❤️ـ﷽ـ❤️
🔹نگاه کن...
خوب نگاه کن
ببین #کجا زندگی میکنی⁉️
💢اینجا سرزمینی است که
در #دفاع_مقدس مردان و زنانی
فدای آن شدند تا ذره ای از خاک و
ناموسش را ندهد📛...
💢جوان ها و نوجوانانی که در #اوج
زیبایی و قدرت💪 بودند و از لذت ها
گذشتند و رفتند و آسمانیــ🕊 شدند...
🔹این طرف تر را نگاه کن...
💢گفتیم دفاع مقدسی ها از جنس ما #نیستند...ما نسل موبایل📱 و اینترنت و ماهواره📡 وکلش و هزار چیز دیگریم...
آن زمان که این ها نبوده.
شاید اگر بود آنها هم نمیگذشتند😏
🔹نگاه کن...
متولد چه دهه ای هستی⁉️
#دهه_شصت⁉️
💢 #رسول_خلیلی هم که هم سن تو بود...
#محمد_هادی_ذوالفقاری که رفت و از
همه ی خوشی هایش گذشت...
#مسعود_عسگری با قد و بالای رشیدش...
💢دهه #هفتادی؟
#محسن_حججی هم دهه ای تو بود...
سرش را داد😔
#محمدرضا_دهقان_امیری ...
همان افتخار دهه هفتادی ها!
همان که از همه چیزش حتی موتورش گذشت..
یا #احمد_مشلب جوان پولدار لبنانی...
💢یا چرا راه دور برویم...
اصلا همین #جهاد_مغنیه آقازاده ای که همه چیزش فراهم بود...
💢خب حالا بهانه ات چیست؟
این ها که هم #دهه ای تو هستند...
این ها هم که موبایل📱 و کلش و هزار چیز دیگررا مثل تو دیدند...
این ها هم که در همین اوضاع و احوال
بد #جامعه بودند...
🔹نه عزیز من....
این ها همه بهانه ست...
💢 #شهادت همت و حال میخواهد...
وگرنه این ها هم بالــ🕊 نداشتند...
فقط ((حال))داشتند...
#شهید که معصوم نیست🚫.
⚡️فقط
از سیم خاردار نفسش عبور کرده...
بیا قول بده تو هم از سیم خاردار #نفست عبور کنی😊
سمج باش😉💪
میرسی❤
#شهیدشو...حیفه ها
از ما گفتن بود.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
برادرم خیلی #عاشق شهادت بود: حتی یادم است اینقدر عاشق #شهادت بود که کنار یکی از عکس های خودش را هم ب
🔻خاطره ای جالب از وساطت شهید #رسول_خلیلی برای آزادی #شهید_سجاد_زبرجدی🌷
بخوانید👇👇
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻خاطره ای جالب از وساطت شهید #رسول_خلیلی برای آزادی #شهید_سجاد_زبرجدی🌷 بخوانید👇👇 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazar
9⃣7⃣7⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
⚜سال ۹۲ فرمانده ی #حوزه بودم.رسول اومده بود پیشم برای محل کارمون چند تا مورد رو هماهنگ کنیم👌.بچه ها زنگ زدند☎️ گفتند #سجاد_زبرجد (که از بسیجی های پایگاهمون بود) در شاه عبدالعظیم(ع)، با #اراذل درگیر شده و سرباز ناجا👮 رو که ظاهرا از آنها دفاع کرده بوده زده!
⚜و بعد بچه های ناجا #سجاد رو بردن بازداشتگاه.با #رسول رفتیم میدون هادی ساعی شهرری؛مرکز کلانتری اونجا بود.
کارت شناسایی🏷 نشون دادم و رفتم داخل.
⚜کارهای مربوط به سجاد رو انجام دادیم، #رضایت اون سرباز رو هم گرفتیم✅ و خدا رو شکر از #بازداشتگاه درش آوردیم.سجاد داشت کارهای ترخیص رو انجام میداد و قبل از اینکه بیاد، منو رسول برگشتیم↷.
⚜بعد از دو سه ماه از اون جریان، رسول #شهیدشد🌷.به سجاد گفتم که برای آزادیت از کلانتری، با اون #شهید اومده بودیم.بخاطر این موضوع یه #قرابت خاصی پیدا کرده بود با رسول☺️...
⚜همیشه میومد سر مزارش🌷؛
میگفت: "این شهید برای وساطت من اومده بوده
میشه بازم منو #وساطت کنه..." همیشه بهم میگفت؛تا اینکه خودشم به #شهید ملحق شد🕊...
روحشون شاد🕊🌷
🔺نقل از دوست و همکار شهیدان
#رسول_خلیلی
و #سجاد_زبرجدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸یکبار در حال عبور از بزرگراه🛣 #شهیدهمت برای رفتن به محل کارمان بودیم که خودرویی🚙 را دیدیم که با یک
📖بخشی از کتاب #دلتنگ_نباش
🔹وقتی مراسم تمام شد، بین مردم بروشورهای📂 زندگینامۀ #شهید #رسول_خلیلی را پخش کردند. زینب بروشور را گرفت و مشغول خواندنش📄 شد. جلوی نحوۀ شهادت نوشته بودند: در حین #خنثیسازی بمب به شهادت🌷 رسید.
🔸از مسجد🕌 که بیرون آمد، اولین حرفی که به #روحالله زد، همین بود: «ببین، نوشته وقتی میخواسته بمب💣 رو خنثی کنه، #شهید شده.» روحالله همان طور که به بروشور نگاه میکرد، گفت: آره، کار ما همینه #زینب. اولین اشتباهمون آخرین اشتباهمونه⭕️
🔹زینب با تعجب😟 به او چشم دوخته بود. روحالله ادامه داد: «من باید اینقدر درسم📚 رو خوب بخونم، اینقدر کارم رو با دقت👌 انجام بدم که اولین اشتباهم #آخرین اشتباهم نشه❌
#تخریبچی
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰همیشه وقتی میومد خونه🏘 دستش خالی نبود❌ یعنی این موضوع رو #گل_فروشی جلو بلوک، سوپرمارکت نزدیک خونه ه
📚 برشی از #دلتنگ_نباش
🌷فکر مهران خیلی مشغول بود. نمیدانست کدام راه را انتخاب کند. میخواست با #روح_الله مشورت کند و نظرش را بپرسد.
پاتوق شان شب ها بعد از ساعت خاموشی، در بالای ساختمان ممنوعه بود...
🌷تو میگی بریم یا بمونیم درسمون رو ادامه بدیم؟ من فکرم مشغوله، نمیدونم کدوم رو انتخاب کنم.
روح الله نگاه #نافذش را به مهران دوخت و گفت: آره، باید زودتر وارد کار بشیم. معلوم نیست قضیه سوریه تا کی باشه، باید #زود خودمون رو برسونیم.
🌷الان که سوریه پیش اومده، وقت موندن و درس خوندن نیست، باید بریم و برسونیم خودمون رو
روح الله خیلی #نگران بود. مدام به زینب میگفت: دعاکن اونجایی که دوست دارم بیفتم.
🌷شهادت #رسول_خلیلی خیلی چیزها را برایش روشن کرده بود. از خدا خواست آنچه برایش صلاح است و دوست دارد نصیبش کند.
#پ_ن: آن کس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانهی تو هر دو جهان را چه کند
#شهید_روح_الله_قربانی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
بسم رب الحسین 💚
«شهادت؛ بال نمیخواد ٬حال میخواد»
🍃شهادت: همانی که تو برای رسیدن به آن چشم هایت را بر تمام تعلقات دنیایی ات بستی و هدف زندگی ات را لبخند مهدیِ فاطمه(س) قرار دادی
اصلا میدانی؟! چه خوب شد که بدنیا امدی تا اسمت نور باشد برای روشن کردن دنیای ظلمت زده ی ما.
🍃لبخندت ٬ آبی باشد بر اتش هوس های دنیاییمان و راهت؛ مسیری باشد که عاقبتش ختم شود به چادر بی بی هر دو عالم، ختم شود به نوکری مولای متقیان و به سرباز #عمه_ی_سادات بودن
🍃تو ؛ تمام وجودت نشانه است ؛ از جنس همان نشانه هایی که #خدا معجزه وار روانه ی زمین میکند تا نعمتش را بر ما تمام کند.
🍃مادرت میگوید از همان اول هم با دیگر فرزندانش تفاوت داشتی و شیطنت های خاص بچگی ات تورا ورد زبان ها کرده بود. مادر با قد کشیدنت ؛ زمزمه میکرد لا حول و لا قوه الا بالله تا مبادا جوان رعنایش را چشم بزنند.
🍃با خاطرات #دفاع_مقدس پدرت قد کشیدی و بخشندگی را خوب اموخته بودی که تمام وسایل پدرت را به دوستانت هدیه میدادی. حرف هایت هم که دنیایی جداگانه میطلبد؛#انجام_واجبات_و_ترک_محرمات.
🍃مانند همان زمان هایی که وقتی صدای #غیبت میشنیدی ؛ زمزمه میکردی خدا عاقبت همه مان را بخیر کند و اینگونه همه را به یاد خدا می انداختی. یا شایدم آن زمان هایی که با خواهرت در خیابان دوستانه تذکر میدادی و با او پا به فرار میگذاشتی و تمام راه را با او میخندیدی.
🍃خوب به یاد سپرده بودی جمله ای را که میگوید *رفیق شهید ؛ شهیدت میکنه* و اینگونه بود که تمام وجودت را مامور خدا کرده بودی که شبیه #رفیق_شهیدت #رسول_خلیلی شوی.
🍃گمنامی را از او یاد گرفتی و نام جهادی برگزیدی تا مبادا کسی تورا بشناسد و شهوت دنیا زمین گیرت کند. همیشه غصه ی غربت مزار #شهید_محمودرضا_بیضایی بر دلت بود ؛همانی که نام جهادی اش حسین نصرتی بود و تو به سبب علاقه ات نام جهادی حسین را از او هدیه گرفتی .
🍃میگویند فرمانده شهید اصغر وصالی را هم بسیار یاد میکردی و درنهایت نامی برگزیدی که عطر و بوی شهدای دلت را داشت ؛ *حسین وصالی*
🍃آقای برادر، اکنون مزارت شده مامن و پناهگاه عشاق الحسین که دلتنگیشان را با تو تقسیم میکنند و تو خوب برایشان برادری میکنی. #تولدت است و ما چشم انتظار #معجزه ای دیگر از سوی توییم.
چشم انتظار نشانه ای متفاوت، دلگرم کننده و آسمانی. مارا فراموش نکن عزیز برادرم :)
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری
📅تاریخ تولد : ٢۶ فروردین ۱٣٧۴
📅تاریخ شهادت : ٢۱ آبان ۱٣٩۴
🥀مزار شهید : گلزار شهدای علی اکبر چیذر
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#تلنگر
نگاه کن...
خوب نگاه کن
ببین کجا زندگی میکنی!
اینجا سرزمینی است که
در دفاع مقدس، مردان و زنانی
فدای آن شدند تا ذره از خاک و
ناموسش را ندهد...
جوان ها و نوجوانانی که در اوج
زیبایی و قدرت بودند و از لذت ها
گذشتند و رفتند و آسمانی شدند...
▪️این طرف تر را نگاه کن...
گفتیم نسل دفاع مقدس!
گفتند دفاع مقدسی ها از جنس ما نیستند...
ما نسل موبایل و اینترنت و ماهواره و
کلش و هزار چیز دیگریم...
آن زمان که این ها نبوده، شاید اگر بود آنها هم نمیگذشتند
▪️نگاه کن...
متولد چه دهه ای هستی؟
دهه شصت؟
#رسول_خلیلی هم که هم سن تو بود...
#محمدهادی_ذوالفقاری که رفت و از
همه ی خوشی هایش گذشت...
#مسعود_عسگری با قد و بالای رشیدش...
دهه #هفتادی ؟
#محسن_حججی هم دهه ای تو بود...
سرش را داد
#محمدرضا_دهقان امیری و #سید_مصطفی_موسوی و ...
همان افتخار دهه هفتادی ها!
همان که از همه چیزش حتی موتورش گذشت..
یا #احمد_مشلب جوان پولدار لبنانی...
یا چرا راه دور برویم...
اصلا همین #جهاد_مغنیه آقازاده ای که همه چیزش فراهم بود...
خب حالا بهانه ات چیست؟
این ها که هم دهه ای تو هستند...
این ها هم که موبایل و کلش و هزار چیز دیگر را مثل تو دیدند...
این ها هم که در همین اوضاع و احوال
بد جامعه بودند...
نه عزیز من....
این ها همه بهانه ست...
شـــــھادت #همت و #حال مےخواهد وگرنه این ها هم بال نداشتند...
فقط ((حال)) داشتند...
شهید که معصوم نیست فقط از سیم خاردار نفسش عبور کرده...
بیا قول بده تو هم از سیم خاردار نفست عبور کنی
سمج باش
میرسی
شهیدشو ...
اگر شهید نشویم
می میریم . . .
#التماس_دعا
#آھ_اےشھدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh