Darham_Tweet 2 .jpg
557.2K
🔸آمدم معذرتخواهی کردم😭کاش مثل تو بمیرم!
📌ادمین این پیج اینستاگرام
🔸
@Salehy
#یوم_الله_مردم
🔸حتما پست «آمدم معذرتخواهی کردم!» را ببینید
🔻نمونهایست از تحول عمیقِ انفسی در #یوم_الله_مردم که امروز رقم خورد
🔻جوانی که تا چند روز پیش در هوای دیگری نَفَس میکشید امروز یک هوای تازه و ملکوتی را میچشید!
🔻دوم خرداد معنای دیگری در ادبیات سیاسی و مردمی ایران پیدا نمود. بله، امروز ٢ خرداد و روز #کشف_روح_ایمان در پیکرهی ایران بود
معنای تازهای که امروز دوم خرداد١۴۰٣ با #تشییع_شهدای_خدمت در تاریخ ایران پیدا کرد تاریخسازی را با قدوم مبارک تشییعکنندگان در گام دوم انقلاب ایجاد نمود
🔻اگر #یوم_الله تشییع حاج قاسمِ شهیدمان، روح قهرمانی و حماسی ملت ایران را در برابر دشمنان احیاء و بازسازی نمود، که او ظهور مصداق اسماء جلال الهی و مبارزه با ظالمان بود، و باطنش رحم به مظلومان
🔻اما امروز در #یوم_الله تشییع سید ابراهیمِ شهیدمان، روح ایثار و محبت و خدمت ملت ایران را در برابر محرومان احیاء و زنده نمود، که او ظهور مصداق اسماء جمال الهی و خاک پای و خادم مظلومان بود، و باطنش غیض به ظالمان
🔻امروز که این عکسهای بوسهی حاج قاسم بر پیشانی سیدابراهیم را در دستان این ملت عزیز میدیدم، احساس میکردم که ظهور روحِ تمامِ «اسماء جلالی سلیمانی» و «اسماء جمالی رئیسی» در نفوسِ پاک این سرزمین و تمام آزادگان و دلبستگانِ آن در جهان، ظهور انفسی و آفاقی پیدا کرده، و این یعنی آمادگی برای ظهور «مظهر تامّ اسم الله اعظم» که «اوست وجهُ اللّٰهی که صاحب تمام این جلال و جمال الهیست»:
⚡«و يَبقى وَجهُ رَبِّكَ ذو الجلال والإكرام»
(الرحمن٢٧؛ ذوالجلال والاکرام در این آیه «صفتِ وجه» است، نه صفت رب)
🔸
@Salehy
🔸 #شهید_رئیسی با شهادتش هم دارد برای پیشرفت و تعالی ایران عزیز کار میکند
🔻مسیر مواصلاتی (Corridor) شرق به غرب (از هند تا ترکیه) را با عزای عمومی ملی شدن این مسیر کشورها (با همدلی و همدردی ایشان در شهادت خویش) به ایران متصل و تکمیل کرد.
🔻بزرگمردی که ارتباط ایران با همسایگانش را در عین حفظ اقتدار تقویت نمود.
🔻اصلا این وحدت در اعلام عزای عمومی ملی برای درگذشت یک شخصیت سیاسی در تاریخ ملتهای این منطقه (با جمعیت یکچهارم جهان) امری بیسابقه است.
🔻مجموع جمعیت کشورهایی که برای درگذشت رئیسجمهور ایران اعلام عزای عمومی کردند بیش از ۱.۸ میلیارد است. این جمعیت معادل ۲۳ درصد -یک چهارم- کل ساکنان جهان است.
🇮🇷دولت ایران ۵ روز
🇸🇾دولت سوریه ۳ روز
🇱🇧دولت لبنان ۳ روز
🇮🇶دولت عراق ۱ روز
🇮🇳دولت هند ۱ روز
🇹🇷دولت ترکیه ۱ روز
🇵🇰دولت پاکستان ۱ روز
🇹🇯دولت تاجیکستان ۲ روز
🔸
@Salehy
🔸ملت ایران هویت گمشدهی اینسالهای خویش را در احیاء چشمهای نگران و بارانی یعقوبوارش در شب ولادت امام رضا (علیه السلام) و ١۶ ساعت جستجوی یوسف گمشدهاش #خادم_الرضا (علیه السلام)، در ارتفاعات مهآلود و بارانی جنگلهای ارسباران پیدا کرد، و این روزها دارد با عطر آسمانیِ #یوسف_گمگشتهاش هویت خویش را بازسازی میکند
🔻 این روزها باید علمای عاقلهی قوم تلاش کنند با معرفی نزدیکترین شخصیت به هویت #سید_شهیدان_خدمت برای ریاست جمهوری آینده، این فرایند هویتسازی ملی را تکمیل کنند تا راه #شهیدان_خدمت بسوی ظهور مولایشان ادامه یابد.
(ویراست)
🔸
@Salehi786
@Salehy
هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
﷽ | *ذکر ساعت آخر جمعه برای دفع بلایا* 🔴 به توصیه علمای ربـّانی، یک ساعت به *غروب جمعه*، *هفت مرتبه
.
📌ذکر ساعت آخر روز جمعه، ٧ مرتبه👇
🔸 *«اللهمَّ صلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ ، وَ أدْفَعْ عَنَّا البَلاءَ المُبْرَمَ مِن السَّماءِ ، إنَّكَ عَلى کُلِّ شَئٍ قَدِیر»*
Screenshot_۲۰۲۴۰۵۲۴-۲۳۳۸۲۵_Instagram.jpg
902.6K
🔸 چرا تردید کردم؟!
(چطور با #سید_شهیدان_خدمت وجدانها بیدار میشود)
🔻پیج اینستاگرام توبه کردهی Darham_Tweet
📌کامنتهاش هم خوندنیه
مثل این👇
انتخابات و هبوط - پیرامون انتخابات ریاست جمهوری ١۴۰٣ - استاد عابدینی .mp3
3.65M
🔸انتخابات و هبوط
🔻یافتن عزم الهی مانند اولوالعزم، که در پرداختن با مراقبه به امور انتخابات در کثرتهای آن، از جذبهی وحدت و نفحات ملکوتی شهادت #شهیدان_خدمت در این روزها خارج نشویم
🇮🇷 #مراقبات_جمعی اهل ایمان در انتخابات ریاست جمهوری ایران ١۴۰٣
🔹 #استاد_عابدینی
📌شنبه ۵ خرداد ١۴۰٣
🔸
@Abedini
@Salehy
بسم الله
#شعر
🔸خُمِ پنهانِ عشق الهی
🔸
🔸امام روحالله خمینی (ره):
⚡ ساقی از آن «خُمِ پنهان» که ز بیگانه نهان است
⚡ باده در ساغر ما ریز، که ما مَحرمِ رازیم
🔹
🔸جناب حافظ (ره) :
⚡ فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی
⚡ بخواه جام و گلابی به خاکِ آدم ریز
🔹
🔸جناب عمّان سامانی (ره) :
⚡جرعهیی هم ریخت ز آن ساغر بهخاک
⚡ز آن سبب شد مدفن تن های پاک
🔸🔸 🔸
🔻دیوان امام روحالله خمینی, غزل مَحرمِ راز:
در غمِ هجر رخ ماه تو، در سوز و گدازیم
تا به کی زین غم جانکاه بسوزیم و بسازیم؟
شب هجران تو آخر نشود، رُخ ننمایی
در همه دهر تو در نازی و ما گرد نیازیم
آید آن روز که در باز کنی، پردهگشایی؟
تا به خاکِ قدمت جان و سر خویش ببازیم
به اشارت، اگرم وعده دیدار دهد یار
تا پس از مرگ به وجد آمده در ساز و نوازیم
گر به اندیشه بیاید که پناهی است به کویت
نه سوی بتکده رو کرده، نه راهی حجازیم
ساقی از آن «خُمِ پنهان» که ز بیگانه نهان است
باده در ساغر ما ریز، که ما مَحرمِ رازیم
🌐 imam-khomeini.ir/fa/c78_99305/کتاب/دیوان_اشعار/مَحرمِ_راز_zwnj;
(اشعار بیشتر در لینک)
🔸🔸🔸
🔻دیوان حافظ, غزل٢۶۶:
دلم رمیدهٔ لولیوَشیست شورانگیز
دروغ وَعده و قَتّال وَضع و رنگ آمیز
فدایِ پیرهنِ چاکِ ماهرویان باد
هزار جامهٔ تقوی و خرقهٔ پرهیز
خیالِ خالِ تو با خود به خاک خواهم برد
که تا ز خالِ تو خاکم شود عَبیرآمیز
فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی
بِخواه جام و گلابی به خاکِ آدم ریز
پیاله بر کفنم بند، تا سحرگهِ حَشر
به مِیْ ز دل بِبَرَم هولِ روزِ رستاخیز
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی
که جز وِلایِ تواَم نیستْ هیچْ دست آویز
بیا که هاتفِ میخانه دوش با من گفت
که در مَقامِ رضا باش و از قَضا مَگریز
میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجابِ خودی، حافظ از میان برخیز
🌐 ganjoor.net/hafez/ghazal/sh266
🔸🔸🔸
🔻گنجینة الاسرار عمان سامانی، بخش٢:
پردهای کاندر برابر داشتند
وقت آمد پرده را برداشتند
ساقییی با ساغری چون آفتاب
آمد و عشق اندر آن ساغر شراب
پس ندا داد او نه پنهان، برملا
کالصلا ای بادهخواران الصلا
همچو این مِیْ خوشگوار و صاف نیست
ترک این مِیْ گفتن از انصاف نیست
حبذا زین مِیْ که هر کس مستِ اوست
خلقت اشیا مقام پست اوست
هرکه این مِیْ خورد جهل از کف بهشت
گام اول پای کوبد در بهشت
جملۀ ذرات از جا خاستند
ساغر مِیْ را ز ساقی خواستند
بار دیگر آمد از ساقی صدا
طالب آن جام را بر زد، ندا
ای که از جان طالب این بادهای
بهر آشامیدنش آمادهای
گرچه این مِیْ را دوصد مستی بود
نیست را سرمایۀ هستی بود
از خمار آن حذر کن کاین خمار
از سر مستان برون آرد دمار
درد و رنج و غصه را آماده شو
بعد از آن آمادۀ این باده شو
این نه جام عشرت، این جام ولاست
دُرد او دَردست و صافِ او بلاست
بر هوای او نفس هر کس کشید
یک قدم نارفته پا را پس کشید
سرکشید اول به دعوی آسمان
کاین سعادت را بهخود بردی گمان
ذرهیی شد ز آن سعادت کامیاب
ز آن بتابید از ضمیرش آفتاب
جرعهیی هم ریخت ز آن ساغر بهخاک
ز آن سبب شد مدفن تنهای پاک
تر شد آن یک را لب، این یک را گلو
وز گلوی کس نرفت آن مِیْ فرو
فرقهٔ دیگر به بو قانع شدند
فرقهای از خوردنش مانع شدند
بود آن مِیْ از تغیّر در خروش
در دل ساغر چو مِیْ در خُم به جوش
چون موافق با لب همدم نشد
آنهمه خوردند و اصلا کم نشد
🌐 ganjoor.net/omman/ganjinatolasrar/sh3
🔹
#عرفان_امام
#عرفان #عشق_الهی
🔸
@Salehi786
@Salehy
بسم الله
🔸بیان دو رؤیای صادقه در مورد عظمت شخصیت #امام_خمینی (رحمة الله علیه)
🔸
🔹خواب مرحوم آیت الله گلپایگانی (ره) در شب رحلت امام
🔹خواب جالب شهید مصطفی خمینی (ره) در مورد پدرش و عکس العمل جالب امام موقع تعریف خواب!
🔸
🔸خواب مرحوم آیت الله گلپایگانی (ره)
🔻آیتالله روح الله قرهی: ناقل این قضیه دفتر مرجع عظیمالشّأن آیتالله العظمی گلپایگانی است؛ یعنی آقازادهشان بیان کردند و آقای انصاری کرمانی این مطلب را از ایشان نقل کردند:
🔻آیت الله گلپایگانی معمولاً شبها زود استراحت میکردند تا برای نماز شب بلند شوند. در همان شب وفات امام (شام شنبه، سیزدهم خرداد)، مشغول استراحت بودند که ناگهان با حال مضطرب از خواب بلند شدند و به خادمشان میفرماید: سریعاً با تهران، با آقا سیدعلی (خامنهای) تماس بگیرید و حال امام را جویا شوید.
🔻میگویند: آقا! چه شده؟! چرا نگرانید؟! میفرمایند: آخر من همین الآن که خواب بودم، در عالم رویا مشاهده کردم که در جلسهای هستم و در آن جلسه رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) حضور دارند. بعد از مدّتی در باز شد و دیدم که امام وارد شدند. دیدم آن بزرگواران به احترام ایشان از جایشان بلند شدند. پیامبر اکرم(ص) آغوش خودشان را باز کردند و امام خمینی را در آغوش گرفتند و غرق در بوسه کردند.
در این حالت مضطربانه ازخواب بیدار شدم. حالا من احساس میکنم یک خبری هست. ببینید چه شده؟
🔻تماس میگیرند و میگویند: بله، ایشان رحلت کردند!
🔹
🌐 mshrgh.ir/180045
🔸🔸🔸
🔸خواب جالب شهید مصطفی خمینی (ره)
🔻نقل شده است در سالهایی که حضرت امام به عنوان یک مدرس مطرح دروس در حوزه شناخته می شدند، فرزندشان مرحوم آقا مصطفی خوابی می بیند که حاکی از عظمت شأن پدر در جمع علما و دانشمندان بزرگ تاریخ اسلام بوده است. مرحوم آیت الله علی دوانی این حکایت را که نقل آن در منزل وی اتفاق افتاده است چنین نقل می کند:
🔻در اواخر سال 1328 شمسی به مناسبت ولیمه تولد نخستین فرزندم از امام دعوت کردم که به خانه ما تشریف بیاورند. جمعی از علما در این جلسه حضور داشتند. مهمانان دور کرسی نشسته بودند فقط آقا مصطفی دورتر نشسته بود. قدری از آبادان صحبت شد.
🔻یکی از علمای حاضر رو کرد به مرحوم حاج آقا مصطفی که در آن روز نوجوانی لاغر اندام بسیار ظریفالطبع و خندهرو و دوست داشتنی بود و گفت: «آقا مصطفی شنیدهایم خواب عجیبی دیدهای، برای حاج آقا (امام) هم نقل کردهای؟»
🔻مرحوم حاج آقا مصطفی نگاهی به امام کرد و منتظر اجازه ایشان شد. امام با گوشه چشم به وی نگاهی کردند. او گفت: «نه»!
آن عالم گفت: «بگو، حاج آقا اجازه میدهند.»
ولی مرحوم آقا مصطفی در حالی که طبق معمول لبخندی بر لب داشت از گفتن ابا میکرد و در واقع با نگاهی که به امام مینمود منتظر اجازه ایشان بود. علما اصرار میکردند و امام ساکت و آقا مصطفی متحیّر و منتظر بود.
🔻در آخر مرحوم حاج آقا عبدالله آل آقا به امام گفت: «حاج آقا اجازه بدهید بگوید. خواب عجیبی است و شنیدن دارد. خیلیها شنیدهاند. و این روزها در حوزه مطرح است. شنیده اید؟» امام گفت: «نه»، حاج آقا عبدالله گفت: «اجازه بدهید خودش نقل کند.»
🔻امام همان طور که ساکت و آرام به یک نقطه نگاه میکردند تبسمی نموده و به آقا مصطفی فرمودند: «چیه، بگو».
🔻آقا مصطفی خیلی اهل حرف بود. مع الوصف از هیبت پدر خود را جمع و جور کرد و گفت:
⚡«هفته پیش شبی خواب دیدم تمام فلاسفه و حکمای مشهور: سقراط، ارسطو، افلاطون، فارابی، شیخ الرئیس ابن سینا، بهمنیار، ابوریحان بیرونی، فخر رازی، خواجه نصیر طوسی، علامه حلّی، تا صدرالمتألهین و حاج ملاهادی سبزواری، ۱۰ – ۲۰ نفر در یک سالن بزرگ دور تا دور اتاق نشسته اند. من که نام آنها را شنیده بودم و این روزها با افکار آنها در درس سر و کار دارم، با اشتیاق به ترتیب آنها را نگاه می کردم و از نگاه کردن آنها سیر نمی شدم. یک دفعه دیدم همه آنها با هم از جا بلند شده اند و به طرف درِ ورودی نگاه می کنند. من هم نگاه کردم ببینم چه بود که آنها اینطور برخاستند. دیدم شما وارد شدید. همه حکما جلو آمدند و با احترام شما را آوردند و در صدر مجلس نشاندند. بعد خودشان دو زانو در جای خود نشستند و همه به شما نگاه می کردند. در این حال از خواب بیدار شدم».
🔻وقتی آقا مصطفی خواب را با بیان شیرینی که داشت نقل می کرد، حاضران لحظهای به آقا مصطفی و لحظه ای به امام نگاه می کردند. امام طبق معمول سرپایین انداخته بود و گوش می داد. همین که آقامصطفی ساکت شد، امام سر بلند کرد و پرسید: «این خواب را تو دیدی؟»
آقا مصطفی گفت: «بله»
امام گفت: «تو بیخود چنین خوابی دیدی!»
🔻از این سخن همه به شدت خندیدیم. امام هم تبسمی کرد و گفت: «خواب دیده!»
🔹
📌کتاب سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، ج۶، ص۵۵؛
📌 کتاب نقد عمر، ج۲، ص۱۱۵
#چهارده_خرداد
🔸
@Salehi786
@Salehy