#شهدایی🌿
کمی با شهدا بنشینیم☘
باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان ۱۷ شهریور را آب گرفته بود.
چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند.
همان موقع ابراهیم از راه رسید.
پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد.
ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود و حرفش سر زبان ها بود...
#شهید_ابراهیم_هادی
#خاطره
@Shahhadat313🌱✨
همیشه میگفت:
زیباترین شهادت را مےخواهم!
یڪ بار پرسیدم:
شهادت خودش زیباست؛
زیباترین شهادت چگونه است؟!
در جواب گفت:
زیباترین شهادت این است ڪه
جنازهاے هم از انسان باقے نماند :)
#شهید_ابراهیم_هادی
@Shahhadat313🌱✨
#شهدایی 🌿
اے شـهیـد..
باید خودت تمـام
دلم را عوض ڪنـے ؛
با این دلم ، بہ دردِ
امام زمانم نمـےخورم .
محبوب دل صاحب ڪہ شدے
شهیدت ميڪنند
#شهید_ابراهیم_هادی🥀
@Shahhadat313 🌱✨
اے شـهیـد..
باید خودت تمـام
دلم را عوض ڪنـے ؛
با این دلم ، بہ دردِ
امام زمانم نمـےخورم .
محبوب دل صاحب ڪہ شدے
شهیدت ميڪنند
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهدایی 🌿
@Shahhadat313 🌱✨
#شهدایی 🌿
#شهید_ابراهیم_هادی
🌷هر وقت می دید بچـــهها مـشـغــول غیبت کسی هستند مــرتب میگـفـت: صلوات بفــرست! یا بـه هــر طریقی بحث را عوض می کرد...
💎 هیچ گاه از کسی بد نمیگفت، مگر به قصد اصلاح کردن... هیچ وقت لباس تـنگ یا آسـتین کـوتـاه نمی پـوشــید...
🌻بارهــا خــودش را به کارهای سخت مشغول می کرد. زمانی هم که عـلـت را سؤال می کردیم می گفت:«برای نفس آدم این کارها لازمه».
شهید ابراهیم هادی
@Shahhadat313 🌱✨
مبتلا به شهادت 🌱
#برادر_شهیدمون🌿
خون زیادۍ از پای من رفته بود . بیحس شده بودم . عراقـےها اما مطمئن بودند کھ زنده نیستم ، حالا عجیبی داشتم .
زیرلب فقط میگفتم :
یا صاحب الزمان ادرڪنی ..💔
هوا تاریک شده بود ، جوانی خوش سیما و نورانـے بالای سرم آمد . چشمانم را به سختی باز کردم . مرا به آرامی بلند کرد ، از میدان مین خارج شد و در گوشهای امن مرا روی زمین گذاشت ، آهسته و آرام . من دردی حس نمیکردم
آن آقا کلی با من صحبت کرد . بعد فرمودند: کسی میآید و شما را نجات میدهد ؛ #او_دوستِ_ماست !
لحظاتـے بعد ابراهیم آمد :)🌱
با همان صلابت همیشگی مرا بھ دوش گرفت و حرکت کرد. آن جمالِ نورانـے ابراهیم را دوست خود معرفی کرد..!
#شهدایی 🌿
#شهید_ابراهیم_هادی🍃
#خاطرات_شهدا 🍂
@Shahhadat313 🌱✨
شب که دیر میاومد خونه درنمیزد .
از روی دیـوار میپرید
تو حیاط و تا اذان صبح صبـرمیکرد .
بعد به شیشه مۍزد✨
و همہ را برای نماز بیدار میکرد
بعد از شھادتش مادرم هر شب
با صدای برخوردباد به شیشه
میگفت : ابراهیم اومده ..!💔
[ #شهید_ابراهیم_هادی ]
#شهدایی 🌿
@Shahhadat313 🌱✨
کسانی ڪہ براے هدایٺ دیگران
تلاش مۍکنند ؛
بجاے مردن شهـــید میشوند 🌱
( #شهید_ابراهیم_هادی )
#برادر_شهیدمون🥀
@Shahhadat313 🌱✨
همیشه میگفت:
زیباترین شهادت را مےخواهم!
یڪ بار پرسیدم:
شهادت خودش زیباست؛
زیباترین شهادت چگونه است؟!
در جواب گفت:
زیباترین شهادت این است ڪه
جنازهاے هم از انسان باقے نماند :)
#شهید_ابراهیم_هادے
باید اینقدر در راه خدا کار کنیم
اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم
که وقتی خودش صلاح دید؛
پای کارنامه مارا امضا کند
و شهید شویم!
#شهید_ابـــراهـیــم_هادی