eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
7.7هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ 🌸عالم امكان سراسر نور شد✨ 💞شیعه بعد از سال ها مسرور شد 🎀پور زهرا بر سر می نهد 🌸بر همه آفاق فرمان می دهد 💞حكم تنفیذش رسیده از سما 🎀نامه ای با مُهر و 🌸می نشیند بر سریر عدل و داد 💞 فرمانروای  ابر و باد 🎀پادشاه كشور آیینه ها 🌸تك سوار قصه ی آدینه ها 💞امپراتور زمین و آسمان💫 🎀حُكمران سرزمین بی دلان 🌸پهلوان نامی افسانه ها 💞تحت امرش پروانه ها 🎀لشگری دارد و بی بدیل 🌸افسرانش نوح و موسی و خلیل👌 ❣نهم ربیع (عج) بر همه شیعیان و منتظران حضرتش فرخنده و مبارک باد🌸🍃. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
امام زمان عج_۱۰۷.mp3
7.16M
🎵 #صوت_مهدوی استاد #شجاعی استاد #رائفی_پور 💢 من الآن دقیقاً باید برای امام زمان چیــــکار کنم؟ 👌 اول از همــه باید ..... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
با یک بغل گل رفتی زخم‌های قلبمان #شکوفه کرده انگار کسی #شهادت می‌خواهد باید #گل‌های مزارت را بغل
5⃣8⃣7⃣ 🌷 🌸حامد چند باری ش حاج احمد را دعوت کرده بود به صرف املت🍳. بساط پخت و پزش هم همیشه‌ی خدا جور بود😄. 🌸کنار قبضه و زیر آتش🔥 و دود و بوی باروت درست می‌کرد که هم‌سنگرها انگشت‌هایشان را هم با آن بخورند😋. آوازه‌ی املت‌های همه جا پیچیده بود و بالاخره یک روز صبح☀️، مهمان سفره‌ی صبحانه‌شان شد و همان یک املت🍳 کار خودش را کرد. 🌸از آن شب به بعد، وقتی که حجم آتش کم می‌شد🔥 و سر و صدا می‌خوابید، کیسه خواب به دوش، می‌آمد که پیش آن‌ها بخوابد💤. 🌸آن‌قدر صمیمی که وقتی فهمید حامد هست و هنوز است، توپید بهش😡 که «اگر می‌خواهی یک بار دیگر رنگ را ببینی و از یگان محل خدمتت بخواهم که تو را باز هم بفرستند این‌جا، این بار که برگشتی ایران، زن می‌گیری💑 و سری بعد که آمدی باید حلقه‌ی نامزدی💍 توی دستت داشته باشی.» 📚بریده ای از کتاب «شبیه ِخودش» 📝خاطراتی از شهید حامد جوانی ✍نوشته حسین شرفخانلو🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
گفت: بالاخره که میکنی.اینجوری نمی مونه نفس عمیقی کشیدم و گفتم: یاد آدما هیچوقت تمومی نداره با اینکه نیستن، با اینکه رفتن، ولی هیچ وقت شون تموم نمیشه گفت: ولی همین که نیستن کم کم همه چی تموم میشه گفتم: بعضی از آدما، تازه از نبودنشون میشه شادی روح پاک شهدا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📎 #کلام_شهید بعد از مدتها #کشمکش_درونی که هنوز آزارم می دهد؛ برای رهایی از این #زجر، به این نتیجه ر
#وصیتی_تکان_‌دهنده ✍ اگر بہ واسطہ خونم حقے بر گردن دیگران داشتہ باشم بہ خدای کعبہ قسم؛ از مردان بے ‌غیرت و زنان بے حیا نمیگذرم... !!! #شهید_امیر_حاج‌امینی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
13.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خرافه_عیدالزهرا 💢اینجا، در امنیت کامل تا چند روزجلسه لعن برپا میکنند ❌آنجا، در افغانستان و پاکستان به این بهانه خون #شیعه را می ریزند! #نشر_حداکثری_لطفا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے9⃣9⃣ ⛅️ آیا بعد از ولیّ عصر(ع) قیامت برپا می شود❓ 📜 از ر
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے0⃣0⃣1⃣ 📌 ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻤﺮ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﺠﺎ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ⁉️ 1⃣ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻭﺍﺭﺩﻩ، ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﻏﻴﺒﺖ ﺻﻐﺮﻯ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ، ﺩﺭ ﻛﻮﻩ «ﺭﺿﻮﻯ» ﺍﻗﺎﻣﺖ ﺩﺍﺷﺖ [1] ﻭ «ﺧﻮﺍﺹّ» ﺍﺯ ﻣﻜﺎﻥ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻃّﻠﺎﻉ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻭﻟﻰ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻏﻴﺒﺖ ﻛﺒﺮﻯ، ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻜﺎﻧﻰ ﻣﻌﻴّﻦ ﻧﮕﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺣﺪﻯ ﺍﺯ ﻣﺤﻞّ ﻭﻯ ﺍﻃّﻠﺎﻉ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻳﻌﻨﻰ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﻣﻌﻴﻨﻰ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻭﺍﻳﺎﻯ ﻛﺮﻩ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺷﺮﺍﻑ ﺩﺍﺭﺩ «ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻌﻨﺎﻯ «ﻏﻴﺒﺖ» ﻣﺸﺮﻭﺣﺎً ﺑﻴﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. 2⃣ ﺍﺑﻰ ﺣﻤﺰﻩ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺑﺮﺍﻯ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ، ﻏﻴﺒﺘﻰ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺩﺭ ﻏﻴﺒﺘﺶ، ﻋﺰﻟﺘﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺧﻮﺑﻰ ﺍﺳﺖ «ﻃﻴﺒﺔ» ﻭ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺳﻰ (ﻧﻔﺮ) ﻭﺣﺸﺘﻰ ﻧﻴﺴﺖ. » 3⃣ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺄﻋﻠﻰ ﻣﻮﻟﺎ ﺳﺎﻡ ﮔﻔﺖ: «ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﺑﻰ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻢ، ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ «ﺭﻭﺣﺎ» ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪﻳﻢ، ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻛﻮﻫﻰ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎ ﻧﻈﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻗّﺖ ﻛﺮﺩ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﻛﻮﻩ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻰ؟ ﺍﻳﻦ ﻛﻮﻫﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺁﻥ «ﺭﺿﻮﻯ» ﮔﻮﻳﻨﺪ، ﺍﺯ ﻛﻮﻩ ﻫﺎﻯ ﻓﺎﺭﺱ ﺍﺳﺖ،خدا ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ، ﭘﺲ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﺍﺩ. ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺵ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﻏﺬﺍﺋﻰ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﭼﻪ ﺍﻣﺎﻥ ﺧﻮﺑﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﺮﺳﻨﺪﻩ ﻫﺎ. ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎش! ﺑﺮﺍﻯ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺩﺭ ﺁﻥ، ﺩﻭ ﻏﻴﺒﺘﻰ ﺍﺳﺖ، ﻳﻜﻰ ﻛﻮﺗﺎﻩ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ. » ☀️ﺑﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻜﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺍﻥ ﻏﻴﺒﺖ: ⛅️ 1- ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺍﺳﺖ. ⛅️ 2- ﺩﺭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﻜّﻪ ﺍﺳﺖ. ⛅️ 3- ﺩﺭ ﺣﻮﺍﻟﻰ ﻣﻜّﻪ ﻭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺍﺳﺖ. ⛅️ 4- ﺩﺭﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﻩ‌ﻫﺎ ﻣﺴﺘﻮﺭ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺻﺤﻴﺢ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻛﻮﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﻜّﻪ ﻭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﻭ ﻣﺄﻭﺍﻳﻰ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﻫﺎ ﻏﺎﻳﺐ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻬﺸﺖ ﺷﺪﺍﺩ ﻭ ﺳﺪّ ﻓﻮﻟﺎﺩﻳﻦ ﺍﺳﻜﻨﺪﺭ ﻳﺎ «ﺟﺰﺍﻳﺮ ﺧﻀﺮﺍﺀ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻛﻦ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻛﺮﻩ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺘﮕﺎﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ». 📚منابع: 📗111 پرسش و پاسخ درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) [1]: ﻛﻮﻩ« ﺭﺿﻮﻯ» ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﻜّﻪ ﻭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﻯ« ﻳﻨﺒﻊ» ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_310226054725763574.mp3
7.69M
#فایل_صوتي_شيطان_شناسی 28 ✍ بزرگترین علت شکست های پی در پی ما در برابر شیطان...ناامیدیه❗️ یادت نره يه خدای عاشق منتظر برگشتن تو با همه گذشته خرابته 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
انگار این بشر به دنیا آمده بود تا دست خیلیا رو بگیره و بنشانه سر سفره #امام_حسین(ع) 👈 از هم دانشگاه
#عاشق_شهید_همت_بود. یکبار در جلسه خواهران بسیج، دیدم خواهران در یک طرف میز نشسته اند او هم همان طرف اما چند صندلی آن طرف تر نشسته است طوری که در #مقابل خواهران نباشد و چهره در چهره نباشند. می گفت: نمیخوام رودرروی #خانمها باشم. طوری مینشینم که عکس #شهید_همت هم در مقابلم باشه. حاج قاسم میگفت این شهید منو یاد حاج همت می انداخت. #شهید_محمدحسین_محمدخانی شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❤️عاقبت رفاقت با #شهدا اینگونه است خوش عهد که بودی ؛ همنشین دوست شهیدت خواهی شد😍 #شهدا_خوب_دوستی_م
🌸🍃 📖| #کلام_شهید | 💐عمریست شب و روزم را به عشق #شهادت گذراندم وهمیشه اعتقادم این بوده وهست که باشهادت به #بالاترین درجه #بندگی میرسم...🍃 #شهید_محسن_حججی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸🍃 📖| #کلام_شهید | 💐عمریست شب و روزم را به عشق #شهادت گذراندم وهمیشه اعتقادم این بوده وهست که باش
6⃣8⃣7⃣ 🌷 📚برشی از کتاب 📖به محض اینکه پایش را گذاشت داخل خانه🏡 گوشی‌اش زنگ خورد📞. گفت:آره آره دم .گفتم:تو که خونه‌ای! با ذوق گفت:همین الان نیرو می‌خوان برا !پله ها را دوتا یکی دوید. آنی پیام داد: جور بشه. دلگرمی‌اش دادم:باشه عزیزم برات صلوات و زیارت عاشورا می‌کنم.دل تو دلش نبود💗. 📖گوش به زنگ بود☎️ که فرا برسد. شبانه‌روز کارش شده بود گریه😢.لب به غذا🍲 نمی‌زد. همان جثه‌ی کوچکش هم آب شد. نکنه من رو 😔! اگه جا بمونم ! اگه جنگ تموم بشه و قسمتم نشه چه خاکی به سرم بریزم⁉️ 📖دم هرروز کشتی‌هایش غرق بود که می‌گویند:اصلا معلوم نیست تو رو ببریم اولویت با اوناییه که تو بچه کوچیک داری👶.نذر کردم صدبار را بخوانم تا تکلیفش مشخص شود👌. 📖روز بیست‌وششم تیر ساعت نه⏰ زنگ زد و بی مقدمه گفت: باید برم.انگار یک بشکه آب یخ❄️ ریختند روی سرم. تمام وجودم لرزید. گفت: برو رو بذار خونه‌ی مامانت زود بریم دنبال کارامون.فقط گریه می‌کردم😭. 📖علی را تحویل دادم و جلوی داخل ماشین🚕 منتظرش ماندم. موتورش را که از دور دیدم اشک هایم را پاک کردم😢. گفتم یک وقت دلش نلرزد🚫. چشم‌های خودش هم شده بود کاسه‌ی خون. آتش گرفتم. تو چرا کردی⁉️ 📖- از . خودت چرا گریه کردی؟ - از ! صورتم خیسِ خیس بود😭. مدام زیر چادر پاک می‌کردم که نبیند. آخرش هم فهمید. - تو داری گریه می‌کنی؟ برات مهم نیست؟ - حس می‌کنم یکی داره نفسم رو ازم می‌گیره. 📖دوباره این مصرع را برایش خواندم: من کمی بیشتر از را می‌فهمم! - ! - می‌ری و برنمی‌گردی! - برمی‌گردم؛ بهت قول می‌دم! - قسم می‌خورم برنمی‌گردی😭. - تو از کجا می‌دونی؟ - دلمـ💔 می‌گه! 🌷 شادی روحش 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh