🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #خاطرات_شهدا🌷 همسر رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش #مرخصی نمیدادن، میگفتن اگه شما بری، نفر جایگزی
🌾ازدواج مهدی باکری مصادف با #شروع_جنگ تحمیلی بود. مهریه همسرش اسلحه کلت😟 او بود. دو روز بعد از عقد💍 به #جبهه رفت و پس از دو ماه به شهر برگشت و بنا به مصالح منطقه، با مسئولیت #جهاد_سازندگی استان، خدمات ارزندهای برای مردم انجام داد.
🌾مهدی در مدت مسئولیتش به عنوان #فرمانده عملیات سپاه ارومیه تلاشهای گستردهای را در برقراری امنیت✊ و پاکسازی منطقه از لوث وجود وابستگاه و مزدوران شرق و غرب انجام داد و بهرغم فعالیتهای #شبانهروزی در مسئولیتهای مختلف، پس از شروع جنگ تحمیلی💥تکلیف خویش را در جهاد با کفار بعثی👹 و متجاوزین به میهن اسلامی دید و راهی #جبههها شد.
#شهید_مهدی_باکری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
۲ مهر ۱۳۹۸
۲ مهر ۱۳۹۸
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #رمان #مثل_هیچکس ♥️ #قسمت_سیزدهم 3⃣1⃣ 🍂روزهای خوبی نداشتم. بعد از آن ماجرا تنها شده بودم، خبری
❣﷽❣
#رمان
#مثل_هیچکس ♥️
#قسمت_چهاردهم 4⃣1⃣
🍂مادرم که متوجه مکالمه ما شده بود گفت:
_رضا کجا میخوای بری؟؟ ساعت ۱۰ شب سال تحویل میشه! این محمد کیه که من نمی شناسمش؟
+از بچههای دانشگاه، پسر خوبیه میخواد بره خرید. تنها بود ازم خواست همراهش برم. قول میدم تا قبل از رفتن کارهای خونه را تمام کنم.
🌿مادرم نگاه متعجبی به من انداخت و بدون اینکه چیزی بگوید به کارش ادامه داد. تمام تلاشم را کردم تا کارها زودتر تمام شود، تا بتوانم خودم را به قرار برسانم. حدود ساعت ۵ آماده شدم شب عید بود و ترافیک همه خیابان ها را بسته بود😕 چند دقیقهای از ساعت ۷ گذشته بود که به #بهشتزهرا رسیدم قطعه ۲۴ را پیدا کردم اما هر چه گشتم خبری از محمد نبود😔
🍂عطر گل و گلاب مزار شهدا خبر از دیر رسیدنم میداد. با ناامیدی گوشه ای نشستم😞 و به یکی از قبرها خیره شدم. متولد ۱۳۴۲ شهادت ۱۳۶۲ محل شهادت جزیره مجنون عملیات خیبر او دقیقا هم سن من بود نمی فهمیدم یک جوان ۲۰ ساله با چه انگیزهای می تواند همه چیز را رها کند و به جایی برود که شاید هرگز بازگشتی نداشته باشد.
🌿درس و دانشگاه را چه کرده؟! شاید هم دانشجو نبوده. اگر دانشجو هم نبوده پدر و مادر که داشته! پدر و مادر هم نداشته باشه، حتماً کسی را داشته که دل بسته اش💞 باشد. نمی دانم!!! شاید هیچ کدام از این دل از این وابستگی ها را در زندگی اش را تجربه نکرده که در وان جوانی به جبهه جنگ رفته و همه چیز را رها کرده حتما همینطور است و گرنه هیچ منطقی نمی پذیرد یک جوان که شرایط ایدهآلی دارد زندگی را رها کند برود و شهید بشود.
🍂بلند شدم و بین قبرها راه رفتم. تمام توجهم به تاریخ تولد ها و #شهادت ها بود ۱۸ ساله... ۲۷ ساله... ۳۰ سال... ۱۵ ساله... ۵۳ ساله... رنج سنی مشخصی نداشتند. همه سن و سالی آنجا دفن بودند، هیچ وجه اشتراک همه منطقی به این تنها پیدا نمی کردم فکر کنم.
🌿فکر به سمت پدر محمد رفت. توی عکس روی تاقچه چهره یک مرد جوان و با نشاط و شور زندگی در نگاهش موج میزد دیده میشد. چشمان نافذی داشت درست مثل چشمان محمد😍 چرا باید با وجود زن و بچه و زندگی خوب خانه را رها میکرد و میرفت؟؟؟! با خودم گفتم این دفعه که موقعیتش پیش آمد حتماً با محمد دربارهاش حرف میزنم.
🍂به خودم آمدم دیدم ساعت هشت شده و فقط دو ساعت تحویل سال مانده. نمی دانستم با این همه ترافیک و این دوری راه چطور باید راس ساعت ۱۰⏰ به خانه برسم!! اگر دیر برسم حتماً مادر ناراحت می شود به سرعت راه خانه را پیش گرفتم و برگشتم ...
✍ نویسنده: فائزه ریاضی
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
۲ مهر ۱۳۹۸
۲ مهر ۱۳۹۸
AUD-20190124-WA0015.mp3
10.55M
🎵آهنگ پدر
✔️تقدیم به همه #باباهای_آسمانی
پدرجان خیلی دوست دارم
جات خالیه😭😭😭
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
۲ مهر ۱۳۹۸
۳ مهر ۱۳۹۸
۳ مهر ۱۳۹۸
۳ مهر ۱۳۹۸
4_5785029778994103904.mp3
2.88M
🎧 فایل صوتی
🎙واعظ: آیت الله #انصاریان
🔖 محبت کار صورت میده 🔖
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
۳ مهر ۱۳۹۸
۳ مهر ۱۳۹۸
۳ مهر ۱۳۹۸
arzi-shahadate-emam-sajad-01.mp3
3.87M
#شهادت_امام_سجاد (ع)⚫️▪️
🔳من یادگار عشقم
🔲آئینه دار عشقم
🎤 #حاج_منصور_ارضی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
۳ مهر ۱۳۹۸