eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
45 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
حدیث قدسى: را ریسمانى میان خود و بندگانم قرار داده‌‏ام؛ هر کس به آن چنگ زند، به وصال من رسد. @Sedaye_Enghelab
با شهدا گم نمی شویم
#برشی_از_کتاب #رفیق_مثل_رسول بعد از سه راهی ما از تل شغیب گذشتیم. زمین های مزروعی حاصلخیزی دو طر
هرچقدر فریاد می زدم؛ پیروزی با ماست بمانید و بجنگید جز تعداد اندکی، کسی گوش نمی کرد. با یک دست سلاحم را گرفته بودم و با دست دیگر سلاح هایی که در مسیر بود را جمع می کردم؛ خودم را عقب کشیدم. همراه نیروهای باقیمانده به نقطه شروع عملیات برگشتیم. مسلحین هم یک قدم به ما نزدیک تر شده بودند. یحیی بعد از رساندن ابوادهم به درمانگاه آمد پیش ما و گفت: پیش خودم فکر می کردم توی اون حجم آتیش، شهید یا اسیر شدی. برایش توضیح دادم که چه طور آخرین لحظه تنها ماندم. یحیی گفت: تنها راه جذب و کار کردن روی این هاست، باید باور کنند که توان جنگیدن دارند. بعد از این اتفاق با جدیت و با طرح برنامه سخت تری شروع کردیم به آموزش نیرو های بومی منطقه. از هر بهانه ای استفاده می کردیم تا به این اعتقاد برسند که برای نابودی دشمنی که به خاک و ناموس آن ها تعرض کرده، باید مبارزه کنند. تمام روز درگیر کار آموزش نیروها بودم. شب که می شد، فرصت داشتم کارهای شخصی ام را انجام دهم. تا صبح نمی خوابیدم. از هرچیزی برای تله یا استتار سلاح استفاده می کردم. هر روزی که پیش می رفتیم، با حجم کار بیشتری روبه‌رو می شدیم. شرح وظایفی که به ما سپرده شد، از حوصله یک برگه کاغذ بیشتر بود که من همیشه برای نیروهایم خلاصه اش را توضیح می دادم. طی سلسله عملیاتی که طراحی شده بود، ما باید تلاش می کردیم تا به حلقه محاصره حلب ضربه بزنیم، برای همین از چند جناح مختلف وارد کار شدیم. به قول سید محمد رضا آن ها به عقیده باطل خودشان ایمان داشتند؛ ما هم با توکل به خدا از تمام ظرفیت های خودمان استفاده می کردیم و خدا هم به عزم و جهاد ما عنایت داشت. @Sedaye_Enghelab
هنوز هم می روم پشت پشتی را نگاه می کنم. در ذهنم می پیچد که شاید بابا آن پشت قایم شده و منتظر است که من بروم و پیدایش کنم. می دانم هاا ولی باز می روم... @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابو اسماعیل گوید: به (ع) عرض کردم فدایت شوم شیعه در محیطی که ما زندگی می‌کنیم بسیار زیاد است. امام(ع) فرمود: آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟ آیا نیکوکار از خطا کار در می‌گذرد؟ و آیا نسبت به یکدیگر همکاری و برادری دارند؟ عرض کردم: نه! حضرت فرمود: آنها شیعه نیستند شیعه کسی است که این کارها را انجام دهد. اصول کافی، ج۱۱، حق المؤمن علی اخیه @Sedaye_Enghelab
فرازی از وصیت‌نامه همیشه در صحنه مبارزه با آمریکا و عمال او حاضر باشید و نگذارید دشمنان قرآن خدای نکرده انقلاب ما را از مسیر اصلی اش منحرف سازند. و در صحنه مبارزه با ضد انقلاب داخلی از قبیل منافقین و همه ی گروهک های منحرف خیلی هوشیار باشید. نقشه ی شیاطین را نقشه برآب کنید. یک تذکر به دانش آموزان، سنگر مدرسه را خالی نکنید و با خواندن درسهایتان مشت محکمی بر دهان امپریالیستها بزنید که امام فرمودند: هجوم اصلی استعمارگران به فرهنگ است. همه ملت باید هوشیار باشند که این شیاطین با شکست خوردن در جنگ از پا نمی نشینند و دائماً در حال توطئه هستند. "شهید محمد تقی رسولیان شیادهی" @Sedaye_Enghelab
پيامبر(ص) می‌فرمایند: مَن عالَ يَتيماً حَتّي يَستَغنِيَ أوجَبَ اللَّهُ لَهُ بِذلكَ الجَنَّةَ هر كس يتيمي را سرپرستي كند تا بي‏نياز شود ، خداوند ، در برابر ، بهشت را بر او واجب مي‏كند بحار الأنوار، ج ۴۲، ص ۲۴۸ @Sedaye_Enghelab
با مامان تو حیاط نشسته بودیم که در خونه رو زدند. در رو که باز کردیم، خانم میان سالی با شادی و هیجان گفت: «بالاخره خونه ی امیدم رو پیدا کردم، خونه سرپرستمون رو پیدا کردم!» مامان متعجبانه پرسید: «چی شده خانم، خونه ي اميد چیه!» اون خانم با خوشحالی گفت: «پسر شما مدت هاست برای ما غذا می آره، لباس بچه هامو تأمین می کنه و خرج و مخارج زندگی ما رو می ده... دیدم یکی دو هفته است ازش خبری نیست، پرس و جو کنان به خونه شما رسیدم.» اشک تو چشمای مامان حلقه زد، با بغض گفت: «پسرم، خان میرزام شهید شد!» آه از نهاد زن غریبه بلند شد، همونجا وسط حیاط نشست و شروع کرد به سر و صورت زدن. گفت: «بار آخری هم که اومد، خرجی بچه های یتیمم را داد و رفت...» "شهيد خان‌ميرزا استواري" @Sedaye_Enghelab
وقتی رسیدیم دزفول و وسایل‌مان را جابه جا كردیم، گفت می‌روم سوسنگرد گفتم: مادر منو نمی‌بری اون جلو رو ببینم؟ گفت: اگه دلتون خواست با ماشین‌های عبوری بیایید، این ماشین مال بیت الماله امّا کجایید ای شهیدان_خدایی که اکنون بیت_المال را عده ای شکم‌ سیر اشرافی برای خود ذخیره می‌کنند و یار انقلاب نامیده می‌شوند! "شهید مهدی زین الدین" @Sedaye_Enghelab
وقتی رفت سوریه، خانه اجاره ایش رو پس داد و اثاثیه منزلش رو گذاشت توی انباری منزل پدرش، بعد از شش سال هم بی سر برگشت پیش خانواده ش. "شهید اصغر پاشاپور" @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا