eitaa logo
اشعار برگزیده
68 دنبال‌کننده
21 عکس
3 ویدیو
1 فایل
🍁 برگی از اشعار معاصران ارتباط با ادمین ⬇️ @Akhavan_e_thaleth
مشاهده در ایتا
دانلود
تو تا «تو»یی عقاب نه، سیمرغ هم شوی پربسته می‌شوی... من تا «من»‍م نسیم نه، شِن‌باد هم شوم، خمیازه‌ی شکسته‌ی پیوسته می‌شوم... با هم ولی شکسته و پربسته نیستیم؛ من خسته می‌شوم، تو خسته می‌شوی، «ما» خسته نیستیم... @Selectedpoems
گفت: شعر تازه‌ای بخوان گفتمش: زخم تازه‌ای نخورده‌ام... شاعرانه خنده کرد و گفت: خوب مانده‌ای! گفتمش: ولی تو خوب رفته‌ای! شاعرانه تر شکفت و گفت: واژه‌های چندلایه... بازی زبان... گفتمش: چگونه؟ گفت: بگذریم؛ زخم تازه‌ای بخوان @Selectedpoems
در صف شلوغ نان لحظه‌ای خیال تو از مقابلم گذشت و دور شد ناگهان دلم ریگ داغی از تنور شد @Selectedpoems
هان ای پرنده_پلک! هربار می‌پری خبری خوب می‌رسد کی جای نامه، بوسه‌ی مکتوب می‌رسد؟ @Selectedpoems
کاشانه‌ی من کو؟ این‌جا؟ نه! این‌جا؟ نه! این‌جا با من صمیمی نیست من از کجا افتاده‌ام این‌جا؟ کو خانه‌ی من، خانه‌ی من کو؟ آن خانه‌ی پر جمعیت، کوچک آن هودج پیچک آن‌جا که نرخ نان ارزان‌تر است از گشنگی‌ها و میوه‌هایش درهم و برهم؛ همه خوب است آن‌جا که پهنای خیابانش پوشیده است از سیب‌های قرمز و زرد [از] درشت و ریز و جوی‌هایش گاهی پر است از سبزی و نارنگی و کاهو کو آن محله؟ آن محله کو؟ آن‌جا که صبح آشنا دارد و نیمه‌شب‌هایی که از الهام سرشار است آن‌جا که می‌خوابند گاری‌ها شباشب کوفته خسته با مردم خسته کنار هم و همچنان در انتظار هم آن‌جا که قهوه‌خانه‌ها گرم اند با هرکس از هرجا و نسیه داده می‌شود حتی... این‌جا؟ نه! این‌جا؟ نه! اینجا حیاط خانه‌ها اندازه‌ی هم نیست و صبح و ظهر و شب در کوچه‌ها انگار آدم نیست این‌جا که ماشین‌های مریخی با جیغ‌های ناگهانی خواب سحر را برمی‌آشوبند این‌جا؟! این سقف‌های بی مروت؛ سقف‌های کج؟ این‌جا؟! این خانه‌های اینچنین سرکش با این‌همه دالان تو در تو کو خانه‌ی من؟ خانه‌ی من کو؟ کاشانه‌ی من کو؟ @Selectedpoems
این همیشه‌ها و بیشه‌ها، اینهمه بهار و اینهمه بهشت، اینهمه بلوغ باغ و بذر و کشت، در نگاه من پر نمی‌کنند جای خالی تو را... برشی از یک @Selectedpoems
ورق می‌زنم برگ‌های گل اطلسی را ورق می‌زنم سال‌ها روزها را ورق می‌زنم آسمان را زمین را ورق می‌زنم عمر را -آشکار و نهانی- به دنبال آن لحظهٔ جاودانی @Selectedpoems
آخرین روزهای اسفند است از سرِ شاخ این برهنه‌چنار مرغکی با ترنّمی بیدار... آخرین شکوِه از زمستان است؟ یا نخستین ترانه‌های بهار؟ برشی از یک @Selectedpoems
معنای انحنای زمان چیست؟ جز خم شدن به حرمت این عشق در لحظه‌ای که می‌گذرد از کنار ما برشی از یک @Selectedpoems
گام می‌نهی به سوی من بادرنگ و بی‌شتاب گام می‌نهم به سوی تو آنچنان که مؤمنی به مسجدی و عارفی به خانقاه در میان جذبهٔ جلیلِ لحظه‌های آبیِ برهنه، بی‌نقاب می‌تپد دلم مثل قلبِ زخم‌خوردهٔ پرنده‌ای در غروب آفتاب... @Selectedpoems