🌷شهید نظرزاده 🌷
💢به اسم حبیب 💠روایت اول #قسمت_اول 🔰میخوام در مورد #جوونی صحبت کنم از جنس جوونای شهر♡همرنگ، هم خون❣
💢به اسم حبیب
💠روایت اول #قسمت_دوم
🔰بعضی وقتا فکر میکنیم💭 اینکه مقام معظم #رهبری مد ظله العالی فرمودند: جوانان #آتش_به_اختیارند. ما چه کار بزرگی باید انجام بدیم⁉️ چقدرسخت. چقدر پرهزینه و...اما #امروز میخوایم با این جوون آتش به اختیار بودن رو یاد بگیریم👌 #ولایی بودن رو یاد بگیریم. افسر جنگ نرم بودن رو یاد بگیریم، چه جنگ نرم، چه جنگ نظامی.
اول از ولایی بودن بگیم:👇
🔰دوستشون میگفتن: #حضرت_آقا که فرمودند: تولید ملی🇮🇷 فردا محمدحسین گوشیشو📵 عوض کرد ویه گوشی #ایرانی گرفت. محمدحسین عادت داشت موقع سینه زنی پیراهنشو در بیاره. شور می گرفتن تو #هیئت میگفت برا امام حسین کم نذارین❌ حضرت آقا که فرمودند: #شعور حسینی. محمد حسین دیگه این کار رو نکرد📛
🔰حتی روز #عید که بچه ها چراغارو💡 خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت:حضرت آقا گفتن: با #شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت✔️ کی گفته ما دیوونه #حسینیم. کاملا هم آدمای عاقل با شعوری هستیم. #عاقلانه عاشق حسینیم💞(به قول خودش نمیذاشت حرف آقا #شهید بشه بلافاصله اطاعت میکرد✋)
🔰توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات #حضرت_آقا بود، رو کار تشکیلاتی حساس♨️ بود. پای کار بود، #هدف رو در نظر میگرفت و #طرح میریخت و ولایت پذیری اعضا براش اولویت داشت. رو مسئله ازدواج💍 حساس بود. #پیگیر کار همه بچه ها بود. حتی وقتی #سوریه بود کم نمیذاشت
🔰تا جایی که حاج قاسم #سلیمانی در موردش گفتن: وقتی او رادیدم گمان کردم #همت است. محمد حسین همت من بود دیگر کسی برای من همت🌷 نمیشود❌
💯یه سوال؛ ماها کجای کاریم⁉️
اینهمه دم از #ولایت میزنیم. با کدوم حرف حضرت آقا آستین بالا زدیم؟
اصلا #همت شدن بلدیم؟
📚برگرفته از کتاب عمار حلب
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢برای اینکه از #وجودمون بگذریم شبانه روز باید همه کارهامون #برای_خدا باشه✅ #هفته_دفاع_مقدس #شهید_مح
💠فاتح خیبر
🍁باطرح #عملیات_خیبر مخالف بود
اما در همین عملیات انقدر شجاعت💪 از خودش نشان داد ملقب شد به"فاتح خیبر" و در این عملیات به #شهادت رسید
🍁بعد از شهادتش🌷 صدام گفت اگر ۱۰تا مثل #همت را داشتم دنیـ🌏ـا را میگرفتم.
#شهید_محمدابراهیم_همت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بصیرت #فتنه ها را برملا کرد دفاع👊 از آرمان #کربلا کرد #نُه_دی ملت ایران🇮🇷خروشید چو فریادی علیه #ف
✊هستیم بر آن #عهد که بستیم...
🌾 #قسم به فیض #شهادت قسم به سرخی خون
به #خیبر و #نی و #هور و #جزیره_ے_مجنون
🌾 قسم به روح #خمینی قسم به #سید_علی
به امر رهبر و فرموده های شخص ولی
🌾 قسم به #عارف جبهه به #مصطفی_چمران
به گریه در دل سنگر، تلاوت قرآن
🌾 قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی
قنوت و دست جدای #حسین_خرازی
🌾 قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی نواب
به عالمان شهیدِ فتاده در #محراب
🌾 به انتهای افق، سرگذشت #حاج_احمد
خوراک کوسه شدن در تلاطم #اروند
🌾 قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج #همت
به چادر و به #حجاب زنان با عفت
🌾 به صبحگاه #دوکوهه، به درد و صبر از رنج
غروب دشت #شلمچه، به #کربلای_پنج
🌾 قسم به #سید_حسن شیرمرد #حزب_الله
به جنگ سی و سه روزه، نبرد حزب الله
🌾 قسم به حنجر حجاج خونی مکه
به #رمل های روان و به #مقتل_فکه
🌾 قسم به #باکری و #باقری و #زین_الدین
به غرش #نهم_دی به فتنه ی رنگین
🌾 قسم به تنگه ی #مرصاد و عقده از #صیاد
به غربت اسرا و شکنجه و فریاد
🌾 قسم به روح هنر از نگاه #آوینی
به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی
🌾 قسم به قدرت #خون در برابر #شمشیر
به یک #پدر که نیامد پسر، و شد او پیر
🌾 به مادر سه شهیدی که خم نکرد ابرو
به تکه تکه شدن در #مصاف رو در رو
🌾 به دست خالی #رزمنده ای که میجنگید
به آن جنازه که با چشم باز میخندید
🌾 قسم به خون #خلیلی شهید راه #حیا
به #ندبه و به #کمیل و #زیارت_عاشورا
🌾 که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم
#حسینی_ام #حسنی_ام، و #زینبی هستم
🌾 و سر سپرده ام و از تبار #عمارم
به #انقلاب و #شهیدان حق #وفادارم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#دلمتنگشدهاستــــ💔
•⇜برایآوینی
•⇜برایچمران
•⇜برایعلمالهدی
•⇜برای #خرازی
•⇜برای هاشـمی
•⇜برایابراهیمهادی
↶دلمتنگشدهاستبرایباقری😔
↵برایکاوهو #همت
↵برای دیـالمــه
↵برای کاظمی
↶دلمتنگشدهاستبرایبروسنی😞
🔻شجاعتسلیمانی
🔻غیـرت #علوی
🔻و بصیرت #فاطمی
🔻اخلاص، پشتکار، صفـا، محبت
#عشق، ایثـاروایمان
آوینیوکاوه
#رفقـا کجایید⁉️
که ببینید مـا اینجا
تیرخلاصی #شیطان😈 نصیبانمیشود
و مـا در راه ماندگـانِ مسیـر خداییم
🌷شهیدسیدمرتضیآوینی
«راهکاروان #عشق ازمیـان تاریخ
میگذرد وهـر کس در هـر زمره که میخواهد مـا را بشناسد! داستـان #کربلا را بخواند
اگـرچهخواندن داستـان را سودی نیستــ
اگـر #دل کربلایی نباشد😭
#التماسدعایشهادتدرراهحق🤲
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹اینجا #دوکوهـــه است 🔸جایی که احساس می کنی یک گام به #امام_زمان نزدیک تر شده ای. #شهید_محمدابراهی
#دوکوهـــه
#موقعیت_همت
🌾این جا #دوکوهه است
جایی که احساس می کنی یک گام به #امام_زمان نزدیک تر شده ای👌
🌿بعضی ها می گویند دلیلش #انتظار مقدسی✨ است که #رزمندگان اسلام در این پادگان برای رسیدن به این عملیات و برای رسیدن به صف 👥مجاهدان الله چشیده اند...
🌾این جا #انتظار یک بار تجربه شده است؛ انتظار مقدسی که تو حالا باید برای رسیدن به صف یاوران #مهدی_موعود مزه مزه اش کنی...
بی دلیل نیست که #سید_شهیدان_اهل_قلم خطاب به دوکوهه می گوید:
🌿دوکوهه!
آیا دوست داری که پادگان یاوران مهدی نیز باشی⁉️پس #منتظرباش...
🌾دوکوهه را با نام های زیادی می شناسند:
#همت، #متوسلیان،✓ کریمی، ✓چراغی،✓ زین الدین، ✓دستواره، ✓خرازی، ✓کاظمی و هزاران #شهید دیگر که هر کدامشان می توانند #الگویی باشند برای رسیدنِ تو، به صف یاوران امام زمان❤️...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نگاه هایت گاهی #نگران است گاهی ناراحت! شاید هم دلگیـــ💔ـر اما هر چه هست هیچگاه سایه ی #چشمهایت را ا
♦️سوسوی #همّت داشت
ستاره ی چشمانت😍
🔸هر گاه به #محمودرضا میگفتند: وصیتنامه بنویس، به عکس حاج همت که مزین به جمله ای #عهدمَدارانه از این شهید بود اشاره میکرد و میگفت:
این هم وصیتنامه📜
🔹آری!
محمودرضاها #رفتند تا این خاکریز فرونریزد🚫 اکنون نوبت من و توست که پشت به جبهه #نکنیم و نهضت جهانی اسلام را باقدرت و "بدون خستگی و نا امیدی" برسانیم به جایی که #خداوند وعده کرده است♥️
#شهید_محمدابراهیم_همت
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خـــداونـــدا...!
#باکری نیستم برایت #گمنام بمانم !
#چمران نیستم برایت #عارفانه باشم !
#آوینی نیستم برایت #عاشقانه قلم بزنم !
#همت نیستم که برایت #زیبا بمیرم !
مرا ببخش😔 با همه نقص هایم ...!
با تمام #گناهانم...!
لیاقت ندارم ولی ...
دل که دارم ...!!!
دلــــم #شهــادت میخواهد ...
#شهادت ڪجایے⁉️
کـــــــــــــم آورده ام....
می دانی ؟😭😭
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #رمان 💥 #تنها_میان_داعش 6⃣1⃣#قسمت_شانزدهم 💠 در فضای تاریک و خاکی اتاق و با نور اندک موبایل،
❣﷽❣
📚 #رمان
💥 #تنها_میان_داعش
7⃣1⃣#قسمت_هفدهم
💠 ما زنها همچنان گوشه آشپزخانه پنهان شده و دیگر کارمان از ترس گذشته بود که از وحشت اسارت به دست #داعشیها همه تن و بدنمان میلرزید.
💢اما #غیرت عمو اجازه تسلیم شدن نمیداد که به سمت کمد دیواری اتاق رفت، تمام رختخوابها را بیرون ریخت و با آخرین رمقی که به گلویش مانده بود، صدایمان کرد :«بیاید برید تو کمد!»
💠 چهارچوب فلزی پنجرههای خانه مدام از موج #انفجار میلرزید و ما مسیر آشپزخانه تا اتاق را دویدیم و پشت سر هم در کمد پنهان شدیم.
💢 آخرین نفر زنعمو داخل کمد شد و عمو با آرامشی ساختگی بهانه آورد :«اینجا ترکشهای انفجار بهتون نمیخوره!»
💠 اما من میدانستم این کمد آخرین #سنگر عمو برای پنهان کردن ما دخترها از چشم داعش است که نگاه نگران حیدر مقابل چشمانم جان گرفت و تپشهای قلب #عاشقش را در قفسه سینهام احساس کردم.
💢 من به حیدر قول داده بودم حتی اگر داعش شهر را اشغال کرد مقاوم باشم و حرف از مرگ نزنم، اما مگر میشد؟
💠 عمو همانجا مقابل در کمد نشست و دیدم چوب بلندی را کنار دستش روی زمین گذاشت تا اگر پای داعش به خانه رسید از ما #دفاع کند. دلواپسی زنعمو هم از دریای دلشوره عمو آب میخورد که دست ما دخترها را گرفت و مؤمنانه زمزمه کرد :«بیاید دعای #توسل بخونیم!»
💢 در فشار وحشت و حملات بیامان داعشیها، کلمات دعا یادمان نمیآمد و با هرآنچه به خاطرمان میرسید از #اهل_بیت (علیهمالسلام) تمنا میکردیم به فریادمان برسند که احساس کردم همه خانه میلرزد.
💠 صدای وحشتناکی در آسمان پیچید و انفجارهایی پی در پی نفسمان را در سینه حبس کرد. نمیفهمیدیم چه خبر شده که عمو بلند شد و با عجله به سمت پنجرههای اتاق رفت.
💢 حلیه صورت ظریف یوسف را به گونهاش چسبانده و زیر گوشش آهسته نجوا میکرد که عمو به سمت ما چرخید و ناباورانه خبر داد :«جنگندهها شمال شهر رو بمبارون میکنن!»
💠 داعش که هواپیما نداشت و نمیدانستیم چه کسی به کمک مردم در محاصره #آمرلی آمده است. هر چه بود پس از ۱۶ ساعت بساط آتشبازی داعش جمع شد و نتوانست وارد شهر شود که نفس ما بالا آمد و از کمد بیرون آمدیم.
💢 تحمل اینهمه ترس و وحشت، جانمان را گرفته و باز از همه سختتر گریههای یوسف بود. حلیه دیگر با شیره جانش سیرش میکرد و من میدیدم برادرزادهام چطور دست و پا میزند که دوباره دلشوره عباس به جانم افتاد.
💠 با ناامیدی به موبایلم نگاه کردم و دیگر نمیدانستم از چه راهی خبری از عباس بگیرم. حلیه هم مثل من نگران عباس بود که یوسف را تکان میداد و مظلومانه گریه میکرد و خدا به اشک #عاشقانه او رحم کرد که عباس از در وارد شد.
💢 مثل رؤیا بود؛ حلیه حیرتزده نگاهش میکرد و من با زبان #روزه جام شادی را سر کشیدم که جان گرفتم و از جا پریدم.
💠 ما مثل #پروانه دور عباس میچرخیدیم که از معرکه آتش و خون، خسته و خاکی برگشته و چشم او از داغ حال و روز ما مثل #شمع میسوخت.
💢 یوسف را به سینهاش چسباند و میدید رنگ حلیه چطور پریده که با صدایی گرفته خبر داد :«قراره دولت با هلیکوپتر غذا بفرسته!» و عمو با تعجب پرسید :«حمله هوایی هم کار دولت بود؟»
💠 عباس همانطور که یوسف را میبویید، با لحنی مردد پاسخ داد :«نمیدونم، از دیشب که حمله رو شروع کردن ما تا صبح #مقاومت کردیم، دیگه تانکهاشون پیدا بود که نزدیک شهر میشدن.»
💢از تصور حملهای که عباس به چشم دیده بود، دلم لرزید و او با خستگی از این نبرد طولانی ادامه داد :«نزدیک ظهر دیدیم هواپیماها اومدن و تانکها و نفربرهاشون رو بمبارون کردن! فکر کنم خیلی تلفات دادن! بعضی بچهها میگفتن #ایرانیها بودن، بعضیهام میگفتن کار دولته.»
💠و از نگاه دلتنگم فهمیده بود چه دردی در دل دارم که با لبخندی کمرنگ رو به من کرد :«بچهها دارن موتور برق میارن، تا سوخت این موتور برقها تموم نشده میتونیم گوشیهامون رو شارژ کنیم!»
💢 اتصال برق یعنی خنکای هوا در این گرمای تابستان و شنیدن صدای حیدر که لبهای خشکم به خنده باز شد.
💠به #همت جوانان شهر، در همه خانهها موتور برق مستقر شد تا هم حرارت هوا را کم کند و هم خط ارتباطمان دوباره برقرار شود و همین که موبایلم را روشن کردم، ۱۷ تماس بیپاسخ حیدر و آخرین پیامش رسید :«نرجس دارم دیوونه میشم! توروخدا جواب بده!»
💢 از اینکه حیدرم اینهمه عذاب کشیده بود، کاسه چشمم لرزید و اشکم چکید. بلافاصله تماس گرفتم و صدایش را که شنیدم، دلم برای بودنش بیشتر تنگ شد.
💠نمیدانست از اینکه صدایم را میشنود خوشحال باشد یا بابت اینهمه ساعت بیخبری توبیخم کند که سرم فریاد کشید :«تو که منو کشتی دختر!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
0⃣9⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 💠 یانگوم سرآشپز😅 🔰فردای روز #عقدمان حمید را برای شام🍲 دعوت کرده بودیم، تاز
🍀💐🍀💐🍀
🌻هر وقت #صحبت ازسوریه درمنزل میشد,میگفتن 3000 تاشیعه تو #محاصره هستن و واجب هست
🌻 که به فرمان#رهبرگوش بدیم و کمر به #همت ببندیم برای نجاتشون,حرف #رهبر زمین نباید بمونه.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌸 امام خامنه ای:
🍃 این مدل ابتکاری از حضور مردم در دفاع مقدس #همیشه میتواند مطرح باشد.
🌸امروز هم میتوانیم ما اگر #همت بکنیم با نگاه درست به مردم و مسائل نگاه بکنیم میتوانیم از این مدل استفاده بکنیم. ✊
🍃البته بحث جنگ یک بحث است، بحث #اقتصاد یک بحث دیگری است. صاحبان فکر و اندیشه #میتوانند به این به چشم یک #ابزار_اقتدار_ملی نگاه کنند.
🌸آن وقت نقش #پشت_جبهه به قدر جبهه اهمیت پیدا میکرد در این مدل چون همه که نمیتوانند تفنگ دست بگیرند؛ #بعضیها پشت جبهه میتواند نقش بیافرینند.
🍃 از کمکهای مالی تا رسیدگی به مجروحان تا بدرقه باشکوه #شهیدان؛ بنده بارها گفتم اگر از شهدا یک چنین تکریم و احترامی نمیشد #شوق شهادت🕊️ این چنین نمیشد.
۹۹/۶/۳۱
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سالـروز شهادت شهید مهدی زین الدین🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃قلم های بسیاری خوبی هایش را بر صفحه کاغذ #شهادت داده و کتاب ها دقایق زندگی اش را روایت گر بوده اند. #قلب های زیادی به امید شفاعتِ او می تپند و شلوغی همیشگی مزارش نشان از بی قراری دلهایی است که با فاتحه ای، آرام می شوند ❤️
🍃فرمانده ... حال روزهایمان خوب نیست.نبض ایمانمان کند می زند و توکلمان از نفس افتاده. روزگار #تکلیف بلاتکلیفی را برایمان دیکته می کند و از سنگینی بارِ گناه، کمر خم کرده ایم😔
🍃نمازهایمان حسرت ِ اول وقت بر دل داشتند و حال به وقت بی خیالی، قضا می شوند. ناله ی وجدانمان را نمی شنویم. گاهی #صُمٌّ_بُكْمٌ_عُمْيٌ می شویم و یادمان می رود برای چه آمده ایم
🍃از باقیمانده محبت حسین در دل گاهی #زیارت_عاشورا می خوانیم با فراز #إِنِّي_سِلْمٌ_لِمَنْ_سَالَمَكُمْ بغض می کنیم و با حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ دل می شکند. شرمنده حسین زمان شده ایم که با اعمالمان خنجر به قلب اش می زنیم.از او دور شده ایم و دلمان گرم به دوستان حقیقی و مجازیِ بسیاری است که ما را سرگرم کرده اند به #گناهان. گناهانی که #حیا را بلعیده و وجدانمان را به مهمانی بی خیالی دعوت کرده اند. ظاهرمان آهِ حسرت بر دل دیگران می نشاند و باطنمان آهِ شرمندگی بر دل💔
🍃ای شهید این روزها کسی دلش برای دیگری نمی سوزد. الجار ثم الدار را فراموش کرده ایم و ظلم کردن شده عادتمان . دروغ و #تهمت اعمال روزانه زندگی شده و قلب های شکسته بسیاری را در پرونده اعمالمان بایگانی کرده ایم.
اینجا تکلیف را خیلی ها از یاد برده اند و بی خیالِ #قیامت ،به فکر #دنیا هستند😓
🍃گناهان بسیارند و #بغض ها گلوگیر، راه فراری نداریم.نفسمان به تنگ آمده، زمین گیر شده ایم و #شهادت آرزوییست دست نیافتنی. فرمانده برگرد.اینجا زمین و زمان تو را کم دارد.بیا و با خودت #همت و #باکری را بیاور. #نجات بده غرق شدگان در محاصره دنیا را 😭
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مهدی_زین_الدین
نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸 شهید غلامعلی پیچک ...
🌴 #فرمانده سلام، خوش بحالتان، مهر #شهادت در پرونده اعمالتان خورد و عاقبت بخیر شدید اما، اینجا هوا بد است. دل ها گرفته است و #بغضهایمان گلوگیر شده اند و خسته ایم از زمانی که امان را از اهالی زمین گرفته است. هشت سال باغیرت✊ جنگیدید برای وجب به وجب این خاک، برای اینکه حقی #پایمال نشود❌
🍂اما هشت سال است که با #تدبیر و امید مردم را از زندگی ناامید کرده اند، پدرخانه در مقابل اهل خانه از #شرمندگی و خجالت کمر خم کرده است. سفره خالی و دست هایش هم وزن شده اند اما ترازوی عدل، حسرتِ برابری⚖ بر دل دارد.
🌴روی بیت المال حساس بودید که مبادا مدیون شوید☝️و پل صراط پایتان بلغزد اما این روزها #بیت_المال را غارت می کنند و بعد از رفتنشان از مرزهای کشور، خبراختلاس هایشان در روزنامه های کشور به یادگار میماند.
🍂زمین های #جبهه را با کمترین امکانات شناسایی می کردید پاکسازی و #دشمن را نابود می کردید. حالا ستون پنجم ها، گرا می دهند، دیروز حاج قاسم و امروز #فخری_زاده🌷خبر شهادت ها داغ شد بر دل تاریخ📆
🌴رمز عملیات هایتان #یازهرا بود و فرمانده امام زمان اما حالا، دین را قربانی خواسته هایشان کردند و #اعتقاد مردم را نشانه گرفته اند که مردم هم از #خدا دور شوند و هم از خرما
🍂 وصیت هایتان #قاب شد بردیوار اما چادرها خاکی می شود و حجاب ها، سرخی خونتان❣را کدر می کند. آه که که این قصه ی پر غصه گلایه پایانی ندارد ....
🥀شهیدجان، برگرد، بیسیم ات📞 راهم بیاور. حاج #همت و #حاج_قاسم را هم صدا کن...😭بیا و نجات بده. کم کم هم شهر سقوط می کند هم ایمانمان ... 🎋
نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_غلامعی_پیچک
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
۱۷ اسفند سالگرد شهادت سردار رشید اسلام شهید حاج ابراهیم همت گرامی باد 😭🌹
📌 مطالب امروز کانال بیشتر مختص به شهید#همت میباشد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
زندگینامه ✍ شهید همت هنگام آغاز جنگ تحمیلی 🌷🌷
2⃣
با آغاز#جنگ، او واحمد#متوسلیان، به دستور محسن#رضایی؛ فرمانده وقت#سپاه پاسداران، مأموریت یافتند ضمن اعزام به#جبهه جنوب، تیپ محمد رسولالله را تشکیل دهند. 👥
نخستین بار در عملیات #فتحالمبین، مسئولیت قسمتی از عملیات به عهده#همت گذاشته شد. وی در موفقیت عملیات در منطقه کوهستانی «شاوریه» نقش مهمی داشت✅. او در عملیات #بیتالمقدس در سمت معاونت تیپ محمدرسولالله فعالیت و تلاش قابل توجهی را در شکستن محاصره💪 جاده#شلمچه به#خرمشهر انجام داد و یگان تحت امر او سهم بسزایی را در فتح#خرمشهر برعهده داشتند.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
عکس بی سر#شهید ابراهیم همت
✍ در گذشت شهید#همت و شهید حمید#باکری در عملیات#خیبر
4⃣
در جریان #عملیات خیبر، همچنان که نیروهای#ایرانی در برابر ارتش عراق مقاومت میکردند هنگامی که #همت برای بررسی وضعیت جبهه📊 جلو رفته بود بر اثر اصابت گلولهٔ توپ در نزدیکیاش🚀همراه با سید حمید میرافضلی، در غروب ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ 🗓 در محل تقاطع جادههای جزایر مجنون شمالی و جنوبی بر اثر اصابت گلوله توپ سر از بدن جداشده و شهید شد😢😭
ابراهیم#همت در جریان عملیات #خیبر به همرزمانش گفته بود:🗣 «باید مقاومت کرده و مانع از بازپسگیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه اینجا #شهید میشویم یا جزیره مجنون را نگه میداریم».
محسن رضایی در مصاحبهای گفتهاست: «اولین باری که در#جنگ به کسی عنوان 📢 «سید الشهدا» دادند، در همین خیبر و برای حاج #همت بود.»
#شهید_محمدابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مـــــردانگے💪 بـــــہ شناسنامـــــہ📜 نیستــــــ
#همّتـــــ بـــــلند و#غیرتـــــ را👌
در گـــــامهایـــــش ببیـــــن ..😍
✍🌹
علت پیروزی همیشگی#ایران در همه عرصه ها همت و غیرت پسران ایران است❤️
حیا و حجاب دختران است👌
#نــــــــــوجوانان
#دفـــــاع_مقـــــدس
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خـــداونـــدا...!
#باکری نیستم برایت #گمنام بمانم !
#چمران نیستم برایت #عارفانه باشم !
#آوینی نیستم برایت #عاشقانه قلم بزنم !
#همت نیستم که برایت #زیبا بمیرم !
مرا ببخش😔 با همه نقص هایم ...!
با تمام #گناهانم...!
لیاقت ندارم ولی ...
دل که دارم ...!!!
دلــــم #شهــادت میخواهد ...
#شهیدانه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♡بسم رب شهدا
🍃بیایید #عاشق شویم، پرده های #ظلمت را بدریم و روزنه وجود را به سوی نور بگشاییم، دست در دست هم در مسیر عاشقی گام برداریم🚶♂
🍃در سینه ما #دل را قرار دادند بهر عاشق شدن. عشقی از جنس #نور، بهر پاسبانی از #حریم_عشق تا پای جان، بهر میزبانی از #معرفت و راه یافتن به سوی #حق🌷
🍃باید دل به #دریا زد و همره خوبان شد، همرنگ جماعتی از جنس معرفت. برای اینکه رسم عاشقی را بیاموزی و از بند #نفس رها شوی باید دلت را پاکسازی کنی دل که #پاک شود، عاشق میشوی، عاشق که شدی ،آماده پاسبانی میشوی، آماده پاسبانی که شدی، میزبان معرفت و راهی ابدیت میشوی. و چه سخت است گذر از سیم خاردار های نفس و این همه #موانع😓
🍃از دل #فاطمیون هزاران نفر دلشان را به دریا زدند و آماده جنگی تمام عیار با نفس و دشمن خویش شدند، #ابوزینب هم یکی از آنها. مردی از خیابان بهار کوچه خرداد پلاک ۹ #محمد_جعفر_حسینی
🍃ابوزینب دلش را به حریم #حرم باخته بود. عاشق شده بود در کلاسِ درسِ عشق، خوب درسش را آموخته بود.😍
🍃جز مردان خدا کسی را سراغ ندارم که کارنامه قبولی از این مدرسه گرفته باشند، کارنامه ای که پایش مهر #سعادت خورده است.
🍃اهل دلی میگفت: برای #فتح_خرمشهر های پیش رو مردانی میخواهیم از جنس #جهان_آرا که ابتدا فاتح شهردل خویش باشند. شاگردان این مکتب همه فاتح شهر دل خویش بودند و بعد برای فتح خرمشهر های پیش رو کمر #همت بستند.
🍃عاشق که شوی معشوق #آسمانی ات خوب تو را میخرد. کافیست بلند شوی و یک یا علی بگویی. کمی "همت" چاشنی این یا علی و عشقت کنی میشوی همان که خالقت میخواهد...😉
پس #یا_علی مجاهد😌
به مناسبت سالروز #تولد #شهید_محمد_جعفر_حسینی
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
📅تاریخ تولد : ۹ خرداد ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۷ دی ۱۳۹۸.سوریه
📅تاریخ انتشار : ۸ خرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☆#مهدی_زین_الدین☆
🍃قلم های بسیاری خوبی هایش را بر صفحه کاغذ #شهادت داده و کتاب ها دقایق زندگی اش را روایت گر بوده اند. #قلب های زیادی به امید شفاعتِ او می تپند و شلوغی همیشگی مزارش نشان از بی قراری دلهایی است که با فاتحه ای ، آرام می شوند ❤️
🍃فرمانده...
حال روزهایمان خوب نیست. نبض ایمانمان کند می زند و توکل مان از نفس افتاده. روزگار #تکلیف بلاتکلیفی را برایمان دیکته می کند و از سنگینی بارِ گناه، کمر خم کرده ایم😔
🍃نمازهایمان حسرت ِ اول وقت بر دل داشتند و حال به وقت بی خیالی، #قضا می شوند. ناله ی وجدانمان را نمی شنویم. گاهی #صُمٌّ_بُكْمٌ_عُمْيٌ می شویم و یادمان می رود برای چه آمده ایم...
🍃از باقیمانده محبت #حسین در دل گاهی #زیارت_عاشورا می خوانیم با فراز #إِنِّي_سِلْمٌ_لِمَنْ_سَالَمَكُمْ بغض می کنیم و با #حَرْبٌ_لِمَنْ_حَارَبَكُمْ دل می شکند. شرمنده حسین زمان شده ایم که با اعمالمان خنجر به قلب اش می زنیم. از او دور شده ایم و دلمان گرم به دوستان حقیقی و مجازیِ بسیاری است که ما را سرگرم کرده اند به #گناهان. گناهانی که #حیا را بلعیده و وجدانمان را به مهمانی بی خیالی دعوت کرده اند. ظاهرمان آهِ حسرت بر دل دیگران می نشاند و باطنمان آهِ شرمندگی بر دل💔
🍃ای شهید این روزها کسی دلش برای دیگری نمی سوزد. #الجار_ثم_الدار را فراموش کرده ایم و ظلم کردن شده عادتمان. #دروغ و #تهمت اعمال روزانه زندگی شده و قلب های شکسته بسیاری را در پرونده اعمالمان بایگانی کرده ایم.
اینجا تکلیف را خیلی ها از یاد برده اند و بی خیالِ #قیامت ،به فکر #دنیا هستند😓
🍃گناهان بسیارند و #بغض ها گلوگیر، راه فراری نداریم. نفسمان به تنگ آمده، زمین گیر شده ایم و #شهادت آرزوییست دست نیافتنی. فرمانده برگرد. اینجا زمین و زمان تو را کم دارد. بیا و با خودت #همت و #باکری را بیاور. نجات بده غرق شدگان در محاصره دنیا را....
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_مهدی_زین_الدین
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
📅تاریخ تولد: ۱۸ مهر ۱۳۳۸
📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳
📅تاریخ انتشار: ٢۷ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم
🕊محل شهادت : سردشت
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡
🍃باور کن از تو نوشتن برای من #دشوار است، باور کن این روزها اینجا کسی عجیب چشم #انتظار توست؛ چشم انتظار همان چشم هایِ #همت گونه ی تو! کسی زیر آسمانِ خدا هر شب تورا آرزو میکند و در رویاهایش محتاج ثانیه ای از صدای تو است.
🍃برادر جان! جان یاری نمیکند، وگرنه فریاد میزدم تا نامت را به جهانی بشناسانم. از #عاشقانه هایت میگفتم، با اشک هایم مزارت را پاک میکردم و با لبخند زمزمه میکردم: #یادت_باشد*
🍃قدم هایم یاری نمیکند وگرنه آنقدر می دویدم تا نهایت خود را به تو می رساندم. به پاهایت می افتادم و از تو #طلب برادری کردن در حق این خود #گناهکارم را داشتم...
🍃تو؛ شهیدِ #پاییزیِ این کشوری! تمامِ عاشقانه هایت هم در پاییز رقم خورد! از کربلا رفتنت تا #ازدواج و نهایت قبولی ات نزد سه ساله ی ارباب. اصلا خیالِ من این است که پاییز زیبایی اش را از وجودِ تو گرفته و من نیز عاقبتم به دست تو در پاییز ختم به #حسین(س)شد...
🍃ما کجا و روضه ی #ارباب کجا، ما کجا و اشک بهر غریبیِ حسین(ع)کجا! اصلا ما کجا و چادر خاکیِ مادرِ #پهلوشکسته کجا...
🍃 #حمیدِ_همت* ! اگر نبودی چه کسی خوش طعمیِ چایِ روضه ها را به ما می چشاند و چه کسی تا بی نهایت به پایِ روسیاهی های ما میماند تا عاقبت بخیرمان کند؟!
🍃 آری، ما هیچ نبودیم و این تو بودی که صدایمان زدی... از طرف همه ی ما :"یادت باشد"
✨بمانی برایمان برادرترین؛ سالروز #شهادتت_مبارک، آرامِ جان❤️
پ.ن : یادت باشد رمزی است بین شهید و همسرش به معنای دوستت دارم♡
پ.ن : شهید حمید سیاهکالی مرادی به دلیل زیبایی چشم هایشان به حمید همت معروف بودند
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۴ آذر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۳ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای قزوین
🕊محل شهادت : سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🍃به تابلوی #چشمانش می نگرم. آن چشم های آرام حالا روشن تر و زیباتر از هر زمانی به نظرم میآمد. عکس برای چند ماه پیش بود ولی انگار روز قبل رفتنش آن را گرفته بود.
🍃یادم است روزی که میخواست برود نتوانستم یک دل سیر به تماشایش بنشینم، نشد آن دو گوی بلورین چشمهایش را ببوسم. فقط توانستم از نگرانی های #مادرانهام برایش حرف بزنم. اینکه رفتنش برایم تاب و توان نمیگذارد، اینکه اگر برود چه بر سر #دلم میآید و هزاران "اگر" دیگر...
🍃میخواستم مجابش کنم که بماند. از #کودکی اش گفتم؛ زمانی که سال چهل و چهار متولد شد و #سیدعلی نام #حیدر را برایش انتخاب کرد. از آن روزی حرف زدم که برای اولین بار کلمه بابا را ادا کرد. گفتم که قد کشیدنش را دیدم، رویاهایم پیش چشمانم قد علم کردند، رخت #آرزوهایم را در تنش دیدم و لحظه شماری کردم برای #حقیقی شدنشان.
🍃از #همت و پشتکارش برای زمین زدن رژیم گفتم که آنها را در شب بیداری ها و #تظاهرات و اعلامیه نوشتن هایش دیده بودم. هر شب که برای گشت بیرون میزد از خانه، دلم آب میشد و پشت سرش میریخت. #قرآن نذرش میکردم که سالم برگردد.
🍃اینها همه را گفتم و تاکید کردم که تو #دِینت را دو سال پیش ادا کردی، بمان و اینجا خدمت کند، پشت #جبهه! یک کلمه گفت: مرگ با #عزت اگر خونین، بهتر از زندگی #ننگین. و من خاموش گشتم، دلم نیز هم...
🍃دیگر #نذرش نکردم، دیگر از شب بیداری هایم در دوران طفولیتش نگفتم، نخواستم بماند و جبران کند، از #خدمتش تا به الان برای این دیار نگفتم، منتی نبود! هرچه بود برای #خدا کرده بود... فقط دل و زبانم یک چیز را گفت: خدا به همرات! دلم آب شد و ریخت پشت سرش اما دیگر دلم شور نخورد، دیگر #نگران نشد. آرام گرفت و جگر گوشه اش را به امان خدا سپرد. و چه امانی بهتر و خوب تر از خدا! آنقدر خوب که #پرواز کرد سمت خدا، آنهم به وقت آذر هزار و سیصد و شصت در جبهه #مریوان...
◇سالگرد #شهادتت_مبارک حیدرم!◇
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🍁به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سیدحیدر_حمیدی
📅تاریخ تولد : ۱ اسفند ۱۳۴۴
📅تاریخ شهادت : ۷ آذر ۱۳۶۰
📅تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : اطلاعاتی در دسترس نیست.
🕊محل شهادت : مریوان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☆#مهدی_زین_الدین☆
🍃قلم های بسیاری خوبی هایش را بر صفحه کاغذ #شهادت داده و کتاب ها دقایق زندگی اش را روایت گر بوده اند. #قلب های زیادی به امید شفاعتِ او می تپند و شلوغی همیشگی مزارش نشان از بی قراری دلهایی است که با فاتحه ای ، آرام می شوند ❤️
🍃فرمانده...
حال روزهایمان خوب نیست. نبض ایمانمان کند می زند و توکل مان از نفس افتاده. روزگار #تکلیف بلاتکلیفی را برایمان دیکته می کند و از سنگینی بارِ گناه، کمر خم کرده ایم😔
🍃نمازهایمان حسرت ِ اول وقت بر دل داشتند و حال به وقت بی خیالی، #قضا می شوند. ناله ی وجدانمان را نمی شنویم. گاهی #صُمٌّ_بُكْمٌ_عُمْيٌ می شویم و یادمان می رود برای چه آمده ایم...
🍃از باقیمانده محبت #حسین در دل گاهی #زیارت_عاشورا می خوانیم با فراز #إِنِّي_سِلْمٌ_لِمَنْ_سَالَمَكُمْ بغض می کنیم و با #حَرْبٌ_لِمَنْ_حَارَبَكُمْ دل می شکند. شرمنده حسین زمان شده ایم که با اعمالمان خنجر به قلب اش می زنیم. از او دور شده ایم و دلمان گرم به دوستان حقیقی و مجازیِ بسیاری است که ما را سرگرم کرده اند به #گناهان. گناهانی که #حیا را بلعیده و وجدانمان را به مهمانی بی خیالی دعوت کرده اند. ظاهرمان آهِ حسرت بر دل دیگران می نشاند و باطنمان آهِ شرمندگی بر دل💔
🍃ای شهید این روزها کسی دلش برای دیگری نمی سوزد. #الجار_ثم_الدار را فراموش کرده ایم و ظلم کردن شده عادتمان. #دروغ و #تهمت اعمال روزانه زندگی شده و قلب های شکسته بسیاری را در پرونده اعمالمان بایگانی کرده ایم.
اینجا تکلیف را خیلی ها از یاد برده اند و بی خیالِ #قیامت ،به فکر #دنیا هستند😓
🍃گناهان بسیارند و #بغض ها گلوگیر، راه فراری نداریم. نفسمان به تنگ آمده، زمین گیر شده ایم و #شهادت آرزوییست دست نیافتنی. فرمانده برگرد. اینجا زمین و زمان تو را کم دارد. بیا و با خودت #همت و #باکری را بیاور. نجات بده غرق شدگان در محاصره دنیا را....
🌺به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_مهدی_زین_الدین
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
📅تاریخ تولد: ۱۸ مهر ۱۳۳۸
📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳
🥀مزار شهید : گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم
🕊محل شهادت : سردشت
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سالروز_شهادت #شهید_سیدحیدر_حمیدی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃به تابلوی #چشمانش می نگرم. آن چشم های آرام حالا روشن تر و زیباتر از هر زمانی به نظرم میآمد. عکس برای چند ماه پیش بود ولی انگار روز قبل رفتنش آن را گرفته بود.
🍃یادم است روزی که میخواست برود نتوانستم یک دل سیر به تماشایش بنشینم، نشد آن دو گوی بلورین چشمهایش را ببوسم. فقط توانستم از نگرانی های #مادرانهام برایش حرف بزنم. اینکه رفتنش برایم تاب و توان نمیگذارد، اینکه اگر برود چه بر سر #دلم میآید و هزاران "اگر" دیگر...
🍃میخواستم مجابش کنم که بماند. از #کودکی اش گفتم؛ زمانی که سال چهل و چهار متولد شد و #سیدعلی نام #حیدر را برایش انتخاب کرد. از آن روزی حرف زدم که برای اولین بار کلمه بابا را ادا کرد. گفتم که قد کشیدنش را دیدم، رویاهایم پیش چشمانم قد علم کردند، رخت #آرزوهایم را در تنش دیدم و لحظه شماری کردم برای #حقیقی شدنشان.
🍃از #همت و پشتکارش برای زمین زدن رژیم گفتم که آنها را در شب بیداری ها و #تظاهرات و اعلامیه نوشتن هایش دیده بودم. هر شب که برای گشت بیرون میزد از خانه، دلم آب میشد و پشت سرش میریخت. #قرآن نذرش میکردم که سالم برگردد.
🍃اینها همه را گفتم و تاکید کردم که تو #دِینت را دو سال پیش ادا کردی، بمان و اینجا خدمت کند، پشت #جبهه! یک کلمه گفت: مرگ با #عزت اگر خونین، بهتر از زندگی #ننگین. و من خاموش گشتم، دلم نیز هم...
🍃دیگر #نذرش نکردم، دیگر از شب بیداری هایم در دوران طفولیتش نگفتم، نخواستم بماند و جبران کند، از #خدمتش تا به الان برای این دیار نگفتم، منتی نبود! هرچه بود برای #خدا کرده بود... فقط دل و زبانم یک چیز را گفت: خدا به همرات! دلم آب شد و ریخت پشت سرش اما دیگر دلم شور نخورد، دیگر #نگران نشد. آرام گرفت و جگر گوشه اش را به امان خدا سپرد. و چه امانی بهتر و خوب تر از خدا! آنقدر خوب که #پرواز کرد سمت خدا، آنهم به وقت آذر هزار و سیصد و شصت در جبهه #مریوان...
◇سالگرد #شهادتت_مبارک حیدرم!◇
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
#شهید_سیدحیدر_حمیدی
📅تاریخ تولد: ۱ اسفند ۱۳۴۴
📅تاریخ شهادت: ۷ آذر ۱۳۶۰
🥀مزار شهید: اطلاعاتی در دسترس نیست.
🕊محل شهادت: مریوان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃🥀
امامعلی(ع):
قیمت و ارزش آدمی به قدر #همت اوست.....🙂
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#ایام_شهادت
#یادش_باصلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#تلنگر
نگاه کن...
خوب نگاه کن
ببین کجا زندگی میکنی!
اینجا سرزمینی است که
در دفاع مقدس، مردان و زنانی
فدای آن شدند تا ذره از خاک و
ناموسش را ندهد...
جوان ها و نوجوانانی که در اوج
زیبایی و قدرت بودند و از لذت ها
گذشتند و رفتند و آسمانی شدند...
▪️این طرف تر را نگاه کن...
گفتیم نسل دفاع مقدس!
گفتند دفاع مقدسی ها از جنس ما نیستند...
ما نسل موبایل و اینترنت و ماهواره و
کلش و هزار چیز دیگریم...
آن زمان که این ها نبوده، شاید اگر بود آنها هم نمیگذشتند
▪️نگاه کن...
متولد چه دهه ای هستی؟
دهه شصت؟
#رسول_خلیلی هم که هم سن تو بود...
#محمدهادی_ذوالفقاری که رفت و از
همه ی خوشی هایش گذشت...
#مسعود_عسگری با قد و بالای رشیدش...
دهه #هفتادی ؟
#محسن_حججی هم دهه ای تو بود...
سرش را داد
#محمدرضا_دهقان امیری و #سید_مصطفی_موسوی و ...
همان افتخار دهه هفتادی ها!
همان که از همه چیزش حتی موتورش گذشت..
یا #احمد_مشلب جوان پولدار لبنانی...
یا چرا راه دور برویم...
اصلا همین #جهاد_مغنیه آقازاده ای که همه چیزش فراهم بود...
خب حالا بهانه ات چیست؟
این ها که هم دهه ای تو هستند...
این ها هم که موبایل و کلش و هزار چیز دیگر را مثل تو دیدند...
این ها هم که در همین اوضاع و احوال
بد جامعه بودند...
نه عزیز من....
این ها همه بهانه ست...
شـــــھادت #همت و #حال مےخواهد وگرنه این ها هم بال نداشتند...
فقط ((حال)) داشتند...
شهید که معصوم نیست فقط از سیم خاردار نفسش عبور کرده...
بیا قول بده تو هم از سیم خاردار نفست عبور کنی
سمج باش
میرسی
شهیدشو ...
اگر شهید نشویم
می میریم . . .
#التماس_دعا
#آھ_اےشھدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh