eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
7.2هزار ویدیو
209 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
استغفار_12.mp3
8.1M
12 📿 💢شفای دل‌ها کاهش غصه‌ها راحتی و نشاط روح افزایش رزقِ مادی و معنوی برداشتن موانع مادی و معنوی باز شدن انقباضات و گره‌های نَفْس و .... از جمله آثار ! 👆 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📌شهیدآوینی: من هرگز اجازه نمی دم صدای حاج همت گم شود❌ این سردار خیبر قلعه قلب مرا♥️ هم فتح کرد ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
اين معادلات منطقه را جابه‌جا كرد، همانقدر كه در مقابل دشمن مستحكم و قوى بود💪 همانقدر هم بود. را از این جهان کم می‌کند 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5908958882771764621.mp3
1.45M
🎧مداحی شهدایی 🔸وقتی دلم پر میزنه 🔹باز رو میخواد 🎤مداح: 💢مقام معظم رهبری: ، يعنى وارد شدن در حريم خلوت الهى. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
نگاہ کن چه زیـبا از خوابـش برده ای شهیـــد🌷 دعایی کن🤲 که ما از خستـگیِ خوابمـان نبـرد و از قافله ی جا نمانیم😔 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ گل سپید🌸 همیشه بهار! می آیی برای رونق این لاله زار هنوز نبض دلم💓 این سؤال را دارد که با شروع کدامین می آیی؟ به پاس این همه آلاله هم شده بی شک به شهر مردم می آیی سپیده سرزده🌥ای آفتاب من پس کی به چشم روشنی این دیار ؟ 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آفتاب ! پلکِ نازکِ آبیِ خواب بیداری لبخندهای من😍 هر در بستری از مهتاب و ستاره بر می خیزی، تا جهانی، به پاشویه ی بیندیشد 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎀دنيا فهميده بابای من #مردترين بوده و هست! این سالها، در ميان تمام نبودن ها، بيش از هرپدری كنارمي💞 #
۴ سال می گذرد از آخرین عکسی که ازتو گرفتیم📸 از آخرین دیدار 14 فروردین رفتی و در جواب با قاطعیت گفتی یک هفته دیگر برمی گردی🚶‍♂ و درست یک هفته بعد شدی و برگشتی🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
۴ سال می گذرد از آخرین عکسی که ازتو گرفتیم📸 از آخرین دیدار 14 فروردین رفتی و در جواب #دلتنگیها با
2⃣4⃣2⃣1⃣ 🌷 💠آخرین دیدار 🔰عصر 14فروردین 95 بود، جلسه دورهمی خانمای خونه آبجی حمیده. محمدتقی هم خانمش رو آورد. غروب شد🏜 محمدتقی دوباره اومد اونجا با لباس کار گفتیم چرا لباس کار پوشیدی⁉️ 🔰گفت: می خواستم برم شالیزار🌾 به بابا کمک کنم که زمین رو برای نشا آماده کنه، که زنگ زد وگفت: نیا🚷 ما داریم میایم خونه. اون روز ما خواهر برادرا دور هم جمع بودیم و کلی با هم میگفتیم و . 🔰گوشی محمدتقی زنگ خورد📳 پشت خط یکی از دوستاش بود که برای زنگ زده بود؛ وقتی صحبتاش تموم شد، گفتم دوستت بود؟ می خواست بره ازت خداحافظی کرد⁉️ گفت آره...بعد سرش و پایین آورد و با تکون داد. لبخندی زد، به ما نگاهی کرد وگفت: ماموریت..!! 🔰آخه کردستان وکرمانشاه و....این جور جا هم شدن ماموریت؟؟!!😏 گفتم پس بنظر تو ماموریت ؟ سوریه؟؟؟!! با همون لبخند نگام کرد وبا صلابت گفت: "وسسطططط تلاویو" بند دلم یهو پاره شد. چیا تو سرش بود😢 🔰چند ساعتی با هم بودیم، بعد هر کدوممون رفتیم خونه هامون🏘 حدود ساعت یازده ونیم شب بود که اومد خونمون؛ اون شب عارفه بود. بچه‌ها داشتن کیک🎂 میخوردن. اومد تو. گفت: به به تنهایی ها رو میخورین!! بعد شروع کرد کیک های ته مونده بشقاب بچه‌ها رو میخورد. 🔰گفتم داداش این دهنی بچه هاست؛ صبرکن برات یه بشقاب کیک بیارم🍰 گفت نه...نه...اسراف میشه، اینجوری بیشتر می چسبه😋 بهش گفتم چرا تنها اومدی؟ زنداداش نرگس وذ جون و چرا نیاوردی؟ از جاش بلند شد وگفت: عجله داشتم اومدم . گفتم کجا به سلامتی❓ 🔰نگاهی بهم کرد، نمیدونست چجوری بهم بگه‼️ اینجور موقع ها حالت بخصوصی داشت، هرکی داداش و میشناسه میدونه چه حالتی میشد این جور مواقع. دستاش و رو هم میزاشت روی دلش، کمی سرش رو پایین می نداخت. با احساسی توی صورتش بود☺️ و... 🔰این حالت رو که میگرفت، همیشه میکردم، اما اون شب یهو دلم ریخت😥 وقتی گفت می خوام برم دنیا روسرم چرخید. بغض کرده بودم، نمیتونستم حرف بزنم😔 فقط به زور گفتم ما که تا چند ساعت پیش باهم بودیم، چرا چیزی نگفته بودی! گفت ای شد.. 🔰خیلی سعی کردم گریه نکنم😭شوهرم یواشکی بهم اشاره میکرد که نکنم. مادرمون هم همیشه سفارشمون میکرد که هر وقت میره ماموریت گریه نکنین❌ موقع خداحافظی. بچه ام دلش میگیره. اون شب واقعاً نتونستم خودمو کنترل کنم😭 اومد جلو بغلم کرد، یهو بغضم ترکید. 🔰شوهر وبچه هامم زدن زیر گریه. قد من به سینه ش میرسید هی می بوسیدمش هم سرمو میبوسید. خودشم بغض کرده بود اشکش در اومده بود😢 گفت: آبجی تو رو خدا منو شرمنده نکن وقتی اینجوری میشی، دلم میگیره💔 گفتم داداش گلمی، خدا نکنه شرمنده باشی!! مابه تو و شغلت میکنیم. 🔰گریه م فقط از سر دلتنگیه دست خودم نیست. گفت آبجی جون نباش، ایندفعه زیادطول نمیکشه🚫 گفتم: گولم نزن؛ دفعه قبل نزدیک دو ماه بودی. گفت باورکن این دفعه فرق میکنه، قول میدم دیگه خونه باشم. اگه مستقیم از خودش نمی شنیدم شاید بعدا باورم نمیشد. ولی خیلی محکم و قاطع گفت: هفت روز دیگه . نگفت حدودا مثلاً هفت هشت روز دیگه ممکنه بیام؛ فقط گفت هفت روز📆 دیگه میام ومثل همیشه سر قولش بود😔 🔰تا دم در باهاش رفتم هی میرفت و برمیگشت نگام میکردو با میگفت خداحافظ. رفت وگفت برم از آبجی محبوبه هم خداحافظی👋 کنم. از در که رفت بیرون شروع کرد به دویدن🏃‍♂ دلم می خواست یواش بره من بتونم بیشتر اما دوید و دقیقه ای نشد که از جلو چشمام رفت و رفت و.... .....😞 و دیگه هیچوقت اون خنده ها وصورت زیباش وندیدم.. اون بود تا هفت روز دیگه که برگشت ومن دیدمش اما کجا⁉️ چه طوری..😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم به يک دم غم زمانه نداشت که اين پرنده🕊خوش نغمه درپناه توبود بلور اشک به چشمم شکست وقت که اولين غم من، آخرين نگاه تو بود😭 14فروردین 95 نگاهها، آخرین دیدار.. وآخرین خداحافظی از خانواده وعزیزانش..👆😔 ۴ سال پیش در چنین روزی ..🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13960810001315.mp3
2.19M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه یونس✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
شما حال دل ما♥️ را بهــ🌸ـاری می کند .... به یادتان هستیم به یادمان باشید🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#الگو_برداری_از_شهدا🌷 🔰 آقا مصطفی همیشه سر به زیر بود که مبادا چشمش به #نامحرم بیوافتد. 🔻همسر شهید
🔸خانه مان امام حسین (ع) بود. مصطفی آن زمان 4 سال داشت. اواخر روضه نزدیک اذان🔊 ظهر بود که صدای شدیدی از خیابان آمد.....❗️ 🔹بلافاصله یکی از ها خطاب به من با صدای وحشت زده ای داد زد و گفت: حاج خانم بچه ات ! از ترس خشکم زده بود😰 و نمیتوانستم حرف بزنم، به دیوار تکیه زدم و آرام نشستم، درست روبه روی کتیبه بودم 🔸همین که چشمم به افتاد گفتم: یا ابالفضل العباس این پسر نذر شما😔 سرباز و شما. بعد هم به آقا متوسل💞 شدم که بلایی سرش نیامده باشد. 🔹و خدارو شکر آن روز به خیر گذشت. شکسته بود اما به خیر گذشت. از این سال ها گذشت و با هیچکس در میان نگذاشتم❌ فقط برای حضرت اباالفضل شیر نذری🥛 هر سال در روضه پخش میکردم. این نذری در همه ی سال ها ادامه داشت و این راز بین من و حضرت ابالفضل بود❤️ راوی: مادر شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. . . برای من که دلتنگ تــ💔ـو هستم همه ی روزها است و همه ی لحظات درد ....😔 💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#چگونه_آسوده‌تر_زندگی_کنیم؟3⃣1⃣ #استاد_پناهیان🔻 🔰با محبت هم راحتی‌ها افزایش می‌یابد هم سختی‌ها بهتر
؟4⃣1⃣ 🔻 🔰گاهی آسودگی با «فهمِ علت بلا» به‌وجود می‌آید 🔻 اگر کسی بداند بلای او از جانب خدا و از سرِ محبت خداست، آسودگی عجیبی پیدا می‌کند 🔰علی(ع): هرکسی مصائب کوچک را بزرگ ببیند، به مصائب بزرگ مبتلا می‌شود 🔻اگر به گرفتاری‌ات درست نگاه کنی، می‌بینیی که این گرفتاری می‌توانست بیشتر هم باشد! این نگاه، می‌تواند حالت شکر در انسان ایجاد کند 🔰بعضی‌ها در متن بلا و سختی هم از رنج استقبال می‌کنند ___ 🔰 💠گاهی آسودگی با «فهمِ علت بلا» به‌وجود می‌آید. اگر قلب مؤمن بینا شود خودش متوجه سرّ بلا و گرفتاری‌اش می‌شود و الا باید یک آدم صاحب‌دل در این زمینه به او کمک کند. وقتی آدم متوجه شود که بلای او از جانب خداست و این بلا برای رشد اوست و در واقع از سر محبت خدا نسبت به اوست، آسودگی عجیبی پیدا می‌کند و حتی-طبق روایت(مصباح‌الشریعه/۱۸۳)- لذت هم می‌برد. 🔶أمیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: با سختی و رنجِ شدید، انسان به درجات بالا و راحتی دائم می‌رسد «بِالتَّعَبِ الشَّدِيدِ تُدْرَكُ الدَّرَجَاتُ الرَّفِيعَةُ وَ الرَّاحَةُ الدَّائِمَةُ» (غررالحکم/۴۳۴۵) اگر کسی این نکته را درک کند دیگر آسودگی از زندگی‌اش فاصله نخواهد گرفت! 💠اگر کسی فلسفه یا دلیل بلا و مشکل خودش را نفهمید، باید بین خوف و رجاء باشد، یعنی از یک‌سو این رنج را نتیجۀ گناه، خطا و بدی‌های خودش بداند و بگوید «خدا می‌خواهد این‌گونه مرا پاک کند» و از سوی دیگر، آن‌را لطف خدا بداند که می‌خواهد او را رشد بدهد. اما نمی‌تواند به‌طور قطع بگوید: «من این‌قدر آدم بدی هستم که خدا این‌ مشکلات را دارد برای من درست می‌کند!» 🔶یکی از راه‌های فهمیدن اسرار پشت‌ پردۀ بلاها، همان آرامشی است که انسان باید داشته باشد. برای رسیدن به این آرامش باید بدانیم که دنیا قطعاً محل رنج است، همین نکته می‌تواند آرامش‌دهنده باشد. آدم خود را به مرگ بگیرد تا به تب راضی شود؛ این فکر و خیال نیست یک واقعیت است و باید این‌طوری به مشکلات نگاه کنیم! 💠أمیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: هرکسی مصائب کوچک را بزرگ ببیند، خدا به مصائب بزرگ مبتلایش می‌کند «مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِكِبَارِهَا» (نهج‌البلاغه/حکمت۴۴۸) اگر به گرفتاری‌های خودمان درست نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که این گرفتاری می‌توانست بیشتر از این هم باشد! این نوع نگاه، حتی می‌تواند حالت شکر هم در انسان ایجاد کند! 🔶چقدر خوب است بتوانیم با بلا مردانه‌تر و صمیمانه‌تر برخورد کنیم، بلا را دشمنیِ خدا با خودمان تلقی نکنیم، محبت خدا را در آن ببینیم. می‌فرماید: در بلاها و سختی‌ها، شاد و مسرور باش «كُنْ بِالْبَلَاءِ مَحْبُوراً وَ بِالْمَكَارِهِ مَسْرُوراً» (غررالحکم/۷۱۴۶) 💠البته یک‌مقدار سخت است که آدم واقعاً بلا را محبت خدا به خودش بداند. محبت خدا حتی در قرآن هم یک‌مقدار سخت فهمیده می‌شود. به‌قول امام صادق(ع) ظاهر قرآن یک‌مقدار تلخ است، اما وقتی یک‌مقدار تأمل ‌کنی می‌بینی که همه‌اش خدا دارد محبت می‌کند(الْقُرْآنُ كُلُّهُ تَقْرِيعٌ وَ بَاطِنُهُ تَقْرِيبٌ؛ جامع‌الاخبار/۲۳۲) 🔶نکتۀ بسیار مهم این است که انسان حتی در متن بلا و سختی هم از رنج استقبال کند. بعضی‌ها در گرفتاری و سختی‌ها استقبال از رنج را کنار می‌گذارند؛ مثلاً وقتی فقیر می‌شوند، دیگر صدقه نمی‌دهند، یا وقتی رنجور می‌شوند، دیگر برای نماز شب و عبادت، خود را به تَعب نمی‌اندازند، انگار یک‌مقدار از خدا طلبکار می‌شوند، می‌گویند: «خدایا من دارم این رنج‌ها را تحمل می‌کنم، دیگر می‌خواهی چه‌کار کنم؟! همین‌ها را اگر بتوانم تحمل کنم از سرم هم زیاد است!» 💠امام صادق(ع) می‌فرماید: کسی که طعم بلا را تحت عنایت الهی بچشد، لذتی از بلا می‌برد بیشتر از لذتی که از نعمت می‌برد وقتی که بلا نباشد اشتیاق بلا دارد، چون نعمت‌ها در زیر آتش بلا و محنت است» (لَهُ تَلَذَّذَ بِهِ أَكْثَرَ مِنْ تَلَذُّذِهِ بِالنِّعْمَةِ ؛ مصباح‌الشریعه/۱۸۳) اینها چه انسان‌های قوی‌ای می‌شوند! خوشا به سعادت کسانی که رنج و بلا را-از هر نوعی- تحمل می‌کنند؛ چون خدا به آنها ظرفیت رنج داده است. اگر این حرف‌ها در روح ما جاری شود خودبه‌خود کلی از گرفتاری‌های ما کاسته می‌شود. 🔶خیلی سخت است که آدم در اوج سختی‌ها هم از رنج استقبال کند. انسان‌های بزرگ هستند که می‌توانند در اوج گرفتاری هم خود را برای عبادت به رنج و سختی بیاندازند؛ مثل حضرت زینب(س) که بعد از آن‌همه مصیبت در روز عاشورا نماز شب را رها نمی‌کند! ایشان در کربلا آرامش‌بخشِ دو امام بود! تا عاشورا مانند پروانه دور امام حسین(ع) می‌گشت و مواظبش بود، بعد از عاشورا هم مواظب امام سجاد(ع) بود. ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
استغفار_13.mp3
8.04M
13📿 💢فکر کردن به یک گناه ، کم‌کم راه را برای ارتکاب به آن گناه، باز می‌کند. از " افکار گناه‌آلود " مانع بزرگیست که نمی‌گذارد ؛ قدرت و حیای نَفْس، برای مقاومت دربرابر آن گناه، کاهش یابد. 👆 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📜 : 💢خواهشمندم را تنها نگذارید. امام را حتماً یاری کنید👌 انقلاب را تنها نگذارید❌❌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 " در محضـر شهیـد " 🌷 در خط باشید و از امام عزیـزم، امام خامنه‌ای♥️ حمایت کامل و جامع نمایید ... ✘مبادا از خط ولایت ‌فقیه خارج شوید که من می ‌دهم، که شما از خط اهل‌بیت خارج شده‌اید☝️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
AUD-20190729-WA0018.mp3
6.01M
⏯مداحی رفتن و همه پرپر شدن 🔹آرزوم اینه که آقا یه روزی کربلایی شم 🔸مثـلِ تمومِ برا حسین فدایی شم🕊🌷 🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh