🌷شهید نظرزاده 🌷
رفتند تا وظیفه خود را ادا کنند خود را #فدای ماندن ما و شما کنند رفتند و با حمایت #قلب پاکشان❤️ #کرب
💢بخشی از پیام حاج قاسم سلیمانی به مناسبت #شهادت_محسن_حججی
💠بسم الله الرحمن الرحیم
🔰پس از #شکست های پی در پی گروه های تکفیری-وهابی👹 وابسته به استکبار جهانی در برابر رزمندگان اسلام در جبهه های مختلف، گروه ترویستی #داعش مرتکبی جنایتی فجیع و غیرانسانی شد در هیچ قاعده و قانون اسلامی و حتی انسانی نمی گنجد🚫.
🔰مردم دلاور و امت #حزب_الله 🔅خصوصا خانواده شهید محسن حججی مطمئن باشند که فرزندان دلیر شما #انتقام این اقدام دردمنشانه را با تصمیمی قاطعانه👊 که همانا ریشه کن کردن شجره خبیثه #وهابیت و تروریسم از جهان اسلام است خواهند گرفت✌️.
🔰این نوع جنایت ها که تاکنون هزاران مورد آن به همین شکل در عراق و #سوریه بر ضد امت مسلمان اعم از #شیعه_وسنی به وقوع پیوسته تنها نتیجه ای که در برخواهد داشت اتحاد💞 و آگاهی بیشتر عالم اسلامی نسبت به هویت و خباثت این #خوارج زمان است و ما را در پاک کردن سرزمین اسلامی از لوث وجود آنان مصمم تر و قدرتمندتر✊ خواهد نمود.
🔰به #حلقوم_بریده این شهید🌷 عزیز راه اباعبدالله (ع) سوگند یاد می کنیم که از #تعقیب این شجره ملعونه و نابودی این غده خطرناک☠ برآمده👌 در پیکر جهان اسلام تا #آخرین_نفرشان از پای نخواهیم نشست❌.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 6⃣ 💠 حداقل جوون ایرانی میره سرِ کار 📌خاطره ای از #شهید_حجت_باقری🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃
🍃🌺🍃🌺
💢یه روز دیدم شهید باقری با سر و وضع #خاکی و گلی از در اومدن داخل اتاق😳 گفتم: فرمانده چه خبر کجا بودید که این طور خاکی و گلی شدید ؟
💢 #لبخند ملیحی زد 🙂و رفت نشست. میدونستم داره از گفتن موضوع خودداری میکنه. چند روزی #تکرار شد تا اینکه ی شب که شیفت بودم گاه و بی گاه خوابم میبرد و چرت میزدم، یک لحظه متوجه شدم #سایه ای از جلوی چشمام رد شد، وسوسه شدم و سایه رو #تعقیب کردم ببینم چکار میکنه😉
💢دنبالش رفتم دیدم ایشون مشغول #نظافت حیاط و سرویسهای بهداشتی هستند خجالت کشیدم 😥و دویدم سمتشون و از ایشون خواستم ادامه کار رو به من بسپرن
💢گفتم: شما #فرماندهی این کارا #وظیفه ماست که نیروی شما هستیم. ایشون جواب دادن کاری که واسه #رضای_خدا باشه جایگاه انسان رو تغییر نمیده 👌
💢من این کارو دوست دارم و انجام میدم چون میدونستم بچه ها نمیذارن انجام بدم قبل از نمازصبح و تو تاریکی انجام میدم.😊
💢از خودم خجالت کشیدم سرمو پایین انداختم و گفتم به خدا قسم شما خیلی بزرگواری..
#شهید_حجت_باقری🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌾 شهادت درجه دار #پلیس در تهرانپارس سردار ظهیری، #رییس پلیس پیشگیری پایتخت:
🥀 واحد های #گشت موتوری🏍 ضربت سرکلانتری چهارم پلیس پیشگیری #پایتخت به یک دستگاه خودروی پراید🚘 مشکوک و به آن دستور ایست می دهند که راننده پراید بی #توجه به دستور ماموران پلیس از محل متواری می شود .✨
🌿در ادامه #تعقیب و گریز صورت گرفته راننده پراید که پشت #چراغ قرمز🛑 گیر کرده بود و راه فرار نداشت در اقدامی بصورت #دنده عقب به سمت موتور سیکلت حرکت کرده و راکب و سرنشین #موتور سیکلت را زیر گرفت که در پی این حادثه راکب و سرنشین موتور سیکلت (گروهبانیکم حامد ضابط و ستوانیکم محسن حسینی ) مصدوم و به #بیمارستان شدند.
🥀در این حادثه #گروهبانیکم حامد ضابط به #شهادت رسیده و ستوانیکم محسن حسینی در بیمارستان تحت #درمان می باشد.لازم بذکر است راننده پراید که دارای سوابق متعدد ارتکاب سرقت می باشد نیز #توسط گروه ضربت سرکلانتری چهارم دستگیر و #تحقیقات ادامه دارد🌱
#شهید_حامد_ضابط🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
3⃣6⃣#قسمت_شصت_وسه
💢سر به #آسمان🌫 بلند مى کند و مى گوید:_خدایا پناه بر تو از شر دشمنان اهل بیت ، گواه باشد که من از #دشمنان آل محمد #بیزارى مى جویم.سپس صورت اشکبارش را بر پاهاى امام مى گذارد و مى پرسد:_آیا راهى براى توبه و بازگشت هست ؟امام مى فرماید:
آرى ، خداوند توبه پذیر است.
پیرمرد که انگار از یک کابوس وحشتناك #بیدار شده است و جان و جوانى اش را دوباره پیدا کرده ،
🖤#عصایش را به زمین مى اندازد و همچون جنون زده ها مى دود و فریاد مى کشد:_مردم ! ما فریب خوردیم. اینها #دشمنان #خدا نیستند. اینها #اهلبیت پیامبرند، #قاتلین اینها؛ دشمنان خدایند، #یزید دشمن خداست. آن پیامبرى که در اذانها شهادت، به رسالتش مى دهید، پدر اینهاست. توبه کنید! جبران کنید! برگردید! #مامورى که از لحظاتى پیش ، کمر به قتل پیرمرد بسته و به #تعقیب او پرداخته ، اکنون به پیرمرد مى رسد و با #ضربه شمشیرى میان سر و بدن او فاصله مى اندازد،...
💢آنچنانکه پیرمرد چند گامى را هم بى سر مى دود و سپس بر زمین مى افتد....
مردم، مردمى که شاهد این صحنه بوده اند، بیش از آنکه #هشیار و متنبه شوند، مرعوب و #وحشتزده مى شوند.بیش از این ، نگاه داشتن کاروان مصلحتنیست... کاروان را در زیر بار سنگین #نگاهها به سمت قصر یزید، حرکت مى دهند
#یزید، همه اعیان و #اشراف_شام و بزرگان #یهود و #نصارى و #سران_بنى_امیه و #سفرا را براى شرکت در این جشن بزرگ دعوت کرده است...
🖤#قصر را به انواع زینتها #آراسته و #شرابهاى گوناگون تدارك دیده است . پیداست که یزید به #بزرگترین_پیروزى زندگى خود، دست یافته است....
یزید به هنگام شنیدن خبر ورود کاروان سرها و اسرا، در حین مستى وسرخوشى، ناگهان ناله شوم کلاغها را مى شنود و با خود آنچنان که دیگران بشنوند، زمزمه مى کند: _در این هنگام که محمل شتران رسید و آن خورشیدها بر تل جیران# درخشید، ✨کلاغ 🦅ناله کرد و من گفتم :
💢 چه ناله کنى ، چه نکنى ، من طلبم را وصول کردم و به آنچه مى خواستم رسیدم.هم اکنون نیز، با #غرور و تبختر بر تخت تکیه زده است و ورود کاروان شما را #نظاره مى کند.... او که #همه_تلاش خود را براى #تحقیر این کاروان و #تعظیم دم و دستگاه خود به کار گرفته است،... اکنون به تماشاى #شکوه و #عزت خود و #خفت و خوارى #کاروان نشسته است.
همه اهل کاروان را از بزرگ و کوچک ، با #طناب به یکدیگر بسته اند.
🖤یک سر طناب را برگردن سجاد افکنده اند و سر دیگر را به بازوى تو بسته اند.... طناب دیگر از بازوى تو به دستهاى سکینه... و طناب دیگر و دست دیگر و بازوى دیگر... و #همه اهل کاروان به گونه اى به هم #وصل شده اند....
که اگر کسى #کندتر و یا #تندتر برود، #دیگران را با خود #به_زمین_بیفکند و اسباب #خنده و #مضحکه شود....
#به_محض_ورود به مجلس، #امام رو مى کند و به یزید و با لحنى آمیخته از #شکوه و #اعتراض و #توبیخ مى گوید:
_✨اى یزید! گمان مى کنى که اگر رسول خدا ما را در این حال ببیند، چه مى کند⁉️
💢با همین #اولین_کلام امام ، حال مجلس #دگرگون مى شود.... یزید فرمان مى دهد... که بند از دست و پاى شما و غل و زنجیر از دست و پا و گردن امام ، باز کنند.... یزید در دو سوى خود امرا و بزرگان را نشانده است....براى شما جایى درست مقابل خویش ، تدارك دیده است.... و سرها را در طبقهایى پیش روى خود چیده است.... #دختران و #زنان تا مى توانند #به_هم #پناه مى برند...
و به درون هم مى خزند...
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh