eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
7.1هزار ویدیو
209 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
1_6926994.mp3
6.34M
🎵 #صوت_شهدایـے 🌸توے خط شهدا اگہ باشم خط به خط گناهامو پاڪ میڪنم🌸 🎤🎤 #سیدرضا #نریمانـے 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
★پی اعجازیم ❣غافل از اینکه معجزه ... ★حتی ❣ازپشت قاب شیشه ای📸 هم معجـزه است ★ای 🌷 ❣معجزهٔ زندگیمان✨ باشید شما که باشید می شود را احساس کرد😌 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ میان آسمان قلبـ💔 زارم نوشتمـ✍ نکته ای را بر به غیر از دیدن آن امید و آرزو در دل ندارم❌ 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
آمده تا که عشق ابراز💖 کنی پنجره را باز کنی هر روز یک منظره از زیباییست😍 با نام خدا❣ هفته که کنی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خودارضایی معنوی-پناهیان.mp3
2.45M
#استاد_پناهیان 🔴 خودارضایی معنوی #خدا_داره_نگات_میڪنه 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید: باید #خاکریزهای جنگ رابکشانیم به شهر! یعنی نسل #جدید را با #شهدا آشنا کنیم. در نتیجه ج
🔰سید مجتبی خیلی (سلام الله علیها) رو دوست داشت💞 یه شب دیدم صدای از اتاقش بلند شد با نگرانی😥 رفتم سراغش دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده، دستش روی گذاشته و از درد⚡️ دور خودش می‌پیچه. 🔰«بلند هم داد میزد: ... آخ پهلو» چند دقیقه🕰 بعد آروم شد. گفتم: چته مادر؟ چی شده⁉️ گفت: مادر جان، از خدا خواستم دردی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) کشید رو بهم بچشونه الان بهم نشون داد😣 درد داشت مادر... خیلی😭 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ساعت از حوالی نیمه شب🌙 گذشته که #علی وارد روستایی حوالی ورامین میشود. در🚪میزند. تا باز شدن در، دست ب
گزیده ای از بیانات امام خامنه ای در دیدار خانواده 🌷 شهید شما خیلی بالاست. از وصیت نامه و دلنوشته های این معلوم است که خودش رو برای رفتن کرده بود. و بی قراری برای رفتن به آن طرف در او موج میزد. در این زمان کم پیدا میشوند جوانانی که اینطور با و ثنای الهی از اینکه در این راه قرار گرفتند، خود را آغاز کنند. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گزیده ای از بیانات امام خامنه ای در دیدار خانواده #شهید_علی_امرایی🌷 #مقام شهید شما خیلی بالاست. از
7⃣3⃣1⃣1⃣ 🌷 شهید مدافع حرم علی امرایی ولادت: ۱۳۶۴/۱۰/۱۲ تهران شهادت:۱۳۹۴/۰۴/۰۱ درعا سوریه 💠 خَیّری به تمام معنا 🔰علی در نوجوانی👦 یکی از کشوهای کمد اتاقش را مثل درست کرده بود. مناطق عملیاتی جنوب و را با هم آمیخته بود و داخل کشو را مثل جبهه درست کرده بود. 🔅سنگر و 🔅خاکریز و از این چیزها... 🔰آن قدر که به علاقه داشت، هر وقت کمدش را باز می‌کردی، روی درش عکس 🌷 قرار داده بود و بعد به این ماکت👤 داخل کشو می‌رسیدی. از نوجوانی فکر💭 و ذکرش بود و عاقبت خودش هم یکی از آنها شد. 🔰«بعد از شهادت فهمیدیم که او یک خیر به تمام معنا هم بود👌 همان اولین روزهای مقابل در ایستاده بودم که دیدم یک پیرزن👵 آمد و با دیدن اعلامیه علی خیلی تأسف خورد. بدون اینکه بداند هستم با حالت خاصی از من پرسید این جوان کی شهید شد⁉️ 🔰پرسیدم را از کجا می‌شناسی؟‌ پیرزن شروع کرد به گریه کردن😭 و گفت: زمستان☃ دو سال پیش ما بخاری نداشتیم❌ و از سرما به زحمت افتاده بودیم. نمی‌دانم از کجا فهمیده بود بخاری نداریم که یک بخاری♨️ برای‌مان خرید و به خانه‌مان آورد. 🔰چند روز مانده بود به علی که تلفن☎️ خانه زنگ خورد و با علی کار داشتند از قرار به جلسه‌ای در دعوت بود. گفتیم شهید شده🕊 و از شنیدن این خبر خیلی تعجب کردند. آدرس‌مان🏘 را گرفتند و یکی دو روز بعدش یک پسر و یک دختر همراه به خانه ما آمدند. تازه آنجا متوجه شدیم که علی آن دو کودک👥 و چند کودک دیگر را برعهده داشت. 🔰در بین صحبت‌های خیریه‌ای که علی هم عضو بودش فهمیدم پسرم از خیلی وقت پیش عضو این مؤسسه خیریه بوده✅ و حتی در مقطعی از او با عنوان خیر تقدیر شده🏵 بود. 🔰در میان خانواده‌هایی که آمده بودند یک ۹ساله به نام بود که شهید امرایی از شش ماهگی📆 او را تحت سرپرستی خود قرار داده بود. علی‌اصغر می‌گفت یک بار علی‌آقا به من گفت دعا کن بشوم🙏 تا برایت یک دوچرخه🚲 بخرم. 🔰علی‌اصغر هم گفته بود عمو اگر تو شدی چطور برایم دوچرخه می‌خری⁉️ شهید در جوابش گفته بود برایت یک دوچرخه می‌خرم. بعد از برگزاری چهلم علی، ما از طرف پسرم دوچرخه‌ای🚲 برای علی‌اصغر خریدیم. 🔰شغل علی طوری بود که بارها به مختلف می‌رفت. ما دیگر به مأموریت‌های او عادت کرده بودیم😊 برای دفاع از حریم اهل بیت هم سه بار به اعزام شد🚌 بار آخر سیزده رجب سال۹۴ بود که به سوریه رفت و ۹۴، پنجم ماه مبارک رمضان به شهادت رسید🕊🌷 راوی: پدر شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✿کوله باری🎒 ‌بر دوش #سفری ‌باید رفت سفری ‌بی ‌همراه👤 ✿گم ‌شدن‌ تا ‌ته #تنهایی محض #یار ِ‌تنهایی ِ‌من ‌گفت به من‌: ❧هر کجا لرزیدی💓 ❧از سفر ترسیدی ❧تو بگو ‌از‌ #ته_دل ❧من‌ #خدا را دارم ❧و‌خدا‌ اول‌ و‌ آخر‌ با توست❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃✨🍃✨🍃✨ 🔻 #به_نقل_از_همرزم_شهید 🌷مدتی که سوریه بودیم بابک خیلی #ساکت و #اروم بود. 🌷گاهی میرفت توی
🔻همرزم شهید نوری: روز قبل از شهادت بود. فرمانده امد به لشکر فاطمیون گفت: چرا سنگر درست نکردید؟ بابک ساعت ها با دست های خودش به انها کمک کرد و‌ سنگر درست کرد. وقتی خبر شهادت بابک رسید، بچه های فاطمیون با سن کمی که داشتن، به پاسداشت او عزاداری خاصی گرفتن. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🚩هیئت مذهبی پیروان ولایت 🔴سالگردشهادت خلبان ستوانیکم پاسدار؛شهیدمحمدباقرکریمی🔴 💺سخنران وراوی:دکتر باخرد 🎤مداح:کربلایی رضا شریفی 📆زمان:شنبه(۱تیرماه) ⌚ساعت۲۱ 🚪مکان:مشهد؛استادیوسفی۲۷ مسجدحضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) حسینه شهیدهریری خواهران برادران 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
پرسید: چی کار کنم #شهید بشم؟ دست زدم روی شانه اش و با خنده گفتم: ان شاءالله #ویژه شهیدشی! گل از گ
🔻زهرا عباسی، همسر شهید حججی: ‌ 🌷شب #اعزام، زود رفت خوابید. می ترسید صبح خواب بماند. به مامانم سپرده بود زنگ بزند، ساعت کوک کرد، گوشی‌اش را تنظیم کرد و به من هم سفارش کرد بیدارش کنم. ‌ 🌷طاقتم طاق شد و زدم به سیم آخر. کوک ساعت را برداشتم. موبایلش را از تنظیم زنگ خارج کردم، باتری تمام ساعت‌های خانه را در آوردم. می خواستم جا بماند. حدود ساعت سه خوابم برد. به این امید که وقتی بیدار شدم کار از کار گذشته باشد. ‌ 🌷موقع نماز صبح، از خواب #پرید. نقشه‌هایم، نقشه بر آب شد. او #خوشحال بود و من ناراحت. لباس هایش را اتو زدم. پوشید و رفتیم خانه‌ی مامانم. 🌷مامانم ناراحت بود، پدرم توی خودش بود. همه #دمغ بودیم؛ ولی محسن برعکس همه، شاد و شنگول. توی این حال شلم شوربای ما جوک می گفت. می‌خواستم لهش کنم. زود ازش خداحافظی کردم و رفتم توی اتاقم. 🌷من ماندم و عکسهای محسن. مثل افسرده ها گوشه ای دراز کشیدم. فقط به عکسش که روی صفحه گوشی ام بود نگاه می کردم. تا صفحه خاموش میشد دوباره روشن می کردم. روزهای سختی بود... 📕 سربلند #شهید_محسن_حججی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
♦️هرچه ویژگی‌های #گلوبال_هاوک رو می‌خونی متوجه این میشی که همه قله‌های تکنولوژی غرب را در این محصول
آمریکایی ها پیام را نگرفتند #آن_مرد گفت: آمریکایی ها نزدیک نشوند... نفهمیدند و نزدیک شدند و سقوط کردند!! 🔻 #شهید_سیدمرتضی_آوینی: شیطان در پناه آهن است و ما در پناه ایمان... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
4⃣4⃣1⃣ به یاد #شهید_حسن_غفاری🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #سالروز_شهادت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣3⃣1⃣1⃣ 🌷 ...💔 🌷مدتی بـود که حسـن مـثه همــیشه نبـود... بیشتر وقــتا تـو خودش بـــود... فهمیده بـودم دلــش هوایـی شـده... 🌷تـا اینکه یه روز اومد و نـشست روبــروم و... گفـت... "از بی بی حضرت زینب (سلام الله علیها)... یه چیزی خواستم... اگه حاجتمو بده... مطمئن میشم که راضیه به رفتنم... 🌷پرسیدم: "چی خواستی ازش...؟!" گفت:"یه پسر کاکل زری...❤ اگه بدونم یه پسر دارم... که بعد من میشه مرد خونه ت... دیگه خیالم از شما راحت میشه...💕 " 🌷وقـتی که رفـــتم سونـوگـرافی... متوجه شدم که بـچم ... قلـبم هرّی ریخت...💔 تمــوم طـول مســیر... تـا خونه رو گـریه میکردم...😭 دیگه مطـمئن شدم که حسنم...💕 باید بره سوریه... 🌷به خونه که رسیدم... پرســید: "بـچه چیه...؟ پسره یا دختر...؟" نگاش کردم و گفـتم... 💔...دیدارمون به قیامـت...💔 (همسر شهید،حسن غفاری) 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
👆👆👆👆👆 🕊این سه شهید بزرگوار شهید امرایی، حسن غفاری و محمد حمیدی هر سه تاریخ شهادتشون یکی بود. شهید شدند. در منطقه 🌹🍃هرسه برای باز کردن معبر که به دست اشغال شده بود عازم میشوند، با یک تویوتا مواد منفجره، معبر اول بمب گذاری میشه معبر دوم در حالی که داشتند مواد انفجاری میذاشتند، شهید حمیدی توی ماشین بود، شهید امرایی و غفاری مواد انفجاری کار میذاشتند و فاصله شهیدا با ماشین نیم متر بود که داعش با دوش پرتاپ کن ماشینو میزنه و این سه شهید به می‌رسند و هر کدام فقط چند تکه از بدنشون به ایران بر میگرده. 🌷 شادی روحشون 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
AUD-20160306-WA0020_1395-12-3-22-46.mp3
7.7M
💠تقدیم به شهدای تخریب چی 📡تخریب چی برگرد #شهید_حسن_غفاری❤️🕊 #شهید_محمد_حمیدی❤️🕊 #شهید_علی_امرایی❤️🕊 #سالروز_شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 🔻#استاد_پناهیان * #لذت_آغوش_خدا.... * 6 💕◈•══•💖•══•◈💞 #مدیریت_رنج_ها 5 "شاخۀ اصلی دین" 🔹اگ
❣﷽❣ 🔻 * .... * 7 💕◈•══•💖•══•◈💞 6 "حقیقتِ عملِ صالح" 🔸 برای اینکه ببینیم مبارزه با هوای نفس واقعی چطور صورت میگیره، لازمه که حقیقتِ عملِ صالح رو بررسی کنیم. 🌺 قرآن کریم در جاهای مختلفی عنوان میکنه که تنها راه رسیدن به سعادت، داشتن ایمان و انجام عمل صالح هست. ⛔️ متاسفانه کمتر کسی در مورد اینکه عملِ صالح، دقیقاً به چه عملی گفته میشه صحبت میکنه. 💢 - آیا هر عملی که ظاهراً خوب باشه اگرچه مطابق هوای نفس هم باشه، باز هم عمل صالح حساب میشه؟ ⁉️ ✅ * خیر. عمل صالح یعنی عملی که «در اون مبارزه با هوای نفس وجود داشته باشه». ✅ یعنی طی اون، "برخی دوست داشتنی هامون رو قربانی کنیم". ⭕️ مثلاً یه نفر خیلی دوست داره که به سفرهای زیارتی بره و ظاهراً هم این یه عمل صالح به نظر میرسه 🔻اما نگاه میکنیم، میبینیم که اولویت های دیگه ای در زندگی اون هست؛ 👈 برای همین اون شخص باید از سفرهای زیارتی چشم پوشی کنه و سراغ اون اولویت ها بره. ✅ مثلاً به دختر یا پسر فقیری که در فامیل و اطرافیان خودش میبینه کمک کنه ☺️ تا بتونن ازدواج کنن یا کسب و کار آبرومندانه ای برای خودشون ایجاد کنن. ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5827889957720556331.mp3
2.98M
#فایل_صوتي_امام_زمان 83 💢یادت باشه؛ اگه امروز دستاتُ گرفتی بالا... و گفتی؛ #منم_هستم ؛ فـردا... پایِ کارش بایست! 💠دادخواهیِ غریب ترین انسانِ زمین آسون نیست! باید وفادار بمونی👆👆 🎤🎤 #استاد_شجاعی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🖇شهیدانه....🌷 آرزوهایم زیاد نیست بزرگ است دست نیافتنی ست... اما... آرزو بر جوانان عیب نیست هست؟ یعنی میشود؟ روزی پیشوند اسم من هم نوشته شود؟ خدایا من گناهکارم😔 قبول اما فضل تو کم نیست؛هست؟ مهربانی ات دریاست و لطفت بی همتا... میشود روزی بگویند: فلانی  هم شهید  شد...😭 سر سجاده کارم شده  دعا و اقتدا به شَهید کرب و بلا.... خدایا گناهکار تر از حُر هستم؟؟؟ توبه کرد؛ برگشت و شهید هم شد.... تازه فهمیدم مردن بی فایده است شهید....🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#پدر_شهید: این انگیزه ( نابودی داعش و امنیت مرزهای اسلام) به قدری در مرتضی قوی بود که حتی وقتی شنید
💠برای_مرتضی 🌷داراییشو بی منت می بخشید. مشکل مالی همکاراش مشکل اونم بود. کسی رو دست خالی رد نمیکرد.اگه خودشم نداشت از نزدیکاش میگرفت و مشکل اونا رو حل میکرد. 🌷میگفتیم وحی مُنزَل که نیست، یه کم صبر کن پول که اومد دستت به هرکی خواستی قرض بده. اما توجه نمیکرد. جالب اینجاس که اگه پولی قرض میداد اصلا دیگه به پس گرفتنش فکر نمیکرد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❌مسؤلین با دقت بخوانند❌ #شهید_دکتر_چمران: توی کوچه پیرمردی رو #دیدم که روی زمین سرد خوابیده بود...
💠اوج_عصبانیت_شهید_چمران 🌸دکتر بعد از این که تیر خورد و عملش کردند دیگر نمی‌توانست خط برود.🍃 سربازی به نام عسگری او را با ماشین ستاد می‌آورد.🚕 🌸عسگری همیشه در آن جاده‌های پر از چاله با سرعت ۱۷۰ می‌رفت.😱 بالاخره همین سرعت زیاد کار دستش داد و یکبار کرد و ماشین را درب و داغان کرد😑 و به همین دلیل سه روز بود.🏃 🌸بچه‌ها که بخاطر تذکرهای پی در پی به او برای سرعت زیادش بودند بالاخره او را پیدا کردند و کشان کشان پیش دکتر آوردند.😤😇 حسابی بود. 🌸دکتر تا او را دید گفت: «خودت طوری نشدی عزیز؟»😊 او که انتظار هر عکس العملی جز احوالپرسی را داشت جواب داد: «نه؛ طوریم نشده.»🙁 دکتر به او گفت: «پس ببر ماشینو تعمیر کنند، دیگه هم تند نرو لطفاً.»☺️😇 این اوج عصبانیت و خشم او بود! شادی روحش صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_18446984.mp3
4.25M
🎵 دیگر این خانه مرا تنگ بود😔 زندگی بی شهدا ننگ بود😭 😞💔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh