) را و او نزدیک آن درخت ممنوعه رفت و نظر‌‎ ‌‏به سوی آن کرد، آبرویش ریخت؛ پس برخاست و به سوی آن‌‎ ‌‏درخت روان شد ـ و آن اوّل قدمی بود که برای گناه برداشته شد. پس از آن با دست خویش آنچه در آن درخت بود چید و خورد،‌‎ ‌‏پس زینت و زیور از جسمش پرواز نمود. و آدم دست خود را بالای‌‎ ‌‏سرش گذاشت و گریه و توبه نمود. پس چون خداوند توبۀ او را قبول‌‎ ‌‏فرمود، واجب نمود بر او و بر ذریّه اش پاکیزه نمودن (و وضوی) این چهار‌‎ ‌‏عضو را؛ پس، امر فرمود خدای عزّوجل به شستن روی، برای آن‌‎ ‌‏که نظر نمود به شجره؛ و امر فرمود به شستن دستها تا مرفق، چون‌‎ ‌‏با آنها تناول نمود؛ و امر فرمود به مسح سر، چون دست خود را برای توبه به‌‎ ‌‏سر گذاشت؛ و امر نمود به مسح قدمها، چون که با آنها به سوی‌‎ ‌‏گناه رفته بود.‏ 🔻با وضو گرفتن، آنچه محل ظهور عبودیّت است در محضر مبارک حقّ باید طاهر و پاکیزه باشد و اعضاء و جوارح ظاهریّه، که حظّ ناقصى از آن معانى دارند، بى طهارت لایق مقام نیستند. 🔻و تطهیر قلب که محل حقیقى عبودیّت و مرکز واقعى این معانى است تطهیرش لازم‌تر است، و بدون تطهیر آن اگر با هفت دریا اعضاء صوریّه را شست و شو نمایند، تطهیر نشود و لیاقت مقام پیدا نکند، بلکه شیطان را در آن تصرّف باشد و از درگاه عزّت مطرود گردد. 🌐 (آداب الصلاة، ص٧٠) 🌐 eitaa.com/salehi786/317 🔸 @Salehy @Salehi786
۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
imam00120_080616213611.mp3
4.92M
🔈 صوت دعای عرفانی امام خمینی (ما هيچيم و هر چه هست تویی)👆 👌جذاب و تاثیرگذار در استقبال از ماه مبارک رمضان 🌸مهمانی بی مثال آمد 💫رمضان و شور برخاست صد شور و سرور و سور برجاست 💫مهماني ماه بي‌مثال است هم شادي بي‌مثال برپاست 💫صد هلهله هست در خلايق بر ديدن ماه بين چه غوغاست 💫چشمان، همه تير گشته بالا اميد بشر همه به بالاست 💫اين ماه هزار عشوه دارد زيرا كه خدا خودش بياراست 💫جان‌ها همه رقص و پاي‌كوبی بر تن زده‌اند و تن به يغماست 💫در ماه خدا خراب و خمّار بايد بشوی كه خمر آنجاست 💫چون ساقي خلق، خالق آمد مخموري خامران ز سقّاست 💫مي‌داد دلم نويد نو را فاضل بنگر كه فيض پيداست (شعر از آقای قادر فاضلی) 🔸 @SokhanErfan @Salehi786
۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
هدایت شده از استاد وکیلی
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
60_DaroShefa(Towhid.org).pdf
4.09M
🔸 کتاب «دار الشفا»👆 💡حرفی نو در نسبتِ تعطیلی حرم‌های مطهر 🦠 با کوئید١٩، علوم تجربی و علوم مجرّد 📘اثر حجت‌الاسلام والمسلمین ▫️آیا واقعا بازبودن اماکن مذهبی خطر جانی قابل توجه دارد؟ ▫️بررسی ادله حرمت تعطیلی حرمهای مطهر ▫️آیا اماکن مذهبی شفابخش است؟ ▫️نظام اسباب و علل استثناپذیر است یا نه؟ ▫️ضریب اهمیت زیارت از منظر اسلام چه مقدار است؟ ▫️چالش‌های دانش پزشکی مدرن کجاست؟ ▫️اعتبار نداشتن آراء پزشکان در خارج از حیطه تجربه 📥 صفحه ناشر در این کتاب 256 صفحه ای به صورت : 🌐 towhid.org/1339/book 🔸 @ostad_vakili @Salehy
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸روش تبدیل فایل های صوتی به تایپ شده فارسی، با استفاده از سرویس آنلاین گوگل 🌐 docs.google.com 👌نکته: سایت گوگل داکس👆را فقط با مرورگر (chrome) باز کنید. این قابلیت و گزینه‌ی «تایپ صوتی» (Voice Typing) در منوی ابزارها (Tools) فقط در مرورگر کروم نمایش داده می‌شود. 🔻براحتی کنید با صحبت کردن (با استفاده از میکروفن سیستم). 🔻براحتی با اجرای فایل صوتی در آن را تبدیل به متن کنید (با استفاده از تعریف میکروفن مجازی داخلی، که صدای داخل سیستم را بعنوان ورودی میکروفن به سرویس آنلاین گوگل میدهد). 🔸 @Salehy @Salehi786
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹
qurantr.apk
5.76M
🌷نرم‌افزار «ترجمه خواندنی قرآن» 👌نسخه ٣.۴ (به‌روزرسانی ماه رمضان المبارک ۱۴۴١) 🔻با قدرت و سرعت زیاد، ساده و زیبا، همچنین کم‌حجم 🔸 🔻به دلیل مشکل ایجاد شده در نسخه قدیمی این نرم‌افزار، این👆 را نصب نمایید. 🔻برای این منظور، باید ابتدا را از گوشی خود کنید، و سپس نسخه جدید نرم‌افزار را نمایید. 🔸 👌برای نصب نسخه iOS ابتدا اپلیکیشن testflight را از این لینک نصب کنید👇 🌐 https://apps.apple.com/us/app/testflight/id899247664 🔻سپس از همان دستگاه روی این👇 لینک کلیک کنید و دکمه accept را انتخاب نمایید👇 🌐 https://testflight.apple.com/join/yzgbSPm9 🔸 🙏با نثار صلوات به روان پاک علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان. شما هم با هدیه این برنامک به دوستانتان، در معرفی‌اش سهیم باشید. 🔻لینک مرجع نرم‌افزار از سازنده👇 🌐 cafebazaar.ir/app/ir.trk.qur 🌐 qurantr.com/نرم-افزار-اندروید/ 🔸 @Salehy @QuranTr
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹
base.apk
22.86M
نرم‌افزار «قلم هوشمند قرآن»👆قلم صوتی نسخه ٩.٧.٢ ✨قرائت آیات با لمس هر آیه (مانند قلم قرآنی) با صوت ۴۸ دوره ترتیل و تحقیق قاریان مشهور + یک دوره قرائت کلمه به کلمه مخصوص آموزش روخوانی قرآن ✨فارسی: ۷ ترجمه متنی، ۲ ترجمه گویا، تفسیر نور گویا / + ١٣ ترجمه غیرفارسی ✨دسترسی به تفسیر هر آیه با لمس آن، از تفاسیر المیزان، مجمع البیان، برگزیده نمونه، نور، البرهان (عربی وفارسی)، اثنی عشری، إعراب القرآن ✨انواع خط + خط عثمان طه ۱۵ سطری + نمایش بصورت صفحه بندی مانند قرآن چاپی، یا نمایش کل سوره در یک صفحه ✨جستجوی سریع در متن قرآن و متن ترجمه ها و متن تفاسیر + کپی و اشتراک گذاری متون + نشان‌گذاری + دسترسی سریع ✨جستجو بر اساس ریشه واژگان + بخش ختم قرآن + استخاره با قرآن + امکانات حفظ 👌برای فعال‌سازی کامل، برنامه نیاز به پرداخت درون برنامه ای دارد، که البته با امکانات خیرات معنوی در بخش ، می‌توانید با گزینه «هدیه بگیرید» با کلیک بر یکی از هدیه‌های عمومی، نرم‌افزارتان را به رایگان فعال کنید. 🌐 cafebazaar.ir/app/?id=ir.sabapp.SmartQuran2&ref=share 🔸 @Salehy @Salehi786
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹