eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
7.7هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6004818300800860400.mp3
7.66M
🎼 چه غریبونه اومد ازخونه ...🌴 🎤مداح: 🏴←[ ویژه شهادت حضرت علی(ع)🌟] 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سر مزار #شهیدجهان‌آرا بودیم گفت: این فیلم‌ها را بعد از #شهادتم پخش‌کن. به شوخی گفتم:«حالا کو تا #شه
#خاطره_شهدا🌷 🌷هواى #رفقايش را داشت، تا جايى كه ميتوانست #كمكشان ميكرد. 🌷و نسبت به حرمتى كه بين #رفقايش بود #حساسيت نشان ميداد و بامعرفت💖 بود حتى نسبت به دوستانِ دوستانش #ارزش و احترام قائل بود. راوی: دوست شهید #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (12) 💠ماجراے توسل بچه های تفحص به #حضرت_زهرا(سلام الله علیها) 🔰بچه ها روزها خ
🌷 ☜ (13) 🔻از کتاب شهید گمنام 💠 🌷«روزهای آخر سال 79 و سال (ع) بود. در منطقه عملیاتی مشغول جستجو بودیم. اما مدتی بود که شهدا خود را نشان نمی‌دادند. 🌷صبح با بچه‌ها مشغول خواندن برای شهدا شدیم.  به یاد (ع) و به یاد مدینه مشغول خواندن شدم. بعد از پایان روضه به‌سوی منطقه حرکت کردیم. 🌷قبل از رفتن به تقویم و مناسبت آن روز نگاه کردم، روز بود. روز آل عبا. روزی که حضرت علی (ع) انگشترش را به سائل داد. 🌷خوشحال بودم. گفتم ما لشگر علی ابن ابی طالب (ع) هستیم. حتما امروز از دست آقا می‌گیریم. اولین شهیدی که پیدا شد نامش 🌹 بود. 🌷دومین شهید نام تمامی شهدای گروهان خودشان در جیبش بود. به همراه امام جواد (ع) که بعد از هجده سال سالم سالم بود! 🌷تا عصر شهید پیدا شد. بچه‌ها می خواستند کار را جمع کنند. گفتم: ادامه دهید. حتما یک شهید دیگر پیدا می‌شود. قرار بود ساعت چهار برگردیم. دقیقه قبل از برگشت شهید دیگری پیدا شد. 🌷تمام خاک را غربال کردیم. اما این شهید آخر بود. هرچه بچه‌ها گشتند اثری از پلاک او نبود. به رفقا گفتم: بیایید تا برویم. بچه‌ها با تعجب به من نگاه می‌کردند. یکی گفت: خواب دیده‌ بودی؟ گفتم: نه! امروز روز بود. ما هم شهید پیدا کردیم. بعد ادامه دادم: هرچه بگردید از این شهید آخر نشانه‌ای نخواهید یافت. چرا که امروز روز آل عبا است. و از پنج تن هنوز هم است.» (ع) شادی روح شهدا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚برشی از کتاب #سربلند‌ 📝برای من #قلیان حکم زاپاس داشت؛ آماده توی صندوق‌عقب🚕. باهم رفتیم دنبال رودخا
#شهیدانه همـہ مے گویند : خوش بحـال فلانے #شهیــد شد🌹 امــا هیچکس حــواسش نیست کہ فلانے براے #شهیــد شدن، #شهیـد بودن را یــاد گرفت... 🌹 #شهید_محسن_حججی: 🌼 یھ جورے زندگےڪن خدا عاشقت بشھ 🌼 شادی روح شهدا #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
ترین شهید علوے راز بیست و یڪ چہ بود سید...؟؟؟ در ۲۱ آمد و در ۲۱ رفت...💫 ولادت:21 رمضان، شهادت:21رمضان سن:21 سال 🔺ما از رازهای عالم چه میدانیم؟! ❤️🕊 جانشین گردان مسلم بن عقیل سپاه کربلای مازندران 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رمضانے ترین شهید علوے راز بیست و یڪ چہ بود سید...؟؟؟ در ۲۱ #رمضان آمد و در ۲۱ #رمضان رفت...💫
6⃣9⃣0⃣1⃣ 💠دعوت شهید دوامی از قاری قران در خواب👇👇👇 🔻خاطره از زبان سرهنگ پاسدار ولی اله عرب زاده طوسی.... 🌷در دوران تصدی اقای غیب پرور به سمت فرماندهی لشگر بیست و پنج کربلا مقرر شد یک سراسری و کشوری در خصوص عملیات هشت به مدت دوروز در حسینیه عاشقان کربلا واقع در برگزار شود. 🌷کلیه مدعوین به صورت رسمی که دخیل در عملیات والفجر هشت بودند از هر استانی برابر با سهمیه و تعیین صندلی های مشخص دعوت شدند.طبیعتا در دعوت وجود داشت.... 🌷از مسئول دارالقران پرسیدم که ایا من هم دعوت هستم؟ ایشان با گفتند...نه.چون کارت دعوت دست من نبود و محدودیت درکار بود. 🌷بغض گلویم را گرفت و با اندوهی از روانه خانه شدم. بعد از اینکه نماز مغرب و عشا را خواندم کمی ... 🌷در خواب را دیدم که به من گفت: بلند شو برو مراسم.... من به ایشان گفتم ولی من که دعوت نیستم... ایشان گفتند: تو را دعوت کردم..برو... 🌷در همین حال دخترم مرا بیدار کرد و گفت اقایی با شما کار دارند... پشت خط اقای موازی بودند که به من گفتند تا پنج دقیقه دیگر باید حتما در حسینیه باشی.سوال نکن و خودت را برسان.... 🌷به سرعت خودم را به حسینیه رساندم... وقتی رفتم داخل قران به دستم دادند و گفتند برو و بخوان. گفتم چرا من؟؟ گفتند:چون قاری کشوری نیامد و قاری استانی هم که دعوت کرده بودیم حضور ندارد.معطل نکن..برو جایگاه و .... ....؟؟😢 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂غروب ماه رمضان🌒 بود، #ابراهيم آمد در خانه ما🏡 و بعد از سلام و احوالپرسی يک #قابلمه از من گرفت! بعد
🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ❣همیشه منتظر بود به خلق خدا #یاری دهد.هیچ کاری نزد او اینقدر ارزش نداشت و برایش وقت نمیذاشت! ❣همه ی کارها، رفتارها، حرف زدنها و حتی ورزش کردنش برای خدا بود...در همه چیز #خدا را میدید. ❣دست یاری تنها سمت خدا دراز میکرد. از رازها و دردهای دلش تنها خدا باخبر بود...چه حرفها که نداشت و چه غم ها که بر دلش تلنبار شده بود اما...فقط خدا از حال دل او آگاه بود... ❣تا او بود، همه چیز خوب بود...همه #راضی بودند،خوشحال و شکرگزار بودند...اصلا ابراهیم که بود انگار خدا در آن حوالی #قدم_میزد... ❣ابراهیم دست خدا بود، دستی که برای #کمک به مردم دراز شده بود و چه دلها که #شاد میکرد این دست خدا... ❣برای خدا کار کردن و شاد کردن دل بندگان خدا انقدرا هم سخت نیست، مثل ابراهیم باشیم😊❤ #مثل_ابراهیم_باشیم #ادمین_نوشت ✍ #شهید_ابراهیم_هادی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌺 صوت صحبت‌هایِ شهید ابراهیم هادی ۵ روز قبل از شهادتش 😊♥️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_6003516599292659349.mp3
24.71M
🎵 ✨آهای شما که تک به تک ✨رفتید و کیمیـا شدید... ✨نگاهی هم ‌به‌ما کنید ✨به‌ حال‌ ما ‌دعا‌ کنین 🎤🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
تنها به زبان نگفتند🔇 👈«اِنّی حَربٌ لَِمَن حٰاربَکُم...» را با تمام وجود کردند و مصداق «اَلَذیّنَ بَذَلوُ مُهَجَّهُم دُونَ الحُسین عليه السلام» شدند👌 معطل من و تو نمی ماند❌ اگر نشوی دیگری می شود😔 بی ادعا باش و زندگی کن تمام هویت و مرام شهدا🌷 خلاصه شده در همین ... از خودت و دلبستگی💞 های دنیایی ات که بگذری تازه میشوی ... 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا