eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌾روزی می شَوَد 🌼مَجذوبِ نورِ تـ✨ـو 🌾روزی خَبرها می شَوَد 🌼شَرحِ تو...!😍 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آنان که بُود بر سرشان شیرند و دلِ بیشه♥️ بُود سنگرشان خواهند جدا شود از پیکرشـان یک نشود کم ز سر رهبــ❣ـرشان 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - خدا کافی است - حجت الاسلام عالی.mp3
2.3M
♨️خدا کافی است بسیار شنیدنی👌 🎙حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
•••🌷 🍂شـهید شدن دل مےخواهد! دلی که آنقدر باشد و بتواند بریده شود💕 ازهمه تعلقات 🍂دلی که آرام، شود زیر پایت به وقت بریدن و رفتن🚶‍♂ و "دلـ♥️ـدارِ بـی دل‌" بودند... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ ‍ 💢 ...‏ 🔰در هر جای زمین، زیر آسمان خدا، فتنه ای، غارتی، قتلی، حق کشی، حرام خواری، بی عدالتی و ... رخ می ‏دهد تنها گمشدۀ انسانی را در تمام این جنایت ها، نهایتاً خواهی یافت؛ اگر ذره ای در وجود آدمی ‏شرف باشد مطمئناً به سمت خطا🚫 و نخواهد رفت...‏ در لغت نامه دهخدا، «شرف داشتن» اینطور معنی شده است: آبرو و داشتن؛ دارای حرمت و ناموس ‏بودن💞 بزرگواری و مرتبت داشتن.‏ 🔰آری در این دنیـ🌏ـای پُرفتنه با ناامیدی، دنبال و شرافت هستیم؛ و تو می توانی در ، بیمه شدنِ ‏شرف را بیابی...‏ شهید دکتر 🌷دانشمندی عارف که همه رفاه و امکانات آمریکا را رها کرد و با کوچ به جنوب ‏لبنان، زندگی در میان محرومان و مستضعفان را انتخاب کرد✅ و سالها در آنجا به مبارزات خود ادامه داد؛ چریک ‏های زیادی را تربیت کرد تا در کنار ، پایه های مقاومت را طرح ریزی کند و در کنار آموزش ‏نظامی، برای یتیمان لبنان، پدری بی نظیر👌 و تکرار نشدنی را در تاریخ ثبت کرد 🔰آنچنان عمرش را فدای ‏انسانهای مظلوم و ستمدیده کرد که (ره) او را بیمه گرِ شرف💖 در این دنیا توصیف کرد...‏ اما حقیقتاً شرفی که آن را بیمه کرد چیزی جز قطره قطرۀ خون پاکش❣ که بر خاک ‏دهلاویه ریخت، نبود. "چمران زندگی کرد" تا در نهایت به آرزوی شهادتش🌷 رسید... 🔰پس بارها _شهادتش، شهید شده بود با رها کردن دنیا و همه وابستگی های آن. آری او دنیا🌍 را سه طلاقه کرده بود تا ‏ خریدارش شود. شهید دکتر مصطفی چمران آنچنان همه را با پاکی✨ و خلوصش شیفته خود کرده بود که خبرنگاری که با ‏تصویربرداری🎥 لحظه های دردناک ولی ماندگار دکتر چمران را در 31 خرداد 1360 در دهلاویه ثبت ‏کرده، می گوید: «به علت شیفتگی به شهید چمران، کارم شد تا این شخصیت را بشناسم. به ‏نظر من اگر کسی بتواند"فقط 10 درصد"از شخصیت شهید چمران را در خود پیاده کند، می تواند خیالش ‏راحت باشد...»‏ 💢شهید چمران عزیز♥️ چگونه می توان از شما نوشت؛ از ها و فداکاری هایتان؛ از عرفان بی نظیر شما؛ از ‏اخلاص نابتان💖 از انسانیت تکرار نشدنی تان؛ از مهربانی های تان. نه، کلمات توان وصف این خوبی ‏هایتان را ندارند... آنچنان غریبانه زیستی و غریبانه هم از دنیا کوچ کردی🕊 که همچنان بعد رفتنت بین همه ‏غریب هستی و شناخت تو برای سخت است...‏ 💢شهید چمران عزیز🌷 ای قلب ها، همچون باران بر کویر دلهای عاشقانت باریدی تا آنها را در بهترین👌 ‏مسیر عرفان قرار دهی و ثابت کنی که و نظاره گر...‏ 💢شهید چمران عزیز، تو بارها در طول حیاتت با اثبات اینکه دنبال پُست و دنیایی نیستی❌شرف را بیمه ‏کرده بودی و فقط با شهادتت این بیمه گریِ را به نام خودت ثبت کردی و چه ثبت زیبایی که همه را ‏همچنان به سوی خودت جذب می کنی😍 طوریکه امام خمینی (ره) می گوید: «ما و شما هم خواهیم رفت. ‏مثل بمیرید...»‏ 💢شهید چمران عزیز، آنچنان بودی که انگار هرگز روی زمین زندگی نکرده بودی؛ آنجا که از حالات ‏عرفانی خود می گویی: «خدایا، تو را شکر می کنم که را بر روحم ارزانی داشتی، تا گاه گاهی از ‏دنیای ماده درگذرم و آنجا جز وجود تو را نبینم و جز تو چیزی نخواهم و بازگشت از «ملکوت اعلی» ‏برای من شکنجه ای آسمانی باشد😔 که دیگر به چیزی دل نبندم و چیزی دلم را .»‏ 💢شهیدچمران عزیز، ای چریک خستگی ناپذیر، آنچنان در شهادت، از دنیا بریده بودی و مشتاق پرواز ‏بودی🕊 که «شهادت» مجاهدت های تمام عمرت در راه اسلام و نجات انسان های دردمند بود... ‏ای بیمه گرِ شرف، 🌷🌷🌷 ✍ شهادت: سال ۱۳۶۰ دهلاویه 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
...! نیستم برایت بمانم ! نیستم برایت باشم ! نیستم برایت قلم بزنم ! نیستم که برایت بمیرم ! مرا ببخش😔 با همه نقص هایم ...! با تمام ...! لیاقت ندارم ولی ... دل که دارم ...!!! دلــــم میخواهد ... ڪجایے⁉️ کـــــــــــــم آورده ام.... می دانی ؟😭😭 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✍یکی از دلنوشته‌های حاج قاسم 🔸رویم نمی‌شود در آنها (شهدا) شرکت کنم. ده روز قبل بهترین♥️ آنها را از دست دادم، اما خودم نمی‌روم و نمی‌میرم، در حالی که در آرزوی وصل یکی از آنها له‌له می‌زنم😔 🔹و به درد دچار شده‌ام. این درد💔 همه وجودم را فراگرفته ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴۷
Page247.mp3
964.4K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه یوسف✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷 🔸با هیچ کسی حتی آدم های تند برخورد نمیکرد❌ هر کسی را به یک روش جذب میکرد. در زورخانه فهمیدیم که ابراهیم کشتی هم بوده. او هیچ چیزی از خودش نمیگفت و این جاذبه ی شخصیتی💖 او را بیشتر میکرد. 🔹کار به جایی رسید که حدود بیست نفر👥 سر کوچه جمع میشدیم و ابراهیم برای ما حرف میزد. تا وقتی بود جمع مارا جمع میکرد و های زیبا برایمان میزد👌 وقتی هم نبود حرف او در بین جمع ما بود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
است و راه دورش، راهی که در دل ما جایی اگر نباشد بی جا ادامه دارد🕊 اگر چه چندیست دست از جنون کشیده لطفا به او بگویید ادامه دارد💚 دهه هفتادی ها ادامه دارند🥀🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸تیر💥به سرش خورد، دستش را گرفتم وگفتم میشی اما گفت: خوب نمیشوم 🔹خـواب دیدیم که (س) مرا دعوت کردند و فرمودند به سمت من بیا، من میشوم🕊 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هیئت میریم .. خفن ..😎 یا تسبیح📿 داریم یا عقیق و دُر .. عکس داریم تو راهیان نور عکس "بین الحرمین" نزدیک اربعین حسرت .. و... کلی نشونه که باعث شده به خودمون میگیم 💥ولی حاجی یه نگاه بنداز ببین داری⇲ که حال کنه که تو سربازشی ...⁉️⁉️⁉️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍂خنده هـايت😍 آنچنان جادو كند 💗 🍂هر چه غــ💔ـم آيد سرم نبينم آفتی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔹یادگیری برایش خیلی اهمیت داشت. تا جایی که، دنبال یکی از بهترین👌 اساتیدِ زمان شهر رفت و با زحمت فراوان برای قرآن به نوجوان‌ها ایشون رو به مسجد🕌 آورد. 🔸گاها میشد زمانی که استاد براش کاری پیش میومد، پیش نوجوان‌ها مینشست و از عمد قرآن📖 رو اشتباه میخوند تا بچه‌ها اشتباهش رو بگیرن و امیدوار بشن به یادگیری قرآن... 💢حالا مدت‌ها از اون کلاس قرآن گذشته و ما به دلیل علاقه فراوان به قرآن، قصد کردیم، هر روز یک صفحه قرآن📖 از طرف سید ابراهیم هدیه کنیم به باب الحوائج العباس علیه السلام، ان‌شاء‌الله که این را بپذیرند🤲 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ولی یادش هست ونگاهش باقیست! دور دست نظرم، او می بینم او به من میخندد😍 یاد گرماے ڪردن او می افتم! ڪاش بود♥️ و من هم بوسه اے از رخ میچیدم 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 📚 ♥️ ↲به روایت همسرشهید 7⃣1⃣ 💟بچه دومَمو باردار بودم و روزای آخر بارداری، تابستون بود و گرمای هوا اذیتم میکرد. نمیتونست مرخصی بگیره بهم گفت: "شما برید شهرستان یه آب و هوایی عوض کنید..." نمیتونستم ازش دور شم این حسو همیشه تو عمق نگاه اونم میدیدم تا اینکه یه روز تماس گرفت و گفت: 💟"خانومی اگه میشه وسایلمو جمع کن باس برم " طبق معمول خبر مأموریت رفتنش. حس دلتنگی رو به قلبم تحمیل میکرد وسایلشو جمع میکردم و اشک میریختم😢خصوصا حالا که گفته بود "ماموریتم حدود دو هفته طول میکشه..." غرق فکر و خیال بودم که صدای چرخیدن کلید داخل قفل رشته افکارمو پاره کرد 💟اومد و بالا سرم ایستاد. نگاشو دوخت به چشای خیسم و گفت: "وااای خدااا خانوم منو ببیییین. باز دلش گرفت داره واسه آقاش ناز میکنه😉 آخه عزیز من سفر قندهار که نمیخوام برم...!" با دلخوری یه نگاه به صورتش انداختم زد زیر خنده و نشست کنارم 💟اونقد سر به سرم گذاشت تا منم خنده م گرفت. آخرشم گفت: "تو که میدونی من دل نازکتر از تواَم...💕 چرا کاری میکنی منم نتونم تحمل کنم آخه...؟❤" وقتی رفت بعد چند ساعت شنایی🌷 اومد پیشم اون چند روز هر دفعه یکی میومد و بهم سر میزد. گاهی هم صابخونه مون یا دوستام میومدن و میبردنمون بیرون و نمیذاشتن زیاد تنها باشیم. بعدها فهمیدم آقا مهدی سفارش منو به همه شون کرده بود ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♥️ ↲به روایت همسرشهید 8⃣1⃣ 💟اومد و نشست کنارم با یه ذوق بچه گانه ای گفت: "قرار شده یه، یه هفته ای برم واسه دوره..." با تعجب پرسیدم: تنها ؟! گفت: "نه خانوم گلم مگه میشه بدون شما برم؟ نه خدااایی ... جااان من...؟! اصلا بدون شماها بهم خوش میگذره...؟ اگه خدا بخواد و آقا بطلبه با هم میریم 💟کلی ذوق کردم. هیچ وقت واسه رفتن به مشهد مثل این بار خوشحال نبود. از وقتی که کرده بودیم تقریبا هر سال توفیق زیارت آقا نصیبمون شده بود چون آغاز زندگی مشترکمون از مشهد بود و خیلی ساده قشنگی اینجا داشتیم 💟آقا هم هر سال میطلبیدمون. ماهم میرفتیم پابوسشون آقا مهدی همیشه میگفت: "هر چی تو زندگی داریم از برکت وجود امام رضاست. صبحا میرفت به محل مأموریتش ظهرا که برمیگشت اکثراً غذایی که بهشون میدادنو نمیخورد و می آورد خونه میگفتم: "آخه تو خسته و گرسنه از صبح سرکار غذاتو هم نگه میداری تا اینجا...! ضعف میکنی که عزیزم" 💟میگفت: "نمیتونم بدون شما چیزی بخورم دلم میخواد سر سفره دور هم باشیم و البته دست پخت خانوم گلمو بخورم" همیشه خونواده دوستی و محبتشو تو عمل نشون میداد ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ صـدهـا گـله پيش بـردن است بـا چـوب‌ طعنـه ‌خـوردن عشـق‌ است👌 ای قلب♥️ تپنده ی جهان نادیده تو را و عشق است😍 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh