eitaa logo
65 دنبال‌کننده
319 عکس
58 ویدیو
0 فایل
✍️ قلمی سزاوار مدح است که برای هدایت بنویسد، ضلالت را ذلیل کند، نادیدنی‌ها را در سطور، دیدنی کند و در برخورد و اصطکاک با محیط، صریرش به خروش آید. علی فراهانی @M_AliFarahani
مشاهده در ایتا
دانلود
صریر
🍃 میان گله اهل چرا، گوسفندی🐑 بود قوی و پروار. ☑️ در کَل ‌انداختن و سر کوبیدن، یکه‌تاز و پرفروغ شده
رسول الله صلى الله عليه وآله: 🔷 ان الشيطان ذئب الانسان كذئب الغنم ياخذ الشاه القاصية و الناحية فاياكم و الشعاب و عليكم بالجماعة و العامة و المسجد؛ 🔶 شيطان، گرگ انسان است؛ همانند گرگ گوسفندان كه هميشه ميشهاى دور افتاده و كناره گير را مى گيرد. 👈 پس از دسته بنديها (گروه گرايى و خط بازى) بپرهيزيد و بر شما باد به حضور در جماعت و مجالس عمومى و مسجد. (كنزالعمال، ج ۷، ص ۵۸۱، حديث ۲۰۳۵۵) پ.ن: و از نمونه‌های بارز این حضور در اجتماعِ وحدت و صحنه اتحاد، حضور در راهپیمایی روز قدس🌷 است. @Fanus_AliFarahani
🌿قدر فقدان دانشمند دلسوز را زمانی می‌توان فهمید که بلا نزدیک شود... 🌿 همان‌گونه که عذاب برای قوم حضرت یونس نزدیک شد؛ ✔️وقتی آسمان تیره‌تر می‌شد، ✔️ صدای غرش ابرهای سیاه، زمین را می‌لرزاند، ✔️ برق‌های دهشت، آسمان و زمین را به هم می‌دوخت، 🌱 به یاد «روبیل»، مرد عالم شهر افتادند. 🔹 همو که از عذاب آگاه بود، ولی شهر را ترک نکرد؛ 🔹 از وعده صادق خدا باخبر بود، ولی هنوز به فعالیت در جبهه آگاهی‌بخشی، امید داشت. 🌿 به او گفتند: - اعتراف می‌کنیم که با یونس بد کردیم، او را تنها گذاشتیم، او را دروغگو پنداشتیم؛ حال تو بگو چه کنیم؟ - از خانه‌های خود بیرون بیایید و مادران را از کودکان جدا کنید، ناله سر دهید و دست‌ها را رو به آسمان بگیرید و استغفار و توبه کنید... . 👈و این‌چنین راهنمایی یک دانشمند، یک قوم را از عذاب نجات داد. 🌹به یاد دانشمند دلسوز کشورمان در جبهه و مرحوم حاج یازده اردیبهشت 1401 ✍️علی فراهانی https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11
صریر
▶️ ناصر با سه تا از پسرعموهایش، قرار گذاشته بود تا در تعطیلات آخر هفته به اطراف شهر بروند. کنار نهر آب، قورباغه و ماهی بگیرند و داخل موتورخانه آب، شنا کنند. با شاخه‌های درخت، تیرکمانی درست کنند و چند گنجشک شکار کنند. 🍂 ناصر کنار پنجره کلاس، تمام این‌ها را تصور می‌کرد و برای چندوچون آن نقشه می‌کشید. 🌹معلم درسش را تمام کرد. از روی دلسوزی، وسط کلاس ایستاد و با نیم‌لبخندی گفت: ⏸ خب بچه‌ها، می‌دونم که بعضیاتون برای تعطیلات آخر هفته، برنامه تفریح و بیرون رفتن با خونواده‌هاتون رو دارید. امیدوارم بهتون خوش بگذره، ولی یه خواهشی دارم: 🌿 بیاییم همینجور که قراره این روزهای تعطیل، برامون خوش بگذره، برای طبیعتمون، درختامون و حیوونامون هم خوش بگذره. 🐥 اونا گناه نکردن که شدن حیوون و ما آدم. اونا برای خوشی ما زجر بکشند و ما با زجر اونا، خوش بشیم. 🎯 به نظرتون نمیشه به جای حیوون، به یه قوطی، سنگ پرتاب کرد، به جای شکستن شاخه درخت، شاخه‌های خشک‌شده رو سوزوند؟... . 👤 به این فکر کنید، اگر یکی از همین حیوونا رو، انسانها اختراع کرده بودند، چقدر قیمتی و ارزشمند می‌شدند؟ چقدر ازش محافظت می‌کردند؟ اما الآن اینها رو چه کسی و با چه قدرتی آفریده؟ پناه این‌ها کیه...؟ 🌱 ناصر درهمان حال که به سؤالات معلم فکر می‌کرد، برای نقشه‌هایش هم جایگزین‌هایی انتخاب می‌کرد. ✅ به همین سادگی... یک معلم می‌تواند جان چند حیوان را نجات دهد و از جراحت به درختی، جلوگیری کند. امام باقر عليه السلام: مُعَلِّمُ الخَيرِ يَستَغفِرُ لَهُ دَوابُّ الأرضِ...؛ جنبندگان زمين و ماهيان درياها و هر موجود ريز و درشتى در زمين و آسمان خدا، براى معلم خوب، آمرزش مى‌طلبند. ثواب الأعمال، ص121 💐روز معلم مبارک💐 ✍️علی فراهانی https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11
🔥 در وسط بیابان بی‌آب‌وعلف، مرد مسافر، دیگر توان راه رفتن نداشت. ❎ لحظه‌به‌لحظه کوله‌اش سنگین‌تر می‌شد. ❎ پاهای خسته و خمیده‌اش از نادانی او شکوه می‌کرد که چرا توشه سفرت کم است؟ چرا به‌وقت خوشی و سرمستی، آذوقه را تمام کردی؟ لب‌هایت خشکیده، چشم‌هایت تاب را تار دیده، گوش‌هایت خسته از بس سکوت را شنیده... . 🔥 در این کوره سوزان خودخوری‌ها، خانه‌ای می‌بیند. 💧مرد صاحب‌خانه او را دیده بود. مسافر به او محتاج و او به مسافر مشتاق. 💧با آغوش باز جلو آمد و مسافر، با خیال راحت چشمانش را بست. 🌧 روزگار چه نیک برایش گذشت. خواب‌هایش او را قوت، خوراک‌هایش او را توان، ذکرهایش او را شفا و رحمت میزبان او را حیات می‌داد. 🌊 و چه بخت نیکی پیدا کرد! در سه تا از بهترین شب‌های جشن و شادی اهل خانه، شرکت کرد. به میمنت آن شب‌ها، تا توانست، کوله خود را پر کرد. 🌤روزهای پایانی به سر رسید. اکنون مهمان، سرحال و بانشاط و با توشه‌ای فراوان، آماده رفتن است. مسافر به رفتن مشتاق و میزبان به تندرستی او خوشحال. 🌈 میزبان با چهره‌ای گشاده او را بدرقه می‌کند. مسافر می‌گوید: - پاداش این‌همه لطفت چه چیز است؟ - هیچ‌چیز. - از من چیزی بخواه. - همین‌طور سالم بمان و از اینجا که رفتی، به گرسنه یا در راه‌مانده‌ای که دیدی، از غذایت به او بده. - یادگاری به تو بدهم؟ - یادگاری‌ات این باشد که به یاد من بمانی. - از بدرقه‌ات ممنونم. کافی است، برگردید. - مرام من اجازه نمی‌دهد. تو برو و تا زمانی که به پشت برگردی و من را ببینی، من نیز تو را می‌بینم. 🌹پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد. بحار الأنوار، ج ۹۶، ص ۳۴۶ سلام و نور بر تو ای ماه مبارک رمضان💧. یکم شوال ۱۴۴۳ ✍️علی فراهانی
🔷 در روزگار قدیم، خانی بود که از مردمش فراوان مالیات می‌گرفت. از طرفی خرج و برج‌های او زیاد شده بود و مردمش هم روزبه‌روز مفلوک‌تر می‌شدند. 🔹 روزی یکی از رعیت‌هایش را خواست تا از او مالیات بگیرد. 🧐- مدتی است که از پرداخت بدهی‌ات گذشته است. کم‌کم مجبور می‌شوم که بخشی از زمینت را هم بگیرم. 👤- قربانتان گردم. ای‌کاش چاکرتان می‌شدم و از پرداخت مالیات با چرک پول کشاورزی معاف. 🧐 - چرک پول! مَردک، تو مرا متهم می‌کنی به گرفتن پول چرک؟ 👤- نه قربان، آخر از وقتی هزینه‌های مستخدمان شما زیاد شده است، کارگران ما هم از رعیت‌ها، پول بیشتر می‌خواهند. کارگران پول رعیت را چرک و پول کارگزاران شما را چرب می‌دانند. آخر چه کنم. دست‌تنهایم. بار قبل هم که بخشی از زمینم را در عوض مالیات به جنابتان دادم، به‌خاطر آن بود که زمینم لم‌یزرع شده بود. 🧐 - بله، درست است. آن زمین به درد ما هم نخورد. الانم افتاده گوشه‌ای. خب، این حرف‌ها به کار من نمی‌آید. مالیاتت را چرا نمیدهی؟ 👤- قربان تدبیر شما گردم. کشاورزی در بلاد حاکمیت شما، عار شده، زمین از نبود شخم به زار افتاده. آبادی که نباشد، پرداخت مالیات هم ممکن نباشد. 🧐- آفرین که ایمان به تدبیر من داری.😏 خب حال تو بگو ما چه کنیم؟ 👤 - لطف کنید زمین را از من نگیرید، ✔️ کمکم کنید تا آن را آباد کنم. ✔️ حقوق مستخدمانتان را از حقوق کارگران کشاورزی کمتر بفرمایید. ✔️ تمنا می‌کنم، به زراعت بهاء دهید تا با بهاء آرد، زراعت مردم هم بهاء پیدا کند. 🧐 - باشد. سخت است، اما همین کار را با شیب تند انجام می‌دهیم. 🌷امام علي - عليه السلام -🌷 به مالك اشتر فرمودند: بايد توجّه تو به آباد كردن زمين، بيش از توجّه به گرفتن خراج باشد؛ زيرا آن (خراج) جز در نتيجه آباداني فراهم نمي‌آيد. «نهج البلاغه، نامه ۵۳» پ.ن: ای‌کاش ابتدا تولید بر پایه اشتغال‌زایی رونق می‌گرفت، سپس گرانی‌ها و طرح‌های دولتی رخ می‌داد. ✍️علی فراهانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کنایه احمدی نژاد به دولت درباره قاچاق آرد و گران شدن نان در روستای قباکلکی بوشهر ⚠️ امام علي - عليه السلام - فرمودند: لو سكت الجاهل ما اختلف الناس. اگر جاهل سكوت مي‌كرد، مردم اختلاف نمي كردند. «بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۸۱» پ.ن: ادبیات گفتاری ایشان، بیشتر شبیه شوراندن مردم است تا انتقاد.🧐 https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐔 ‏نجات یک مرغ از چنگال شاهین توسط یک بز و یک خروس در این تصویر، سه صحنه جالب می‌بینیم: ۱-🐓غیرت خروس که بی‌درنگ خودش را به مرغ می‌رساند.👌 ۲-🐐همکاری و غیرت بز در حمایت از همسایه و اهل دیارش.👌 ۳- 🐾 وحدت بین حیوانات (اهلی) برای امنیت زیستگاه‌شان👌👌. پ.ن: چطور این وطن‌فروش‌ها گاهی از خروس و بز هم کمتر می‌شوند⁉️ 🌷پيامبر اكرم🌷 - صلي الله عليه و آله - فرمودند: أيُّهَا النّاسُ، عَلَيكُم بِالجَماعةِ، وإيّاكُم والفُرْقةَ؛ اى مردم! به جماعت (يكپارچگى) روى بیاوريد و از پراكندگى بپرهيزيد. ميزان الحكمة: ح ۲۵۸۹ https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11
🌴 جریان آب بازمانده های یک کشتی شکسته را به ساحل جزیره دور افتاده ای برد. مردی که در آن کشتی بود به درگاه خدا دعا کرد تا او را نجات دهد. 🌴ساعت ها به اقیانوس چشم دوخت تا شاید نشانی از کمک بیاید اما کمکی نبود. بالاخره ناامید شد و تصمیم گرفت کلبه ای کوچک بسازد ... 🌴 روزی هنگام بازگشتن به کلبه، پس از جست و جوی غذا کلبه کوچک خود را در آتش یافت. دود زیادی به آسمان بلند شده بود. بسیار اندوهگین شد و صدا زد:🗣 خدایا ... چرا؟ 🌴 صبح روز بعد او با صدای بوق کشتی از خواب بیدار شد. کشتی آمده بود تا او را نجات دهد. مرد با تعجب پرسید: چه طور متوجه من شدید؟ آنها جواب دادند: علامت دودی که فرستادی دیدیم. پ.ن: به طرف می‌گم چرا ازدواج نمی‌کنی، میگه اول به من صدمیلیون پول بده، بعد ازدواج می‌کنم. قیمت دخترهای امروزی زیاد شده... گفتم: خب قیمت خودت رو زیاد کن تا سربه‌سر بشه و همسرت را پیدا کنی. @Fanus_AliFarahani
💎 ابوسعید ابوالخیر در راه بود، گفت: "هر جا که نظر می‌کنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار همه زر آویخته. کسی نمی‌بیند و کسی نمی‌چیند." گفتند: "کو، کجاست؟" 💎 گفت: "همه‌جاست، ✔️ هر جا که می‌توان خدمتی کرد؛ ✔️ یا هر جا که می‌توان به راحتی دلی به‌دست آورد. ✔️ آن‌جا که غمگینی هست ✔️ و آن‌جا که مسکینی هست؛ ✔️ آن‌جا که یاری طالبِ محبت است ✔️ و آنجا که رفیقی محتاج مروت. " 👈 یکی از عناصر مؤثر در زیباسازی نوشته‌ها، استفاده از آرایه‌های ادبی است. سجع، تشبیه، استعاره، مجاز و... ابزارهای جراحی شمایند برای سروشکل دادن به اثرتان. ✨ از آن‌ها حتما برای خلاقیت در نویسندگی‌تان استفاده کنید. 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
صریر
💎 ابوسعید ابوالخیر در راه بود، گفت: "هر جا که نظر می‌کنم، بر زمین همه گوهر ریخته و بر در و دیوار هم
اگر کسی بخواهد، جهاد تبیین داشته باشد، یا بخواهد، برای دفاع از مظلوم، دست‌گیری از مهجور، تشویق یک مجاهد، تنبیه یک مهاجم، متنی بنویسد، 👈 باید بتواند ✅درست، ✅ساده، ✅و زیبا بنویسد. @Fanus_AliFarahani
🤦‍♂️اجناسی گران، 😱 مردمی هم هراسان، 🤥 حرف و حدیث‌ها فراوان، 😃آن‌که چیزی نداشت، همچنان خندان؛ 🧐 آن‌که چیزکی داشت، پی حساب‌وکتاب نان؛ 🤮 آن‌که چیزها داشت، برای انبار کردن شتابان؛ 👺 آن‌که هیچ‌چیز نداشت، آماده برای صید ماهی در کف خیابان. 😌 آن‌چیزی که ضروری این روزهاست، آرامش است. 🙂 حفظ امنیت روان و صبر است. 👈 طرح فعلی دولت با آرامش مردم و امنیت کشور است که به نتیجه مطلوب می‌رسد.💪 📛 مواظب اشاعه هرج‌ومرج باشیم تا مبادا با طناب آشوب، خودمان را دار بزنیم. امیرالمومنین علی علیه السلام: «مردم، به زمامدار نيازمندند، خواه نيكوكار باشد يا بد كار؛ تا مؤمنان در سايه حكومتش به كار خويش مشغول و كافران هم بهره مند شوند و مردم در دوران حكومت او زندگي را طي كنند و به وسيله زمامدار، ✅ اموال بيت المال جمع آوري گردد ✅ و به كمك او با دشمنان مبارزه شود، ✅ جاده‌ها امن شود، ✅ حق ضعيفان از نيرومندان گرفته شود، ✅ نيكوكاران در رفاه و مردم از دست بدكاران در امان باشند.» (نهج‌البلاغه، خطبه ۴۰) ✍️علی فراهانی https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺اندکی صبر سحر نزدیک است... 🌱 در دوره‌ دوم انتخابات دولت دوازدهم که برای انتخابات، هیاهو زیاد بود، آقایی تصمیم داشت به آقای روحانی رأی بدهد. به او گفتم: آیا کارنامه چهارساله (خراب) این آقا برای شناخت شما از ایشان کافی نیست؟ 🌱 حالا هم به برخی دوستان عرض می‌کنم: آیا کارنامه (مثبت) آقای رئیسی در همین چند ماه، برای شناخت شما از ایشان کافی نیست؟ ✍️علی فراهانی https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی شخصی سنگی را از ارتفاع بالا به داخل آتشفشان می‌اندازد، چه می‌شود؟ 🐚 وقتی جاهلی سنگی را به نشانه مثلا اعتراض به سمت شیشه یک مغازه پرتاب می‌کند، چه می‌شود؟ 🐚 وقتی یک روزنامه‌نگار یا کنش‌گر رسانه‌ای، عجولانه مطلبی را نشر می‌دهد، چه می‌شود؟ 🐚 وقتی یک شخص تحصیل‌کرده، به یک شخص کم‌سواد، کنایه‌ای نابه‌جا می‌گوید، چه می‌شود؟ 🐚 وقتی پدر یا مادری، فرزندش را سرکوب می‌کند، چه می‌شود؟ 🐚 وقتی معلم به شاگرد خود در مقابل هم‌کلاسی‌هایش، سیلی می‌زند، چه می‌شود؟ 🌼 مواظب باشیم تا برخی از گفته‌ها و رفتارهای ما، آتشی را روشن نکند. ✍️علی فراهانی https://eitaa.com/joinchat/1765408858C7a31089d11
هدایت شده از بهتر بنویسیم
📚 چند کتاب فارسی که دایرۀ واژگانی را گسترش می‌دهد و نثر را بهبود می‌بخشد: 📓 اسرارالتوحید، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی، آگاه. 📔 تاریخ سیستان (به‌ویژه بخش نخست)، به کوشش محمدتقی بهار و محمد پروین گنابادی. 📕 تاریخ‌نامۀ طبری، به کوشش محمد روشن، سروش. 📒 ترجمۀ تفسیر طبری، به کوشش حبیب یغمایی، دانشگاه تهران. 📗 سفرنامۀ ناصرخسرو، به کوشش محمد دبیرسیاقی، زوار. 📘 سیاست‌نامه، خواجه نظام‌الملک، به کوشش محمود عابدی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی. 📙 قابوس‌نامه، به کوشش غلامحسین یوسفی، علمی‌وفرهنگی. ✍️ز.ساده 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
هدایت شده از بهتر بنویسیم
📌گامی مؤثر برای ️⃣ 🔮 خالق کتاب پرفروش «راه هنرمند» یکی از تمرین‌های افزایش خلاقیت را «صفحات صبحگاهی» می‌داند. 📝 در این تمرین شما در صبحگاه، قبل از شروع کارهای روزانه، قلم به دست می‌گیرید و در چند صفحه، آزادانه می‌نویسید. تأکید می‌کنم «آزادانه» و بدون هر «قید و محدودیتی» بنویسید. 🖌 یعنی به این فکر نکنید که درباره «چی» می‌خواهم بنویسم و دقایقی رو فقط صرف «چی نوشتن» بکنید؛ بلکه هرآنچه به قلمتان سرازیر می‌شود، در صفحه‌های صبحگاهی‌تان، بنویسید. ✅ در صبحگاه باشد؛ چون صبح‌ها معمولاً انسان‌ها خالی از ذهن‌اند و این تمرین در صبح به ایجاد ابتکار و خلاقیت در شما، کمک بیشتری می‌کند. ✅ آزادانه بنویسید؛ چون رعایت محدودیت‌ها و قیدها، به‌مثابه طنابی ماند که می‌خواهد قلم شما به دار بیاویزد. پ.ن: ✍️ این تمرین را انجام دهید اما من یک پیشنهاد دیگری هم دارم که ان‌شاءالله در یاداشت بعد، به آن اشاره خواهم کرد. ✍️ علی فراهانی 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
هدایت شده از بهتر بنویسیم
📌گامی مؤثر برای ✍️دوره مقدماتی ✍️ 👈در کانال 🌺در این دوره، با شناخت مهارت‌هایی، می‌آموزیم که چگونه: ✔️دقیق و ریزبین شویم؛ ✔️ارتباط‌ها را کشف کنیم؛ ✔️سوژه‌ای نو بیابیم؛ ✔️موضوعی مفید انتخاب کنیم؛ ✔️با ترکیب و پردازش؛ ✔️نادیدنی‌ها را دیدینی کنیم؛ ✔️و اثری زیبا بیافرینیم. ✏️نوشتن، گوشه‌ای از کار ما است، ولی آفریدنِ اثری زنده، گویا، زیبا و جذاب، مسیر ما و و به شکل هنرمندانه، هدف ما است. ما را در دنبال کنید:👇 🌺https://eitaa.com/behtarbenevisim👈 🌸https://eitaa.com/behtarbenevisim👈 💠 بیایید : 🆔 @behtarbenevisim
خیلی اتفاقی وقتی تصاویر خردسالان گریان در منتشر میشه وقتی سوز و غیرت خانواده‌های ایرانی نمایش داده میشه خیلی اتفاقی تصاویر یک علف هرز با دوتا قارچ سمی دورش، در فضای مجازی پخش میشه @Fanus_AliFarahani
رئیس سابق موساد: بزرگ‌ترین تهدید برای اسرائیل خودمان هستیم نه ایران! 🔹«تامیر پاردو» با اشاره به عدم وجود راهبرد مشخص در رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۶۷ تاکنون، گفت بزرگترین تهدید برای این رژیم، ایران یا فلسطین نیست. 🔹رئیس سابق موساد گفت: سیستم خودتخریبی بزرگترین تهدید برای اسرائیل است. اسرائیل در حال از هم پاشیدن است و دوره‌ای حساس را تجربه می‌کند که مربوط به وجود اختلافات داخلی است. پ.ن: انگار این‌ها کم‌کم دارند می‌فهمند که چرا رهبر حکیم ایران، فروپاشی رژیم صهیونیستی را زودتر از این‌ها پیش‌بینی کرده بود؛ 🔸بزرگترین تهدید برای اسرائیل، خودشانند. @Fanus_AliFarahani
استاد اخلاق و معرفت و دانشمند متواضع ، استاد فاطمی نیا نقل می کنند از زبان علامه جعفری و او از زبان آیت‌الله‌خویی رحمه‌الله علیهما، که: 🍀 در شهر خوی حدود 200 سال پیش دختر ماهرخ و وجیهه و مومنه‌ای زندگی می‌کرد که عشاق فراوانی واله و شیدای او بودند. عاقبت امر با مرد مومنی ازدواج کرد. این مرد به حد استطاعت رسید و خواست عازم حج شود، اما از عشاق سابق می‌ترسید که در نبود او در شهر همسر او را آزار دهند. به خانه مرد مومنی (به ظاهر) رفت و از او خواست یک سال همسر او را در خانه اش نگه دارد تا این مرد عازم سفر شود. اما نه تنها او ،بلکه کسی نپذیرفت. عاقبت به فردی به نام علی باباخان متوسل شد، که لات بود و همه لات ها از او می‌ترسیدند. علی باباخان گفت : برو وسایل زندگی و همسرت را به خانه من بیاور. این مرد چنین کرد، و بار سفر حج بست و وسایل خانه را به خانه علی بابا آورد. همسرش را علی بابا تحویل گرفت و زن و دخترش را صدا کرد و گفت مهمان ما را تحویل بگیرید. مرد عازم حج شد، و بعد یک سال برگشت، سراغ خانه علی بابا رفت تا همسرش را بگیرد. خانه رسید در زد، زن علی بابا بیرون آمده گفت: من بدون اجازه علی بابا حق ندارم این بانو را تحویل کسی دهم . برو در تبریز است، اجازه بگیر برگرد. مرد عازم تبریز شد، در خانه ای علی بابا خان را یافت، علی باباخان گفت، بگذار خانه را اجاره کردم تحویل دهیم با هم برگردیم، مرد پرسید، تو در تبریز چه می‌کنی؟ علی باباخان گفت: از روزی که همسرت را در خانه جا دادم از ترس این که مبادا چشمم بلغزد و در امانتی که به من سپرده بودی خیانت کنم، از خانه خارج شدم و من هم یک سال است اهل بیتم را ندیده‌ام و اینجا خانه‌ای اجاره کرده‌ام تا تو برگردی. پس حال با هم بر می گردیم شهرمان خوی. ❖زهد با نیت پاک است نه با جامه پاک ❖ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد ❀اللهم اهدنا الصراط المستقیم❀ ___
صریر
#مرواریدهای_مشکی5️⃣ 🌹دختران، رحمت‌اند، مادام که دختری کنند. 🌹دختران، زیبایند، مادام که زیبا بیندیش
️⃣ 🍭 از اینکه بر سر من و دوستانم روکشی نیست، تعجب نکنید. این تقصیر ما نیست. مدیریت کارخانه‌مان تصمیم گرفته که مدتی آب‌نبات‌های چوبی کارخانه را بدون عرضه کند. 🍭 مدیران می‌گویند، این کار به خاطر جلب مشتری‌هایمان است. چون آب‌نبات بیش‌ازحد در بازار زیاد شده است. طبیعتاً در این رقابت، تنها کارخانه‌ای موفق‌تر است که بتواند سرعت رسیدن مشتری را به طعم خوشمزه آب‌نبات، بیشتر کند. 🍭 الآن من در قفسه یک فروشگاه و بافاصله‌ای مشخص از دوستانم، روی پایه خودم ایستاده‌ام. 🍭 مشتری زیاد می‌آید و بیشترشان من و دوستانم را لیس می‌زنند و طعم ما را امتحان می‌کنند. البته تعداد کمی از آن‌ها ما را می‌خرند. 🍭 همه ما تقریباً شبیه هم هستیم. چشم و بینی و گونه‌هایمان، مثل هم است، ولی نمی‌دانم چرا این مشتری‌ها اصرار دارند، طعم همه ما را امتحان کنند. این خیلی بده. 🍭 بدتر اینکه با هر بار لیسیدنِ این گرسنه‌ها، هم عمر من کم می‌شود و هم شانس خریده شدنم. 🍭 جالب است! این روزها همه کارخانه‌های آب‌نبات‌سازی، محصولاتشان را بدون روکش عرضه می‌کنند. جالب‌تر اینکه همه ما، لیسیده می‌شویم؛ چه آن آب‌نبات‌هایی که مثل من، فقط در ویترین، برای جلب‌توجه مشتری‌ها، لیسیده می‌شوند و چه آب‌نبات‌های دیگر داخل جعبه؛ چون برخی از مشتری‌ها از لیسیدن آب‌نبات چند بار لیسیده شده، بدشان می‌آید، ترجیح می‌دهند که از داخل جعبه یکی را بردارند و طعم دلخواه خودشان را امتحان کنند. 🍭 افسوس! گاهی صاحب فروشگاه از یک پیرزن که آب‌نبات محلی درست می‌کند، محصولاتی می‌آورد. گاهی حسودی‌ام می‌شود، بااینکه آن آب‌نبات‌ها، قیافه‌های معمولی و گاه نامیزانی دارند، ولی پیرزن روکش‌دارشان می‌کند و این باعث شده، مشتری‌هایی که به پاکیزگی اهمیت می‌دهند، فقط آن‌ها را بخرند. 🍭
پرحرفی بس است، فعلاً منتظر یک خریدار واقعی‌ام.

✍️علی فراهانی @Fanus_AliFarahani