🌷شهید نظرزاده 🌷
اینجا نمــاند، #پر زد و از پیش ما گذشت تنگ #غــروب بود ڪہ او بے هوا گذشت من از خــودم برای #خدا
#عادت_داشت_کارهای_خوبش_پنهان_بمونه
🌷| رفته بودیم #اردوی مشهد🚎
من فقط تونسته بودم هزینه اردو رو #فراهم کنم، یه روز بچه ها برای خرید سوغاتی به بازار رفتن👜
#علی_آقا اومد پیش من و گفت : تو نمی ری بازار؟
گفتم : #راستش من فقط تونستم هزینه اردو رو فراهم کنم و #پولی برای خرید #سوغاتی ندارم❌
گفت: باشه و رفت✋
یکی دو #ساعت بعد اومد و گفت : من می خوام برم بازار #خرید، بیا با هم بریم
رفتیم بازار، #علی_آقا کلی سوغاتی👝 خرید و برگشتیم حسینیه
فردا صبح هم به #طرف تهران حرکت کردیم🚎
وقتی رسیدم خونه، در #ساکمو که باز کردم دیدم #تمام اون سوغاتی ها توی ساک منه و علی #اونهارو برای من گرفته بود و حتی به روی #منم نیاورده بود.👌 |🌷
#شهید_علی_خلیلی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥| #ببینید
•بخشی از مکالمه بیسیم
"شهیدحاج محمد ابراهیم همت"
(فرمانده سرافراز لشگر ۲۷)
با "شهیداسماعیل لشگری"
(فرمانده دلاور گردان عمار)
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهیدی که به دیدار امام زمان نائل آمد و امام زمان هدیه اش را پذیرفتند. #شهید_خانمیرزا_استواری🌷 #بخو
2⃣8⃣8⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠فرمانده امام زمان عجل الله فرجه 🇮🇷
🔰نامش #خانمیرزا_استواری بود، هرگز ندیدمش ⚡️اما بعد از عملیات #کربلای_پنج وصیت نامه اش📜 را بطوراتفاقی خواندم چندجمله مراتکان💓 داد!!!
🔰سلام بر مولایم #صاحب_الزمان عجل الله فرجه که #زیارتش را نصیب من کرد!!! و بر من منت گذاشت. وسلام برآن مولایی که عزیزترین چیز من یعنی قرآنی📖 که هدیه بود و همیشه باخود داشتم را آنحضرت به رسم هدیه🎁 از من #قبول_کرد!!!!
🔰عزیزان، برادران، امام زمان علیه السلام در #جبهه ها حضوردارد✅ و ماهمه زیر #پرچم آن بزرگوار هستیم. #خدایا توشاهدی، من درطول عمرم چشمم به نامحرم نیفتاده🚫 زیرا باتو عهد بستم که دردنیا ازدواج نکنم❌ وفقط با حورالعین ازدواج کنم💍!!! خدایا سپاست که توفیق دادی نمازم📿 را همیشه در #اول_وقت بخوانم...
🔮سرتا پا اشتیاق شدم تا #قبرش را زیارت کنم..فقط شنیدم اهل مرودشت #شیراز هست رفتم و درگلزار شهدای🌷 مرودشت قبرش راپیدا و زیارت کردم😃 نشانه خانه شان🏡 پرسیدم و پیدا کردم خانه ای بسیار #ابتدایی وزندگی تقریبا روستایی عشایری از نام #شهید هم معلوم بود ترک بودند. در را بازکردند🚪 گفتم: منزل #شهیداستواری⁉️
🔮گفتند:بله. گفتم:آمده ام #خانه_شهید دقایقی بنشینم باروی باز پذیرفتند. #برادرش بود وهیچکس جز او در منزل نبود❌ گفتم #وصیتنامه اش من رابه اینجا کشانده. برادرش متوجه حال وهوای من شد.
🔮گفت ایکاش #مادرم الان می بود تا به جای من اوتعریف می کرد. گفتم: اشکال ندارد🚫 حرف شما #سند هست.ابتدا پرسیدم موضوع قرآن هدیه ای🎁 چیست؟؟؟گفت برادرم #دانشجو بود ونیز ورزشکارهم🏓 بود سابقه جبهه و مجروحیت💔 زیاد داشت زمانی مجروحان جنگی را به زیارت #امام_خمینی می برند.
🔮برادرم تعریف کرد در حسنیه #جماران همه دریک صف بودند وامام هم روی صندلی🛋 نشسته بودند. رزمندگان هریکی به نوبت دست امام را #می_بوسیدند و میرفتند. وقتی نوبت به من رسید👤 دیدم باکمال تعجب😧 #امام ازجابرخواستند دوقدم جلو امدند وخواستند دست من ببوسند.
🔮من #شرمنده شدم ونگذاشتم من خم شدم و #پای_امام رابوسیدم. امام انجا به من قرآن کوچکی📕 هدیه دادند خیلی برایم تعجب بود که چطور امام این برخوردبامن داشتند⁉️میدانستیم که این قران راخیلی دوست دارد (شهید) و همیشه #باخودش همراه دارد و بعد ما هم در وصیتش خواندیم که درجبهه به امام عصر (ع) هدیه داده است💞
#شهید_خانمیرزا_استواری🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
بہ چہ مے اندیشے
بہ #فراموشے مان
یا اینڪہ راه را اشتباه رفتیم
یا #عمار نبودیم ولے فقیہ را...
چشمانت را ببند اے #شهید!
مبادا این روزها را بہ مادرت زهرا"س"گزارش دهے...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#برو_نهج_البلاغہ_علی_را_بخون
🌸چند ماه قبل از #شهادتش،
برا سفر ڪاری رفتہ بود ترڪیہ.
نماز هاش رو تو هتل نمی خوند.
یہ #مسجد اهل تسنن پیدا ڪرده بود و
نمازهاش را اونجا می خوند.
🌸حتی برای نماز صبح هم،
موقعی ڪہ بقیہ #مست
از دیسڪوها بیرون میومدند،
اون برای نماز بہ مسجد میرفت.
🌸اونجا با چند نفر #رفیق شده بود و
هدایتشون ڪرده بود.
با یہ نفر از ڪشور #هلند دوست شده بود و
دعوتش ڪرده بود بہ سمت #شیعہ.
بهش گفتہ بود برو سرچ ڪن
و #نهج_البلاغہ رو پیدا ڪن بخون
ببین علی چی گفتہ و
بهش دعای ڪمیل رو یاد داده بود ...
🔴👈 انسان وقتی آماده #پرواز باشہ فرق نمیڪنہ ڪجای این ڪره خاڪی باشہ ... باند پرواز مهم نیست ... ترڪیہ یا سوریہ
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_ایوب_رحیم_پور🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت(13) 🌐قسمت چهارم #یعقوب و #یوسف_نبی علیهما السّلام ◀️پس از #ابراهیم علی
❣﷽❣
💠💠 #پیامبران و #مهدویت(14)
🔸این دومین باری بود که شیطان پس از داستان فرزندان آدم علیه السّلام از اختلاف میان برادران بهره می برد و نه تنها متأسفانه فرزندان یعقوب از تجربه فرزندان آدم علیه السّلام عبرت نگرفتند که هنوز هم در دوران معاصر شیطان این ابزار کهنه اما مؤثر را کنار نگذاشته و با تأسف بیشتر ما هم به عنوان فرزندان آخرالزمانی آدم علیه السّلام این درس را هر از چندی نادیده می گیریم و خسارت آن را نیز تحمل می کنیم.
🔸از سوی دیگر نقشه قتل یوسف علیه السّلام که البته با دخالت یکی از برادران-که تاریخ او را #لاوی می داند-تبدیل به نقشه درانداختن او به چاه و به نحوی تبعید اجباری او از سرزمین فلسطین شد، در تاریخ پیش روی ما نخستین اقدامی است که قتل را از یک حرکت کور قابیلی برخاسته از اغفال شیطان و هوای نفس، تبدیل به عملیاتی برنامه ریزی شده و هدفمند می کند که امروزه آن را #ترور می نامیم.
🔸این اولین ردپایی است که در تاریخ از ترور داریم.
به هر حال با اجرای نقشه شیطانی برادران، در واقع نقشه خداوند برای تربیت این قوم خطاکار آغاز می شود، چرا که با این جریانات یوسف علیه السّلام به مصر وارد شده و پس از کشمکش های بسیار و گذراندن آزمایش های دشوار و موفقیت در آن به مقام عزیزی مصر می رسد که در نظام حکومتی آن روزِ آن سرزمین جایگاهی به عنوان شخص دوم مملکت داشت.
🔸این جایگاه همان بخشی از ملک است که در پایان دوره ابراهیمی و در زمان یوسف پیامبر محقق شد. با پایان یافتن این مقطع از غیبت یوسف و توبه برادران، قوم بنی اسرائیل به دعوت یوسف علیه السّلام و به دنبال وی از فلسطین مهاجرت کرده و در #مصر ساکن می شود.
🔸از اینجا در بررسی جغرافیایی مان و پس از سه سرزمین مهم عراق، فلسطین و حجاز وارد چهارمین سرزمین راهبردی و آخرالزمانی می شویم. مصر در منتهی الیه غربی شعار “از نیل تا فرات” اگرچه پیش از آن مورد مهاجرت و سفرهای مقطعی اجداد یوسف قرار گرفته بود، اما این نخستین باری بود که نقش خود را در حرکت سازنده پیامبران به جد ایفاء می نمود.
🔸بنی اسرائیل که در بهترین موقعیت، مبارزه را به شیطان واگذار کرده بودند، بایستی در جریان یک اردوی تربیتی سخت و سازنده دوباره انسجام و اتحاد خود را باز می یافتند. این اردو با تقدیر الهی در مصر برپا شد.
🔸در روایات #آخرالزمان نیز آنجا که سخن از اقدامات حضرت پس از ظهور است دوباره به نام مصر به عنوان منبر تبلیغی، آموزشی و تربیتی ایشان برمی خوریم. ظاهراً در این سرزمین رشد فرهنگی مناسبی وجود دارد که فرهیخته بودن این گروه در جهان معاصر نیز نسبت به بقیه عرب زبانان می تواند مؤیدی برای این مدعا باشد.
🔸 به هر حال شاید بتوان فلسفه اصلی تبعید اجباری این قوم را به مصر موضوع تربیت ایشان در آن سرزمین و آماده ساختن آنان برای بازگشتی پاک به فلسطین دانست. همچنین حکومت مصر زمینه خوبی بود برای این قوم تا تمرین حکومتداری را ابتدا در سرزمینی جز فلسطین با موفقیت به پایان برند و این چنین آماده ورود دوباره به فلسطین و برپایی ملک در آن سرزمین شوند.
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد...
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5870527412327940702.mp3
2.31M
#مبارزه_با_راحت_طلبی 8
☢ صحبتای عجیب و مهم امام خمینی در مورد خباثت راحت طلب ها در عرصه سیاسی
🎤🎤 استاد پناهیان
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شـهــــدا تصویرتان رفت ... صدایتان رفت ... ⚡️اما #هدف_وراهتان را نمیگذاریم از یادها برود🚫 ... #م
✨ارادت شهدا به ائمه اطهار✨
🔸ارادت #خاصي به حضرت #صديقه.طاهره (سلام ا... عليها) داشت. به نام حضرت، مجلس #روضه زياد ميگرفت. چند تا #مسجد و #فاطميه هم به نام و ياد بيبي #ساخت.
🔹توي مجالس روضه، هر بار كه #ذكري از مصيبتهاي #حضرت ميشد، قطرات #اشك پهناي #صورتش را ميگرفت و بر زمين ميريخت.
🔸خدا رحمت كند #شهيد_محسن_اسدي را، #افسر همراه حاجي بود. براي #ضبط صحبتهاي سردار، هميشه يك #واكمن همراه خودش داشت، چند لحظه قبل از #سقوط هواپيما، همان واكمن را #روشن كرده بود و چند جمله #راجع به #اوضاع و #احوال خودشان گفته بود.
🔹درست در لحظههاي سقوط، صداي #خونسرد و رساي حاجي بلند ميشود كه ميگويد: #صلوات بفرست. همه صلوات ميفرستند.
🔸در آن نوار، آخرين #ذكري كه از #حاجي و ديگران در لحظهي سقوط هواپيما شنيده ميشود، ذكر مقدس « #يا.فاطمه.زهرا » است.
#شهید_احمد_کاظمی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺🌻🌸🌺🌻🌸🌸🌻🌺🌸🌻🌺 🌾موقع انتخابات، مسئول صندوق بودم. دست که بلند کرد،✋ آقا مهدی را توی صف دیدم👁 تازه فرما
🌸🌺🌸🌺🍂🍂🌺🌸🌺🌸
🌾رفته بود شمال غرب، مأموریت فرستاده بودندش.
🌾 بعد از یک ماه که برگشته بود اهواز، دیده بود دخترش ، لیلا مریض شده، افتاده روی دست مادرش.
🌾 یک زن تنها با یک بچه ی مریض.
🌾باز هم نمی توانست بماند و کاری کند.
🌾 باید برمی گشت.
🌾 رفت توی اتاق. در را بست.
🌾 نشست و یک شکم سیر گریه کرد.
#شهید_مهدی_زین_الدین🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مادر شهید ذوالفقاری🌷 🔰علمای نجف در مراسم چهلم او میگفتند: #شهیدذوالفقاری شجاعت زیادی داشت و بعد از
🔰سهشنبه بود. من به جلسه #قرآن رفته بودم. در جلسه قرآن بودم که به من #زنگ زدند. پرسیدند خانهای؟ گفتم نه.
🔰بعد گفتند بروید #خانه کارتان داریم.
🔰فهمیدم از #دوستان هادی هستند و صحبتشان درمورد #هادی است، اما نگفتند چه کاری دارند.
🔰من #سریع برگشتم. چند نفر از بچه های #مسجد آمدند و گفتند هادی #مجروح شده.
🔰من اول #حرفشان را باور کردم؛ گفتم حضرت #ابوالفضل(ع) و امام #حسین(ع) کمک میکنند، عیبی ندارد. اما رفته رفته حرف #عوض شد. بعد از دو سه ساعت، #همسایهها آمدند و #مادر دو تن از #شهدای محل مرا در #آغوش گرفتند وگفتند هادی به #شهادت رسیده.
#شهید_هادی_ذالفقاری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰سهشنبه بود. من به جلسه #قرآن رفته بودم. در جلسه قرآن بودم که به من #زنگ زدند. پرسیدند خانهای؟ گفت
3⃣8⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠نحوه ی شهادت
🔰هادی #سه_بار برای مبارزه با داعش👹 راهی منطقه #سامراء شد. او با نیروهای حشدالشعبی چه در کارهای فرهنگی چه کارهای نظامی و دفاعی👊 همکاری نزدیکی داشت.
🔰در حومه ی سامرا،ناگهان صدای انفجار💥 مهیبی آمد،عملیات انتحاری در بین سربازان عراقی و #هادی به آرزویش رسید🕊 خبر رسید که #هاد_ ذوالفقاری مفقود شده و جز لاشه ی دوربین عکاسی اش📸 هیچ چیز دیگری و حتی پیکری⚰ از او به جانمانده است🚫
🔰سه روز از #شهادت هادی گذشته بود. یقین داشتم حتی شده قسمتی از #پیکرهادی پیدا می شود👌 چون او برای خودش قبر آماده کرده بود. همان روزخبر دادند در فرودگاه نظامی🛫 #شهرالمثنی، یک کامیون🚚 آمده که #پیکر_شهدا راآورده
🔰بیشتر این شهدا از #سامرا بودند و در میان آنها یک جنازه وجود دارد که سالم است✅ اما #گمنام! وهیچ مشخصه ای ندارد، فقط در دست راست او دو انگشتر💍 #عقیق است. به یاد هادی افتادم. رفتم و کامیون پیکر شهدا🌷 را دیدم.
🔰خودش بود. اولین شهید🌷 #شیخ_هادی بود که آرام خوابیده بود😭 #صورتش کمی سوخته بود اما کاملاً واضح بود که هادی است.
یاد روزی افتادم که با هم از سامرا به⇜ بغداد بر می گشتیم.
🔰هادی می گفت برای #شهادت باید از خیلی چیزها گذشت. از برخی گناهان🔞 فاصله گرفت
هادی در معرکه #شهیدشد و غسل نداشت❌ خودش قبلاً پرچم سیاهی تهیه کرده بود که خیلی ناگهانی پیکرش🌷 را درمیان آن پرچم پیچیدند و در قبر قرار دادند!
🔰ناخواسته کل قبرش سیاه و وصیت📜 شهید عملی شد. به گفته دوستانش یک #شال «یافاطمة الزهرا(سلام الله علیها)» هم بود که آن را روی #صورتش گذاشتند و به خواست خودش بالای سنگ لحد شهید نوشتند:✍ #یازهرا
🔰اما همه دوستان و آشنایان، بر این باورند که شاید علت این #مفقودیت، ارادت ویژه شهید به حضرت زهرا(سلام الله علیها) بوده✅ چون وقتی پیکر او با این #تأخیر چند روزه پیدا شد، آغاز #ایام_فاطمیه بود. شبی که او به خاک سپرده شد، 🌙شب اول فاطمیه بود.
🔰هادی #وصیت کرده بود پیکرش را در ↵سامرا، ↵کاظمین، ↵کربلا و ↵نجف #طواف دهند. این وصیت بعید بود اجرا شود. چرا که عراقیها شهدای خود را #فقط به یکی از حرمین میبرند و بعد دفن می کنند.
🔰اما در مورد هادی باز هم شرایط تغییر کرد، ابتدا پیکر⚰ او را به سامرا و بعد به کاظمین بردند. سپس در کربلا و #بین_الحرمین پیکر او تشییع شد. بعد هم به #نجف بردند و مراسم اصلی برگزار شد.و درجوار حضرت علی (علیه السلام) درقبرستان #وادی_السلام به خاک سپرده شد🌷
#شهید_هادی_ذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
تو که از یاد بردی در #قفس شوق #رهایی را
چه می خوانی کجائید ای #شهیدان خدایی را
به کوی عافیت سردرگمی بیهوده می گردی
نمی یابی بلاجویان دشت #کربلایی را
به جان عاشقان #معشوق "مظلوم" است باور کن
مبدل کن به عشقی بی ریا #عاشق_نمایی را
ز پا افتادم و کاری ز دستم بر نمی آید
که #خوبان می خرند از اهل دل بی دست و پایی را
تو می آیی و می گویند پیر می فروش آمد
به دست میگساران می دهی #فرمانروائی را
#تو می آیی و می بینم شهیدان باز می گردند
وَ آوینی روایت می کند #فتح_نهایی را
تو می آیی و مردم با نگاهت اُنس می گیرند
خدا آن روز معنا می کند #مردم_گرایی را
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺🌸🌺🌸🌸🌺🌸🌺 🔰یکی از دوستانش #جملهای عربی را برایم پیامک کرده بود و اولش نوشته بود: این سخنی از #محمو
💢 #محمودرضا هرچه داشت از فرهنگ ایثار و شهادت🌷 بود. میراث فرهنگی دفاع مقدس را دوست داشت💞، مجموعه کتابهایش📚 را خوانده بود. « #همپای_صاعقه» را واو به واو خوانده بود.
💢تقریباً همه کتابخانهاش📚 به جز چند کتاب، کتابهای #دفاع_مقدسی بود. 📗«خاکهای نرم کوشک» را با علاقه بسیاری خواند، سری ✓«به مجنون گفتم زنده بمان»، ✓«ویرانی دروازه شرقی»، ✓«ضربت متقابل»، ✓«سلام بر ابراهیم» و این کتابهایی که در دسترس همه است.
💢تقریباً تا #آخرین کتابهایی را که در حوزه دفاع مقدس منتشر شده داشت و گرفته بود👌. « #کوچه_نقاشها» را به من توصیه کرده بود که بخوانم و من هنوز آن را نخواندهام❌ خواندن این کتاب را چند بار به من #توصیه کرد. خیلی او را به وجد آورده بود😃 به لحاظ روحی ارتباط تنگاتنگی با #شهدا داشت. علاقه خاصی به بهشت زهرا(س)🌷 و #مزارشهدا داشت.
راوی :برادر شهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌾خورشید به آسمان #پنجشنبه که می رسد دلشوره💗 هم با خودش می آورد. و این دلشوره برای یک روز و یک هفته و یک سال نیست❌ #عمریست با این دلشوره زندگی کرده است😔
🌾عمریست با این #دلشوره از خواب برخواسته، نفس کشیده❤️ و تا به امروز را #طاقت آورده است.
🌾مثل همان دلشوره ای که روز اول #مادر شدن آمده بود سراغش، همان روزی که قنداقه #تنهاپسرش را به دستش دادند. همان روزی که وقتی چشمش به روی ماه نوزادش👶 افتاد چهار قل و آیت الکرسی✨ از روی لبش کنار نرفت
🌾راستش را بخواهی دلـ❤️ـش عجیب دوباره هوای آن #روی_ماه را کرده است. #هرپنجشنبه کارش همین است، اصلا تمام دلخوشی زندگی اش همین پنج شنبه هاست. نمی داند چرا⁉️
🌾اما همین که #چادر سیاهش را بر سر می کند یاد #آخرین_روز رفتن جگرگوشه اش می افتد😢 یاد آن روزی که چادرش را دودستی گرفته بود و قسمش می داد تا #اجازه رفتن را بگیرد، اجازه پر کشیدن را🕊
#یادشان_باصلوات🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#پرواز بال و پر نمیخواهد #عشق میخواد عشقی که از درون وجود شعله کشیده باشد عشقی که از #پروانگی آغاز ش
راوی:دوست شهید🌷
🔸چندباری با ماشین پدرم🚙 به محمدرضا #رانندگی یاد دادم. یکبار موقع خداحافظی👋 مرا بوسید و #تشکر کرد.
🔸آن روز به من گفت اگر من #شهیدشدم امروز را به خاطر بیاور💭
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در حال حرکت به سمت #سوریه موقع #اذان مغرب و عشا به هم رزمانش گفته بود که به راننده بگن بایسته؛ بعد
همسرشهیدمدافع حرم محمدشالیکار🌷 گفت:
یک #مشکلی برایم پیش آمد و بعد از ظهر داخل اتاق حاج محمد خوابم برد که...
#خواب_دیدم ایشان به منزل🏡 ما آمد و یک زیارت عاشورا در دست دارد و گفت این #زیارت_عاشورا را چهل روز🗓 بخوان حاجتت برآورده میشود✅
#شهید_محمد_شالیکار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh