eitaa logo
کانال سید علاءالدین
67 دنبال‌کننده
78 عکس
11 ویدیو
15 فایل
اطلاع‌رسانی در امور روستای امام‌زاده علاءالدین و انجام هماهنگی‌های محلی برای پیشبرد اهداف متعالی اهالی محترم و معزز و...
مشاهده در ایتا
دانلود
نامه به دادگاه 20 نفره در ورقه بزرگ A3.pdf
142.3K
متن شکوائیه 20 نفره به دادگاه علیه آقای نانکلی در اندازه A3
استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفاتشان.pdf
121.8K
استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفات خود از دو دانگ موقوفه امامزاده
نامه به دادگاه 10 نفره در ورقه معمولیA4.docx
16.3K
متن قابل تغییر شکوائیه 10 نفره علیه نانکلی در اندازه A4 معمولی
نامه به دادگاه 20 نفره در ورقه بزرگ A3.docx
17.6K
متن قابل تغییر شکوائیه 20 نفره علیه نانکلی در اندازه A3 بزرگ
استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفاتشان.docx
14.4K
متن قابل تغییر استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفات خود از دو دانگ موقوفه امامزاده
سلام بر کلیه اهالی روستای امامزاده علاءالدین از آنجا که در بی خبری از روند دادگاه تجدیدنظر نانکلی علیه اهالی روستا به سر می بریم، چنانچه وی به هر شکلی موفق به کسب نتیجه دلخواه خود بشود، کل ششدانگ روستا را از کف خواهید داد. لذا لازمست هرچه زودتر فرمهای پیوست (شکوائیه علیه نانکلی و استفساریه از دادگاه در موضوع موقوفه بودن یا نبودن حتی یک وجب از روستا) را تکمیل کرده و هر چه سریعتر تحویل دادگاه آوج بدهید. موفق باشید.
سلام در کانال هیئت امامزاده یا سایر کانالها و گروه‌های مثلا اطلاع‌رسانی شورای روستا آیا از شکست نانکلی، خبری درج شد؟ کسی اطلاعی دارد؟ آیا کسانی و حتی کسی علیه اهانت نانکلی به اجداد پدری و مادری خود، شکایتی را طرح و دنبال کرد؟ یا اینکه اکثریت اهالی تحت‌الشعاع مزدوران نانکلی از ناکامی اوقاف در دادگاه بدوی، ناراحت هستند؟! چرا هیچ‌کدام از اهالی و حتی سادات، بابت خبر شکست نانکلی، به همدیگر تبریک نگفتند؟! بنظرتون عجیب نیست؟! نکنه من آدرس روستا را اشتباهی آمده‌ام؟!!!؟ چطوره من هم بروم به نانکلی کمک بکنم که در دادگاه تجدیدنظر موفق بشه تا حسابی از خجالت این مردم بی‌خیال و ... در بیاد؟! ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 15 دی 1401
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۷۵): پیرو اشاره به ارجاعات اداره ثبت آوج در فراز پایانی پیام شماره ۷۴ لازم به تأکید است؛ ارجاعات مذکور، شامل اظهارنامه‌های سادات ۱۸گانه نشده است. زیرا هیچ ضرورتی نداشته است. بلی! اگر اداره اوقاف، مدرک محکمه‌پسندی می‌توانست (پیرو ارجاع آن اداره به مراجع قضایی توسط اداره کل ثبت استان قزوین) به دادگاه ارائه بدهد و موقوفه بودن حتی یک وجب از روستا را اثبات نماید، آنگاه می‌توانست به بهانه مشاع بودن مالکیت روستا، اظهارنامه‌های سادات را مخدوش جلوه داده و دنبال ابطال آن‌ها بیافتد. چنانکه بنده در نامه ۱۴۰۱/۱/۱۵ خود به ریاست سازمان اوقاف، اشاره کرده بودم که «اگر شما مشاع بودن شش‌دانگ روستا را اثبات نمائید، لاجرم باید کلیه اسناد رسمی اداره ثبت اسناد و املاک معطوف به امامزاده علاءالدین را ابطال نمائید!» و در زمان تحریر این مطلب، هرگز گمان نمی‌کردم، اداره اوقاف واقعا بخواهد دست به چنین اقدام جسورانه‌ای بزند! ولیکن در کمال ناباوری، دیدیم که مخفیانه این حرکت مذبوحانه را دنبال کرد و نهایتاً هم مفتضحانه شکست خورد. زیرا دستش به هیچ مدرکی بند نیست. و اگر اهالی روستا، خام‌اندیشانه تسلیم جوسازی‌های مزدوران نانکلی شده و اقدام به عقد قرارداد استیجاری با اوقاف می‌نمودند، آنگاه گزک دست نانکلی می‌افتاد که هنوز هم از توطئه دست بردار نیست! در اینجاست که علت پاسخ ندادن اوقاف به نامه‌های بنده هم روشن می‌شود. زیرا هرگونه جواب مکتوبی که می‌دادند به ضررشان تمام می‌شد. بنده حتی نامه دوم خود را خیلی تند و تحریک‌آمیز نوشتم تا شاید پاسخی بدهند که جرأت نکردند زمینه اقدام غیرقانونی و بالتبع محاکمه خود را فراهم سازند. و اما اینکه گماشته نانکلی (با عنوان توخالی امین موقوفه!) در شاهکار ادبی خود نوشته؛ «... بعد از آن نامه نگاریهای ایشون [حسینی منتظر] آغاز شد همراه با پیامهای مجازی نه نامه های ارسالی ایشون افاقه کرد که تا آنجا که من اطلاع دارم مضامین نامه قابل جواب دادن نبوده ...»! البته منظور وی از عبارت «مضامین نامه قابل جواب دادن نبوده»، بی‌ارزش جلوه دادن نامه‌های بنده در جهت تحقیر بنده است و حال آنکه «قابل جواب‌دادن نبودن» نامه‌های بنده علت حقوقی داشت و بنده واقف بودم که چه جواب بدهند و چه ندهند، به ضررشان تمام خواهد شد. البته جواب ندادنشان، زحمت مرا بیشتر کرد! و‌ اما نحوه مواجهه «گماشته اسمی» نانکلی نسبت به نامه‌های بنده، نشان از جهالت وی به عمق مسائل دارد و البته نباید بر وی خرده گرفت. زیرا فهم وراثتی و نژادی خود را قربانی دسیسه‌های شیاطین محلی کرده است! همچون یوسف رضایی که تحت تاثیر اراذل و اوباش روستا قرار گرفته و فاجعه آفرید. همه اینها قربانیان شیاطینی شده‌اند که گمان می‌کنند، باهوش و زیرک هستند و حتی سادات را أحوَل می‌نامند!! و حال آنکه مکر شیطان فرجام پوچی بیش ندارد. التماس توبه و جبران! ضمناً؛ در پیام شماره ۳۱ خود نوشته بودم؛ «نامه مورخه ۱۴۰۰/۱۲/۴ اداره اوقاف بوئین‌زهرا به دهیار و شورای روستا (که امروز به اشتراک گذاشتم) مقدمه فاسدی دارد و صرفا در حیطه «دو دانگ موقوفه» قابلیت تبعیت دارد نه در حوزه چهاردانگ سادات. ادعای واهی اداره اوقاف بوئین‌زهرا در نامه مذکور: «روستای امامزاده اعلا الدین [علاءالدین] به پلاک ۱۱۷ اصلی بخش ۱۰ قزوین برابر اسناد و مدارک و جریان ثبتی به میزان ۶ دانگ تحت تملک موقوفه می‌باشد»!» حال با عنایت به إشعاریه اداره ثبت آوج در جواب استعلام دادگاه بدوی در موضوع دادخواست ابطال اظهارنامه‌های ۱۸ تن از اجداد پدری و مادری قریب باتفاق اهالی، لازم است مطلب خود را اصلاح کنم به اینکه؛ «ادعای واهی اداره اوقاف در حیطه «دو دانگ موقوفه» هم قابلیت تبعیت ندارد» (البته از لحاظ قانونی نه شرعی)! و اما کلام آخر این پیام؛ پیرو ناکامی و شکست اداره نانکلی در دادخواست بی‌سروصدای وی در دادگاه بدوی که بنده چندین پیام خود را به خبر و تحلیل آن اختصاص دادم، این سؤال پیش می‌آید که؛ در کانال هیئت امامزاده یا سایر کانالها و گروه‌های مثلا اطلاع‌رسانی شورای روستا در فضای مجازی، آیا از شکست نانکلی، خبری درج شد؟ کسی اطلاعی دارد که به اشتراک بگذارد یا به بنده برساند؟ آیا علیرغم توضیحات مفصل و توصیه بنده، کسانی (و حتی کسی) علیه اهانت نانکلی به اجداد پدری و مادری خود، شکایتی را طرح و دنبال کرد؟ یا اینکه اکثریت اهالی تحت‌الشعاع مزدوران نانکلی از ناکامی وی در دادگاه بدوی، ناراحت شدند؟! چرا هیچ‌کدام از اهالی و حتی سادات، بابت خبر شکست نانکلی، به همدیگر تبریک نگفتند؟! بنظرتون عجیب نیست؟! نکنه من آدرس روستا را اشتباهی آمده‌ام؟!!!؟ (چطوره من هم بروم به نانکلی کمک بکنم که در دادگاه تجدیدنظر موفق بشه تا حسابی از خجالت این مردم بی‌خیال و ... در بیاد؟!🤨) ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۷۶): طبق گزارش مستند بنده در پیام شماره ۳۱ خود در ایتا؛ آقای مجید نانکلی (رئیس اداره اوقاف بوئین‌زهرا) طی نامه رسمی ۱۴۰۰/۱۲/۴ خود به دهیار و شورای بی‌خاصیت روستا صریحاً در تکرار هجمه نامشروع و غیرقانونی رئیس قبلی، ادعا کرده است: «روستای امامزاده علاءالدین برابر اسناد و مدارک و جریان ثبتی به میزان ۶ دانگ تحت تملک موقوفه می‌باشد»! این ادعای پوچ و بدون سند و مدرک معتبر وی، دروغی بسیار بزرگ و توهین‌آمیز است. زیرا مفهوم آن؛ اتهام موقوفه‌خواری و بالتبع حرام‌خواری به اهالی است. (رئیس قبلی اوقاف هم طی نامه‌ای در سال ۱۳۹۵ همین اراجیف را رسما نوشته بود و متقابلاً دهیار وقت (آ.سیدمیرشجاع‌الدین) هم در رد ادعای دروغین او نامه‌هائی را نوشته بود که همگی تاکنون بدون جواب مانده‌اند!) چرا کذب و اراجیف؟! با مراجعه به إشعاریه اداره ثبت اسناد و املاک آوج (در جواب استعلام دادگاه رسیدگی کننده به دادخواست اداره اوقاف بوئین‌زهرا) که شرح مفاد آنرا مفصلاً در پیام شماره ۷۰ خود گزارش کردم، می‌بینیم: ۱) اسناد و مدارک اداره اوقاف در باره موقوفه بودن شش‌دانگ روستا عبارت است از متن تایپ شده‌ای از اختلاس‌نامه منسوب به ملاعبدالجواد که ظاهراً در سال ۱۲۹۷ قمری بمنظور تأمین نان‌دانی نسلاً در نسل او تنظیم شده است! و در بین اهالی روستا به وقفنامه جعلی مشهور است که بنحو ناشیانه‌ای، فاقد کلیه شئونات وقفنامه است. و چیزی بجز پیراهن عثمان برای غصب فدک سادات نیست! ۲) اظهارنامه‌ای مبنی بر موقوفه بودن دو دانگ امامزاده با تولیت فردی بنام ابراهیم انصاری که نه خودش امضاء کرده و نه مدیر وقت اداره ثبت و ۲۰ سال هم طول کشیده تا معلوم شده که نام کامل وی محمدابراهیم بوده و در هر حال هیچ‌گاه پیگیر اظهارنامه مذکور هم نشده است. فلذا قاضی دادگاه هم در توجیه حکم بطلان دعوای نانکلی علیه امام‌زاده علاءالدین، صریحا اشاره کرده است که؛ «اساساً اظهارنامه‌ای ارائه نشده است تا قابل ابطال باشد»! آری! کل «اسناد و مدارک و جریان ثبتی» مورد اتکاء نانکلی کذّاب و بدعهد همین است: اظهارنامه‌ای که بدون امضاء رها شده و تقاضای بیجائی که اداره کل ثبت اسناد و املاک استان قزوین، حاضر نشده آنرا در هیئت نظارت مطرح کند و آنرا به مراجع قضایی ارجاع داده که آن ارجاع هم ابتر مانده است! و وقفنامه‌ای که نه اصلی دارد و نه اصالتی! فقط کپی یک متن تایپ شده که با آن یک چوب کبریت هم به کسی نمی‌دهند! در واقع اداره اوقاف نانکلی، بجز حیله‌گری ناشیانه هیچ چیزی در چنته ندارد و تسلیم چنین فردی شدن، نهایت سفاهت و سفلگی است. البته شکایت علیه نانکلی دو علت دارد؛ ۱) تهمت تلویحی حرام‌خواری به اجداد اهالی (که جنبه کیفری دارد و جرم وی کاملا واضح و آشکار است و بسرعت قابل رسیدگی و مجازات است) ۲) تحمیل انواع مضایق اداری بر اهالی (که جنبه حقوقی دارد و نیازمند حل موقوفه بودن یا نبودن کل یا جزء امامزاده است که نهایتاً به جریمه مالی و محدودیت‌ها و انفصالات اداری وی خواهد انجامید و قاعدتاً قبل از دادگاه تجدیدنظر مطلوب وی، چنین مجالی را نداریم و باید تعجیل بورزیم. بنابراین؛ اهالی می‌توانند علیه نانکلی دو نوع شکایت را مطرح و پیش ببرند: ۱) شکایت کیفری (به علت توهین تلویحی وی به اجداد اهالی یعنی موقوفه‌خوار و حرام‌خوار جلوه دادن اجداد اهالی) ۲) شکایت حقوقی (به علت تحمیل بخشنامه‌های غیرقانونی خود بر ادارات آوج بمنظور ایجاد انواع مضایق خدماتی جهت اجبار آنان به تسلیم ناحق وی شدن که فرجامی بجز اخراج آن‌ها از روستا ندارد.) و اما دو دانگ موقوفه امامزاده؛ از لحاظ «قانونی» هیچ مدرکی مبنی بر ثبوت و اثبات آن نداریم ولیکن از لحاظ «شرعی»، صورت‌جلسه ۱۲۹۹ قمری را داریم که (اداره اوقاف آنرا جدی نگرفته است! ولیکن) بنده أمّاره‌ای دال بر بطلان آن ندارم. فلذا توصیه کردم از مراجع قضایی استفسار گردد و متن پیشنهادی خود را هم نوشتم و به اشتراک گذاشتم. و اما نکته پایانی این پیام؛ عطف به بند ۷ پیام ۷۰ لازمست دقت کنیم: ۱۳۶۲۵۰۰ مترمربع (پلاکهای ۷۰ و ۷۱ از پلاک اصلی ۱۱۷) بعنوان اراضی ملی بنام سازمان جنگل‌ها و مراتع ثبت و صادر شده است. حال این سؤال مطرح می‌شود که وقتی کل اراضی باران‌ریز بسوی امامزاده علاءالدین واقع در پلاک اصلی ۱۱۷ از بخش ۱۰ قزوین، کمتر از ۶۲ هکتار (۶۲۰/۰۰۰ مترمربع) است، ارقام مذکور چگونه با همدیگر قابل جمع هستند؟! مگر آنکه اراضی ملی مذکور را خارج از ۶۱ هکتار مذکور تلقی کنیم. در اینصورت این ابهام مطرح می‌شود که آیا ۱۳۶۲۵۰۰ مترمربع اراضی ملی با ۶۱ هکتار امامزاده، تلاقی دارد یا خیر؟ اگر تلاقی داشته باشند، قاعدتاً نیازمند مواجهه حقوقی با سازمان جنگل‌ها و مراتع هم خواهید بود! اگر کسی اطلاعات دقیق‌تری دارد لطفاً به اشتراک بگذارد. ... ادامه‌ دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۷۷): گماشته نانکلی در یکی از جملات شاهکار ادبی خود ادعا کرده «مسئله حقوقی باید اهل فن نظر بدن نه امثال من و ایشون»! (با عبارت «امثال من و ایشون» خود را در کنار بنده قرار داد و در بی‌خبری از مسائل حقوقی، هم‌ترازی کرد!!) منظورش اینه که بنده حق ندارم در باره فرضاً وقفنامه‌های جعلی و اقدامات امثال نانکلی و... اظهار نظری بکنم تا ارباب وی هر غلطی خواست بکند! به «اهل فن» اشاره می‌کند بدون آنکه بتواند تعریفی از اهل فن ارائه بدهد! از وی باید پرسید که چرا خود را با من جمع می‌بندی؟! صد البته کسی که در یک بیانیه کوتاه، ۲۵ تا غلط املائی و ۲۵ تا غلط گرامری و ۲۵ تا غلط محتوائی و ۱۵ تا غلط اضافی دارد چگونه می‌تواند به گرد پای اهل فن برسد؟! صد البته که چنین فردی که از فهم عادی‌ترین و پیش‌پا افتاده‌ترین مسائل بدیهی، عاجز است حق و صلاحیت کوچکترین اظهار نظری در مسائل حقوقی ندارد. ادعا می‌کند که در سازمان اوقاف، آموزشی دیده است و مثلاً از چیزهایی سر در می‌آورد! بسم‌الله! اگر واقعا در جایی دوره‌ای دیده‌ای و گواهینامه ذی‌ربط آن را دریافت کرده‌ای لطفا به اشتراک بگذار تا همه به میزان هوش و توان درک مفاهیم شما بیشتر پی ببرند. مگر چه سنخیت و مشابهتی (بغیر از ابعاد و اجناس بشریتی) بین ما وجود دارد که مضحکانه، جرأت می‌کنی عبارت «امثال من و ایشون» را به کار ببری و خودت را در کنار من قرار بدهی؟! اگر می‌گفتی؛ «در عرصه مسائل ورزشی باید اهل فن نظر بدهند نه امثال من و رونالدو»! اینهمه خنده‌دار نبود. چرا بجای حرف حساب زدن، جوک می‌سازی؟! کسی که در ۸۰ پیام ۸۰۰ کلمه‌ای او حتی یک کلمه غلط املائی پیدا نمی‌کنی، احتمالاً اهل دقت و احاطه بر نوشته‌ها و «مفاهیم سه‌گانه لغوی، اصطلاحی و منظوری» آن‌هاست که می‌تواند موی سفید را هم از ماست بیرون بکشد. هر وقت رفتی و چند سال دیگر در کلاس اکابر نشستی و توانستی حداقل یک پیام ۸۰ کلمه‌ای را صحیح بنویسی، آنگاه بیا و به خودت اجازه بده که بنویسی «امثال من و ایشون»! هیهات اگر بتوانی! مگر آنکه خالق تو بخواهد معجزه‌ای نشان بدهد! (که البته بعید نیست زیرا پروردگار من برای تنبه بنده مکرراً از این کارها کرده است!) کسی که بدون وکیل و خودش به تنهایی، سه بار شکایت صاحبان نفوذ را مضمحل ساخته و از دادگاه، پیروز و سرافراز بیرون آمده، احتمالأ به مسائل حقوقی و مفاهیم فقهی، واقف بوده است. کسی که در پیام ش۴۰ خود اشاره کرد که؛ «بنده (با سابقه‌ای از فعالیتهای تحقیق و ارزشیابی در «سازمان بازرسی ویژه فرماندهی کل قوا» در سال پایانی جنگ تحمیلی بعنوان بازرس ویژه دارای لوح تقدیر از وزیر اطلاعات وقت در ۲۶ سالگی) وقتی گفته‌های مخدوش دیگران از جمله اخوی را کنار گذاشتم و در متون وقفنامه‌ها دقت و تعمق بخرج دادم به نتایجی رسیدم که لازم شد آن‌ها را در اینجا به اشتراک عموم اهالی بگذارم و این سلسله مباحث را پدید آورد.» (و البته یادش رفت بیافزاید که یکی از محورهای بازرسی ویژه، ملاحظات حقوقی قضایا است) احتمالاً می‌تواند حداقل در سایه‌سار اهل فن چند صباحی زیسته و چیزهایی آموخته باشد. کسی که دوستانش دارای مؤسسات حقوقی هستند و هر کدام دهها وکیل در اختیار دارند و باصطلاح اهل فن به شمار می‌روند، در عین‌حال وقتی با مسائل غامضی مواجه می‌شوند، از او راهکار می‌جویند، احتمالاً درک و فهمی از مهتمات اهل فن دارد. کسی که در گفتگو با کارشناسان واحد حقوقی یک سازمان وقفی آن‌ها را در بن‌بست‌های حقوقی گیر می‌اندازد و آن‌ها ناچار می‌شوند که او را به مشاور عالی سازمان خود (که اتفاقا قانون‌نویس و بازنشسته سازمان اوقاف بوده است) ارجاع دهند و او هم در مقابل احتجاجات وی سر در گریبان تأمل برده و اعتراف می‌کند که قوانین سازمان اوقاف نیاز به بازنگری دارند و برخی از مقررات معطوفه به فرهنگ و نهاد وقف، آسیب جدی می‌زنند! احتمالاً می‌تواند در زمره اهل فن بحساب آید. با همه این احوال، بنده که ادعایی نداشته و ندارم و‌ هر یافته خود را به اشتراک می‌گذارم و باکی از اصلاح و تکمیل داده‌های خود و اعتذار مکرر ندارم ولیکن هرگز قابل تصور نمی‌دانم که تو را در تراز خود ببینم. فقط نمی‌دانم چگونه به خود جرأت می‌دهی که همترازی بکنی؟! صرفا بخاطر آن که اسم و شهرت یکسانی با من داری؟! یا اینکه صرفا زاده یک روستا هستیم؟! و یا اینکه ..؟! آری! با همه این احوال، بعلت انتساب اسمی به سادات، تو را تا آن حد قابل احترام می‌دانم که توصیه کنم، (همچنانکه حضورا و خصوصی هم تذکر دادم) مراقب این عنوان اجدادی خود باش و بیش از این بخاطر شرارت دیگرانی که به شیطنت‌های آن‌ها بیش از من واقفی، اعتبار خود را به تاراج مگذار و با توبه‌ای نصوح، به مسیر هدایت و مصیر سیادت خود بازگرد و بیش از این کارشکنی و... نکن. ..ادامه دارد. حسینی منتظر دی۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۷۹): همچنانکه در قسمت ۷۶ پیام‌های مسلسل خود اشاره کردم؛ آقای نانکلی مرتکب دو نوع جرم کیفری و حقوقی شده است. فلذا نظرم به دلایلی، تحت پیگرد قرار دادن وی در دو پرونده متفاوت و مستقل (کوتاه‌مدت و بلندمدت) بود ولیکن از بازخوردهائی که از طرف اهالی دریافت کردم، متقاعد شدم که اولا جرائم کلی او سه‌گانه است و ثانیاً مهتمات هر سه پرونده را یکپارچه و در یک کیفرخواست دنبال کنیم. بدین‌سان که صرفاً بر سه اتهام اصلی او تأکید کنیم: ۱) تصرف عدوانی (کیفری) شش‌دانگ روستا ۲) ممانعت از حق (کیفری) کل اهالی روستا ۳) توهین و افتراء (تلویحی) و طرح ادعای کذب (تصریحی) جهت تشویش اذهان عمومی و فریب مقام محترم قضایی لذا در شکوائیه جمعی به عناوین کلی مذکور اشاره می‌کنیم و اهالی هم صرفاً همان شکوائیه کلی را (با امضاء و اثر انگشت و ارائه مشخصات کدینگی خود از قبیل؛ کد ملی، شماره تماس و نام پدر) تأیید می‌کنند. (البته بصورت انفرادی با هر متن دلخواه خود هم می‌توانند اقدام نمایند ولیکن مهم اینست که حتماً «اقدام به مشارکت در شکایت» بورزند و البته چه بهتر که همه با هم هماهنگ باشیم.) و اما شرح اجمالی این اتهامات سه‌گانه: ۱) آقای مجید نانکلی با سوءاستفاده از اختیارات خود در جایگاه ریاست اداره اوقاف بوئین‌زهرا، نه تنها در نامه‌ها و بخشنامه‌های تحدیدی و تهدیدی صادره خود علیه اهالی (که نمونه‌ای از آنها را در کانال مجازی سیدعلاءالدین در پیام‌رسان ایتا به اشتراک گذاشته‌ام) بلکه در دادخواست تقدیمی خود به دادگاه هم بر «تصرف و تملک شش‌دانگ روستا توسط اداره اوقاف، بعنوان موقوفه» تصریح کرده است! در حالی‌که طبق إشعاریه اداره ثبت اسناد و املاک آوج (مفاد آن را در پیام شماره ۷۰ تفصیلا به اشتراک گذاشتم) اساساً برای موقوفه تلقی کردن حتی یک وجب روستا هیچ‌گونه سند و مدرک معتبری نداشته و ندارد! نه اظهارنامه ثبت شده و نه دستور قضایی و نه حتی وقفنامه‌ای معمولی. فلذا قاضی محترم دادگاه بدوی هم صریحا «حکم بطلان دعوا» را صادر و در مورخه ۱۴۰۱/۸/۲۶ ابلاغ کرده است. و از آنجا که «موقوفه بودن شش‌دانگ روستای امامزاده علاءالدین» یک امر خیالی بدون مبنای قانونی است، بالتبع تصرف و تملک آن، «تصرف عدوانی» محسوب می‌شود و لازمست با شکایت صاحبان روستا وی بلحاظ ارتکاب جرائم متعدده، هر چه زودتر تحت تعقیب و مجازات قانونی قرار بگیرد و نهایتا عزل شود. ۲) آقای مجید نانکلی با استناد به تخیلات واهی خود که در هیچ مرجع قانونی، وجاهتی نداشته و ندارند، ضمن سوءاستفاده از اختیارات جایگاه خود با صدور بخشنامه‌هائی، ادارات شهرستان آوج را در انجام وظایف قانونی آن‌ها در ارائه خدمات مورد نیاز اهالی، متوقف ساخته و بالتبع با ترک فعل آن‌ها، محرومیت‌ها و خسارات ظالمانه‌ای بر اهالی محترم روستا بویژه سادات معزز امامزاده علاءالدین، تحمیل کرده است. بدیهی است که وی با کیفرخواست اهالی مظلوم روستای امامزاده علاءالدین، باید ملزم به پرداخت اجرة‌المثل خسارات وارده خود گردد. ۳) آقای مجید نانکلی ضمن ارتکاب جرائمی از قبیل؛ «تصرف عدوانی» و «ممانعت از حق»، با طرح دادخواستی از طریق نماینده حقوقی خود (آرش آریافرد) با ادعاهای کذب ۹ گانه خود، در صدد فریب مقام محترم قضایی برآمده و بدون آنکه اظهارنامه ثبتی اداره خود را در اداره ثبت، به اثبات و تثبیت رسانیده باشد با فرار به جلو خواستار ابطال اظهارنامه‌های اجداد اهالی روستا گشته است! اگرچه خوشبختانه مقام محترم قضایی، هوشمندانه از دام فریبکارانه وی رسته و حکم به بطلان دعوا صادر کرده است ولیکن مشارالیه بعلت ارتکاب جرم مذکور، قابل تعقیب و مجازات است. خصوصا که با طرح اعتراض به حکم دادگاه، مجددا به دنبال غلبه ناحق بر اهالی و قاضی برآمده است! فلذا تقاضای «اعاده حیثیت سادات» (به جهت توهین و ادعای کذب و واهی علیه ۱۷ تن از اجداد اهالی روستا) حق مسلم همه ماست. بنابراین لازمست هرچه زودتر آحاد اهالی، در تکمیل شکوائیه جمعی علیه نامبرده، تعجیل نمایند تا مبادا در دادگاه تجدیدنظر مطلوب وی، او بتواند طرفی ببندد. پیشنهاد و استدعا می‌کنم برای هماهنگی و پیشبرد مناسب‌تر این اقدام مشروع، قانونی، معروف و کاملا ضروری (دارای اهمیت و اولویت فوق‌العاده بالا)؛ جناب آ.سیدسعیدموسوی، زحمت تجمیع امضاء و مشخصات سادات محترم موسوی و جناب آ.سیدمحمودحسینی، زحمت تجمیع امضاء و مشخصات سادات محترم حسینی بر عهده بگیرند و سایرین با هر کدام بدلخواه خود برگزینند. همگی مأجور حضرت حق باشید. و الامر الیکم ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱
استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفاتشان.pdf
121.8K
استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفات خود از دو دانگ موقوفه امامزاده
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۰): روزی که این پیام‌های مسلسل خود را شروع کردم، بر این گمان بودم که طی ۸ شماره، حرفهای اساسی خود را خواهم زد و اصلا تصور نمی‌کردم تعداد آنها به ۸۰ برسد! یک روستای کوچک، چقدر قصه و غصه داشت و دارد! و اما بعد؛ ۱) باورتون میشه که یکی از اهالی برای من پیام فرستاده که «نانکلی کیه؟! چیکار کرده؟!»! (همان حکایت همیشگی «لیلی مرد بود یا زن؟»!) ۲) طبق آخرین خبر دریافتی؛ اعتراضیه نانکلی (رئیس اداره اوقاف بوئین‌زهرا) به حکم دادگاه بدوی (مبنی بر بطلان دعوا)، به شعبه ۹ دادگاه تجدیدنظر قزوین ارسال شده است. امیدواریم وی در این دادگاه هم شکست بخورد و شرّش برای همیشه از سر اهالی امام‌زاده علاءالدین کم شود. ولیکن آحاد بازماندگان نسبی و سببی ۱۸ نفر از اجداد ساداتی که او طی دادخواستی، با القاء ۹ دروغ آشکار، تلویحاً آنان را متجاوزین به موقوفه قلمداد کرده، (اعم از سادات و غیرسادات) باید بعنوان شخص ثالث در پرونده ورود کرده و ضمن اطلاع از جزئیات پرونده، اقدام به دفاع از حقانیت اجداد و مالکیت خودشان بکنند. شماره پرونده: «۰۱۰۰۷۷۲» ۳) از آنجا که اقدام جمعی، مؤثرتر است، نظر عده‌ای بر ضرورت تشکیل جلسه عمومی است و تاکنون دو پیشنهاد به بنده واصل شده: ۳/۱) پنجشنبه هفته جاری از ساعت ۱۴ لغایت ۱۷ ۳/۲) جمعه هفته جاری از ساعت ۱۹ لغایت ۲۲ جهت توضیحاتی پیرامون سؤالات و ابهامات مطروحه پیرامون قضایای دخالت‌های غلط نانکلی علیه اهالی امامزاده و نیز رفتارهای ضدمردمی جواسیس و مزدوران وی و همچنین تجمیع امضاء برای انجام شکوائیه‌ای که متن آنرا دیروز در «کانال سیدعلاءالدین» به اشتراک گذاشتم. ۴) تصمیم نهایی برای قطعیت روز و ساعت جلسه، طی پیام‌رسانی آقایان؛ سید محمود حسینی و سید سعید موسوی انجام خواهد گرفت. ۵) از آن‌جا که وکیل نانکلی در دادخواست تقدیمی خود به محضر دادگاه، سهم اداره اوقاف از مزرعه علاءالدین را «یک پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ روستا» عنوان کرده که دقیقاً منطبق با مرقومه فردی است بنام ابراهیم انصاری که در سال ۱۳۲۰ میزان موقوفه امامزاده را در اظهارنامه ثبتی بدون امضاء خود درج کرده (که همان را هم به ثبت و رسمیت نهائی نرسانیده است!) و نیز از آن‌جا که اداره اوقاف هم علیرغم درخواست اداره کل ثبت اسناد و املاک استان قزوین، نتوانسته از طریق مراجعه به مراجع قضایی، سندی بنام «موقوفه محمدحسین‌خان و محمدکاظم‌» بدست آورد، لذا نه تنها موقوفه بودن دو دانگ بلکه همان یک «پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ» هم فاقد رسمیت قانونی است. یعنی از حدود ۶۲۰/۰۰۰ مترمربع ملک امامزاده (بخشی از پلاک اصلی ۱۱۷ از ۱۰ قزوین) حتی ۲۰/۰۰۰ متر هم موقوفه نیست ولیکن از آن‌جا که معمولاً امامزادگان و بقاع متبرکه، بدون موقوفه نیستند، ضرورت دارد که اصل و میزان موقوفه بودن جزئی از اراضی این روستا توسط نماینده ولی‌فقیه در استان یا دادگاه ذی‌صلاح مورد رسیدگی قرار گرفته و تعیین تکلیف گردد. نظر امین اوقاف چیه؟!! استفساریه و نحوه انجام آنرا در پیامهای قبلی نوشتم. علیکم بالرجوع. ۶) شنیده‌ام تعدادی از اهالی (به بهانه شکایت علیه افشاگری‌های بنده در فضای مجازی)، در حال جمع کردن پول برای استخدام وکیلی قدرتمند جهت کمک حقوقی به نانکلی در دفاع از او هستند!! آن‌ها گمان می‌کنند، ناکامی حقوقی نانکلی زیر سر بنده بوده است! غافل از اینکه بنده نه تنها هیچ‌گونه إعمال نفوذی در پرونده نداشتم بلکه حتی خبر هم نداشتم. و روز ۲۲ آبان هم که خبردار شدم، آنرا عیناً همان‌روز به اشتراک گذاشتم و چنانکه در پیامهای قبلی بنده قابل ملاحظه است، حتی اسم وکیل، اشتباه گزارش شده و همچنین گفته بودند؛ دادگاهی نیست که نیازی به حضور خوانده‌ها باشد و صرفاً گپ و گفتی بین قاضی و خواهان است! (ضمنا قابل توجه دوستانی که خبررسانی خطاآمیز داشتند!) فلذا تنها نافذ و حامی اهالی در دادگاه، عنایت خود خدا و نظر اهل‌بیت(ع) و توجه امام زمان(عج) بوده و بس و هیچ ربطی به بنده نداشته است. در هر حال، خدا کند که این خبر دروغ باشد و خدای ناکرده اگر راست باشد، مطمئن باشند از نفرین و غضب سادات و اجداد آنان نسلاً در نسل در امان نخواهند ماند. ۷) شنیده‌ام؛ شورای روستا از اهالی خواسته که وجوه مربوط به شارژ سالیانه (بابت میرآب، نگهبانی و زباله روستا) جمعا به مبلغ ۵ میلیون ریال را به حساب شخصی یکی از اعضای شورا واریز نمایند! امیدوارم این خبر هم دروغ باشد! زیرا پرداخت هرگونه وجهی بابت روستا (اعم از واریزی و نقدی) به کسی و حسابی غیر از «حساب رسمی دهیاری»، صرف‌نظر از اینکه غیرقانونی است، نوعی رشوه محسوب شده و برای آن‌ها ممکنست بعداً موجب گرفتاری گردد. اگرچه از شورای متخلف فعلی، ارتکاب چنین اموری بعید نیست ولیکن اهالی باید حواسشان را جمع کنند که در دام آنها نیافتند! ...ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۱): آ.سیدسعیدموسوی، اولین کسی بود که جعلی بودن هر دو وقفنامه را متوجه شد و أمّاره خود را با آ.سیدمیرشجاع‌الدین در میان گذاشت که ایشان هم کارشناسی مشارالیه را بسوی بنده ارجاع دادند. اماره او قابل تأمل بود و بنده هم آنرا پذیرفتم و به اخوی هم پیام دادم که؛ «وقفنامه‌ها جفت‌پوچ هستند»! ولیکن بنده با این پندار که امامزاده علاءالدین نمی‌تواند بدون موقوفه باشد، مصمم شدم که به ایّ‌نحو کان، به موقوفه‌ای قائل باشم که «صورت‌جلسه حل اختلاف ۱۲۹۹ قمری»، مطلوب مرا تأمین می‌کرد. فلذا جوانب اصالتی آنرا در نوشته‌های خود مورد ابرام قرار دادم! که البته مورد تخطئه جدی (و بلکه بحق) آ.سیدسعید بود. تا اینکه در ورود به پرونده شکوائیه نانکلی علیه اجداد اهالی، إشعاریه اداره ثبت اسناد و املاک آوج را دیدم و دریافتم که حق با آقاسعید است. ولیکن هنوز هم این مطلب ذهن مرا رها نمی‌کند که؛ مگر می‌شود که امام‌زاده هیچگونه موقوفه‌ای (حتی باندازه یک‌پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ روستا را) نداشته باشد؟! نهایتاً به این مطلب رسیدم که بهتر است در این خصوص، بنده از جانب خود هیچ فتوائی ندهم و تصمیم نهایی را به دادگاه صالحه و نماینده ولی‌فقیه و نهایتا خود مقام معظم ولایت ارجاع بدهم. ولیکن از لحاظاتی لازمست تکلیف خود با تحریریه‌ای موسوم به وقفنامه اصلی (که البته صورت‌جلسه‌ای برای حل اختلاف بیش نیست و تأییدیه طرفین دعوا هم در آن چندان مشخص نیست!) را با بررسی فرضیه‌های احتمالی هم روشن کنیم: ۱) این وقفنامه (۱۲۹۹) هم همانند آن یکی (۱۲۹۷) جعلی است. تا آنجا که اداره اوقاف هم آنرا برنتافته است! ۲) از آنجا که در اظهارنامه ثبتی ابراهیم انصاری (آخرین متولی موقوفه) هم نه تنها به عنوان و نیز مفاد هیچکدام از وقفنامه‌ها (دو دانگ محمدحسین‌خان و محمدکاظم‌خان و حدود و تقسیمات و...) استناد نشده است بلکه دو دانگ موقوفه در شیاع محلی هم به «یک‌پنجم از یک‌دانگ» تقلیل یافته است!! این نکته نشانگر آنست که ابراهیم انصاری هم ظاهراً از وجود این وقفنامه‌ها در زمان خود بی‌خبر بوده است و شاید به علت آنکه برای مشروعیت و رسمیت بخشیدن به اظهارنامه خود، هیچ سند و مدرک معتبری نداشته است، آنرا رها کرده و دنبال نکرده است. فلذا نه تنها دو دانگ که حتی خمس یک‌دانگ را هم ثبت نکرده است. تقاضای اداره اوقاف برای تبدیل نام واقف از محمد ابراهیم انصاری به محمدحسین‌خان و محمدکاظم‌ هم (که مستند به وقفنامه‌های جعلی بوده!) مقبول اداره‌کل ثبت اسناد و املاک قزوین قرار نگرفته است و حتی قابلیت بررسی در «هیئت نظارت» هم نداشته است و به علت ضعف مفرط اداره اوقاف در اثبات ادعای خود، از مراجعه به مراجع قضایی هم طرفی نبسته است. با توجه به این نکات دقیقه، دو سؤال، ذهن مرا قلقلک می‌دادند و می‌دهند: ۱) وقفنامه‌های جعلی را چه کسانی جعل کرده و به سادات روستا حُقنه کرده‌اند؟! ۲) علت اصلی بی‌پروائی نانکلی در برخورد با اهالی روستای امامزاده چیست؟! با توجه به تجربه‌ای که در بررسی مسئله «حقنه کتیبه جعلی منسوب به کوروش به ملت ایران و بلکه ملل جهان»، داشتم و اینکه پشت‌پرده آن «صهیونیزم جهانی» بوده است و نقشه‌های هیبریدی صهیونیزم انگلیسی (بمنظور پیشگیری از نقش‌آفرینی ایرانیان در وقایع آخرالزمانی) را دنبال می‌کرده است! به این مسئله می‌اندیشم که؛ منتفعین موقوفه قلمداد کردن دو دانگ و بلکه شش‌دانگ کیستند؟! بجز نقشه مکارانه شیاطین محلی، عقلم به جایی قد نمی‌دهد ولیکن فرصت‌طلبی عجولانه رؤسای اوقاف در امر تصرف عدوانی و نامشروع و غیرقانونی شش‌دانگ روستا هم قاعدتاً باید علت منطقی خود را داشته باشد که در این خصوص هم ذهنم از قضیه چکمه سفید و گنج‌جوئی خانه به خانه در زمستان روستا فارغ نمی‌شود! و اما اینکه چرا نانکلی در این معرکه، جنون‌واره وارد شد؟! بنظرم وی این بیشه را خالی تصور کرد و احتمال هم نداد که شاید در آن، شیری یا ببری خفته باشد! او بر خلاف رئیس قبلی اوقاف، چرا بی‌گدار به آب زد؟! بنظرم علتش آن بوده که عمدتاً با کسانی از این روستا ارتباط برقرار کرد که معلوم‌الحال بودند و در فضای مجازی آن‌ها هم دریافت که اساساً با مشتی گاگول‌پشنگ طرف است! گاگول‌مشنگائی که می‌توانند در بزم «آی خر برفت، آی خر برفت» او با وی هم‌آوا بشوند! و اما کسانی مثل میرشجاع هم توسط همان گاگول‌مشنگ‌ها از صفحه روزگار قابل محو شدن هستند و بقیه اهالی هم که طبق معمول، بی‌خیال و شدیداً محافظه‌کار تشریف دارند و اگر از گربه صدایی در آید از آن‌ها بخاری بلند نمی‌شود! آری! نانکلی با چنین تصوراتی تاخت و تاز کرده و عجیبه که هنوز هم اسب مراد خود را می‌تازد! آیا نوبت اهالی فرانرسیده است که روی دیگر خود را به امثال نانکلی و اذناب او نشان بدهند؟! لذا هر کسی هم که ... ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۲): ... هر کسی هم جای نانکلی بود (با این فرقه‌ای که با آنها دمخور گشته!) بی‌محابا و بی‌مهابا یکه‌تازی می‌کرد. غافل از اینکه شب دراز است و قلندر بیدار! (منظورم از قلندر، کسانی هستند که نه تنها در دایره اطرافیان واقعی شیاطین و خبائث محلی نیستند بلکه از فضای مجازی آن‌ها هم معمولاً رانده شده‌اند!) نقش‌آفرینی اهالی در دادگاه تجدیدنظرخواهی نانکلی علیه اهالی، از آنجایی ضرورت حیاتی و حیثیتی دارد که؛ وی بجای تلاش منطقی برای «اثبات» موقوفه بودن حداقل یک‌پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ روستا (که در اظهارنامه ثبتی ناقص متولی قدیمی موقوفه ذکر شده) از طریق «مراجعه به مراجع قضایی»، متأسفانه قانون و منطق را دور زده و به نحو دزدانه و فریبکارانه‌ای، با شگرد فرار به جلو، بدنبال «ابطال» اسناد اجداد اهالی افتاده است تا کل شش‌دانگ را تصاحب نماید! بقول معروف بدون آنکه برادری خود را ثابت نماید، ادعای ارثیه کرده است (آن‌هم ۱۰۰٪ آن را)!!! که با هوشمندی قاضی و استنادات ذی‌ربط، حکم بر بطلان دعوا صادر گردید. متن دستور کاملا منطقی و هوشمندانه قاضی محترم در استعلام از اداره ثبت آوج: «احتراماً دستور فرمائید؛ وضعیت کامل ثبتی روستای امامزاده علاءالدین و وضعیت و میزان مالکیت موقوفه محمدحسین‌خان و محمدکاظم‌ در روستای مذکور استعلام و نیز اینکه خواندگان [۱۸ متوفی] چه تقاضایی نسبت به اراضی موقوفه روستای امامزاده علاءالدین مطرح کرده‌اند و رونوشت اظهارنامه‌های ثبتی ایشان جهت بهره‌برداری قضایی به این شعبه اعلام و ارسال فرمائید.» جوابیه اداره ثبت اسناد و املاک آوج، همان إشعاریه‌ای بود که پیام شماره ۷۰ خود را به شرح تفصیلی آن اختصاص دادم. (ضمنا در پیام شماره ۷۴ خود نوشته بودم؛ «در حالی‌که ۳۹ برگه کپی (۱۹ برگه در مورخه ۱۴۰۱/۰۵/۰۴ با کد رهگیری ... و ۲۰ برگه کپی در مورخه ۱۴۰۱/۰۹/۰۸ با کد رهگیری ...) از «اظهارنامه ثبت ملک» در داخل پرونده وجود دارد (که توسط اوقاف تقدیم دادگاه شده است) که به امضاء و تأیید ۱۸ نفر از اجداد سادات رسیده‌اند و طبق ادعای وکیل اوقاف؛ «اخیراً کاشف گردیده»! و...» و حال آنکه نیمی از کپی اظهارنامه‌ها (۲۰ برگه در مورخه ۱۴۰۱/۹/۸) توسط اداره ثبت به پرونده الحاق شده است و نیمی دیگر (۱۹ برگه در مورخه ۱۴۰۱/۵/۴) توسط اداره اوقاف! فلذا از بابت این بی‌دقتی عذرخواهی می‌کنم) ولیکن نکته مهم قضیه همین‌جاست که نانکلی در دادگاه تجدیدنظر هم قاعدتاً بجای «اثبات حق وهمی» خود بدنبال «ابطال حق قطعی» اهالی است! قاضی دادگاه تجدیدنظر هم چنانچه همانند قاضی دادگاه بدوی، هوشمند و فرزانه باشد، نانکلی هیچ طرفی نخواهد بست و این روستا را باید فراموش کند. او نمی‌خواهد یک‌پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ روستا را اثبات نماید بلکه می‌خواهد با استناد به ادعای مذکور (که بی‌مبنا و غیرقانونی است) و اثبات مشاع بودن شش‌دانگ، کل اسناد اجدادی اهالی را ابطال کند تا کل شش‌دانگ را به تصرف خود درآورد! بعد از آن ممکنست اهالی را مدتی بعنوان مستأجرین جدید، تحمل نماید ولیکن دیر یا زود به حضور همه آن‌ها (حتی مزدوران و جواسیس خود و سایر شیاطین محلی) خاتمه خواهد داد تا نقشه‌های مشکوک بعدی خود (احتمالاً حفاری برای استخراج گنج‌های دفینه) را با خیالی آسوده دنبال کند. بنابراین کل اهالی در وضعیت شکننده‌ای قرار دارند و لازمست در امر ناکامی نانکلی در دادگاه تجدیدنظر، ایفای نقش مؤثری بنمایند. موضوع اصلی جلسه یکی از دو روز پایانی این هفته، اولاً بررسی ابعاد مختلف دعوای نانکلی علیه اهالی و انحاء مقابله با شگردهای مکارانه اوست. ولیکن اگر مجالی هم باشد به سایر مسائل روستا هم خواهیم پرداخت که اهم آنها بررسی انواع تخلفات شورای روستا است (ثانیاً) و اینکه چرا لازمست هرچه زودتر منحل گردد. بررسی نحوه مراجعه به نماینده ولی‌فقیه در استان و نیز نحوه مراجعه به مراجع قضایی بمنظور «تعیین تکلیف اصل و میزان موقوفه امامزاده»، موضوع سوم دستورجلسه ما خواهد بود. که منحصر به اراده مستأجرین امامزاده علاءالدین نیست و حداقل به کلیه بازماندگان ۱۸ نفری هم مربوط می‌شود که نانکلی در حق آن‌ها آشکارا جفا ورزیده و تلویحاً آنان را متهم به موقوفه‌خواری (حرام‌خوارگی) کرده است! فلذا علاوه بر «پاسخ دندان‌شکن کیفری به نانکلی» باید اصالت یا بطلان «وقفیت مشاعی» روستا هم تعیین تکلیف گردد تا در آینده، نانکلی‌های دیگری وارد معرکه نشوند. النهایة؛ عدم همکاری جدی اهالی در قالب ورود شخص ثالث به پرونده تجدیدنظر نانکلی (که بمفهوم تجویز پیروزی ناحق اوست)، فرجامی بجز اخراج کلیه اهالی از این روستا ندارد. خود دانید! ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ «کانال» سید علاءالدین (اطلاع‌رسانی حم در مسائل راهبردی فقط روستا) در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۳): اقدام مشترک و همزمان برای ورود به پرونده شکایت نانکلی علیه اجداد مرحوم اهالی، بمعنای این نیست که دادخواست یکسانی به دادگاه تجدیدنظر ارائه شود. هر کسی می‌تواند دادخواست مطلوب خود را ارائه دهد. متن بنده جنبه پیشنهادی دارد. وگرنه هر کسی مختار است که لایحه دل‌خواه خود را تنظیم کند. بعضی لحاظات کیفری را ترجیح می‌دهند و برخی لحاظات حقوقی را. بعضی هم جنبه تلفیقی آنرا مد نظر قرار می‌دهند. مهم آنست که دادگاه تجدیدنظر دریابد که ۱۸ متهم نانکلی، بر خلاف القائات غلط وی، موقوفه‌خوارهای مجهول‌المکان بمفهوم کلاهبردارهای مخفی‌کار نیستند. بلکه وراثی دارند که بر روستا مالکیت اجدادی دارند و شاکی آن‌ها هیچ‌گونه مدرک معتبری برای ادعای واهی خود ندارد و بعلت ارتکاب «ممانعت از حق و تصرف عدوانی» (که ناشی از سوءاستفاده از اختیارات اداری وی بوده)، لازمست ایشان ضمن محکومیت به «اعاده حیثیت»، به پرداخت کلیه «خسارات وارده» نیز ملزم شود. مضافاً که هزینه‌های دادرسی و... اهالی را نیز بپردازد. با توجه به اینکه؛ روز جمعه مصادف با بیستم جمادی‌الثانی؛ سالروز میلاد مبارک حضرت زهرا سلام‌الله علیها و بالتبع مساجد و محافل در شب جمعه هفته جاری، مشغول مراسم جشن و شادی هستند. لذا جلسه اهالی در مسجد سامان، همچنانکه قبلاً اعلام شد، یا باید قبل از ساعت ۱۷ غروب پنجشنبه تمام شود (فرضاً از ۲ بعدازظهر لغایت ۵) و یا روز جمعه (ترجیحا از ساعت ۱۹ به بعد) برگزار شود. (ضمناً تاریخ اولین وقفنامه جعلی هم بیستم جمادی‌الثانی بوده!) لطفا ترجیح روز و ساعت خود را به مجریان برنامه تجمیع امضاء برای ورود به شکوائیه نانکلی علیه اجداد اهالی با پیامک به شماره‌های ذیل اعلام نمائید: ۱) آ.سیداحمدحسینی ۰۹۱۲۱۵۰۶۰۴۰ ۲) آ.سیدسعیدموسوی ۰۹۱۲۷۶۲۳۴۴۱ کافیست کلمه پنجشنبه یا جمعه را به ایشان پیامک کنید. (ضمناً اسم و شهرت خود را هم بنویسید) دستور جلسه: ۱) بررسی نحوه ورود به مسئله تداوم مقابله با اوقاف ۲) بررسی سایر مشکلات روستا بویژه شورا (بشرط مجال) بنده شخصا از حضور (بعد از ساعت ۵ پنجشنبه و قبل از ساعت ۷ جمعه) در جلسه معذورم ولیکن در ساعت تعیین‌شده و البته با حق انتخاب اکثریت، شرکت خواهم کرد ان‌شاءالله چند نکته پیرامون محتویات پرونده: ۱) تعداد متهمین نانکلی ۱۸ نفرند ولیکن تعداد اظهارنامه‌های تحویلی به دادگاه نیز قابل تأمل هستند: ۱/۱- اداره اوقاف و امور... = ۱۹ برگه ۱/۲- اداره ثبت اسناد و ... = ۲۰ برگه علت اختلاف ۱ برگه تحویلی آنها چیست؟! اگر در بررسی دقیق‌تر قضیه، معلوم شود که نانکلی در تحویل یکی از اظهارنامه‌ها به دادگاه امساک کرده و آن مربوط به اظهارنامه ابراهیم انصاری بوده، جرم دیگری بر جرائم وی افزوده خواهد شد که مفهومی بجز فریب دادگاه نداشته است. ۲) تا جایی که من توانستم بخوانم، ۱۳۱۳ و بیش از آن ۱۳۱۸ و بیشتر از آن ۱۳۱۶ تاریخ‌های مندرج در اظهارنامه‌های ۱۸ تن از اجداد اهالی است. البته تاریخ بسیاری از آن‌ها را از روی کپی‌های کم‌رنگ و بدرنگ نتوانستیم بخوانیم و باید به اصل آن‌ها در اداره ثبت مراجعه کرد. ۳) اظهارنامه‌ها ممهور به مهر «مأمور توزیع» هستند که نشان می‌دهد در آن سال‌ها از طرف دولت، «توزیع فرم»هائی برای اجرای طرح خاصی در کار بوده است که اجداد ما هم گرفته و تکمیل کرده‌اند (نه اینکه اجداد ما خودشان به اداره ثبت مراجعه کرده باشند!) ولیکن چرا ابراهیم انصاری آخر از همه (۱۳۲۰) اقدام کرده است؟! آنهم بدون امضاء؟! (احتمال دارد پر کردن آن به آن‌مرحوم ربطی نداشته و فضولتاً توسط فرضا مأمور ذی‌ربط انجام گرفته است! شاید بخاطر آنکه متولی گمان می‌کرده؛ موقوفه نیازی به ثبت رسمی ندارد!) مسئلة: آیا قوانین کشوری اجازه می‌دهند که «موقوفات» فاقد ثبت رسمی باشند؟! آیا قوانین مصوب ۱۳۱۰ در موضوع ثبت رسمی موقوفات (بویژه مواد ۲۷ و ۲۸ و ۲۹) در این امر، واضح و صریح نیستند؟! و کلام آخر؛ بنده اگر رئیس اوقاف بودم و هیچ مدرک معتبری برای موقوفه بودن حتی یک وجب از این روستا نداشتم، بجای قلدری‌های احمقانه، در وهله اول؛ بزرگان روستا را به جلسه صمیمانه‌ای دعوت می‌کردم و با طرح همان وقفنامه‌های جعلی و اخذ موافقت اهالی آن و همراهی آن‌ها عازم اداره ثبت می‌شدم تا دو دانگ امامزاده را بعنوان موقوفه رسمیت ببخشم. در وهله دوم (عدم موفقیت در پیشبرد اقدام شیادانه خود در دادگاه بدوی و لو رفتن اینکه برای موقوفه بودن یک‌پنجم از یک‌دانگ از شش‌دانگ روستا بجز اظهارنامه‌ای ناقص چیزی وجود ندارد)؛ بجای اعتراض و تقاضای تجدیدنظر، از اهالی التماس می‌کردم تا به همان مدرک ناقص، اعتبار ببخشند! ولیکن وی بدترین راه‌ها را برگزید و تمام پلهای پشت‌سرش را خراب کرد که حاکی از بی‌کفایتی و خیانت وی در این منصب است! اما چرا؟! ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۴): ... آری! نانکلی بخاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش کشید! وی اگر عاقله‌مردی بود که رفتار وزینی را دنبال می‌کرد همان جلسه آوج به وساطت و میزبانی امام جمعه محترم آوج را بعنوان بهترین فرصت تعامل با اهالی، قرار می‌داد ولیکن بدمستی کرده و میزبان را هم از وساطت خود پشیمان کرد! او در آن جلسه حتی به خود جرأت داده بود که؛ «عبارت «فدک سادات» در نامه‌های بنده به ریاست سازمان اوقاف را» بصورت توهین‌آمیزی به سخره بگیرد! البته اخوی تمسخر او را به حساب جهالت اعتقادی و تاریخی او به موضوع «فدک سادات» گذاشته و لذا طی پیامکی، قضیه را برای او توضیح داده بود که به اشتراک عمومی گذاشتن آن، خالی از لطف نیست. ابوعلی سینا معتقد است؛ «السنخیة؛ علّة الانضمام»! لذا معاشرت نانکلی با افراد معلوم‌الحال روستا گویای سنخیت شخصیتی وی با کسانی است که جز دروغ و نیرنگ و ریا و شیادی و امثالهم، مسیری برای خود دنبال نکرده‌اند! آنهم با همان روشهای رذیلانه و قلدرانه و...! فلذا بنده علیرغم توصیه و اصرار برخی از اهالی و اطرافیان، هرگز مایل به ملاقات و گفتگو با او نشدم و نیستم! و انگیزه او را متفاوت از نیل به «تشویق اداری» (به هر قیمت!) می‌دانم که با توجه به زمینه‌های مختلف قضایا می‌تواند دست‌یابی به گنج‌های زیرخاکی امامزاده علاءالدینی باشد که اهالی عمدتاً سادات آن هم قرن‌ها مورد اعتماد اهالی روستاهای همجوار بوده‌اند و پذیرای امانت‌داری اموال منقول و اسناد شرعی و قانونی آنان! حال؛ چه باید کرد؟! اولویت در امر ورود بازماندگان ۱۸ تن از اموات مرحوم روستای امامزاده علاءالدین در قالب «ورود شخص ثالث» تحت عنوان حقوقی «رد تصرف عدوانی» به پرونده تجدیدنظرخواهی شاکی دادنامه شماره ۱۴۰۱۲۲۳۹۰۰۰۲۳۷۱۴۷۶ با کسانی است که «گواهی حصر وراثت» دارند. گواهینامه‌ای که بعنوان دادنامه قانونی از طرف یکی از شعبات قضائی صادر می‌گردد و مشخصات هویتی شما و پدر یا اجداد شما در آن درج شده است. برخی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، اصل آن یا کپی برابر با اصل آنرا می‌خواهند و بعضی هم کپی آن‌ را می‌پذیرند اما مقید می‌کنند به عبارت «کپی غیرمصدق» تا بعداً توسط دادگاه مصدق گردد. لذا لطفاً هنگام مراجعه به دفاتر خدمات مذکور بمنظور تنظیم شکوائیه، علاوه بر مدارک هویتی خود (کارت ملی و شناسنامه) لازمست گواهی انحصار وراثت (و شماره دادنامه که مذکور شد) هم به همراه داشته باشید ولو کپی آنرا. احیاناً اگر شماره پرونده بخواهند ۰۱۰۰۷۷۲ را درج کنید. تاکید کنید که مرجع دریافت شکوائیه شما مجتمع قضائی تجدیدنظر قزوین باشد نه هیچ جای دیگر وگرنه گرفتار اطاله دادرسی خواهد شد. چنانچه بخواهید دادخواست مختصری داشته باشید می‌توانید از عبارت «تقاضای تأیید حکم دادگاه بدوی آوج در پرونده شکایت نماینده حقوقی اداره اوقاف بوئین‌زهرا/قزوین علیه سادات امامزاده علاءالدین» استفاده کنید و اگر بخواهید با توضیحات بیشتری همراه باشد می‌توانید از متن پیشنهادی ذیل، استفاده کنید: 👇 «بسمه تعالی ریاست محترم شعبه ۹ دادگاه تجدیدنظر قزوین با سلام و احترام، عطف به موضوع پرونده ۰۱۰۰۷۷۲ (شکایت موهوم ریاست اداره اوقاف بوئین‌زهرا علیه مرحوم سید ..... و ۱۷ مرحوم دیگر از سادات روستای امامزاده علاءالدین به اتهام تلویحی موقوفه‌خواری! و اعتراض آقای نانکلی به حکم مقبول دادگاه بدوی)، اینجانب بعنوان فرزند نامبرده و لذا بعنوان ورود شخص ثالث و ذی‌نفع و مطلع از محتویات پرونده، استدعای تأیید حکم دادگاه بدوی آوج (مبنی بر «بطلان دعوا»ی فی‌مابین اوقاف و اهالی روستا) و جبران کلیه خسارات وارده از طرف آقای نانکلی ناشی از اقدام غیرقانونی «تصرف عدوانی و ممانعت از حق» ایشان علیه خود و خانواده‌ام را دارم.» حداکثر هزینه‌های شما در این کار کمتر از ۳۰۰/۰۰۰ تومان است که لازمست عابربانک معتبری به همراه داشته باشید. رسیدهای پرداخت را در نزد خود نگه دارید تا بعداً از نانکلی مطالبه کنیم. و اما کسانی که فاقد گواهینامه حصر وراثت هستند لطفاً با مراجعه به آقایان سیدمحمودحسینی و سیدسعیدموسوی، ترجیحا در قالب جلسه‌ای (با هماهنگی نامبردگان) ضمن درج مشخصات خود، شکوائیه‌های گروهی را امضاء کنند. در غیر اینصورت تجمیع امضاء ناچاراً بصورت انفرادی و مورد به مورد قابل انجام است. باز هم لازم به تأکید است؛ اینجا ایستگاه پایانی دعوای اوقاف و اهالی است و لذا امری سرنوشت‌ساز تلقی می‌شود. زیرا اگر با عدم اقدام حقوقی خود اجازه بدهید نانکلی پیروز شود وی همه شما را از قطار روستا پیاده خواهد کرد و اگر شما پیروز شوید او را برای همیشه از این قطار پرتاب خواهید کرد! یا علی! ...ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ «کانال» سید علاءالدین (اطلاع‌رسانی حم در مسائل راهبردی فقط روستا): https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۵): با توجه به اینکه در پیام‌های قبلی اطلاع‌رسانی کردم که ریاست اداره اوقاف بوئین‌زهرا در دادگاه بدوی آوج (که کاملا محرمانه برگزار شد!!) بعد از شکست و ناکامی سنگین، اقدام به اعتراض کرده است و لذا تقاضای تجدیدنظر وی به شعبه ۹ مجتمع دادگاه‌های تجدیدنظر قزوین ارجاع شده و کلیه شماره‌های ذی‌ربط پرونده نیز دقیقا مرقوم شد و اینکه اهالی محترم، ضمن آنکه باید مترصد تاریخ دادگاه باشند (که ای‌بسا در بی‌خبری ما تاکنون برگزار شده باشد! و حتی اگر هم نشده باشد چیزی از حق و مسئولیت آحاد اهالی نمی‌کاهد و) لازمست که هرچه زودتر اعتراض خود را به اطلاع مقامات ذی‌ربط پرونده برسانند؛ هم در شکل اجرائی طرح شکایت مکارانه آقای نانکلی که نسبت به اجداد اهالی و بالتبع کلیه بازماندگان آن مرحومین ۱۸ نفره کاملا توهین‌آمیز بوده است و هم در محتوای کذابانه آن و متاسفانه تا این ساعت هیچ‌کدام از اهالی، هیچگونه اطلاعی از کم و کیف دادگاه تجدیدنظر نیافته و یا اگر خبری گرفته با اهالی به اشتراک نگذاشته است! از جمله از طرف امین موقوفه موهومه!! فلذا علیرغم انواع گرفتاری‌ها و کمبود وقتی که بنده بدان مبتلی هستم، ناچارم خودم عازم قزوین بشوم و...! با همه این احوال، جلسه ذی‌ربط برای هماهنگی اهالی، معین گردید و ظاهراً باطلاع حداکثری اهالی هم تاکنون رسیده است؛ جمعه (فردا) ساعت ۱۸ لغایت ۲۱ در مسجد رسالت واقع در هم‌کف برج‌های دوقلوی سامان (بلوار کشاورز؛ حدفاصل میدان ولی‌عصر (عج) و پارک لاله، جنب برج شیشه‌ای قوه قضائیه) البته بهتر بود مراسم در پنجشنبه (شب میلاد حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله علیها) برگزار شود که متاسفانه جور نشد. هم بنده نتوانستم وعده سخنرانی از قبل اعلام شده خود در تهرانسر را لغو کنم و هم مسجد برج سامان در غروب پنجشنبه مراسم جشن داشت و با توجه به پذیرایی ذی‌ربط (با چلوخورشت فسنجان به حضار! 😋) امکان آمایش مسجد برای مراسم را به ما نمی‌داد. ساعات قبل از غروب هم که ظاهراً چندان مطلوب اهالی نبود! علی‌أیّ‌حالٍ، مدیریت جلسه بر عهده آقایان؛ سیدسعیدموسوی و سیدمحمودحسینی است. بنده هم بعد از مراسم مرسوم جمعه‌های خود در مرقد امام، خدمت خواهم رسید که بعید است قبل از ۱۹ برسم! اولین و مهمترین دستور جلسه؛ هم‌اندیشی و بررسی راهکارهای عملی در امر هماهنگی پیرامون نحوه پیشبرد نهضت مدافعه در برابر سیاست‌های غلط و ضدوقفی سازمان اوقاف بویژه نانکلی است ولیکن اگر مجالی شد به سایر مسائل روستا هم خواهیم پرداخت ان‌شاءالله. ضمن تشکر از زحمات عزیزانی که در تلاش برگزاری این مراسم هستند، از آحاد اهالی هم استدعا می‌شود در امتداد هماهنگی‌های آ.سیدمحمود و آ.سیدسعید نقشی بفراخور ظرفیت‌های خود ایفاء نمایند. و اما بعد؛ با توجه به پیام‌های مسلسل بنده، دهها سؤال و ابهام در خصوص عملکرد اعضای شورا و امین موقوفه(موهومه)!، مطرح شده که قریب باتفاق آن‌ها بی‌جواب (و بدجواب!) مانده است! مخاطبین پرسش‌های مذکور بجای جواب منطقی و مستدل، نه تنها اقدام به هتاکی و فحاشی مستقیم و غیرمستقیم کردند بلکه با شگرد پیش‌دستانه و فرار به جلو القاء کردند که بنده باید جوابگوی افشاگری‌های خود باشم!!! و حتی جلسه پیشنهادی بنده برای پاسخگوئی آن‌ها به اهالی را با تعویق و تغییر مسئله و زمان و مکان، تلویحاً تبدیل کردند به جلسه‌ای که بنده پاسخگوی اینها باشم!! (که بعلت گرفتاری ناخواسته‌ای که پیش آمد، متأسفانه بیش و پیش از آن که نخواهم، نتوانستم در آن حضور یابم) در هر حال؛ روال عادی و منطقی و زمانی قصه چنین است که؛ ۱) آنها مرتکب اقداماتی شده‌اند که موجب حساسیت دیگران از جمله بنده شده است. (مثلاً نانکلی را در فضاهای واقعی و مجازی مورد استقبال پیدا و پنهان خود قرار داده‌اند!) ۲) بنده ارتکابات این‌ها را مطرح کرده‌ام و ضرورت یافته که جواب بدهند. (چه در فضای مجازی و چه در جلسات حضوری) ۳) گفتگوها و طرح اتهامات در فضای مجازی، رخ داده است و می‌طلبید که در همان فضا هم پاسخگویی صورت بگیرد ولیکن در اقدامی مذبوحانه، گروه مجازی «اطلاع‌رسانی امامزاده» را منحل کرده و سپس طی رفت و برگشت به تلگرام با عنوان «هیئت جوانان امامزاده» مجدداً گروه خود را تشکیل دادند ولیکن اینبار بدون عضویت بنده! (در واقع آن‌ها بطرز ناشیانه‌ای بجای حل مسئله، طبق معمول رفتارهای غلط خود، صورت مسئله را پاک کردند! که واقعاً و کاملاً شرم‌آور است.) ده‌ها سؤال و ابهامی که متوجه آنهاست و بنده در پیامهای قبلی خود، ردیف کرده بودم، کماکان به قوت خود باقیست و طی پیامهای بعدی خود، آن‌ها را یک‌جا تجمیع خواهم کرد و آنها ناگزیر هستند که به اهالی پاسخگو باشند. در غیر اینصورت آسیب حیثیتی‌شان، تشدید خواهد شد. ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۶): بنده در پیام ۲۷ خود، حدود ۱۵ سؤال منطقی از امین اوقاف/موقوفه که عضو شورای روستا و مدیر گروه اطلاع‌رسانی روستای امامزاده علاءالدین هم است، مطرح کردم. اگر ایشان پاسخگو بودند، قاعدتاً در فضای مجازی باید به این سؤالات جواب می‌دادند. حتی با این احتمال که اگر توان گزارش‌نویسی مکتوب را ندارند، پیشنهاد دادم که می‌توانم جلسه‌ای را (در مسجدی در مرکز تهران؛ بلوار کشاورز) هماهنگ کنم تا بیایند و حضوری و شفاهی جواب بدهند ولیکن هیچگونه ترتیب‌اثری ندادند! چرا؟! ایشان حتی می‌توانستند طی پیامهای صوتی، اقدام به ارائه جواب‌های خود نمایند. ولیکن دریغ از جواب حتی یک سؤال و بجای همه این توقعات، بساط فریب‌کاری خود را از ایتا جمع کرده و به تلگرام پناهنده شدند! و در آنجا به این اکتفاء کردند که ادعا کنند تمام پیامهای بنده؛ «جعلی، کذب، دروغ و بی‌ارزش» است! حال جلسه‌ای را که آ.سیدکاظم برای آشنائی با نسل جوان روستا اقامه آنرا پیشنهاد داده بود و آقای محمد داودی (بمنظور اعلام موجودیت «هیئت مذهبی نوجوانان روستا» استقبال کرده و) مجموعه آموزشی ویژه نوجوانان را در اختیار این حرکت مطلوب و ارزشمند، قرار دادند، اعضای شورای معتاد به تخلف و تفرعن روستا رندانه این فرصت را تبدیل کردند به جلسه عمومی با ادعای واهی بررسی شبهات و...!!! و لابد انتظار دارند که کلیه اهالی هم دم بر نیاورند! در پیام ۲۸ خود هم حدود ۵ سؤال اساسی را از ایشان مطرح کردم ولیکن ایشان، از پاسخگوئی به آن‌ها هم طفره رفت و اکتفاء به استنکاف کاملا مضحکی نمود! همچنانکه در آن پیام نوشته بودم: «چنانچه مدارک، قرائن و شواهدی سراغ دارید که استدلالات بنده را ابطال، مخدوش و سست نماید، مستدعی است از ادارات اوقاف بوئین‌زهرا و قزوین و... تهیه و ارائه بدهید.» ایشان بدون ارائه هیچگونه مدرکی در گروه مثلا اطلاع‌رسانی خود، در شاهکار ادبی خود (با ۲۵ غلط املائی و تایپی و...!) بجای جوابگوئی معقول به این سؤالات ۲۰ گانه بنده که می‌تواند سؤال آحاد اهالی هم باشد، اراجیفی را به هم بافت که علاوه بر توهین به بنده، تحقیر شعور مخاطبین خودش هم بود. کافیست آن سؤالات با اهم جوابیه وی یکجا دیده شود تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. گلچینی از پیام بقول خودش طولانی وی عین نوشته موهن خودش:👇 «مسئله حقوقی باید اهل فن نظر بدن نه امثال من و ایشون ... اطلاعات کافی ندارند و در عمل کاری پیش نبرده‌ اند که سودی برای اهالی داشته باشد ... انسان ... باید با حرکت و عمل اثبات کنه نه با نوشتن(پیام) ... مضامین نامه قابل جواب دادن نبوده ... خیلی از افراد را مورد خطاب قرار داده‌ اند حتی کسانی را که به رحمت خدا رفته اند منجمله بنده را ... شما حرکتی و راهی که در پیش گرفته ایی غیراز تشویش اذاهان عمومی و ایجاد طایفه‌ بازی وزیز سؤال بردن واهی افراد و حتی تهمت افترا چیزی در پی نخواهد داشت ... خوب با کلمات و ربط دادن موضوع به هم قهاری و استاد همینو در عمل نشون بده حرکت کن از تهران تا قزوین یا بوئین زهرا یک ساعت و نیم راهه تشریف ببر و اداره اوقاف را قانع کن با دلایل و مدارک ... کوبیدن و خراب کردن افراد با عناوین واهی ... به حرمتی ... تشویش اذاهان ... از گزشته چیزی عایدمان نمیشود و نفرمایید فلانی چکار کرد و فلان شخص چکار کرد چه نیک باشه چه شوم ... بحثهای کمدی (خنده دار) مثل توهم زدن به آینده نگری ووو اجتناب کنیم 😂 ... یه دختر بچه با سواد اول ابتدایی هم میتونه بنویسه مهم عمل کردن ... در آخر از همه ی دوستان و اهالی محترم که هتک حرمت شده اند در پیامهای ایشون عذر خواهی میکنم»!!! وی در فرازهای اول پیام خود اعتراف کرد که: «... حدود ۳۰پیام این بزرگوار سلسله وار در شبکه مجازی به اشتراک گزاشتن که بنظر من اطلاعات کافی ندارند و...» بنابراین وی وقتی از ۶۰ پیام ارسالی بنده، حداقل ۳۰ پیام مرا دیده است که شامل پیامهای ۲۷ و ۲۸ هم می‌شود، قاعدتاً سؤالات ۲۰گانه مرا هم خوانده است ولیکن چرا حتی یکی از آن‌ها را هم جواب نداد؟! و‌ حال آنکه تا زمانی که پیام‌رسان واتساپ را منحل کرد، من حدود ۵۰ پیام در گروه اطلاع‌رسانی وی به اشتراک گذاشته بودم و لذا علت تقلیل آن به ۳۰ پیام قابل بررسی است! در پیام شماره ۳۲ نیز اقدام به طرح حدود ۱۵ سؤال از عملکرد اعضای شورا و امین اوقاف نموده‌ام ولیکن دریغ از پاسخگوی به حتی یکی از سؤالات مذکور! عدم جواب‌دهی به هر علتی که باشد، نشانه حداقل ناکارآمدی و حداکثر تداوم رویه خیانت‌ورزی آن‌هاست که قاعدتاً باید هرچه زودتر بدان خاتمه داده شود. در تحلیل بی‌جوابی و پاسخگو نبودن وی، چندین نکته می‌تواند قابل تأمل باشد: ... ... ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) دی‌ماه ۱۴۰۱ این پیام ☝️ را قبلاً نوشته بودم ولیکن مجال ارسال آن فراهم نشده بود و لذا پیوسته به تعویق افتاد!
گزارش حفاری غیرمجاز در روستای امامزاده علاءالدین به فرمانداری آوج با امضاء حسن‌آبادی‌های شورای وقت و فعلی مضافاً که این گزارش علاوه بر چهار امضاء با دو مهر دهیاری و شورا هم ممهور شده است. مهر شورا در اختیار رئیس شورا بوده که در آن مقطع حسن حسن‌آبادی بود. حال چگونه است که پرداختن به مسئله دفینه را تکذیب و تخطئه می‌کنند؟!!! کانال سیدعلاءالدین: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۷): چنانکه مستحضرید؛ بدنبال افشاگری‌های بنده علیه نقشه‌های شوم نانکلی (رئیس اداره اوقاف بوئین‌زهرا) علیه اهالی امامزاده علاءالدین، چنانکه انتظار می‌رفت، اذناب وی هم شدیداً در تکاپوی شکست مبارزه اهالی افتاده‌اند! و لذا دیوانه‌وار به هر کاری دست می‌زنند! تا اگر بنده کمترین شکی هم در باره نانجیبی و ارتکاب آگاهانه جرائم‌شان و بدتر از همه مزدوری آنها برای نانکلی داشتم، تبدیل به یقین گردد. در همین راستا اعضای خائن و خودفروخته شورای روستا در اطلاعیه اخیرشان، وحشت خود را از برگزاری جلسه عمومی پیشنهادی بنده برای امروز، رسما عیان کردند! که البته در تداوم مسیر اثبات نابخردی‌شان است تا شاید در روند مقابله با چنگ‌اندازی‌های اربابشان (نانکلی) و نیز جرائم مرتکبه خود، اختلالی بخرج بدهند! آخرین ترفندشان؛ دستکاری در نشانی کانال بنده است: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9 آدرس کامل کانال من اینه ☝️ اما این بی‌شرف‌ها حروف «at» را از آدرس کانال (از انتهای joinchat) حذف کرده‌اند تا لینک «کانال سیدعلاءالدین» به کانالی بنام «سرگرمی‌های کودکانه» تغییر کند! در واقع لینک کانال سیدعلاءالدین را با حذف دو تا حرف آن، جعل کرده‌اند تا بتوانند ادعا کنند که کانال بنده، جعلی است!!! که با این جعل‌شان، آدرس شده این 👇 https://eitaa.com/joinch/3702653133Ccc2fe714b9 که تعقیب‌کننده را به کانال دیگری می‌برد. بعد اسمش را گذاشته‌اند «فریب اهالی»!!! بقیه خزعبلات‌شان هم از همین سنخ است! که متعاقباً به تک تک آن‌ها خواهیم پرداخت. این‌گونه تلاشها، مذبوحانه نامیده می‌شود و بدیهی است که ره به جایی نمی‌برند بجز اثبات نانجیبی و پلیدی بیشتر و بیشتر اینها! و همچنین اعلام کرده‌اند که جلسه از جانب شورای روستا نیست! و اینکه برگزاری آن، غیرقانونی است!! تا بدینوسیله، اهالی را طبق معمول فریب داده و بترسانند! گویا که اهالی بدون اجازه این مجرمین، حق اقامه جلسه و شرکت در هیچ جلسه‌ای را ندارند! مگر ما ادعا کرده بودیم که جلسه ما از جانب شوراست؟! که انتساب آن را تکذیب کنید؟!! همچنین در این نیرنگ جدید خود، با القاء فریبکارانه خود عبارت «روستای امامزاده علاءالدین واقع در فرمانداری آوج قزوین» را تحریف کرده‌اند به مفهوم «کانال سید علاءالدین وابسته به فرمانداری»! و بعد تلفن فرمانداری را هم داده‌اند تا اهالی استعلام کرده و مطمئن شوند که این کانال متعلق به فرمانداری آوج نیست فلذا جعلی است!!! در حالی‌که بنده کلیه پیامهای خود را با عنوان «سیدمحمدحسینی منتظر» یا «حسینی منتظر» و یا «حم» امضاء کرده‌ام و حتی یک مورد هم مطالب خود را به فرمانداری و جاهای دیگر نسبت نداده‌ام و قاعدتاً همه هم این‌را می‌دانند. ولیکن این فرقه، یا خودشان کاملا ابله و بی‌سواد تشریف دارند یا مخاطبین خود را خر پنداشته‌اند که به قصد استحمار آنها، لاطائلات و اراجیف می‌بافند! یا برخی از اتهامات مرا بعنوان اراجیف و دروغ قابل پیگرد قانونی قلمداد کرده‌اند! که اولین آنها بحث «دفینه(گنج)» است! گویا نامه‌ای را که با امضاء خودشان به فرمانداری آوج گزارش کرده‌اند یادشان رفته است! و حال آنکه برای یادآوری آنها و نیز اطلاع اهالی، عین نامه را بنده در همین کانال سیدعلاءالدین، به اشتراک گذاشته بودم که جفت حسن‌آبادی‌های شورای فعلی (که در همان سال حفاری هم عضو شورا بودند) نیز آنرا امضاء کرده‌اند. اگر ادعای بنده دروغ باشد، آیا گزارش مکتوب و امضای خودتان هم دروغ است؟! ادعای دروغین بنده، مبتنی بر گزارش مستند خودتان است! ضمنا آیا حفاری غیرقانونی انجام گرفته (در سالی که نگهبان ناشناسی را به اهالی حُقنه کرده‌اید!) اگر برای «دفینه(گنج)» نبوده، پس برای چی بوده؟! آیا آن حفاری و سایر حفاری‌ها برای شخم زدن زمین جهت زراعت بوده یا کاشت درخت؟! و اگر مسئله مهمی نبوده چرا مطلب را به فرمانداری و میراث فرهنگی و نیروی انتظامی و اوقاف گزارش کرده‌اید؟! گویا چنان دست‌پاچه شده‌اید که مشاعرتان کاملاً از کف رفته و لذا بیهوده خود را به هر در و دیواری می‌کوبید! آیه ۲ از سوره حج قرآن وصف حال امثال شماست: (وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَىٰ وَمَا هُمْ بِسُكَارَىٰ وَلَٰكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ)! آری! این جُهّال خیانت‌پیشه وابسته به «جریان شوم»، ظاهراً اهالی را هم همانند خود، گاگول‌مشنگ فرض کرده‌اند!!! و البته نوبت اهالی است که میزان هوشمندی و فرزانگی خود را عیان سازند. ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ «کانال» سید علاءالدین (اطلاع‌رسانی حم در مسائل راهبردی فقط روستا) در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۸۸): امروز سال‌روز میلاد مبارک حضرت زهرا سلام‌الله علیها است و صمیمانه‌ترین تبریکات خود را تقدیم اهالی محترم امامزاده بویژه سادات معزز تقدیم می‌کنم و بنا داریم به همین مناسبت گرد هم آئیم و احوال همدیگر را جویا شویم ان‌شاءالله امروز دو سالگرد دیگر هم است: ۱) تنظیم وقفنامه‌های جعلی علیه سادات امامزاده علاءالدین منسوب به ملاعبدالجواد در حدود ۱۴۰ سال پیش! ۲) عقد عهدنامه اهالی با نانکلی. همان پیمانی که «تفاهمنامه استمهال یکساله» نامیده می‌شد! و حال آنکه نانکلی نه تنها ظرف ۴۱ روز آنرا نقض کرد بلکه ظرف کمتر از نیم‌سال اقدام به شکایت علیه اجداد اهالی بمنظور ابطال «جریان ثبتی» (اظهارنامه‌های قدیمی قبل از ۱۳۲۰) آنان نمود. نحوه انجام این شکایت هم کاملاً مکارانه و محرمانه و مخفیانه صورت گرفت و من شک دارم حتی جواسیس و مزدوران او هم از آن خبر داشته‌اند! بنابراین نانکلی بعنوان رئیس اداره اوقاف بوئین‌زهرای قزوین، رذالت اخلاقی خود را علاوه بر ارتکاب سایر اقدامات نامتعارف، نامشروع و غیرقانونی خود، در قالب بدعهدی هم اثبات کرد! و ما بعد از صدور و ابلاغ حکم دادگاه از آن خبردار شدیم و اینکه چه فاجعه‌ای از سر اهالی بی‌خبر ما به خیر گذشت! حال که کشتی توطئه حقوقی اوقاف و امور شرّیّه به گل نشسته است، باید اندیشناک این مسئله هم باشیم که خرپول‌های احمق روستا با هدایت «جریان شوم»، ممکنست رشوه قابل توجهی برای قاضی تجدیدنظر پرونده، فراهم کنند تا تیشه اساسی به ریشه سادات زده باشند! در اینصورت؛ اهالی محترم باید منتظر چه اتفاقی برای آینده خود باشند؟ ۱) قاضی دادگاه تجدیدنظر همچون قاضی دادگاه بدوی، با هوشمندی و فرزانگی، حکم صادره آوج را تأیید کرده و به اعتراضیه نانکلی ترتیب‌اثری ندهد و رشوه مذکور را ضمیمه پرونده کند تا طناب داری برای نانکلی به شمار برود. ۲) نقض حکم دادگاه بدوی و ابطال اظهارنامه‌های ثبتی اجداد اهالی توسط دادگاه تجدیدنظر! (این اتفاق اگر واقع گردد، بمفهوم آن خواهد بود که کلیه شش‌دانگ روستا تاکنون غصبی بوده است. لذا آن ۱۸ سیدی که در سالهای قبل از ۱۳۲۰ اقدام به ثبت اظهارنامه کرده‌اند، متهم به موقوفه‌خواری (حرام‌خواری) شده و بالتبع محکوم به پرداخت جریمه سنگینی خواهند شد. (همچون ملت آلمان که هنوز هم بیش از ارزش کل کشور آلمان، بدهکار آمریکا و اسرائیل هستند!!!) می‌شود تصور کرد که بدهی آن‌ها بالتبع همچون ارثیه‌‌های آن‌ها به فرزندان و نوادگان آن‌ها منتقل شده و در نتیجه کلیه املاک و اموال و حساب‌های آن‌ها نه تنها در روستا بلکه در هر جای دیگر کشور توقیف خواهند شد. (به همین علت احتمالی بود که عرض کردم این پرونده برای ما علاوه بر لحاظ حیثیتی، جنبه حیاتی هم دارد. و مصادره خانه‌های روستائی شما اهالی، حداقل اقدامی است که نانکلی و مزدوران وی انجام خواهند داد.) بنده شخصاً در این روستا نه خانه‌ای دارم و نه باغی ولیکن آن‌هائی که بیشترین سهم را در این روستا دارند باید پیشتاز مقابله با اوقاف باشند که ظاهراً هنوز هم در خواب غفلت تشریف دارند! با توقیف شش‌دانگ روستا توسط نانکلی، بنده شخصاً چیزی از دست نمی‌دهم. حتی در تهران هم ملکی ندارم که مصادره شود و «المفلس فی امان الله!» بنابراین شکست یا پیروزی نانکلی هیچ‌گونه تأثیری بر زندگی من ندارد ولیکن بقیه اهالی بهتره اندکی تأمل کنند که چه چیزهایی را از کف خواهند داد؟! بنده به گمانم در حد اطلاع‌رسانی، دِین اجدادی خود را اداء کردم و نوبت آحاد اهالی هم است که غیرتی از خود نشان بدهند. و الامر الیکم ضمناً از وقتی که واتساپ فیلتر شده، بنده هیچگونه دسترسی به پیامهای گروهائی که در آنجا راه‌اندازی کرده بودم، ندارم و لذا اصلا اطلاعی هم ندارم که در آن‌ها چه پیام‌هایی حذف یا اضافه می‌شوند. لذا هیچگونه مسئولیتی در قبال هیچکدام از آنها ندارم. لطفا مراقب نفوذی‌ها باشید. ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱ «کانال» سید علاءالدین (اطلاع‌رسانی حم در مسائل راهبردی فقط روستا) در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3702653133Ccc2fe714b9