نمے دانم
شاید #لبخندهایتان ...
تسبیح #ذڪر خداوند بود...
ڪہ اینگونہ دلنشین مانده است...
#سلام_صبحتون_شهدایے🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🎀💞🌸🎀💞🌸🎀💞🌸
💞🌸🎀💞🌸🎀
🌸🎀💞
#غدیردوم است امروز
این ولایت گوارایت باد ای #فرزندعلی❤️
🎀بیعتمان را این بار #عاشقانه_تر تجدید خواهیم کرد.میان رکن محبت و مقام #اطاعت.
💞دست به دامنت می شویم که دلهایمانـ❤️ را پر از #عدل و داد کنی ،که پر از ظلم و جور شده است.
🎀ای #مولای_من!
نشسته ایم،
نه❌!ایستاده ایم؛در انتظار «جاء الحق» تا در دشت #نامهربانی ها قیامتی به پا کنی👊 .
💞لحظه ها را می شماریم⌛️ در انتظار روزگار #انالمـهــــــــــدی
🌸تا چند پی نام و نشانی باشیم
❣یا در طلب #جهان_فانی باشیم
🌸حالا که رسیده وقت #بیعت با عشق❤️
❣عشق است که #صاحب_الزمانی باشیم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5789508351847039250.mp3
8.97M
🌸یا اباصالح (عج)
🎤🎤 #علی_فانی
❤️ عید بیعت
💞#امام_زمان (عج)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 #ببینید 🌺قصه نهال ڪوچولو دختر شهید مدافع حرم "مهدی قاضی خانی: و درخواست عمامه از رهبر انقلاب از ز
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟
گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟
گفت آره
گفتم میدی بہ من؟
گفت این مال منه یکی دیگه برات میخرم!
گفتم پس #صورتی بخری هـا☺️😊
آقا هم براش یه کلاه صورتی فرستاد☺️😍
#فرزند_شهید
#شهید_مهدی_قاضی_خانی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نهال! #آقا رو دیدی چےگفتی بهشون؟ گفتم کلاهتُ مامانت برات درست کرده؟ گفت آره گفتم میدی بہ من؟ گفت این
4⃣8⃣7⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠اخلاص
🌷در باقرآبادورامین، پیرزنی زندگی میکرد که سه فرزند #جانباز داشت، که یکی از پسرانش، جانباز #قطع_نخاعی بود؛ از گردن به پایین، قطع نخاع بود و اصلاً نمیتوانست🚫 تکان بخورد. سقف خانۀ این خانواده🏚، مشکل پیدا کرده و حسابی ترک برداشته بود.
🌷به مهدی گفتم: #مهدی. بیا یه کار خیری بکنیم، بریم سقف خونۀ این خانوادۀ جانباز رو درست کنیم🛠. مهدی هم بدون تأمل گفت: من #عاشق همین کارهام😍! کِی بریم⁉️گفتم: روز #جمعه که من هم بتونم بیام. اما من این مسئله را فراموش کردم🗯.
🌷جمعه ساعت هفت و نیم صبح بود که #مهدی به من زنگ زد📞. من هم حسابی گیج خواب بودم😴. گفت: کجایی پس، چی شد برنامه⁉️گفتم: کدوم برنامه؟
🌷گفت: همون #پیرزن که گفتی بریم سقف خونهشون رو درست کنیم دیگه. من رفتم گچ گرفتم با یه نفر #ایزوگامکار هم صحبت کردم که بیاد و با هم بریم👌. وقتی این را گفت، تازه یادم افتاد که با مهدی قرار داشتم.
🌷خیلی شرمنده شده بودم😥 و با شرمندگی تمام به مهدی گفتم: حقیقتش من این موضوع رو یادم رفته بود، با خانواده قرار گذاشتم بریم #مهمونی. بدون اینکه ناراحت بشود و یا به روی خودش بیاورد گفت: پس هیچی، اشکالی نداره🚫، من #خودم میرم خودش رفت و تا عصر هم کارها را تمام کرد✅.
🌷جالب اینکه وقتی کارش تمام شده بود، آن #خانوادۀجانباز از او خواسته بودند خودش را معرفی کند و از او پرسیده بودند: اسم شما چیه❓ مهدی هم به جای اسم خودش، #اسم_من را گفته بود.تا مدتها، هر کسی به دیدن آن خانوادۀ جانباز میرفت، میگفتند: آقای #علی_رمضانی اومد اینجا و سقف خونۀ ما رو درست کرد؛ خدا خیرش بده☺️!
📚بابامهدی، زندگینامه و خاطراتی از
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_قاضیخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
علاقه محمد به #حضرت_مادر_سلام_الله_علیها 🌹 روی انگشترش نام حضرت فاطمة الزهرا(س) نقش بسته بود. محمد
کسی چه میداند
من امروز چند بار فرو ریختم و
چند بار #دلتنگ شدم
از دیدنِ کسی که
فقط پیراهنش شبیه تو بود ...!
#مادرانه
#شهید_محمد_غفاری ❤️
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh