فرازی از وصیت نامه
کسب حلال و درآمد حاصل از راه مشروع را چراغ موفقیت و عاقبت به خیری خود بدانید.
رفع گرفتاری فقرا و مستمندان را سرلوحه سعادت و رسیدن به اوج انسانیت و شرافت خود قرار دهید. در هر برههای از زمان ایستادن روی پای خود و متکی به غیرت و جوانمردی باعث و بانی استقلال و دست نیاز به سوی دیگران دراز نکردن است.
همچنان که علی (ع) میفرماید طلب کن نیازت را از ذات باری تعالی چنان که عنایت فرماید نعمت است و گرنه حکمت.
طلب نکن از بنده، چنان چه دهد منت است و گرنه خجلت و شرمندگی.
"شهید عباس جعفری"
#سالروز_شهادت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
عصر روز بیست بهمن توی سالن مدرسه ما که یکی از بزرگترین و مجهز ترین سالن های نمایشی وقت بود قرار
بود نمایش شهید قلب تاریخ است رو اجرا کنیم. منم باید نقش علی رو بازی میکردم که در نمایش شهید می شدم و باید دوستان بنده رو روی دستاشو حمل
میکردن و با خواندن سرود منو پیش مادرم می بردند.
چشمتان روز بد نبیند اتفاقی رخ داد که هنوز اون لحظات را و حتی صداشونو به یاد دارم .
تا دوستام منو بلند کردن قلقلکم اومد و از بالای دستاشون خودمو انداختم کف صحنه و بلافاصله بلند شدم.
یک مرتبه همه سالن یک صدا فریاد می زندند شهیدان زنده اند الله اکبر...
نمیدونستم چیکار باید میکردم برای اینکه خجالتمو قایم کنم خودم هم با اونها فریاد میزدم.
دیگه از اون به بعد شده بودم نقل دهن بچه ها و مسئولین تا منو میدیدن میگفتن شهید زنده چطوری؟
#دهه_فجر
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
سال دوم يک استاد داشتيم که گيرداده بود همه بايد کراوات بزنند. سرامتحان، چمران کراوات نزد، استاد دونمره ازش کم کرد. شد هجده ، بالاترين نمره
"شهید مصطفی چمران "
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
روزی که مصطفی به خواستگاری من آمد مادرم به او گفت :
این دختر صبح ها که از خواب پا می شود ، در فاصله ای که دستش را شسته و مسواک می زند ، یک نفر تختش را مرتب کرده است و لیوان شیر را جلوی در اتاقش آورده اند و قهوه را آماده کرده اند. شما می توانید با این دختر ازدواج کنید ؟
مصطفی که خیلی آرام گوش می کرد ؛ گفت :
(( من نمی توانم برایش مستخدم بگیرم ، ولی قول می دهم تا زنده ام ،وقتی بیدار شد ، تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم روی تخت.))
تا وقتی شهید شد این کار را می کرد ، خودش قهوه نمی خورد اما چون می دانست ما لبنانی ها عادت داریم ؛ درست می کرد و وقتی منعش می کردم ، می گفت :
((من به مادرتان قول داده ام تا زنده ام این کار را برای شما بکنم.))
"شهید مصطفی چمران"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فرازی از وصیتنامه
ای دوستانی که در سنگر علم و دانش هستید، اين سنگر را خالي نگذاشته و بوسيله اين سنگر، سنگرهاي دشمنان را نابود کنید و آن قدر بکوشيد در طلب آموزش که ديگر بتوانيم خودمان را با سلاحهاي علمي همراه با تقوا مجهز کنيم و بدين وسيله بر قدرت اسلام بيفزائيم
"شهید سید رضا حسین پور"
#سالروز_شهادت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
شما ولادت پیامبر(ص) و ائمه(ع) را جشن میگیرید. صدها سال است که ولادت مسیح (ع) را جشن میگیرند. چرا ولادتها اهمیت و ارزش دارند؟ به خاطر اینکه یک مقطع حساس و تعیینکننده و یک نقطهی عطف و یک پیچش در تاریخند. یعنی تاریخ در خطی میرفت؛ اما در این لحظه، به یک سمت دیگر پیچید. این، نقطهی پیچ و نقطهی عطف و نقطهی انعطاف به یک سمت دیگر است. اگر ما با این حساب نگاه کنیم، اهمیت دههی فجر خیلی زیاد است. ما در تاریخ، واقعاً مثل دههی فجر نداریم. حتّی اسلام با آن عظمت، در دههی فجر برای ما اثر بخشید. آیا غیر از این است؟ اسلامی که نبىّاکرم(صلی الله علیه والهوسلم) آورد، در روزگار امویها و عباسیها به ما اثر نبخشید. البته آثار درجهی دو را به این ملت داد و افراد برجسته و شخصیتهای ناب و عرفا و علما و زهادی بندرت پیدا شدند و توانستند در آن فضا پروازی بکنند؛ اما عامه و تودهی مردم و نیز نظام اجتماعی، از آن برکات خیری ندید. آن برکات، امروز خودش را نشان میدهد. البته دههی فجر، جزو رشحات اسلام است. خیال نکنید که دههی فجر منهای اسلام، چیزی است. دههی فجر منهای اسلام، یک پول هم ارزش ندارد. دههی فجر، آن آیینهیی است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد.
"مقام معظم رهبری"
#دهه_فجر
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
عاشق این بود که برود سوریه. میگفت: «من برای شهادت نمیروم، باید برویم آنجا کار انجام دهیم.»
احساس میکرد آنجا به خدا نزدیکتر است. حتی یک بار در تماسی که از آنجا با من داشت، گفت:«به قدری خاک اینجا گیراست که اگر متاهل نبودم، اصلا بر نمی گشتم.»
میگفت: «دوست دارم معلومات بچه من بالا باشد. ما مسلمانها وقتی به دنیا میآییم، امام حسین را راحت و همینجوری قبول داریم. ولی در دوره جدید بچهها مفاهیم را اینطور قبول نمیکنند و باید با دلیل برایشان توضیح دهیم. دوست دارم با علت و دلیل به فرزندم بگویم خدا و امام حسین چگونه اند. کتاب خوانش میکنم و از این طریق به او یاد میدهم که خدا را بشناسد.»
"شهید میثم نجفی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
میگفت..،
یادمون نره..!
جنگٍ ما %۹۰ روی مَن رفتن بود..!
۱۰% روی مین رفتن..؛
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
اگر تمام مسلمین جهان با هم متحد و همگام باشند چه دلیلی دارد اسرائیل غاصب در مقدسترین سرزمین مسلمین رخنه و آنها مانند غده سرطانی در منطقه، برادران فلسطینی ما را از خانه و کاشانه اصلی خود آوراه و سرگردان نماید.
"شهید آقامحمد شیرنسب"
#معامله_قرن
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فرازی از وصیتنامه
نکند جانبازان و آزادگان و رزمندگان سالهای دفاع مقدس را فراموش کنید اینان شهیدان زندهاند. نکند زحمت آنها را زیر پا گذارید. از حیثیت و آبرو و شرف آنان پاسداری نمایید و سربازان را نیز فراموش نکنید.
نکند خدای ناکرده گلزار شهدا را فراموش نمایید. حتما برای زیارت شهدا به گلزار شهدای بهشت زهرا بروید و با آنان درد دل کنید.
"شهید محمد عبدی"
#سالروز_شهادت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
مؤمن مکفر و گمنام است زیرا کار خیرش بدرگاه خدا عزوجل بالا میرود و در میان مردم منتشر نشود و کافر نامدار و مشهور است زیرا کار خیرش در میان مردم منتشر شود و بسوى آسمان بالا نرود.
بحار الانوار، جلد ۱۶ ج۲ ،ص۳۰
#حدیث_روز
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
چه زیبا گفت سردارِ بی سر جبهه:
رسم عاشقی نیست
با یک دل
دو دلبر داشتن
وقتی دلبر داری
باید از بـقیه
دل برداری....
"شهید محمد ابراهیم همت"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
گفتند شهید گمنامه، پلاک هم نداشت، اصلا هیچ نشونه ای نداشت؛ امیدوار بودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه....
نوشته بود: “اگر برای خداست،
بگذار گمنام بمانم”
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#رفیق_مثل_رسول
خاطرات شهید مدافع حرم، رسول خلیلی
نوشتن بهانه می خواهد و چه بهانه ای برتر از اطاعت امر مقام معظم رهبری (مدظله) که فرمودند: "من عقیده ی راسخ دارم بر اینکه یکی از نیازهای اساسی کشور، زنده نگه داشتن نام شهدا است."
قلم من در حد بزرگواری، مهربانی و عظمت روح آقا رسول نبود؛ برای همین، رفاقت را بهانه کردم. چقدر این رفاقت برجان می نشست، وقتی از مرام، معرفت، همراهی، بی آزاری، مهربانی و در یک کلام خون گرمی رسول تعریف می کردند.
فرمانده ای از لبنان "حبیبی" و دوستی از شهر ری "مشتی" خطابش می کردند.
من با رسول از مدرسه راهنمایی معراج اندیشه شروع کردم، قدم به قدم همراهش شدم تا رسیدم به کارگاه تخریب در حلب.
در پایان خاضعانه سراحترام فرود می آورم و از لطف و همراهی پدر، مادر، و برادر بزرگوار و تمامی دوستان شهید تشکر میکنم.
#ادامه_دارد
@Sedaye_Enghelab
#رفیق_مثل_رسول
هنوز آفتاب نزده بود که من و حامد به فرودگاه رسیدیم. داخل هواپیما کمتر از بیست نفربودیم؛ یکی از فرماندههان گفت: چون این ماموریت کمتر از ده روز هست باید روزه هامون رو افطار کنیم.
به فرودگاه دمشق رسیدیم، با دو نفر که برای حمل وسیله و راهنمایی مسیر کمکمان بودند، راه افتادیم.
محسن به عنوان مسئول تمام کارها را تقسیم کرد و رسماً وظیفه ما شروع شد.
شهر هر روز در لاک جنگی بیشتری فرو می رفت. دشمن با راه انداختن جنگ روانی با پخش تصاویر شکنجه و اعدام اسرار تاثیر مخرب بروی افراد بومی گذاشته بود. نزدیک های اذان ظهر تصمیم گرفتم جای خود را با حامد که روی پشت بام بود عوض کنم. وسط پله ها بودم که صدای انفجار تمام ساختمان رو لرزوند. برای چند ثانیه نشستم؛ دستم را روی سرم گذاشتم، پشت دستم به شدت می سوخت، تازه یادم افتاد به حامد میخواستم سر بزنم وضع او هم بهتر از من نبود. هرطور بود کشان کشان به داخل خانه رفتیم. وضع محسن هم بهتر از ما نبود، بطری ابی اوردم و هر سه خوردیم. رو کردم به بچه ها و گفتم: نزدیک بود هر سه جانباز اعصاب و روان شویم فقط اینکه وقتی برگشتیم باید می گفتیم کجا جانباز شدیم، هنوز حرفمان تموم نشده بود که تماس گرفتند و گفتند: خوبید؟ سلامتید؟
بعد از تماس حامد گفت فردا ماشین می فرستند و می توانیم به نوبت برای زیارت بی بی جانم به حرم برویم.
خستگی این چند وقت با رفتن به حرم از تنمان جدا شد.
بین بسته ها و وسایل مایحتاج دو دفترچه یادداشت بود. حامد گفت برای یادداشت شخصی اوردم. یکی را برداشتم تا خاطراتم را برای خانواده ام به عنوان یادگاری بنویسم تا اگر قسمتم شهادت شد براشون یک یادگاری بماند.
#ادامه_دارد
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
آیا انسانهای پاک بینش هرگز قبول میکنند که خونآشامان اسرائیلی قدس عزیز را اشغال کنند و خود را نیز مسلمان بدانند و هیچگونه حرکتی جهت آزادی آن انجام ندهند.
"شهید فریدون امرایی"
#معامله_قرن
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab